بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27847
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: چگونه باید خودمون رو از قبل برای بهره بردن لازم از لیلة القدر آماده کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در این رابطه به بحث «معنای شب قدر» که در کانال مطالب ویژه است، رجوع فرمایید. موفق باشید

27846
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار تا کنون دو بار سوالم رو فرستادم ولی چون جوابی دریافت نکردم دوباره اقدام کردم. جوانی هستم ۲۹ ساله از دوران نوجوانی مشغول ورزش فوتبال به صورت جدی هستم البته همیشه در کارهای فرهنگی هم شرکت فعال داشته ام به طوری که در زمان دبیرستان عضو موسسه شهید کاظمی بودم رشته دانشگاهیم تربیت بدنی است ولی علاقه ای به کارهای دولتی هم ندارم استاد بزرگوار از طرفی سنم دارد می گذرد و با توجه به رشته ام امکان شغل برایم وجود ندارد، چیکار کنم اوضاع و شرایط روحیم خوب نیست الان فقط مشغول فوتبالم و در یکی از تیمهای اصفهانی به عنوان بازیکن هستم و فقط صبح و بعد از ظهر مشغول تمرین نمی دانم گیر کارم کجاست بعد از این همه بازی هرچه هم تلاش می کنم آن نتیجه ی که انتظار دارم را نمی گیرم از طرفی خانواده بهم فشار میارن که رها کنم ولی به خاطر تلاشها و زحمتهایی که تا به حال کشیده ام نمی توانم این کار را بکنم. لطفاً راهنمایی بفرمایید تا ان شاء الله مسیر درستی را در پیش گیرم. از طرفی خواهری دارم که مجرد است و از خودم بزرگتر که شرایط روحیشم خوب نیست و احساس می‌کنم به حضورم نیاز داره همین امر هم باعث شده قید کار بیرون از شهرمون را و تشکیل خانواده را بزنم اگرچه همه نظرشان بر این است که بروم دنبال زندگی خودم ولی احساس مسئولیت می کنم به نظر شما این کار درست است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی به آدرسی که در ایمیل خود داده بودید این‌طور جواب داده شد:

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چرا در راستای همان رشته‌ی تربیت بدنی شغل خود را دنبال نمی‌کنید؟ چه در امور اداری و چه غیر اداری و خصوصی؟ ۲. شرطی که برای ازدواج خود گذاشته‌اید، منطقی نیست. نباید سرنوشت خود را به سرنوشت بقیه گره زد. موفق باشید

27845
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات. استاد این جمله چقدر درست است؟ : «شما در شب قدر خودتون مقدرات را معین کرده و به امضای حضرت علیه السلام می‌رسونید.» نقش دعاهای ما در شب قدر از جهت قضا و قدر الهی چگونه است؟ ممنونم و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید حرف خوبی باشد. می‌توانید برای فهم بهتر موضوع، به بحثِ «معنای درک شب قدر» که در کانال مطالب ویژه هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

27844
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام الله عليكم حضرت استاد، در شرح دروس مصباح الهدايه فرمودید، اسم الله الأعظم، عین ثابته ای نیاز داشت برای تجلی، که آن حقیقت محمدی صلوات الله علیه بود. سپس این حقیقت تجلی کرد در عین ثابته حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرزند عبدالله و علی مرتضی ابن ابی طالب علیه السلام، می توان گفت در ما نیز تجلی یافته به قدر و اندازه مان؟ اگر بله، پس وای به حال من که چه ظلم هایی که نکرده‌ام به این لطف پروردگار متعال!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید همین‌طور باشد که محمدیین ذیل حقیقت محمدی «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» محل تجلیات اسم اعظم باشند. آیا در حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» چنین احساسی را نمی‌توان داشت؟ موفق باشید

27843
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: ۱. یک مشکلی دارم و قصد ترک این عادت بد را دارم ولی به شک افتاده ام؟ من وقتی مطلبی یاد می‌گیرم با تمام خلوص سعی در برطرف کردن آن در وجودم می‌کنم و وقتی می‌بینم دیگران اشتباه مرا می‌کنند و به هلاکت می افتند عذاب می‌کشم پس سعی می‌کنم آنها را راهنمایی کنم که به جدل کشیده می‌شود البته جدل بدون دعوا ولی به هر حال شخص مکدر می‌شود. بعضی موارد هم کج فهمی یا تفسیر به رای آیات و احکام را با اینکه تخصصی ندارند در یک جمع مطرح می‌کنند که باعث شکنجه درونی من و عکس العمل من ولی خالصا برای رضای خدا می‌شود. با اینکه می‌دانم در خانواده همه مرا سرزنش می‌کنند که چرا حساس می‌شوم. ولی الان که می‌خواهم سکوت کنم، می‌گویم نکند اشتباه می‌کنم و این کار من جدل نیست و نهی از منکر است و آنکه در درون من مرا امر به سکوت می‌کند و می‌گوید تو اول خودت را درست کن چکار به بقیه داری، شیطان است؟ و ندایی دیگر در درونم می‌گوید تو به کارت ادامه بده، سخن حق زدن به مذاق بقیه خوش نمی آید و حرف حق زدن تحمل سختی را هم دارد، مگر کم به امیر المومنین (ع) توهین کردند که سعی در برقراری حق داشت. ۲. اگر می‌شود سخنرانی یا کتابی را برآیم معرفی کنید که تشخیص دهم کجا باید حرف بزنم و کجا نه و چقدر باید با سخن ناحق مبارزه کرد؟ از ته دل حلالم کنید که وقت شریف شما را گرفتم، شنیدن صدای شما و پیام شما برایمان شده دلخوشی به پیام یک انسان بزرگ به یک انسان حقیر که هیچ استاد و راهنمایی جز خدا ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که اطرافیان دلسوز جنابعالی متذکر اشکالات روش شما می‌شوند را؛ بپذیرید. پیشنهاد می‌شود توصیه‌های امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» به فرزندشان را دنبال کنید. موضوع در کتاب‌ «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» بر روی سایت هست. موفق باشید

27842
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه قلب افرادی آینه می شود و تابش نور اخلاص می کند این افراد همان مخلصین هستند؟ «مخلصین با فتحه».
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! بنا به فرمایش علامه‌ی طباطبایی «رحمة‌اللّه‌علیه» خداوند مخلَصین را برای خود خالص کرد تا مظهر انوار الهی باشند. موفق باشید

27841
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: طاعات قبول. با توجه به کتاب حقیقت نوری اهل بیت این پارادوکس ایجاد شده در ذهن بنده که می توان گفت مقام پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) در یک جایگاه هست و یا صرفا در خلقت یکسانند؟ اشاره محی الدین هم در تولد زودتر پیامبر مزید بر پارادوکس من شده است. ممنون می‌شوم کمی مبسوط تر توضیح بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که می‌فرمایند همه‌ی آن ذوات مقدس از نور واحدند؛ مربوط به مقام ولایت و قرب است و به همین جهت مثلاً آنجا که قرآن می‌فرماید: «اولئک المقربون» مصداق آن را علی «علیه‌السلام» می‌گیرند. با اینهمه وقتی امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» می‌فرمایند من بنده‌ای از بندگان محمد هستم، نظر به مقام نبوت آن حضرت دارند. موفق باشید

27840
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات خدمت استاد محترم و عزیز: بنده مقلد آقای مکارم بودم که یکی از مراجع معرفی شده از سوی جامعه مدرسین قم بودند و فکر می‌کردم که همه این بزرگواران مساوی هستند تا اینکه در طی تماس تلفنی که با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی داشتم یکی از روحانیون گفتن که بنده از اهل خبره پرسیده ام آقای سیستانی اعلم است. همچنین بنده به دفاتر آیات عظام وحید خراسانی، شبیری زنجانی نیز تماس گرفتم که آنها هم مرجع فاالاعلم رو آقای سیستانی معرفی کردند. با توجه به تحقیق و بررسی های شما استاد عزیز نیز مبنی بر اعلم بودن آقای سیستانی آیا بنده در حال حاضر باید از آقای مکارم به آقای سیستانی عدول کنم؟ یعنی با توجه به اطلاعات و روش های تحقیق و بررسی بنده آیا در حال حاضر عدول واجب است؟ دعاگوی شما استاد عزیز هستم اگه لطف کنین و بنده رو از این بلاتکلیفی نجات بدین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث حکم عدول از مرجع تقلید فعلی به مرجعی دیگر و روش های یافتن مجتهد اعلم، بحثی فقهی است و در این مورد بایستی به کارشناسان این بحث رجوع کنید. موفق باشید

27838
متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: شما در کتاب زن آنگونه که باید باشد صفحه ۲۵۰ فرمودید زن از دنده ای خلق شده. آیا منظور شده همان حدیثی است که می گوید زن از دنده چپ مرد خلق شده؟ اگر اینگونه نیست که هیچ. اما اگر هست، شنیدید صوت شهید دیالمه که فرمودند ما چنین حدیثی نداریم. و این بسیار ضعیف هست سندش.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که خود جنابعالی متوجه شده‌اید در روایتی که از پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در صفحه‌ی ۲۵۰ آن کتاب آمده است؛ اصلاً بحث دنده‌ی چپ نیست، بلکه اصطلاحی در میان است که می‌خواهد بگوید بعضی از شخصیت‌ها چون دنده، نرم هستند و نباید برخوردی سخت و خشن با آن‌ها داشت. و در این رابطه رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در مورد زنان چنین توصیه‌ای دارند و شرحِ ذیل حدیث نیز در این رابطه متذکر نکاتی شده است. موفق باشید

27837
متن پرسش
سلام طاعاتتان قبول حق: ببخشید وقت شریفتون را می‌گیرم. بنده از اوایل دوره راهنمایی علاقمند به طلبگی شدم و اتفاقا می‌خواستم بعد از سیکل به حوزه بروم. اما به دلایلی از جمله دیدگاه های خانواده و فامیل و در اصل کم اراده بودن خودم وارد حوزه نشدم. بجای آن، دبیرستان و رشته ریاضی و دانشگاه فرهنگیان و الان هم چندسالی است که رسماً معلمم. معلم ابتدایی. همه ی این سالهای بعد از علاقمندی به طلبگی، تقریباً به صورت (باری به هرجهت) گذشت و همیشه فکر و دلم به سمت حوزه بود و از آن سالها تا همین الان، دل آرامی پیدا نکردم. فقط در سالهای دبیرستان و دانشگاه کمی ذهنم از این نا آرامی غافل می شد. مدام فکر می‌کنم سرمایه عمر و درواقع آخرت و ابدیتم دارد دچار خسران می‌شود. الان که متأهل و کارمند رسمی ام و اوقات فراغت، دوباره دچار تشویش و فرسایش روحی ام کرده به نظر شما چه کنم؟ نه پای رفتن هست و نه دل ماندن. استاد عزیز، مشغول شدن به مطالعه، علی الخصوص مطالعه ریاضی سرگرمم می‌کند. اما وقتی هدفی از این کار نمی‌بینم باز دل مشغولی سراغم می آید. استاد عزیز لطفاً راهنمایی بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرکجا که هستید، زندگی را گسترده احساس کنید تا در عین معلمِ ابتدایی‌بودن، با رشد فکری و عمق‌بخشیدن به روح و روحانیت خود به‌خصوص به کمک قرآن و روایات، در همان موقعیت معلمِ ابتدایی‌بودن دانش‌آموزان و همکاران و بقیه‌ی افراد از شما بهره‌های فراوان می‌برند و شخصیت‌تان بسط پیدا می‌کند. موفق باشید

27836
متن پرسش
سلام و درود بر استاد عزیزم: ببخشید استاد، بنده به سرودن شعر علاقه‌ي زیاد دارم و حس می‌کنم استعداد شعر نوشتن رو هم دارم، به نظرتون کتب خاصی رو مطالعه کنم؟ و اینکه چیکار کنم ذهنم احساسی صرف نشود؟ و اینکه به نظرتون شعر موزون اثرگذارتر است یا شعر نو و سپید؟ در کل راهکار جنابعالی به حقیر چیست؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بزرگان صاحب‌نظر در این مورد توصیه می‌کنند باید دواوینِ شاعران بزرگ را با حوصله و پشتکار مطالعه کرد. ۲. به نظر می‌آید فرق نکند، زیرا شاعر، در دستِ خودش نیست که شعر می‌گوید و در این زمانه که شعر نو نیز وارد روح شاعرانگی شده است خود به خود شعر، یا به صورت موزون و یا به صورت سپید از کلمات شاعر ظهور می‌کند. موفق باشید

27834
متن پرسش
سلام و خدا قوت: منظور از تفکر در این جمله امام صادق (ع) که می فرمایند بیشتر عبادت ابوذر غفاری تفکر در دین و.. بود، چیست؟ تفکر در دین و دیدن دست خدا در حوادث و عبرت و... را شنیدم ولی راضی نشدم. یه سوال دیگه هم حاجی داشتم. اینکه مثلا اولیا خدا بخاطر نعمت چشم یا گوش خدا را عجیب شکر می‌کردند یعنی نعمتهایی که به ظاهر برای همه هستن رو ائمه شخصی میدیدن! این رو با چه دیدی ببینم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به گفته‌ی جناب شیخ محمود شبستری:

تفکر رفتن از باطل سوی حق / به جزء اندر بدیدن کلّ مطلق

۲. با دیدِ «بالحقّ». لذا هرچیزی را آینه‌ی ظهور اسماء الهی می‌یابند. موفق باشید

27832
متن پرسش
سلام علیکم: یکی از مواردی که مطرح شده برای دوری از گناه جنسی بحث اینکه انسان تنها نباشد این درست است ولی آن چه مورد سوال بنده است این است که اساس تنها بودن منفی نیست. مثلا بنده ممکنه است در تنهایی مطالعه کنم یا در تنهایی دعا و نماز بخوانم اتفاقا در مواری که انسان تنها هست احساس می‌کند راحت تر است. مثلا تمرکز بیشتر روی مطالعه مباحث دینی یا دعا و نیایش دارد البته منظورم این نیست که انسان در جماعات حاضر نشود مورد سوال من این است که اصل تنها بودن کلا نمی‌تواند مذموم باشد درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. آن توصیه مربوط به کسانی است که توهّم در آن‌ها غلبه دارد و نمی‌توانند اندیشه‌ی خود را مدیریت کنند. موفق باشید

27831
متن پرسش
سلام علیکم استاد وقت به خیر: پیرو سئوال ۲۷۸۱۰ که فرمودید نماز جوری بخونید مثل اینکه با همدیگر صحبت می‌کنید. خوب استاد در صحبت کردن با همدیگر بالاخره یک چیز من میگم یه چیز اون طرف مقابل میگه صحبت شکل میگیره و آدم به همدیگر توجه داره اما در نماز علی الظاهر ماییم که با خدا داریم صحبت می‌کنیم او چیزی به ما نمیگه به خاطر همین رابطه یک طرفه میشه و حواس انسان پرت میشه چون فقط ماییم که صحبت می‌کنیم و جوابی نمی‌شنویم نظرتون چیه در این باره این مشکل رو چیکارش کنیم؟ موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره به جای نشستن و گفتنِ چطور و چطور، باید وارد شد تا إن‌شاءاللّه خداوند هم با شما نجوا کند. صبر در عبادات به همین معناست. موفق باشید

27830
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز اگه امکانش هست به صورت خلاصه رابطه معرفت النفس و اخلاق رو در مکتب تربیتی علامه طباطبایی بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص به یاد ندارم که علامه چه می‌فرمایند. ولی عموماً در مقدمه‌ی کتاب‌های اخلاقی بحث معرفت نفس را به میان می‌آورند تا رابطه‌ی آن را با اخلاق روشن کنند. در این مورد خوب است به کتاب «معراج السعادة» یا «کیمیای سعادت» رجوع فرمایید. موفق باشید

27829
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: امام خمینی در جائی به جوانان می‌فرمایند تا دیر نشده حرکت خودتان را شروع کنید و به پیری موکول نکنید بعد می‌فرمایند ما ها هنوز راه نیوفتاده‌ایم و پیر شده ایم و توان نداریم جایی دیگر از یادگار امام نقل شده پس گریه های طولانی می‌فرمودند ببینید من هر چه قدر تلاش می‌کنم نمی‌شود. تا جوانید فکری به حال خودتان بکنید. همین مضمون را علامه حسن زاده از قول ابن مسکویه نقل می‌کردند. سوال اینجاست که اولا این حرکت که امام می‌فرمایند کدام حرکت است که خود امام با آن درجه علمی و تهذیبی می‌فرمایند ما هنوز راه نیوفتاده‌ایم؟ و دوما آثار و نشانه هایش چیست از کجا بدانیم که راه افتاده ایم و از کجا مطمئن شویم در مسیری هستیم که به آن منتها خواهیم رسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث اجمال و تفصیل در مسیر توحید است. لذا هر اندازه انسان در این مسیر درست حرکت کند، اجمالِ قبلی به تفصیل در می‌آید و همان تفصیل، در سیر خود نسبت به تفصیل بعدی، اجمال است و هرکس در مسیر توحید قرار بگیرد و چشم‌انداز خود را حقیقتِ حیّ و حاضر قرار دهد، چنین حالتی را دارا می‌باشد حتی اگر او اشرف مخلوقات باشد. لذا آن حضرت در محضر حق عرضه می‌دارند: «ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک». موفق باشید

27828
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات خدمت استاد. ما معتقدیم که انبیاء و ائمه هدی علیهم السلام از کودکی قرار بر نبوت و امامت آن ها بوده است؛ همانطور که عیسی در گهواره بر نبوت خویش گواهی داد و یوسف در کودکی آن خواب عجیب را دید. اما در قرآن کریم می خوانیم: «و آمن له لوط» این که لوط قبل از نبوت خویش کافر بوده است با عقاید ما شیعیان تناقض دارد. جواب این شبهه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت حضرت لوط «علیه‌السلام» قبل از ارتباط با حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» در نبوتِ اجمالی خود به‌سر می‌بردند تا آن‌که مصداق آن را یافتند و آن اجمال به تفصیل درآمد، به همان معنایی که بعثت انبیاء به صورتی خاص و در زمانی خاص انجام می‌گیرد و امامت ائمه «علیهم‌السلام» بعد از رحلت و شهادت امام قبلی، به تفصیل و تعیّن درمی‌آید. موفق باشید  

27827
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات خدمت استاد. با توجه به این موضوع که هستی و وجود عدم نمی شود و ما پس از مرگ به عالم برزخ می رویم و بعد از برزخ در قیامت جاودان خواهیم ماند؛ منظور هلاکت و فنا در آیات «کل شیء هالک الا وجهه» و «کل من علیها فان * و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام» چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر شیئ دو وجه دارد، وجهی که در نسبت با بقیه در عالم کثرات معنا دارد و وجهی که مربوط به هستی و وجود آن است. آیه‌ی مذکور می‌فرماید هر شیئ و هر موجودی، وجهی و نسبتی دارد که هم‌اکنون هالک و نابود است، مگر آن وجهی که وجهِ الهی و وجودی هر موجود و شیئ می‌باشد. وجه وجودیِ درخت همان حیات است که به نور ظهور حیاتِ حق در صحنه است. ولی وجه نسبی آن همان درخت خاص می‌باشد. آنچه می ماند وجه وجودی آن درخت است. با همین نگاه در آیه‌ی بعد می‌فرماید هر آنچه بر زمین است فانی است، به اعتبارِ وجهِ نسبیِ کثراتِ عالم ارض، و آنچه می‌ماند وجهِ ذولجلالی و والای هر مخلوقی است. مثل حیات که در درخت به ظاهر محسوس نیست، چرا که حیات، اجلّ از برگ و ساقه می‌باشد که به طور محسوس به حسّ مادی دیده شود. موفق باشید

27825
متن پرسش
سلام علیکم استاد: دقیقا نقطهٔ شروع حرکت به سمت نقطهٔ رضوان الهی چیست و از کجا باید شروع کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از ایمان و عمل صالح و آن سه «خود»ی که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۷۸۲۱ عرض شد. موفق باشید

27824
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد عزیز: آیا می‌توان گفت یکی از نشانه های اینکه بفهمیم اعتقاداتمان حقیقی و در مسیر درست و خالصانه بوده این است که ببینیم آیا در طول زندگی به مدارج و حالات عرفانی رسیده ایم یا نه؟ یعنی بنده که تا کنون با انجام امور دینی و پایبندی به اعتقاداتم به این حالات نرسیده ام پس یک جای کارم میلنگه و باید درصدد رفع مشکل و عیبم بربیام، درصورتی که اگر مسیر را درست و خالصانه تا کنون طی کرده بودم حالات عرفانی جزو لاینفک زندگی بنده بود، آیا می‌توان گفت حالات عرفانی در طول زندگی نوعی شاخص به جهت تشخیص صحت عملکرد در طی مسیر دینداری و اعتقادی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید عجله کرد. واژه‌ی «صبر» در قرآن در همین رابطه آمده است. وقتی مسیر ما در بستر سیره‌ی اولیای الهی و علمای ربّانی باشد، باید امیدوار بود ولی صبر باید کرد. موفق باشید

27822
متن پرسش
سلام علیکم: آیا وسیله‌ای غیر از اولیای خدا برای رسیدن به خدا داریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اخیراً عرایضی شده است که فکر می‌کنم با ارسال آن تا حدّی إن‌شاءاللّه بتوانید جواب سؤال خود را دریافت کنید. موفق باشید

 برای اُنس با تعیّن حقایق عالم و برای آن‌که نظر به آن حقایق تنها انتزاعی و ذهنی نماند، باید اولیای الهی را در این شب به عنوان آینه‌ی نمایش «قرآن» و «فرشتگان» و «روح» در مدّ نظر آورد، به همان معنایی که امام صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اللَّهِ «صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ نُصْبَ عَيْنَيْك»‏ یعنی در هنگام شروع نماز یاد خدا و یاد رسول خدا باش و یکی از ائمه«علیهم‌السلام» را مدّ نظر قرار بده. این کار در شب قدر نیز کارآیی دارد. زیرا:

چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است        بر رخ او نظر از آینه پاک انداز

آینه‌ی پاک یعنی با علی «علیه‌السلام» و سیره و شخصیت آن حضرت که باید مدّ نظر قرار داد.

27821
متن پرسش
سلام علیکم: از منظر کلام الله مجید، لغزش گاه ها و به تعبیر بهتر عوامل لغزش تعقل و تدبّر در انسانها چیست و از کجا نشات می‌گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصلی‌ترین عامل لغزش از تدبّر و تعقل، سه «خود» است: خودخواهی، خودبینی و خودنمایی. این سه موجب می‌شود انسان‌ها، خودشان را فریب دهند و به خودشان دروغ بگویند. ۲. از آنچه بگذریم، تنبلی هم عامل بعدی است که انسان همّت نکند مطالب را به صورت عمیقی دنبال نماید. موفق باشید

27820
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به روایت حضرت صادق (ع) در این باب که باطن شب قدر، حضرت صدیقه طاهره است و منظور از لیله همان وجود مقدس این بانوی بزرگوار است، این مطلب چه جایگاهی دارد که بیان می‌شود به این علت مقام حضرت زهرا مقام لیله القدری و نام ایشان فاطمه است که مردم از معرفت ایشان بریده اند کما اینکه در باب لیله القدر هم داریم «و ما ادراک ما لیله القدر»؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در کتاب «مقام لیلة القدری حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» شده و اخیراً بحثی تحت عنوان «معنای درک شب قدر» شده است که رفقا بنا دارند در اسرع وقت در معرض دید کاربران قرار دهند. إن‌شاءاللّه بحث اخیر، جهت بازکردن باب تفکر در رابطه با «لیلة القدر» کمکی خواهد کرد. موفق باشید

27819
متن پرسش
سلام علیکم: با تسلیت ایام شهادت امیرالمومنین و التماس دعا در این لیالی پر عظمت؛ استاد عزیز در مباحث اخیرتان درباره خودآگاهی بشر امروز نسبت به دعا نکات ظریفی را متذکر شدید و بسیار قابل تامل است. اینکه بشر به حالت قرون وسطایی، به حالت جدایی نظر و دعا از عمل دچار شد و می‌رفت عملش را انجام می‌داد و اوقاتی هم دعا می‌کرد و در یک حالت فردی مشغول راز و نیاز و طلب فردی از خدا می‌شد و این دعا مقابلش افق و جهانی متعالی و قدسی باز نمی‌کرد که بتواند هویت جمعی هم پیدا کند و هم و غم تمدن سازی و جامعه پردازی کند. بشر مدرن هم که خواست هویت جمعی را زنده کند و روح اجتماعی را احیا کند و از حالت قرون وسطایی و پذیرش عقایدی جهت حفظ شخصی خود و مطابقت با آنچه بوده رها کند و ظرفیت های فراروری طبیعت را هم در عین حال استفاده کند، به رویکردی رفت که هویت انسان ارضای حال درونی و حضور علمی اش منهای عقل قدسی به قصد تبدیل نظام عالم متناسب مطلوب او و تغییر مناسبات در جهت منقطع از ملکوت و قدس بود و دیگر دعا به غریبت عجیبی رفت و بشر مدرن به حالاتی نزدیک شد که حضرتعالی در ذیل آیات شریفه مطرح شده در ابتدای کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم درباره اش بیاناتی داشتید. اما حقیقتا اگر ایمان زاینده و فیّاض و در تراز سیره معصومین و زعمای ربانی پیدا کنیم و در یک نگاه کلان و جامع ببینیم، اتفاقا ادعیه به ما، ظرفیت رشد بستر روحی جهت حضور با هویت جمعی جهت تمدن سازی توحیدی و ظهور و بروز اجتماعی را می‌دهد و دیگر دین و دعا را در حد دانایی ها و دارایی های شخصی که تعالیم کلی است و در محدوده شخصی مناجات می‌کنیم و عمل مان هم متفاوت از نظر است، نمی آوریم و از بستر مدرن و انسان ابزار ساز و انسان غریب با عالم قدس و گشودن جهان قدسی و در تراز ابدیت و عزت حقیقی بشر هم عبور می‌کنیم. در دعای عهد می‌خوانیم «و اوسع منهجه» یعنی بارالها مسیر ظهورش را وسیع بگردان. این همان گمشده و خودآگاهی است که جا دارد بسیار درباره اش تامل کنیم که از خداوند می‌خواهیم که بستر روحی و ظرف وجودی ما را عظیم کند و اراده ما را به وسعت عزت و تعالی بشر با حضور و ولایت وجود نازنین انسان کامل قرار دهد تا بتوانیم با تمام وجود در جهت وسیع کردن مسیر و راه عصر ظهور بکوشیم و افق مد نظرمان هم عالم انسان دینی و پیرو حضرت ولیعصر است که دیگر دعا و عمل خود را در اختیار کسی قرار می‌دهد که انسان کامل است و در ادعیه به انوار الهی متوسل می‌شود تا هر چه بیشتر حقایق را درک کرده و در مسیر تمدن سازی و جامعه سازی با ولی خدا همراه شود و با استقامت و عشق برخاسته از آن ادعیه ثابت قدم و بدون شک و شبهه و بدور از ظلمات وجودی بماند و این همان نکته ای است که امام و شهدا را آن انسان های عزیز و تراز اسلام و قرآن کرد. این بشخصه نظر من درباره مبحث مطرح شده و زیبای حضرتعالی بود که بسیار جای تامل دارد و امیدوارم بتوانیم روی آن دقیق، تعمق و تدبر کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مقصدی که سعی شده بود در رابطه با دعا در نسبت با تاریخی که در آن قرار داریم، به خوبی تبیین فرموده‌اید. آری! حقیقتاً دعا ما را در جهانی بس گشوده و در عین حال کیفی و تعالی‌بخش وارد می‌کند تا همه‌چیز معنای دیگری پیدا کند و این به معنای برآورده‌شدن حاجات اصیل انسان است. زیرا در آن فضا معنایی از زندگی در مقابل انسان قرار می‌گیرد که عملاً خود را در بهشت احساس می‌کند. بهشت، به همان معنایی که هر آنچه انسان بخواهد در اختیار اوست. موفق باشید 

27818
متن پرسش
با سلام و ادب، توضیح اینکه پیامبر و ائمه در برابر خداوند «لایسبقونه بالقول» هستند را در مقایسه با برخی آیات قرآن می خواستم بدانم. مثلا آیه ی اول سوره ی تحریم: اینکه پیامبر خدا (ص) چیزی (حالا هر چیز را) بر خود حرام کرده و بعد به دستور الهی بایستی قسم را بشکنند در سوره ی تحریم، بیان شده است. اینکه ترک اولی بوده یا نبوده اصلا بحث من نیست. بحث این است که لا اقل در این مورد، پیامبر مورد عتاب قرار گرفته اند (به بیان علامه طباطبائی) که چیزی را خلاف آنچه که باید انجام داده اند و بایستی اصلاح کنند. این چطور با «لا یسبقونه بالقول» می خواند؟ می‌شود که خداوند اول امر به گفتن چیزی کند و بعد رسولش را عتاب کند که چرا گفتی؟! با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در راستای تحریم خود برای سلوکی برتر، غیر از آن است که در امر دین و یا وظیفه‌ی خود امری را انتخاب کنند که در راستای حکم خدا نباشد. مثل کاری که حضرت یونس «علیه‌السلام» انجام دادند، در حالی‌که باید هیچ اقدامی نمی‌کردند تا در آن مورد حضرت حق تکلیف‌شان را روشن کند. موفق باشید

نمایش چاپی