باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به وسوسههای شیطان بیمحلی کرد و کار را ادامه داد. «اگر حرص بنالد بگیریم کَریها»، وقتی نفس امّاره به میان میآید نباید کار را ترک کرد، باید نفس امّاره را بیمحلی کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شروع ماه رمضان، فضا را میگشایند تا ما وارد شویم و بعداً میخواهند خودمان آن را ادامه دهیم و ورود به موضوعات معرفتی، از برکاتِ این ماه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب شریف «چهل حدیث» از حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» برعکسِ آنکه به عنوان یک کتاب اخلاقی در ذهنها رفته است؛ یک کتابِ عرفانیِ فنی است و کسانی می توانند به آن رجوع کنند که رویهمرفته با عرفان آشنا باشند. ولی کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» همانطور که در ابتدای آن میفرمایند یک کتاب اخلاقیِ عملی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «بدایة الحکمه» بالاخره یک کتاب مبنایی جهت تفکر فلسفهی حکمت متعالیه میباشد و باید اگر کسی بنا دارد آن فلسفه را دنبال کند، با جدیّت کامل آن را مطالعه نماید، البته بدون آنکه معطل آن شود. باید خوب مطالعه کرد و جلو رفت. شرح استاد امینینژاد إنشاءاللّه کمک می کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آنکه در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچیها» بحثی در رابطه با اشک بر امام حسین «علیهالسلام» شده است، در یادداشت ویژه نیز نکاتی عرض شده که در ذیل خدمتتان ارسال میشود: موفق باشید
جایگاه اشک بر حسين (ع)
قال الحسین (ع) : أ َنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر [1] من كشته ام براى اشك، مؤمن يادم نكند جز آنكه گريه اش گيرد.
اشكي كه در شيعه هست با ناراحتيهاي عاطفي و احساساتي فرق اساسي دارد، اشك براي حسين(ع) عامل رابطه انسان است با مقاصد قدسي و لذا نه تنها شادي و نشاط را از شيعيان نميگيرد، بلكه شادي و نشاط در زندگي شيعيان موج ميزند. ولي نبايد آن را با لذتگرايي يكي گرفت، زيرا تفاوت زيادي است بين آن شادي كه با پرهيزکاري همراه است و روح معنوي دارد با آنچه امروز در غرب هست كه لذتگرايي در آن مقصد و معبود شده است. در شيعه، شور زندگي با يادآوري غم غربت نسبت به عالم قدس همراه است و با فرهنگِ مرگ آگاهي راه خود را از قهقهههاي اهل غفلت جدا كرده و سعي دارد خود را در فرحِ حضورِ با حق حفظ كند و اشك بر حسين (ع) نوعي طلب آن فرح است و آنهايي كه غم غربت در اين دنيا را ميشناسند ميفهمند حزن مقدس چه حلاوتي دارد و مواظباند گرفتار لذتگرايي و خوشگذراني اهل دنيا نشوند و از ارتباط با حقايق وجودي عالم محروم گردند.
شیعه و غم و شادی و اشک
در زندگی شیعه شادی و طرب موج میزند، اما نباید آن را با لذتگرایی یکی گرفت، تفاوت زیادی است میان آن شادی که با پرهیزکاری همراه است و ویژگی معنوی دارد و آنچه امروز در فرهنگ غرب هست که در آن لذّتگرایی مقصد و معبود شده است.
در شیعه شور زندگی یا فرح، با یادآوری نوعی غمِ غربت نسبت به وطن معنوی، همراه است، که موجب حزن میگردد. این حالت از جمله حالاتی است که در اشعار عرفانی ما هویدا است و معلوم است که این حزن با ناراحتی عاطفی فرق بسیار دارد.
از آنجا که ما مرگ را در پیش داریم ناممکن است چون غافلان از غیب و قیامت از زندگی لذّت مستانه ببریم، و لذا فرهنگ شیعه در این «مرگآگاهی» راه خود را از قهقهههای مستانهی اهل غفلت جدا کرده است و با حزنی معنوی در فرحِ حضور است و متوجه است که ما در مقام موجوداتی معنوی با این عالم بیگانهایم و یک نحوه باطنگرایی را دائماً مدّ نظر داریم.
آنهایی که غم غربت را میشناسند در دل حزن مقدس، فرح و حلاوتی مییابند که قابل مقایسه با شادیهای اهل دنیا نمیباشد.
دیدگاه شیعه با پیروی از ائمه «علیهمالسلام» این نکته را دائماً مدّ نظر دارد که این جهان ناقصتر از آن است که بتوان با نور حقیقت به طور کامل ارتباط پیدا کرد.
اگر این غم مقدس نبود عناصر شادیبخش افراطی بر زندگی تشیع غالب میشد و به مردمی تبدیل میشدند که بیشتر لذتگرا و خوش گذرانند.
حزن شیعه نیز به جهت احساس غم غربت یا حزن معنوی او است که خود را و بقیه را در این غم شریک میبیند و اگر این حزن معنوی نبود، خیلی زود فرح، شکل شادیِ بیمحتوا به خود میگرفت و گرفتار لذّتجویی حسی میشد.
جایگاه عزاداری برای امام حسین «علیهالسلام»
۱. عزادران امام حسین«علیهالسلام» با حضور در مراسم عزای آن حضرت، در واقع خویشتن را مصیبتزده و داغدارِ حادثهی عاشورا مییابند، گریه سر میدهند و بیتاب میشوند.
۲. در اشک برای حسین«علیهالسلام» آرامشی ویژه و لذتی خاص هست متفاوت با غمها و اشکهای زندگی روزمرّه، غم معنویت، غم سوختن برای مظلوم، غمی است منشأ حرکت، و پویایی اجتماعی افراد را افزایش میدهد و به قلب و روح انسان نشاط همدلی با مظلوم را پدید میآورد و لذا از تکرار این غم و اشک ملول نمیشود.
۳. مهر و محبت به امام معصوم در ژرفای احساسات و عواطف شیعیان آن حضرت جای دارد و با تلاش شیعیان این پیوندِ عمیق عاطفی هرسال تکرار میشود، آنهم تلاش برای پیوندی عمیقتر. و لذا رسول خدا«صلواةاللهعلیهوآله» فرمودند: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا» [2] برای شهادت حسین «علیهالسلام» در قلوب مؤمنین حرارتی است که هرگز خاموش و سرد نمیشود.
۴. با توجهِ عاطفی به حضرت امام حسین «علیهالسلام» سایر ابعاد شخصیت امام و اسلام مدّ نظر قرار میگیرد تا علاوه بر نظر به آزادگی و ظلمستیزی و ایثار و حقیقتجویی که غذای جان انسان است، به مقام امامت نیز نظر شود و آن دری میشود برای فهم معارف اسلامی از طریق روایات آن بزرگان، و فربهشدن در فضائلی چون صبر و حلم که زمینهی نزدیکی به امامان معصوم میگردد و مرز تولّی و تبرّی که عامل نجات جامعهی اسلامی است شکل میگیرد و معنویت به عنوان یک ارزش جا باز میکند.
5- گریه بر امام حسین «علیهالسلام» از نوع گریههای نیمهشب اولیاء الهی است که حسین «علیهالسلام» توانست آن را برای عموم مردم عملی کند و خودِ آن حضرت بهخوبی متوجه بودند که صحنهی کربلا عامل چنین گریههایی باید باشد تا زمینهی اُنس قلب با حقایق فراهم شود و حجابها بین عبد و معبود رفع گردد. چرا که هرکس ناظر آن اندازه زیبایی وفاداری بین حسین «علیهالسلام» و ابوالفضل عباس یا بین امام حسین «علیهالسلام» و حرّ شود، از عمق فطرت گریه سر میدهد تا از اتصال به این زیباییها محروم نباشد و موجب پایداری بر عهد خود با حقیقت میشود و پیوندی جاودانه را که بین جان انسان است با دل اولیاء الهی به صحنه میآورد.
بنا به فرمایش امام خمینی «رضواناللهعلیه»؛ «هر مکتبی تا پایش سینهزن نباشد، تا پایش گریهکن نباشد، حفظ نمیشود. گریهکردن بر عزای امام حسین «علیهالسلام»، زنده نگهداشتن نهضت و زنده نگهداشتن همین معنی است که یک جمعیتِ کمی در مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد... آنها از همین گریهها میترسند. برای اینکه این گریهای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است».
با لباس سیاه به تنکردن و سینه و گریه جمعی نهایت تعلق خاطر را نشان میدهد که تا چه اندازه به آرمانهای شخص مظلوم وفادار است و نیز کودکان این جامعه را متوجه چنین تعلق خاطری میکند و با نمادهای کربلا و عاشورا آشنا مینماید.
رسول خدا (ص) فرمودند: «كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- إِلَّا عَيْنٌ بَكَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَيْن»[3] هر چشمى فرداى قيامت گريان است غير از چشمى كه در مصيبت حسين «علیهالسلام» گريه كند.
روایت فوق خبر از عمق تأثیر اشک بر امام حسین «علیهالسلام» در عمیقترین ابعاد انسان میدهد که در قیامت ظاهر میشود.
آنکس که عاطفهی خود را درست مدیریت کند و بخواهد بهترین مصداق را جهت تغذیهی عواطف بیابد، میپذیرد اشک برای اباعبدالله «علیهالسلام» موجب صیقل قلوب و گشادگی روح میشود و عامل رشد ایمان و حفظ آن از یک طرف، و دوری از دنیا و صفات رذیله از طرف دیگر میشود.
اشک برای حسین «علیهالسلام» نمونهی به فعلیترسیدن ایمان است، زیرا ایمانی که به پاککردن قلب و زلالساختن دل و دگرگونی آن منتهی نشود، ایمانِ فعلیتیافته نیست و نمیتوان به وسیلهی آن، انس با خدا را از یک طرف، و ایثار و فداکاری و جهاد از طرف دیگر بهدست آورد.
اشک برای حسین«علیهالسلام» موجب احیاء قلوب و آزادی عقل از اسارت هوسها و غفلت ها است و در همین راستا حضرت رضا «علیهالسلام» به «دعبل خزایی» میفرمودند: قصیدهی خود را در رابطه با شهادت حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» بخواند و حضرت با تمام وجود اشک میریختند و دو بیت نیز به آن اضافه نمودند.
«والسلام»
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب شریف «تسنیم» از آیت اللّه جوادی «حفظهاللّه» سعی دارد با دقت زیاد، ابعادی از تفسیر شریف «المیزان» را تبیین کند و در این کار بحمداللّه موفق بودهاند. ولی در هر حال کتابِ مادر در تفسیر «تسنیم»، تفسیر «المیزان» است با جامعیت خاص خود. به همین جهت بنده همیشه به رفقا پیشنهاد میکنم در کنار تفسیر المیزان، از تفسیر تسنیم غفلت نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از مشکلاتی که مدرنیته برای بشر امروز پیش آورده است همین مشکل است که میفرمایید. به همین جهت تا آنجا که ممکن است باید طوری زندگی را تعریف کرد که انسانها از وطنِ مألوف خود جدا نشوند و متوجه باشند خداوند است که رزّاق است. حتی در مورد رشتههای دانشگاهی، تا آنجا که ممکن است باید این نکته را در نظر گرفت. آری! اگر کشور در جای دیگری به ما نیاز داشت، به حکم جهاد، وظیفه تغییر میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم چنین است. ولی شهود، نیز مراتب دارد. ابتدا، شهودِ فعل است و انتها، شهودِ ذات. که در شرح «فصّ شیثی» بدان پرداخته شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه ملاحظه میکنید با چنین موانعی روبهرو هستید، باید امیدوار باشید که در راه رجوع به خداوند قرار دارید. بنابراین باید با مقاومت، همان راه را ادامه دهید و معلوم است که او کار خود را میکند، ماهم باید کار خود را بکنیم و به خاطر وسوسههای او مأیوس نشویم تا او را مأیوس کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید آوینی در رابطهی اینکه بشر در عصر توبهی خود وارد شده است، دلیل خوبی آورده و بنده نیز شرحی بر سخن ایشان در کانال «عصر جدید» داشتهام. آن شهید بزرگوار میفرماید: « زلزله ای که تمدن غرب را از بنیان ویران خواهد ساخت...
اضطرابی که بشر امروز را فرا گرفته است نشان از یک زلزله قریب الوقوع دارد، زلزله ای که تمدن غرب را از بنیان ویران خواهد ساخت و نسبت انسان را با خویشتن خویش و عالم دیگرگون خواهد کرد. از آنجا که تمدن امروز جهان را در تسخیر دارد، انقلاب فردا نیز یک واقعه جهانی خواهد بود و به یکباره همه عالم را خواهد بلعید. حتی اگر هیچ برهان دیگری در دست نداشتم، ظهور انقلاب اسلامی _ و بهتر بگویم، بعثت تاریخی انسان در وجود مردی چون حضرت امام خمینی (س) برای من کافی بود تا باور کنم که عصر تمدن غرب سپری شده است و تا آن وضع موعود که انسان در انتظار اوست فاصله ای چندان باقی نمانده است. حقیقت دین را باید نه در عوالم انتزاعی، که در وجود انسان هایی جست که به خلیفه اللهی مبعوث شده اند. فصل الخطاب با انسان کامل است و لا غیر. آغازی بر یک پایان». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شده بر «تامّه» بودنِ اسماء الهی در رابطه با ائمهی معصومین «علیهمالسلام» تأکید شده و عرفا، همه به صاحبانِ آن اسماء متصلاند و البته هرکدام در حدّ خود مظهر آن اسماء هستند که عموماً در اسمی یا اسمایی مظهریت دارند، در آن حدّ که آمادگی دارند و یا تاریخ آنها ظرفیت ظهور آن اسماء را دارا میباشند. در مورد حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» شواهد حکایت از آن دارد که به نحوی جامعیت اسماء را در این تاریخ به ظهور آوردهاند، البته در عین آنکه اصلِ اسماء و صاحبان اصلی آنها ائمه هستند. حال با توجه به این نکته باید ببینیم آنجاها چه عرض شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید به خودتان برنامه بدهید و برنامهی سختی هم ندهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث کوتاهیهای ما در حفظ دین و حفظ حقوق اولیای الهی و گرفتارِ کفارهی آن شدن؛ یک بحث است، و بحث به صلیبرفتن حضرت مسیح «علیهالسلام» به گمان مسیحیان به جهت گناه اولیهی آدم؛ بحث دیگری است. بحث دوم است که عجیب است. موفق باشید
سلام علیکم: در حال مطالعه مطالب حضرتعالی در کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی هستم و الحمدلله ابواب جدیدی برای تدبر در باب انقلاب اسلامی در نظرم آمد. در بخشی از این کتاب به زیبایی فرموده اید که: «بايد به مظهر امام زمان (عج) در اين تاريخ نظر كرد يعني به رهبر معظم انقلاب اسلامي كه متذكر حقيقت انقلاب اسلامي در اين زمان هستند. ممكن است كساني باشند كه با صد دليل وجود حضرت مهدي (عج) را اثبات كنند ولي نتوانند متوجه مظهر اراده ي آن حضرت در این تاريخ بشوند.» به نظرم دقیقا رسالت تاریخی ما همینجاست که ببینیم اشارات حضرت امام و حضرت آقا کدام انسان را مد نظر دارند که قرارست حضور پیدا کند ماورای مدرنیته که خودش حجاب حق شد و حتی تکنیک را هم به ورطه عجیبی برد و همین تکنیک و توسعه و مبادی تمدن مدرن خودش مبدعی برای نیهلیسم و عدم نظر به وجود حقایق در عالم و تنزل وجود انسان به فردی که میخواهد حال درونی خویش را مد نظر قرار دهد و بر آن اساس عالم را تغییر دهد و حتی با مبانی دکارت و کانت، وجود لایقف و نفس و جان انسان در حد مرکز اندیشه ها و رد و اثبات هست و پدیده های عالم را نه بر حسب وجود و اصلشان بلکه بر اساس قالب های شکل گرفته فکر تحلیل میکند و میفهمد و نظر به ماهیات و کثرت ها پیدا شده و نظر به وجود و ظرایف عالم در حجاب رفته است. اساسا اگر خودآگاهی تاریخی که ویژه رهبر عزیزمان در بیانیه گام دوم اشاره دارند و تمام روح این سند و پیام مهم و راهبردی چله دوم نهضت است را بیابیم و ببینیم اشارات ایشان نظر به تاریخی که دارد که به تعبیر خودشان چهارچوبها را شکست؛ کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود، میتوانیم بهتر هم را بفهمیم و متوجه بشیم در چه طرح جامع و عظیمی قرار گرفته ایم و تلاشمان این باشد هر چه بهتر به این خودآگاهی جمعی و تاریخی برسیم و در تراز تمدن نوین اسلامی و افقی که باید به صحنه بیاید که افق فطرت و جان همه انسانها برای عبور از نیهیلیسم و سکولاریزه شدن و حضور ذیل طرح ولایت حضرت حق و اولیاء اش ویزه صاحب الزمان است. البته هر چه بیشتر حقیقت انقلاب را دریابیم و با انقلاب زندگی و حیات کنیم، بلاشک مواجهه شدیدتر و عظیم تر و جهاد کبیرتر خواهد بود و قطعا جبهه مدرنیته و آن کسانی در ظاهر انقلابی، ولی روح غیر انقلابی را دنبال میکنند هم تلاششان و نمودشان بیشتر است، و قطعا می یابند حضور انقلاب دیگر گذار بشر از حیرت و سرگشتگی همچنین سیطره سکولار و پوچ انگارانه است و به تلقی من که شاید البته تلقی ناقص و غلطی باشد این عصر، عصر توبه و رجوع تاریخی بشر است و خودش خیلی حرفها دارد و الحق خودآگاهی و بصیرت نافذ و عمار گونه می طلبد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی بس عزیزالقدر و لطیف در بستر انقلاب اسلامی به سوی انسانهایی که نمیخواهند خود را در فرهنگ مدرنیته فریب دهند، گشوده شده است که برکات آن «لا یدرک و لا یوصف» است. عظمت جهانِ گشودهای که خداوند از طریق انقلاب اسلامی در آن به ظهور میآید و توکل به او در آن جهان نقش اساسی دارد تا به جای پناهبردن به خود، به خدا پناه ببریم. وقتی به عمق جهانی که میتوان با قلب زنده در آن حاضر شد پی بردیم و دانستیم بدون قلب زنده امکان آن چنان حضوری نیست، اشک جاری میشود و قلب به خود میآید. چیزی که در تشییع پیکر مبارک حاج قاسم سلیمانی، ملتِ ما در مقابل خود احساس کردند.
یکی از جهانهایی که سخت انسانها به آن نیازمندند، جهانی است که شهدا آن را شناختند و در راه حضور در آن جهان قدم زدند. همسر علی چیتسازیان میگوید: «در آخرین باری که آمد منزل و بعد از آن رفت و شهید شد و دیگر ندیدیمش؛ نیمهشب همینطور نشسته بود و اشک میریخت و گریه میکرد. با اینکه مرد با صلابت و قدرتمند و فرماندهی کاملاً با صلابتی بود و اصلاً اهل گریه و این چیزها نبود؛ اما اشک میریخت. گفتم چرا اینقدر گریه میکنی؟ گفت: فلانی را خواب دیدم. رفیق همراهش را، معاونش را. معاونش را خواب دیده بود که قبل از او شهید شده بود. میگوید دستش را محکم گرفتم و گفتم باید به من بگویی، ما اینهمه با همدیگر رفتیم راهکار پیدا کردیم - اینها نیروهای اطلاعات عملیات بودند که بلدچی یگانها میشدند. قبلاً میرفتند راهها را پیدا میکردند و باز میکردند تا یگانها بتوانند حرکت کنند بروند جلو- ما اینهمه رفتیم با همدیگر راه باز کردیم، راهکار پیدا کردیم. راهکار این قضیه چیست؟ این قضیهی شهادت؟ این را به من بگو، چرا من شهید نمیشوم؟ میگوید یک نگاهی به من کرد و گفت: راهکارش اشک است، اشک.» این نشان میدهد شهید چیتسازیان متوجهی جهانی که در مقابل شهدا گشوده میشود، شده است و به دنبال راهی است که خود را در آن جهان احساس کند. و عملاً میتوان گفت انقلاب اسلامی اشک را به ما برگرداند تا جهان گمشده را به ما برگرداند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از تذکری که دادید. اگر بتوانید به هر حال کمکی به آن افراد بکنید نباید کوتاهی کنید، إلاّ اینکه کسی بهتر از شما باشد که او بتواند به آنها کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: لعنکردن در کلّیّت خود در قرآن هست «إنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ» (بقره/۱۵۹) آن گروه (از علمای اهل کتاب) که آیات واضحه و هدایتی را که فرستادیم کتمان نمایند بعد از آنکه آن را برای (هدایت) مردم در کتاب آسمانی بیان کردیم، آنها را خدا و تمام لعن کنندگان (از جن و انس و ملک) نیز لعن میکنند.
ولی آیا مصداق لعنی که ما در زیارت عاشورا داریم چه کسانی ممکن است باشند، بد نیست به کتاب «زیارت عاشورا، اتحادی روحانی با امام حسین «علیهالسلام» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم خداوند مربوط به عملی است که ما انجام میدهیم و چون ما آن عمل را با اختیار خود انجام میدهیم، خداوند قبل از انجام آن عمل، به آن عمل علم دارد که بحث آن در جزوهی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست، شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً روشن نیست. هرچه هست فرهنگِ فاطمی حتماً رجعت دارد، چه با حضور شخصی آن حضرت باشد و چه نباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرض شد آن موارد جزیی که در آن کتاب هست حالات روحی خود فرد است و اساساً هنوز فرشتهی قبضی به میان نیامده است و نکیر و منکری در صحنه نیست. و آنچه باید بر اساس آن احوالات خود را بررسی کرد و برای ما حجّت است، مطالبی است که از طریق آیات و روایات به ما رسیده است. پیشنهاد میشود چنانچه مایل باشید در موضوع معاد مطالعه فرمایید، مباحث صوتی کتاب «معاد، جدّیترین زندگی» را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ملاصدرا معاصر آقای دکارت است و ما میتوانستیم در آن تاریخ در بسترِ فرهنگی خودمان تاریخی را شروع کنیم که در عین جهانیبودن، با عبور از اصالت ماهیت و برگشت به اصالت وجود، از طریق حکمت متعالیه، وجه انسانی اصیلی را به میان آوریم که هویتهایی شبیه بزرگانی چون شاهآبادیها و طباطباییها و امام خمینیها را به جهان عرضه کنیم و مردم اگزیستانس خود را در تشیعی آنچنانی دنبال کنند. چیزی که پس از ۴۰۰ سال باز از طریق انقلاب اسلامی بدان برگشتیم به آن شکل که دیگر تفکر شیعه در دیوارهای محدود باورهایش زمینگیر نیست و تکتکِ مردم ما گویا هرکس به خودی خود جهانی است که به میدان آمده است. صفویه، شروعِ بسیار مهم تاریخی ما بود ولی درست ادامه نیافت بهخصوص که پای امین استرآبادی بنیانگذارِ اخباریگری به عنوان یکی از رفقای شاهعباس به دربار باز شد که هنوز نحوهی بودنِ او سختْ مبهم و سؤال برانگیز است که چگونه این حجازی پایش به دربار صفویه باز شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کلیّات حضور تاریخی صفویه، یکی از مراحل مهم و ارزشمند تاریخ ما میباشد. ولی متأسفانه نتوانستیم آنطور که باید و شاید آن را پاس داریم و حکمت و عرفانی که میتوانست به حضور تاریخیِ تشیع رونق ببخشد، به حاشیه رفت و ما محدود شدیم به دیوارهای تنگِ باورهای فردیِ خودمان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به جلسهی سوم «دعا در آغوش خدا» که بر روی بنر سایت هست، سری بزنید خوب است. إنشاءاللّه جهانی برایتان گشوده خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرکس را صبحدمانی و فلقی است و هنر ما باید آن باشد حال که صبح، دمیدن آغاز کرده و در بینالطلوعین آن هستیم، مواظب باشیم خواب بر ما غلبه نکند تا از حرکت باز ایستیم. ۲. وقتی کتابی رویهمرفته مطالعه و دریافت شد، جلو بروید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتابهایی مثل «لسان العرب» و «النهایه» ابن اثیر در این مورد فعالیتهایی شده است. ظاهراً کتاب ابن اثیر، ترجمه هم شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرچه عمیقتر بهتر. در این مورد خوب است به شرح حدیث ۱۲ از کتاب «چهل حدیث» حضرت امام در مورد تفکر در دین رجوع فرمایید. ۲. در همان حدّ که معرفت در صحنه باشد، عمل، نتیجهبخش و مورد قبول است. ۳. اگر معرفتِ توحیدیِ لازم در جامعه شکل نگیرد، در دنیای امروز نمیتوانیم با روح سکولاریتهی دنیای مدرن مقابله کنیم و از آن عبور نماییم. موفق باشید