بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16142
متن پرسش
سلام استاد عزیز و گدان قدر: خسته نباشید بنده مدت طولانی است که مباحث شما رو کار می کنم و الحمدلله در ترک رذایل زبانی خداوند متعال کمکم کرده است ولی متاسفانه از نظر شکم و خوردن در حدی شکم پرست هستم. دوست دارم روزه بگیرم ولی متاسفانه به علت بیماری سنگ کلیه چند سالی است از این تکلیف الهی بی نصیب هستم. لطفا جهت رهایی از این رذیله راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در غذاخوردن به خودتان سهم دهید و سهمِ کم هم ندهید، ولی بعد از خوردن سهم، دیگر دست بکشید تا ملکه‌ی کنترلِ خوردن در شما ایجاد شود. موفق باشید  

15505

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: دو سوال از محضرتان داشتم: اول: کتابهای مرحوم مغفور آیت الله سعادت پرور در کتب عرفانی مورد اعتمادند یا خیر؟ کلا این مرحوم شخصیت قابل اعتمادی هستند؟ دوم: آیت الله جوادی آملی را می توان یک استاد عرفان هم دانست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه سعادت پرور آثار ارزشمندی از خود به‌جا گذاشته‌اند که همه، متذکر اسلام اصیل و فقاهتی است 2- آیت اللّه جوادی به‌واقع یک استاد عرفان از همه جهات می‌باشند. موفق باشید

14508

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: لطف بفرمائید چند کتاب مفید در بحث ازدواج معرفی نمائید. اگر خودتان هم کتابی در این زمینه دارید و یا جزوه ای قلم زده اید، معرفی نمائید. واقعا آن طور که باید و شاید چیزی در این زمینه نمی دانیم، جمهوری اسلامی ایران هم بنا ندارد به غیر از آن آموزشی که طی نیم ساعت برای یک عمر زندگی می دهد، برنامه ی دیگری داشته باشد. لذا بنده 25 سال از عمرم می گذرد، هنوز نتوانستم شخصیت زن را آنطور که باید شاید بفهمم و معیار هایی را که برای این امر مهم وجود دارد را دریابم. هر توصیه و راه حلی که می توانید برای فرزندتان داشته باشید، عنوان بفرمائید. روشن کنید ما را استاد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر در ابتدای امر کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» را با دقت تا آخر مطالعه بفرمایید یک جمع‌بندیِ قابل تفکری برایتان پیش می‌آید. موفق باشید

13515
متن پرسش
سلام استاد: کمکم کنید. یک شبهه کسی انداخت کمی متزلزل کرد مرا. گرچه ساده است. گفت اگر ولایت مطلقه است. اگر آقا به شما بگوید قرآن را پاره کنید آنوقت ما باید عمل کنیم یا دیگر او ولی نیست؟ استاد لطفا توضیح دهید. بنده بحث ولایت فقیه شما رو گوش دادم ولی جواب این رو پیدا نکردم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت مطلقه به این معنا است که چون ولیّ فقیه حکم خدا را اظهار می‌دارد و نه حکم خود را، و از آن جهت که در مقابل حکم خدا نباید چون و چرا کرد، ولایت فقیه مطلقه است، نه این‌که اگر حکمی خلاف حکم خدا داد باز آن حکم بدون چون و چرا قابل پذیرش باشد! بلکه برعکس، اگر حکمی خلاف حکم خدا داد به خودی خود معزول است و نظام سیاسی جمهوری اسلامی این را از طریق مجلس خبرگان پیش‌بینی کرده است. موفق باشید

13231
متن پرسش
تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم (بقره-۲۵۳) برخی از فرستادگان را بر برخی دیگر برتری بخشیدیم. ولی در آیه ۲۸۵ از همین سوره: لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ (بقره- ۲۸۵) میان هیچ کدام از فرستادگانش فرق نمی گذاریم. بالاخره فرقی هست، هست، یا نه؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ارائه‌ی توحیدی که بشر نیاز دارد و در ارائه‌ی دستورالعمل‌هایی که در هر زمان برای بشر لازم بوده است، تفاوتی بین پیامبران نیست ولی بنا به فرمایش علامه طباطبایی تفاوت انبیاء نسبت به خودشان در درجه‌ی توحیدی است که هرکدام دارند. موفق باشید

8238
متن پرسش
ﺑﺎﺳﻼﻡ ﺳﻮاﻟﻲ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﺩاﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﻴﻂﻪ ﺷﺨﺼﻲ اﺳﺖ ﻃﻠﺒﻪ ﺳﺎﻝ 5ﺣﻮﺯﻩ ﻋﻠﻤﻴﻪ ﺷﻴﺮاﺯ ﻫﺴﺘﻢ 4ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﻀﻮﺭﻱ ﺩﺭﺣﻮﺯﻩ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﺑﻮﺩﻩ ﻭﻫﺮﭼﻨﺪاﺯ ﻧﻆﺮﺣﻮﺯﻩﻃﻠﺒﻪ ﻣﻮﻓﻘﻲ ﻫﺴﺘﻢ اﻣﺎ اﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﻣﻂﺎﻟﻌﻪ ﻭﺩﺭﺱ ﺧﻮاﻧﺪﻥ ﺑﺮاﻳﻢ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺑﺨﺶ ﻧﻴﺴﺖ ﭼﻨﺪ ﻋﻠﺖ ﺩاﺭﺩ: ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺗﺮﻣﻲ ﺣﻮﺯﻩ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺩﺭﺳﻬﺎ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﭘﺎﻳﻴﻦ اﺳﺖ ﻭﻫﺪﻑ اﻳﻦ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺗﺮﻡ ﻭﺩﺭﺱ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ ﻭﺑﻌﺪ اﺯ ﻣﺪﺗﻲ ﻣﺪﺭﻛﻲ ﺩاﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﻭﺳﻴﺴﺘﻤﻲ ﻣﺜﻞ ﺩاﻧﺸﮕﺎﻩ ﭼﻮﻥ ﻗﺒﻼ 3ﺳﺎﻝ ﺩﺭﺩاﻧﺸﮕﺎﻩ ﺭﺷﺘﻪ ﺣﺴﺎﺑﺪاﺭﻱ ﺧﻮاﻧﺪﻡ ﻭﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻋﻼﻗﻪ ﺷﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻦ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺩﻳﻦ اﺯ ﺩاﻧﺸﮕﺎﻩ اﻧﺼﺮاﻑ ﺩاﺩﻡ ﻭﻭاﺭﺩ ﺣﻮﺯﻩ ﺷﺪﻡ ﻭﺣﺪﻭﺩ ﻳﻚ ﺳﺎﻟﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﻬﺎ ﻋﻼﻗﻪ ﺩاﺭﻡ ﭼﻮﻥ ﻓﻜﺮﻭاﻧﺪﺷﻴﺪﻥ ﺻﺤﻴﺢ ﻭﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮﺩﻥ ﺭا ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ﺩﻳﺪﻡ ﻭﻧﻤﻲ ﺧﻮاﻫﻢ اﺯاﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺧﺎﺭﺝ. ﺷﻮﻡ اﻣﺎ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺣﻮﺯﻩ ﺑﺎ اﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺣﺮﻛﺘﻲ ﻛﻪ ﺩاﺭﺩ ﺧﻴﻠﻲ اﺯ ﻭﻗﺖ ﻭاﻧﺮﮊﻱ ﺭا ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ و ﻫﻢ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﻠﻴﻘﻪ ﻫﺎﻱ ﺷﺨﺼﻲ ﺑﺮاﻱ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻛﻤﻜﻲ ﺑﻪ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻳﻞ اﺧﻼﻗﻲ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭﮔﻴﺮﻱ ﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺗﻼﺵ ﻛﺮﺩﻡ ﺩﺭ اﻳﻦ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮاﻳﻢ ﺟﺬاﺏ ﻧﺸﻮﺩ ﻭﻭاﻗﻌﺎ ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﻣﺎﻧﻊ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﻭﻡ ﻭ
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: با همه‌ی این ضعف‌ها که می‌فرمایید تجربه نشان داده اگر سعی کنید از زیر پوشش برنامه‌های رسمی حوزه خارج نشوید و با جدّیت تمام همان دروس را با همان روش ادامه دهید إن‌شاءاللّه پس از مدتی به حیطه‌ی علمی خوبی دست می‌یابید. بالاخره سلیقه‌های شخصی در حوزه در راستای دلسوزی برای طلاب است نباید با آن مقابل کنید. موفق باشید
3721

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیا این جمله درست است که: «عقل نظری، «هست»ها را درک می‌کند و عقل عملی، «باید»ها را.»؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است. موفق باشید
1378

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز.پوزش بابت مزاحمتها. خداوند در طول تاریخ مهمترین چیزی که از انسان خواسته، تزکیه نفس و تقوا بوده است، و اگر انسانی با شب زنده داری و طاعت و عبادت به آن هدف می رسید غالبا می توانست برای مرگ و جهان ابدی خیالش راحت باشد. در گذشته مشاغل پیچیده نبودند و با کمی آموزش میشد هر حرفه و صنعتی را یاد گرفت، لذا دغدغه انسانها در عرصه کار و اشتغال به مراتب کمتر از الان بوده است، گذشته ها، بیشترین دغدغه کسب روزی حلال بوده است ولی دغدغه انسان متعهد امروز علاوه بر کسب حلال، جلو افتادن از غرب در عرصه علم و فناوری نیز هست. در قرن حاضر شخصیت انسانها پیچیده شده و کار به سادگی گذشته ها نیست. خودم را مثال میزنم. حقیر شخصی فنی بوده و تحصیلات دانشگاهی داشته ام و هم اکنون در عرصه صنعت کشور مشغول به کار و فعالیت هستم. چنین به ذهنم می رسد که حقیر نمی توانم مثل انسان هزار سال پیش فقط به تقوا و تربیت نفس فکر کنم و با توجه به اینکه رهبر عزیز حفظه الله امسال را سال جهاد اقتصادی معرفی کرده اند، وظیفه من این است که در این بعد با توجه به تخصصم نیز کاری انجام دهم. از طرفی توان حقیر نیز ناچیز است و به دلیل سالهای متمادی کار فنی، دیگر تاب و توان کار کردن و تعمق در زمینه علم و فن و کار فنی و نو آوری و کمک به جهاد اقتصادی را به شکل قانع کننده ندارم. با توجه به توان و استعدادی هم که از خود سراغ دارم بعید می دانم بتوان در این عرصه کاری انجام دهم که جهاد به حساب آید. به همین دلایل دغدغه اخیر اینجانب این است که نمی دانم الان به وظیفه عمل کرده ام و اگر الان زمان مرگم فرا برسد، آیا با خشم و غضب پروردگار روبرو میشوم؟ از طرفی دیگر ورود به صنعت و کار و فن به شکلی که جهاد محسوب شود تمام وقت انسان را گرفته و ذهن و فکر را کامل مشغول می کند و خود بخود انسان، خدا و خود را به فراموشی سپرده و گرفتار غفلتی دیگر می شود. کما اینکه خیلی از افراد را سراغ دارم که چنین گرفتار شده اند. لطفا در این زمینه اگر راهنمایی سراغ دارید دریغ نفرمایید. چکار کنم که به سلامت راهی که در پیش گرفته ام مطمئن باشم؟ چه جوری میشه فهمید الان وظیفه چیست؟ و چه جوری میشه فهمید راهی که در پیش گرفته ام منو به صراط مستقیم راهنمایی میکنه؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: ما وقتی خود را در ذیل اسلام و پیامبر خدا و ائمه‌ی هدی«علیهم‌السلام» قرار دادیم و بر این مبنا نظر به ولیّ فقیه نمودیم، دیگر حکم سربازی را پیدا می‌کنیم که هروقت امری پیش آمد کوتاهی نمی‌کنیم. شما فعلاً هرچه پیش آمد و می‌توانید انجام دهید را بپذیرید، بقیه در دست خدا است. موفق باشید
21300
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: با توجه به سئوالی که قبلا از جنابعالی دررابطه با تطبیق بین مقام نوری اهل بیت در حدیث و بحث تعین اول و یا مقام احدیت پرسیده بودم، پاسخ اینگونه فرموده بودید که احدیت شأنی از شئون حق تعالی است ولی مقام نوری اهل بیت مقام مخلوقیت است و ربطی به هم ندارد، سئوال دیگر با توجه به پاسخ شما و مطالعه ای که در کتاب مبانی عرفان نظری آقای یزدان پناه داشتم به ذهنم رسید و آن اینکه مقام نوری ائمه با مقام احدیت یا تعین اول ربطی به هم ندارند چرا در بحث های عرفان نظری از مقام تعین اول تحت عنوان مقام محمدی یا مقام اَو ادنی یا تامه کبری نامبرده می شود و بحث شب معراج پیامبر که همان رسیدن پیامبر به مقام او ادنی است در حدیث مطرح است؟ آیا می شود گفت در بحث سیر نزولی مقام اول مخلوق در مقام مخلوقیت مطرح است و در سیر صعود همین اول مخلوق به مقام احدیت نائل می شود. توضیح بفرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که عرض شد باطنِ نبوت مقام واحدیت است و باطنِ مقام واحدیت، مقامِ احدیت است. و نبوتی که حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» حامل آن هستند مظهر مقام واحدیت که مقامِ جامع اسماء الهی است، می‌باشد. در این رابطه مقامِ «واحدیت» و «احدیت» از شئون الهی است، ولی وقتی بحث حاملیتِ نبوت و امامت در میان آید، بحث مخلوقیت به میان می‌آید و موضوعِ «اوّل ما خلق اللّه» مطرح می‌شود که به نظر بنده حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در کتاب شریف «مصباح الهدایه» به صورت جامع، موضوع را مطرح کرده‌اند که خوب است به آن کتاب رجوع شود و بنده هم شرح صوتی آن را داشته‌ام و می‌توانید به آن شرح نیز رجوع کنید. موفق باشید

21265
متن پرسش
بسم الله سلام با توجه به اینکه حضرت حق در این عالم با اسم مرید و مختار در انسان تجلی کرده است سوال پیش می آید که این تجلی پس از مرگ هم ادامه خواهد داشت در صورت تداوم، انتخابهای پس از مرگ به چه شیوه و در چه حیطه ایست و آیا ثواب و عقاب نسبت به آن انتخابها صورت می گیرد و اگر پس از مرگ اختیاری نیست یا صرفا بر اساس اختیارهایی که در دنیا داشتیم زندگی می کنیم این زندگی قهری ولو در بهشت باشیم چه لذتی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم مرید و مختار خداوند در تمام مراتب هستی جاری است و عالَم را در بقای خودش محفوظ می‌دارد. انسان در بهشت، در مقام لقاء است به همان معنایی که فرمود: «سوار چون که به منزل رسد پیاده شود» همه‌ی تلاش‌ها برای آن بود که به این‌جا برسیم، از این به بعد نگران باید باشیم نکند این حالت تغییر کند. موفق باشید

19932
متن پرسش
سلام: در سوالی که یکی از کاربران پرسیده بوده گفتید در دنیای مدرن بیماریهایی بوجود آمده که فقط طب جدید آن را می شناسد و باید به طبیبان جدید رجوع کرد. ولی به نظر بنده روح پزشکی مدرن بنای درمان انسانها را ندارد و فقط به فکر منافع است. و اسلام و طب اسلامی که برای همه زمانهاست برای همه دوره ها تا ظهور حضرت مهدی (عج)، حرف و برنامه دارد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد طب اسلامی حقیقتاً همان است که می‌فرمایید ولی فراموش نکنید به قول حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» رضاخان هم اطبایِ طب اسلامی را از بین برد و هم طب اسلامی را. موفق باشید

18452
متن پرسش
با سلام: چرا همه افعال انسان باید برای خدا باشد و اگر برای خدا نباشد هیچ ارزشی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت عالم خداوند است و رجوع انسان به خدا است. اگر اعمال انسان در حالت کلی برای خدا باشد، جهت‌گیری شما، جهت‌گیریِ درستی است. ولی این بدان معنا نیست که در امور جزئی مثل غذاخوردن که برای رفع گرسنگی است گمان کنیم نباید با انگیزه‌ی رفع گرسنگی غذا خورد. آری! در کلّ وقتی انسان برای بندگی خدا می‌خواهد زنده بماند غذاخوردنش هم که برای رفع گرسنگی است در حکم عملی خواهد بود که برای خدا انجام می‌دهد. موفق باشید

18381
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. چگونه می توان دردمند شد و در این درد مستقر ماند؟ درد محرومین، درد گرسنگان، درد مشکلات و مسائل فرهنگی، درد نجات بشریت و... مثلا در مورد گورخواب ها آیا باید هم ذات پنداری کرد و خود را در چنین موقعیتی گذاشت؟ پس سوال اول اینکه می خواهم انسان دردمندی باشم و نه آنکه درد را نقاشی و فقط به آن آگاه باشم بلکه به معنای واقعی می خواهم صاحب درد باشم. چطور؟ ۲. سوال دومم در مورد کرامت نفس است. چه راهکارهایی در جهت تقویت عزت و کرامت نفس وجود دارد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- دردمند واقعی کسی است که همچون پیامبران در این موارد متوجه باشد مشکلات بشر ریشه در ضعف ایمان و نقص توکل و عدم قناعت دارد. لذا است که اگر به گرسنه‌ای نان می‌دهد که باید بدهد، سعی می‌کند به او کشاورزی یاد دهد که چگونه گندم بکارد. و این با ایجاد روحیه‌ی ایمان و قناعت ممکن است و دردمندی آن است که سعی کنیم این نقیصه‌ها را برطرف کنیم تا طرف خود را از شهر و روستا آواره‌ی تهران و شهرهای بزرگ نکند 2- کسی که قیمت خود را دانست در مقابل دنیا به‌راحتی خود را خوار نمی‌کند. اميرمؤمنان على عليه السلام فرمودند: «انّه ليس لاَنفُسكم ثَمنٌ الاّ الجّنة فلاتَبيعوها الاّ بها» (نهج البلاغه، حکمت 456)
بدانيد كه جان شما هيچ بهايى جز بهشت ندارد پس آن را به كمتر از بهشت نفروشيد. و نیز می‌فرمایند: «و لبئس المتجر اَن تَرَى الدّنيا لنفسك ثمناً» (خطبه 32)  و چه تجارت زشتى است كه انسان دنيا را بهاى خويشتن بنگرد. موفق باشید  

18146
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: بنده حقیر از دو ماه قبل از طریق سایتتان با شما آشنا شدم و یک سری از کتاب هایتان را مطالعه کردم خصوصا کتابهایی که در مورد آقا صاحب الزمان روحی ارواحنا له الفدا نوشته بودید را خواندم بسیار مطالب مفید و عالی بود که در کتابهایی دیگری نه دیده بودم و نه شنیده ام خداوند متعال شما را در راه احیای اسلام ناب محمدی یاری فرمایید. بنده حقیر با یکی از دوستانم 12 سال قبل از دانشگاه فارغ التحصیل شده و تقریبا 11سال قبل با یکی از اولیا الله آشنا شده و شاگردی وی را می کنم وی ساکن گرگان و بنده ساکن کرمان می باشم. البته از سه سال قبل به دلیل بوجود آمدن یکسری مشکلات رابطه ما با وی قطع شده است ولی ما هنوز با شاگرد ارشد وی در کرمان در ارتباط هستیم وی شاگرد آیت الله کشمیری رضوان الله علیه بوده و روش وی در سیر و سلوک بصورت چله ای ذکر و توسل به اهلبیت و مراقبه است ولی از دو سال قبل حالات روحی ام عوض شده، حال ذکر گفتن و قرآن خواندن را ندارم ولی توفیق نماز شب و گاهی مواقع زیارات اهل بیت (ع) و دعا و قرآن می خوانم و یک احساس خستگی مفرطی درخودم احساس می کنم و سرم خیلی سنگین است و بی حوصله شده ام. اوایل فکر می کردم مشکل جسمانی دارم ولی با مراجعه به پزشکان متخصص دیدم که از لحاظ جسمانی اصلا مشکلی ندارم با اساتید هم صحبت کردم به نتیجه ای نرسیدم. گاهی اوقات فکر می کنم که این به خاطر ذکرهای سنگینی است که گفته ام و این باعث خستگی شدید روحم شده است و روح دیگه کشش نداره، چون وقتی می خواهم عبادت کنم و یا ذکر بگویم قلبم می گیره و اعصابم بهم می ریزد. و از اینکه نمی توانم با خداوند متعال رابطه بگیرم و از اینکه چندین سال راه خدا را دارم می روم و شناختی از خداوند متعال ندارم و برای آخرت دستم خالیه یا به قول شما به عالم دینی یا غیب وارد نشده سخت آشفته و پریشانم چه چیز بدتر از اینکه انسان نتواند یاد خدا کند این دوری از خداوند نیست؟ از عبادت نکردنم پریشانم از قران نخواندنم بسیار ناراحتم. کارم شده غصه و غم خوردن از اینکه چرا من این جوری هستم، نکنه نفسم دستم را از دامان حق کوتاه کنه خیلی مضطربم جوری که زخم معده گرفته ام و از لحاظ جسمانی نیز مریض شده ام و از طرفی هم خودم را دلداری می دهم که هر کسی در راه خدا یک نوع ابتلائات و سختی ها دارد که ابتلائات و سختی های من هم از این نوع است (البته ناگفته نماند که بنده به توفیق اهل بیت علیهم السلام هیچ نوع کم وکمبودی در زندگی دنیوی ام ندارم و فقط غصه من به همین دلیل است) و این ابتلائات و سختی ها هم قسمتی از سیر و سلوک است و انسان تو این سختی ها رشد می کند و پخته می شود و خداوند هیچ موقع بنده اش را رها نکرده و نمی کند، حالا نمی دانم چکار کنم و مشکل کارم از کجاست؟ تمام سعیم را هم در بندگی خداوند می کنم. لطفا در این خصوص راهنمایی فرمایید آیا مشکل از بنده است یا نه. من الله توفیق. نگاه پر مهر و محبت زهرای مرضیه سلام الله علیها بدرقه عمر و زندگیتان باد. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشرب و ذوق انسان‌ها در سلوک الی الله متفاوت است. امید داشته باشید از طریق سلوک ِ وجودی - عقلی مثل تأمل در مباحث معرفت نفس، که روش سلوکی حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بوده است، خود را جلو ببرید. پیشنهاد می‌شود در راستایِ این نوع سلوک، کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و بحث «برهان صدیقین» و کتاب «معاد» را همراه با شرح صوتی آن با حوصله‌ی تمام دنبال فرمایید و سپس کتاب «خویشتن پنهان» را مطالعه کنید. کتاب‌ها و شرح‌های صوتی بر روی سایت هست. موفق باشید

 

17957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در راستای سوال ١٧٨۴٩ خواستم مطلبی عرض کنم. فردی که امتیازات و سهمیه های ناچیز فرزندان شهدا را که از کودکی با چه محرومیت هایی بزرگ شده اند را تبعیض قلمداد می کند آیا از تبعیض هایی که در همه جای کشور وجود دارد خبر دارد؟ من یک نمونه عرض می کنم خودتان قضاوت کنید. بنده وقتی وارد دانشگاه اصفهان شدم متوجه شدم چند تا از همکلاسی ها که پدرشان هیئت علمی دانشگاه هستند، با اینکه در لیست قبولی ها، دانشگاه زابل آن هم شبانه قبول شده بودند به راحتی بدون هیچ مشکلی که دانشجویان انتقالی با آن مواجه می شوند، از همان روز اول با ما سر کلاس دانشگاه نشستند و ما فقط چون شماره دانشجویی آنها متفاوت بود متوجه شدیم که انتقالی هستند. یعنی فرزندان هیئت علمی فقط کافیه اسمشان در لیست قبولی باشد، هر کجا و هر دانشگاهی باشد فرقی ندارد چون به راحتی وارد دانشگاه پدر خواهند شد. و اگر هم شبانه قبول شده باشند نصف شهریه را پرداخت می کنند و این حتی برای فرزند کارمندان دانشگاه هم هست. در حالی که این افراد غالبا در ناز و نعمت بزرگ شده اند و همان طور که گفتم برای ورود به دانشگاه و شهریه مشکلی نخواهند داشت. چند سالی هم هست که پردیس های دانشگاهی ایجاد شده اند که نورچشمی ها بدون عبور از کانال کنکور فقط با صرف هزینه می توانند وارد دانشگاه بشوند. آیا اینها تبعیض نیست؟ و حتما در بخش های دیگه هم همچین مواردی وجود دارد. این فقط یک نمونه بود. هرچند همیشه بوده و هست که مردم اینگونه با نیش و کنایه خانواده شهدا و جانبازان را تکریم می کنند، چه آن موقع که می گفتند برای یخچال و تلویزیون جان خود را کف دست می گیرند و به جبهه می روند و بعد که از خجالت خانواده هاشون درآمدند و می آیند و چه الان که شده اند سوهان روح مدافعین حرم و خانواده آنها که برای پول به استقبال داعش می روند. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در کلیات از موضوع دفاع می‌کنم تا جبران محرومیت‌های این خانواده‌ها بشود، نه آن‌که نظام کاری کند که آن خانواده‌ها، تافته‌ای جدابافته شوند. موفق باشید

17502
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار و تشکر از عنایت شما: حقیقت این است که بین جهت و سیره عملی رهبر انقلاب حفظه الله با امام خمینی سلام الله علیه هیچ تفاوتی در هیچ ساحتی مشاهده نمی شود و گویا رهبر انقلاب حفظه الله تفصیل و امتداد امام خمینی سلام الله علیه هستند. با توجه به اینکه در انطباق عملی در این سطح از گستردگی و پیچیدگی حتما انطباق فکری و معرفتی در حد عمیق لازم است و این در حالی است که ظاهرا رهبر انقلاب حفظه الله در مباحث معرفتی از امام خمینی سلام الله علیه تلمذ نکرده اند. این وحدت مبنایی که گویا از یک منبع سرچشمه دارد چگونه توضیح داده می شود؟ آیا با تبیین از ولایت فقیه به شکل مرسوم قابل تفسیر است یا نیاز به سطح بالاتری از تبیین است؟ منایع آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل....» شواهدی آورده شده حاکی از آن‌که مقام معظم رهبری به‌خوبی حکمت متعالیه را کار کرده‌اند ولی بنا نداشته‌اند به عنوان استاد فلسفه و عرفان مشهور شوند. جناب آقاى دكتر حداد عادل‏ در رابطه با آشنائى رهبر انقلاب با فلسفه مى فرمايند: درباره‏ ى آشنايى آيت‏الله خامنه ‏اى با حوزه‏ ى فلسفه - چه فلسفه‏ ى غرب و چه فلسفه‏ ى اسلامى - من يك جمع‏ بندى اجمالى از جايگاه فلسفه در ذهن ايشان دارم. ايشان برخلاف اين‏كه از حوزه ‏ى مشهد برخاسته ‏اند، نظر رايج در حوزه‏ ى مشهد نسبت به فلسفه ‏ى رسمى را ندارند. در حوزه‏ ى مشهد - نگاهى كه به مكتب تفكيك موسوم شده - با فلسفه بر سر لطف نيستند؛ البته به درجات گوناگون. آقاى خامنه‏ اى هم به همان حوزه تعلق دارند و در آن‏جا نشو و نما كرده‏ اند اما نظر منفى نسبت به فلسفه ‏ى اسلامى پيدا نكرده‏ اند؛ بلكه نظر مثبت دارند. ايشان در فلسفه، به اعتبارى، فرزند فكرى علامه‏ ى طباطبايى هستند، نه فرزند آقاشيخ مجتبى قزوينى كه البته بسيار براى اين بزرگوار احترام قائل هستند. ايشان به من مى‏ فرمودند ما در محضر آقاشيخ مجتبى دو تا درس مى‏ خوانديم. ساعت اول ايشان فلسفه و منطق به ما درس مى‏ داد؛ خيلى دقيق، درست و فنى. ساعت بعد همان حرفها را مطابق نظريه‏ ى مكتب تفكيك رد مي كرد. بنابراين آقاى خامنه ‏اى هر دو نگاه را در حوزه ‏ى مشهد تجربه كرده است. ولى خطى كه ايشان دنبال كرده و نسبت به آن نظر دارد، خط يا مشرب فلسفى علامه‏ ى طباطبايى و آقاى مطهرى است. ايشان بار اولى كه مي خواستند در سال 1360 رئيس‏ جمهور شوند، در تلويزيون راجع به خودشان صحبت كردند. آن‏جا ايشان به نحوه ‏ى استفاده خودشان از محضر علامه‏ ى طباطبايى اشاره مى‏ كنند. اصولًا يكى از جهاتى كه ايشان با آقاى مطهرى آن‏ همه رفاقت، انس، همكارى و همفكرى داشتند، همين هم ‏افقى و ديد مشترك نسبت به فلسفه‏ ى اسلامى است. البته ايشان تا كنون اثر فلسفى‏ اى ننوشته‏ اند و درس فلسفه هم داير نكرده‏ اند اما فلسفه‏ ى اسلامى را خوب مي دانند. هنگامى كه ايشان رئيس‏ جمهور بودند، گاهى ما در حضور ايشان جلساتى داشتيم تا مشخص كنيم در كتاب‏هاى معارف اسلامى دانشگاه چه مطالبى بايد بيايد؟ و چگونه بايد اين كتاب‏ها را نوشت؟ بحثهاى كلى زياد بود. يك روز بحث به مسائل خاص، فنى و دقيق فلسفه كشيده شد. اشخاصى كه آن‏جا بودند - برخى دانشگاهى و برخى ديگر حوزوى - كسانى بودند كه بالفعل مشتغل به فلسفه بودند. آن زمان هم دوران سخت جنگ بود و مرتباً اخبار خوش و ناخوش جنگ حتى در ميانه‏ ى جلسات اينچنينى به آقا مي رسيد. گاهى در ضمن جلسات پوشه‏ اى به دست ايشان مي دادند و خبر مى ‏رسيد كه مثلًا يك هواپيما سقوط كرده يا يك حمله‏ اى عليه ما شروع شده است. ايشان اين‏گونه اشتغالات ذهنى بسيار داشتند اما به آن مباحثه‏ ى فلسفى وارد شدند و من ديدم كه كاملًا حاضرالذهن هستند و با استدلال خوب و روشن ديدگاهشان را مطرح كردند. انگار كه هيچ كار ديگرى غير از آموزش فلسفه ندارند! اين براى من خيلى تعجب‏ آور بود و نشان مى ‏داد كه ايشان فلسفه‏ ى اسلامى را خوب خوانده و فهميده‏ اند و به آن اعتقاد دارند. از نشانه‏ هاى ديگر اهميتى كه ايشان به فلسفه‏ ى اسلامى مي دهد، تشويق طلاب است نسبت به جدى گرفتن فلسفه و كلام اسلامى و نيز كمك به مؤسساتى كه فلسفه‏ ى اسلامى را آموزش مى‏ دهند و يا در اين حوزه پژوهش مي كنند كه يكى از آن‏ها «بنياد حكمت اسلامى صدرا» ست كه با حمايت ايشان تأسيس و فعال شده است. ايشان ضمن آن‏كه توجه دارند كه در مواجهه با تمدن غرب، صرفاً استناد به نقل كارساز نيست و بايد در اين ميدان چهره ‏ى عقلانى و استدلالى تمدن اسلامى به ميدان بيايد، اعتقادشان به فلسفه‏ ى اسلامى، صرفاً از باب محاجه و احتجاج و رفع شبهه نيست و نگاه ابزارى به فلسفه و ترويج آن ندارند ... (پايگاه اطلاع‏ رسانى دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت ‏الله خامنه‏اى 1/ 1/ 1388). موفق باشید

17408

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: به دنبال اینم که زندگی ام معنا داشته باشد، معنا، چه باید بکنم؟ (از نقطه صفر و شاید کمتر) یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه کتاب «آشتی با خدا» برای شروع مؤثر خواهد بود. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

14313
متن پرسش
سلام: برای اینکه در مسائل فلسفی و عرفانی ذهنی جوال داشت باید چه کرد. بنده ذهن نقادی ام ضعیف است. کمتر پرسش سراغم می آید. معمولا قبول می کنم مباحث بزرگان را. البته عمق مطلب را می فهمم بحمدلله. حال نمی دانم چون منظور شما و آیت الله جوادی و... را می فهمم نقاد نیستم یا کلا ذهن نقادی ندارم...؟ چه کنم که ذهنم پرسشگر شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بَهْ بَهْ به این عقل که حق را بدون چون و چرا تصدیق می‌کند!! موفق باشید

13827

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرانقدر در روزهای گذشته سئوالی از محضرتان پرسیدم و متعاقب آن تقاضای پاسخ از حضرتعالی داشتم اما متأسفانه پاسخی دریافت نکردم. عرض کردم که تمام لحظات زندگی بنده به واسطه بزرگی مصیبتی که بر بنده وارد شده تحت الشعاع قرار گرفته به طوری که به مرز جنون رسیده ام. و عرض کردم پاسخ حضرتعالی می تواند آبی باشد بر آتش درون حقیر. و شاید نجات من باشد از گرفتار شدن در ورطه هلاکت و وهمیات شیطانی. هرچه تلاش می کنم (با روزه، نماز، قرآن و ذکر) آرام نمی شوم. شاید قبل از این فکر می کردم در برابر هر مصیبتی قوی باشم و زانویم نلرزد، اما ...لذا مجدداً خواهش می کنم پاسخ سئوالات بنده را مرقوم بفرمایید. به حرمت خون شهدا جواب بدهید. برادر بنده سالک الی الله، حافظ بیت المال، اهل نماز شب، ذاکر با اخلاص امام حسین (ع) و عاشق اهل بیت (ع) و سرباز ولایت بود. اما متأسفانه او را از دست دادیم. خانواده بنده را به منزله یک پیکر تصور کنید که چشم او کور شده! این را گفتم تا جایگاه ایشان را بهتر درک کنید. نه تنها در خانواده، بلکه در محله، سپاه و شهر..
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال جنابعالی طی شماره‌ی 13795- به این شکل جواب داده شده بود: باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) رحمت و برکات الهی نصیب او باد که خود را برای پاسداری از اسلام مجهز کرد تا به بهترین شکل دینداری کند. وقتی کسی در حین مأموریت برای مقابله با کفر به میدان آمده است، مصداق این آیه است که می‌فرماید: «وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً الى اللَّه وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوتُ فَقَدْ وَقَعَ اجْرُهُ عَلى اللَّه.(نساء/ 100) آری! اجر چنین افرادی فقط با خدا است و او اجر خود را از خدا گرفته است ولی نه به آن معنا که خدا خواسته است شما را تنبیه کند، او زندگی خود را در مسیر ابدیت‌اش شروع کرد و شما هم باید زندگی خود را در این دنیا ادامه دهید. خیلی نباید ذهن خود را مشغول خاطرات او کنید. زیرا او از این خاطرات عبور کرده است و در دنیایی دیگر با تعلقات مخصوص به آن دنیا زندگی می‌کند، شما نیز سعی کنید در دنیای خودتان و با تعلقات معنوی این دنیا زندگی کنید. طلب مغفرت برای او وظیفه‌ی شما است. موفق باشید

13473
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی: زندگی ام به صورت معمول بود و از نظر اقتصادی جوی باریکه ای روان بود ولی مدتی است به شدت هشتم گرو نه است و اموراتم با قرض میگذره. البته در اوایل زندگی هم با چنین وضعی رو برو بودیم که بحمدالله گذشت. نمی دانم آیا وظیفه ام این است که به کار اقتصادی جدیدی دست بزنم یا همین کارهای طلبگی مثل نماز و بعضا تدریس و... را ادامه دهم تا گشایشی فراهم بشه؟ راهنمایی بفرمایید. تشکر {خودم میتونم تحمل کنم ولی نگران خانواده هستم}
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که زندگی عالمانه باید با سادگی همراه باشد و خانواده‌ی یک طلبه نیز باید متوجه باشد کمالات خود را در سادگی و وارستگی جستجو کند. به همین جهت تا آن‌جا که ممکن است تلاش کنید که با ادامه‌ی فعالیت‌های طلبگی، خود را بپرورانید. موفق باشید

8407
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد عزیز. . .3 سوال دارم. . .1-آشنایی با مباحث معاد دارم،یکسالی است در حال مطالعه ام...پیرمردی اهل دین داری در اقوام از آن انقلابی های معمولی را در اواخر عمر مشاهده کردم که نماز خواندن را به نحوی از یاد برده بود،در ایام نماز فقط به ما نگاه میکرد،انگار نمیفهمید چه شده،ایشان سرطان داشت...آیا وقتی بمیرد ملکات نماز را با توجه به سختی های سکرات دیگر نخواهد داشت؟. . .2- راز حمایت رهبری عزیز و گرانقدر حضرت امام خامنه ای از حمایت از کارو تلاش در امر تکنولوژی و صنعت و از آن طرف تعابیر بسیار تند از فرهنگ غربی به کار بردن در چیست؟. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- چون بعد از سکرات ملکاتش سراغش می‌آید إن‌شاءاللّه مشکلی نخواهد داشت 2- قبلاً به طور نسبتاً مفصل عرایضی داشته‌ام. در آرشیو قسمت سؤالات که تحت عنوان مدرنیته بر روی سایت هست می‌توانید دنبال کنید. عرض بنده در آن‌جا آن است که رهبری بصیر و عزیز ما به جای نظر به تکنولوژی، نظر به علم دارند و سعی می‌کنند علم به کشور برگردد و در آن صورت می‌توان به مرورجهت علم را به سوی اهداف مقدس نظام مدیریت کرد. برعکسِ دولت سازندگی که تأکید بر تکنولوژی غربی داشت و به طور نسبتاً مفصل در کتاب «گزینش تکنولوژی» عرض کرده‌ام که تکنولوژی جهت خود را دارد و فرهنگ خود را به همراه می‌آورد. موفق باشید
5486
متن پرسش
سلام شنیدم که هر کس گناهی انجام دهد 20 سال از سلوک معنوی عقب می افتد (انگار علامه طباطبایی فرمودند) ایا این گفته درست است. یعنی من به خاطر گناهانی که انجام می دم اینقدر عقب افتادم.؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم هر گناهی انسان را از توجه روحانی‌اش به عالم ملکوت محروم می‌کند ولی هرکس در جای خودش. معلوم است علامه طباطبایی«رحمت‌اللّه‌علیه» که سال‌ها از گناه فاصله گرفته‌اند با ارتکاب به گناه به همان اندازه به عقب برمی‌گردند. موفق باشید
1172

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی ببخشید استاد من در حیطه ی وظایف سیاسی ام دچار مشکل شدم یعنی اصلا نمیدونم به عنوان دانشجوی دختر از لحاظ سیاسی چه وظیفه ای دارم و چه طور متوجه بشم که کی باید چه کاری رو انجام بدم؟ از طرفی از سیاست بدم میاد و دچار سیاست زدگی شدم چون قبلا بیشتر درگیر بودم اما الان دیگه خسته شدم .از طرف دیگه هم میترسم که مبادا دچار غفلت بشم و جایی که وظیفه داشتم وارد نشم خواهش میکنم من رو راهنمایی بفرمایید باتشکر
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بحمد الهس با وجود مقام معظم رهبری «حفظه‌الهز» جهت گیری لازم در امور اجتماعی مشخص می‌شود و انشاءالهض غفلتی پیش نمی‌آید. موفق باشید
1087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام، استاد طاهرزاده در برخورد با دوست نمی دانم چگونه باشم من می خواهم با او یکی شوم که حتی او و من همچون یک تن باشیم و به همدیگر کمک کنیم،آیا این بد است یا خوب؟ اگر خوب است چه کارهایی بکنم اگر بد است باز چکار کنم. ببخشید همه از جان خود می گویند و از ابدیت ولی من هنوز اندر خم یک کوچه هم نیستم... التماس دعا
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی انسان نسبت به دوست خود باید وَهم خود را کنترل کند تا تمام فکر و ذکر او دوستش نباشد. مثل پایه‌های یک معبد ، نه آنچنان کنار هم باشید که نتوانید سقف آن را نگه دارید و نه آنچنان دور باشید که به کار نگه‌داری سقف نیایید. برای خود شخصیت تنهایی داشته باشید و آنچنان نباشید که تنهایی‌های خود را با ارتباط با دوست خود پر کنید. موفق باشید
20014

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: چه کنیم از دست خدای شکل و صورت دار آزاد شویم؟ مباحث معرفتی را طبق فرمایش حضرتعالی دنبال می کنم. ۲. چطور می توان به جایی رسید که در همان عالم کشف صحت کشف را بسنجیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر معرفت نفس این مشکل حلّ می‌شود و خود انسان متوجه‌ی حقّانیت و نورایت کشف خود می‌گردد. کتاب «مقالات» از آیت اللّه شجاعی در این مورد کارساز است. موفق باشید

نمایش چاپی