بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26464
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: اگر شناخت خدا برای ما ممکن نیست و ما فقط وجه الله را می شناسیم. منظور از حضرت حق کیست؟ و آیا باید در نماز مخاطب ما مظهر الله باشد؟ لطفاراهنمایی فرمایید. سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذات الهی قابل شناخت نیست. قرآن می‌فرماید: «و للّه الأسماء الحسنی فادعوه بها» خدای را اسماء حسنایی هست، او را از طریق اسمای حسنایش بخوانید. موفق باشید

26462
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: آیا با توجه به مطالبی که در کتاب ماه رجب و فایل صوتی ماه رجب فرمودید، ماه رجب قیامت انفسی در درون انسان ظهور پیدا می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه، چرا نه! موفق باشید

26461
متن پرسش
سلام و عرض ادب: بنده دانشجوی سال آخر کارشناسی مهندسی هوافضا هستم و از ابتدا این مسیر رو فقط با دید ارزشی انتخاب کردم و تقریبا در سه سال پایانی تحصیل خودم متوجه شدم که با وجود اینکه شرایط تحصیلی خوبی داشتم و جزء شاگردان ممتاز دانشگاه بودم اما علاقه و استعداد کاملی برای بهترین بودن توی رشته ام ندارم. تقریبا از همون موقع بود که پیگیر حوزوی شدن شدم و حتی جلسات مشاوره ای در این باره رفتم و کتبی نیز مطالعه کردم اما اکنون بعد از این سه سال بلاتکلیفی هنوز نتونستم درست و قاطع تصمیم بگیرم و دیگه دارم کلافه میشم. می ترسم که با وجود این انگیزه ای که طی این ۳ سال ازم کم شده و تاثیراتی که محیط دانشگاه و شرایط بلاتکلیف خودم روی من داشته که باعث تنبلی و بی برنامه بودنم شده اگر حالا به حوزه برم فقط مایه شرمندگی بشم و نتونم موفق باشم و خودم هم زمان رو از دست بدم. بعضی وقتا انگار به پوچی می رسم و همه چیز برام بی معنی میشه و نسبت به زندگی بی میل میشم چون هیچ علاقه و گم شده ای توی زندگی خودم پیدا نمی کنم و یا اگر پیدا می کنم ترس و ضعف بهم اجازه حرکت نمیده. انگار توی گل گیر کردم. از یک طرف ترس از حرکت کردن و شکست خوردن و از یک طرف ترس از حرکت نکردن و از دست دادن فرصت عمر و عقب افتادن. ضمن التماس دعا از شما دو خواسته دارم. یکی اینکه به نظرتون چکار کنم که بتونم از کلافگی بیرون بیام و قاطع تصمیم بگیرم؟ و دوم اینکه برای اینکه بفهمم به درد طلبگی می خورم یا نه چیکار کنم؟ پیش چه کسی برم؟ چه چیز هایی رو مطالعه کنم؟ چه نکاتی رو در نظر بگیرم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بیشتر باید با مشاوران قابل اعتمادی مطلب را در میان بگذارید. بنده جناب آقای دکتر قاسم‌زاده رادر این امر قابل استفاده می‌دانم. شماره‌ی ایشان ۳۲۳۰۶۲۹۵ می‌باشد. موفق باشید 

26460
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت شما استاد گرامی: مطالبی در فضای مجازی از حضرت آقا نقل می شود مبنی بر اینکه ظهور اتفاق افتاده و این انقلاب اسلامی ایران از نشانه های ظهور است. آیا این مطلب به نقل از ایشان صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ولی در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت است عرض شده است که در موارد بسیاری ما ظهورهای جزئی داشته‌ایم، ولی ظهور تامّ با به‌ظهورآمدنِ حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه»؛ نه. موفق باشید

26459
متن پرسش
بسم الله استاد می خواستم‌ بدون پرده پیش بینی خود را از نتیجه انتخابات پیش رو بدانم. با نظر به حوادث اخیر آیا مجلس به دست جبهه خدا خواهد افتاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واللّه اعلم. آنچه برای بنده مسلّم است تاریخی است که در آن تاریخ، انقلاب اسلامی حرف اول و آخر را خواهد زد. موفق باشید

26458
متن پرسش
بسم الله سلام بر استاد عزیز: بنده سوالاتی که کاربران درباره روانشناسی از شما پرسیده اند دیدم راستش می خواستم شالوده نظر شما درباره علم روانشناسی را بدانم و اینکه صریحاً بفهمم آیا نظر شما راجع به آن مثبت است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روانشناسی به معنای سایکولوژیکِ آن یک علم تجربی است در راستایِ عکس‌العمل‌های روحی انسان نسبت به عوامل بیرونی، و باید به عنوان یک علم تجربی به آن نظر کرد و ربطی به معرفت نفس ندارد، هرچند بعضی از اساتید روانشناسی، خودشان بر اساس ذوق خودشان در رابطه با معرفت نفس نیز زحماتی کشیده‌اند. موفق باشید

26457
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: فردی هست که با دانستن نام پدر و مادر طالع آدم رو می فهمه و گفته تو رو طلسم کردن و برا جونت طلسم کردن و حالا زده به جای دیگت. و گفته با مقداری پول طلسم رو می شکنم. ظاهرا اهل بیت رو قبول داره و مردم هم قبولش دارن و مشکل عده ای رو حل کرده مراجعه به این افراد چه حکمی داره و خطرناکه و مشکل داره؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر » عرض شده است این افراد با جنّیان ارتباط دارند آن‌هم با جنّیانِ شرور، و هیچ نتیجه‌ای برای افراد ندارند. موفق باشید

26456
متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت که این من کیستم را خوب که دقت کنیم آخرش این من خدا می شود؟ یعنی از دریچه من متوجه می شوی که در حقیقت در هستی فقط یک من است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. می‌فهمیم عین اتصال به حضرت حق هستیم. موفق باشید

26455
متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت تمام عالم مثال در برزخ بدن انسان است یا تمام عالم قیامت در محشر بدن انسان است؟ آیا جملات بالا همان توصیف مجرد بودن انسان در برزخ و قیامت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها در عالم برزخ و قیامت در عالمی زندگی می‌کنند که بین آن‌ها و آن جهان، جدایی و دوگانگی نیست آن‌طور که در این دنیا هست. ولی در هر حال در عالمی زندگی می‌کنند نه آن‌که خودشان آن عالم را ساخته باشند و خلق کرده باشند. موفق باشید

26454
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: در سخنرانی سفر کرمان شما پیشنهاد نذر کردید سوالی که از محضر شما دارم اینکه منظور شما از نذر، چه نوع نذری است؟ اگر برای شما مقدور است کمی در این باره توضیح بفرمایید. با تشکر از شما. با آرزوی سلامتی برای شما استاد عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نذر مثل کمک‌کردن به فقرا به هر شکلی، چه مادی و چه معنوی. موفق باشید

26453
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: من هر وقت نماز بدون حضور قلب می خوانم طوری می شود که دیگر ادامه زندگی برایم سخت می شود و نکند که جزو «ویل للمصلین» بشوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! این قبض و بسط است که همواره در مسیر دینداری با انسان روبه‌روست. گفت: «ای برادر عقلْ یک‌دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید

26452
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. چطورست که بحث عین ثابته رو شما در احدیت مطرح کنین ولی بقیه اساتید در واحدیت؟ یکی از اساتید فرموده اند بحث اعیان و اسماء هر دو در واحدیت مطرح می شود روی اعیان به مخلوق و روی اسماء به اله است. چرا شما بحث اعیان را در احدیت مطرح میکنین؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در بحث «اعیان ثابته» نظر به علم خدا باشد از آن جهت که علم خدا، ذاتیِ خدا است بحث «احدیت» در میان می‌آید ولی اگر نظر به اعیان مخلوقات باشد به اعتبار مظهریتِ اسماء الهی، بحث در «واحدیت» خواهد بود. موفق باشید

26451
متن پرسش
سلام علیکم: ما کشورهای غربی ویژه دولت ایالات متحده آمریکا را بعنوان کشورهای مستکبر و سلطه جو می دانیم که قصد نفوذ در کشورهای مختلف ویژه کشورهای اسلامی، بجهت تقویت امپراطوری جهانی خود و کسب مطامع و منافع سیاسی_اقتصادی دارند و نفوذ و تهاجم فرهنگی، یکی از اجزای لاینفک نظام سلطه و آمریکایی هاست برای اینکه بتوانند در کشورها قدرت داشته باشند و عوامل و سیاستهای خود را اجرا کنند. مگر ما هم برای تبلیغ و نفوذ انقلاب و اسلام در سایر کشورهای جهان، عناصر و نهادهایی مثل مجمع تقریب و سازمان تبلیغات و رایزن های فرهنگی و زارت خارجه و سپاه قدس نداریم و آنها هم در داخل آن جوامع نفوذ می کنند و عقاید ما را ترویج می دهند. چرا آن تبلیغات و برنامه های آمریکا، تهاجم فرهنگی و نفوذ است اما برنامه های ما، تهاجم فرهنگی و نفوذ و استحاله نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این تقابل از جنس تقابلی است که ادیان با مستکبران دارند که به معنای آزادکردنِ انسان‌ها از قید مستکبران است به همان صورتی که وقتی اسلام به سرزمین ما آمد، ما را از فرهنگ و حکمت خسروانی‌مان جدا نکرد. ولی استکبار تمامیت‌خواه است و انسان را از تمام ابعاد شخصیتی و فرهنگی آن‌ها جدا می‌کند. موفق باشید

26450
متن پرسش
سلام علیکم استاد: سوالی از حضورتون داشتم. تفاوت واژه ی وفات با فوت در چیست؟ آیا وفات شهادت را شامل می‌شود؟ آیا می‌توان بجای شهادت از کلمه ی وفات استفاده کرد؟ علی الخصوص در زمینه شهادت ائمه معصومین علیهم السلام. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «وَلَوْ تَری إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ» اگر ببینی که چگونه کفار فزع می‌کنند در حالی‌که فوت و نابودی برای آن‌ها نیست بلکه از مکانی قریب یعنی از همان بُعدِ مجردشان که فوقِ مکان و زمان است، گرفته می‌شوند. با توجه به این امر بهتر است که لغت «فوت» را که بیشتر به معنای از بین‌رفتن است، به کار نبریم و واژه‌ی «رحلت» را که به معنای کوچ از دنیا به آخرت است، به کار ببریم. موفق باشید

26449
متن پرسش
سلام علیکم: پرفسورهای خارجی اساتید فیزیک و متافیزیک میگن انسان از ۵٪ تا ۱۰٪ از ظرفیت مغز خود استفاده می کند میگن اگه بتونه تا مرز ۲۰٪ برساند می تواند اشیا و اجسام را هم کنترل کند. دستیابی به تمام امواجی که در عالم است به امواج ذهن من راه پیدا کند و ذهن مرا بخواند، بنده به شخصه یک عارف در کربلا دیدم که بارها ذهن مرا می خواند حتی از فاصله دور و گفت فقط با عبادات سنگین به اینها می رسی ایشان گفت آنهایی که از طریق علم و یوگا و امثال اینها پیش می روند در نهایت به یک کوچه بن بست می خورند اما از طریق عبادت راه باز است و گفت که هر شب جمعه عرفا تمام چیزهایی که دارن به روزرسانی می شود برای همین است که نمی توانند آینده کسی را بگویند چون تغییر پدا می کند. نظر جنابعالی چیست؟ آیا می شود با عبادت به نهایت درصد مغز راه پیدا کرد؟ یعنی عرفا که ملکوت عالم را می بینند و این کرامات دارند درصد ذهن و مغزشون بالا رفته؟ و با ریاضت های شرعی به این درصد رسیده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «معرفت نفس» این مطالب با عمق بیشتر و دقیق‌تر در معارف ما هست. خوب است سری به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن که هر دو بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

26448
متن پرسش
سلام علیکم استاد: بنده چندین بار توی مترو یا بی ارتی خانمهای مسنی رو دیدم که میان از حرفای عادی شروع میکنن و بعد میرسوننش به حرفهای ضد نظام. یا دفاع از شاه و ماهواره و بی حجابی و... . بین صحبتاشون هم چندین بار اعلام میکنن که ما نماز میخونیم. بعضا دیده شده که این افراد مقصد مشخصی هم ندارن و فقط سوار میشن و بلند بلند صحبت میکنن. می خواستم ببینم با این افراد به نظر شما چه صحبتی میشه کرد؟ آیا باید سکوت کرد؟ با توجه به اینکه یه مسافت کوتاه آدم سوار میشه و افراد مختلف تو اتوبوسن و هیچ کس هیچی نمیگه. همه گوش میدن یا همراهی میکنن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بشود از سر نصیحت از طریق حرف‌های خودشان، تضادی پیدا کنید و آن‌ها را منفعل نمایید، بسیار کار خوبی انجام داده‌اید. زیرا بدون جدال و تقابل، تأثیرِ سخن آن‌ها را از بین برده‌اید حتی اگر بر روی خودشان مؤثر نباشد. موفق باشید

26447
متن پرسش
با سلام و عرض ادب، خدمت استاد ارجمند و مخاطبان محترم: چند روز پیش خبر شهادت شهید والامقام اصغر پاشاپور (آقای اصغر) رسید، و وجود سراپا تقصیرم را غرق در اندوه و درد کرد، و هنوز هم اآرام نمی گیرد، همواره فکرم مشغول است و سوالاتی ذهنم را درگیر کرده، و گفتم، مصدع اوقات شریف حضرتعالی شوم. به امید مرحمتی. ۱. چگونه است که فردی حدود ۸ سال در بدترین شرایط، در میان آتش و خون زندگی کند، و در چهل سالگی حتی یک موی سفید هم نداشته باشد؟ مگر در این کارزار چه می بیند؟ این چه چشمی است؟ ۲. این شهید بزرگوار شاگرد درس کدام استاد بوده؟ شرح فصوص را نزد چه کسی خوانده؟جنود عقل و جهل را با کدام استاد کار کرده؟ چگونه بدون استاد، می شود مظهر آیات الهی، تفسیر کتاب منطق الطیر، و آنچه در ادبیات عرفا هست را به ظهور می آورد؟ این چه قلبی است؟ ۳. این شهید عزیز چه چیز در کلام رهبر و پیر و مرادش می شنود، که اینگونه شیدایی در وجودش موج می زند، و می شود تفسیر آفاق و انفس «ففروا الی الله»؟ و بنده ناچیز، که تقریبا سایت رهبری عزیز را از حفظم، می شوم، همه ی آنچه از (بل هم اضل) می شود تفسیر کرد، و می شوم «کمثل الحمار یحمل اسفارا»؟ این گوش از کدام جنس است؟ ۴. هر چند نمی خواهم سوالاتم بوی سیاست بدهد، ولی چگونه است که گاهی اصغرها، اکبر می شوند، و اکبرها، اصغر؟ التمس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برای تحقق عزّت اسلام. ۲. در منظر خود، حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را به عنوان استاد راه یافتند. ۳. رهبر معظم انقلاب را مافوقِ آن‌که بخواهند از رهنمودهای ایشان تبعیت کنند، تصدیق کرده‌اند و خود را با آهنگِ این مرد الهی هماهنگ نموده‌اند. ۴. باید خود را توانسته‌ باشند در جهانِ پر از بی‌معنایی درست معنا کرده باشند. عرایضی در جزوه‌ی «در جستجوی عشق گمشده در محضر شهدای هویزه» شده است که إن‌شاءاللّه این روزها بر روی سایت قرار می‌گیرد. موفق باشید

26446
متن پرسش

سلام استاد گرامی: بنده برای اولین بار است که می خواهم در اعتکاف ان شاءلله شرکت کنم و اشتیاق فراوانی برای رسیدن به آن دارم. چند راهنمایی از حضورتان درخواست داشتم. اول اینکه من جزوه ی اعتکاف شما را دارم مطالعه می کنم برای نیت اعتکاف چه نیتی کنم؟ دوم اینکه من دو پسر دارم که هر دو خارج از کشور زندگی می کنند و متأسفانه هر دو از دین منحرف شده اند و عقاید ضد دین و انقلاب و رهبری دارند و من و پدرشان را هم مورد انتقاد قرار می دهند. آیا لازم هست و تأثیر دارد که من در اعتکاف عمل ام داوود را به نیت اصلاح پسرانم انجام بدهم؟ لطفا رهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان‌طور که در آن جزوه هست نیّت و قصد شما در اعتکاف، قربِ بیشتر به خدا و فاصله‌گرفتن از توهّمات دنیا باشد. ۲. در اعمال «امّ داوود» برای هدایت آن‌ها دعا کنید. موفق باشید

26445
متن پرسش
سلام و ادب: آیا فرزند هم مثل رزق است و مشخص است خداوند به چه کسی چه تعداد و چه زمانی خواهد داد؟ اگر ما فرزند دار نمی شویم خواست خداست؟ یا نتیجه مثلا نقص بدن یا تغذیه غلط ما یا هرچه است. اگر مانعی هست از کجا بفهمیم چه مانعی سبب فرزنددار نشدن ما شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبق آیه‌ی ۱۷۳ سوره‌ی اعراف، فرزندِ هرکس مربوط به خود آن والدین است که در عهد الست از پشت همان والدین‌شان گرفته شده‌اند و اقرار به عبودیت خدا کرده‌اند لذا نمی‌شود اگر بناست فرزندی از پدر و مادری متولد شود، به دلایلِ فرعی آن فرزند متولد نگردد. قرآن می‌فرماید: «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ» و به یاد آر هنگامی که خدای تو از پشت فرزندان آدم ذرّیّه آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند: بلی، ما گواهی دهیم. که دیگر در روز قیامت نگویید: ما از این واقعه غافل بودیم. موفق باشید

26444
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت استاد عزیز با تشکر از زحمات شما برای تقویت مبانی نظری جبهه انقلاب. خیلی مدیون شما هستم. سوالی که داشتم اینکه ما بعد از مراسم بزرگداشت یوم الله ۲۲ بهمن به همراه گروه های جهادی عازم سیستان و بلوچستان هستیم از طرفی انتخابات مهم و سرنوشت ساز مجلس شورای اسلامی مصادف می شود با حضور ما در مناطق سیل زده و به همین دلیل دچار ترید شده ام که بروم یا بمانم؟ آیا قابل جمع هست یا بمانم و پس از انتخابات بروم؟ بعد اینکه لطفا توصیه ای برای بهتر جهاد کردن در مناطق سیل زده برای ما بفرماید. یا زهراء
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در اردوهای جهادی به‌خصوص در منطقه‌ی شرق ایران، به دلایل مختلف بسیار عالی است. می‌ماند که اگر رقابت‌ها در انتخابات آن‌چنان غلیظ نباشد که عدم انتخاب شما در آن منطقه، تقویت جبهه‌ای باشد که مصلحت اسلام را نمی‌داند؛ ترجیحاً حضور در اردوهای جهادی بهتر است. موفق باشید

26443
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: در مورد انتخابات سوالی داشتم. بنده با نمایندگان مجلس زیاد آشنایی ندارم و از سمت خود رای خاصی ندارم. و به رای کسانی که قبولشان دارم رای می دهم. شما رای خودتون رو اعلام نمی‌کنید؟ لطفا بنده رو راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه نیروهای خوبی به صحنه آمده‌اند. بنا بر این است که خود رفقا با ذوق خودشان نامزد اصلح را انتخاب کنند. موفق باشید

26442
متن پرسش
حضرات خمسه اشاره به‌ چی داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است به کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد یزدان‌پناه و با به جزوه عرفان نظری که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

26441
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد: آیا این عقیده درستی است. اگر جایی اشتباه است و یا ناقص است بفرمایید. با عقل فهمیدیم که خدا کمال مطلق است و فقط به خدا نیاز داریم، حال قلب نمی تواند حق را انتخاب کند و متصل شود. اولاً چون نفس اماره بر ما حکومت می‌کند و چون  غیر از دنیا و باطل را نمی شناسد به آن امر می کند. دوماً قلب توجهش به دنیا است و چیز دیگری در منظرش نیست که آن را انتخاب کند. حال ما باید با ریاضات شرعی اولاً عقل را حاکم بر خود و نفس عماره کنیم و دوماً با ریاضت و رفع حجاب حق در منظر قلب قرار می‌گیرد و می تواند آن را انتخاب و با او انس بگیرد. خدا توفيقتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به همین جهت بر تقوا تکیه می‌شود. در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۴۳۸ رجوع شود. موفق باشید

26440
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اخیرا جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی سبحانی نامه سرگشاده ای به مجمع عالی حکمت نوشته اند و به جریان حکمت و فلسفه انتقادهایی داشته اند. می خواستم نظر جنابعالی را راجع به این انتقادات بدانم. رضا امامی: به اعضای جدید هیئت مدیره مجمع عالی حکمت محمدتقی سبحانی تاریخ انتشار: یکشنبه ۱۳۹۸/۱۰/۲۹ در خبرها دیدم که مجمع عالی حکمت خوشبختانه با گزینش اعضای هیئت مدیره، دوره جدیدی را آغاز کرد. با آن که از اولین اعضای این مجمع مبارک هستم، اما به دلایل چندی در طول سالهای گذشته، خود را از حضور در این انجمن عزیز و گرامی محروم کرده‌ام. به عنوان کسی که از آغاز در شکل گیری پایه‌های مجمع‌عالی سهیم بوده و خود از شمارِ اندکِ کسانی هستم که در تدوین اساسنامه آن مشارکت فعال داشته‌ام، ضمن تبریک به اساتید و اعضای هیئت مدیره جدید، به خود حق می‌دهم که در آستانه ۱۶ مین سال تأسیس آن، نکاتی را با کمال فروتنی و حرمت‌گذاری تقدیم کنم. با آن که بی‌گمان بر همت و تلاش دست‌اندرکاران مجمع، قدرشناسی و ارج‌گذاری رواست، اما به گمان، رویکرد و راستای این تلاش‌ها با نیت بانیان نخستین و در رأس آنها، مقام معظم رهبری (مدظله العالی) فاصله چندان روشنی دارد. با این مقدمه، به اختصار عرض می‌کنم که خوب است این مجمع در دوره جدید، با گشایش صدر و ژرفای اندیشه به فرایند فلسفه‌ورزیِ بنیادین روی‌آورد و با تن‌دادن به منطق پویای عقل‌ورزی که تاریخ فلسفه خود بهترین گواه آن است، افق اندیشه عقلانی مسلمین را در ابعاد زیر بازاندیشی و گسترش دهد: ۱. بازبینی در مفاهیم پایه فلسفه موجود که در قالب‌های تنگِ ترم‌های کهنِ گرفتار آمده و قدرت تبیین پدیدارهای نوین و دستاوردهای نوآمد بشری را ندارد، یک بایسته اساسی است. همان‌گونه که مفاهیم جوهر و عرض، قوه و فعل، هیولی و صورت، دیگر توان تبیین‌گری خود را از دست داده‌اند، باید با دوگانه‌هائی چون وجود و ماهیت، مادی و مجرد، و ذهنی و خارجی نیز وداع کرد. فیلسوفان اسلامی چندی است که با فروگذاری طبیعیات ارسطوئی و هیئت بطلمیوسی، بدین سو رفته‌اند که افتخار پاسبانی بارگاه مابعدالطبیعه را بر سایر شاخه‌های حکمت نظری و عملی ترجیح دهند، غافل از آن که بنیادهای مفهومی این متافیزیک همچنان بر انگاره‌های فیزیک کهن و روان‌شناسی پیشاتجربی استوار شده و از نظام معنایی وحی اسلامی، کمترین بهره‌مندی را داشته است. ۲. برون آمدن از تنگنای روش قیاسی و برهان اصطلاحی و پذیرش رویکردهای تلفیقی و ترکیبی یک ضرورت انکار ناپذیر روش‌شناختی است. واقعیت فلسفه اسلامی در دوره‌های گوناگون خود به خوبی گواه بزرگی است که ادعای یقین‌پروری فیلسوفان-آن هم از تبار «یقین خاص» و مضاعف- آرزویی بیش نیست و ارّابه فلسفه در گذشته نیز با اسب‌های گونه‌گون و نوبه‌نو به راه‌های پر پیچ و خمِ اندیشه‌ورزی تاخته است. این پرسش که مقدمات برهان در سنت منطقی ارسطوئیان، چگونه به تجربه و تواتر در کنار اولیات و حدسیات ارج می‌گذاشت، می‌تواند مدخلی برای بازاندیشی در کار فروبسته فلسفه کنونی ما باشد. حکمت متعالیه با آن که در ادعا بر تلفیق روش‌های عقلانی و وحیانی هر دو تاکید داشت، اما در عمل همچنان بر مدار روش فلسفه‌های پیشااسلامی می چرخد.۳. دستگاه معرفت‌شناسی فلسفه اسلامی، پرآسیب‌ترین بخش این منظومه معرفتی است و تلقی‌های تَنگ و تُنک‌مایه یونانی و اسکندرانی بر روح نظریه معرفتِ فیلسوفان سخت سایه انداخته است. بر آگاهان پوشیده نیست که این باب معرفت که همچنان بر پاشنه عین-ذهن و لولای انتزاع و تجرید و دستگیره مقولات و مفاهیم ماهوی می‌چرخد، حتی پاسخگوی مبانی حکمت متعالیه در اصالت و تشکیک خاصی وجود نیست و قصه پیچ در پیچ معرفت بشری را به درستی روایت نمی‌کند. ۴. فلسفه اسلامی در هویت خویش دچار یک بحران اساسی است و باید پیش و بیش از هر چیز به جایگاه خود در درختواره دانش‌های موجود اندیشه کند. متافیزیک در دو شاخه حکمت نظری و حکمت عملی در عصر ارسطو و شاید تا دوران میانه، از جایگاه و مرتبتی برخوردار بود که هم‌اینک در میانه علوم اسلامی و نیز در پهنای علوم انسانی چنان مقام و موقعیتی ندارد. فلسفه اسلامی باید نسبت خود را با دانش‌های فرازین و فرودین کنونی روشن سازد و به وضوح بدین پرسش پاسخ گوید که در عصر جدید به دنبال برآوردن کدامین حاجت از حاجت‌های بشری است. به نظر می‌رسد که تا این پرسش، پاسخ مناسب نیابد، از مساهمت حکمت در تحول علوم انسانی و اسلامی به روشنی و راستی نمی‌توان سخن گفت. ۵. و در نهایت، فلسفه باید گره‌گشای مسئله‌ها و معضل‌های فکری بشر و به ویژه پاسخ‌گوی نیازهای واقعی انسان و جامعه معاصر باشد. فلسفه کنونی ما نه تنها -چنان که بایسته و شایسته است- توان درک پیچیدگی‌های دنیای مدرن را ندارد بلکه حتی در پاسخگویی به مهم‌ترین پرسش‌های اساسی بشر در تاریخ هم ناکام می‌نماید. در جای دیگر گفته‌ام که برخلاف انگاره نخستینِ حکمت‌باوران ما، این فلسفه با جبرانگاری، ایدآلیسم، فردگرائی و کلی نگری، ثبات‌گرائی (ایستمندی) و نسبیت اخلاقی بیشتر سازگار است تا آزادی‌اندیشی، مسئولیت‌آفرینی، رئالیسم، کل‌نگری، تکامل‌گرائی و اخلاق‌باوری. این پرسش‌ها اگر برای دوستان مجمع عالی حکمت بسی گران و باورناپذیر است، اما چه باک؛ چرا که این بنا را برای آن ساخته‌اند که به همین سوالات سهمگین پاسخ دهد و نه آن که به خوانش مکرر یافته‌های پیشینیان و لوازم گفته‌های گذشتگان بپردازد. اگر فلسفه اسلامی در هر چند قرن، و در نقطه‌های عطف تاریخ مسلمین، یک مکتب تازه پدید آورده است، پس بگذارید که در این دوره جدید و در عصر نهضت نوین شیعه نیز شاهد شکل‌گیری و باروری مدرسه جدیدی در فلسفه اسلامی و شیعی باشیم، ان‌شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن نامه را با دقت مطالعه کردم. بحث در مورد آن مفصل است. ولی این سؤال پیش می‌آید که چرا برای حضور در جهانی آن اندازه پیچیده، باید از فلسفه عدول کرد؟ آیا نباید در مواجهه با تفکر جهانِ مدرن، آنچه در ذخیره‌ی فرهنگی خود داریم را، به صحنه آوریم و حیاتی دوباره ببخشیم؟ موفق باشید

26439
متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) در بحث کانت و شکاکیت جدید غرب پس از نقد کانت ویژه این مطلبش که می گوید ما در قلمرو پديدارها فقط می توانيم بدانيم در ذهن ما چه مي گذرد ولي نمي توانيم بدانيم در واقعيت چه هست از تاثیر این نوع افکار از جهان و تفکرات دکارتی اشاره داشتید و فرمودید عملاً در دنيایی که دکارت ساخته تقابل با انقلاب اسلامی حتمی خواهد بود. علت این نظرتان چیست و چرا تفکر دکارتی و کانتی با حکمت انقلاب اسلامی و تفکر شخص امام چنین تضادی و مقابله دارد؟ امروز آیا واقعاً جبهه مخالف و معاند انقلاب ویژه در عالم غربی، امروز همچنان تحت تاثیر تفکرات دکارت است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل بشر مدرن، عقل دکارت و کانت است که از رسیدن به حقیقت در موضوعات، مأیوس است لذا به آن‌چه به نظرش می‌رسد قانع شده و این یک نحوه قرارگرفتن در گردونه‌ی توهم است. در صورتی که ذات انقلاب اسلامی آمده است تا به کمک ره‌اوردِ وحی بر حقیقت تأکید کند. موفق باشید

نمایش چاپی