باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کرامات، غیر از بصیرت عرفانی است که با توحید حاصل میشود. مکتب امثال حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» توحید است و کرامات، عموماً با قوت نفس ناطقه حاصل میشود. ۲. تنها، «وجود» مربوط به حضرت حق است. ۳. نه ۴. «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت چون باید کرد» ۵. برای آنکه در این مباحث، سرگردان نشوید پیشنهاد ما مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و مباحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ده نکته از معرفت نفس» نکاتی در این مورد عرض شده که عیناً خدمتتان ارسال میشود. موفق باشید
در قرآن از خواب هايى نام برده است كه از رابطه اى بين آنچه شخص در خواب با آن روبه رو مى شود و بين عالَم خارج حكايت دارد. مثل خواب حضرت ابراهيم «عليه السلام» نسبت به ذبح فرزندشان (105/ صافات)، و يا رؤياى حضرت يوسف «عليه السلام»، و يا رؤياى دو رفيق هم زندانى حضرت يوسف «عليه السلام»، و يا رؤياى پادشاه مصر، و يا رؤياى رسول خدا «صلواة الله عليه وآله» در رابطه با فتح مكه (27/ فتح)؛ كه تمامى اين رؤياها چنانچه مستحضريد رابطه اى با عالَم خارج دارد و صرف خيالات افراد نيست.
با اين همه رؤيا؛ امرى است ادراكى كه قوه خيال در آن مؤثر است و اگر قوه خيال تحت تأثير شديد عالَم خارج باشد، آن خيالات در رؤيا دخالت هاى شديد مى كند. همچنان كه صفات روحى شخص مثل عداوت و عجب و تكبر و حرص و طمع در خيالاتش تأثير مى گذارد. لذا اكثر رؤياها؛ تحت تأثير تخيلات نفسانى است. تخيلات نفسانى نيز تحت تأثير همين عوامل طبيعى يا اخلاقى است كه نفس را به تصور آنها واداشته است. پس در حقيقت نفس همان تأثيرات را در خودش حكايت مى كند و حقيقت ديگرى ندارد. بنابراين هر رؤيايى، حقيقت نيست هرچند هر رؤيايى تعبيرى داردكه تعبير آن، عوامل طبيعى و يا عوامل اخلاقى هستند. ولى رؤياهايى هم هست كه با حوادث خارجى و حقايق عالَم وجود ارتباط دارند.
رؤياها، يا خواب هاى حق: عبارت است از ارتباط نفس با سبب غيبى حادثه اى كه بعداً در ظرف مكان و زمان خاص محقق مى شود. نفس به علت تجردش با وجود برزخى يا عقلى يك حادثه در خواب ارتباط پيدا مى كند و بعداً آن حادثه در عالَم ماده حادث مى شود. البته نفس پاره اى از حقايق آن عالَم را به مقدار استعدادش دريافت مى كند. حال اگر نفس، كامل باشد و گرفتار وَهميات و آرزوها نباشد، حقايق عالَم غيب را آنطور كه هست به طور كليت و نورانيت در خواب پيش رويش حاضر مى بيند، ولى اگر نفس كامل نبود آن حقايق را به نحو حكايت خيالى و در صورت هاى جزيى كه با آنها مأنوس است مى يابد. مثل اين كه وقتى با معنى «عظمت» در آن عالم، روبه رو مى شود، در خيالش صورت «كوه» ايجاد مى شود، و يا معنى «مكر» در خيالش صورت «روباه» به خود مى گيرد، چون عظمت را به كوه، و مكر را به روباه مى شناسد. يا معنى «افتخار» را به صورت «تاج» و «علم» را به صورت «نور» و «جهل» را به صورت «ظلمت» مى بيند. و يا مثلًا چون رابطه اى بين اذان صبح در ماه رمضان با شروع روزه هست، با ديدن معنى «مؤذن بودن» در آن عالم، صورت «مهركردن دهان» مردم براى خود مى سازد. كه البته اين موضوع؛ رقايق و ظرايفى مخصوص به خود دارد به طورى كه گاهى از يك معنى كه در خواب مى يابد صورت عكس آن را در خود مى سازد. مثل اين كه در بيدارى گاهى با شنيدن لغت ثروت به معنى فقر فقرا منتقل مى شود.
پس گاهى خواب «صريح و بدون تصرف» است و يا «متمثل معنايى است كه نفس با آن روبه رو شده، در عين تصرف نفس» و يا «انتقال به چيزى است مناسب آن معنى يا ضد آن معنى» و گاهى آنچنان با تصورات شخص مخلوط شده كه اصلًا نمى توان فهميد از كدام يك از مبانى مأنوس شخصِ خواب بيننده تأثير گرفته، كه در اين حالت به اين رؤياها «اضغاث احلام» گويند.
در رؤياهايى كه نفس با اصل موضوع روبه رو مى شود و به صورت مناسب آن منتقل مى شود، در واقع انسان به اصل موضوعات آگاه شده، به طورى كه اگر ملاحظه كرد در حال جمع كردن كثافت است، در واقع صورت به دست آوردن مال زياد دنيا را به او نشان مى دهند، در عين آگاهى دادن به او كه اين مال سرگين و كثافت است. و يا وقتى روبه رو مى شود بر اين كه بدنش ورم كرده است، با صورت به دست آوردن مال زياد روبه رو مى شود در عين آگاهى دادن به او كه بدان! آن چرك و آلودگى است. همچنان كه اگر در خواب ديد در زندان است، در واقع با صورت شهرت يابى اش روبه رو شده در عين آگاهى دادن به او كه اين شهرت زندان است، همچنان كه اگر ديد در زنجير است، با صورت خوشى و خوش گذرانى دنيايى اش روبه رو شده در عين آگاهى دادن به او كه آن گناه است و گرفتارى و زنجير.
در هر صورت با اين احوال نمى توان به رؤيا اعتماد كرد، چون در حال خواب؛ صورت خياليه نفس آن قدر جولان دارد كه با ميل خود صورت ها را تغيير مى دهد و از جايگاه خود خارج مى كند.
صاحب كتاب «تحف العقول» از قول پيامبر «صلواة الله عليه وآله» آورده كه حضرت فرمودند: اگر رؤيا از كسى برداشته شد نبايد نگران باشد زيرا وقتى كسى راسخ در علم شود، رؤيا از او برداشته مى شود.
اين كه دستور داده اند انسان دائم در حال طهارت باشد و نيز با وضو بخوابد، به سبب آن است كه اين طهارت موجب طهارت باطن و آزادشدن از خواب هاى بى خود و باطل مى گردد.
مرحوم محدث نورى در جلد 4 كتاب دارالسلام مى فرمايد: اگر انسان نسبت به خوراكش مواظبت داشته باشد و دقت كند كه چه چيز بخورد و چه مقدار بخورد، روح او قدرت سير در اكناف آسمان ها را مي يابد وگرنه برعكس، پرخوري موجب جولان شيطان در قلب و خيالش در خواب و بيداري مي شود.
قال رسول الله «صلواة الله عليه وآله»: «الرُّؤْيا ثَلاثٌ: مِنْها اهاويلُ الشَّيطان لِيحْزَنَ بِها ابْنَ ادَمَ وَ مِنْها ما يهُمُّ بِهِ الرَّجُلُ فى يقْظَتِهِ فَيراهُ فى مَنامِهِ وَ مِنْها جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَ ارْبَعينَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّةِ. يعنى خواب سه گونه است: يكى القائاتى كه شيطان مى كند تا فرزندان آدم را بترساند و نگران كند و يكى اين كه آنچه را در بيدارى مورد توجه قرار داده در خوابش آن را مى بيند (با تغييراتي از طريق صورت خياليه) و يكى هم خواب هايى است كه جزيى است از چهل و شش جزء نبوت.
امام صادق «عليه السلام» مى فرمايند: در مورد رؤيا فكر كن كه چگونه خداوند در مورد آنها تدبير به كار گرفته و راست و دروغ آن را به هم در آميخته، اگر همه رؤياها راست بود، مردم همه پيامبر بودند، و اگر همه دروغ بود، در رؤيا فايده اى نبود.
در فرمايش امام محمدباقر «عليه السلام» داريم كه: «رؤياى مؤمن بين زمين و آسمان در گردش است تا آن كه خودش آن را براى خود تعبير كند، يا ديگرى براى او تعبير نمايد، پس آنگاه كه تعبير كرد به زمين مى آيد و قطعى مى شود» (كافي ج 8 ص 336).
اين بود مختصري از بحث رؤيا كه شرح بيشتر آن را در بحث آيه 42 سوره زمر عرض كرده ايم و چون عموماً در حين بحث در مورد رؤياى صادقه سؤال مى شد، آن را در اين قسمت خدمت عزيزان عرضه كرديم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میفرمایید برهان نظم به گفتهی شهید مطهری یک تذکر است و نه یک برهان. برعکسِ برهانهایی مثل برهان «امکان و وجوب» و «برهان صدیقین» که موجب یقین عقلی میشود. در مورد حادثههای تاریخی، بحث در کتب مسلمانان و غیر مسلمانان نیست، بحث در آن است که آیا عقل میپذیرد چنین حادثههایی که سینه به سینه در نسلهای گسترده که امکان تبانیِ آنها نیست، با تبانیِ عدهای بهوجود آمده باشد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع پدیدههای تاریخی، مسئلهی تواتر در میان است وگرنه هیچ پدیدهی تاریخی را نمیتوان با اطمینان پذیرفت حتی وجود نادرشاه و شاه عباس را. از این جهت گفته میشود امور تاریخی را عقل، از جهتِ تواتر میپذیرد. بدین معنا که ممکن نیست چنین موضوعات مهمی را عدهای با تبانی بتوانند به تاریخ تحمیل کنند. زیرا بالاخره معلوم میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همهی علماء به دنبال کاری بودند که حضرت امام شروع کردند. گذشتگان مثل آیت اللّه شیخ عبدالکریم حائری و آیت اللّه بروجردی زمینهی آن کار را فراهم کردند و حضرت امام چون زمینه فراهم شد و دولت شاه مستقیماً لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی را به مجلس برد، امام فرصت را غنیمت شمردند و قیام خود را شروع کردند 2- آیت اللّه بهجت و حضرت امام ارتباطِ تنگاتنگی داشتند در آن حدّ که مکرراً حضرت امام از آیت اللّه بهجت میخواستند که مثلاً برای فلان امر، توسلات و نذورات داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دورا دور ایشان را میشناسم و پذیرندهی سلامهای گاه به گاهِ ایشان که لطف میکنند؛ هستم. و به جهت آثار خوبشان ارادتمند ایشان هستم بهخصوص به جهت حالات روحانی در توسلات معنویشان. سلام بنده را به ایشان برسانید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تقسیمبندیهای کلامی را نمیتوان به طور مستقیم در قرآن و نهجالبلاغه که نظر به معارف اسلامی به صورت جامع دارند، پیدا کرد. بهتر آن است که به همان شکل که متون مقدس حقایق را با ما در میان میگذارند، ما به آن متون رجوع کنیم 3- مجموعهی علل که در میان آید حتماً معلول بالضروره محقق میشود ولی هر یک از علل به تنهایی امکان تحقق معلول را فراهم میسازند، زیرا در آن صورت سایر علل در صحنه نیست؛ مثل امکانِ رفتن شما به خانه بهوسیلهی ماشین سواری. ولی اگر همهی علل حتی ارادهی شما در صحنه باشد، بالضروره رفتن شما به خانه محقق میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! پاداش عمل از خدای سریعالحساب، حتی قبل از عمل به صرفِ نیّت واقعی محقق میشود و فردای قیامت، صورت آن ظهور میکند. به همین جهت باید انسانها دائماً خود را در قیامت احساس کنند وگرنه به نتیجهی لازم از طریق اعمال شرعی نمیرسند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این راه در این زمان، جز آموختن معارف الهی و دفاع از انقلاب و رهبری با آرامش تمام و آمادگی جهت سربازی انقلاب اسلامی چه در جبههی فرهنگی و چه در جبههی نظامی نیست. و این در صورتی است که با توجه به معادلاتِ جهانی و فهم افول تمدن غربی، خود را در تاریخ دیگری که ادامهی غرب نیست، احساس کنیم. شعور تاریخی یکنوع احساسِ قدسی است از تجلیِ اسماء الهی مطابق ظرف تاریخی که در آن هستیم، مثل احساس خداوند که قلبْ متذکر آن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ذکر مذکور از اذکار جلالیه است و چنانچه بر قلبِ ذاکرِ سالک تجلی کند او را به تواضعی ناب و اطاعتی خالص میکشاند. موفق باشید
1- روح انسان به عنوان موجودی مجرد مثل همهی موجودات مجرد، صورتِ مناسب خود را دارد که همان صورت برزخی آن است و چنانچه بخواهد مابالقوههای خود را به مابالفعل تبدیل کند برای خود بدن دنیایی شکل میدهد 2 و 3 و 4- نفس انسانی به جهت آنکه تسویه و متعادل شده است همواره زیباست و اگر موانعی جهت ایجاد بدن مناسب روح در مقابلش نباشد صورتی مناسب روح خود که زیبایی خاص خود را دارد میسازد و در این صورت سنّ و سال برایش معنا ندارد زیرا سنّ و سال در إزای تدبیر بدن در دنیا بهوجود میآید 5- این بدن زیباترین و کاملترین فرم را جهت تحقق قوههای انسانی به فعل دارد 6- خوب است بحث معاد را با حوصله دنبال کنید تا ابهاماتتان به صورت اساسی برطرف شود. کتاب معاد بر روی سایت هست. با شرح صوتی آن مطالب را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نفرمائید که در چه دنیایی زندگی میکنید! ما نمیتوانیم فرزندان خود را ایزوله و منزوی کنیم و در همین رابطه است که بعضاً باید بین بد و بدتر تصمیم بگیریم و مسلّم جداکردنِ فرزند از زندگی پدر بزرگ و مادر بزرگ؛ انتخاب بدتری است. باید سعی کرد در کنار آنها تذکرات مادرانهی خود را به فرزندتان بدهید. روش جناب حجتالاسلام آقای اشترانی در سایت «مزرعهی ایمانی» میتواند راهنمای خوبی برای جنابعالی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اقرار به ربوبیت حضرت حق در عهد الست که در آیهی 173 سورهی اعراف بدان اشاره دارد، دلیل بر زندگی قبل از دنیایی هرکس است و معاد و ابدیت روح دلیل بر زندگی بعد از دنیایی او است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: استفاده از تکنولوژی امروز در حکم اَکلِ مَیْتِه است. عرایضی در این موارد که میفرمایید در کتاب «تمدنزایی شیعه» داشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیه و ذوق افراد متفاوت است. بعضیها با همین روش و اُنس طولانی با نهجالبلاغه گمشدهی خود را مییابند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: طراحی دقیقی از پیش تعیینشده است حتی مسلمانشدنِ خلیفهی اول و دوم همراه با ابوعبیدهی جراح به تعبییر علامهی طباطبایی روی همین حساب است که متوجهاند میتوانند در آینده کار را دست بگیرند. شما جریان صحیفه را ساده نگیرید . جريان صحيفه يا پيمان نامه در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 4 ص 454 آمده است كه پس از ماجراى غدير خم گروهى به اين نتيجه رسيدند پس از رحلت رسول خدا (ص) با تمام قدرت بر ضد حكومت على (ع) مبارزه كنند و پيمان نامه اى با امضاء 34 نفر تهيه و آن را به ابوعبيده جرّاح دادند مبنى بر اينكه محمد (ص) رسالت خود را انجام داد و كسى را جانشين خود قرار نداد و اختيار حكومت را به عهده ملت گذارد تا رهبرى ملت موروثى نشود ...». همچنين علامه مجلسى در بحارالانوار، ج 28، ص 102 به بعد آورده اند. البته مفصلتر از آن را میتوانید در کتاب «بصیرت فاطمهزهرا «سلاماللّهعلیها» دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه امام باقر (ع) میفرمایند: «لَوْ يَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِu مِنَ الْفَضْلِ لَمَاتُوا شَوْقا»، اگر مردم مى دانستند كه در زيارت قبر حضرت حسين بن على «عليهم االسّلام» چه فضل و ثوابى است، حتماً از شوق و ذوق قالب تهى مى كردند زیرا در تاریخی خود را حاضر میکردند که خدا در آن ظهور دارد. (كامل الزيارات، ص: 142) و در ادامه برای آنکه ما را متوجهی فتح تاریخی کنند حرکت شهدای بدر را مطرح میکنند که منشاء تاریخ اسلام شد. میفرمایند: «وَ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْر». این روایت با نظر به عمل کسی است که در هرکاری در زمانهی خود به عنوان سرباز اسلام، دارِ خود را بر دوش گرفته است و بنابراین هرگز شامل آن چیزی نمیشود که میفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مقالات خوب است که «ده نکته» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن «معاد» را کار کنید. همهی آن موارد با شرح صوتی آن کار شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید اگر ممکن است در چند سال اول طلبگی ممحّض درس و بحث حوزه باشید و بعداً هم در همان مسیر طلبگی، رزق مربوط به زندگی مشترکتان را شکل دهید. ائمه«علیهمالسلام» علم لدّنی داشتند و نیاز نبود مشغول درس و مطالعه شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامهی طباطبایی در ابتدای سورهی اعراف نکات بسیار دقیقی در مورد این امر فرمودهاند و بنده نیز در شرح آن در بحث سورهی اعراف آن نکات را متذکر شدم. عمده آن است که متوجه باشیم هرکس اجل مسمایی دارد که از آن نمیتواند عبور کند ولی میتواند با اعمال گناهآلود نگذارد آن اجل به ثمرهی خود برسد و نتیجهی لازم را بهدست آورد. زیرا مسیر طبیعی هر انسانی رسیدن به اجلی است که نفس در فرصتی که داشته است به ثمرات لازم برسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اصل موضوع هستم. اشکال این افراد در اصالتدادن به تکنیک است که محدود به عالم ماده میباشد و هیچ ربطی به سخنان جناب محیالدین ندارد که ایشان ناظر به سالکی است که بهکلّی از عالم ماده و زمان و مکان جدا شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن بحث در جای خود، بحث درستی است که وجود علمی انسانها نزد خداوند قبل از حدوث در بستر عالم ماده واقع است. بحث ملاصدرا در رابطه با تعلق آن نفس به بدن است که این در بستر جسمانی به کمک حرکت جوهری محقق میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امورات را تماماً به خدا وامیگذارم و تنها به حکم وظیفهی الهی عمل میکنم، هرچه پیش آمد، خوش آمد. چیزی از جملهی اساتید در ذهن ندارم. زیرا عموماً از جواب این سؤال شانه خالی میکردند. موفق باشید