باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً این شعر را در نظر دارید که:
«آدميزاده طرفه معجوني است
کز فرشته سرشته و ز حيوان
گر کند ميل اين بود کم از اين
ور کند ميل آن شود به از آن»
روی این موضوع فکر کنید که خداوند با اذندادنِ به این انسانها که تا این اندازه رذالت خود را نشان دهند، ما را متذکر چه امری میکند. آنکس که قربانی این جنایت میشود یک بحث است که چه حکمتی بین او و خدا در کار بوده، و یک بحث در آن است که اگر بشر قدرت و تکنیکش رشد کند ولی در دینداری به عمق لازم نرسد و خود را از دین مستغنی بداند کارش به کجاها میکشد. پس ما باید در دینداریِ راستین که همان تقوا است جایگاه خود را تعیین کنیم وگرنه فردا از دست ما همان جاری میشود که از دست این افراد جاری شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به گفتهی آیت اللّه بهجت بپذیریم که در این زمانه «علم ما استاد ما است» باید سعی کنیم در کسب معارف حقه ورود بیشتری داشته باشیم. بنده روش «معرفت نفس» را از این جنس میدانم و پیشنهاد میکنم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را که هر دو بر روی سایت هست دنبال کنید. با این فرض که فراموش نکنید راهِ رجوع به حضرت حق، تنگ و تاریک نیست، گشوده و روشن است. چه شده است که میفرمایید با روبهروشدن با مباحث اخلاقی سینهتان تنگ میشود؟! مگر بنا نیست اخلاق، راهِ گشودهی حضرت ربّ العالمین را در مقابل ما بگشاید؟ و نه باری بر دوش ما باشد.
آیت الله بهجت می فرمایند :ما یک زاهد داریم و یک عارف، زاهد که می گوییم مراد همین زهد خشک است، همان کسانی هستند که حافظ در اشعارش از اینها مینالد. آنهایی که اهل زهد خشک اند دنبال کثرت عمل هستند، هزار مرتبه این ذکر را بگویند، اینقدر نماز بخوانند، اینقدر حج، اینقدر ختم قرآن و ... دنبال این هستند. اما آن کسی که عارف است دنبال کیفیت عمل است،
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوان گفت که آن مرگ، همان اجل مسمی است که آن را به بهترین نحو شکل دادهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع پدیدههای تاریخی، مسئلهی تواتر در میان است وگرنه هیچ پدیدهی تاریخی را نمیتوان با اطمینان پذیرفت حتی وجود نادرشاه و شاه عباس را. از این جهت گفته میشود امور تاریخی را عقل، از جهتِ تواتر میپذیرد. بدین معنا که ممکن نیست چنین موضوعات مهمی را عدهای با تبانی بتوانند به تاریخ تحمیل کنند. زیرا بالاخره معلوم میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شریعت الهی کلیّات را در اختیار انسان میگذارد تا هرکس بتواند مسیر إلی اللّه را طی کند و در فروع دین هم یا باید انسان مجتهد باشد، یا از مجتهد تقلید کند و کسی هم که نیّت میکند در فروع دین مجتهد شود تا به جامعه خدمت نماید، برکات خاصِ نیّت خود را میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به فرمایش آیت اللّه بهجت، آمدنِ آن افکار در اختیار شما نیست، ولی ترتیبِ اثردادنِ آنها مربوط به شماست و هر آنچه در مقابل آن افکار بیشتر مقاومت کنید، به تواناییهای خود و صفایی که بین شما و خدا پیش میآید، بیشتر پی میبرید 2- فکر میکنم در کنار آثار شهید مطهری مطالعهی کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» که نامهی امام علی«علیهالسلام» به فرزندشان میباشد، مفید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شهداء در نظر به فرهنگ مهدویت متوجهی ظرفیت تاریخی که از طریق اسلام بهوجود آمده، بودند ودر آن راستا جایگاه انقلاب اسلامی را شناختند و متوجهی ظرفیت این انقلاب که منجر به ظهور حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» میشود، شدند. و لذا به زیبایی معنایِ خود را در عهد با انقلاب اسلامی شکل دادند، در آن حدّ که تا پای جان برای دفاع از انقلاب و حضور بیشتر آن ودیعهی الهی در دنیای معاصر در میدان ماندند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انسانی باید به طور جدّی در این موضوع فکر کند و این موضوع، چیزی نیست که در حدّ یک سؤال و جواب بگنجد. عرایضی در سه جلسهی اول کتاب «آشتی با خدا» شده است. بنده با این نوع نگاه به زندگی که در آنجا عرض شده است، زندگی میکنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شروع کنید إنشاءاللّه راههایی را مییابید. بعد از آن به همت شما بستگی دارد. کتاب مذکور بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید مطهری بهعنوان یک متفکر اسلامی که در تاریخ معاصر در موضوعات خاص این زمان سخن گفته و یا قلم زدهاند، همیشه برای رشد اندیشهی اسلامی مفید خواهند بود و اینطور نیست که آثار یک اندیشمند جایِ آثار اندیشمند دیگر را بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در هرحال مطابق وظیفهی اسلامی و سنت خداوند تنها میتوانیم متذکر انسانها باشیم که از طریق دین بهترین را انتخاب کنند، نه آنکه برای آنها انتخاب کنیم. تنها در این راستا است که رشد تاریخی شکل میگیرد. یعنی همین کاری که رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» انجام دادند تا مردم از یک طرف متوجهی شخصیت امیرالمؤمنین«علیهالسلام» شوند و از طرفی در بیعتکردن با حضرت آزاد باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این نوع ادبیات در آن زمان معمول بوده که وقتی میخواستند توصیه کنند به رعایت ضعیفان، زنان و حیوانات را کنار هم میاوردند بدون آنکه قصد توهین داشته باشند 2- نظر جناب آقای ملاهادی سبزواری هیچ مبنایِ علمی و دینی ندارد. آنچه برای ما حجت است سخن قرآن است که فرمود: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (97)/نحل) که در این رابطه برای رسیدن به حیات طیبه که عالیترین درجهی یک انسان است هیچ تفاوتی قائل نیست. منتها وظایف آنها متفاوت است و این به این معنا نیست که ارزش وظایف مردانه برتر است و احتمالاً اشکال آقایان در این غفلت اخیر است. این امام خمینی است که میفرمایند: «زنان ما بايد مقابل بعضى آخوندهاى بى اطلاع از مصالح مسلمين كه نظرات خودشان را تحميل كرده اند تا زنان ما را از حقوق خودشان محروم كنند، بايستند.». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیه و ذوق افراد متفاوت است. بعضیها با همین روش و اُنس طولانی با نهجالبلاغه گمشدهی خود را مییابند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی بستری است که اگر کسی بخواهد راه صحیح را برود، با مانع حاکمانِ ظالم روبهرو نشود. به همین جهت خداوند در قرآن میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» ما پیامبران را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان یعنی راهکارهای کلی و قواعد کاربردی را برای آنها آوردیم، تا خودِ مردم برای حاکمیت قسط و عدالت قیام کنند. حال اگر مردم کوتاهی کنند، آیا باید اشکال را به پای اسلام گذاشت یا به پای مردم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکتهی مهمی توجه نمودهاید و حقیقتاً برای عبور از مفهوم به حقیقت و از ماهیت به وجود، باید بیش از آنکه فکر شده است فکر کرد بهخصوص که روح تشیع سراسر روحِ رجوع به حقیقت است. فکر میکنم با رجوع به حضرت امام و آثار ایشان بازخوانیِ لازم صورت گیرد و به همین جهت حضرت امام تفسیر سورهی حمد را رسانهای کردند. میماند که آرامآرام متذکر شویم رفقای انقلابی اگر بخواهند به نتیجهی لازم برسند و انقلاب را در بنیادیترین نحوهی حضور تاریخیاش بنگرند؛ باید خود را به نگاهِ وجودی که در آثار حضرت امام هست، منوّر کنند. در این رابطه بود که مقالهی «انقلاب اسلامی، عبور از تمایز سوبژه و اُبژه» در انتقاد به آقای دکتر عبدالکریمی نوشته شد تا معلوم شود چگونه باید به انقلاب نظر شود تا بتوانیم جواب اشکالاتی که امثال آقای عبدالکریمی پیش میآورند را داده باشیم. میماند آیا کسانی هستند که به تهران بیایند و در این رابطه کمک کنند، إنشاءاللّه پیش خواهد آمد. موفق باشید
