بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12715
متن پرسش
حديثي است كه مي گويد هركس نسبت به امر دنيايش بي حوصله باشد نسبت به امر آخرتش كسل تر است. دانشجويي است كه به اين حالت مبتلا شده است چكار كند؟ خود اسلام درماني براي اين كسالت و بي حوصلگي دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در کسب معارف الهی قدم بردارند، إن‌شاءاللّه مفتخر به شخصیتی متعالی می‌گردند در آن حدّی که جای دنیا و وظایف نسبت به امور دنیایی را نیز رعایت می‌کنند. موفق باشید

9044
متن پرسش
سیر و سلوک فقط ذیل نور امام به نتیجه میرسد و هر راهی غیر از آن بیراهه است. حضرت ابراهیم (ع) به امامت رساندند و گفت آیا به ذریه ام تعلق میگیرد که خدا جواب داد به ذریه ی ظالمت خیر. آیا ابراهیم (ع) از حضور ائمه (ع) در همه شئون موجودات با خبر نبودند که این سوال را کردند؟ یا اینکه وجود این مقام در بین ذریه ایشان یکنوع افتخار محسوب میشود؟ مگر نه اینکه امامت مقامی است که آن مقام در نشئه همه ی موجودات هست و قبل از آنکه آن موجود موجود باشد نور امامت حضور دارد، پس اینکه حضرت ابراهیم (ع) نمیدانند این مقام کجا و در چه کسانی ظهور میابد چه معنایی میدهد؟ ضمن اینکه مگر در این مقام دنیای فرد برایش مهم است که سریعا میپرسد «ذریه ام»... اگر نه اینکه دغدغه ی این مقام فقط هدایت است و بنظر میرسد شایسته ی این مقام و این نور سوالی جامع تر از این باشد؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتداى امر چهار احتمال‏ براى ظالم بودن افراد مى‏رود: 1- کسانى که تمام عمر ظالم باشند. 2- کسانى که تمام عمر پاک باشند. 3- کسانى که اول عمر ظالم و در آخر عمر پاک باشند. 4- کسانى که اول عمر پاک و آخر عمر گناهکار باشند. بعد مى‏فرمایند: شأن حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» اجلّ از آن است که امامت را از خدا براى قسم اول و چهارم بخواهد. پس تقاضاى حضرت مى‏ماند براى دو گروه دیگر که حضرت ممکن است از آن دو سؤال کند و خداوند مى‏فرماید: از آن دو - یعنى آن‏هایى که تمام عمر پاک باشند و کسانى که اول عمر ظالم و در آخر عمر پاک باشند - عهد خود را به ظالمین از آن دو نمى‏دهم. پس مى‏ماند آن‏هایى که همواره در عصمت بوده‏اند و این‏ها مى‏توانند مقام امامت را داشته باشند. بر این اساس ما مى‏گوییم امامان از ابتداى عمر تا آخر عمر معصوم هستند. موفق باشید
8103
متن پرسش
سلام علیکم ؛شخصی میگفت: "آیا نمیشد یک مرد برای سخنگوی وزارت خارجه انتخاب می شد تا به نحوی تشابه به غرب نباشد.مثل سخنگوی وزارت خارجه امریکا و ..." آیا این حرف نکته و دید خوبی است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در این موارد نباید خیلی سخت‌گیری کرد. امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» هم در پیام به گورباچف یک خانم را نیز همراه آن گروه به روسیه فرستادند. موفق باشید
8011
متن پرسش
استاد بزرگوارم سلام علیکم استاد اگر ائمه در مقام انسان کامل بالفعل هستند پس باید بدن شان نیز حرکت جوهری اش به اتمام رسیده باشد آیا این گونه است ؟ پس اگر این گونه باشد نیاز به خوردن و خوابیدن و نوشیدن ندارند پس شهوتی هم نباید در میان باشد همچنین اگر بدن ائمه یک بدن کامل باشد نباید خصوصیات دنیایی داشته باشد در حالی که در سیره ی ائمه هم یک زندگی عادی می بینیم و هم گاهی که از ایشان از حقیقتشان سوال می شود چیز هایی نشان می دهند که غیر حالت معمول است با این وصف آیا بدن دنیایی ائمه نه کامل به معنی مجرد است و نه دنیایی مثل بقیه بلکه یک نوع سومی در کار است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عنایت داشته باشید که از جهت جسم و نفس ناطقه بین ائمه«علیهم‌السلام» و سایر افراد تفاوتی نیست. تفاوت در نور عظمت است که آن ذوات مقدس با آن ارتباط دارند و سعی می‌کنند خود را مطابق آن نور عظمت قرار دهند و موفقیتشان در همین موضوع است و نفس ناطقه‌ی آن‌ها با هماهنگی کامل با نور عظمت به کمال خود می‌رسد حضرت صادق (ع) در آن رابطه فرمودند: «إنّ اللهَ خَلَقَنا مِنْ نورِ عَظَمَتِه» خداوند ما را از نور عظمت خود آفرید. تفاوت در آن است که آن کمال و آن عصمت را به آن‌ها داده‌اند و در عین داشتن غضب و شهوت خود را در ذیل نور عظمت در عصمت نگه داشته‌اند و حفظ خود در این مقام در عین وجود غضب و شهوت، موجب تکامل برای نفس ناطقه‌ی آن‌ها خواهد شد زیرا توانسته‌اند پس از سال‌ها باقی‌ماندن در عصمت، عصمت را ملکه‌ی نفس ناطقه‌ی خود گردانند و خوردن و زندگی‌کردن آن‌ها برای تحقق چنین مقصودی است. موفق باشید
7297
متن پرسش
با سلام خدمت استاد یک سوال دارم که چرا در قران حروف مقطعه داریم یعنی ایا اینها مگر رموزی بین خدا و رسول (ص) نیست پس چرا در کتابی اورده شود که برای همه ی انسان هاست یعنی از این حروف مقطعه انسان ها می توانند استفاده کنند و این که اصلا به درد انسان ها می خورد یا نه چون معمولا در تفاسیر هم دیده ایم به این ایات و تفسیرش کاری نمی گیرند پس بنا به این دلیل که خدا کار بی حکمت نمی کند اوردن این ایات در قران چه حکمتی می تواند داشته باشد با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی«رحمه‌اللّه‌علیه» در تفسیر سوره‌ی شوری نکاتی فرموده‌اند که حاکی از آن است که حروف مقطعه یکی از ابعاد معجزه‌ی قرآن است. بد نیست سری به آن‌جا بزنید. موفق باشید
1609

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
من در مورد خیلی موارد دچار تردید میشم چون هرکسی عقایدمختلف رو با دلایل منطقی میگه میترسم اشتباه کنم؛راهنماییم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: چون نتوانسته‌اید مبنایی برای اندیشه خود ایجاد کنید و بر آن مبنا سایر اندیشه‌ها را ارزیابی کنید. با معرفت نفس برای خود مبنا درست کنید. موفق باشید
1510

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض می کنم سوالم از خدمتتون این هست که حقیقت ولایت چیه؟ و در تکوین چه جایگاهی داره؟آیا ارزش فوق تصوری که بر ولایت امیرالمومنین صلوات الله علیه گذاشته شده فقط به خاطر مقام تفصیلی است که دارند و در جلسات سلوک در ذیل اندیشه امام خمینی می فرمایید؟ ولایت چطور جایگاهی است که اگر کسی عابدترین و زاهدترین فرد هم باشه ولی اگر ولایت امیرالمومنین رو نداشته باشه مورد مواخذه قرار خواهد گرفت و اگر کسی لا ابالی ترین فرد باشه و شیعه باشه شاید این چنین نشه؟ سوال دیگرم هم این است که چرا ما باید نگران دیگران باشیم؟ چرا سلامتی و تندرستی و خوشحالی و خوش وقتی اون ها باید برای ما مهم باشه؟چرا باید به سیر بودن یا گرسنه یا خسته بودن نزدیکانمون اهمیت بدیم؟مهر و محبتی که یک مومن نسبت به دیگران باید داشته باشه چطور باید باشه؟ ایا به این اشکال خودش رو نشون می ده؟ آیا می شه گفت که محبتی که یک مادر نسبت به فرزندش داره غریزی هست و درواقع عمل الهی انجام نمی ده و خودش باید این محبت رو جهت دهی بده؟ ممنون موید باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: قرارگرفتن در ذیل ولایت انسان کامل، قرارگرفتن در پرتو شخصیت اوست و تمام ابعاد انسان را متعادل می‌کند و از آن‌جایی که علی«علیه‌السلام» به عنوان انسان معصوم با مقام باطنی قرآن کریم ارتباط دارند در جایگاه تفصیل قرآن می‌باشند و از آن‌جایی که جهت‌گیری انسان باید به سوی کامل‌شدن در مسیر انسانیت باشد اگر در ذیل ولایت انسان کامل قرار نگیرد جهت‌گیری او غلط است. به این جهت نگران دیگران هستیم که انسانیت ما اقتضا می‌کند و شریعت الهی نیز همان را متذکر می‌شود و با این کار از خودخواهی و تنگ‌نظری آزاد می‌شویم. همان‌طور که با بخشش به دیگران از بخل نجات می‌یابیم. در مورد قسمت سوم سؤال‌تان لازم است عنایت داشته باشید درست است شوق مادر به فرزندش و تلاش برای سلامتی او یک شوق الهی است ولی این‌طور نیست که مادران خودگذشتگی‌هایشان نسبت به فرزندانشان جبری باشد. آن‌ها نیز مثل همه مایلند شب را تا صبح استراحت کنند و گریه‌ی فرزندشان مزاحم خواب و استراحت‌شان نشود و از نظر عزیزی مجبور نیستند که از راحتی خود برای فرزندشان بزنند، بلکه مثل سایر کارهای بزرگ که انسان‌ها انجام می‌دهند آن‌ها نیز چنین می‌کنند، همان‌طور که یک مسلمان به حکم فطرت، خود را فدای اسلام می‌کند و از خودخواهی آزاد می‌شود. به جهت همین روحیه فداکارانه مادران است که آن ها درحین شیر دادن به فرزندشان از بسیاری از آلودگی های روحی آزادند.موفق باشید
23044
متن پرسش
باسمه تعالی استاد طاهرزاده سلام علیکم فیلم سخنرانی حجت الاسلام دکتر سید محسن میرباقری در مورد مرحوم مولوی (ره) را خدمتتان ارسال می کنم توسط آقای نظری متاسفانه ایشان گفته کتاب مولوی را کنار قرآن نگذارید و با انبر بگیرید لطفا گوش بدهید و نظرتان را اعلام کنید قبلا از بذل عنایت شما تشکر و قدردانی می نمایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان فرمایشات ایشان هستم. مقام معظم رهبرى «حفظه ‏الله ‏تعالى» در جلسه ‏اى كه با شعرا داشتند فرمودند: مثنوى همان طور كه مولوى مى‏ گويد: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين»[1] و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود.

 


[1] ( 1)- مقام معظم رهبرى« حفظه ‏الله‏ تعالى» در ديدار با شعراء در سال 1387- مولوى در ديباچه‏ ى دفتر اول مى‏ گويد: هذا كِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيقين

23008
متن پرسش
سلام استاد: این روایت جای دفاع و تامل دارد: «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما» (ترجمه: ای احمد اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمی‌کردم) از نظر معرفتی چگونه باید نگاه کرد؟ از نظر اهل علم الحدیث چگونه باید بررسی کرد تا مانع از فهم آن نشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اين روايت نظر به نبوت حضرت محمّد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و امامت حضرت علي «علیه‌السلام» دارد و به اعتبار نبوت حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و امامت حضرت علي «علیه‌السلام» ، هدف از خلقتِ حضرت محمّد و حضرت علي «علیه‌السلام»، حضرت فاطمه”علیها‌السلام»است، به عنوان ظهور بندگي كامل خدا. يعني حال كه هدف خلقت انسان‌ها، بندگي خداست و از طرفي هدف از خلق نبي «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به اعتبار نبوتش، و هدف از خلق امام به اعتبار امامتش، همه ‌و همه، ظهور آن بندگي است كه خداوند هدف خلقت انسان‌ها قرار داده است، و حال كه فاطمه‌زهرا «علیها‌السلام» مظهر بالفعل آن بندگي است كه نبوت و امامت براي ظهور آن پديد آمده‌اند، پس اگر نظر به فعليت كامل بندگي كه همان فاطمه‌زهرا «علیها‌السلام»است نبود، اصلاً خداوند نبوّت و امامتي را اراده نمي‌كرد و لذا است كه مي‌توان نتيجه گرفت فاطمه‌زهرا «علیها‌السلام» مظهر كامل بندگي است. بايد توجّه داشت كه اين روايت نمي‌خواهد مقام عبوديت پيامبر و علي «علیه‌السلام» را نفي كند، چراكه خداوند در توصيف رسول‌الله «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» صفت «عَبْدُهُ» را بر صفت «رَسُولُهُ» مقدم مي‌دارد و در واقع عبوديت محض رسول‌الله «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را تأييد كرده‌ است، ولي در پيامبرخدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عبوديت و نبوت و در علي «علیه‌السلام» عبوديت و امامت جمع است و چون خداوند در خلقت انسان‌ نظر به عبوديت او دارد و فاطمه‌زهرا «علیها‌السلام» نمونة صريح و روشن اين عبوديت است. روايت مي‌فرمايد: مقصدخلقتِ نبوّت و امامت، خلقت فاطمه‌‌زهرا «علیها‌السلام»است و در واقع فاطمه «علیها‌السلام» مظهر همان عبوديت پيامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است و محبت شديد پيامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به فاطمه‌زهرا «علیها‌السلام» در همين راستا است كه در آينه وجود فاطمه «علیها‌السلام» عبوديت خود را مي‌يابد و در عبوديت او مظهري از حقايق را مي‌بيند و لذا پيامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مي‌فرمايد: «فَاطِمَةُ حَوراءُ اِنْسِيَّةٌ، فَكُلَّما اَشْتَقْتُ اِلي رائِحَةِ‌‌الْجَنَّةِ، شَمَمْتُ رائِحَةَ اِبْنَتي فاطِمَةَ»؛[1] يعني فاطمه حوريه‌اي بشرگونه است، هر زمان مشتاق بوي بهشت مي‌شوم، دخترم فاطمه را مي‌بويم. در حديث ديگري مي‌فرمايند: «فَما قَبَّلْتُها قَطُّ اِلاّ وَجَدْتُ رائِحَةَ شَجَرَةِ طُوبي مِْنها»؛[2] يعني هرگز فاطمه را نمي‌بوسم، مگر اين‌كه بوي درخت طوبي را از او استشمام مي‌كنم. پس فاطمه‌زهرا «علیها‌السلام»مظهر جامعيت بهشت است و حضرت پيامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» وقتي مي‌خواهند به بهشت و شجرة طوبي منتقل شوند و از آن حقايق غيبي بهره گيرند، به فاطمه «علیها‌السلام» نظر مي‌كنند و او را مي‌بويند و ارادت به مقام فاطمه ‌زهرا «علیها‌السلام»و توجّه به مقام آن حضرت، قدرت چنين انتقالي را براي ما نيزدارد، البته در حدّ خودمان. توجه به اين‌گونه مقاماتِ حضرت‌زهرا «علیها‌السلام» مقدمه براي معرفت به آن حضرت خواهد شد و زمينة درك شب قدر مي‌شود. موفق باشید      

 


[1] - «بحارالانوار»، ج43، ص4.

[2] - «بحارالانوار»، ج43، ص6.

22740
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب و احترام: خانمی ۴۰ ساله هستم. بیش از ۲۰ سال است که برای رشد معنوی خودم برنامه‌ریزی می کنم. سعی کرده ام که اصولی را در این زمینه رعایت کنم از جمله شروع کردن با برنامه های سبک، گنجاندن تفریح در برنامه، داشتن مراقبه، هدفگذاری برای خودم، اولویت دادن به پرهیز از گناه و اولویت دادن به امر همسر داری و بچه داری. اما مشکل من این است که اولا هر برنامه ای پس از مدتی رها شده (گرچه که در ابتدای برنامه روحیه من خیلی خوب بوده و گمان می‌کردم که دیگر با این برنامه قدم به قدم به جایی که باید برسم خواهم رسید) ثانیا اینکه در کل هم از پیشرفت خود پس از ۲۰ سال راضی نیستم. حالا دیگر هر کاری می خواهم بکنم با خودم می گویم شاید این برنامه هم اصولی نیست و ایرادی دارد و آن طور که انتظار دارم من را قدم به قدم جلو نمی برد و نگرانم که عمرم با همین برنامه های دست و پا شکسته طی شود و به سرمنزل مقصود نرسم. یک کارشناس از مرکز پاسخگویی قم به من گفتند شما باید با استاد پیش بروید. لطفا راهنمایی کنید که چکار کنم؟ اشکال من چیست؟ آیا بدون استاد به جایی می رسم؟ خیلی افسرده و ناکامم از این همه شکست. وقتی صحبت مباحث اخلاقی می شود سینه ام سنگین می شود و حتی بغض می کنم. از وقتی که می گذارید بی نهایت سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به گفته‌ی آیت اللّه بهجت بپذیریم که در این زمانه «علم ما استاد ما است» باید سعی کنیم در کسب معارف حقه ورود بیشتری داشته باشیم. بنده روش «معرفت نفس» را از این جنس می‌دانم و پیشنهاد می‌کنم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را که هر دو بر روی سایت هست دنبال کنید. با این فرض که فراموش نکنید راهِ رجوع به حضرت حق، تنگ و تاریک نیست، گشوده و روشن است. چه شده است که می‌فرمایید با روبه‌روشدن با مباحث اخلاقی سینه‌تان تنگ می‌شود؟! مگر بنا نیست اخلاق، راهِ گشوده‌ی حضرت ربّ العالمین را در مقابل ما بگشاید؟ و نه باری بر دوش ما باشد.

آیت الله بهجت می فرمایند :ما یک زاهد داریم و یک عارف، زاهد که می گوییم مراد همین زهد خشک است، همان کسانی هستند که حافظ در اشعارش از اینها می‌نالد. آنهایی که اهل زهد خشک اند دنبال کثرت عمل هستند، هزار مرتبه این ذکر را بگویند، اینقدر نماز بخوانند، اینقدر حج، اینقدر ختم قرآن و ... دنبال این هستند. اما آن کسی که عارف است دنبال کیفیت عمل است،

موفق باشید

22481
متن پرسش
سلام استاد محترم: کسانی که شهید می شوند این مرگ اجل مسمی است یا اجل معلق؟ از آنجا که انسان کامل با اجل مسمی از دنیا می روند شهادت امام حسین علیه السلام چه نوع مرگی محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان گفت که آن مرگ، همان اجل مسمی است که آن را به بهترین نحو شکل داده‌اند. موفق باشید 

22192
متن پرسش
سلام خدمت استاد: ماهیت حد وجود است یعنی به نحوی ماهیات ظرف و گنجایش وجود هستند؟ با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ماهیات، محل درخشش وجودند و خودشان از خود، چیزی ندارند. موفق باشید

21446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
خصوصی! سلام و عرض ادب خدمت استاد ببخشید مزاحم شدم. شما در جواب سوال ۲۱۴۱۴ فرمودید عقاید تحقیقی است و تقلیدی نیست، و گویا این نظر همه مراج عظام می باشد. خب استاد مگر همه مردم متخصص در تحقیق دین می باشند؟ مگر همه مردم متوجه درک معنای حدیث می شوند؟ مگر همه مردم تونایی درک اسلام حقیقی را بصورت مستقیم دارند؟! استاد‌! همین آفات عدم رجوع مردم عادی و غیر متخصص به متفکرین اصیل اسلام جهت دریافت عقاید اصلی است که مشکلات و معضلات عقیدتی را بوجود آورده است. البته لازم به ذکر است حقیر بالتبع استادانم از جمله حضرتعالی اعتقاد و علاقه به فلسفه و عرفان دارم. در اهمیت این موضوع اخیرا (اوایل بهمن ماه ۹۶) حاج آقای کاشانی (مورخ و محقق) ۳ جلسه در دانشگاه امام صادق علیه السلام سخنرانی کردند، لینک را قرار می دهم. میشه نظرتونو بفرمایید. جلسه اول: http://www.hkashani.com/?p=8641 جلسه دوم: http://www.hkashani.com/?p=8642 جلسه سوم: http://www.hkashani.com/?p=8643
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از این‌که فرصت گوش‌دادنِ آن سخنرانی‌ها را ندارم، عذر می‌خواهم. اگر نکته‌ی خاصی در آن سخنان هست، همان را مرقوم بفرمایید تا نظرم را عرض کنم. ولی عنایت داشته باشید این‌که می‌فرمایند اصول‌دین تحقیقی است؛ یعنی هرکس با عقل خود به این باور برسد که آن اصول، قابل قبول است و خداوند چنین تواناییِ عقلی را به مردم داده است. موفق باشید

21302
متن پرسش
سلام و خدا قوت: بنده فردی هستم که همه نمازهایم را اول وقت به جامی آورم. هر روز قرآن می خوانم. مقید هم هستم. مداومت بر خواندن ادعیه و مخصوصا زیارت عاشورا هر روزه. اما به هم ریخته هستم. بی انگیزه ام. بی هدفم. روحیه و انگیزه فعالیت ندارم. متاسفانه هر چه نذر و دعا می کنم برای گشایش مشکلاتم وضع بدتر می شود و حداقل هیچ اتفاقی نمی افتد. به شدت کم آوردم. طاقتم تمام شده. کلا ناامید شدم. روشهای متفاوتی را تجربه کردم. اما فقط مسکن نهایت یک ماهه بوده! ظاهر موفق و شادی دارم. مداومت بر زیارت عاشورا دارم. معتقدم گشایش و هدایتم در دستان با کفایت حضرت اباعبدالله است. اما بعد سالها چله خواندن و مداومت بر خواندن عاشورا و رفتن به کربلا و حتی پیاده روی نتوانستم با امام ارتباط بگیرم و کسب فیض کنم. و از سردرگمی و بی انگیزگی هنوز رهایی نیافتم. اوضاعم پیچیده تر شده و بدتر اما بهتر نشده. اصلا نمی دانم چگونه بفهمم امام من را قبول کردن یا نه. کلا بهم ریخته و سردرگمم. گره هایی در زندگی دارم که گشایش ندارد. سالهاست نذر عاشورا انجام دادم و خواندم. نذری که هر کس با یک بار خواندن به گشایش می رسید اما من بعد از پنج سال خواندن، بی جواب و بلاتکلیفم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید کنار این عبادات، معارف خود را رشد دهید. زیرا در روایات، مکرر تأکید شده‌ است عبادات به اندازه‌ی عقل مردم پذیرفته و قبول می‌شود. یعنی هرآن‌چه ما در معارف الهی رشد کرده‌ باشیم، عبادات‌مان برایمان نتیجه‌بخش خواهد بود. به همین جهت به فرمایش آیت اللّه ملکی تبریزی شیطان در انجام عبادات خیلی سر به سر ما نمی‌گذارد ولی در تدبّر و تفکر نسبت به حقایق، تا می‌تواند مانع می‌شود. خوب است سری به کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

20788
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در کتاب آشتی با خدا، چنین گفته شده که انسان ممکن است از طریق ارتباط اصل «خود» با اصل «وجود» عالم، معارفی بر قلبش نازل شود که نه می داند آن را چگونه بگوید و نه می داند که آن حقیقت چقدر صحیح است. پس چگونه می توان متوجه شد که واقعا معارف بوده یا صرفاً توهمات باطل، که نظیر این مشتبه شدن ها را دیده ایم. (نظیر داستان همان شخص که به آقای قاضی مراجعه کرده بود و آقای قاضی ردش کرده بود و او به خیالش ذر نجف به محضر امام زمان رسیده بود) اصلاً مگر گفته نمی شود که معارف حضوری، خطا ناپذیر هستند؟ آیا این معارف غیر حضوری هستند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از کشف‌ها ممکن است آلوده به نفسانیتِ سالک باشد و به قول خواجه عبداللّه انصاری از رسومِ خلقی او ریشه گرفته باشد و به همین جهت باید هر کشفی را با کشف انسان‌های معصوم محک زد. موفق باشید

20563

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: 1.حمایت مرحوم فردید از رژیم پهلوی و حزب رستاخیر تا چه حد صحت دارد؟ 2. دسترسی به صوت یا فیلم از ایشان چگونه میسر است در اینترنت فقط یکی دو تا فیلم از ایشان بدست آوردم حضرتعالی نوار یا صوتی از ایشان دارید؟ اگر آری میسرست در اختیار قرار دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جایی که بنده اطلاع دارم ایشان با حضور در حزب رستاخیز، حرف‌های خودشان را زدند. و یکی از مشهورترین سخنان ایشان که توانست به گوش بقیه برسد، در روزنامه‌ی حزب رستاخیز بود، بیش از این را از شاگردهای ایشان باید پرسید. موفق باشید

20270
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: من دانشجوی اصفهانی دانشگاه شریف هستم که بنا بر دغدغه ای که داشته ام مزاحم استادم برای مشورت گیری شده ام. مسئله این است که بنده بحمدالله چند سال پیش که با بحث ها و کتب جناب عالی آشنا شدم نمی گویم همان مواقع و در شروع کار ولی به تدریج احساس کردم به لطف خدا دریچه های مهمی از معارف به قلب و زندگی ام باز شد. آرام آرام احساس خلأ نسبی بحث های معرفتی به نگاه حضوری و وجودی ای که شما به آن ها دارید، را در جو عمومی مذهبیون احساس کردم و این احساس موقعی شدید شد که وارد دانشگاه شدم و متوجه شدم فارغ از جماعتی که انقطاع از دین را افتخار خود می دانند، جماعت مذهبی و حزب اللهی و بسیجی و جوان جامعه هم به صورت عمومی انگار چنین رجوع حضوری به دین در حالت کلی ندارند. و این خلأیی بوده که فکر می کنم همین باعث شده که بنده آن طور که باید نتوانم با دوستان بسیجی و حزب اللهی اطراف خودم ارتباط برقرار کنم و بسیج دانشگاه را به منزله ی بچه ای تصور کنم که دوستش دارم اما ندانم چرا این بچه را وقتی بغل می کنم انگار لگد می زند و انگار تمایل دارد بعضی مواقع جوان بازی خود را ادامه دهد. (البته این هم بگویم که خدا را شاکر باید بود که بسیج این دانشگاه که بعداً نقش مهمی در تحویل مدیران سطح کلان مملکتی به جامعه دارد، انصافاً بسیج فعال و پیگیر و جریان سازی است ولی خب، این خلأها که وجود دارد به نظرم کار را برای آینده و عبور از موانع سخت می کند و به صرف کار زیاد نمی توان دلخوش بود) این خلأیی که عرض کردم و عدم رجوع حضوری و کاربردی و وجودی به دین، در حالت کلی فکر می کنم گریبان گیر کل جامعه ی ماست و همین موضوع است که به ما اجازه نداده دین داری و انقلابمان برایمان کار بدهد و امر امام زمان در جامعه محجور بماند و ما را به سمتی پیش برده که دلمان خوش باشد ما هم متدینیم. احساسم این است تنها راهی که پیش روی ماست برای نجات جامعه و منحرف نشدن مسیر انقلاب، بازگشت به همین عهد حضوری با دین است. نمی دانم چه بگویم؟ ولی شاید کتب عمده ی معارف اسلامی ما چنین سیر و سلوکی را جلوی مخاطبینشان نگذارند. من البته همه کتب اساتید بزرگ را که نخوانده ام ولی فکر می کنم بین حتی علمای اسلام هم در این مسئله انگار تفاوت وجود دارد. دانشگاه شریف با توجه به نقش مهمی که در راستای آینده کشور دارد اگر از این رجوع تهی باشد، بعید می دانم به زمان ظهور بتوانیم خیلی نزدیک بشویم، چرا که به نظر می آید جو عمومی مدیران فعلی مملکتی هم که بسیاری ایراد و اشکال به فکر و نوع نگاه و عملکردشان وارد می دانیم، در گذشته که خب لا مذهب نبوده اند! اتفاقاً انقلاب کردند، فعالیت کردند، احتمالاً بی خوابی کشیده اند و ... من نمی گویم این ها هیچ نبوده است بلکه اتفاقاً فعالیت برای انقلاب خودش یک سلوک است (نگاهی که بسیج الان هم دارد و ظاهراً آن را کافی هم می داند) اما عدم رجوع حضوری و لحظه به لحظه به دین و امر امام زمان در سلوک شخصی و معرفت نفسشان، باعث می شود که گاهی از انقلاب و دین و ... خواه یا ناخواه (روی این ناخواه هم تأکید دارم. چون ممکن است کسی در دلش مرض نداشته باشد اما سیری هم نداشته باشد و همین، موقعی او را از امر امام معصوم جدا کند و در دل مشهورات جامعه بیندازد) دکان بسازند، حالا هر منصبی هم که می خواهند داشته باشند. و همین دکان سازی ها و مصلحت اندیشی ها انقلاب ما را به این وضع دچار کرده! این کجا و آن کجا که همان طور که امام خمینی با سلوکی که داشتند بستری شدند که امر امام زمان از طریق ایشان به جامعه برسد، فرد فرد مسئولان کلان ممکلتی (لااقل تعداد خوبیشان، نه اقلیتشان) چنین باب هایی برای اراده ی الهی در زمین به خواست امام حی و حاضر بشوند. و این مسئله خب، هم فکر و شناخت درست از عالم می طلبد و هم کار و مجاهده ی شخصی و اجتماعی با همان نگاه حضوری که عرض کردم نه نگاه حصولی که پس از مدتی انسان را خسته و دل زده از طی طریق می کند. الغرض، چون که بنده خدا را شکر مباحث شما را در همین راستا یافتم و اینکه مباحث بعضاً بزرگ توحیدی از علمای مختلف مثل امام خمینی یا علامه طباطبایی یا آیت الله جوادی یا ... فکر می کنم در دستگاهی که شما به آن نظر دارید خوب می شود شیرین و عامه پسند به جامعه ارائه شود، می خواستم در خواست کنم با نظر خود شما تلاشی بکنیم که ان شاءالله باب این طور بحث ها (که متأسفانه فکر کنم کمی غریب واقع شده. حالا شاید در اصفهان بیشتر کار شده باشد اما فکر می کنم واقعاً شهرهای دیگر پتانسیلش را دارد) در دانشگاه باز بشود و شما اگر از شاگردان خصوصی خودتان کسی را سراغ دارید که هم صبر و حوصله ی سر و کله زدن با جماعت های مختلف دانشجو (تیپ های مختلف) را داشته باشد (با توجه به صبر و حوصله ای که مطالب حضوری شما هم می طلبد) هم قدرت انتقال مطالب حضوری و دلی را مثل خودتان داشته باشد هم بتواند وقت بگذارد (شاید یک روز در هفته برای جلسه یا ... نمی دانم!) در تهران (خودشان تهران باشند یا اینکه رفت و آمد کنند) ممنون می شوم اگر پیشنهاد و هماهنگ کنید. البته خود استاد صاحب نظر هستند اما به نظر می آید اگر شخصی که مطالب را ارائه می دهد کسوت لازم را در ظاهر نداشته باشد، در رابطه با اعتماد کردن افراد به ایشان و پیگیر شدن بحث ها دچار مشکل می شویم و ممکن است آخرش به جلسات خصوصی منجر شود. حتی بعضی (یا بسیاری) از مذهبیون هم به راحتی نمی توانند به کسی که کسوت لازم را ندارد اعتماد کنند و سیر خودشان را بر مبنای راه او تنظیم کنند. امید به اینکه جای خالی آزاد اندیشی و دوره های معرفت دینی در دانشگاه های ما پر شود و ان شاءالله شیطان روشنفکری که در اوایل ورود دانشجویان به دانشگاه بسیار به دست و پای آن ها می پیچد تا اینکه بی قید و فکرشان کند و کشور را بی آینده، آرام آرام به لطف و مدد الهی از بین برود. ممنون از استاد عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکته‌ی مهمی توجه نموده‌اید و حقیقتاً برای عبور از مفهوم به حقیقت و از ماهیت به وجود، باید بیش از آن‌که فکر شده است فکر کرد به‌خصوص که روح تشیع سراسر روحِ رجوع به حقیقت است. فکر می‌کنم با رجوع به حضرت امام و آثار ایشان بازخوانیِ لازم صورت گیرد و به همین جهت حضرت امام تفسیر سوره‌ی حمد را رسانه‌ای کردند. می‌ماند که آرام‌آرام متذکر شویم رفقای انقلابی اگر بخواهند به نتیجه‌ی لازم برسند و انقلاب را در بنیادی‌ترین نحوه‌ی حضور تاریخی‌اش بنگرند؛ باید خود را به نگاهِ وجودی که در آثار حضرت امام هست، منوّر کنند. در این رابطه بود که مقاله‌ی «انقلاب اسلامی، عبور از تمایز سوبژه و اُبژه» در انتقاد به آقای دکتر عبدالکریمی نوشته شد تا معلوم شود چگونه باید به انقلاب نظر شود تا بتوانیم جواب اشکالاتی که امثال آقای عبدالکریمی پیش می‌آورند را داده باشیم. می‌ماند آیا کسانی هستند که به تهران بیایند و در این رابطه کمک کنند، إن‌شاءاللّه پیش خواهد آمد. موفق باشید  

19631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: طاعات و عبادات قبول. می خواستم نظر شما را در مورد مساله ای بدونم، با توجه به مباحثی که در کتاب «آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شوند» مطرح کردید اگر شرایطی برای یک خانم پیش بیاد که از طرف یک نهاد انقلابی مثل سپاه پاسداران پیشنهاد استخدام در مجموعه فرهنگی داشته باشه و اون خانوم مبنای فکریش در کارهای فرهنگی بر طبق مبانی کتاب مڌکور باشه و توانمندی اجتماعی هم برای کار فرهنڱی عمیق داشته باشه آیا تکلیف بر قبول این پیشنهاده یا کمال زن در حضور کمتر در اجتماع هست؟ در صورتی که اگر قبول نکنه کسانی این پست را اشغال کنند که تفکر صحیح و دقیقی نسبت به مسایل اسلام و انقلاب ندارن. می خوام بدونم کمال این خانوم و صلاحش و تکلیفش نسبت به امام زمان (عج) و امام خامنه ای چیه؟ لطفا راهنماییم کنید. خدا بر توفیقات شما بیفزاید در شب قدر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» عرض شد بسیاری از فعالیت‌هایی که دیروز در خانه و قبیله انجام می‌شد و معنا نداشت زن وارد کوچه و بازار بشود، امروز اکثر آن فعالیت‌ها به صحنه‌ی جامعه آمده است و در این رابطه چه اشکال دارد که ما به صورت صحیح و برای فعالیت‌های فکری فرهنگی وارد نهاد ارزشمندی مثل سپاه بشویم. موفق باشید

19034
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار نیت کردم که ان شاءالله ماه رجب و شعبان را کامل روزه بگیرم و به ماه رمضان وصل کنم. اما متاسفانه بعضی مواقع احساس ضعف می کنم و گاها از انجام مطالعه ی درسی و بعضی از کارهای روزانه عقب می افتم و احساس خستگی و بیهوده بودن روزه می کنم. از طرفی می ترسم با انجام این نیت ماه مبارک رمضان را آن طور که باید با شوق و ذوق درک نکنم (البته نعوذ الله). از طرف دیگر نیت کردم ماه رجب و شعبان امسال را از دست ندهم و این دو ماه را (مراحل سیر و سلوک و تقویت خود راستین) مقدمه ای برای پرواز روح در ماه رمضان تعالی بدهم. استاد بزرگوار در این ماه عزیز خیلی دعایمان کنید، ان شاءالله حضرت حق شهادت را اجر دست گیری از ما جوانان برای تان رقم بزند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ان‌شاءاللّه دعایتان در حق این بنده‌ی حقیر مستجاب شود 2- کمی مقاومت کنید، إن‌شاءاللّه نفسِ شما روزه را خواهد شناخت و تسلیم شما خواهد شد. موفق باشید

18212

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد آیا درست است نظام اسلام با آن همه رافت و رحمت نسبت به اعتصاب غذای 60 روزه آرش صادقی و حال وخیم او کاری نکند؟ و این همه بهانه بدست دشمنان و تبلیغات آنها بدهد؟ در خبر ها آمده است مادر پیر او در یورش نیروها برای دستگیری او در خانه سکته کرده و جان باخته است. اگر این اخبار راست باشد اینها با اسلام همخوانی دارد؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما هم ادعای این شیاطین را قبول کرده‌اید؟!! به قول کارشناس بی‌بی‌سی، 60 روز اعتصاب غذا بیشتر یک شعار سیاسی است و مطمئن باشید نظام اسلامی اگر در مورد این جاسوسان کوتاه نیاید، متأسفانه قاطعیت لازم را به‌کار نمی‌برد. موفق باشید

در این مورد بد نیست گزارشی را که نظام قضائی از جرائم ایشان مطرح کرده است و اخیراً سایت «رجا نیوز» در معرض دید افراد قرار داده است را خدمتتان ارسال کنم:

17283
متن پرسش
سلام: طبق فرموده شما که باید به خدای این تاریخ رجوع کرد و ذیل آن قرار گرفت آیا در نمازمان هم با این خدا مانوس شویم تا گرفتار خدای ذهنی نشویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. اگر در مسیر رسالت تاریخی خود نسبت به انقلاب اسلامی قرار گیریم خود به خود آن خدایی که می‌توان با او مأنوس بود، ظهور می‌کند. موفق باشید

15372
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: با توجه به این که در بحث قیامت فرمودید: امثال ملاصدرا ها در این دنیا به قیامت رسیده اند یعنی شدند قیامت، آیا می شود در مورد انسانهای که شخصیت آنها فقط بدی است و جنبه خوبی ندارند تا برزخی داشته باشند و پاک شوند گفت که این ها هم تا مردن در قیامتند منتهی با اسم غضب روبه رو هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون هنوز چنین افرادی وجوهِ دنیایی دارند که مانع درک کامل جهنم است، عمق عذابی که در قیامت با آن روبه‌رو می‌شوند را نمی‌توانند حس کنند هرچند که نسبت به اهل ایمان، حقیقتاً در همین دنیا هم در جهنم به‌سر می‌برند. موفق باشید

14225
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد گرانقدر با توجه به اینکه مضامین دعا بالاتر از احادیث است. آیا موافقید باید وقت بیشتری برای خواندن دعاها گذاشت؟ آیا موافقید بیشتر باید شرح دعاها را مطالعه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید دعا را خوب درس گرفت که حداقل آن، رجوع به شرح‌ها می‌باشد و بعد از آن با اُنس طولانی با ادعیه، دل و قلب را روشن کرد که مسلّم این راه، بهترین راه برای اُنس با حقیقت است. موفق باشید

12886
متن پرسش
با سلام: بنده سه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» و «آشتی با خدا» را مطالعه کرده ام اما از آنجایی که باید درس های معرفتی را پیش یک استاد تمام فرا گرفت هنوز نمی توانم شما را به عنوان یک استاد تمام قبول داشته باشم. این مطالب را تنها از روی صداقت برای شما نوشتم و امیدوارم با بیشتر شناختن شما بتوانم از مطالب و علم شما بهره کافی را ببرم. استاد محترم لطفا خودتان را بیشتر به بنده بشناسانید. والسلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این معارف را در حدّ یک معلم مطرح می‌کنم و معتقدم بنا به قول حضرت آیت اللّه بهجت، زمانه زمانه‌ای است که «علم تو استاد توست». پیشنهاد می‌کنم به جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

10649
متن پرسش
سلام علیکم: نظر شما درباره ی آقای دکتر کریم مجتهدی چیست؟ و چرا با وجود درج ایمیل، جواب سوالات به آن ارسال نمی شود و فقط بر روی سایت قرار می گیرد؟ لازم به ذکر است که جواب سوالات قبلم را از طریق همین ایمیل از شما دریافت نمودم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- جناب آقای دکتر کریم مجتهدی یکی از ذخیره‌های ارزشمند تفکر فلسفی هستند 2- اگر ایمیل را در سوال خود بگذارید بنابر آن است که آن سؤال به ایمیل شما فرستاده شود و اگر برای دیگر کاربران محترم هم مفید بود، در معرض دید آن‌ها قرار می‌گیرد. موفق باشید
نمایش چاپی