بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1417

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی، چند سوال دارم که خواهش می کنم به طور کامل پاسخ دهید.1- فلسفه عزاداری برای امام حسین چیست؟چرا ما برای امام حسین گریه می کنیم و اصلا چه لزومی دارد که برای انسانی که1400 سال پیش شهید شده گریه کنیم؟2-چرا ما به ابعاد دیگر حادثه کربلا در ماه محرم نمی پردازیم و فقط یه گریه ومرثیه خوانی و عزاداری اکتفا می کنیم؟ 3- ایا ما واقعا برای امام حسین گریه می کنیم یا برای خودمان؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در صفحه اول سایت بحثی تحت عنوان «جایگاه اشک بر حسین(ع) » هست شاید با مطالعه آن بتواند جواب خود را اخذ کنید. موفق باشید
1397

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام ، آیا حضور خانم ها بیرون از منزل اگر به منظور تعلیم و تعلم باشد ، و تا حد امکان سعی شود موازین شرعی رعایت شود ، ا نظر اسلام مشکلی دارد؟ مگر قول پیامبر ص نیست که کسب علم بر هر زن و مرد مسلمان واجب است ، پس چرا برخی آقایان مذهبی نمی پذیرند که همسرانشان در محیط خارج از خانه فعالیت داشته باشند؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: این آقایان مذهبی که شما می‌گویید هنوز متوجه این زمان نشده‌اند و پیشنهاد می‌کنم صفحه‌ی 4 وصیت‌نامه‌ی حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» را در مورد زنان بخوانید. بنده در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی با خواندن نظرات شما در مورد نقل قولی خاص ،احساس می کنم که منظور فرد این طوری که شما می فرمایید نیست .یعنی نقل قولی که از شخصی میفرمایید و بعد هم مطرح می کنید که مقصود شخص گوینده اینست از نظر من مناسب نیست و فرد مورد نظر نمی خواسته حرفی رو بزند که شما می فرمایید و گاهی این موضوع ذهن مرا مشغول می کند چون از طرفی نیاز به ادامه ی مباحث رو احساس می کنم و از طرفی نمی تونم خودم را راضی کنم حرفی رو بپذیرم که به نظرم اصلا مقصود گوینده نبوده و در نتیجه نمی توان به نتیجه ای که شما در نظر دارید برسم .خواهشمندم مرا راهنمایی بفرمایید.آیا نظرات شما در مورد این نوع نقل قولها را می توان علی رغم این که با برداشت من مخالف است را بپذیرم؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: همیشه عنایت داشته باشید که «در مثال مناقشه نیست» یعنی ممکن است همین‌طور که خودتان می‌فرمایید آن مثال برای شما قابل قبول نباشد و لذا از آن می‌گذرید و نظر خود را به بحث اصلی معطوف می‌دارید، اگر آن بحث اصلی دلائل قانع‌کننده‌ای داشت می‌پذیرید و از تقسیم مباحث به محکم و متشابه غفلت نکنید، بالاخره محکمات یک سخن باید مورد توجه قرار گیرد و نه متشابهات آن. موفق باشید
25726

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: دو سوال دارم که فکر کنم به گونه ای با هم ارتباط دارند اول اینکه در قرآن سه گونه اندیشدن داریم تفکر، تعقل، تدبر. تفاوت هر یک در چیست؟ (همه را به اندیشیدن ترجمه کرده اند)؟ و سوال دوم اینکه تفاوت قلب، صدر، فواد، چیست؟ استاد عزیز برای سوال خودم پاسخی دارم که در ذیل می آورم منت می گذارید اگر صلاح بدانید تصحیح بفرمایید. تفکر اندیشیدن بدون تزکیه نفس ولی تعقل اندیشدن همراه با تزکیه نفس است انسان در ابتدا با فطرت پاکش می اندیشد و می فهمد با تزکیه از عقل اش بهتر بهره می برد و اینگونه اندیشیدن در قرآن شاید تعقل نامیده می شود. حدیثی از امام علی (ع) که می فرماید: «من لم یهذب نفسه لم ینتفع بالعقل» یعنی هرکس خود را تزکیه نکند از عقل اش بهره نمی برد. تزکیه سبب حضور قلب و ارتباط با عوالم عالیه می شود و از این طریق عقل نوری می گیرد که بهتر می فهمد پس یک رابطه ای بین عقل و قلب که با تزکیه بدست می آید وجود دارد که آن درست فهمیدن و درست اندیشیدن از طریق قلب مطرح می شود و شاید قلوب یعقلون (قلوبی که با آن بیندیشند) در آیه ۴۶ حج معنا پیدا می کند. عقل مثل ماشین حساب می ماند که سازنده بمب اتمی در محاسباتش برای کشتن مردم از آن استفاده می کند یا برای ساخت وسیله مفید برای نیازمندان نیز بکار می رود. اگر عقل را در راستای دنیا طلبی صرف بکار ببریم در همان راستا اندیشه می کند ولی اگر به قلب هم میدان بدهیم می توانیم با عقل مفاهیم معنوی را خوب استدلال کرده و بفهمیم. اما قلب کار مهم دیگری نیز می کند که از عهده عقل ساخته نیست و آن درک و رسیدن به آن مفاهیم است و شما در کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود بخوبی تشریح کردید مثلا بوی گل که اصلا با عقل نمی توان فهمید یا شادی که عقل نمی فهمد ولی قلب توان درک آن را دارد یعنی از خدا دانی به خداداری رسیدن است. به‌عبارتی با تفکر به اسلام می رسیم و با تعقل به ایمان. و تدبر یعنی باطن هرچیزی را با اندیشه پی بردن است. اما هر یک از تعابیر دل ویژگی قلب را بیان می کند دل را از این لحاظ قلب گویند که دائم در حال دگرگونی و تقلب است. فواد گفته می شود که محل حب، بغض، خوف، رجا، اظطراب است. صدر گفته می شود که شاید مهمترین بعد وجودی نفس است یعنی قلب در صدر ابعاد وجودی نفس است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه بسیار خوبی در این نوشتار مطرح فرموده‌اید. با این‌همه عنایت داشته باشید که بعضاً از خود جمله یا آیه و روایت می‌توان فهمید با به‌کاربردنِ هر کدام از این واژه‌ها، گوینده به کجا اشاره دارد. بعضاً حتی «تفکر» بالاتر از «تعقل» به‌کار می‌آید آن‌جایی که به پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرماید: «لتبیّن للنّاس ما نُزل الیهم لعلهم یتفکرون» تفکر در این‌جا یعنی توجه به ابعاد روحانی که خداوند در جان افراد نازل کرده. در هر حال نکات خوبی را مطرح کرده‌اید. موفق باشید

23088

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: فرمودید هزار سال پیش به خاطر شرایط زندگی ائمه می فرمودند سزاوار نیست زن از خانه بیرون بیاید. ولی حالا اگر کسی از همین قضیه استفاده کند و بگوید بله طبق همین قاعده چادر و حجاب بخاطر شرایط آن دوران بوده و حالا لازم نیست، یا بگوید این که سفارش شده بعد از نماز عشا باید خوابید مربوط به شرایط آن دوران بوده و امثال اینها. چطور باید مرز بین اینها رو مشخص کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دین به خودی خود مشخص می‌کند کدام نکات ضروری دین است و کدام نکات، بر اساسِ شرایط به آن شکل گفته می‌شود و به همین جهت به اصطلاح می‌گوییم در بعضی امور دین، رخصت داده است مثل آن‌که حجاب را واجب می‌کند و در سوره‌ی نور بر آن تأکید می‌نماید. ولی این‌که شکل آن پوشش چگونه باشد بستگی به شرایط افراد و شرایط زمانه دارد. موفق باشید

22772
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی و تشکر فراوان از اینکه وقت می گذارید و سوالات ما را پاسخ می دهید: چند وقت پیش مطلب مستندی در مورد یکی از جنایات بشر در حق همنوع خودش شنیدم که تا کنون هنوز به حال عادی برنگشته ام. آنقدر حالم را دگرگون می کند که نمی توانم در موردش توضیح بدهم. فقط عنوان آن را می گویم که «عروسکهای جنسی لولیتا» است. و استغفرالله از افکاری که در ذهنم گذشت ولی نوع انسان در نظرم بی ارزش شد. یک شب باز هم در فکر آن مسئله فرو رفتم و خیلی گریه کردم و مثل کودکی که دلیل کارهای مادر یا پدرش را نمی فهمد و بیقراری می کند من هم به خدا گله کردم که خدایا چرا تو اجازه دادی چنین انسان پستی به اهداف شوم خود برسد؟ چرا اصلا بشر را خلق کردی که بخواهد چنین جنایات هولناکی انجام دهد؟ همه وارستگی ها و جلوه های فرشته گونه اولیا خدا که تاکنون شنیده بودم در یک کفه ترازو می گذاشتم و این جنایت را در کفه دیگر و می دیدم که این خیلی سنگین تر است. از بیقراری رو به قرآن آوردم و اتفاقا آیات مربوط به خلقت انسان آمد و همین سوال بود که ملائکه در ابتدا مطرح کردند. و بعد قضیه «علّم الآدم الاسما» و اینکه به آدم علم همه چیز داده شد و تفسیرش را هم خواندم که علم همه چیز از دره ها و کوهها گرفته تا حتی قالیچه زیر پای امام (ع). اما استاد عزیز من قانع نشدم. مگر در یک نگاه کلی علم بدون انسانیت و اخلاق ارزش دارد؟ آیا اینکه فرضا من به عنوان یک انسان عالم به همه علوم دنیا از هر نوعش شوم و یک نفر هم نوع من چنین جنایاتی انجام دهد جمع ما و نوع ما به عنوان بشر اصلا ارزش وجود داریم؟ استاد بزرگوار بنده می دانم که قطعا و یقینا هر چه خدا انجام بدهد حق است و فکر من کوتاه است اگر آن را درک نمی کنم اما از شما می خواهم کمکم کنید و آگاهم کنید تا از طرفی با دانستن اینکه بشر چرا ارزش وجود داشت دلم آرام بگیرد و از طرفی هم در مورد آن علم و اسما که بشر را با وجود همه جنایاتش لایق وجود کرد بیشتر بدانم و بفهمم که چیست و سعی کنم آن را در خودم بیابم و پرورش دهم؟ باز هم ممنون از پاسخگویی شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً این شعر را در نظر دارید که:

 «آدميزاده طرفه معجوني است

کز فرشته سرشته و ز حيوان

گر کند ميل اين بود کم از اين

ور کند ميل آن شود به از آن»

روی این موضوع فکر کنید که خداوند با اذن‌دادنِ به این انسان‌ها که تا این اندازه رذالت خود را نشان دهند، ما را متذکر چه امری می‌کند. آن‌کس که قربانی این جنایت می‌شود یک بحث است که چه حکمتی بین او و خدا در کار بوده، و یک بحث در آن است که اگر بشر قدرت و تکنیکش رشد کند ولی در دینداری به عمق لازم نرسد و خود را از دین مستغنی بداند کارش به کجاها می‌کشد. پس ما باید در دینداریِ راستین که همان تقوا است جایگاه خود را تعیین کنیم وگرنه فردا از دست ما همان جاری می‌شود که از دست این افراد جاری شد. موفق باشید

22470

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار ان شا،الله سایه امثال شما از سرمان کم نشود. ۱. سوالی که دارم اینه که آیا درسته که بگیم هر خالقی هرچیزی رو از جنس خودش خلق میکنه، مثلا اگر ما در ذهنمان یک صندلی خلق کنیم آن صندلی از ذهن ما جدا نیس و از جنس ذهن ما هست؟ یعنی الان ما و خدا از یک جنسیم و ما خداییم؟ یا به گونه ای تجلی خدا هستیم؟ و حدیث «ان الله قریب من حبل الورید» را به اینطور معنا کنیم که ما و خدا یکی هسیم. ۲. سوال دیگری که وجود دارد این هست که آیا ما قبل از تولد و ورود به دنیا ظرفیتی کسب کرده ایم که با توجه به آن وارد دنیا می شویم؟ مثلا ائمه و معصومین چنان ظرفیتی کسب کردند که در این دنیا بتوانند معصوم شوند، و ما ها با توجه به آن ظرفیت ها در چنین خانواده و شرایطی وارد دنیا می شویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خداوند وجود مطلق است و وجود ما از وجود اوست و از این جهت همجنس هستیم. ولی هیچ‌وقت مخلوق در حکم خالق نمی‌باشد. 2- ما قبل از این دنیا هم با انتخابی که در ذات هر انسان هست از خدا تقاضایی کرده‌ایم در رابطه با نحوه‌ی خلقت خود و خداوند هم مطابق سمیع و خبیربودنش جواب تقاضای ما را داده است و آن انتخاب، هنوز هم می‌تواند به شکل‌های مختلف ادامه داشته باشد. موفق باشید

22196
متن پرسش
سلام خدمت استاد ارجمند: طاعات و عبادات‌تان قبول باشه. خدمت‌تان سوالی داشتم؛ اینکه این حال خوش معنوی که در ماه مبارک نصیب آدمی می‌شود و این حس و حالی که برای عبادت پیدا می‌کند که آن را وام‌دار روزه و ماه رمضان هستیم، حال که ماه رمضان در حال تمام شدن هست چگونه حفظ کنیم؟ چگونه این حال خوش را برای خود در بعد از رمضان که نه روزه هست و نه این وقت خاص ماه مبارک حفظ کنیم؟ از الان که هنوز یک هفته دیگر از این ماه عزیز باقی است استرس تمام شدنش را گرفته‌ام و دوست ندارم که تمام شود، احساس می‌کنم تمام زندگی‌ام در این ماه خلاصه شده و با تمام شدن آن من هم دو باره می‌میرم. حس وقتی را دارم که قرار است از زیارت حرم ائمه به خانه برگردم. واقعا نمی‌دانم چه کنم کلافه و سردرگم هستم لطفا راهنمایی بفرمایید که چگونه این حس را حفظ کنم یا چه چیزی را جای‌گزین روزه و ماه رمضان کنم؟ دلیل اینکه این درخواست را از شما دارم فقط به خاطر این است که این حس با توجهی که کتاب شما به من داد به وجود آمده است و اطمینان دارم که کسی که می‌تواند این حس را در قالب کتاب منتقل کند می‌تواند راه کار حفظ آن را هم بگوید. کتاب «رمضان دریچه رویت»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ماه رمضان افق را می‌گشایند تا عزمی برای همه‌ی طول زندگی در ما ایجاد شود و در راستای آن افق، زندگی خود را شکل دهیم.

سعی کنید برنامه‌ای برای خود بریزید که در روح و روان خود نگهبان حالی باشید که به سراغ شما آمده است. معلوم است که از این جهت می‌گویند: «کز بهشت آدم، به یک تقصیر بیرون می‌کنند». موضوع، گناه‌کردن نیست بلکه موضوع، در کوتاهی‌های ما است با یک غضب بی‌جا، با یک غیبت.

مطالعه‌ی کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» باید بد نباشد. در ضمن بر روی سه روز روزه‌داری در ماه هم فکر کنید که مثل روزه‌داری در کلّ سال است. موفق باشید 

20161
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض خسته نباشید. می خواستم کسب اجازه کنم که آیا می تونیم در مجلات و هفته نامه از مطالب شما استفاده کنیم. مثلا در اعیاد و یا مناسبت های مختلف.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه نمی‌خواهد! به همین جهت که رفقا بتوانند مطالب را گزینش کنند فایلِ «ورد» آن را نیز در اختیار عزیزان گذاشته‌ایم. موفق باشید

20129
متن پرسش
سلام استاد: 1. سوالی که داشتم این است که: آیا غرب به دلیل تعارض علم جدید با دین، دین را کنار گذاشت یا اول دین را کنار گذاشت و بعد به علم جدید رسید؟ یا اول یک سری از آن ها دین را کنار گذاشتند و محور را نفس اماره ی خود گرفتند و طبق این نیاز به ارضای امیال بی نهایت پیدا کردند و در پاسخ گویی به این نیاز علم جدید که بهتر بگوییم فن را به وجود آوردند که زرق و برق و کشش این فن و حاصل آن که تکنیک است همه ی جامعه ی آن جا را به خود جلب کرد و فرهنگ پشت این تکنیک و به اصطلاح علم یعنی ارضای نفس اماره روی همه ی مردم آن جوامع اثر گذاشت که کاملا این فرهنگ با دین متعارض است و از این جا تعارض بین علم و دین ایجاد شد و دین به کنار رفت؟ یا این که چون دین آن ها تحریفی بود و ضد عقل بود با علم جدید تعارض پیدا کرد و اگر در جامعه ی مسلمین بود تعارضی بین دین و علم به وجود نمی آمد؟ 2. یک سوال دیگر که داشتم این که در مورد تاریخ تمدن غرب و فلسفه غرب چه کتابی بخوانم؟ 3. به ترتیب کتاب های: گزينش تكنولوژي از دريچه‌ی بينش توحیدي، «خطر مادی‌شدن دین»، «علل تزلزل تمدن غرب»، «فرهنگ مدرنيته و تَوهّم» را خواندم اگر بخواهم بیشتر در مورد غرب شناسی کار کنم چه کتاب هایی را مطالعه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعد از رنسانس و برای آزادشدن از قرون وسطی، روحیه‌ای تاریخی در مردم غرب پیدا شد که حاصل آن نظر به طبیعت بود و در اختیارگرفتنِ طبیعت. و در راستای چنین روحیه‌ای جایگاه دین به‌خصوص که دینی فردی به نام مسیحیت در صحنه بود، در امور شخصی قرار گرفت و بدین لحاظ می‌توان علت سکولارشدنِ شخصیت انسانِ غربی را مدّ نظر قرار داد 2- مباحث فلسفه‌ی غرب که اساتید در سایت «روزگارِ نو» بدان پرداخته‌اند، مطالب مفیدی در اختیار شما می‌گذارد. از آن حساس‌تر کتاب‌های آقای دکتر داوری است که می‌تواند کمک کند. موفق باشید

18383

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت: استاد ارجمند بیش از پانزده سال است از طلاب قم هستم. در فضای مجازی قصد انتشار مطالبی در موارد ذیل می باشم: ۱. نمونه های عینی کارآمدی انقلاب اسلامی (حکومت دینی): بیداری دینی و معنوی بشر معاصر ایجاد روحیه مقاومت و خودباوری به چالش کشیدن نگاه سکولاریستی استکبار ستیزی گسترش جنبش های عدالت خواهانه پیوند حکومت و مردم ارتقاء جایگاه ایران در منطقه و جهان و..... ۲. نمونه های عینی کارآمدی ولایت فقیه: در شکل گیری انقلاب دفاع مقدس رشد علمی و سازندگی کشور عبور از بحرانها و شکست توطئه ها حفظ ارزش ها و آرمان های انقلاب ایجاد وحدت نقش ولایت فقیه از زبان دشمنان و... این کار با هماهنگی حوزه علمه هست. صفحه شخصی من در فضای مجازی (گوگل پلاسم) امسال بیش از یک میلیون بازدید گننده داشته است. لطفا از آثارتان منابع معرفی شود، کتاب، جزوه و... سپاس بی نهایت از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1س از کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» که موارد عینیِ مشخصی را می‌توانید از آن استخراج کنید؛ به شرح صوتی مقدمه‌ی کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» بپردازید. فکر می‌کنم نکاتی را بتوانید از آن به‌دست آوردید. موفق باشید

16293
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد در رابطه با بدن بودن جسم برای انسان حکما فرمایشاتی دارند که جسمیت بدن و بدن بودن بدن را از هم تفکیک می کنند و جسم را متعلق به عالم ماده و خاک می دانند و معاد جسمانی را در مورد بدن مطرح می کنند. سوال من اینجاست که آیا بدن بودن بدن همان حیثیت تجلی و اضافه اشراقی نفس است به بیان دیگر به همان تجلی نفس بدن می گویند یا جسم را ازین نظر که مورد اشراق نفس قرار می گیرد مصداق مفهوم بدن است؟ به نظر می آید بدن تنها بر همان حیثیت اشراقی نفس بر جسم اطلاق می شود که همان بدن مثالی است این طور نیست؟ و گرنه جسم اصلا مصداق مفهوم بدن بودن نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است و معاد جسمانی هم به همین معنا است. در این رابطه در جزوه‌ی «چگونگی بدن اُخروی» عرایضی شده است. موفق باشید

15852

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با عرض پوزش جواب سوال 15837 گمان می کنم جواب اشتباهی به سوال باشه یا جواب اصلا مرا قانع نکرد. اضافه کنم ایا ایجاد شبکه ملی اطلاعات می تواند اقدامی مناسب جهت عبور از تمدن غرب باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم شبکه‌ی ملی اطلاعات، یکی از ضروری‌ترین نیازهای یک کشور است و کارهایی هم در حال انجام است. عرض بنده آن بود که در حال حاضر می‌توانیم در شبکه‌های مجازی نیز بر اساس اهداف خود تصرف کنیم، هرچند که این بهترین کار نیست بلکه «اکل میته» است. موفق باشید

15544

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحم الرحیم با سلام: تقریبا همه ی افرادی که بنده با آنها ارتباط نزدیکی دارم اگر از آنها سوال کنید که هدفتان از زندگی چیست، هر کاری هم که بکنید بعدش می میرید و با لاشه ی حیوان هیچ تفاوت خاصی نداری، اکثرا طفره می روند و به نوعی می فهمانند که این موضوع اصلا دغدغه ی آنها نیست؛ دسته ای هم که انقلابی هستند جوابهای کلیشه ای می دهند ولی خودشان هم نمی دانند چه می گویند و در انتها و پس از کش و قوس های فراوان به گروه اول می پیوندند. یکی از این دوستان شما را معرفی کرده و خواستند موضوع را با شما در میان بگذارم. حالا من از جنابعالی می پرسم که هدفتان از زندگی چیست؟ چرا این هدف را انتخاب کردید؟ و مسیر رسیدن به هدف (واضح نه کلیشه ای) چگونه است؟ با تشکر یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انسانی باید به طور جدّی در این موضوع فکر کند و این موضوع، چیزی نیست که در حدّ یک سؤال و جواب بگنجد. عرایضی در سه جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» شده است. بنده با این نوع نگاه به زندگی که در آن‌جا عرض شده است، زندگی می‌کنم. موفق باشید

15516

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز استاد بزرگوار: بعضا افرادی هستند که مرگ را تجربه کرده و در حالت کما و یقضه و حتی مرگ گویا شاهد تونل نور هستن و بعد از بهبود و بازگشت از مرگ متفقا دم از عبور کردن و دیدن تونل نور می زنن. لطفا راهنمابی بفرمایین. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این افراد با صورت‌هایی که به جهت شرایط بدنی‌شان، خیالاتشان می‌سازد، روبه‌رو هستند. موفق باشید

15249
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و ارجمند در چهل حدیث امام خمینی (قدس سره الشریف) آمده: بخاطر یک رذیله اخلاقی انسان در برزخ برای پاک شدن این رذیله باید صدها سال اخروی فشارها و عذاب ها را تحمل کند. چرا خدای رحمان برای پاک کردن یک رذیله باید یک نفر را اینقدر دچار عذاب کند؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: رذیله‌ای که حضرت امام می‌فرمایند، غیر از یک گناهی است که انسان مرتکب شود و سپس تکرار نکند. منظور، ملکه‌ی اخلاقی است که با اعمال منفی برای انسان پیش آید. موفق

14743
متن پرسش
سلام و ادب: قصد مزاحمت یا پرسیدن سوال بی جهت ندارم اگر در جایی اشاره شده بفرمایید مراجعه می کنم. ضمن عذر خواهی مجدد، منظور حضرت عالی از «روزه صحیح و مرتب» که فرموده بودید در برکنار شدن حجابها بسیار اثر گذار است چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در متن دین روشن است که اولاً: انگیزه‌ی روزه باید قرب الهی باشد و نه چیز دیگر و همین موجب رفع حجاب است تا آن‌جایی که حضرت حق در این فضا است که می‌فرماید: «انّی قریب». ثانیاً: طیِ برنامه‌ای مثل روزه‌های 5شنبه‌ی اول ماه و چهارشنبه‌ی وسط ماه و 5شنبه‌ی آخر ماه قمری و یا هر دوشنبه در هفته برنامه به طور مرتب شکل گیرد. موفق باشید

14344
متن پرسش
سلام علیکم: چرا برخی افراد بر کفر خود با وجود دلایل مبرهن و شفاف پافشاری می کنند و زیر بار حرف حق نمی روند؟ مگر عقل آنها همانند عقل ما نمی تواند حقایق را درک کند و به یقین برسد؟ چه مشکلی در درون آنها وجود دارد که بر روی کفر خود پافشاری می کنند و حتی تبلیغ هم می کنند و فکر می کنند حق با آنهاست؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید چون این نوع افراد میل به گناه دارند، حق را نمی‌پذیرند وگرنه حق روشن است. می‌فرماید: «بَلْ يُريدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ» قیامت/ (5) بلکه انسان اراده کرده است تا در آینده‌ای که در زندگی دنیایی در پیش دارد، به فجور و گناه ادامه دهد. موفق باشید

12577

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: اینکه پیامبر عزیز اسلام نور اشراقی کل را دارند ولی مکلف هستند با مردم بر اساس اعمال ظاهری شان برخورد کنند قبول. ولی چرا برخی افرادی که می دانند ذاتشان چیست را تا مقامات بالا در حکومت اسلامی اجازه می دادند رشد کنند؟؟ اینکه مجازات بر اساس علم باطنی خود نمی کنند درست. چرا دیگر پست می دادند؟ چرا اجازه رشد مدیریتی می دادند؟ مسلم وقتی پیامبر (س) رحلت کردند آن نفرات شورای انتخاب خلیفه حتما در جایگاههای بالای حکومتی بودند که حجت خدا را توانستند کنار گذارند. همین قضیه برای حضرت امام خمینی هم صادق است. واقعا چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در هرحال مطابق وظیفه‌ی اسلامی و سنت خداوند تنها می‌توانیم متذکر انسان‌ها باشیم که از طریق دین بهترین را انتخاب کنند، نه آن‌که برای آن‌ها انتخاب کنیم. تنها در این راستا است که رشد تاریخی شکل می‌گیرد. یعنی همین کاری که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» انجام دادند تا مردم از یک طرف متوجه‌ی شخصیت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» شوند و از طرفی در بیعت‌کردن با حضرت آزاد باشند. موفق باشید

12206
متن پرسش
سلام استاد: فرمودید مصباح الهدایه تذکره و در مسیر رویت حقایق با قلب اگه استدلال بیاریم موضوع به حجاب میره در این مسیر چطوری بفهمیم چیزی که حس می کنیم رویت حقیقت به وسیله قلبه یا القای شیطان در خیالمون؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک ما در همه‌جا شریعت الهی است، اگر در این فضا آن‌چه قلب حسّ کرد موجب تعظیم ربّ و شدت عبودیت شما شد می‌توان به آن حالت امیدوار بود. موفق باشید

9689

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: می خواستم سوال کنم روایت امام سجاد (ع) که مربوط به فضیلت نماز غفیله است (که نقل شده یزید از ایشان سوال کرد می خواهم توبه کنم و امام فرمودند 2 رکعت نماز غفیله بخوان توبه ات قبول است) معتبر است ؟ و سند آن؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده شنیده‌ام ولی در جریان صحت و سقم آن نیستم. موفق باشید
9489
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: میخواستم بدانم این همه نفرین در دعای علقمه (حدود یک صفحه را) در موقع خواندن به چه کسی است و چه کسی را باید در نظر بیاوریم اللهم من ارادنی فارده... اللهم اشغله بفقر لا تجبره و ببلا لاتستره... و ادخل علیه فی جمیع ذلک السقم ولا تشفه... و آیا می توان شیطان را در نظر بیاورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان در مظاهرش شیطان است. بحث تقابل دو تمدن است، تمدن اُموی با همه‌ی لوازمش و تمدن توحیدی با همه‌ی لوازمش، از خدا می‌خواهید تمام ابعاد تمدن کفر و شرک را از حیات فعّال متوقف فرماید. موفق باشید
8432
متن پرسش
سلام. منظور از اینکه وقتی امام زمان می آید برای همه آشناست چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چون انسان کامل صورت نهایی و شخصیت آرمانی هرکسی است که به دنبال کمال انسانی‌اش می‌باشد. موفق باشید
8408
متن پرسش
سلام علیکم . استاد دنبال چند تا دستور دینی میگردم که امروزه در علم هم اثبات شده باشد. مثلا اگر معصوم فرموده است اینگونه رفتار را داشته باشید علم امروز هم این را تایید کرده است . در سخنرانی عنوان بصری اتان شنیده بودم که این کار را نمیپسندید و بند ه هم با شما هم عقید هستم و این جفای به سخن معصوم است ولی متن دقیق حرف اتان یادم رفته است . در ابتدا میشود بفرمایید که چرا این کار را نمی پسندید و دوم اینکه اگر از این احادیثی که علم آن را اثبات کرده است بخواهیم شما میتوانید کمکمان کنید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عرض کرده‌ام در رجوع به حکم خدا و سخن معصوم، وجه عبودیت و اطاعت خود را به میان می‌آوریم ولی اگر به جهت آن‌که علم گفته است عمل کنیم وجه مفیدبودن و مضرّبودن در میان می‌آید و نظر به جنبه‌های مادی و روانشناسانه‌ی انسان مدّ نظر قرار می‌گیرد. آری اشکال ندارد برای ابتدای کار یک جوان که متوجه شود سخنان و راه‌کارهای دینی مخالف علم نیست ولی بعداً باید متوجه رویکردی شود که دین مدّ نظر قرار می‌دهد. در مورد قسمت دوم سؤال‌تان باید موردی بحث کرد. موفق باشید
8010
متن پرسش
سلام علیکم-ببخشید این دور منطقی نیست که شورای نگهبان کاندیداهای خبرگان را تایید میکنندوخود اعضای شورای نگهبان را هم رهبری تایید میکند وهمین خبرگان،دوباره رهبری را تایید میکنند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: لازمه‌ی دور آن است که موضوع در قضیه ثابت و واحد باشد مثل آن‌که بگوییم A را B ایجاد می‌کند و همان B به خودی‌خود A را ایجاد نماید. ولی شورای نگهبان تنها مجتهدبودن کاندیدا را مشخص می‌کند و کاندیداها رهبری را تعیین می‌نمایند، نه آن‌که رهبری شورای نگهبان را تعیین کرده باشند تا شورای نگهبان رهبری را تعیین کنند. موفق باشید
نمایش چاپی