بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24374
متن پرسش
با سلام و عرض ادب دوباره خدمت استاد طاهرزاده عزیز: دوست دارم با استفاده از جوابی که به سوال قبلی من درباره آقای دکتر داوری دادید و مطالبی که شما و دوستان دیگر در گفتگو راجع به توسعه یافتگی یا انقلاب اسلامی مطرح کرده بودید، نظر خودم را راجع به دکتر داوری بگویم: در چند سال گذشته چند دسته از افراد در برابر نظرات اخیر ایشان درباره توسعه و تجدد و علم دینی موضع گیری کرده اند. یک دسته کسانی مانند سروش و دیگر اپوزيسيون خارج نشین هستند که با دکتر داوری دشمنی ذاتی و دیرینه دارند. این افراد همچنان به خاطر کلیت نگاه ایشان به غرب و تجدد و اینکه دکتر داوری نه در دهه شصت و هفتاد و نه در حال حاضر حکم به لیبرال دموکراسی محض و توسعه غربی نکرده به ایشان حملات جدی می کنند. این ها دکتر داوری را به خاطر اینکه همچنان ریاست فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی را به عهده دارند و حاضر به همراهی با اپوزيسيون خارج نشین وابسته به دولت های غربی نیستند، مزدور حکومت قلمداد می کنند. البته چون در گذشته خیال می کردند ایشان طرفدار محض اسلامیزاسیون به همان معنی سیاسی هستند حال تغییر نگاهی که دکتر داوری در چند سال اخیر نسبت به توسعه و علم دینی داشتند را حمل بر پشیمانی مطلق ایشان از بحث علم دینی قلمداد می کنند و چه بسا درستی نظرات قبلی خودشان درباره مطلق انگاری توسعه غربی و اینکه آن ها بر خلاف دکتر داوری زودتر متوجه این قضیه شده اند را نتیجه بگیرند. چنانکه هشت سال قبل سایت بی بی سی فارسی مطلبی با عنوان از فيلسوف نظام تا نقد تعابیر خود را زد. دسته دیگر افراد لیبرال مآب داخلی در بعضی جناح های سیاسی هستند که از نظرات جدید ایشان سریع خوش حال شده و سعی کردند آن را به طور کامل مصادره کرده و با نگاه های خودشان درباره الگوهای توسعه و سازندگی پیوند بزنند. دسته دیگر از جناح های سیاسی منتسب به اصول گرایی یا به عبارتی انقلابی هستند که متاسفانه بدون اینکه آرای ایشان را به طور کامل و دقیق مطالعه کنند و متوجه ظرافت های آرای ایشان شوند، نظرات ایشان را حمل بر ترویج لیبرالیسم کردند و با توجه به مواضع ایشان در انتخابات ۹۶ ایشان را منتسب به یک جناح سیاسی خاص کردند. البته مصادره شدن دکتر داوری توسط جناح لیبرال مآب در این اشتباه آنان بی تاثیر نبوده است. افرادی مانند آقای حسن عباسی با خیال اینکه دکتر داوری همانند این افراد لیبرال مآب می خواهند با سیاسی کاری جریانات مومن و انقلابی را حذف و منزوی کنند حملات تند و کوته نظرانه ای به ایشان کردند. در حالی که هیچ کدام از این دسته ها متوجه دغدغه ها و اشارات دکتر داوری در کتاب های اخیر ایشان مانند خرد سیاسی در زمان توسعه نیافتگی، خرد و توسعه نبوده اند. این ها از نگاه تنگ سیاست زده و تقلیل گرای خود به آرای اخیر ایشان نگاه کردند. افراد نادری مانند دکتر پورحسن و شما متوجه اشارات دکتر داوری شده اند که ایشان می خواهند ما را متوجه وضعیت کنونی و آینده خودمان بکنند. دکتر داوری همانند خیلی ها که مطلقاً تمدن نوین اسلامی و علم دینی را نفی می کنند این کار را نکرده اند منتهی ایشان می گویند ببینید امکانات و شرایط فعلی تان چگونه است و آیا می توانید از وضعیت کنونی راهی به سوی آن بگشایید یا در نظر اندازید؟ اگر راهی فعلاً گشوده نشده نباید خودمان و کشور را معطل نگه داریم و باید به خرد توسعه توجه کنیم تا حداقل از گسترش و وخامت مشکلات فعلی بکاهیم و پریشانی و گسیختگی در کارهایمان را رفع کنیم که در این صورت با شرایط و امکانات و افق گشوده تری می توانیم راجع به تمدن نوین اسلامی فکر بکنیم. البته ایشان بحث صبر و حوصله و آماده گری در تمام حوزه ها را هم مطرح می کنند. نباید به بازگویی ناقص و یک جانبه ای که از آرای اخیر ایشان توسط جناح های سیاسی لیبرال مآب داخلی می شود استناد بکنیم. توجه و رجوع ما فقط باید به آرای ایشان که در کتاب هايشان و جاهای دیگر مطرح می کنند باشد. ایشان لزوم توجه به توسعه را همراه با نکاتی در کنار آن مانند اینکه باید ریشه در زمین تاریخی این جا داشته باشد و شرایط و امکانات تاریخی ما باید در آن لحاظ شده باشد و همراه با خودآگاهی تاریخی نسبت به غرب و خودمان باشد مطرح می کنند. در واقع تا زمانی که ما هم چنان غرب جدید را جمع جبری جلوه های آن ببینیم (حال چه تصور کنیم این اجزا و چیزها همه خوب یا بد و یا بعضی خوب و بعضی بد باشند در اصل نگاه ما به غرب که آن را مخلوطی از چیزها و اجزا می دانیم فرقی نمی گذارد) هیچ راهی علاج مشکلات ما نیست. البته توصیه ایشان به توسعه به معنای این نیست که ایشان همین الگوهای رایج و متداول توسعه که در ایران در زمان پهلوی و سپس در دوره بعد از جنگ تحمیلی در ایران اجرا شد را مطلوب می دانند و ما را به ادامه آن راه سفارش می کنند. آن مدل ها هیچ کدام همراه با خودآگاهی تاریخی و نگاه صحیح به غرب نبوده اند ایشان لزوم توجه به توسعه را همراه با نکات مهم پیرامون آن برای ما ایرانیان مطرح می کنند حال اینکه در ساحت علوم اجتماعی و اقتصادی چه مدلی باید پیگیری شود و چگونه آرای ایشان درباره توسعه از ساحت فلسفه به ساحت عمل و اقتصاد کشیده شود، این وظیفه اصحاب علوم اجتماعی و اقتصادی هست که راجع به این فکر بکنند. به قول دکتر ناظمی قره باغ: فیلسوفی که می خواهد عمر خود را در متن فلسفه بگذراند نمی تواند نظریات جامعه شناسی توسعه را هم بخواند و اگر بخواند فقط می تواند آشنا شود، نمی تواند متخصص شود. این را علوم اجتماعی دانشگاه تهران باید بگوید که طی این سال ها چه کار کرده است ساخت توسعه یک اتفاق جمعی است که باید با دیگران رخ دهد و دیگران باید بیایند و بگویند چطور می توانیم بسازیم و حتی اهل سیاست هم باید بیایند. به نظر من اگر افراد مومن و انقلابی متوجه این نکات بشوند آن وقت به آن صورت به دکتر داوری حمله نمی کنند، حداقل اگر هم صد در صد با آرای ایشان موافق نباشند به آرای ایشان و به شرایط و امکانات فعلی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی فکر خواهند کرد. اینکه خود ایشان در انتخابات ۹۶ و در چند سال اخیر کم و بیش از جناح سیاسی لیبرال مآب داخلی حمایت کردند معنایش حمایت تام و تمام از مدل توسعه در گفتمان این جناح نیست بلکه شاید ایشان ناچاراً در شرایط حاضر کشور ترجیح دادند در انتخابات ۹۶ از این جناح حمایت کنند که البته ايراد به جریانات انقلابی بر می گردد که متاسفانه هنوز آن طور که باید و شاید به درک صحیحی از زمانه نرسیده اند و راه رسیدن به تمدن نوین اسلامی را سهل می انگارند و در امکانات و شرایط این راه و چگونگی پیمودن آن تامل لازم نکرده اند. متاسفانه بعضی از جریانات انقلابی خودشان متوجه این نیستند که نیازهای تجدد و توسعه در وجودشان هست ولی به قول دکتر داوری چون باطناً می دانند راه رسیدن به آن دشوار هست آن را به نام های دیگری مانند تمدن نوین اسلامی می خوانند. این ها مطالبی هست که جریان حزب اللهی هنوز باید به آن ها فکر کند و در حلقه های خود به بحث و تامل در آنها بپردازد. البته همه این ها به این معنی نیست که ما آرای دکتر داوری را نقد و بررسی نکنیم چه اینکه خود ایشان هم بر این موضوع تأکید دارند به هر حال به نظر من ایشان متفکری است که انگار از آینده می آید و به اشارت از چیزهایی خبر می دهد که ما هنوز متوجه آنها نیستیم. در رابطه با نسبت دکتر داوری و رهبر معظم انقلاب هم من فکر می کنم که درست هست که هر دو با ادبیات بسیار متفاوت و از دو جایگاه متفاوت به مسائل نگاه می کنند ولی لزومی ندارد که ما این دو بزرگوار را در برابر هم قرار دهیم. دکتر داوری یک متفکر هست که خود می اندیشد و نباید هم عینا آرای دیگران را تکرار کند یا از کسی تقلید محض کند (حتی از کسی مثل مرحوم فردید) و مگر بزرگانی که آشکارا اعتقادشان به انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب را اعلام می کنند تماماً مانند بلندگو بازگو کننده نظرات رهبر انقلاب هستند. رهبر انقلاب هم سالهاست که جوانان را تشویق به برگزاری کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاه ها می کنند و از لزوم تفکر و بصیرت و ژرف نگری صحبت می کنند. حداکثرش این هست که مثلاً بگوییم دکتر داوری کاری به انقلاب و نظام و امام ندارند ولی آیا دلسوزی ایشان برای ایران و آینده و خیلی چیزها نمی تواند باعث شود که ما جوانان انقلابی متوجه اشارات مستقيم و غير مستقيم ایشان شویم و از آن ها بهره بگیریم؟ و این آیا با منش و سیره رهبر انقلاب تضاد دارد؟ چه اینکه در طول این چند دهه افراد نسبتاً صادق و دلسوزی مانند بازرگان و سحابی هم بودند که دغدغه هایی برای ایران داشتند هرچند متاسفانه به دلیل زمینه های غیر دینی، عدم توجه به اسلام به عنوان یک نیروی سیاسی و فکری در جامعه ایران و عدم شناخت صحیح درباره تجدد و اسلام عمداً یا سهواً در پازل دشمنان مستکبر ایران و اسلام قرار گرفتند و ایفاگر نقش شدند، حال آنکه دکتر داوری اصلاً قابل قیاس با این افراد نیستند. به نظر من با توجه به وضع حال حاضر اولین قدم برای رهایی از توسعه نیافتگی، رهایی از سیاست زدگی خانمان برانداز منتشره در کشور و به خصوص توده مردم هست که تا راجع به این معضل بسیار جدی چاره ای نیندیشیم منتظر گشایش هیچ افقی نباید بود. سخن آخر اینکه از دهه چهل به این طرف رویکرد گزینشی فعالانه نسبت به غرب در جامعه ایران به طور جدی مطرح شد و توفیقاتی در براندازی استبداد و استعمار در طول دوران انقلاب داشت اما در حوزه ایجابی بعد از آن از اواخر دهه شصت باید این رویکرد گزینشی که همراه با سطحی نگری نسبت به تاریخ تجدد بود و غرب را جمع جبری چیزها می پنداشت اصلاح می شد و تکامل پیدا می کرد که متاسفانه نکرد و در حال حاضر هم باید با رویکرد تحقیقی به تجدد آن راهی را که از دهه چهل شروع شد ادامه داد و هم چنان به شرایط و امکانات تاریخی مان و راه هایی که پیش رويمان هست فکر کنیم. ببخشید استاد که وقتتان را گرفتم و مطلب طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چقدر مسرور و خوشحال می‌شوم وقتی با امثال جنابعالی و این نوع تفکر روبه‌رو می‌شوم. به‌خصوص آن‌جا که می‌فرمایید دکتر داوری متفکری است که انگار از آینده می‌آید و به چیزهایی اشاره می‌کند که هنوز ما متوجه‌ی آن‌ها نیستیم. بنده کاملاً با نظر جنابعالی موافقم. چقدر خوب بود بقیه نیز متوجه‌ی این نکته‌ی شما می‌شدند که می‌فرمایید: «در رابطه با نسبت دکتر داوری و رهبر معظم انقلاب هم من فکر می کنم که درست هست که هر دو با ادبیات بسیار متفاوت و از دو جایگاه متفاوت به مسائل نگاه می کنند ولی لزومی ندارد که ما این دو بزرگوار را در برابر هم قرار دهیم. دکتر داوری یک متفکر هست که خود می اندیشد و نباید هم عینا آرای دیگران را تکرار کند» . بنده سخنان امثال جنابعالی را طلوعِ تفکری می‌دانم که عطای خداوند به این زمانه است.

به نظر بنده وظیفه‌ی هر متفکری که می‌خواهد در امروز از تاریخ تفکر خود بیرون نباشد، آن است که با دکتر داوری در مقاله‌ی «ایران و مسائل و مشکلات» همراهی کند. زیرا وظیفه‌ی فلسفه و فیلسوف آن است که وضع کنونی ما را روشن کند و تا ما به وضع کنونی خود التفات نداشته باشیم، امکان گذار از آن را پیدا نمی‌کنیم و معنی «آری‌گویی به زندگی» جز این نیست.

دکتر داوری از ما می‌خواهد زندگی خود را با چشم‌اندازی واقع‌بینانه بیابیم تا مسئولیت حفظ و ادامه‌ی چنین زندگی را به عهده بگیریم. او چون پیری راهنما، دغدغه‌های خود را با مخاطبانش در میان می‌گذارد و بدین لحاظ به کارهای بزرگی از جمله نوشتن چنین مقاله‌ای در این سنّ از کهولت، دست می‌زند تا ما را به اندیشه وا دارد. حق او آن است که نسبت به سخنانش سرسری برخورد نکنیم و پس از آن هرطور خواستیم قوام زندگی را بیابیم و خودمان زندگی را انتخاب کنیم. موفق باشید

23418
متن پرسش
«به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان» با سلام: ببخشید سوالم اینقدر طولانی شد. همه قسمتهایش به نظرم مهم بود. اگر وقتتان را بیهوده تلف شد، پیشاپیش عذر می خواهم. ۱. آذرماه بود که رهبر انقلاب هشدار مهمی به مردم و مسئولان دادند: «من هم به ملّت عزیزمان عرض می کنم این بیداری را حفظ کنید؛ اینکه اینها گفتند در سال ۹۷ ما چنین می کنیم، چنان می کنیم، و نقشه‌هایی را برای جمهوری اسلامی ابراز کردند - یعنی در واقع نقشه‌شان لو رفت - این ممکن است فریب باشد؛ ممکن است جنجال را برای سال ۹۷ بکنند، نقشه را برای سال ۹۸ بکشند؛ مِن‌باب مثال. همه باید حواسشان جمع باشد؛ به همه‌ی ملّت عرض می کنم. آمریکا دشمن خبیثی است، دشمن حیله‌گری است، دستش با صهیونیست‌ها و مرتجعین منطقه در یک کاسه است و همه‌ی آنها دشمن ایران اسلامی و دشمن ملّت ایرانند؛ ما باید بیدار باشیم.» 21/9/1397 ۲. یک سال قبل از این صحبت رهبری در دیماه ۹۶ اغتشاش‌هایی در کشور به راه افتاده بود که بعدا معلوم شد از قبل برنامه‌ریزی شده بود و گروهک‌هایی از قبل برای اغتشاش در ایران فعال شده بودند. این اغتشاشات با اغتشاشات قبلی – به خصوص اغتشاشات فتنه‌ی ۸۸ - متفاوت بود. قبلا مرکز اغتشاشات شهرهای بزرگ کشور بودند و بیشتر طبقات متوسط به بالا درگیر مسائل می‌شدند و به خصوص در سال ۸۸ ویژگی‌های شبیه به کودتاهای مخملی را داشتند اما ماجرای دیماه ۹۶ متفاوت بود. موضوع از دغدغه‌ی توده‌ی مردم یعنی گرانی شروع شد و مراکز آشوب دیگر شهرهای بزرگ نبودند. ۳. مستند خارج از دید ۲ در همان قسمت اول به همین تغییر روش غرب در مواجهه با ایران اشاره کرده و به نقش پررنگ سازمان‌های مردم نهاد (NGO ها که در فارسی «سمن» خوانده می‌شوند) در روش جدید اشاره می‌کند: «با شکست همیشگی اغتشاشات در ایران، پرونده‌ی انقلاب رنگی به پایان رسیده بود. انقلاب رنگی اساسا بر اساس نیازهای طبقه‌ی متوسط به بالا و غرب‌گرای جامعه طراحی می‌شد؛ اما پروژه‌ی جدید از دل تحریم‌ها متولد شد: پروژه‌ی ایجاد یأس اقتصادی و شورش خیابانی دوباره و این بار در لوای اقتصاد تکرار شود. برنامه‌ریزی گسترده به سرعت پیش رفت. اغتشاشات ۸۸ علیه ایران اجماع جهانی به وجود آورده بود. ۱۳ فروردین ۱۳۸۹ برای اولین بار، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با سارکوزی رئیس جمهور فرانسه اعلام کرد خواستار آن است که شورای امنیت سازمان ملل ظرف چند هفته قطعنامه‌ی تحریم‌های جدید علیه ایران را تصویب کند... ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ در سالگرد آشوب‌های تهران، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه‌ی ۱۹۲۹ علیه ایران را به تصویب رساند. اما در کنار تحریم‌های همه‌جانبه که از سال ۱۳۸۹ کلید خورد، مسئله‌ی اختلاس و فساد نیز در بوق تبلیغاتی قرار گرفت تا ابعاد نارضایتی‌ها چند برابر شود. سال ۱۳۹۰ نیز محمودرضا خاوری، مدیر بانک ملی از کشور خارج شد تا بخش دیگری از تحریم‌ها شکل موثر به خود بگیرد. خاوری اطلاعات بانکی کشور را در اختیار غربی‌ها گذاشت و ساز و کارهای بانکی کشور را برای آن‌ها روشن کرد تا موثرترین روش تحریم بانکی ایران از سوی تحریم‌کنندگان اعمال شود. این همان تحریم‌هایی بود که آمریکا انتظارش را می‌کشید.... سال ۱۳۹۲ دولت جدید با شعار مذاکره با آمریکا بر سر کار آمد. با شرایط سیاسی جدید در ایران به زودی پروژه‌ی نفوذ هم کلید می‌خورد. این بار مانند نمونه‌ی مسکو و آن چه ولادیسلاو سورکوف گفته بود ابزار نفوذ چیزی بود متفاوت از احزاب سیاسی داخل کشور. این بار اساسا نفوذ به شکل نهادهای مردمی و غیر دولتی غیر سیاسی به میدان می‌آمد. حالا سازمان‌های غربی سمت و سوی اسرارآمیزتر و پیچیده‌تر برای نفوذ در دل کشورها داشتند. این بار این مسیر از دل اقتصاد می‌گذشت...» https://www.aparat.com/v/59nLw ۴. پروفسور فرامرز رفیع‌پور (عضو پیوسته‌ی فرهنگستان علوم، استاد پیشین دانشگاه هوهن هایم آلمان و دانشگاه شهید بهشتی) نیز به کارکرد استعماری NGOها (سمن‌ها) در کشورهای غیر غربی و به خصوص ایران برای ایجاد شکاف بین جامعه‌ی رسمی و غیر رسمی اشاره کرده است. او کارکرد این سمن‌ها را ایجاد عناصر غیر رسمی مدرن همسو با نظام بین‌الملل غربی دانسته و ریشه‌ی گسترش آن‌ها در ایران را سیاست‌های غلط مسئولین دولت بعد از جنگ می‌داند: «در ایران بعد از انقلاب و بعد از جنگ به اقتضای شرایط جنگ و انواع هجوم‌ها، انقلابیون اصیل و دلسوز هنوز فرصت این را نیافته بودند تا اهداف اصلی انقلاب را در قالب یک برنامه‌ی متفکرانه و همه‌جانبه‌ی اندیشیده شده، عملیاتی کنند و در قالب سازمان‌هایی جدید، به مرحله‌ی اجرا درآورند... لذا با دست‌های نامرئی موجود در همان سازمان‌ها، همان برنامه‎‌ی توسعه زمان شاه را با نام اسلامی هدف خود قرار دادند و در قالب همان سیستم‌های وزارتی، در سطحی پایین‌تر، بیشتر نسبت به دستیابی به عناصر ظاهری که عموما با توجه به شرایط و سلیقه‌ی شخصی خود آن‌ها جاذب و جالب بود، فعال شدند. لذا این بار استعمار در چهارچوب نقشه‌ی جدید خود، اهداف خود را در همان قالب توسعه که مسئولان طالب آن بودند، پیاده کرد.... بدین ترتیب در هر گوشه‌ای با الگو گرفتن از غرب انواع گروه‌ها و انجمن‌های غیر دولتی (NGOs) با برنامه‌ی خود دولت (یعنی، بخش رسمی) و با بودجه‌ی آن شکل گرفتند. NGOها دیگر مد روز شدند و به سرعت رشد کردند. در قشر موثر روشنفکران و اساتید و فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها این یک پدیده‌ی لازم تلقی شد. این گروه‌های غیر رسمی روشنفکران و دانشگاهیان حالا با این وسیله‌ی مدرن با هم سازمان‌دهی شدند و با گسترش مدرک‌گاه‌ها در قالب برنامه‌ی توسعه [ظاهری] رشد فوق‌ا‌‌لعاده‌ای یافتند و هر فارغ التحصیل فوق لیسانس یا لیسانس نیز می‌تواند عضو پیوسته یا وابسته‌ی این انجمن‌ها شوند. فراتر از آن، در دانشگاه‌ها انجمن‌های علمی دانشجویان راه افتاد که هر یک در ایفای نقش خود در تعیین سرنوشت و فعالیت دانشگاه‌ها در مسیر علم و سیاست فعال شدند....»دریغ است ایران که ویران شود؛ ص ۱۵۰ ۵. او به این نکته نیز اشاره می‌کند که ممکن است سمن‌ها مفید باشند اما با رعایت شرایطی «و نه آن که سلیقه‌ای افرادی برگزیده شوند و آن‌ها به خود و به چیزی که نامش را «نقشه» گذاشته‌اند «به به» بگویند. در آن صورت اجزای جامعه جدا از یکدیگر، مانند چرخ‌دنده‌هایی که جدا از هم باشند، هر یک با ارزش‌های مختلف و متضاد، به طور دلخواه و خودسر عمل خواهند کرد و در نتیجه جامعه به سوی یک آنارشی پیش خواهد رفت و کنترل و هدایت جامعه برای ایرانیان با هر گرایشی که باشند –به شرط وطن‌دوستی و حفظ تمامیت و استقلال ایران- غیر ممکن خواهد بود که البته استعمار طالب آن است و نام آن را دموکراسی می‌گذارد.» همان؛ ص ۱۵۰ ۶. در کنار این هشدارها و تحلیل‌ها اتفاقات تأمل‌برانگیزی هم در کشور رخ می‌دهد: • شبکه‌های بازاریابی بدون هیچ مانعی یار جذب کرده و استارتاپ‌ها تبدیل به هدف و آرزوی قشر کثیری از جوانان می‌شود (شماره ۵ را مرور کنید) و اتفاقا خیلی از مسئولین هم این را نشانه‌ی پیشرفت می‌دانند و از آن حمایت می‌کنند. البته بعضی از کارآفرین‌های بزرگ با آن مخالفت کرده که البته صدایشان به جایی نمیرسد: https://www.aparat.com/v/2ai3X • در بین همین گروه‌های به اصطلاح مردم‌نهاد ردپاهایی پررنگ از نفوذ دیده می‌شود که گوشه‌ای از آن در مستند خارج از دید 2 بررسی شده است. • سال ۹۶ کاووس سید امامی که اکثر فعالیت‌هایش در قالب NGOهای محیط زیستی بود دستگیر شده و بعد اعلام می‌شود او خودکشی کرده است. جنجال رسانه‎‌ای که غربی‌ها برای خودکشی او راه انداختند نگذاشت اطلاعات کشف شده درباره‌ی او به گوش مردم برسد. او که پدرش از سناتورهای زمان شاه بود و خودش تابعیت کانادایی داشت، مسئول همان مرکز محیط زیستی بود که اعلام کرد ایران در مرحله‌ی ورشکستگی سرزمینی قرار دارد و تنها راه کشت فراسرزمینی و محصولات تراریخته است! و او بود که در قالب NGOهای محیط زیستی شبکه‌سازی پیشرفته کرده و از مراکز نظامی جاسوسی می‌کرد و.... https://www.yjc.ir/fa/news/6440391/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%B7-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85 http://masaf.ir/View/Video/4581/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%81%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B2---%C2%AB-%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B0-%DB%8C%D8%B9%D9%86%DB%8C-----%C2%BB--shia%20muslim • جالب‌تر این که نفوذ در قالب حوزه‌ی محیط زیست به کاووس سید امامی ختم نمی‌شود و امثال کاوه مدنی‌ها و... هم هستند و جالب‌تر این که خیلی به طور تصادفی و فقط به خاطر حال محیط بانان بودجه‌ی محیط زیست قرار است افزایش چشم‌گیری داشته باشد. https://www.isna.ir/news/96091508160/%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%82-%D8%B3%D9%85%D9%86-%D9%87%D8%A7-%D8%AC%D9%81%D8%A7-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%85 http://masaf.ir/View/Video/4581/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%81%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B2---%C2%AB-%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B0-%DB%8C%D8%B9%D9%86%DB%8C-----%C2%BB--shia%20muslim http://masaf.ir/View/Video/4588/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%81%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B1---%C2%AB-%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B0-%DB%8C%D8%B9%D9%86%DB%8C----%C2%BB-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%B3%D9%88%D9%85-shia%20muslim • به نقل از مدیر امور اجتماعی شهرداری اصفهان بودجه‌ی سمن‌ها به طور عجیبی برای سال آینده افزایش داشته است. •‌ یکی از مسئولین جبهه‌ی فرهنگی هم می‌گفت افزایش تعداد سمن‌ها در اصفهان به خصوص در نقاط محروم –که حضور مراکز فرهنگی و هیات‌ها در آن‌جا کمرنگ‌تر است- به طور چشم‌گیری افزایش یافته است. http://renani.net/index.php/news/714-2018-08-18-04-24-29 •‌ و باز هم کاملا اتفاقی حمایت‌های چشمگیری از سوی دولتی که هیچ گرایشی به غرب ندارد و افرادی که اصلا سیاسی نیستند (!) از سمن‌ها در کشور اتفاق می‌افتد. http://dolat.ir/detail/311523 http://www.irna.ir/fa/News/82504609 http://shabestan.ir/detail/News/757667 http://didarnews.ir/fa/news/18921/%D8%A7%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%85%D9%86-%D9%87%D8%A7 http://www.imna.ir/news/361504/%D8%B3%D9%85%D9%86-%D9%87%D8%A7-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D8%B9%D9%82%D8%A8-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA http://irancso.com/ ۷. اگر مطالب بالا را بپذیریم و قبول کنیم که یکی از نقشه‌های اساسی دشمن که دارد در این برهه بسیار پررنگ عمل می‌کند استفاده از NGOهاست، تقریبا واضح است که دو جبهه نقش اساسی در مقابله با این طرح را پیدا می‌کنند (که شاید قبلا زمین فعالیتشان در این حد، مرکز حمله‌ی دشمن نبوده): • هیات‌ها-مساجد-مراکز فرهنگی: که فعالیت‌شان با توده مردم در ارتباط است و یکی از پررنگ‌ترین و پراثرترین فعالیت‌هایشان هم سوار کردن مردم بر کشتی محبت اهل بیت و اسلام است: «در این دریای طوفانیِ این منطقه و این دنیا - این طوفان، امروز به اروپا هم رسیده است؛ فرانسه را ملاحظه کنید؛ کشورهای اروپایی هم اسیر طوفانند - در این طوفانی که دنیا را و بخصوص منطقه را فراگرفته است، ملّت ایران به برکت اسلام در کشتی امن محبّت اهل‌بیت و اسلام قرار گرفته‌اند. این بصیرت را حفظ کنید، این روش را حفظ کنید، این مسیر را ان‌شاءالله با قدرت ادامه بدهید؛ پیروزی متعلّق به ملّت ایران است.» بیانات رهبر انقلاب؛ 21/9/1397 • رسانه‌های فعال انقلابی: که در خنثی‌سازی شایعه‌های دشمن نقش بسیار پررنگ دارند و البته از قشرهای مختلف فرهنگی انقلاب می‌توانند در آن فعال شوند. باید توجه داشت که فعالیت در این حوزه نیازمند آگاهی دقیق و تشکیلات منسجم است. «از جمله‌ی کارهایی که مردم میتوانند به بهترین وجهی در خدمت به کشور انجام بدهند، حضور در صحنه‌های انقلاب است؛ از جمله‌ی کارهایی که مردم میتوانند انجام بدهند، مواجهه و مقابله‌ی با شایعه‌سازی دشمن است. امروز یکی از شگردهای فعّال دشمن، شایعه‌سازی است که مردم را مضطرب کنند، مردم را با هم مخالف کنند، علیه این و آن تهمت بزنند، مردم را به جان یکدیگر بیندازند که البتّه چنین اتّفاقی نمی‌افتد به توفیق الهی؛ امّا آنها قصدشان این است؛ مردم باید هوشیار باشند، متوجّه باشند. مردم را با کمال وقاحت به مواجهه‌ی با انقلاب، با نظام دعوت میکنند؛ این مردمی که نظام متّکی به آنها است. اگر مردم پشتوانه‌ی نظام، پشتیبان نظام نبودند، این ماجرای به این اهمّیّت پیش نمی‌آمد، پیش نمیرفت؛ این قدر وقیحند که همین مردم را وادار میکنند یعنی تشویق میکنند، تحریک میکنند به مواجهه‌ی با نظام. مردم در مقابل این تبلیغات ایستادگی کنند، علیه این تبلیغات حرکت کنند. جوانها امروز در فضای مجازی فعّالند؛ فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهن دشمنان.» بیانات رهبر انقلاب؛ 19/10/1397 ۸. بدون توجه به موارد قبلی و کاملا اتفاقی (!) اتفاقات دیگری هم این چند وقت افتاده است: • بودجه‌ی فرهنگی کشور همزمان با کاهش در عرصه‌های بسیار مهم، تازه مورد هجمه رسانه‌ای هم قرار گرفته است. از طرفی افراد دغدغه‌مند واقعی مثل نادر طالب زاده از کاهش بودجه‌ی رسانه‌های اثرگزار می‌نالد و از طرف دیگر رسانه‌ها به بودجه نهادهای فرهنگی می‌تازند! جالب است در این تاخت و تازها اسمی از سمن‌ها نیست و تازه طلب‌کار بودجه‌ی بیشتر برای محیط زیست هستند که سرگذشتش در شماره‌های قبلی آمد!!! http://www.bloghnews.com/fa/doc/note/370292/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%AA%DB%8C%D8%BA-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%AC%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF • نگران محیط زیست هستند اما از کاهش بودجه‌ی دفاعی کک‌شان هم نمی‌گزد! https://www.farsnews.com/news/13971005000116/%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%AC%D9%87-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DB%B9%DB%B8-%DA%86%D9%82%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D8%B4-%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA--%D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84 • صاف در همین اوضاع و کاملا تصادفی در حالی که چهره‌ی حسن آقامیری در رسانه پررنگ شده در کنار کلیپ‌های منتشر شده از او، صحبت‌های او درباره اشتباه بودن حمایت مالی از مراکز فرهنگی و هیات‌ها هم منتشر می‌شود. https://www.sarpoosh.com/video-clips/religious-videoclips/hassan-aghamairi-muharram970630-film.html http://www.dinonline.com/doc/interview/fa/6849/ • البته در دعوای بودجه کسی از پول‌های کلانی که تحت عنوان‌های تحقیقات اجتماعی مثل سرمایه اجتماعی (و خیلی وقت‌ها به بهانه‌ی موضوع آسیب‌های اجتماعی که توسط رهبری مطرح شده است!) به طور هدفمند به اشخاصی با گرایش‌های غربی داده می‌شود و آن‌ها هم با آن پول تشکیلات سازی می‌کنند صحبت نمی‌شود (رجوع شود به آخرین بخش کتاب نقاب‌ها) «ممکن است منابع داخلی کم باشد امّا انسان مشاهده می کند که در درون کشور افرادی هستند، جریاناتی هستند که این منابع را ظالمانه می بلعند؛ این دلّال‌بازی‌ها، این انحصارطلبی‌هایی که در زمینه‌ی مسائل مادّی، در تجارت و غیره وجود دارد، مانع پیشرفت کشور است.» بیانات رهبر انقلاب؛ 19/10/97 • با اصرار رئیس جمهور بر تغییر دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیر جدیدی نزدیکتر به تفکرات رئیس جمهور انتخاب می‌شود که البته اصل این تغییر که در مسیر هم‌نظری شورا با رئیس جمهور بود تحت تاثیر حاشیه‌های رسانه‌ای از ذهن‌ها دور می‌ماند. • شهرداری اصفهان تعدادی از مراکز فرهنگی را به NGOها واگذار می‌کند. http://www.imna.ir/news/360263/%D9%88%D8%A7%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D8%B2-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF • آمریکا برای اعمال فشار بر رسانه‌های انقلابی مرضیه هاشمی را دستگیر می‌کند. او خبرنگار برجسته یکی از همان رسانه‌های انقلابی است که بودجه‌شان هم کاهش یافته است. ۹. شاید در بعضی از موارد بتوان خدشه کرد اما در مجموع نمی‌توان به این جریان بی‌تفاوت بود. جریان انقلابی – به خصوص مساجد، هیات‌ها، مراکز فرهنگی و رسانه‌ها که با بدنه‌ی مردم بیشتر در ارتباط هستند - حداقل باید برنامه‌ای در مقابل چنین جریاناتی داشته باشند و به این اتفاقات حساس باشند. مگر نه این که رهبری دیدن جبهه‌ی مقابل را در تشخیص جبهه و روش جبهه خودی مهم دانسته و آن را مکررا یادآور می‌شوند؟ ۱۰. تمام این موارد برای نشان دادن این نکته بود که باید کاری کنیم؛ نه غرق شدن در فکر این که غربی‌ها چقدر حرفه‌ای عمل می‌کنند. «ما به توفیق الهی از این مسائل مربوط به تحریم و مشکلات [عبور می کنیم]؛ البتّه مشکلاتی به‌ وجود می‌آورد، مشکلاتی هست، الان هم وجود دارد [امّا] این مشکلات مال اوّل کار است؛ اگر دولت و ملّت مقاومت کنند، هوشیاری به خرج بدهند، کار و تلاش کنند، دامن همّت به کمر بزنند، ما مطمئنّاً از این مرحله با پیروزی عبور خواهیم کرد. همچنان که در جنگ تحمیلی با پیروزی عبور کردیم، صدّام به خاک سیاه نشست و به درک اسفل رفت و جمهوری اسلامی شکوفاتر شد، دشمنان ما هم، آنهایی که در آمریکا و در اروپا و در غرب علیه ما اقدام میکنند، به درک اسفل خواهند رفت و جمهوری اسلامی ان‌شاءالله باقی خواهد ماند. رحمت خدا بر روح مطهّر امام بزرگوارمان که این راه را او در مقابل ما باز کرد. نصایح امام، وصایای امام را فراموش نکنیم؛ رحمت خدا بر روان پاک او باد و رحمت خدا بر روح مطهّر شهدای عزیز ما که در این راه جان‌فشانی کردند و رحمت خدا بر کسانی که در این راه مجاهدت کردند تا امروز...» بیانات رهبر انقلاب؛ 19/10/1397 سوال: آیا چنین تحلیلی (جریان خاص سمن ها در راستای ضربه زدن به کشور و پررنگ شدن آنها با اوصافی که گذشت) را درست می دانید؟ در صورت تایید وظیفه مجموعه های فرهنگی را در مقابل این جبهه چه می دانید و در صورت رد کردن جریان اصلی در جبهه مقابل مجموعه‌های فرهنگی انقلابی را چه می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نسبت به سمن‌ها چیزی نمی‌دانم ولی همان‌طور که جنابعالی هم از سخن مقام معظم رهبری متذکر شدید اگر مردم در صحنه باشند و عهد اصلی خود را با انقلاب حفظ کنند، شمّ تشخیص انحراف را خداوند به آن‌ها عطا می‌کند. هرچه هست ما وظیفه‌ای داریم که هر روز بیشتر از دیروز باید نسبت به انقلاب اسلامی جدّی‌تر باشیم و مطمئن باشیم در این مسیر هراندازه دشمن نقشه بکشد، خنثی می‌گردد. ما هرچه ضربه می‌خوریم از درون است که متوجه‌ی حقیقت انقلاب اسلامی نیستیم. آری! ما شیاطین را و نقشه‌های آن‌ها را نمی‌بینیم. و قرآن در این مورد می‌فرماید: «إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ» (اعراف/۲۷) ولی وقتی ما در مسیر خدایی قرار گیریم که او را و نقشه‌های او را می‌بیند و می‌داند، همه‌ی کارهای شیاطین و دشمنان انقلاب خنثی می‌شود. موفق باشید  

22560
متن پرسش
سلام و عرض ارادت: استاد عزیز، در بین سؤالات جستجو کردم، دو سؤال مربوط به جریان احمد الحسن بود که متاسفانه اطلاعات نادرستی در سوالات آمده بود. به هیچ وجه خواب و استخاره دلیل مورد ادعای این جریان نیست و این راهها صرفا به عنوان مؤيد استدلال ها و شهادت ملکوتی معرفی می شوند. (راه شناخت حجت خدا در بیان این گروه سه چیز است: نص حجت های قبلی، علم و دعوت به حاکمیت الله) عاجزانه خواهش می کنم کمی در استدلالها و کتابهای این فرد وقت بگذارید و ما را در تشویش بزرگی که گرفتارش شده ایم کمک نمایید. آیا کوچکترین احتمالی نمی دهید که شخصی که با وصیت و نص پیامبر اکرم (ص) ادعای یمانی و حجت خدا بودن می کند درست می گوید و اگر او را همراهی نکنیم اهل آتش خواهیم شد؟ آیا خدا باید آن طور که ما می خواهیم و انتظار داریم حجت هایش را ظاهر کند و مثلا حتما حجت اش را در ادامه انقلاب و سیر تاریخی علمای ما قرار دهد؟ کوچکترین احتمالی نمی دهید که خدای حکیم برای آزمایش ما و انقلاب ما حجت اش را بگونه ای ظاهر کند که پذیرش اش با تحلیل های دینی (و البته شخصی و قابل خطای) ما منطبق نباشد؟ استاد بزرگوار! بعنوان کسی که نزدیک ٢٠ سال است با کتابها و جلسات شما سر و کار دارد و با مباحث شما متوجه لزوم حضور در عالم دینی و توجه به حضرت حجت به عنوان قلب عالم هستی شده است متواضعانه اعلام می کنم بعد از دهها یا صدها ساعت وقت گذاشتن در استدلالات و کتابهای این جریان، هیچ دلیلی مبنی بر رد آن پیدا نکرده ام و کتابهای جناب احمد الحسن واقعا علمی بالاتر از انسان غیرمعصوم را به ذهن متبادر می کند. بزرگوارتر و آزاد اندیش تر از شما سراغ نداشتم که بدون متهم شدن به ضدیت با فلان و بهمان از او خواهش کنم در این جریان وقت گذاشته و منابعشان را نقد کند. استاد! می دانم سخت است ولی تمنا می کنم این احتمال (فقط یک احتمال کوچک) را بدهید که حجت خدا لزوما آنگونه که شما و متفکرین انقلابی حال حاضر و گذشته احتمال می دادند و با ادبیات فصوص الحکم یا حکمت متعالیه ظاهر نخواهد شد! همانطور که عده ای از علمای بدلیل اینکه منتظر ظهور عیسی از بیت لحم بودند حجت خدا را که از ناصریه ظهور کرد نپذیرفتند و با این احتمال به بررسی مطالب این جریان بپردازید. با عرض معذرت از درشت گویی های یک شاگرد کوچک.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر موضوع را از زاویه‌ی دیگری بنگریم پیش نمی‌آید تا به جزء‌جزء پدیده‌ی احمدالحسن بنگریم. مسئله‌ی مهدویت و حضور تاریخی آن حضرت بسیار روشن است و آن برگرداندنِ حضور خدا در مناسبات فردی و اجتماعی بشر است و به همان معنایی که ما به مهدویت معتقدیم، انقلاب اسلامی را راهی بس زلال به سوی فتح تاریخی حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» می‌دانیم. لذا هر راه دیگری با هر عنوان که در سنتِ چنین بستری قدم برندارد، همان ملاعمری است که در مقابل امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عَلَم شده است و معلوم است که نه قرضاوی و نه ملاعمر، آدم‌های بی‌سواد و ساده‌ای بودند و نه احمدالحسن. مسئله روشن‌تر از این‌ها است که انسان در دیدن جایگاه تاریخی قرضاوی و احمدالحسن و ملاعمر به تردید بیفتد مگر آن‌که نسبت به درک حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی کودن و اَبلَه باشد. موفق باشید 

21990
متن پرسش
سلام استاد عزیز تر از جان: خیلی خیلی ارادت. روایتی که میگه توبه از گناه مثل انجام ندادن اون گناهه به نظر میرسه که اینطور نیست. چون آثار اون گناه هیچ وقت از لوح نفس پاک نمیشه مگر در برزخ و خطورات و تصاویر حاصل از اون گناه همیشه با ما هست. اگر توبه از گناه مثل انجام ندادن اون گناه بود. قائدتأ نمی بایست این خطورات و تصاویر هم در نفس موجود باشه. باید اینطور گفته می شد که انجام دادن یک گناه شما رو برای همیشه بدبخت میکنه و تکرارش بدبخت تر ولی توبه شما رو از یگانه شدن با اون گناه باز میداره. التماس دعا برای نجات همه ی جوونا از ظلمات آخر الزمان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات مذکور عزم انسان مورد نظر است که وقتی با توبه از گناهی به آن گناه پشت کرد، در بنیادِ جانش دیگر این انسان، آن انسان نیست و با پایداری بر توبه آن خطورات کم‌کم از بین می‌رود. موفق باشید

21827
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز لطفاً بفرمائید سئوال اول: با توجه به آیه 180 سوره اعراف منظور از انحراف از نام های خدا چیست؟ وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ ۚ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» و خدا را نیکوترین نامهاست، بدانها خدا را بخوانید، و آنان را که در نامهای او به انحراف می‌گرایند به خود واگذارید، که به زودی کردار بدشان را مجازات خواهند دید.» سئوال دوم: آیا بالا بردن کوه طور بر بالای سر بنی اسرائیل نوعی اکراه در دین نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همچنان‌که در بحث سوره‌ی اعراف در رابطه با آیه‌ی مذکور تا حدی به صورت مفصل عرض شد، انحراف در آیه‌ی مذکور به معنایِ انحراف از نظر به حق است که به صورت نظر به اسماء الهی او نباشد. حال یا با نظر به کثرات این انحراف محقق می‌شود و یا نظر به حضرت حق بدون نظر به اسماء حسنایِ او. مثل این‌که بخواهیم صرفاً خدا را با عقلِ انتزاعی داشته باشیم، در آن صورت رجوع به خدا به معنایِ «فادعوه بها» صورت نمی‌گیرد 2- شاید در مرحله‌ی اول یک نوع تهدید و ادب‌کردن برای آن قوم که در آن حدّ منحرف شده بودند، لازم بوده است تا در مرحله‌ی بعدی، خودشان دینداری را با اختیار ادامه دهند. موفق باشید

21240
متن پرسش
با سلام: در یکی از کتب مرحوم آشتیانی گویا ملاحظه کردم که مرحوم نخودکی به مسلک چشتیه تعلق داشتند و نیز در کتاب آینه های فیلسوف استاد دینانی از تعلق مرحوم عنقا به اویسیه و محمد علی حکیم به ذهبیه سخن به میان آمده و نیز کلیپی از علامه حسن زاده دیدم که ظاهرا از مرحوم سلطانعلیشاه تمجید می کردند سوالاتی پیش می آید: 1. آیا کلیه سلاسل طریقتی باطلند و اجازات طریقتیشان همه بی اصل و ریشه است؟ 2. اگر باطلست چگونه این بزرگان بدین مقامات شامخ رسیدند؟ 3. آیا یک سلسله برحق است یا سلاسل حقه متعدند؟ 4. هم اکنون کدام سلسله برحق است و قطب حقیقی چه کسی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیاری از این فرقه‌ها در زمان خودشان جهت سیر در مقام تقوا شکل گرفته‌اند. منتها اولاً: متأسفانه دشمن در بعضی از آن‌ها نفوذ کرد و با زیرپاگذاشتنِ فقه، یک نوع إباحه‌گری را در آن‌ها شکل داد. ثانیاً: بعضی از این فرقه‌ها در این تاریخ از مسیر تقوای زمانه‌ی خود که انقلاب اسلامی است و سلوکی از جنس سلوک مجاهدان راه حق است، فاصله گرفتند. موفق باشید

21090
متن پرسش
سلام استاد: آقا ما داریم کتاب مقالات را میخونیم آروم آروم در طی خوندن کتاب روزه هم میگیرم و ..... ورزش و ترک گناه و... می کنم اما سوای همه اینها اوقاتی مثل بعد مطالعه کتاب و بعد افطار بسیار دچار تشویشات ذهنی و وسوسه و ... میشم این خطورات را حس می کنم، تشخیص می دهم که از جانب عاملی خارجی مثل شیطان باشه چی کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. بالاخره بنا به فرمایش آیت الله بهجت آن خطورات بدون اختیار شما می‌آید، هنر شما آن است که آن‌ها را دنبال نکنید تا إن‌شاءالله مزه‌ی عبور از آن خطورات شیطانی را  در این مرحله بچشید. موفق باشید

18489
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به آیات و روایات زیر: «إنَّ فی کِتابِ عَلیٍّ إنَّ أشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً النَّبیّونَ ثُّمَ الوَصیُّونَ ثُّمَ الأمثَلُ فَالأمثَلُ وَ إنَّما یُبتَلَی المُومِنُ عَلَی قَدر أعمالِهِ الحَسَنَةِ فَمَن صَحَّ دِینُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ أشتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ ذَلِکَ أنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَم یَجعَل الدُّنیا ثواباً لِمُؤمِن وَ لَا عُقُوبَة لَکافِر وَ مَن سَخُفَ دینُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ وَ أنَّ البَلَاءَ أسرَعُ إلَی المُومِنُ التَّقیِّ مِنَ المَطَرِ إلَی قَرَار الأرض.» درکتاب علی آمده: شدیدترین بلاها در بین آفریدگان، نخست به پیامبران و سپس به اوصیاء می رسد و آنگاه به مثل و شبیه ترین مردم به آنها. مومن به مقدار نیکی هایش آزموده می شود. هر که دینش درست و کارش نیک باشد، بلایش شدیدتر است، چرا که خدای عزوجل دنیا را مایه پاداش مومن قرار نداده و نه وسیله عذاب کافر. اما آن که دینش نادرست و کارش سست باشد، بلایش اندک است. بلا به انسان مومن پرهیزکار زودتر می رسد تا باران به سطح زمین. اصول کافی (ط-الاسلامیه) «عن رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :إذا أحَبَّ اللّه ُ عبدا ابْتَلاهُ ، فإذا أحَبّهُ اللّه ُ الحُبَّ البالِغَ افْتَناهُ . قالوا : و ما افْتِناؤهُ؟ قالَ : لا يَتْرُكُ لهُ مالاً و ولَدا» پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هرگاه خداوند بنده اى را دوست بدارد، مبتلايش مى گرداند و چون فراوان دوستش بدارد او را به فنا مى كشاند. عرض كردند: چگونه او را به فنا مى كشاند؟ فرمود: مال و فرزندى برايش باقى نمى گذارد. بحارالانوار «الإمامُ الباقرُ عليه السلام: إنَّ اللّه َ تباركَ و تعالى إذا أحَبَّ عبدا غَتَّهُ بالبلاءِ غَتّا و ثَجَّهُ بالبلاءِ ثَجّا ، فإذا دعاهُ قالَ : لَبَّيكَ عبدي ، لَئنْ عَجّلْتُ لكَ ما سَألتَ إنّي على ذلكَ لَقادرٌ، و لكنِ ادَّخَرْتُ لكَ، فما ادَّخَرتُ لكَ خيرٌ لكَ» امام باقر عليه السلام: هرگاه خداوند تبارك و تعالى بنده اى را دوست داشته باشد، او را در غرقاب بلا فرو مى برد و باران بلا بر سر او فرو مى ريزد و چون او خدا را بخواند، مى فرمايد: لبّيك بنده من؛ اگر بخواهم خواسته ات را زود برآورده سازم مى توانم، اما آن را براى تو مى اندوزم و آنچه برايت بيندوزم، تو را بهتر است. «الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ و عندَه سديرٌ ـ : إنَّ اللّه َ إذا أحَبَّ عبدا غَتَّهُ بالبلاءِ غَتّا ، و إنّا و إيّاكُم يا سديرُ لَنُصبِحُ بهِ و نُمْسي» امام صادق عليه السلام ـ در حضور سدير ـ فرمود: خداوند هرگاه بنده اى را دوست بدارد او را در بلا غوطه ور مى سازد. اى سدير! ما و شما روز و شبمان را با بلا سپرى مى كنيم. «عنه عليه السلام: إذا أحَبَّ اللّه ُ قَوما أو أحبَّ عبدا صَبَّ علَيهِ البلاءَ صَبّا، فلا يَخرُجُ مِن غَمٍّ إلاّ وقَعَ في غَمٍّ» امام صادق عليه السلام: هرگاه خداوند مردمى يا بنده اى را دوست بدارد بر سر او بلا مى ريزد و از غمى به در نمى آيد مگر آن كه در غمى ديگر فرو مى افتد. 1. آیا'می توان نتیجه گرفت اگر بخواهیم محبوب خدا شویم باید طلب بلا از خدا بکنیم و محبوبین خدا بسیار بلا می بینند. 2. بلا فقط به معنای افتادن در رنج و سختی است یأ معنای وسیع تری همه دارد؟ 3. جایگاه عافیت خواستن از خدا کجا قرار می گیرد؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک قاعده است که انسان و یا جامعه اگر در مسیر تعالی ایمانی قرار گیرد، به طور طبیعی با موانع گوناگونی روبه‌رو می‌شود و روایات مذکور متذکر این نکته‌ی مهم است تا افراد از این موضوع غفلت نکنند. زیرا تعالی هر فرد و هر جامعه‌ای در إزاء تقابل با موانع پیش می‌اید. نمونه‌ی اجتماعی این امر را در حضور تاریخی انقلاب اسلامی ملاحظه می‌کنید که چگونه نظام استکباری و ارتجاعی دنیا در مقابل آن می‌ایستند. طلب عافیت به این معناست که انسان‌ها در چنین شرایطی از حضرت حق بخواهند به‌خوبی از این موانع عبور کنند و مثل ریزش‌های انقلاب، کم نیاورند. موفق باشید

16741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استادعزیز، این که خداوند می فرمایند گناه غیر از شرک را برای هر بنده ای که خواهند می بخشند، اینجا منظور از شرک آیا شرک خفی را هم شامل می شود؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور، شرک جلی است. موفق باشید

15092
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: آیا حیوانات که بعضی وقتها از احوالات برزخیان اگاه می شوند مثلا رم می کنند طبق روایت. آیا کسی که گاو پرست هست می تواند با این کار با روح گاو متحد شود و از احوال برزخیان مطلع شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بعضاً بعضی از حیوانات از احوال برزخیان آگاه می‌شوند ولی گاوپرستان که در حجاب کامل‌اند، از اطراف خود هم آگاهی ندارند. موفق باشید 

14632
متن پرسش
با سلام: استاد در مورد مصرع «الا يا ايُّها الساقی اَدِر کَاساً و ناوِلْها» که گفته می شود از یزید می باشد، نظرات موافق و مخالفی وجود دارد. اما به طور کل دیدگاه من را نسبت به حافظ در تردید برده است. نظر شما استاد گرامی در مورد استفاده حافظ در یک شعر عرفانی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب استاد قزوینی می فرمایند نه تنها تمام  اشعاری که منسوب به یزید بود همه را گشتم، حتی تمام اشعاری که احتمال داده می شد از یزید باشد را، نیز جستجو کردم ابداً چنین بیتی پیدا نکردم. در دوران پهلوی روشنفکران غربی برای این که جناب حافظ را که تماماً فضای روح سکولاریته را زیر سوال می برد از چشمها بیندازند، این شایعه را ساختند. موفق باشید

13544
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه قرون وسطی جزء تاریخ غرب است؟ مگر رجوع به مسحیت رجوع به توحید نیست؟ یعنی می خواهم بگویم چگونه قرون وسطی را مقدمه سوبژکتیو شدن انسان می بینیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخ قرون وسطی حکایت از آن دارد که فضای اسکولاستیک به مفهوم‌گرایی به‌طور طبیعی کار را به سوبژکتیویته می‌کشاند، حتی آکوئیناس در همین پازل قدم برداشت با این‌که می‌خواست به چیز دیگری یعنی دیانت ناب برسد. موفق باشید

13498
متن پرسش
اگر ما به شیوه حضرت امام بعد از دوران دفاع مقدس به زندگی توحیدی رجوع می کردیم آیا شهید آوینی ضرورتی برای نوشتن کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب می دید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غرب چیزی نیست که به این سادگی‌ها از فکر و ذکر بشر امروز پاک شود. صدها کتاب از جنس کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» به شکل‌های مختلف باید نوشته شود. غرب در خانه‌ی دلِ ما لانه کرده است، اگر از نظر فکری هم از غرب عبور کنیم، عادت‌ها و سبک‌ها به این زودی از صحنه‌ی زندگی ما خارج نمی‌شود. موفق باشید

13147

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر بابت کتابهای گرانقدر شما لطفا ترتیب مطالعه کتابهای خودتان را از اول تا آخر (از نظر تزکیه کردن خود) بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی بر روی سایت از یک‌طرف و جواب سؤال شماره‌ی 13112 تحت عنوان «هندسه‌ی فکری کتاب‌ها» إن‌شاءاللّه در این رابطه جوابگوی جنابعالی خواهد بود. موفق باشید

11874
متن پرسش
‎سلام علیکم: خواستم نظر شما را در مورد سخن قابل تامل آیت الله فاضل لنکرانی رحمه الله بپرسم که فرمودند: «من پنجاه سال است دارم اسلام می خوانم، بگذار خلاصه اش را برایت بگویم، واجباتت را انجام بده، به جای مستحبات، تا می توانی به کار مردم برس، کار مردم را راه بینداز. اگر قیامت کسی از تو سوال کرد بگو فاضل گفته بود» چون قصد اجرای آن را داریم لذا برای ما مهم است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخن گرانقدر همان سخن اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» است که به ما فرموده‌اند در مقابل حوائج مؤمنین نباید بی‌تفاوت باشید وگرنه راه بهشت را گم کرده‌ایم. موفق باشید

9982

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد گرامی: منظور از آیت الکرسی آیه اول تا و هو العلی العظیم است یا هر سه آیه تا هم فیها خالدون و اگر کسی قصد داشته که یک عملی را 40 روز انجام دهد اگر یک روز آن عمل از او فوت شود باید دوباره عمل را از سر بگیرد (40 روز) یا ادامه بدهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بفرمایند آیت‌الکرسی؛ منظور همان یک آیه است مگر این‌که بفرمایند تا «هم فیها خالدون». اگر یک روز از آن فوت شد لازم نیست از اول شروع کنید یک روز به آخر آن اضافه نمایید. موفق باشید
8867
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد عزیز جناب استاد در روایت مشهوری که شما هم بارها فرموده اید خداوند می فرماید اگر کسی به غیر من امید داشته باشد امیدش را نا امید می کنم و.... ولی ما می بینیم که در بسیاری موارد افراد در مسایل امیدشان اصلا به خدا نیست مثلا طرف برای خرید خانه یا ماشین امیدش به رفیقش است که در بانک است یا به رشوه هایی که می خواهد بدهد و می بینیم که هم به ماشین می رسد هم به خانه و بی شمار مواردی که می بینیم. اگر بفرمایید به فرجام نمی رسد و مانع تکامل او می شود این که معلوم است و اساسا بسیاری از اشخاص کاری به فرجام و تکامل ندارد بلکه می خواهند به خواسته های دنیایی برسند و می رسند و در قرآن هم که آمده است که کسی که دنیا بخواهد از آن به او می دهیم پس این روایت با این همه شدت و حدت چه می خواهد بفرمایید؟ در ضمن این حقیر در کنار تفاسیر شما مدتی است تفاسیر آقای محمد علی انصاری را کار می کنم نظر شما در باره تفاسیر و شخصیت ایشان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: 1- اتفاقاً برداشت من همین است که چنین افرادی که به غیر خدا امید بسته‌اند ناکام می‌شوند. یعنی از آن بهره‌ای که باید نصیب‌شان شود محروم می‌مانند و از آن مهم‌تر نسبت به خدا محجوب می‌گردند و اصالت را به غیر خدا می‌دهند، در حالی‌که غیر خدا هیچ بهره و برکتی ندارد 2- نه‌تنها جناب آقای دکتر محمدعلی انصاری، هر عزیزی هم که به نحوی ما را با قرآن آشنا کند، برای ما ارزشمند است. موفق باشید
8605
متن پرسش
سلام علیکم: چرا حضرت عالی در بین اندیشمندان غربی برای هایدگر احترام خاصی قائل هستید مگر ایشان چه رویکرد متفاوتی نسبت به سایرین دارند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در مصاحبه‌ای که با مجله‌ی «نامه»، تحت عنوان «شناخت غرب از نان شب واجب‌تر است» داشته ام عرایضی در این مورد هست. شاید بتوانید جواب خود را در آن‌جا پیدا کنید. هایدگر براى عبور از غرب حرف‏هایى دارد که در مکتب امام مى‏تواند معناى خوبى داشته باشد. موفق باشید
5407
متن پرسش
باسلام و عرض خسته نباشید این سوال را قبلا ارسال کردم ولی به علت تاخیر پاسخ احتمال دادم که ارسال نشده باشد لذا دوباره آنرا ارسال میکنم : همان طور که میدانید قرآن از دوجنبه لفظ و محتوا دارای اعجاز است.و راه اثبات دین هم معجزه است پس راه اثبات الهی بودن اسلام اثبات اعجاز قرآن است.اما در مورد اعجاز لفظی که واضح است باید ادبای عرب زبان تشخیص بدهند و یک سری قواعد و اصول مشخصی دارد(اصول فصاحت و بلاغت) ولی سوال من در مورد اثبات اعجاز محتوایی است به این صورت که مبنای ما برای تشخیص برتری یک متن از متن دیگر از لحاظ محتوا چیست؟ آیا عقل است اگر چنین است در یک سخنرانی آیت الله جوادی آملی در نقد حقوق بشر فرمودند اینان مبنایی برای تنظیم حقوق بشر ندارند ، پس در واقع ما هم مبنایی برای تشخیص برتری قرآن از دیگر متون نداریم. پس به طور خلاصه سوالم را تکرار میکنم : آیا عقل مبنای اثبات اعجاز محتوایی قرآن است؟ آیا عقل می تواند و آنقدر کامل است که بتواند بدون وحی راهی که مناسبتر است را انتخاب کند؟ خوب اگر پاسخ شما به سوالات بالا مثبت است لطفاً به این سوال پاسخ دهید که آیا این جمله درست است: وقتی عقل مبنا باشد و کامل، هر حکم و گزاره ی دینی که خلاف عقل باشد باید کنار کذارده شود و اگر آن حکم قطعی الصدور از آن دین باشد ، باید آن دین کنار گذاشته شود.مثلا اگر به فرض محال اثبات شد که حکم قطع ید سارق که در قرآن ذکر گردیده بنابه دلایلی محکم غیر عقلانی است (و مثلا اگر به جای آن فلان حکم در مورد آنان اجرا شود اثر بهتری دارد )و چون این حکم قطعی الصدور از دین اسلام است(چون در قرآن آمده نه در روایات که بشود گفت شاید جعلی باشد) پس دین اسلام زیر سوال میرود. ضمنا شاید بگویید احکام یک جنبه ی معنوی دارد که ما از آن بی خبریم و حتی احکام غیرعقلانی لازم الاجرایند باید بگویم که اگر چنین توجیهی به کار برده شود آنوقت تثلیث در مسیحیت را هم باید پذیرفت چون شاید ما از جنبه معنوی آن بی خبر باشیم!باتشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سؤال 5351 جواب داده‌ام.
2676
متن پرسش
سلام علیکم. بنده دانشجوی دکتری فلسفه علم دانشگاه شریف هستم. قصد دارم رساله خودم را حول موضوع رویکرد انقلاب اسلامی به فناوری اخذ کنم. بیشتر بحث هایی که درباره فناوری شده است از جنس انتقادی بوده است. اما اینکه در حال حاضر که مجبور به استفاده از حداقل برخی از فناوری ها هستیم، اسلام چه رهنمون هایی برای برقراری نسبت ما با فناوری دارد، کاری انجام نشده است. نظام ارزشی اسلام چه ارتباط و نسبتی با فناوری برقرار می کند؟ آیا فقط ارزش های سیاسی و اقتدار نظام اسلامی اهمیت دارد؟ آیا انسان آنطور که انقلاب اسلامی به آن می نگرد، مقهور فناوری خواهد شد؟ یا این انسان از چنان قدرتی برخوردار است که می تواند فناوری را به عنوان ابزاری در جهت تکامل خور استفاده کند؟ از شما خواهش می کنم بنده را در دقیق کردن موضوع راهنمایی کنید. و اینکه آیا این کار لزوما نیاز به فقه و اجتهاد دارد، یا کسی مثل من هم می تواند این کار را انجام دهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» سعی کرده‌ام نشان دهم اگر رویکرد ما به طبیعت درست باشد به نوعی از فناوری دست می‌زنیم که از جنس فناوری‌های غرب نیست. پیشنهاد می‌کنم کتاب مذکور را مطالعه بفرمایید شاید بابی در این امر برایتان گشوده شود. باید با روح نگاه اسلامی به انسان و طبیعت آشنا شد و این با مطالعه‌ی کتاب‌هایی مثل تفسیر المیزان حاصل می‌شود. موفق باشید
1098

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و عرض ادب در روایت امام فرموده که هرکس بمیرد و امامش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده و مردم معذور نیستند که امام خود را نشناسند از طرفی استاد میفرمایند فهم مقام امام سر گونه است و همه توانایی فهم آن را ندارند رنباید همه جا در بین مردم عادی این مسایل را مطرح کرد جمع این دومسأله چگونه ممکن است؟ با توجه به مباحث کتاب مبانی معرفتی حضر حجت علیه السلام ، بحث صدقه دادن برای سلامتی امام و دعا برای سلامتی اش را نمی فهمم؟چون امام جسمش برای او دردسر ساز نیست و روی دستش نمانده باتشکر التماس دعای ویژه
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی از خود ائمه«علیهم‌السلام» داریم که اسرار ما را برای نامحرمان فاش نکنید، و باز تأکید دارند از مقاماتی از ائمه که منجر به انکار افراد می‌شود سخن نگوییم، ولی شناخت امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» را تأکید دارند به این معنی که بدانند خداوند امامی را جهت هدایت آن‌ها قرار داده و از او تبعیت کنند هرچند همه نمی‌توانند متوجه مقامات نوری امام بشوند. سلامتی جایگاه نبوت و نفوذ اراده‌ی حضرت نیاز جامعه است و ممکن است دادن صدقه برای جریان‌دادن لطف خداوند باشد جهت این امر. از طرفی نباید نظر به مقام واسطه‌ی فیض‌بودن امام و توانایی که از آن جهت دارند، موجب انکار زندگی شخصی امام شود. موفق باشید
25307
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. استاد شما جزوه ای را تنظیم کردید برای المیزان و آن را مطالعه کردیم اما دو سالی است که در قم استاد عابدینی المیزان را شروع کردند و درس می فرمایند اولا اینکه می خواستم نظر حضرتعالی را راجع به استاد عابدنی بدانم ثانیا این سبک المیزان خیلی طول می کشد اینگونه بخوانیم یا اینکه خودمان به آن سبک دز جزوه ادامه دهیم. ثالثا استاد یزدان پناه هم به سبک خودشان شروع به المیزان کرده اند که در آن مفصل به مباحث تفسیری می پردازند و بنده دو سالی است که به آنجا می روم ولی اینجا هم بسیاز طولانی در حالی که بعد از دو سال هنوز ابتدای سوره ی حمد هستند می خواستم نظر شما را هم برای جمع بندی بدانیم تا دوستانی هم که پیگیرند مطلع باشند و استفاده کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو استادی که نام بردید از اساتید فاضل و قابل اطمینان هستند. بستگی به ذوق خودتان دارد که با کدام رویکرد، احساس می‌کنید در آغوش قرآن قرار دارید. موفق باشید

22915

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت قلبی عروقی: نگرانی بی بی سی بابت اربعین بسادگی قابل درک، اما خوب نظر شما میتونه راهگشای شکاکان و دلسوزان انقلاب و اربعین و ظهور. قسمتهایی از مقاله بی بی سی که امروز 14 آبان منتشر شده. سپاس «این مراسم در خلال سالیان گذشته بدون شک آثار مثبت اجتماعی در جوامع شیعی داشته است. از جمله آن که زمینه نزدیکی شیعیان ایران و عراق را فراهم آورده و زنگار دهه‌ها جدایی و هشت سال جنگ ایران و عراق را تا اندازه زیادی زدوده و با افزایش تعاملات و مراودات اجتماعی دوستانه بین دو ملت آنها را به هم نزدیک ساخته است. به علاوه، میزان وسیع همبستگی اجتماعی از خلال میزبانی از زایران و محبت متبادل بین آنها آثار اجتماعی قابل توجهی در تحکیم روابط اجتماعی بین گروه‌های مختلف جوامع شیعی دارد. با این همه شیوه اجرای مراسم و حواشی آن، آثار زیانباری بر جامعه عراق دارد؛ جامعه‌ای که خود گریبانگیر مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی فراوان است و این مراسم به تشدید آنها می‌افزاید. در نگاهی کلی، مراسم پیاده‌روی از آفات زیانبار زیر برخوردار است: ۱. تضعیف حرکت کار و تولید در کشور عراق: همان‌گونه که آیت‌الله حیدری اشاره کرده‌اند، انجام مراسم پیاده‌روی اربعین به تعطیلی درازمدت کشور تا حدود سه ماه می‌انجامد. طی مسافت‌های دراز از جنوب و غرب عراق به سمت کربلا به همراه مقدمات و ملحقات آن، سبب اتلاف بخش عظیمی از انرژی نیروی کار عراق می‌کردد. این در حالی است که کشور عراق در وضع کنونی خود بیش از هر وقت دیگر نیازمند افزایش نیروی کار و تولید مضاعف برای بهبود وضع فعلی خود دارد. ۲. اتلاف منابع مالی هنگفت: مسیر پیاده‌روی تا کربلا به طور انبوه توسط ساکنان محلی هر منطقه تجهیز می‌شود تا از زایران استقبال و میزبانی رایگان شود. امکانات مختلف از محل خواب، انواع خوراکی‌ها، پوشاک، وسایل بهداشتی و حتی وسایل تفریحی و تجملی احیانا مانند ماساژ پا و بدن و غیره تجهیز می‌شود. میزبانان حتی در صورت نداشتن امکانات مادی مناسب به خود فشار وارد آورده و سعی می‌کنند بهترین کیفیت خدمات را به طور رایگان به زایران اختصاص دهند. در نتیجه، این مراسم زمینه اتلاف حجم وسیعی از منابع مالی را فراهم آورد؛ منابعی که باید صرف تولید مشاغل کوچک و پیشرفت اقتصادی کشور و مبارزه با موج وسیع بیکاری و غیره گردد. ۳. ظاهرگرایی: این مراسم با نگاهی ظاهرگرایانه به حرکت امام حسین، زمینه خالی کردن این جریان از معانی عمیق دینی آن شده و آن را به یک کارناوال سیاحتی تبدیل می‌کند. کارناوالی که خیلی‌ها با هدف تفریح و گذر وقت و به مثل معروف فارسی "هم زیارت است و هم سیاحت" به آن می‌پردازند. این مراسم در واقع تأثیر مشخصی بر بهبود سطح فرهنگی و یا حتی دینی افراد شرکت‌کننده در آن نداشته و نوعی اثر تخدیری در آنها می‌افریند. به نحوی که پس از اتمام آن احساس انجام کاری عظیمی به آنها دست می‌دهد اما در حقیقت تغییر مشخصی نه در سطح فردی و نه در سطح اجتماعی در وضع عراق ایجاد نمی‌کند. ۴. نگرانی‌های فرقه‌گرایانه: انجام این کارناوال نه به صورت کاملا مردمی، و بلکه با پشتیبانی ویژه و فراگیر از سوی دولت و مراکز حکومتی صورت می‌گیرد. نیروهای امنیتی از جمله ارتش و پلیس و غیره برای حمایت از شرکت‌کنندگان به طور آماده‌باش کامل در می‌آیند. مؤسسات دیگر دولتی از جمله بیمارستان‌ها و مراکز رسانه‌ای دولت و غیره نیز به طور کامل در اختیار این کارناوال قرار می‌گیرد. این در حالی است که عراق کشوری دارای مذاهب و ادیان و اقوام مختلف است. در نتیجه بکارگیری منابع دولتی برای مراسم مذهبی یک فرقه به طور طبیعی حساسیت فرق دیگر را بر می‌انگیزد. این در حالی است که وکلا و سخنگویان آیت‌الله سیستانی در گذشته بارها از استفاده از منابع دولتی در مراسم مذهبی منع کرده و دولت و منابع آن را متعلق به همه عراقی‌ها دانسته‌اند. اما آن چه که عملا توسط هر دو حکومت ایران و عراق صورت می‌گیرد، استفاده انبوه از منابع دولتی در این مراسم است. مشکلات این مراسم تا اندازه‌ای چشمگیر شده که حتی برخی از روحانیون اصلاح‌طلب نیز به انتقاد آن پرداختند. آیت‌الله کمال حیدری در یکی از جلسات درس اخیر خود در قم، تعطیلی دو تا سه ماه مملکت به بهانه پیاده‌روی اربعین را نادرست و از عوامل عقب‌ماندگی جوامع مشارکت کننده در آن دانست. وی این مراسم را بر خلاف اهداف مقدس نهضت امام حسین شمرد و از مراجع خواست که مقلدان خود را ارشاد کنند که وقت کمتری به این مراسم اختصاص داده و افراد وقت خود را به تولید و کار مفید اختصاص دهند.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم پیاده‌روی اربعین چهره‌ای و هویتی از عراق به صحنه می‌اورد که هزار برابر نتیجه‌ی آن بیشتر از هزاران مانور پر خرجی است که ارتش آن کشور برای تجهیز خود نیاز دارد. از طرفی، 18 میلیون از 20 میلیون زائر، مردمِ خود عراق هستند که با مسافرت خود، تحرک اقتصادی خوبی برای عراق ایجاد می‌کنند. کافی است که آن روزها سری به بازارهای کربلا و نجف بزنیم تا این تحرک را ملاحظه کنیم. مطمئناً کسی که متوجه‌ی چنین حرکتی نباشد نمی‌فهمد چه جریانی در حال وقوع است برای آن‌که کشور عراق را به کشوری تراز اول تبدیل کند و به همین جهت دولت عراق این‌همه از این جریان استقبال می‌کند. تازه از کجا گفته می‌شود کارها در چند ماه تعطیل می‌گردد؟!! هرگز چنین نیست. موفق باشید 

20860

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در شرایط رئیس قوه قضاییه مدیر و مدبر بودن و آگاهی به امور قضایی است با توجه به اینکه آقای لاریجانی ظاهرا هیچ کدام از این شروط را ندارند چون فرد فاضلی در حوزه ها بودند که گویا تجربه اجرایی یا انجام کار قضایی نداشتند وقتی رهبری چنین فردی را انتخاب می کنند در حالی که افراد با تجربه دیگری چون رئیسی بودند این شائبه پیش می آید که آیا رهبری درین وضع اسفناک قوه قضاییه دخیل نیستند البته این انتخاب شاید هم به قوه قضا ضربه زد و هم به حوزه ها چون اندیشمندی بود که خوب فعالیت می کرد شبهات سروش را جوابگو بود. چرا درین کشور هیچ کس در آنجا که باید باشد نیست نمی دانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید رئیس قوه‌ی قضائیه باید مجتهد باشد. از طرفی بنده از بعضی وکلا که درگیر قوه‌ی قضائیه بودند وضع قوه را پرسیدم معتقدند آقای لاریجانی رویهمرفته خوب کار کرده‌اند. البته به نظر بنده این بدین معنا نیست که بعضی قضات درست عمل می‌کنند. موفق باشید

20497

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: دو سوال دارم: ۱. چطور می شود که افرادی مانند پروفسور لنسر یا میشل فوکو متوجه تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شد می شوند ولی افرادی در کشوری که انقلاب اسلامی را شروع کرد این را نمی فهمند حتی خیلی از مسئولین و یا حتی متدینین؟ چطور خداوند به اینطور افراد چنین بصیرتی می دهد؟ ۲. به برکت جلسات شما و توفیق خداوند این روزها یک مقدار حب و معرفتم نسبت به ولی فقیه بیشتر شده و هر چقدر فکر می کنم نمی فهمم چطور آقای احمدی نژاد وقتی که نائب امام زمان، این ظهور صاحب امر در این مملکت توصیه ای به او می کند پشت گوش می اندازد؟! مگر می شود؟! با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احساس حضور تاریخی چیزی است که انسان باید با حساسیت لازم متذکر آن شود. آری! اگر انسان تنها به عبادات فردی خود نظر کند گوشش بدهکارِ این حرف‌ها نخواهد شد و خودش مقصر است که ابعادی از دیانت را فرو نهاده است. موفق باشید

نمایش چاپی