بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11874
متن پرسش
‎سلام علیکم: خواستم نظر شما را در مورد سخن قابل تامل آیت الله فاضل لنکرانی رحمه الله بپرسم که فرمودند: «من پنجاه سال است دارم اسلام می خوانم، بگذار خلاصه اش را برایت بگویم، واجباتت را انجام بده، به جای مستحبات، تا می توانی به کار مردم برس، کار مردم را راه بینداز. اگر قیامت کسی از تو سوال کرد بگو فاضل گفته بود» چون قصد اجرای آن را داریم لذا برای ما مهم است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخن گرانقدر همان سخن اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» است که به ما فرموده‌اند در مقابل حوائج مؤمنین نباید بی‌تفاوت باشید وگرنه راه بهشت را گم کرده‌ایم. موفق باشید

10775

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد لطفا سیر مطالعاتی در خصوص آموزش فلسفه معرفی کنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال شماره‌ی 10774 عرض شد. موفق باشید
9306
متن پرسش
سلام حاج آقا: مدتهاست سایتتان را دنبال می کنم. تو را به خدا سرنوشت ما مسلمانان چه خواهد شد؟ از تمام جهان ماداعیه حقانیت داریم ولی شاید 10 درصدمان مخلص نباشیم و شیعه واقعی. دارم از ناراحتی داغون میشم وقتی به عکسهای غزه نگاه می کنم از خودم بدم می آید که آرام و راحت به فکر افطارم و کاری نمیتوانم برایشان کنم. چرا ما حداقل پول و نیرو برایشان نمی فرستیم؟ مگر خداوند ما را به یاری مسلمانان دیگر دستور نداده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله جمهوری اسلامی ایران تا آن‌جا که ممکن است به مردم فلسطین کمک کرده و سرنوشت آن‌ها را از این که اسرائیل می‌خواست فلسطین را از صفحه‌ی روزگار برداد، تغییر داد. به تعبیر آقای دکتر سعدالهی زارعی اسرائیل در نفی خود قدم بر می‌دارد. آیا تل‌آویو و حیفا را ناامن کردن کار کمی است؟ موفق باشید.
9205

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: اگر کسی مجبور باشد بین مطالعه و کسب علم و یا قرائت قرآن یکی را در این ماه شریف انتخاب کند، اولویت با کدام یک می باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت از خواندن قرآن غافل نشوید. موفق باشید
8867
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد عزیز جناب استاد در روایت مشهوری که شما هم بارها فرموده اید خداوند می فرماید اگر کسی به غیر من امید داشته باشد امیدش را نا امید می کنم و.... ولی ما می بینیم که در بسیاری موارد افراد در مسایل امیدشان اصلا به خدا نیست مثلا طرف برای خرید خانه یا ماشین امیدش به رفیقش است که در بانک است یا به رشوه هایی که می خواهد بدهد و می بینیم که هم به ماشین می رسد هم به خانه و بی شمار مواردی که می بینیم. اگر بفرمایید به فرجام نمی رسد و مانع تکامل او می شود این که معلوم است و اساسا بسیاری از اشخاص کاری به فرجام و تکامل ندارد بلکه می خواهند به خواسته های دنیایی برسند و می رسند و در قرآن هم که آمده است که کسی که دنیا بخواهد از آن به او می دهیم پس این روایت با این همه شدت و حدت چه می خواهد بفرمایید؟ در ضمن این حقیر در کنار تفاسیر شما مدتی است تفاسیر آقای محمد علی انصاری را کار می کنم نظر شما در باره تفاسیر و شخصیت ایشان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: 1- اتفاقاً برداشت من همین است که چنین افرادی که به غیر خدا امید بسته‌اند ناکام می‌شوند. یعنی از آن بهره‌ای که باید نصیب‌شان شود محروم می‌مانند و از آن مهم‌تر نسبت به خدا محجوب می‌گردند و اصالت را به غیر خدا می‌دهند، در حالی‌که غیر خدا هیچ بهره و برکتی ندارد 2- نه‌تنها جناب آقای دکتر محمدعلی انصاری، هر عزیزی هم که به نحوی ما را با قرآن آشنا کند، برای ما ارزشمند است. موفق باشید
28912
متن پرسش
سلام و عرض ادب: در مورد مبحث فصوص الحکم: برخی که آشنایی با مباحث حضرتعالی را ندارند و فقط مباحث عرفانی فلسفی را به حد مطلوبی کار کرده اند که بتوانند وارد فصوص بشوند، آیا این افراد بهتر نیست که برای اینکه یک عرفانی گوشه گیر و به دور از اجتماع و انقلاب برای خود خدایی ناکرده بسازند، حداقل سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) هم به ایشان پیشنهاد شود، تا با حضور در این تاریخ و نوع سلوک این تاریخ هم آشنا شوند، و سپس رجوع به فصوص داشته باشند؟ آیا چنین چیزی صلاح است برای برخی افراد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به جایی است. اتفاقاً وقتی بنده مباحث «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» را تدوین می‌نمودم، همواره در ذهن بنده این نکته بود که با دنبال‌کردن مطالب آن کتاب، رفقا بهتر می‌توانند با موضوعات مطرح‌شده در کتاب «فصوص» همراه شوند. همچنان‌که قبل از همه، حداقل باید مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح کتاب «معاد» را دنبال کرده باشند. موفق باشید   

24456
متن پرسش
سلام استاد: چند وقت پیش زیارت امام رضا علیه السلام نصیبم شد از حضرت خواستم که از طریق شما هدیه ای چیزی عنایت بفرمایند، سه چهار بار هم ازتون سوال کردم ولی پاسخی دریافت نکردم، با خودم گفتم شاید حضرت علیه السلام دست خالی من رو باز گردونده باشه. دیدم نه نمیشه آقا خیلی کریم تر از این حرفاست که کسی پبشش بره و ازش هم درخواست بکنه او دست خالی برش گردونه، استاد لطفا یه توجهی بفرمایید. ببینید آقا امام رضا علیه السلام چیزی داده اند که داده اند ان شاءالله لطفا بببنید چیزی به نظرتون میاد خواهشا، متاسفانه جواب ایمیل ها رو نمی تونم دریافت کنم اگه مقدورتون هست جواب رو روی سایت بزارید، التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این برخورد که چیزی از این طریق پای امام عزیزِ رئوف‌مان بگذاریم درست نیست. همین‌که از برکات زیارت آن امام همام بهره‌مند شده‌اید، کافی نیست؟ چه چیزی بالاتر از آن که او ما را لایقِ زیارت خود کرده است. آری! زیارت امام معصوم. موفق باشید

23683
متن پرسش
سلام: چند سوال از استاد داشتم. بنده طلبه پایه ۵ هستم. ۱. می خواستم بدونم آیا در خواب هم میشه اختیار داشت؟ ۲. خواب که حالتی از تجرد هست را میشه کنترل کرد؟ منظورم اینه که از چه راهی میتونیم بر خواب مسلط بشیم؟ چه از این لحاظ که خوابهای پریشان و شیطانی نبینیم و چه از این لحاظ که هر وقت دوست داشتیم، بیدار بشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اندازه‌ای که انسان در بیداری، ذهن و فکر خود را درست جلو ببرد در خواب، کم‌تر گرفتار رؤیاهای پریشان است. و به اندازه‌ای که بدن را با نحوه‌ی تغذیه‌ی مناسب و ورزش در کنترل قرار دهد، اندازه و زمانِ خواب او منظم می‌گردد. موفق باشید

23361
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: اینجانب هر جا حرف از نجس بودن سگ و گربه می زنم، از من سند روایی یا از قرآن می خواهند من به چه سندی استناد کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از آن‌که سالک إلی اللّه متوجه می‌شود سگ از جهتی مظهر نفس امّاره‌ی انسان است و به همین جهت اگر کسی در خواب با سگ روبه‌رو شود، معبر متوجه می‌شود که به نفس امّاره‌اش نزدیک شده است و این نیز در تجربه‌ی اجتماعی قابل درک است که چگونه انسان‌هایی که بیشتر مشغول آرزوهای نفس امّاره‌ی خود می‌باشند به همان اندازه تعلق خاطری به سگ دارند و آن را وارد خلوت‌های زندگی خود می‌کنند. زیرا عملاً خود را در آن می‌یابند. و نجس‌بودن آن تنها به اعتبار وجهِ بیرونی آن نیست، بلکه به اعتبار آن است که نفس امّاره‌ی انسان را بیش از پیش به انسان بازمی‌گرداند. با توجه به امر فوق در مورد سؤال جنابعالی می‌توان به نکات زیر نیز توجه داشت:

 اولاً: قرآن کريم در احکام فقهي معمولا به کليات بسنده کرده است. به عبارتي ديگر قرآن همچون قانون اساسي است که فروع قوانين مدني، حقوقي، جزائي و ... را در آن نمي توان يافت.

ثانياً: تبيين و تفسير آن را به پيامبر اکرم (ص) و به دنبال آن، امامان معصوم (ع) سپرده است، «وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» (24) يعني اي پيامبر ما ذکر بر تو نازل کرديم تا براي مردم آنچه را بر ايشان نازل شد (قرآن) تبيين و تفسير نمايي و خود قرآن دستور داده که علاوه بر آنچه خداوند در قرآن بيان فرموده، از سخنان پيامبر (ص) و امامان (ع) اطاعت کنيم: «وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(25) يعني اي مردم هر چه را رسول الله (ص) به شما دستور داد، اجرا کنيد و هر چه را نهي کرد باز ايستيد.

اگر پيامبر اکرم (ص) مى فرمايند: «إِنِّي تَارِکٌ فِيکُمُ الثَّقَلَيْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي» (26)، من دو چيز گرانبها را در ميان شما به امانت مى گذارم که اين دو از هم جدا نمى شوند «إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً»، اگر به هر دوى آنها تمسک کرديد هلاک نمى شويد. سرّ اين فرمايش پيامبر اکرم (صلّى الله عليه وآله وسلّم) اين است که تمام آنچه ما به آن احتياج داريم در نصّ و ظاهر قرآن نيامده است و ما بايد در کنار قرآن روايات پيامبر (ص) و ائمه (ع) را در نظر بگيريم. اما اگر گفتيم يکى را قبول داريم، اگر گفتيم «حَسبُنا کِتابُ الله»، و عترت را رها کرديم، ضمانتى براى هدايت ما نخواهد بود. اين دو چيز را بايد با هم داشته باشيم تا بتوانيم به هدايت برسيم. (27)

خلاصه اينکه براي به دست آوردن حکم شرعي، قرآن يکي از منابع استنباط احکام الهي مي باشد، علاوه بر کتاب آسماني ما، روايات معصومين (ع) يکي ديگر از منابع است که اگر حکمي در قرآن ذکر نشده بود بايد به اين روايات رجوع شود.

نجاست سگ در روايات

عمده دليل براي حکم به نجاست سگ، روايات مي باشند. احاديث زيادي در اين باره وارد شده است بطوري که در کتاب ارزشمند وسائل الشيعه و بحارالانوار ، ابواب مختلفي در اين رابطه وجود دارد با عناوين : «بَابُ نَجَاسَة سُؤْرِ الْکَلْبِ وَ الْخِنْزِيرِ»، «بَابُ طَهَارَة عَرَقِ جَمِيعِ الدَّوَابِّ وَ أَبْدَانِهَا وَ مَا يَخْرُجُ مِنْ مَنَاخِرِهَا وَ أَفْوَاهِهَا إِلَّا الْکَلْبَ وَ الْخِنْزِيرَ»، «بَابُ نَجَاسَة الْکَلْبِ وَ لَوْ سَلُوقِيّاً»، «بَابُ جَوَازِ لُبْسِ جِلْدِ مَا لَا يُؤْکَلُ لَحْمُهُ مَعَ الذَّکَاة وَ شَعْرِهِ وَ وَبَرِهِ وَ صُوفِهِ وَ الِانْتِفَاعِ بِهَا فِي غَيْرِ الصَّلَاة إِلَّا الْکَلْبَ وَ الْخِنْزِيرَ وَ جَوَازِ الصَّلَاة فِي جَمِيعِ الْجُلُودِ إِلَّا مَا نُهِيَ عَنْهُ»، «بَابُ کَرَاهَة اتِّخَاذِ کَلْبٍ فِي الدَّارِ إِلَّا أَنْ يَکُونَ کَلْبَ صَيْدٍ أَوْ مَاشِيَة أَوْ يُضْطَرَّ إِلَيْهِ أَوْ يُغْلَقَ دُونَهُ الْبَابُ»، «بَابُ تَحْرِيمِ بَيْعِ الْکِلَابِ إِلَّا کَلْبَ الصَّيْدِ وَ کَلْبَ الْمَاشِيَة وَ الْحَائِطِ وَ جَوَازِ بَيْعِ الْهِرِّ وَ الدَّوَابِّ» و ...

هر يک از ابواب فوق، رواياتي را در بر دارد که بيان کننده نجاست سگ اند. کسي که از علوم ديني کمترين اطلاعي داشته باشد با ديدن عنوان اين ابواب يقين به حکم نجاست سگ در اسلام مي کند چه رسد به اينکه روايات هر باب را مطالعه و بررسي کند.

رواياتي که از پيامبر (ص) و امامان معصوم (ع) دربار نجاست سگ به ما رسيده اند، دو گونه مي باشند:

دسته نخست: رواياتي که به صراحت در آن واژه نجس آمده است. مانند:

۱. «سَأَلَ عُذَافِرٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ سُؤْرِ السِّنَّوْرِ وَ الشَّاة وَ الْبَقَرَة وَ الْبَعِيرِ وَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ وَ الْبَغْلِ وَ السِّبَاعِ، يُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ؟ فَقَالَ: نَعَمِ، اشْرَبْ مِنْهُ وَ تَوَضَّأْ. قَالَ قُلْتُ لَهُ: الْکَلْبُ؟ قَالَ: لَا. قُلْتُ: أَ لَيْسَ هُوَ سَبُعٌ؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ؟ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ.» (28)

عذافر از امام صادق (ع) از نوشيدن و وضو گرفتن با پس مانده آبي که بعضي از حيوانات (سنور، گوسفند، گاو، شتر ، الاغ ، اسب، استر و درندگان) نوشيده اند، سوال کرد. امام فرمود: بنوش و وضو بگير. سپس از سگ سوال کردم. امام فرمود: نه. پرسيدم: آيا او يک درنده (مثل ديگر درندگان) نيست؟ فرمود: نه به خدا، او نجس است. نه به خدا، او نجس است.

۲. «عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ خَلْقاً أَنْجَسَ مِنَ الْکَلْبِ (29).»

عبدالله بن ابي يعفور از امام صادق (ع) نقل مي کند: همانا خداوند نيافريد خلقي را که نجس تر از سگ باشد.

۳. «عَنِ الْفَضْلِ أَبِي الْعَبَّاسِ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ فَضْلِ الْهِرَّة وَ الشَّاة وَ الْبَقَرَة وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَيْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ، فَلَمْ أَتْرُکْ شَيْئاً إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ؛ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ؛ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْکَلْبِ، فَقَالَ رِجْسٌ نِجْسٌ.» (30)

فضلمي گويد از امام صادق (ع) از پس مانده حيوانات (گربه، گوسفند، گاو، شتر،...) سوال کردم؛ و امام فرمود: اشکالي ندارد. تا اينکه از سگ سوال کردم؛ و امام فرمود: پليد و نجس است.

۴. «سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الْکَلْبِ؛ فَقَالَ: رِجْسٌ نِجْسٌ، لَا يُتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ، وَ اصْبُبْ ذَلِکَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّة ثُمَّ بِالْمَاءِ. (31)

راوي حکم سگ را از امام صادق (ع) سؤال کرد، حضرت فرمود: پليد و نجس است، از اضافه آبي که آشاميده نبايد وضو گرفته شود، آن آب را بريز و (ظرف) را بار اول با خاک و سپس با آب بشوى.»

۵. «عَنْ مُعَاوِيَة بْنِ شُرَيْحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ سُؤْرِ الْکَلْبِ يُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ يُتَوَضَّأُ؟ قَالَ: لَا؛ قُلْتُ أَ لَيْسَ سَبُعٌ؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ، لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ. (32)

ابن شريح، حکم نيم خورده سگ را از امام صادق (ع) پرسيد که آيا مى توان از آن نوشيد يا با آن وضو گرفت؟ حضرت فرمود: نه، راوى پرسيد: آيا او يک درنده (مثل ديگر درندگان) نيست؟ فرمود: نه، به خدا سوگند، او نجس است. نه، به خدا سوگند، او نجس است.»

۶. «عَنْ أَبِي سَهْلٍ الْقُرَشِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ لَحْمِ الْکَلْبِ؛ فَقَالَ هُوَ مَسْخٌ. قُلْتُ: هُوَ حَرَامٌ؟ قَالَ: هُوَ نَجَسٌ؛ أُعِيدُهَا عَلَيْهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، کُلَّ ذَلِکَ يَقُولُ هُوَ نَجَسٌ. (33)

ابي سهل مي گويد از امام صادق (ع) درباره گوشت سگ سؤال کردم، حضرت فرمود: از حيوانات مسخ شده است. گفتم آيا حرام است؟ امام فرمود: نجس است. سه مرتبه اين سوال را تکرار کردم و هر سه بار امام فرمود: نجس است.» و مواردي ديگر.

همانطور که در بحث لغوي گذشت، با وجود حقيقت شرعيه براي واژه نجس، اين دسته از روايات براي اثبات حکم نجاست سگ کفايت مي کنند، و به صراحت بيانگر آن هستند. موفق باشید

23089
متن پرسش
سلام علیکم: تفاوت رعایت اخلاق در حضور تاریخی و اخلاق در حالت عادی در چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی تاریخی برای حضور اراده‌ی الهی در آن تاریخ شروع شود برای تحقق آن، لوازمی همراه است که یکی از آن لوازم، خصوصیاتِ معتقدین به آن تاریخ الهی است ولی یک وقت صرفاً انسان‌ها باید انسان‌های خوبی باشند. اخلاق در این حالت غیر از آن اخلاقی است که لازمه‌ی تحقق آن حضور تاریخی است. اخلاقی که در اسلام پیش آمد به صرف این‌که مسلمانان می‌خواستند در حضور تاریخی اسلامی‌شان قدم بگذارند، طبیعی بود که به سیره‌ی پیامبرشان سادگی و تواضع و صدق را رعایت می‌کردند، ولی بعد از مدتی قضیه فرق کرد و اخلاق، امری فردی شد در آن حدّ که آن سادگی از بین رفت در عین آن‌که به ظاهر، اسلامیت مانده بود. این اخلاق، غیر از اخلاقی است که موجب حضور تاریخی اسلام و انقلاب می‌شود. موفق باشید 

22154
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به سوال 10943 شما در جواب سوالی که به نقل از علامه حسن زاده گفته شده ممکنه ظهور 100 هزار سال بعد اتفاق بیافته. فرمودید بالاخره ظهور اتفاق میافته. سوالم اینه که با وجود این همه روایاتی که در مورد آخرالزمان هست و تا الان همشون اتفاق افتاده آیا درسته که بگیم ظهور 100 هزار سال بعد ممکنه اتفاق بیافته؟ یعنی این همه روایاتی که برای آخرالزمان گفته شده میشه خدا بیخیال همشون بشه و 100 هزار سال بعد ظهور اتفاق بیافته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم هر لحظه امکان ظهور مولایمان هست و ما نمی‌توانیم برای حضرت تکلیف تعیین کنیم. می‌ماند که در این مورد هم خوب است فکر کنیم که برای حضرت در مراحل گوناگون تاریخ، ظهورهای خاص پیش آمده است مثل ظهور خاص حضرت در تاریخِ دفاع مقدس و یا ظهور ایشان در کلمات و رهنمودهای نایب‌شان. موفق باشید

21827
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز لطفاً بفرمائید سئوال اول: با توجه به آیه 180 سوره اعراف منظور از انحراف از نام های خدا چیست؟ وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ ۚ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» و خدا را نیکوترین نامهاست، بدانها خدا را بخوانید، و آنان را که در نامهای او به انحراف می‌گرایند به خود واگذارید، که به زودی کردار بدشان را مجازات خواهند دید.» سئوال دوم: آیا بالا بردن کوه طور بر بالای سر بنی اسرائیل نوعی اکراه در دین نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همچنان‌که در بحث سوره‌ی اعراف در رابطه با آیه‌ی مذکور تا حدی به صورت مفصل عرض شد، انحراف در آیه‌ی مذکور به معنایِ انحراف از نظر به حق است که به صورت نظر به اسماء الهی او نباشد. حال یا با نظر به کثرات این انحراف محقق می‌شود و یا نظر به حضرت حق بدون نظر به اسماء حسنایِ او. مثل این‌که بخواهیم صرفاً خدا را با عقلِ انتزاعی داشته باشیم، در آن صورت رجوع به خدا به معنایِ «فادعوه بها» صورت نمی‌گیرد 2- شاید در مرحله‌ی اول یک نوع تهدید و ادب‌کردن برای آن قوم که در آن حدّ منحرف شده بودند، لازم بوده است تا در مرحله‌ی بعدی، خودشان دینداری را با اختیار ادامه دهند. موفق باشید

19466
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه با حرکت جوهری بدن مادی به مرور بدن برزخی شکل می گیرد نوزادی که در روزهای اولیه تولد فوت می کند بدن برزخی او به چه شکلی توجیه می شود و چگونه شکل می گیرد در حالی که هنوز ابتدای حرکت جوهری جسم مادی بوده است؟ ممنونم از زحماتتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه‌ی کودک مثل هر نفس ناطقه‌ای دارای مراتب جسم و مثال و عقل است و از این جهت بعد از فوتش، بدنِ مثالی با نفس او هست، منتها از آن‌جایی که آن بدنِ مثالی با ادامه‌ی زندگی شکل خاصی به خود می‌گیرد که صورت اخلاق و اعمال اوست، برای او چنین نیست و بدنی است بسیط و اولیه. موفق باشید

18357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: در مورد اینکه فرمودید عین ثابت انسان همان انتخاب بنیادین است، مثلا انسانی که از زمان شروع مسولیت ها و داشتن قدرت انتخاب همه ی انتخاب هایش را مطابق با خواست خدا انتخاب کرده باشد و چه بسا در راه زندگیش دچار بلاها و نعمات زیادی شود که هر کدام دارای حکمتی است، حال این شخصی که در تمام مدت عمر خود فقط خوبی کرده و اتفاقاتی که برای او پیش آمده پس همانهایی است که خداوند برای او خواسته بوده. یعنی خداوند که همواره برای انسان بهترین ها را خواسته به شرط انتخاب صحیح انسان، حال که انسان همه ی انتخابهایش را بر اساس خواست خدا انجام داده پس اتفاقات زندگی او همان اتفاقاتی است که در بهترین حال ممکن برای او می توانسته بیفتاد تا او عاقبت به خیر شود، حال اگر انسانی موجود باشد که تمام انتخابهایش در طول زندگیش فقط همانی باشد که خدا می خواهد همانطور که امامان و پیامبران بودند آیا می توانیم بگوییم که این افراد با بهترین انتخاب هایشان، تقدیر و اتفاقات ثابتی را خداوند در بهترین انتخابهایشان نهفته گذارده بوده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! موفق باشید

17797
متن پرسش
محضر جناب طاهرزاده سلام علیکم: آیا این صحبت ها در مورد سنخیت که گفته شده: «چنانچه منظور از سنخیت، سنخيّت اجمالى باشد، اشکالی ندارد یعنی نوعی سنخیت ميان خداوند و موجودات متكثر و متعدّد حاصل است، چرا كه همه داراى نوعى كمال ‏اند و قطره ناچيزى از اقيانوس بى‏ پايان كمالات خدا محسوب مى‏ شوند.» صحیح است؟ چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که ما می‌گوییم: «الحمداللّه» و کمالِ هر چیزی را که مورد حمد قرار بگیرد، به خدا نسبت می‌دهیم؛ در واقع هیچ کمالی به طور مستقل برای هیچ موجودی نمی‌ماند که بحث سنخیت یا عدم سنخیت و تباین پیش آید. این نوع واژه‌ها در رابطه با علم حصولی و قضایای منطقی معنا می‌دهد و نه در موضوعاتی که با فرهنگ اصالت وجود بیان می‌شود. موفق باشید

17604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
در مورد رابطه ی معرفت نفس و حضرت حجة (عجل الله تعالی) قصد دارم تحقیق کنم چه کتابهایی میتونه کمکم کنه؟ نهایت تشکر را از زحماتتون دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح صوتی «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب‌های «خویشتن پنهان» و «مبانی معرفتی مهدویت» إن‌شاءاللّه افق‌هایی را در مقابل شما می‌گشاید. موفق باشید

16773
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: چندی است که من با کتابهای شما آشنا شده ام و آنها را مطالعه می کنم بعضی از اوقات احساس می کنم بعد از خواند کتاب، خیلی از مباحث را فراموش می کنم و نتیجه لازم را نمی گیرم به نظر شما چه روشی را در پیش بگیرم که بهترین نتیجه را بگیرم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قصد و نیّت بنده در کتاب‌ها و عرایضی که مطرح شده؛ آن است که اطلاعاتی به مخاطب داده نشود، بلکه عزم او در حضور الهی‌اش شدت یابد و از این جهت نباید جای نگرانی برای جنابعالی باشد. موفق باشید

16629
متن پرسش
سلام: من سوالی خدمتتون کردم خلاصش این بود که چرا ما اسلام رو حداقل تا یه حدی اجرا می کنیم اما همیشه موفق نیستیم که فرمودید سوال 16567 رو بخونم که جوابمو گرفتم، شیطان قسم خورده ما رو راحت نذاره و غدر و حلیه اش هم کم نیست، اما جواب بخش دوم سوالم هنوز برام کامل روشن نشده که چرا خارجی ها که دین درست حسابی ندارن بعضیاشون با آرامش زندگی میکنن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک جهتش همان است که چون اهداف الهی برای آن‌ها در کار نیست، شیطان به جای آن‌که خاطر آن‌ها را نسبت به اهدافشان مضطرب کند، کمک‌کارشان می‌شود و لذا صدای ملکِ نکیر و منکر را که متذکر آن‌ها است، تا آن‌چه را می‌کنند را تصدیق ننمایند؛ نمی‌شنوند مگر در برزخ که دیگر کار از کار گذشته است. موفق باشید

15353
متن پرسش
سلام علیکم: نوروز مبارک. شما تفکر را چگونه تعریف می کنید؟ اندیشیدن چگونه ممکن است؟ ما چگونه می توانیم فکر کنیم؟ آیا بدون گذراندن مباحث منطق فکر کردن ممکن است؟ فلسفه به چه دردی می خورد؟ دکتر داوری می گوید مردم چون فلسفه را به درد نخور می دانند جزو لاطالئات می دانند آیا این حرف صحیح است؟ لب حرفهای شهید آوینی چه می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان دارای عقل است و آن عقل، در مقابل شرایط مختلف، صورت‌های مختلفی دارد مثل عقل ریاضی یا عقل فلسفی و یا عقل قدسی. فلسفه، ما را متوجه‌ی کلیّات عالم به صورت مفهومی می‌کند و عقل قدسی ما را متوجه‌ی حقایق جامع عالم می‌نماید. این مباحث را می‌توانید در چند جلسه‌ی اول کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دنبال کنید. موفق باشید

15256
متن پرسش
با سلام: با نظر به سوالی از استاد محترم من باب مطالعه فلسفه غرب، فرمودید برای مطالعه فلسفه غرب باید بعد از فهم حکمتِ بومی خود، یک دوره‌ی کامل فلسفه‌ی غرب را دنبال کرد. در حالی که بعض اساتید بر این باورند که حکمت و فسفه اسلامی ای که برخی متفکرین و فلاسفه اسلامی ارائه نموده اند اگر ریشه یابی شود ریشه هایش در فلسفه و عقل غرب پیدا می شود. این طور که حقیر متوجه شده ام باید ابتدا همان ریشه ها را که شروعش از فلسفه و فکر غرب هست مورد بررسی قرار دهیم تا هنگامی که سراغ فلسفه و حمکت اسلامی هم می رویم بتوانیم تشخیص دهیم فلان نظر متفکر اسلامی ریشه غربی دارد یا خیر. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز بحث بر سر فلسفه‌ای است که از دکارت شروع شد و با کانت و هگل ادامه یافت. از آن‌جایی که برای فهم و تفکر فلسفیِ ملت دیگر، راهی جز مقایسه و تطبیق نیست، باید ابتدا فلسفه‌ای که در این سرزمین شکل گرفته است را در دست داشته باشیم تا مقایسه و تطبیق، عملی شود. موفق باشید

13356

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام: شرح مقالات آیت الله شجاعی را چگونه تهیه کنیم؟ با کمال تشکر از شما و همکارانتان در این سایت با برکت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) با جناب آقای مهندس نظری به شماره‌ی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

12989
متن پرسش
سلام: فلسفه ی گناه چیست؟ چرا گناه فی الذات مُنکر است؟ چرا از سیر و سلوک عقب می اندازد؟ مگر دقیقاً منِ انسان را چه می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گناه افق انسان را در رجوع به حضرت حق تیره و تار می‌کند و احساس او را نسبت به درک حقیقت ضایع می‌گرداند. موفق باشید

9146
متن پرسش
با سلام 1. اگر ما دو سلوک داریم یک سلوک فردی و دیگری سلوک جمعی، این دو چگونه با هم جمع می شوند و آیا سلوک فردی باید ابتدائا باشد بعد وارد سلوک جمعی شد؟ 2. بعضی می گویند سالک باید در راه سیر و سلوک از مسایل سیاسی و کارهای سیاسی دوری کند تا تشویش خاطر نداشته باشد و لی مقام معظم رهبری می فرمایند در مکتب امام سیاست از عرفان جدا نیست و طلاب باید با مسایل سیاسی کار داشته باشند، جمع اینها چگونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک مسلمان در راستای سیر إلی اللّه در زیر سایه‌ی سیره‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» وظیفه‌هایی به عهده دارد که بعضی از آن وظایف فردی است و بعضی در رابطه با دیگران و در رابطه با اجتماع باید انجام گیرد تا رابطه‌ی سالک با خداوند در راستای انجام وظایف بندگی اصلاح شود، حال اسم آن را هرچه می‌خواهید بگذارید. آری آن نوع سیاست‌بازی و گروه‌بازی برای هرکسی سمّ است چه رسد برای سالک. ما نسبت به اسلام تعهداتی داریم و امروز انقلاب اسلامی صورت اسلام است و نمی‌توانیم نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم و خطی که مقام معظم رهبری برای ما ترسیم می‌کنند، تعهد ما را نسبت به اسلام و انقلاب تعیین می‌فرمایند. موفق باشید
8605
متن پرسش
سلام علیکم: چرا حضرت عالی در بین اندیشمندان غربی برای هایدگر احترام خاصی قائل هستید مگر ایشان چه رویکرد متفاوتی نسبت به سایرین دارند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در مصاحبه‌ای که با مجله‌ی «نامه»، تحت عنوان «شناخت غرب از نان شب واجب‌تر است» داشته ام عرایضی در این مورد هست. شاید بتوانید جواب خود را در آن‌جا پیدا کنید. هایدگر براى عبور از غرب حرف‏هایى دارد که در مکتب امام مى‏تواند معناى خوبى داشته باشد. موفق باشید
6947
متن پرسش
سلام علیکم استاد چرا مقام انس بالاتر از مقام جن هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون طبق آیه‌ی قرآن آدم ظرفیت پذیرش همه‌ی اسماء الهی را داشته ولی جن، چنین ظرفیتی را نداشته. موفق باشید
نمایش چاپی