بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1040

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی ببخشید استاد چرا از نظر بچه هایی که با کتاب های شما آشنا شدن درس خوندن مسخره است؟ یا مثلا وقتی میفهمند که من دارم فوق میخونم و کتاب های شما رو هم میخونم مسخرم میکنند؟ خب مگه خدمت کردن به جامعه هم نمیتونه وظیفه باشه اونم رشته ی ما که به نظرم خیلی نیاز کشور هست ؟ من تمام سعی ام رو واسه درس خوندن میکنم امامسخره میشم چوری که باعث میشه احساس بدی داشته باشم وقتی با شاگرداتونم . اگه من کتاباتونو نفهمیدم که هنوز از دانشگاه انصراف نمیدم بگین بدونم اشتباهمو. تا یه فکر کنم واسه خودم.دارم اذیت میشم از این وضیعیت چون همش حس میکنم که من نمیفهمم چی گفتین . ممنون میشم راهنماییم کنید.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بنده هرگز معتقد نیستم ما باید از آموختن دروس رسمی دانشگاهی فاصله بگیریم، هنر ما باید آن باشد که با خودآگاهی به این دروس بنگریم و جهت‌گیری آن‌ها را نسبت به عالم و آدم بدانیم و فعلاً بر این علوم حاکم شویم و سپس جهتی که فرهنگ الهی مدّ نظر دارد به آن بدهیم. آری گله‌ی شما از دوستان گله‌ی من هم هست و موجب شده که بعضی تصور شما را از مباحث بنده داشته باشند که مباحث موجب می‌شود نشاط علمی دانشجویان نسبت به علوم رسمی کم شود، در حالی‌که مباحث بنده باید موجب خودآگاهی نسبت به آن علوم شود و نه ترک آن‌ها. موفق باشید
23991
متن پرسش
با سلام: در جایی از برهان صدیقین می خوانیم که: «صفاتي مثل امكان و حاجت و معلوليت كه به وجود نسبت داده مي شود به جهت اصل و حقيقت وجود نيست، بلكه به جهت نقص هايي است كه خارج از اصل و حقيقت وجود است». منظور از نقص های که خارج از اصل و حقیقت وجود است چیست؟! در حالی که به سبب تشکیکی بودن وجود، شدت و ضعفش از خودش است نه اینکه امر عدمی از بیرون در آن وارد شده باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امکان، ذاتیِ ممکن‌الوجود است که نسبت به وجود، لا اقتضاء است و معلولیت نیز نسبت به علت معنا دارد و ذات وجود، خارج از معلولیت است. موفق باشید

23769
متن پرسش
خدمت استاد گرامی سلام علیکم: آقا این روزه‌ی ماه رجب در این ایام نوروز برای ما داستانی شده است. دوستان و آشنایان تعارف می‌کنند. از روحانیون می‌پرسیم می‌گویند بخورید. از شما نقل شده‌است که نخورید. چه کنیم؟ با یکی از طلاب بحث می‌کردیم می‌گفت اولا اگر پدر و مادر ابراز نارضایتی کنند و اذیت شوند، روزه‌ات حرمت دارد. ثانیا در مورد فرضی که ابراز نارضایتی هم نکنند و فقط تعارف کنند روایات زیادی داریم که بهتر است روزه را بخوری. روایات را برای من این‌چنین فرستاده اند: ۱. برخی روایات می‌فرماید: در صورتی که شیعه‌ای به تو تعارف کند،‌ثواب روزه را می‌بری: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ يَنْوِي الصَّوْمَ فَيَلْقَاهُ أَخُوهُ الَّذِي هُوَ عَلَى أَمْرِهِ أَ يُفْطِرُ قَالَ إِنْ كَانَ تَطَوُّعاً أَجْزَأَهُ وَ حُسِبَ لَه‏ ۲. برخی روایات می‌فرماید: ثواب ده روز می‌بری: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ: مَنْ نَوَى الصَّوْمَ ثُمَّ دَخَلَ عَلَى‏ أَخِيهِ فَسَأَلَهُ أَنْ يُفْطِرَ عِنْدَهُ فَلْيُفْطِرْ فَلْيُدْخِلْ عَلَيْهِ السُّرُورَ فَإِنَّهُ يُحْتَسَبُ لَهُ بِذَلِكَ الْيَوْمِ عَشَرَةُ أَيَّامٍ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها ۳. برخی روایات می‌فرماید: اگر او نمی‌داند که روزه‌ای و به تو تعارف کند و تو بر او منت نگذاری که روزه هستم ولی به خاطر تو می‌خورم، ثواب یک سال روزه را می‌بری: قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام يَقُولُ‏ أَيُّمَا رَجُلٍ مُؤْمِنٍ دَخَلَ عَلَى أَخِيهِ وَ هُوَ صَائِمٌ فَسَأَلَهُ الْأَكْلَ فَلَمْ يُخْبِرْهُ بِصِيَامِهِ فَيَمُنَ‏ عَلَيْهِ بِإِفْطَارِهِ كَتَبَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ لَهُ بِذَلِكَ الْيَوْمِ صِيَامَ سَنَةٍ. ۴. برخی روایات می‌فرمایند اگر او بداند که روزه‌ای و با خوردن روزه‌ات خوشحال می‌شود هم ثواب روزه را می‌بری و هم ثواب خوشحال کردن او را: مَنْ دَخَلَ عَلَى أَخِيهِ وَ هُوَ صَائِمٌ تَطَوُّعاً فَأَفْطَرَ كَانَ لَهُ أَجْرَانِ أَجْرٌ لِنِيَّتِهِ لِصِيَامِهِ وَ أَجْرٌ لِإِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَيْهِ. ۵. برخی روایات می‌گوید حتی اگر او می‌داند که روزه هستی و صرفا از تو درخواست می‌کند که روزه‌ات را بخور (خوشحال شود یا نشود) بهتر است روزه‌ات را بخوری: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي علیه‌السلام أَدْخُلُ عَلَى الْقَوْمِ وَ هُمْ يَأْكُلُونَ وَ قَدْ صَلَّيْتُ الْعَصْرَ وَ أَنَا صَائِمٌ فَيَقُولُونَ أَفْطِرْ فَقَالَ أَفْطِرْ فَإِنَّهُ أَفْضَلُ. قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَدْخُلُ عَلَى الرَّجُلِ وَ أَنَا صَائِمٌ فَيَقُولُ لِي أَفْطِرْ فَقَالَ إِنْ كَانَ ذَلِكَ أَحَبَّ إِلَيْهِ فَأَفْطِرْ. ۶. برخی روایات می‌گوید اگر طبق برنامه‌ات (مثلا برنامه‌ی سلوکی ای برای خود ریخته‌ای که فلان روز را روزه بگیری) روزه‌ای گرفته‌ای و به تو تعارف می‌کنند،‌ روزه‌ات را بخور: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع يَدْعُونِي الرَّجُلُ مِنْ أَصْحَابِنَا وَ هُوَ يَوْمُ صَوْمِي فَقَالَ أَجِبْهُ وَ أَفْطِرْ. ۷. برخی روایات می‌فرماید: نگذار به تو اصرار کند و قسمت دهد که روزه‌ات را بخور. به صرف تعارف کردن، بخور: عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا قَالَ لَكَ أَخُوكَ كُلْ وَ أَنْتَ صَائِمٌ فَكُلْ وَ لَا تُلْجِئْهُ إِلَى أَنْ يُقْسِمَ عَلَيْكَ. حال شما استاد گرامی بفرمایید ما چه کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همان‌طور که علمای محترم به این نتیجه رسیده‌اند که اگر افطار روزه ی مستحبی موجب خوشحالی افراد شود بهتر است افطار شود حال آن خوشحالی یا به جهت اطعامی است که مومنی به مومنی می‌دهد و یا به جهت آن‌که می‌داند شما به آن غذا نیاز دارید پس بحث در خوشحال کردن مومن است. آیا شما اگر به بنده غذایی تعارف کنید و بنده روزه‌ی خود را افطار کنم خوشحال می‌شوید؟ چرا؟ موفق باشید

23391

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در خصوص سوال ۲۳۳۷۱ که کاربری پرسیده بود فرمودید روایت درست و خوبی است. من اون قسمت که در بهشت زن و مرد رو جدا میکنه و برخی از خصوصیات و اخلاقیات زن در بهشت رو به دنیا مرتبط میدونه رو متوجه نمیشم مگر در بهشت زن و مردی وجود دارد؟ و یا اینکه می گوید عزت زن بیشتر است مگر خداوند در قرآن نفرموده باتقوا ترین افراد نزد خدا عزت بیشتری دارند؟ لطفا مقداری هرچند اندک توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد مطالب ظریف عرفانی در آن روایت نهفته است که اقلاً 100 جلسه درس «فصوص الحکم» آیت اللّه حسن‌زاده را نیاز دارد. آری! ملاک تقواست، ولی صورت تقوا در قیامت، متفاوت است. موفق باشید

21639
متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب اخیر حضرتعالی به شماره 21549 آموختن عرفان و فلسفه نیز از مقوله عمل است و از امور عقیدتی نیست بنابر این از امور تقلیدی است و تحقیق در همان اجتهاد است. بنابر این در مقابل حکم مراجع مبنی بر آموختن عرفان و فلسفه یا باید تقلید کرد و یا مجتهد بود و یا اجتهاد کرد و یا باید به احتیاط عمل کرد و راه چهارمی متصور نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تحقیق در امور دین، ماوراء تقلید است و یک ضرورت عقلی است. موفق باشید

20492
متن پرسش
سلام استاد: یه مطلب کوتاه از آقای میلانی می فرستم به نظرم خیلی حرف سنگینیه من درست و غلطش رو نمی فهمم شما نظرتون رو بفرمایید. کاظم رمضانی: ️«فلاسفه کتابهای دینی را تحریف کردند» شیخ حسن میلانی در گفتگو با خبرگزاری کتاب و در نقد فلاسفه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعجب می‌کنم! مگر امروز، روزِ این حرف‌هاست؟! حقیقتاً اگر کسی مثل حضرت امام در اندیشه‌ی فلاسفه تعمق کرده باشند حرفش آن خواهد بود که فلاسفه مبینِ سخنان انبیاء هستند. حضرت امام «رضوان‏ الله عليه» در شرح حديث دوازدهم در كتاب چهل حديث مى ‏فرمايند: نظر در ذات براى اثبات وجود توحيد و تنزيه و تقديس آن، غايت ارسال انبياء و آمال عرفا بوده و قرآن كريم و احاديث شريفه مشحون از علم به ذات و كمالات اسماء الهى است و هيچ كتابى از كتب حكما و متكلمين بيشتر از كتاب كريم الهى و كتب معتبره‏ ى اخبار مثل «اصول كافى» و «توحيد صدوق» غور در اثبات ذات و اسماء و صفات ننموده. ليكن مصيبت در آن است كه در قرون اخير بعضى جاهلان در لباس اهل علم پيدا شده كه نديده و نسنجيده و از كتاب و سنت عارى و برى بوده، مجردِ جهلِ خود را دليل بطلان علم به مبدأ و معاد دانسته، براى رواج بازار خود، نظر در معارف را كه غايتِ مقصد انبياء و اولياء (عليهم السلام) است و سر تا پاى كتاب خدا و اخبار اهل بيت (عليهم السلام) مشحون از آن است را حرام شمرده و هر ناسزايى و تهمتى را از اهل آن دريغ ندانسته و قلوب بندگان خدا را از علم به مبدأ و معاد منصرف كرده و اسباب تفرقه‏ ى كلمه و شتات جمعيت مسلمين گرديده و از او اگر سؤال شود كه اين‏ همه تكفير و تفسيق براى چيست؟ متشبث شود بر حديث‏ «لا تَتَفَكَّرُوا فِي ذاتِ الله». اين بيچاره‏ ى جاهل از دو جهت در اشتباه و جهالت است: يكى آن‏كه گمان كرده حكماء تفكر در ذات مى‏ كنند، با آن‏كه تفكر در ذات را و اكْتِناهِ آن را ممتنع مى ‏دانند و اين خود يكى از مسائل مبرهنه‏ ى آن علم است. و ديگر آن‏كه معنى حديث را ندانسته گمان كرده مطلقاً راجع به ذات مقدس نبايد اسمى برده شود.[1] موفق باشید


[1] ( 1)- ر. ك: شرح چهل حديث، امام خمينى« رضوان ‏الله تعالى ‏عليه»، حديث شماره ‏ى 12، باب تفكر. صص 192- 193

20252

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سوالی داشتم در خصوص دعای عرفه که شما هم در کتاب «آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود» قسمت پایانی آن را بطور خلاصه شرح دادید. گفته می شود که این قسمت از دعا از حضرت سیدالشهدا نیست و از ابن عطاء الله السكندرى است. این لینک http://www.ebnearabi.com/510/%D8%B0%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%DB%8C.html و همچنین این مطلب را علامه طهرانی در کتاب الله شناسی آورده است. http://motaghin.com/fa_booksPage_9047.aspx?gid=280#_Toc68615179 برای من این مطلب بسیار عجیب بود. طبق همان نقلی هم که خودتان از آیت الله جوادی داشتید که صدور بعضی کلمات از غیر معصوم محال است. خواستم ببینم توضیح و نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علمای ما در رابطه با سند روایات اخلاقی و ادعیه‌ای که دارای محتوای بلند بوده‌اند، حساسیتی نشان نمی‌دادند زیرا آن‌قدر محتوای آن بلند است که کسی شک نمی‌کرده از غیر معصوم صادر شود و به همین جهت، بیشتر سینه به سینه نقل می‌شده است مثل مناجات شعبانیه که آن نیز با محتوایی که حقیقتاً قرآن صاعد است، سلسله سندی برایش نقل شده، إلاّ این‌که همه می‌دانستند از امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» بوده است. حتی خود قرآن، مگر سلسله سند دارد؟! جز این است که سینه به سینه محفوظ مانده است. موفق باشید

19729

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: در مورد خصوصیاتی که یاوران خاص امام زمان (عج) یعنی همان 313 نفر که در آیات و روایات واردشده سوال دارم! سئوالم این است که آیا این 313 نفر با دیگر بزرگان و عارفان تاریخ تفاوت دارند یعنی این 313 تن بالاترین و بهترین عارفان و عالمان تاریخ هستند و هر عارفی که جزء این 313 تن نباشد، درجه ای پایین تر دارند؟ اساسا تفاوت این 313 تن با دیگر بزرگان تاریخ در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل تفاوت حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» با سایر علماء، همه خوب‌اند ولی تاریخِ حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» با آن 313 نفر شروع می‌شود. موفق باشید

18747
متن پرسش
سلام: ببخشید. نظر شما را در مورد جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی چیست؟ آیا می تواند موثر باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انسان‌های قابل اعتمادی به صحنه آمده‌اند باید جهت موفقیت‌شان دعا کرد. موفق باشید

17588

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: از بی ارادگی و اینکه دست به هر کاری که میزنم از همون اوایلش از کار دست می کشم واقعا در رنج و عذابم. نمیدونم باید چیکار کنم واقعا دیگه کلافه شدم. اگر امکان دارد راهی را پیشنهاد بفرمایید تا با این بی ارادگی آینده خودمو خراب نکنم. جهت اطلاع مدرک کارشناسی دارم و الان هم سرباز هستم. استاد متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این مورد خیال انسان که این طرف و آن طرف می‌پرد، کنترل شود. در این مورد مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست توصیه می‌شود. موفق باشید

16876
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد گرامی: استاد یک سوال: این حدیث از حضرت علی علیه السلام که می فرمایند: شخصی را دید که چنان بر ضد دشمنش می کوشید که به خود زیان می رسانید فرمود: تو مانند کسی هستی که نیزه در بدن خود فرو برد تا دیگری را که در کنار خود بود بکشد. ایا این کار مذموم است در حدیث یا نوعی فداکاری به حساب می اید زیرا در شهادت یا جهاد این آسیب هم به وجود می آید؟ ممنون قدری در مورد این حدیث توضیح بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالي: سلام عليكم: مسلم اين كار، ‍کارِ مذمومی است. زیرا به فرمایش امیرالمؤمنین علیه‌السلام بنا نیست انسان به قیمت اصلاح دیگران، خود را فاسد کند. و این غیر از آن است که انسان برای دفاع از دین خدا در مقابل دشمن خدا بایستد حتی به قیمت شهادت. موفق باشید

16687
متن پرسش
سلام: اگه اینطور که من فک می کنم باشه؛ یه حساب سر انگشتی که بکنیم می بینیم این خلقت خدا (خلقت بشر و زمین و اسمونا و ...) چقدر خلقت غم انگیزی بوده، چرا که اکثرا جهنمی شدن، و این اکثرا خیلی اکثرنه، خیلی به اون صورت که شاید یک میلیونیم درصد انسان ها رستگار شدن و اکثرا حتی حرف خدا رو نشنیدن چه برسه بخوان عمل کنن یا نه، اون از زمان پیامبران، و این از زمان پیامبر خاتم (سلام الله علیه و آله) که وقتی با زهر شهیدش کردن چهل نفر آدم نبود با امیرالمومنین (علیه السلام) بمونه و این از زمان ائمه ( علیهم السلام) که بیشتر در حصر و زندان بودن و این هم از زمان غیبت که دیگه هیچی، هزار سال گذشته تازه یه کشور بالاخره اومده میگه یا مهدی ... و تو این مدت خلقت میلیارد ها میلیارد مردن و اونجور که معلومه اکثرا باید برن جهنم، همین الانم یه نگاه بندازیم، شاید یه میلیون تو ایران چند هزار نفر از کشورای دور و ور ادمای بهشتی باشن... جهنم چقدر شلوغ تر خواهد بود از بهشت!!!! غم انگیزه. هر چند پایان قطعا بسیار بسیار خوشی خواهد داشت، ولی این خوشی نهایت به هدایت چند نفر می انجامه؟! در مقابل اون تقریبا هیچ نیست؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع را می‌توان از زاویه‌ی دیگری که خداوند «هادی» است نگاه کرد و این‌که حضرت حق چگونه نور هدایت خود را در طول تاریخ به صورت‌های مختلف ظهور داد تا انسان‌هایی که طالب هدایت الهی هستند، محروم نباشند و هرکس به هر اندازه‌ای که طالب هدایت است از هدایت الهی بهره‌مند گردد. در این صورت معلوم نیست خیلی‌ها جهنمی باشند. در همین تاریخ خودمان چند نفرند که واقعاً اراده کرده‌اند در مقابل حق بایستند؟ اکثراً جاهل‌اند و نه مغرض. موفق باشید

16134

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: آیا می توان گفت معرفت نفس وجوه مختلفی دارد؟ از آن جهت که قوای نفس و فضایل و رذایل آن شناخته شود و سعی در جهت پاکسازی آن شود، معرفت النفس اخلاقی و اگر از بعد فلسفی که مثلا «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» ست معرفت النفس فلسفی، و اگر به جنبه ی شهودی و حضوری آن دقت شود، معرفت النفس عرفانی است؟ که البته معنای دقیق معرفت النفس، همان وجه سوم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است که می‌فرمایید و متوجه‌ی نکته‌ی دقیقی شده‌اید. موفق باشید

13096
متن پرسش
سلام استاد: منی که میدونم گاهی در کارهایی که انجام می دهم ریا هست و اخلاص نیست و میدونم که وقتی نماز یا توسلی که دارم معرفتی نیست اما دلم می خواهد که این عیب ها رو باهاش بجنگم، خوب تا وقتی که به این اخلاص نرسیدم تکلیف چیه؟ چطور به این اخلاص برسم و اصلا بی ادبی نیست که در مقابل پروردگار اظهار علاقه ای بکنیم و هدایت بطلبیم؟ یعنی در قلب اخلاصی نیست اما زبونن بخواهیم این دروغ به ذات اقدس اللهی نمیشه؟ و چطور به اعمالمون امید نبندیم و مطمئن نباشیم به آنها؟ یعنی همان عجب. ممنون که سریع پاسخ می دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! مگر اخلاص چیزی است که یک‌شبه به‌دست آید؟! به قول خواجه سعید ابوالخیر: «تو آمد رفته رفته/ رفت من، آهسته‌آهسته». آرام‌آرام خداوند خود را و تأثیرات مطلق خود را به ما نشان می‌دهد و ما نیز به لطف الهی آرام‌آرام خود را کم‌تر می‌بینیم و او را بیشتر. موفق باشید

9577

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: من می خوام و سعی می کنم رفتار و اخلاق و گفتارم کاملا اسلامی باشه ولی متاسفانه وقتی موضوعی پیش میاد که عصبانی میشم و حرفی که نباید بزنم رو میزنم و گاها غیبت هم پیش میاید. بعدا پشیمان می شوم که چرا این وضع پیش آمده و مرتبا خودم رو سرزنش می کنم و دستم رو خالی می بینم. از خودم منزجر و متنفر میشم و تا چند روز حالم بد میشه. چه باید کنم؟ اومد و همین و امروز مردم، دست خالی از حسنات و سنگینی گناه. شما رو به خدا راهنماییم کنید. چه کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب سؤال شماره‌ی 9576 برای شما هم إن‌شاءاللّه کارساز است. موفق باشید
1349

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز سوال بنده از جناب عالی در مورد تربیت دینی است به این شرح که خدمتتون عرض خواهم کرد بنده عضو گروهی هستم که در مسجد محل خود بهمراه دوستان زیر نظر پایگاه مقاومت مسجد مشغول اجرای برنامه های فرهنگی بسیاری هستیم. اما این روز ها تصمیم به برنامه ریزی مدونی برای فعالیت های آتی گرفته ایم که حوزه این فعالیت ها بصورت ویژه برنامه های تربیتی است واز موضوعات اعتقادی تا آگاهی های سیاسی و رفتارهای اخلاقی و در یک کلام در جهت بصیرت نیروها سعی در برنامه ریزی و برگزاری برنامه های مختلف را داریم؛ تقاضا دارم در صورت امکان ما را از همین ابتدا یاری فرمایید و نحوه شروع این برنامه ریزی را از کجا و چگونگی تا راهنمایی در موضوعات و منابع مورد استفاده و شیوه اجرا به ما نشان دهید. البته لازم به ذکر است که ما در حدودا چهار در سال گذشته برنامه های خود را بطور متمرکز بر روی نیروهای کودک و نوجوان قرار داده بودیم که در قسمت هایی به نتایج مورد نظر نرسیده ایم. ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: پیشنهاد بنده آن است که ابتدا بر روی موضوع معرفت نفس متمرکز شوید تا نحوه‌ی وجود واقعیت‌های مجرد برای افراد حل شود . در این رابطه کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» خوب است و سپس به موضوعات اجتماعی سیاسی در رابطه با انقلاب اسلامی توجه بفرمایید که در این مورد إن‌شاءالله کتاب «انقلاب اسلامی؛ بازگشت به عهد قدسی» کمک می‌کند. موفق باشید
24226
متن پرسش
با سلام: آیا از نظر ملاصدرا تفاوت دو انسان یا دو نفس و یا تفاوت نفسهای متعدد به دلیل تفاوت شدت وجود و شدت حضور آنها می باشد، یعنی تفاوت نفس انسان مومن با انسان کافر یا هر دو انسان دیگری فقط به دلیل تفاوت شدت وجودی آنها و حضور آنهاست که میزان و مقدار آن شدت و جود و حضور هم بستگی به میزان اتصال و ارتباط آن وجود یا نفس به وجود مطلق که همان خداوند است می باشد؟ یعنی از نظر ملاصدرا باید تفاوت دو انسان و یا نفسهای متعدد را فقط در مرتبه وجودی آنها دنبال کرد که آن مرتبه هم میزان ارتباط آن وجود یا نفس با وجود مطلق می باشد که همان شدت وجود و حضور آن نفس است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متوجه سخن جناب ملاصدرا در امری که متذکر شدید بشوند به عظمت این نگاه و به عمق راهبردی آن پی خواهند برد. موفق باشید

22824

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و بزرگوار: استاد در رابطه با جمله حضرت امام رحمه الله علیه که فرمودند: مقام عز ربوبیت که رقیقه آن می شود مقام ذل عبودیت عرایضی خدمتان داشتم. می خواستم نظر شما را هم در این رابطه مطلع بشم. از یک منظر خداوند متعال یک موجودی را خلق کرد که تمام صفات خودشو در اون موجود ببینه یعنی آینه اکمل تمام صفات خودش است. خودش خودش را نظاره کند. از نظر دیگر موجودی را خلق کرد که رقیقه ی خودش است در واقع با رقیقه خودش خودش را عبادت می کند. که همان قل هو الله احد هم همین طور است خودش خودش را اشاره می کند. تمام موجودات این را دارند ولی در انسان کامل و جامع ظهور دارد. همان احدیت خدا مد نظرم است فقط خودش در صحنه است. حالا ما باید تمام تلاشمان را بکنیم تا این محقق شود و فقط در بستر شریعت محمدی صلی الله و علیه و آله میسر است. امیدوارم تونسته باشم مطلب را که تو نظرم هست خدمت شما عرض کنم. تشکر التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده برداشت خوبی است. ولی موضوع ربوبیت حضرت حق نسبت به ما به عنوان بندگانی که حضرت ربّ العالمین بنا بر ربوبیتش می‌خواهد بپروراند، فراموش نشود. او به حکم ربوبیت بندگان را می‌پروراند تا بندگانش آینه‌ی نمایش انوار اسماء الهی گردند. در این مورد خوب است به بحث «همدمی بین عبد و ربّ» که بر روی سایت هست، سری بزنید. موفق باشید

22717
متن پرسش
سلام عليكم: دو سؤال از محضرتان داشتم که در منابع امام شناسی جوابهایی داده شده ولی بدلیل اهمیت موضوع در صورت صلاحدید نیاز دارم که برداشت و جواب شخص شما را بصورت مفصل بدانم: ١. مسلما ائمه اطهار و کلا همه فرستادگان و حجت های خدا در تبلیغ دین و امور مربوط به رسالت الهی و هدایت مردم معصوم و دور از اشتباه بوده اند. ولی آیا امکان دارد در موارد غیر از این و امور شخصی و بدون ارتباط به رسالت و هدایت جامعه، و بدلیل محدودیت های جسم مادی و این عالم آنها نیز دچار سهو یا نسیان شوند؟ مثلا تحلیل روایاتی که سهو رسول‌الله در یکی از نمازها را بیان می کنند در فهم امثال من نمی گنجد! آیا می توان گفت حجت های الهی و مخصوصا چهارده معصوم در عالم مادی و جسمانی مطلقا از هرگونه سهو و نسيان مبرا هستند یا این سخن غلو است؟ ٢. آیا کرامات معصومین در عالم جسمانی دائمی است و هرزمان که خودشان اراده کنند قابل انجام است یا نه، در دست خداست و ممکن است زمانی خدا نخواهد که فلان کرامت انجام شود و معصوم هم توان آن را ندارد. مثلا آیا معصومین دائما درحال شنیدن سخنان حیوانات هستند یا هرزمان که اراده بکنند می توانند به هر زبانی که بخواهند تکلم کنند یا نه، این امور فقط به خواست خدا و در زمانهایی که خدا صلاح بداند انجام خواهد شد؟ ذکر این نکته ضروری است که منظور سوال در عالم مادی و جسمانی و محدودیت های آن است و ربطی به نور وجودی این بزرگواران ندارد. جسارتا خواهش می کنم سوالات را به تفکیک پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عنایت داشته باشید که اولیاء الهی در حمایت الهی هستند و تحت تأثیر انواری که از حضرت حق بر جان‌شان متجلی می‌شود قرار دارند. بدین لحاظ بحث‌هایی مثل سهو و نسیان، بیشتر از طریق اهل سنت و یا کسانی مطرح شده است که چنین مقامات و احوالاتی را نمی‌شناسند. بنده در این مورد عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» داشته‌ام ۲. در روایت از قول ائمه «علیهم‌السلام» داریم که هروقت خدا بخواهد ما چیزی را بدانیم، می‌دانیم و اگر نخواهد، نمی‌دانیم، زیرا علم مطلق از آنِ خدا است. موفق باشید

21893
متن پرسش
سلام: چرا باید پیامبری را پاس بدارم و در نمازم به او شهادت بدهم که در تاریخ طبری گفته ۹۰۰ نفر یهودی رو گردن زده یا در آیه اول سوره تحریم گفته زنی را برخود به خاطر خشنودی همسرانش حرام کرده که خدا گفته چرا به خاطر خشنودی زنانت چیزی که برتو حلال است را حرام می کنی پس چرا من باید چنین کسی را قبول کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید به درستی در مورد موضوع اول تحقیق کنید. جناب استاد دکتر مصطفی صادقی در کتاب «پیامبر» دلایل متقنی می‌اورند که این جریان را یهود ساخته است. مثل همین جریان هولوکاست، و متأسفانه طبری از این‌گونه روایات زیاد دارد. مثل همان اراجیفی که سلمان رشدی در کتاب خود به آن استناد کرده است 2- روحیه‌ی رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بر خلاف روحیه‌ی عرب جاهلیت روحیه‌ی لطیفی است و برای زنان خود احترام قائل بودند. لذا به خاطر رعایت آن‌ها، حلال خدا را و نه واجب خدا را، بر خود حرام کرده‌اند و معلوم نیست آن چه بوده است. مثل این‌که شما به رفیق‌تان بگویید به خاطر تو این‌کار را نمی‌کنم، کاری که از نظر دین الهی، حلال بوده است ولی واجب نبوده است. حضرت حق می‌خواهند پیامبر به خودشان سخت نگیرند. موفق باشید

20532
متن پرسش
سلام: استاد بنظر حضرتعالی حوزه های علمیه سکولار اند؟ لطفا دلیل بیاورید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که از طریق اسلام به نظام‌سازی و حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی فکر نشود و تنها از اسلام، عبادات فردی مدّ نظر باشد، یک نوع سکولاریسم است. زیرا سکولاریسم چیزی جز جدایی دین از دنیا نیست. موفق باشید

20049

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ۱) برای رسیدن به یقظه چه کار باید کرد؟ ۲) به فرض به یقظه برسیم و برای ابد خود برنامه بریزیم برای اینکه طبق برنامه عمل کنیم و منظم باشیم خلافش عمل نکنیم باید چه کارکرد؟ ۳) التماس دعا. یا علی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید جلد اول کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی در این مورد کمک بکند. موفق باشید

19874
متن پرسش
سلام علیکم: دو سوال در مورد تفسیر المیزان داشتم: 1. مجموعه فایل های صوتی شما را کی باید گوش کنم قبل از نتیجه گیری علامه در انتهای آیه یا با دید شما وارد آن سوره شوم؟ در همین باب تفسیر علامه مطهری هم که شرحی بر المیزان زده اند نیز آمده من ماندم اول اینها را بخوانم و بعد با پس زمینه وارد المیزان شوم یا بدون آن؟ 2. نحوه نت برداری المیزان به طور ذوقی بهتر نیست که به صورت زیر باشد. اول آیه، بعد ترجمه مناسب از جامع التفاسیر، بعد تفسیر خود علامه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر ابتدا نظر علامه از هر سوره را با دقت مطالعه کنید و سپس صوت مربوط به شرح آن سوره را دنبال بفرمایید بهتر است. در جریان شرح مرحوم شهید مطهری نیستم. موفق باشید

19834
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: استاد جان! در مورد «تفکر» بشر که در جای جای آثار گرانسنگ تان متذکر شدید، سئوالاتی دارم: 1. شما در تعریف تفکر در کتابچه «رمضان دریچه روءیت» فرمودید: تفکر دینی یعنی توجه و حضور قلبی نسبت به حقایق عالم و نسبت به اوامر و نواهی الهی، خواستم بدونم این تعریف کامل و جامع هست یا خیر؟ 2. چرا آنقدر به بازگشت تفکر به جامعه تأکید دارید؟ 3. فرق تفکر، ذهن، عقل در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر به همان معنایی که عرض شد همانی است که دین از ما انتظار دارد و بسیار کارساز است و این تفکر است که انسان را از انواع گناهان نجات می‌دهد زیرا وقتی او مرتکب گناهی شد متوجه‌ی تیره‌شدن رابطه‌ی قلبش نسبت به حقایق می‌شود 3- ذهن، محلِ صُوَر محسوسه می‌باشد و عقل، قدرتِ جمع‌بندی‌کردنِ محفوظات است و کاری به تفکر ندارد. موفق باشید

19766

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و گرانقدر: یه سؤالی داشتم در مورد توبه که با توجه با کتاب های خودتان بیان شده باشد. از مقدمه ی توبه تا راهکارهای ماندن در قول توبه ای که میکنی. و سؤال دیگه این است که من در روابط اجتماعی کسایی رو می بینم که دوست دارم اونارو جذب به مسجد و دین اسلام کنم و یا حتی اون ها رو امر به معروف و نهی از منکر کنم می خواستم ببینم در مورد این آیا کتابی دارید یا میتونید با توجه به سنم، کتابی رو معرفی کنید؟ خدا خیرتون بده...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر با مطالعه‌ی کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» کار را شروع کنید، گشایش‌هایی در مقابل شما جهت امر مطلوب‌تان بشود. موفق باشید

نمایش چاپی