بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1322

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام ازبحثهای به روز سبک زندگی است که درغرب خیلی موردتوجه قرارگرفته ونقدهایی هم توسط متفکران ماانجام شده خواستم بدانم که درفیلسوفان معاصراسلامی چه کسی به این بحث پرداخته ؟واصلامیشه درتفکرات امام خمینی چنین بحثهایی راپیداکرد؟اساسا سبک زندگی ماکه امروزه روبه استحاله فرهنگی ومدرن شدن است رامتفکران مادرموردش کاری ازپیش برده اند؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام کافی است ما متوجه شویم می‌توانیم به سبکی غیر از سبک غربی زندگی کنیم در آن صورت در و دیوار دین و سیره‌ی ائمه«علیهم‌السلام» و علماء دین راهنما خواهند بود. شاید در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» بتوانید موضوع خود را تا حدّی دنبال کنید. موفق باشید
1201

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی : استاد چند وقتی است که رساله را مطالعه می کنم اما به همان زودی که آنرا مطالعه میکنم آنرا فراموش می کنم لطفا" برای رفع این مشکل توصیه ای بفرمائید . ضمنا" استاد این سوال را نیز مطرح کنم خالی از لطف نیست وآن اینکه شما ،من وهمه می دانیم که فواید ورزش بسیار است اما هرچه خود را متقاعد می کنم نمی توانم جواب این سوالها را به این موضوع بدهم که :ورزش آخر عاقبت ندارد یا اینکه ورزش وقت مطالعه ی آزاد را میگیرد یا اینکه ورزش انسان را خسته می کند ونمی گذارد به سایر فعالیت هایش برسد لطفا" در این باره هم توضیحی بفرمائید .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: طبیعی است آن مسائلی در ذهنتان می‌ماند که به آن نیاز دارید و ورزش را به عنوان عاملی که موجب آمادگی روحتان می‌شود نگاه کنید. موفق باشید
24835
متن پرسش
سلام علیکم: نظر مبارک تون در مورد مطلب ذیل چیست؟ آقای شبیری زنجانی همین طور که فرمودید در سند شناسی قهارند، تشخیصِ قائلِ ذیلِ دعایِ عرفه آیت الله سید موسی شبیری زنجانی: شناخت متن حديث و اینکه از عبارات يك متن بتوان آن را به معصوم علیه السلام استناد داد، كار بسیار مشكلى است و شخصى مثل مرحوم مجلسى مى تواند در اين ميدان اظهار نظر كند.  آقاى خمينى چون با عرفان سر و كار داشت و مضامين ذيل دعاى عرفه را بلند و والا يافته بود، معتقد بود كه اين ذيل حتماً از حضرت سيدالشهداء علیه السلام است و می فرمود اگر غیر معصوم بخواهد چنین دعائی را انشاء کند چانه اش می چلّد! ولى بعداً معلوم شد كه اين ذيل از منشآت ابن عطاءالله اسكندرانى از بزرگان صوفيه در قرن هفتم و اوائل قرن هشتم است كه شروح بسيارى بر كتابش نوشته‌اند. اين را مرحوم جلال همايى در مولوى نامه‌اش تذكّر داده است. مرحوم مجلسى در بحارالأنوار تصريح كرده است كه اين عبارات از امامان نيست و با نوشته هاى صوفيه مسانخ است. البته مجلسى اطلاع نداشت كه قائل اين عبارات كيست ولى آن را از صوفيه مى دانست. جرعه ای از دریا، ج۳، ص۲۵۶
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان این امر هستم. حتی شرح آن‌ها را هم با همان عنوان دارم ولی آن‌چه را نباید از آن غفلت کرد، ارتباطِ عرفای مصر با فاطمیون هست که بر معارف اهل‌البیت تأکید داشته‌اند و از این جهت باید نظر عزیزانی که آن قسمت از دعا را به امام حسین «علیه‌السلام» منسوب می‌کنند؛ مدّ نظر قرار داد زیرا در هر حال معارفی در آن قسمت از دعا هست که نمی‌شود منشأ آن جز ائمه باشند. آیت اللّه جوادی نیز نکاتی در قسمت آخر دعای عرفه و تأیید آن در منسوب‌بودنش به امام دارند. موفق باشید

23050

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: استاد من یک سوال درباره عین انسان کامل داشتم اگر عین ثابت هر کس حقیقت آن چیز است که کمالاتی که لازم دارد مشخص است و از ابتدا تا انتهای حیات آن چیز در خود آن عین نهفته است آیا درست است عین انسان کامل را که سیادت بر تمام اعیان دارند عین ثابت این چهارده نور پاک به صورت جداگانه بگیریم؟ یعنی برای هرکدام از این ارواح یا انوار چهارده عین مجزا با توجه به اینکه برای هر عین آثار خاصی مترتب است و باید در یک ظرف زمانی و مکانی خاص تحقق یابد قائل شویم که همگی این چهارده عین مظهر اسم الله می شوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بتوان در این راستا فکر کرد ولی احتیاج به تصور درست و جامعی از عین ثابته هست و اولیاء معصوم، عین ثابته‌ی خود را به خوبی می‌شناسند. موفق باشید

22983

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده قم هستم به نظر شما آقای صمدی آملی را که شاگرد استاد حسن زاده هستند، به عنوان استاد خصوصی بگیرم و...؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم یکی از اساتید معارف دینی جناب آقای صمدی آملی هستند ولی در عین حال به این جمله فکر کنید که آیت اللّه بهجت در این تاریخ می‌فرمایند که «علمِ تو، استاد توست». موفق باشید

22781
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در پی سوال قبلی در مورد پزشکی منظور حجامت به جای واکسیناسیون بود نه برعکس، در اقوام کسانی هستند که فرزند خود را به جای واکسن زدن حجامت میکنن به توصیه طب سنتی در صورتیکه واقعا به لحاظ علمی پذیرفته نیست و بعضا کسانی که به عنوان پزشک طب سنتی کار میکنن آسیب های جدی وارد میکنن به بیمار هر چند پزشکی نوین هم خالی از اشکال نیست و عوارضی در کنار هر درمانی به بیمار تحمیل میکنه ولی به میزان کمتر و تشخیص هایی که گذاشته میشه بر اساس علومی هست که وقت ها صرف شده تا یک خط از کتب مرجع پزشکی نوشته بشه و خیلی از موارد قابل توجیه هست اما طب سنتی گاها بدون اینکه از فیزیولوژی و پاتولوژی (آسیب شناسی) اطلاعات لازم و کافی داشته باشن نسخه می پیچند و این خیلی برای من عجیب هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید نگاه طب سنتی اگر درست انجام شود، نگاه به سنت‌های جاری در عالم است نسبت به بدن انسان. لذا نیاز به نگاه جزئی که در طب سنتی جریان دارد نمی‌باشد. موفق باشید

22335

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت بده. در رابطه با عقل از طرفی گفته میشه نقطه برتری و تفاوت انسان با سایر موجودات علقه و از طرفی گفته میشه همه موجودات عقل و شعور دارن مقصود این دو عقل چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچ‌وجه نمی‌توان گفت حیوانات آن نوع عقلی که منجر به فهم کلیات باشد و مطابق آن زندگی و تمدن بسازند را دارا هستند. آن‌ها در موطن قوه‌ی واهمه که معانی را به صورت جزئیه درک می‌کند، قرار دارند. موفق باشید

21486

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد همانطور که مستحضرید چند روز پیش آیت الله قاینی به رحمت خدا رفتند، بنده از میان عرفا یکی به علامه طباطبایی و علامه حسن زاده خیلی قلبا ارادت دارم و یکی هم به ایشان با اینکه اسیر اوهام هستم ولی خوب دیگر چه می شود کرد. حال می شود در یک جمله محکم و بدون کم و کاست بگوئید چگونه به مقاماتی که اینها رسیدند ما هم برسیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان کامل به آن‌چه از طرف خدا آمده، و ارزش خاص برای عبادات قائل‌بودن. موفق باشید

21452
متن پرسش
۲- بنده اتفاقی کتاب «آشتی با خدا» ی استاد طاهر زاده را خواندم، شور و شعفی از فهم بعضی حقایق به بنده دست داد. از طریق آن کتاب «۱۰نکته از معرفت نفس» و بعد «خویشتن پنهان» و الان نیز کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود.» را به پایان رساندم. شاید بتوان گفت به طور تئوری کاملا انسان فهم شده ام که من بنده با تن بنده متفاوت است و حقیقت روح است. ولی در به در از این کتاب به آن کتاب دنبال یک سیر و سلوک عملی از استاد بودم و هستم تا این شور و شعف را توشه راه کنم ولی متاسفانه تا کنون به طور جامع چیزی نیافتم و شاید مدتی هم مصداق «بدان امید که قصری بنا کنی روزی / به تیشه کلبه آباد خود مکن ویران» شدم و به جای جلو رفتن یا حتی در جا زدن، یک عقب گرد نصیبم گشت. خلاصه می خواستم بدانم که آیا از این تعداد کتبی که استاد عزیز به رشته تحریر درآورده اند (که اجرشان با خداوند متعال باد)، کتابی هست که راه عملی را شفاف و پله پله بفرماید یا اینکه همه از نوع دانستنی هستند. (منتها از نوع دیگرش)؟ هر چند که علم به عمل هم خود علم است ولی علم فلسفی عملی که استاد در بعضی از جاهای کتبشان ارائه دادند (مانند فلسفه روزه و زمان ها و مکان های خاص) انسان را بیشتر ترغیب به عمل می کند تا صرفا علمی که جهت اطلاع رسانی باشد) با تشکر. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمل صحیح همان دستورات شرع است. معارف الهی کیفیت عبادات شرعی را شدت می‌بخشد و تأثیر آن را زیاد می‌کند. در راستای معرفت‌بخشی به عبادات کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» را همراه با شرح صوتی آن پیشنهاد می‌کنم. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

20446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم و رحمه الله: جزوه رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام بخش دوم، یعنی از امام موسی ابن جعفر (ع) به بعد به جز خلاصه بخش مربوط به امام علی النقی الهادی (ع) درسایت موجود نیست! یا بنده نیافتم! اگر مقدور است آن را برای این حقیر ارسال فرمایید یا در سایت قرار دهید تا مورد استفاده همگان قرار گیرد. به امید سلامتی، سعادت و افزایش حب همه برادران خصوصا استاد محترم، به اهل بیت عصمت و طهارت. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه در اختیار سایت هست تا امام هادی«علیه‌السلام» است و از امام عسکری«علیه‌السلام» هنوز چیزی به طور کامل تنظیم نشده است. نمی‌دانم شما کدام قسمت را نیاز دارید تا دقیقاً خدمتتان ارسال دارم؟ موفق باشید

20075
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم: سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: در همین ابتدا از شما معذرت می خواهم که جواب ایمیل قبلی را نگرفته، دوباره وقت گرانقدر را شما گرفتم. استاد، بنده ی حقیر در ایمیل های قبلی گفتم که اول راه هستم، برای همین زیاد مسدع اوقات شما می شوم، حلالم کنید. به لطف و توفیق الهی می خواهم قدم در راه بندگی بگذارم همان راهی که گمشده ی ماست هر چند دیر به فکر افتادم اما آمدم، استاد، بنده ی حقیر در دوره ی دانشجویی ارتباط کمی با اطرافیان و مخصوصا اقوام داشتم که روحیه ی خوبی برایم به ارمغان آورده بود، از خیلی از قیل و قال های دنیویی آزاد بودم، مشکل اینجاست که بنده آن دوره دانشجو بودم و به بهانه درس و دانشگاه و دوری راه از رفتن به خیلی از مجالس و حضور در مهمانی ها و جمع شانه خالی می کردم و به صورت خیلی محدود با خانواده و اقوام در ارتباط بودم، اما طی این سه سالی که خانه نشین شدم رنگ دنیایی گرفتم، دو هفته ای می شود که دوباره دلم هوایی شده و بی قرارم، هر چقدر دل و عقلم را کنار هم می گذارم می بینم هر دو تصدیق می کنند که آن دوران، دوران خیلی خوبی بود، سراسر آرامش و.... الان که می خواهم همان رویه را ادامه بدهم با ممانعت خانواده روبه رو می شوم، عروسی نمی روم ناراحت می شوند... در جمع که حاضر می شوم وقتی غیبت می کنند جلوگیری می کنم ناراحت می شوند مجلس را ترک می کنم ناراحت می شوند و... استاد برخی از اقوام و نزدیکانمان از جمله دامادمان مخالف ولایت فقیه است، با نرفتنم به خانه شان راحت ترم ولی مادرم ناراحت می شوند، اتفاقا چند دقیقه قبل وصیت نامه شهید داوود عابدی را مطالعه می کردم که نوشتند با کسانی که ولایت فقیه را قبول ندارند قطع ارتباط کنید. تکلیف بنده چیست؟ اجرکم عندالله. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این زمان، باید با مدارا و احترام به بقیه عمل کرد. انزوا و دوری از بقیه خوب نیست. انسان‌ها با انسان‌ها، انسان می‌شوند. محبت به دیگران، انسان را انسان می‌کند. چگونه انسان به خاطر چنین بهانه‌هایی به خانه‌ی خواهرش نرود؟!!  موفق باشید

19327

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یه مطلب فرمودین ولی گنگ شدم. اینکه حضور حضرت رسول (ص) به عنوان اولین مخلوق، از عزراییل (ع) بالاتره ولی نفس ناطقه ایشون برعکس اگه حضور داشتن قبل از عزراییل پس چطور بعدش حادث شدن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل فطرت انسان و نسبت آن با شخصیت انسان. در این رابطه یعنی تفاوت بین مقام حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» و نفس ناطقه‌ی آن حضرت، عرایض در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است. موفق باشید

 

18791

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. چه کتابی برای شرح حافظ معرفی می کنید؟ آیا خودتان کتابی در این زمینه دارید؟ چرا شعر خواندن در شب خوب نیست؟ چه اشکالی داره؟ نظرتون در مورد دیوان فیض چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- متأسفانه شرح جامعی از دیوان حافظ نمی‌شناسم شاید هم انتظار بی‌جایی باشد که یک شرح با یک نگاه خاص بتواند حافظ را بیان کند. شرح سودی از نظر فهم واژه‌ها بد نیست. شرح دکتر دینانی هم از جهت توجه به بعضی از اشارات حافظ خوب است. نرم‌افزار «عرفان» و نرم‌افزار حافظ مرکز کامپیوتری شرح‌های قابل توجهی دارد 2- می‌فرمایند چون شعر در حدّ خیال است، هرچند خیالِ پاک را مدّنظر قرار دهد و شب، بسترِ صعود به عالم بالاتر است؛ خود را در حدّ خیال متوقف نکنید. 3- به طور مستمر با دیوان جناب فیض مرتبط نبوده‌ام، ولی در همان حدّ هم که رجوع داشته‌ام صفایی دارد. موفق باشید

17735

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد بنده ۵ سال پیش تغییر اعتقادی شدیدی داشتم و از آن پس ولایت فقیه را پذیرفتم لکن تا امروز نتوانسته ام به یک آرامش روحی برسم تا کلام و احکام و اخلاق را طبق برنامه ریزی صحیح پیش ببرم. این تلاطم روحی چطور از میان می رود؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با احساس حضور تاریخی که با انقلاب اسلامی گشوده شده است، می‌یابیم که در آغوش اراده‌ی الهی در این تاریخ هستیم. صوت شرح کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» می‌تواند کمک کند. موفق باشید

17688

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت این ایام پر رنج: اینکه امام در امورشان بشدت مراقبت داشتند تا حتی نزدیک گناهان به اصطلاح کوچک و پنهان هم نشوند را در تاریخ دیده ام و استدلال شان هم این بوده که طاغوت تدریجا باعث استدراج می شود. حال آنکه در این وضع لجنزاری که مدرنیته رقم زده است هیچ گاه یک همچنین احتیاط هایی لحاظ نمی شود و گاهی سفارش می کنند با خانواده سینما برویم، تلوزیون نگاه کنیم، گوشی همراه داشته باشیم و... این تناقض را لطفا شرح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با خودآگاهی نسبت به آثار منفی آن‌ها، در آن‌جایی که ضرورت دارد وارد می‌شویم، در نتیجه اثر آن کم می‌شود. موفق باشید

17598

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام: استاد فرصت فرمودید متنی که در مورد کتاب جامعه شناسی متعالیه خدمتتان ارسال کردم را ببینید؟ ببخشید مزاحم شما شدم. البته همان طور که قبلا عرض کردم جلسه رونمایی کتاب ان شا الله در ابتدای آذر ماه برگزار می شود و اگر تا آن موقع نظر خود را در مورد محتوای کتاب بفرمایید خیلی ممنون می شوم.
متن پاسخ

قبلا به این صورت جواب داده شد. باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متوجه‌ی این امر باشیم که همراه با تاریخِ غرب و حضور انسانِ اجتماعی در عالم اسلام و در فضای تمدنیِ صفویه نیز روحِ رجوع به انسان اجتماعی در هویت اسلامی شیعی نیز به میان آمده، معنا و جایگاه حکمت متعالیه را می‌توانیم در این رابطه معنا کنیم. به این صورت که با حکمت متعالیه از نظر تفکر قدسی، تاریخ جدیدی شروع شد. و از این به بعد انسان‌ها در معنایِ خاصی می‌توانند زندگی خود را شکل دهند که از یک طرف از هویت اجتماعی بیرون نباشند، و از طرف دیگر گرفتار سکولاریسمِ غربی نباشند. و در این رابطه است که هر اندازه نگاهِ حکمت متعالیه‌ی صدرائی را جلو ببریم و در آن کند و کاو کنیم، چهره‌ی تفصیلی انسانی ظهور خواهد کرد که در بطن آن حکمت معنا شده است و نمونه‌ی این نحوه کند و کاو در کارِ ارزشمند برادر عزیزمان جناب آقای ابراهیم خانی در کتاب «سیر نظام‌مند مباحث در کتاب جامعه‌شناسی متعالیه» به ظهور آمده است تا اولاً: از تفکرِ دوران خود که نظر به «وجود» و عبور از «ماهیت» است، محروم نباشیم و ثانیاً: هویت اجتماعی را اعتباری بیرون از نفس‌الأمر ندانیم که این مهم‌ترین مسئله‌ی دوران ما است وگرنه به هر معنایی ما گرفتارِ سوبژکتیویته خواهیم شد و معنای جامعه‌ی توحیدی را که حاصل تلاش همه‌ی اولیاء و انبیاء و شهداء است، از دست خواهیم داد. به امید آن‌که کار برادرمان جناب آقای خانی، درست دیده شود إن‌شاءاللّه. طاهرزاده

16141
متن پرسش
سلام: با فردی در شیراز مواجه شدم که سابقه دور کردن اجنه را از وجود مومنین داشته. در ملاقات با ایشان طی حرکتی باعث خارج شدن مسائلی از وجودم شدند که باعث راحتی وجودم شد. به نظر جنابعالی چگونه می توان فهمید این فرد موجه است و اصلا این کار درست است یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد به کمک شیاطین چنین کارهایی را می‌کنند و هیچ رجوعی نباید به آن‌ها داشته باشید. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این مورد شده است. موفق باشید

14191
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد بنده الحمدالله رب العالمین مدتی است مباحث شما را دنبال نمودم که اینک پلیدی ها و رذایل اخلاقی دارند خودنمایی می کنند. یکی از این مهم ترین پلیدی ها که آن را حس می کنم «فخرفروشی» یا به تعبیری دیگر شاید بتوان گفت «شهرت طلبی» هست که بسیار بنده را رنج می دهد. و این که حوادث ما را با خود می برد. لطف کنید بنده را رهنمود نمایید. با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مرور در بستر رعایت دستورات شرع مقدس، این رذایل رفع می‌شود. به همین جهت در روایت داریم: «آخرین چیزی که از قلوب صدیقین خارج می‌شود، حبّ ریاست است». موفق باشید

13592
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: مستدام و پایدار در صراط مستقیم باشید. استاد در باب فلسفه قیام حسینی علیه السلام، بنده علت نهضت حضرت را به خوبی درک می کنم ولیکن علت عدم قیام بقیه ائمه را متوجه نمی شوم؟ ایشان، خصوصا ائمه بعد از امام حسین علیه السلام چرا قیام نکردند؟ چرا بیعت نمودند؟ به هر حال بعد از امام حسین چهره سفاک زمامداران زمان کاملا مشخص شد. حال هر تعداد یار که داشتند چرا مخالفت خود را با دستگاه جور علنی نشان ندادند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» چهره‌ی امویان را که بنای به‌حاشیه‌بردنِ اصل اسلام را داشتند؛ علنی نمودند و سایر ائمه توانستند در آن بستر وظایف خود را به‌خوبی انجام دهند. به نظرم کتاب «انسان 250 ساله‌«ی مقام معظم رهبری در این مورد مسائل ارزشمندی را برایتان روشن می‌کند. موفق باشید

12858
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: عالم عرش ظهور الله احدی و کرسی ظهور الله واحدی است؟ اگر عرش ظهور الله احدی است چرا در کتاب مصباح مقام واحدیت را به عنوان عرش در نظر می گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که مقام عرش مقام اسماء عالیه‌ی الهی است، در هر صورت مربوط به مقام واحدیت می‌شود إلاّ این‌که متوجه باشیم وجه متعالی واحدیت قرب به مقام احدیت دارد. موفق باشید

9240
متن پرسش
سلام استاد. من در حال حاضر در حال مطالعه کتاب «آشتی با خدا» هستم. یک سوالی بسیار ذهنم رو مشغول کرده. این که دل بستن به غیر خدا نهایتا انسان را به پوچی می رساند، برایم جا افتاده. اما موضوعی درکش برایم سخت است این است که آن حقیقتی که جان انسان با آن آرامش می یابد چه هست؟ در کتاب فرموده اید که جان انسان می خواهد که به کمال و وجود برتر برسد. اما درون من آنچنان به آن وجود برتر اشتیاقی نشان نمی دهد و اگر ایمان می آورد برای فرار از پوچی است. و سوال دیگرم در همین راستا این است که عرفا عاشق چه می شوند و چه چیزی آنها را آنچنان شیدا می کند؟ آیا همین رسیدن به وجود برتر است؟ آیا دلیل بی تمایلی من احیانا گناه و کدر بودن قلب نیست؟ به نظرتون کسی که در پایین ترین سطح از لحاظ معرفتی قرار دارد، چگونه و طبق چه روندی می تواند وارد بحث عرفان شود؟ اگر امکان داره لطفا با تفصیل بیشتری جواب بدید. ضمنا من دیروز سوالی از شما درباره ی ضعف نفس پرسیدم.من سراغ شرح دعای مکارم الاخلاق رفتم ،ولی ان هم صرفا در مقابل دشمنان اسلام بود و انگار عزت در برابر مومنین معنایی ندارد!!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ وقتی انسان در زیر سایه‌ی شریعت الهی حرکت کرد و از یک طرف عقائد باطل و اخلاق رذیله را پشت سر گذاشت و از طرف دیگر متوجه عقائد حقه گشت و خود را منوّر به اخلاق فاضله نمود، باطن و قلب او به مرور آماده‌ی تجلی نور الهی می‌شود و از این‌جا به بعد گفتنی نیست، بلکه چشیدنی است. با همین مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد و مباحث قرآنی شروع کنید تا إن‌شاءالله راه، نمایان گردد در ضمن در مورد دعای مکارم‌الأخلاق عجله نکنید؛ پیشنهاد می‌کنم صوتِ شرح آن را از روی سایت بگیرید و با حوصله دنبال کنید، به خوبی به جواب سؤال خود می‌رسید. خداوند این سؤال را در جان شما انداخت تا به این سو حرکت کنید. موفق باشید
8291
متن پرسش
با سلام و تشکراز پاسخ حضرتعالی همانطور که فرمودید در مورد سایر انسان‌ها که آن اراده‌ی تکوینی خاص إعمال نشده، آن پاکی (جسم) موضوعیتی ندارد وپاسختان قبول .حال سوالم این است که پس چرا چهره علامه طباطبایی و یا حضرت امام چهره خاصی است و یا اینکه در روایات به بوسیدن دست عالم اشاره شده وذر روایت دیگر فرموده اند نماز شب باعث روشنی چشم می شود من به عینه دیدم کسانی که اهل نماز شب هستند چشمان جلای خاصی دارد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عرض بنده در آن جواب این بود که آن نوع عصمت را که مربوط به اهل‌البیت«علیهم السلام» را طبق آیه باید منحصر به آن‌ها کرد. ولی این‌که اگر کسی روح خود را با عقاید درست و اعمال صالح در نهایت تعادل قرار داد و آن روح در راستای تدبیر بدن، خود را نشان داد، بحث دیگری است و این نه‌تنها قابل انکار نیست بلکه قابل اشاره و تجربه هم هست. با این‌همه نمی‌تواند یک ملاک باشد زیرا بعضاً جسم‌ها ظرفیت ظهور صفا و تعادل روح را ندارد. موفق باشید
7460

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. در مورد اذان : 1- آیا روایات مبنی بر اینست که خوش صداها بگویند یا خیر؟2- حال در مورد بلال گفته اند خوش صدا نبوده و پیامبر ص هم اصرار بر عدم تغییر ایشان داشته اند آیا این درست است ؟ علت چه بوده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عقلاً و شرعاً همین طور است 2- کسی نگفته بلال خوش‌صدا نبوده، او در اداء بعضی از حروف سلیس نبوده. موفق باشید
7358
متن پرسش
سلام علیکم: جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای طاهر زاده ،١- در عصر کنونی که چشمها از جمال دل ربای و آینه تمام نمای صفات حق ، (( حضرت حجة عج )) محروم هست، چگونه می توانیم باحضرت ارتباط علمی،قلبی وحسی ، بدون مفهوم انتزاعی،ذهنی ویامفهوم عقلی داشته باشیم؟ تا اعمال عبادیمان ومحبت مان به خدای محبوب مان واقعی وحقیقی باشد تا دچار بی ثمری و سردرگمی نشویم٠ " وما منا توفیقی الا بالله "
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: عنایت داشته باشید این عنوان که در اول سؤال مرقوم فرمودید برای من زیاد است. من معلم مکلایی هستم ارادتمند شما. ثانیاً: عمده آن است که با نظر وجودی بر مولایمان که واسطه‌ی فیض بین ارض و سماء است نظر کنیم و مظاهر اراده‌ی او را به‌خصوص رهبری عزیز و انقلاب اسلامی را مدّ نظر قرار دهیم تا با نور وجود حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» ارتباط قلبی داشته باشیم. پیشنهاد می‌کنم هر وقت دعای «اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّک اَلْحُجَة بْنِ الحَسن» را می‌خوانید وجهی از قلب‌تان به رهبری باشد که خدایا این مرد را کمک کن تا زمین و زمان رام او باشند که نایب حضرت صاحب الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» است. موفق باشید
6900
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم. مطلبی را از شما نقل به مضمون می‌کنم. درباره‌ی این‌که اگر در مسیر کسب معارف الهی و علاقمند به عمل به آن ها باشیم ولی موفق به عمل نشویم و در ابتلائات شکست بخوریم و بمیریم در برزخ سیر تکاملی مان ادامه می یابد و آن جا یاد میگیریم. حال سوال من این است که این‌که شنیدن مکرر علم و عمل‌نکردن به آن قساوت قلب می‌آورد چه می‌شود؟ این‌که حجت برایمان تمام شده و مسئولیت ما خیلی بیشتر است چه؟ با وجود این‌که می‌بینم عمل به بسیاری از توصیه‌ها در کلاس درس شما برایم پیش نیامده باز علاقمند به شنیدن هستم و ناتوان در عمل. باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان قصد و عزم عمل به کاری را در مسیر فطرتش داشته باشد، در برزخ با شخصیتی از خود روبه‌رو می‌شود که آن عمل را انجام داده و از این جهت در روایات داریم نیّت‌ همان عمل است. ولی اگر انسان قصد عمل‌کردن به آنچه باید عمل کند را نداشته باشد گرفتار قساوت قلب می‌شود. موفق باشید
نمایش چاپی