بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23824
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. شایعه ای هست در مورد ملاصدرا که ایشان از اسفارشون در کتاب حکمه العرشیه شون استغفار کرده اند. اصل مطلب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌هایی که چنین ادعایی را دارند باید سند بیاورند. مگر کسی مثل ملاصدرا که در کتاب‌های مذکور از توحید سخن گفته‌است می‌تواند بعدا استغفار کند؟ موفق باشید

23823
متن پرسش
سلام: بنده منتظر جواب سوال ۲۳۸۱۴ هستم. نمیدونم کجا باید جوابی که برام فرستادید پیدا کنم. توی پرسش پاسخ این سایت که رفتم چیزی ندیدم. حتی از شماره ۲۳۸۱۴ هم گذشتید ولی به این سوال پاسخ ندادید. توی ایمیلم هم چیزی نبود. منتظر جواب هستم. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:چیزی در این مورد به ما نرسیده. موفق باشید

23822
متن پرسش
استاد عزیز سلام: مطلبی به شرح زیر در یکی از سایت ها دیدم و سوالم این است که اگر ما هم دستورالعمل ذکر شده را بکار ببریم چه نتایجی برایمان دارد؟ با تشکر « دستورالعمل آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی به امام خمینی شرح ماجرا به نقل از فرزند آیت الله شبیری زنجانی از زبان پدر بزرگوارشان این‌گونه نقل می‌شود که: در سفری که امام خمینی (ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه می‌شوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان می‌گوید با شما سخنی دارم. حاج حسنعلی نخودکی می‌گوید: من در حال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما می‌آیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی می‌آید و می‌گوید چه کار دارید؟ امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (علیه‌السلام) کرد و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیاداری به ما هم بده؟ حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند: اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول می‌دهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟ امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می‌بارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمی‌توانم چنین قولی به شما بدهم. حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید رو به ایشان کرد و فرمود: حالا که نمی‌توانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد می‌دهم و آن این که: بعد از نمازهای واجب یک بار آیه الکرسی را تا «هو العلی العظیم» می‌خوانی و بعد تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها را می‌گویی. بعد یک لااله الا الله می گویی - بعد سه بار سوره توحید را می‌خوانی و بعد سه بار صلوات می‌ فرستی و بعد سه بار آیه مبارکه: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا» را می خوانی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر‌چند همه‌ی توصیه‌هایی که جناب آقای نخودکی فرموده‌اند خوب و مفید است ولی فکر می‌کنم آن دستور العمل اولا: از جهتی مربوط به آن شرایط باشد ثانیا مربوط به ذوق حضرت امام است لذا بهتر است ما بر اساس ذوق و روح خودمان تعقیباتی که جناب شیخ عباس قمی در مفاتیح مطرح کرده‌اند را انتخاب کرده و انجام دهیم. موفق باشید

23821
متن پرسش
استاد عزیز سلام: سوالی در مورد آیه مبارکه «مَن كَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَ مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِيلَ وَ مِيكَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ» داشتم. چرا نام حضرت جبرائیل و میکائیل که از ملائکه هستند جدا برده شده و چرا از دو ملک مقرب دیگر یعنی حضرت عزرائیل و اسرافیل یاد نشده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور در رابطه با عقائد انحرافی یهود می‌باشد که جناب حضرت جبرائیل و حضرت میکائیل را دشمن می‌داشتند لذا آیه‌ی مذکور می‌فرماید کسانی که دشمنی خدا و ملائکه و رسولان خدا که در این‌جا منظور حضرت جبرائیل و میکائیل است را پیشه کنند بدانند که کافر بوده و دشمن خدا می‌باشند. موفق باشید

23819
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار و همگی عوامل و دست اندرکاران گروه فرهنگی المیزان: استاد سه تا سوال داشتم که با توضیح کوچکی خدمت شما عرض می کنم. بنده علاقه زیادی به کتاب و کتاب خوانی دارم و از حافظه نسبتا مناسبی برخوردارم به عنوان مثال میتونم در عرض بیست دقیقه یک صفحه کامل قرآن رو حفظ کنم (با این حال هیچ وقت نتونستم جز تعدادی سوره حفظ بشم از تنبلی) سوال: با توجه به مطالب بالا وقتی کتابی رو میخونم بعد از چند وقت که میگذره به اون کتاب برمی گردم گویا هیچی از اون کتاب یادم نمیاد!! گاهی مطالب خیلی گنگی از اون یادم میاد. چکار کنم این مشکل برطرف بشه چون با خوندن صدها کتاب هیچ چی از اون کتابا یادم نمیاد. تقریبا. سوال دوم: چطور تفکر کنیم؟ گاهی می خوام فکر کنم ولی دو دقیقه هم نمیتونم و از نظرم خسته کننده هستش. سوال سوم: چطور مشکل تنبلی رو حل کنیم؟ در ضمن از اینکه دیدم انقدر راحت سوالات همه رو جواب میدید به وجد اومدم. خداوند توفیق روز افزون به شما و همه ما عنایت کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مبنای شما در مطالعات این نباشد که مطالب را حفظ کنید، بلکه مبنای‌تان این باشد که شخصیت خود را شخصیتی اندیشمند و متفکر بار بیاورید. لذا پس از مدتی این خودتان هستید که حاصل آن مطالعات شده‌اید، نه مجموعه‌ی آن‌چه آموخته‌اید. قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» می‌تواند نکاتی را با شما در میان بگذارد. موفق باشید

23818
متن پرسش
سلام استاد: خواهش می کنم این پرسش و پاسخ ها رو در قالب یک کتاب چاپ کنید خیلی خوبه، خداوند به شما و پدر و مادر و همه کسانی که زحمت میکشن برای دین مردم خیر بده در دنیا و آخرت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا به فکر بوده‌اند که حداقل مباحث مربوط به «معرفت نفس» را تنظیم و چاپ نمایند. نمی‌دانم مطلب را تا کجا جلو برده‌اند. موفق باشید

23817
متن پرسش
سلام استاد: به خدا سوالی (سوال ۲۳۷۵۸) رو که پرسیدم علت داره. منظور بدی ندارم یا خدایی نکرده قصد تخطئه شخص بزرگی مثل علامه طهرانی را ندارم. علتش اینه که این کتاب به طور کلی از حیث اینکه یک عالمِ مجتهدِ عارف و قابل وثوق به نام علامه طهرانی نوشته از نظر عقلی قابل اعتماد هست نسبت به سایر کتابهایی که دیگران بدون سند می نویسند و اصلا قابل اعتماد نیستند. ولی وقتی بعضی از مطالبش را می خوانیم خیلی اغراق گونه بیان شده است، مثل همان مثالی که عرض کردم. من فقط می خواهم ببینم که این کتاب از نظر صدق قابل اعتماد هست یا نه؟ اصلا مطالبش قابل توجیه هست؟ حداقل آن مثال را برایم توجیه کنید؟ خواهش می کنم این بار جوابم را بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن سؤال را این‌طور جواب دادم: باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم منظور همین است که شما در آخر می‌فرمایید. باید منظور او را در آن زمان و در آن منطقه‌ی عربی متوجه باشیم که منطقه حالت خاصی داشته است. موفق باشید

در ضمن بنده کتاب مذکور را کتاب قابل اعتمادی می‌دانم. موفق باشید

23816
متن پرسش
سلام: آقا جواب سوال قبل ما نیومده. اگه که یادتون رفته ولش کنید. این سوال برام خیلی مهمه من یک جایی رفته بودم که یک فردی آنجا پیش گویی در حد ۳ الی ۴ دقیقه می کرد. تمام چیزهایی که این بشر گفت درست از آب درامد حتی یک غلط هم نداشت. من بر اساس قاعده تجرد روح برای خودم این رو ، اینجور تعریف کردم که این بنده خدا رفته ریاضت کشیده، تجردش شدید شده بعد حالا میتونه این کار ها رو انجام بده. آقا تو رو خدا، جون هر کی دوست دارید بگید، چجور این فرد تونسته این کار رو بکنه، تو رو خدا چند تا کتاب بهم معرفی کنید هم از خودتون هم از مابقی، من میخوام بفهمم این ها چجور کار می کنند، آقا از ما دریغ مکنید. چرا وقتی اسم اینجور کارها میاد خیلی سر بسته جواب میدید، آقا من پایه ام، تا تهش هستم، فقط بگید باید چی رو بخونم. خواهش می کنم. لطفا بگید چجور این ها پیش گویی می کنند. آقا اگه شما ها این نوع انسان شناسی رو معرفی نکنید افرادی مثل محمد علی طاهری ها توی صحنه زیاد میشند، همه تشنه اینجور مطالب هستند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال قبلی این‌طور جواب داده شد: ۲۳۶۵۵. باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این، بحرانی است برای تولدی دیگر و برای به خودآمدن در فضایی که در آن وارد شده‌اید. إن‌شاءاللّه خیر است. جلسات سه شنبه برقرار است و مباحث در کانال تلگرامی «ندای اندیشه» گذاشته می‌شود. موفق باشید  

در مورد سؤال اخیر، به نظر بنده کم‌ترین نتیجه‌ی بحث‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» و «معاد»، کاری است که در این رابطه باید دنبال کرد تا اگر هوس کرده‌اید به این نوع پیش‌گویی‌های جزئی وارد شوید، وارد شوید و اگر در طی مسیر متوجه‌ی حضورِ نفس در عوالم بالاتر شدید و دیگر نظر به آینده‌هایی که آینده‌های امور جزئی است، نداشتید؛ «طوبی لکم». موفق باشید . 

23815
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار و بی نظیر: آیا لزوما برای حفظ قرآن باید یه کم صرف و نحو بلد باشیم؟ در کل نظرتان راجع به کسی که می خواهد وارد عرفان بشود و علم صرف و نحو و عربی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که زبانِ قرآن عربی است، به نظر بنده خوب است کمی صرف و نحو بدانیم حتی جهت فهمِ بهتر آموزه‌های عرفانی. موفق باشید

23813
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: ۱. در مورد سیل های اتفاق افتاده در کشور چه عنوانی می شود روی آن گذاشت؟ آیا مربوط به عوامل انسانی و بی تدبیری است (مربوط به عوامل مهندسی و..) می شود و یا مربوط به گناهان سرزده از انسان است؟ ۲. آیا عنوان بلا یا عذاب را می شود روی این سیل ها گذاشت؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌توان بر روی هر دوی آن فکر کرد. بالاخره حرصِ بشر برای تصرف بیشتر در طبیعت، بی‌اثر نبوده است ۲. شاید عنوان تذکر بتوان به این حوادث داد زیرا حدود ۶۰ سال پیش که بنده ۷ سال سن بیشتر نداشتم همین وقایع پیش می‌آمد ولی زندگی‌ها طوری شکل گرفته بود که این‌همه در معرض طبیعت و در مقابل طبیعت قرار نداشتیم. با این‌همه شاید در دلِ این تذکر، بنا است انسان‌ها در خدمت یکدیگر خود را امتحان کنند. موفق باشید

23812
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: کتاب ظهور نوشته علی مؤذنی (شرح حال سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی) رو خوندم و با نظری که این شهید بزرگوار به نویسنده آن کرده بود در چندین جای کتاب مرا به گریه کشاند. واقعا کتاب اثر گذاری بود. کتاب های از این قبیل که تعدادشان زیاد نیست علی الخصوص این کتاب که کم یاب هست و اخیرا هم ممنون الچاپ شده است. اگر ممکن است شرح مختصری بر این کتاب بفرمایید تا میل خوانندگان برای رجوع به این کتاب بیشتر شود. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم آن کتاب را مطالعه کرده‌ام و مطالب آن را حق می‌دانم. حقیقتاً روحِ حاج یونس است که این‌طور در صحنه‌های مختلف حاضر می‌باشد. موفق باشید

23811
متن پرسش
سلام استاد: ما تا دو روز پیش با کاروان شما بودیم و آخرین روز از شما جدا شدیم و خرمشهر ماندیم هم اکنون ما در نهر خین هستیم و دعاگوی شما و به شدت جای شما خالیست. استاد حال دلم پیش شهدا خیلی خوب می شود چه کنم که این حال در شهر هم باقی بماند؟ درست است که سوالم کلی می باشد ولی واقعا از اینکه فقط در مکان های مذهبی آرام باشم خسته شدم، نمی خواهم از اینجا برم مگر اینکه این حال را در شهر هم داشته باشم. ببخشید وقت گرفتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بالاخره سعی کنید با رعایت حرام و حلال الهی خود را در احوالات معنوی حفظ نمایید. موفق باشید

23810
متن پرسش
سلام آیا خدا می تواند خدایی مثل خودش خلق کند؟ خداوند آینده خودش را می داند؟ خداوند قبل از آفریدن ما چه کار می کرده؟ رابطه بین علم و خدا چیست؟ چگونه می توان توحید را در برابر مسیحیان اثبات کرد؟ خدا چگونه انسان را آفرید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خداوند عین وجود است و وجودِ همه‌ی موجودات از اوست و چیزی مثل وجود خدا یعنی چیزی در کنارِ عین هستی، و این محال است. زیرا عین هستی جایی برای عین هستیِ دیگر نمی‌گذارد چون در آن حال هیچ‌کدام عین هستی نخواهند بود و باید به سراغ عین هستی رفت. به همین جهت گفته می‌شود اراده‌ی خدا به محال تعلق نمی‌گیرد. ۲. قبل و بعد برای خدا که عین هستی است، معنا ندارد. ۳. خدا، عینِ علم است 4- توصیه می‌شود در این مورد «برهان صدیقین» و جزوات «معارف ۱ و ۲» که بر روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید

23809
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اینکه آقای نور علی تابنده (گنابادی) موقع نماز جماعت وسط نماز بر میگرده و کسی که پشت سرش بوده دستشو میگیره که بشینه و یا جانشین ایشون تو یه مجلسی یه خانومی میاد چند بار دستشونو میبوسه و ایشون هم همینکارو میکنه چه جور میشه تحلیل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم هیچ توجیه شرعی داشته باشد. کارِ این افراد را نباید به پای سلطان محمد گنابادی گذاشت که  نزد علمایی مثل مرحوم حاج شیخ مرتضی انصاری کسب علم کرد و اجازه اجتهاد گرفت و در مراجعت بار دیگر در سبزوار به تحصیل حکمت اشتغال ورزید و مورد وثوق میرزای شیرازی می‌باشد. موفق باشید

23808
متن پرسش
با سلام: با توجه به صحبتی که در مسجد هویزه داشتید چنان‌چه ممکن است متن آن را در اختیار بنده قرار دهید. چگونه می‌توانم صوت آن صحبت را به دست آورم؟
متن پاسخ


 باسمه تعالی: سلام علیکم: آن متنی که در اختیار بنده است را خدمتتان ارسال می‌دارم. در مورد صوت آن در جریان نیستم. إن‌شاءاللّه اگر به‌دست آمد رفقا آن را در سایت «لبّ المیزان» قرار می دهند. موفق باشید

 

در جستجوی شور عشق

باسمه تعالی

۱. با حضور در صحنه‌های ایثار شهادت و لمس آن‌چه بر این سرزمین‌ها گذشته است،
چطور هستید؟!
۲. عده‌ای در دریای عشق زندگی را شناختند و بدون زندگی‌های عرفی، خواستند به زندگی خود معنای دیگری ببخشند و طرح‌اندازانه به میان آمدند و عالم را از آنِ خود کردند - فرادستی‌ها را تودستی کردند-.
۳. مثل رهبرشان حضرت روح اللّه، که با هرچه می‌خواست او را به انسانی منفعل تبدیل کند، سرِ ستیز داشت. اینان خودشان برای خودشان مسئله بودند و دائم با خود سخن‌ها داشتند و با انتخابی با شور و عشق و در نهایتِ صفا و سادگی.
۴. اینان در افسون گل سرخ شناور شدند. به جای آن‌که کارشان بشود شناخت گل سرخ. سمینار آفتاب‌شناسی نگذاشتند، به سوی آفتاب رفتند.‌»
۵. حرف‌شان این بود که:
سرم به دُنیی و عقبی فرود نمی‌آید               تبارک اللّه از این فتنه‌ها که در سرِ ما است
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود          رُخ تو در نظر من چنین ‌خوشش‌ آراست
۶. عاقلان نقطه‌ی پرکار وجودند ولی          عشق داند که در این دایره سرگردانند
۷. یاد باد آن‌که صبوحی زده در مجلس اُنس          جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود
یاد باد آن‌که خرابات‌نشین بودم و مست        وآن‌چه در مسجدم امروز کم است آن‌جا بود
۸. این یارانِ سالار شهیدان، ققنوس‌وار از جیفه‌ی دنیا فاصله گرفتند و به جای آن‌که مرگ به سراغ آن‌ها بیاید، ماورای مرگ حاضر شدند تا در کنار آن‌هایی نباشند که قصد بلعیدن همگان و در حال بلعیدن یکدیگرند. شهداء عشق را جز در آتش و خون جستجو نکردند تا معلوم شود در فقدان عشق ما چگونه باید بمانیم.
۹. شهداء عشق را فریاد کردند و چه در سخن و چه در سکوت و خاموشی، جز به عشق فکر نکردند. بودنِ خونین آن‌ها افسانه‌ی عشق بود و به دنیا که شایعه‌ای دروغین بیش نیست، پشت کردند، تا ما در میان حاکمانِ پرستنده‌ی جاه و مال به مدد عشق، در تمنّای جاه و مال نباشیم.
ای کاش آدمیان می‌دانستند بهای جاه، تباهیِ جان است.
۱۰. ما در این زمانه، عشق را از شهداء آموختیم تا از نسل دزدان و دغل‌بازان نباشیم و در راه آرمانی به نام عدالت که اکنون در نیمه‌ی راه آن هستیم؛ مأیوس نگردیم. باختن آرمان عدالت، افق روی ما نیست، زیرا به زودی بندگان جاه و مال در آتش خود خواهند سوخت، زیرا همیشه چنین بوده است که پس از سوختن جوانمردان، نوبت ناجوانمردان می‌رسد و فرجام صدام حسین، فرجام همه‌ی خودپرستان است که افقی جز جاه و مال نمی‌شناسند.
۱۱. سعی می‌کنند با تاریک‌کردن فضای جامعه، جوانان را از نظردوختن به افقِ روشن باز دارند، اما این تلاش، تلاش و جهد بیچارگان است که از نور توحید محروم‌اند و به زودی غرامت جهل خود را خواهند داد. آنان گمان می‌کنند می‌توان همواره بیداد کرد و در امان بود. زهی خیال باطل.
۱۲. آمده‌ایم تا در زیر سایه‌ی حضرت حق در این دیار بگردیم تا ببینیم شور عشق را در کجا باید پیدا کنیم. شربتی که حضرت حق به صورت پنهانی به نومیدان می‌دهد تا راهِ برون‌شدن از افسردگی و ملالت را بیابند و از سوزِ فقدان عشق تسلی یابند.

 

23807
متن پرسش
با سلام: در جلسه تفسیر اسفند ۹۷ فرمودید که در انقلاب اصلا ریزش نداریم و برخی از افراد که به عنوان ریزش از اونها نام می بریم در حقیقت از همون اول هم با انقلاب نبودند و چون با یک روحیه یهودی گری به سراغ انقلاب آمدند پس از مدتی بریدند و از اون جدا شدن و حتی از اینکه انقلاب کردند نیز ابراز پشیمانی کردند. شما برای نمونه قطب زاده را مثال زدید هر چند افراد ملموس تری برای نسل ما وجود دارد. استاد بزرگوار، بنده هرگاه از کنار قبر امثال آقای هاشمی رفسنجانی و طاهری (امام جمعه اصفهان) و منتظری می گذرم نمی دانم باید چه کنم! وقتی به رنجهایی که در راه انقلاب متحمل شدند نگاه می کنم، نمی توانم بی توجه از کنار قبرشان عبور کنم اما وقتی به اشتباهات بزرگ آنها و عاقبت کارشان می نگرم، دیگر حاضر نیستم لحظه ای هم در کنار قبرشان توقف کنم. شما بفرمایید با اینها باید چه کنیم؟ آیا اینها مصادیق همان «رجوع به انقلاب با روحیه یهودی گری» هستند که از همان ابتدا هم با انقلاب نبودند؟ یا قضیه چیز دیگری است و واقعا ما در راه حق، ریزش هم داریم؟ این شهدایی که به قول حضرت امام خمینی، مزارشان تا قیامت دارالشفای دلسوختگان خواهد بود، با این مقامی که شهدا پیدا کرده اند اما چه تضمینی هست که اگر زنده مانده بودند اکنون جزء پشیمانان و بریدگان از انقلاب قرار نمی گرفتند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در اصطلاح آقایان در مورد افرادی که نام بردید می‌فرمایند «علیهم ما علیهم» بر آن‌هاست آن‌چه بر آن‌هاست، آن‌ها را به خودشان وامی‌گذاریم. ولی شهداء مجتبی و برگزیدگانی‌اند که خداوند آن‌ ها را شایسته دید تا راهی گشوده برای آیندگان باشند، اگر هزارسال هم زنده بودند، مثل همین زمان که حقیقتاً زنده‌اند نورافشانی می‌کردند. مگر از دستگیری آن‌ها و حضورشان برای زوّارِ راهیان نور غافل‌اید که چه غوغایی به‌پا می‌کنند؟! فقدان عشق، تنها از طریق شهدای زنده و شهدای در مزارشان دفن‌شده، امکانِ بازیابی پیدا می‌کنند. موفق باشید

23805
متن پرسش
سلام استاد عزیز: امیدوارم حالتون خوب باشه ۱. گاهی در اثر ارتباط با جوانان مذهبی و غیر مذهبی ها افرادی که ظاهر و سیمای قشنگی دارند ما را مجذوب خودشان می کنند و به سمت خودشان می برند در نگاه اول معمولا این ارتباط دور از شهوت و به واسط حب الهی برقرار می شود ولی گاها دیده می شود در ادامه آن، این محبت حالت شبیه شهوت آلود بودن به خودش می گیرد. (شاید از اول هم مخلوط به شهوت باشد) که تشخیص گاهی سخت می شود که این حب الهی است یا غیر الهی. و در این موارد فرد با ظن خودش که این حب الهی است کار را ادامه می دهد. در این موارد چه باید کرد؟ ۲. دیگر اینکه بعضی اوقات فراق از آنها خیلی سخت می شود و نمی توان از طرف دل کند. این فراق به چه علت است؟ می تواند الهی باشد یا نیست؟ ۳. در رابطه با حب با نظر به کتاب مبانی حب اهل بیت و با توجه به اینکه خدا غیور است و در یک دل دو محبوب نمی‌گنجد این حب دوستان تا کجا می تواند رنگ الهی داشته باشی و از کی دیگر باید از طرف جدا شد؟ لطفاً کمی دقیق مسأله را مشخص کنید. مسائله تا حدودی مبتلا به است. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشیم در هر حال آن‌چه می‌فرمایید را در زمره‌ی میدان‌داریِ قوه‌ی واهمه باید قلمداد نمود و نباید آن را دنبال کرد. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نکاتی در این مورد متذکر شده است. بد نیست سری به آن بزنید. موفق باشید

23804
متن پرسش
سلام: با توجه به فرموده عالم بزرگوار مرحوم لنکرانی که واجبات خود را انجام دهید و بعد از آن بدنبال حل مشکلات مردم باشید من بهشت را تضمین می کنم. خواهشمند است مرا راهنمایی بفرمایید. من می توانم بجز شغل اول شغل دومی داشته باشم و درامد آن را فقط برای کمک به فقرا و نیازمندان اختصاص دهم. آیا این کار را انجام بدهم و یا اینکه بعد از فراغت از شغل اول بدنبال عبادت نوافل و قرآن و ادعیه و مستحبات باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انجام واجبات با معارف و اخلاقِ بهتر موجب نتیجه‌ی بهتری خواهد شد. آری! در کنارِ عمق‌بخشیدن به معارف دینی، اگر زمینه‌ی خدمت به مردم فراهم است باید آن خدمت را بر انجام مستحبات ترجیح داد. موفق باشید

23802
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز جناب آقای طاهرزاده: بنده در زمینه ی سیر و سلوک، کتب مرحوم آیت الله محمد شجاعی را مطالعه کردم و از سخنرانی های صوتی ایشان استفاده می کنم. انصافا ایشان خیلی عالی گفته و نوشته اند. بسیار لذت می برم از خواندن آثارشان و گوش دادن اصوات شان. به وجد می آیم. دو تا سوال از محضرتون داشتم: ۱. بنظر شما استاد عزیز، با عمل به تک تک گفته ها و نوشته های ایشان خصوصا سه جلد کتاب مقالات شان به همراه شرح صوتیِ شما بر این کتاب، چقدر می شود در سلوک الی الله موفق شد؟ ۲. با عمل به تک تک دستورات ایشان می توان تا سرحدّ مکاشفات رسید؟ البته می دانم که هدف از سلوک الی الله رسیدن به مکاشفه نیست و نباید هدف این باشد ولی این را از این جهت پرسیدم که چون بعضی ها می گویند اگر می خواهید در عوالم غیبیه به روی شما باز شود باید حتما استادی داشته باشید و با کتاب و صوت و...نمیشه سیر و سلوک کرد. و این اندکی دل سردی می آورد. خواستم نظر شما بزرگوار را بدانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری به خصوص جلد اول نکات بسیار دقیقی را در این مورد در اختیار شما می‌گذارد. ۲. آری می‌شود. تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید کرد

موفق باشید

23801
متن پرسش
با سلام: من رفتن به حوزه را برای یادگیری علوم دین خیلی دوست دارم، اما به دلیل مشغله های زندگی تا الان نتوانسته ام اقدام کنم، به نظر شما از چه راه هایی می توان این نیاز را پاسخ داد، یا اینکه باید حوزه غیرحضوری شرکت کنم؟ الان هم به صورت آهسته دارم قرآن کریم را حفظ می کنم، اما همچنان آتش یادگیری علوم دینی در من هست. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روی سیر مطالعاتی بر روی سایت بد نیست فکر کنید. ظاهرا برای جواب به همین نوع دغدغه‌هایی که جناب‌عالی دارید بحث‌ها تنظیم شده‌است و حدود چهار الی پنج سال هم طول می‌کشد. موفق باشید

23800
متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر از زحمات شما بزرگوار. سوال بنده از استاد بزرگوار نیست، از دست اند کاران هست که میخوام بدونم مباحث شرح مصباح الولایه تبدیل به کتاب نمیشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلا نه. به نظر می‌آید صوت حضور بیشتری به مستمع می‌دهد. موفق باشید

23798
متن پرسش
سلام: اینکه بزرگان فرمودن دنبالِ استاد باشید، منظورشون چیه که آنقدر تاکید کردند؟ مگه پیامبر نفرمودند دو چیز گرانبها میانتان می گذارم، خب پس چه لزومیه ما یه استاد پیدا کنیم و ازش تبعیت کنیم؟ آیا این استاد خودش برامون حجاب و مانع نمیشه، و اینکار شبیه مرید و مراد بازیِ دراویش نیست؟ و اصلاً دستوری از معصوم در این باب رسیده؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در این مورد خوب است که جزوه‌ی «روش سلوکی آیت‌ الله بهجت» را که بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید

23797
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و با عرض پوزش از اینکه وقت گرانبهای شما را می گیرم. بنده چند سالی است که در کلاسهای معرفتی شرکت می کنم. ولی برای انتقال مفاهیم به دیگران دچار مشکل هستم چون بیان خیلی خوبی ندارم. چگونه می توانم بیانم را رسا و شیوا کنم؟ من اهل اصفهان هستم. اگر مرکزی برای تقویت بیان می شناسید لطفا معرفی کنید. با تشکر فراوان و آرزوی توفیق روزافزون شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز نیست سعی کنید بعد از آن‌که مطالب را فهمیدید خودِ فهم‌تان باید به میان آید نه مطالبی که یاد گرفته‌اید را بخواهید عیناً مطرح کنید. موفق باشید

23790
متن پرسش
با سلام و احترام: می بخشید استاد این سؤال شاید برای شما خیلی پیش ما افتاده باشه، اما من کس دیگه ای نبود که بپرسم و مزاحم شما نشوم. من به عشق امام زمان (عج) وارد حوزه شدم و برای اینکه خدمت کنم به اهل بیت (ع) و اسلام. اما بعد از ۱۳ سال که دارم حوزه درس میخونم اما هر بار میام پژوهشی قرآنی انجام بدم با مشکل روبرو میشم و نمیتونم کار خوبی به ثمر برسونم با اینکه در کمک به دیگران در پژوهشاشون واردم و راحت ایرادات کارشونو میگم. خسته شدم. عیب کارم کجاس؟ مشکل چیه؟ چرا هیچ کار نمیتونم انجام بدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که حوزه بستری است تا خودتان به کمک تفاسیر قرآن با قرآن آشنا شوید و جایگاه روایات را درک کنید. در این صورت است که می‌توانید درست به قرآن رجوع فرمایید. بالاخره دروس حوزه زمینه است برای درست ورود پیدا کردن به قرآن و روایت همان طور که امثال علامه طباطبایی ها این‌طور عمل کردند. بالاخره روش علمای ما در درس خارج طوری انسان را می‌پرورانند که در سایر موضوعات یعنی موضوعات غیر فقهی نیز ورود و خروج فقیهانه داشته‌باشند. موفق باشید

23789
متن پرسش
سلام استاد: جواب سوال ۲۳۷۵۸ را ندادید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: سلام علیکم: به نظرم منظور همین است که شما در آخر می‌فرمایید. باید منظور او را در آن زمان و در آن منطقه‌ی عربی متوجه باشیم که منطقه حالت خاصی داشته است. موفق باشید

نمایش چاپی