باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید ولی به این موضوع، جبری که مقابل آن اختیار باشد، نمیگویند. بلکه به آن، «موجبیت» میگویند. یعنی ما در نظامی قرار داریم که ما آن را انتخاب نکردهایم ولی میتوانیم خود را با انتخابهای خود در آن نظام شکل دهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این نگاه، نگاه خوبی است زیرا حضرت حق ماوراء حادثهها امور را مدیریت میکند و اگر ما، ماوراء حادثهها در صحنه باشیم، حادثهها و یا بگو زمان، نمیتواند اموری آنچنان برجسته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام در یک بستر طبیعی راههای اصلاح امور را پیشنهاد میکند و این بدین معنا نیست که انسانها بعضاً نتوانند از قوانین الهی سوء استفاده کنند همانطور که از سختترین قوانین الهی میتوان سوء استفاده کرد. لذا برای به نتیجهرسیدن قوانین الهی راهکار صحیح، آن نیست که آن قوانین را نادیده بگیریم بلکه راهکار صحیح آن است که تلاش کنیم تا تقوای جامعه بیشتر شود و این یک غفلت بزرگ در دنیای جدید است و در نتیجه قوانینی را تصویب میکنند که گویا همه جنایتکار و بزهکارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام علی؟! آن علیای که غذا میخورد و میخوابد، نه! و آن علیای که در مقام نور عظمت، واسطهی فیض الهی است، آری. پیشنهاد میکنم کتاب «حقیقت نوری اهلالبیت» را که بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در رابطه با فعلیتیافتن افراد شقی در حیوانیت حرف خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا نور حضرت زهرا «سلاماللّهعلیها» به عنوان «امّ ابیها» برای پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» هم در عالم جایگاه خاص منحصر به خود را دارد و هرکس حتی پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» در بعضی از امور از افق حضور حضرت زهرا «سلاماللّهعلیها» در عالم حاضر میشدند همانطور که شما میتوانید در افق حضور حضرت علی «علیهالسلام» در عبادات خود حاضر شوید و برکات خاصی را بیابید. در این مورد عرایضی در کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورها» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاهی اجمالی که بنده به مطالب فوق داشتم به نظرم مطلب همان است که جنابعالی در مقایسهی بین اصالت وجود صدرا با مفاهیمِ استعلاییِ کانت به میان آوردهاید که عملاً به گفتهی شهید مطهری ما در نگاه کانتی به واقعیت، خواسته یا ناخواسته گرفتار نوعی شکاکیت میشویم و عملاً روح تصرف در عالم، جایِ هماهنگی با عالم را در ما پدید میآورد. با اینهمه نباید از تفکر کانتی به جهت ارجحیت حکمت گرانسنگ صدرایی غفلت کرد. زیزا شناخت دنیای جدید بدون کانت ممکن نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بد نیست به این فکر کنید که روحیهی خودتان، روحیهای است که نمیتواند غیر از این باشد. به همین جهت آن وقتی هم که میخواهید مستقلاً تصمیم بگیرید و جواب محبت دوستان را بدهید آن عملی را که انتظار داشتید نمیتوانید از خود نشان دهید.
به این فکر کنید که خودتان را باید درست پیدا کنید. بالاخره شما نمیتوانید مثل همکلاسیهایتان که آنها هم والدینشان مانع آن بودند که شبانه از خانه بیرون بزنند و به قول شما بروند بستنی بخورند؛ یاغیگری کنید. شما روحیهی دیگری دارید، خودتان را درست بشناسید و با خودتان کنار بیایید و بالاخره شما این هستید که هستید، و فکر نمیکنم چیز بدی باشد. به یاد علامهی طباطبایی افتادم که هرگز نمیتوانستند امام خمینی باشند، ولی سعی کردند علامه طباطبایی باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای یافتن درست این سؤالها باید مطالعات مبنایی و اساسیای را دنبال بفرمایید. پیشنهاد اولیهی بنده ۱. مطالعهی کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» میباشد که در قسمت آخر کتاب مبنای عقلی و رواییِ حکومت دینی مطرح شده است ۲. کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» در رابطه با چگونگی تمدن دینی کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده باز بر روی همان نکاتی تأکید دارم که در جزوهی «پاسداشتِ آزادی در جمهوریت انقلاب اسلامی» عرض شده. عنایت داشته باشید این تاریخ، تاریخِ نحوهای از آزادی است و در انتخابی که مردم باید داشته باشند؛ ظهور میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که روحِ اعظم را فوق ملائکه بدانیم، باید روحِ اعظم را از شئون الهی بشناسیم، مگر آنکه معنایی از روح اعظم به میان آید که مطابق عقل و اولین مخلوق باشد که در آن صورت، بحثِ مخلوقیت آن در میان است. در این موارد باید در متنِ مورد نظر ببینیم که این واژه به کجا اشاره دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب «خویشتن پنهان» شده است. اساساً بحث بر سر فایدهداشتن یا فایدهنداشتن نیست، بحث بر سر آن است که نفس بعضی از افراد توان مقابله با باکتریها را بعد از مرگ هم دارا میباشند و لذا مانع تأثیر باکتریها بر بدن میشوند. مثل کاری که نفس ما در حیات ما انجام میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نکتهی آخری که فرمودهاید، درست باشد. بد نیست در این مورد به تفسیر سوره مبارکه آل عمران آیه ۶۴ در المیزان رجوع فرمایید که میفرماید: «قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا وَلا يَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا أَربابًا مِن دونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوا فَقولُوا اشهَدوا بِأَنّا مُسلِمونَ» بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را - غیر از خدای یگانه - به خدایی نپذیرد.» هرگاه از این دعوت، سرباز زنند، بگویید: «گواه باشید که ما مسلمانیم». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به حکم وظیفه با فعالیتهای فرهنگی در بستری که انقلاب اسلامی فراهم کرده است تا انسانها سرنوشت خود را خود تعیین کنند، بتوانیم مردم را به آن درجه از بصیرت برسانیم که با انتخاب افراد شایسته مشکلات فوق رفع شود. در هر انتخاباتی افراد شایسته بودند ولی مردم عموماً چوب غفلتها و طمعها و غربزدگیهایشان را میخورند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیهی مذکور در مذمت افرادی که شیطان اعمالشان را برایشان زینت داده است، میفرماید اینان همینکه خطری برایشان پیش آید، تضرع میکنند ولی چون قساوت قلب دارند در غیر آن حالت، تلاش نمیکنند راهی به سوی خدا در جانشان بگشایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر معنای اومانیسم آن است که ما هیچ ادعایی نداشته باشیم و هیچ اقدامی نکنیم، وگرنه ادعای خدایی کردهایم و به عمیقترین نوعِ اومانیسم دچار میشوی؛ پس نباید تصمیمی در حدّ ساختن یک خانه هم بگیریم. اینجا است که عرض میکنم این بدترین شکل نسبت به فهم سخن هایدگر است که از درکِ مقدرات و عمل بر اساس مقدراتِ تاریخی، آقای عبدالکریمی جبرِ صِرف میفهمد و علتش آن است که متأسفانه بیش از آنکه سخن آن فیلسوف را بفهمد و در تاریخ خود فکر کند، آن سخنان را از حفظ کرده و نمیداند کجا بهکار ببرد. یادت هست که در جواب سؤال شمارهی 13790 که در رابطه با مبانی فکری و مباحث بیژن عبدالکریمی سؤال شد، بنده عرض کردم: باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در صحبتهایشان از واژههای فنومنولوژی و فلسفهی هایدگر استفاده میکند، بدون آنکه درک حضوری لازم را از نگاه هایدگر داشته باشد. در حالیکه شرطِ فهم فلسفهی هایدگر عبور از متافیزیک بود به معنای واقعی آن و نه در لفظ. لذا آن درک حضوری که امثال دکتر فردید و دکتر داوری از هایدگر بهدست آوردهاند و در تاریخ خود حاضر شدند را در نوشتهها و سخنرانیهای آقای عبدالکریمی نمییابیم و از این جهت میتوان گفت نگاه آقای عبدالکریمی به عالم و آدم سخت، انتزاعی است طوری که هرگز نتوانستهاند تاریخ خود را درک کنند، حتی وقتی که از «وجود» و یا تاریخ و زمان سخن میگویند، نگاه انتزاعی و مفهومی به موضوع دارند و بیشتر واژههای هایدگری را بهعنوان معلومات بهکار میبرند نه آنطور که «وجود» را در زمان حسّ کنند و حادثهها را تاریخی بیابند. کارشان بیشتر شبیه آنکسی است که دید در بازاری که حیوانات را میفروشند وقتی طرف گفت گاو من آبستن است، زودتر و بهتر گاو او را خریدند. لذا وقتی از دختر او خواستگاری کردند، گفت دختر من حامله نیز میباشد. زیرا درک درستی از جایگاه موضوعات نداشت. بنده سراسر تفکر آقای عبدالکریمی را از این نوع میدانم که در یک بیتاریخیِ آزاردهندهای بهسر میبرند و خوانندگان خود را گرفتار بیتاریخی و سرگردانی میکنند. به تجربه نیز معلوم شده افرادی که به ایشان نزدیک شدهاند نسبت به انقلاب اسلامی، این زیباترین حضور تاریخی در این دوران، بیگانه گشتهاند در عین آنکه در تفکر خود مغرور و نسبت به همهی اندیشهها به چشم حقارت مینگرند، همه را متهم به نگاه ایدئولوژیک مینمایند در حالیکه همواره ما باید از راه و امکان رسیدن به مقصد پرسش کنیم و در عین چشمبرنداشتن از ایدهآلها، چگونه رسیدن به آرمانها را مدّ نظر قرار دهیم. پیمودن راه، بدون شناخت و درک جهانِ موجود – جهانی که انقلاب اسلامی نیز به عنوان یک واقعیت در آن وجود دارد - میسر نمیشود. ما در عالمی که هستیم بستگیهایی داریم و هزار بندِ تاریخی به دست و پایمان بسته است. آیا باید اینهمه موانع تاریخی را نادیده گرفت و از انقلاب اسلامی چیزی را مطالبه کرد که بیشتر در خیالِ اتوپیاپردازان پروش یافته است و بعد که نمیتوانیم به آن آرمانها برسیم، ناآگاهانه چشمها را به ادامهی غرب بیندازیم، غافل از اینکه باید زمین را برای شکفتن گل و گیاه آماده کرد و از قدمگذاشتن در کوچههای پر گِل و لایِ واقعیات نهراسیم. 2- در اینکه واقعیت تاریخیِ ما چندان توانایی تحقق کمال تمدن اسلامی را به نحو آرمانی آن ندارد، بحثی نیست. ولی باید متوجه بود آیا تمدن اسلامی به معنای حضور نور رحمت خدا در مناسباتِ اجتماعی یک امر تشکیکی است و اگر وَجه ضعیف آن در صحنه است، افقِ وجهِ شدیدیافتهی آن منتفی نیست. و این باز، غفلتی است که امثال آقای عبدالکریمی به جهت عدم توجه به ذات إشراقیِ انقلاب اسلامی بدان گرفتارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم با این سؤالات شما روبهرویم. سالهای قبل یکی از اتهامات بنده، مخالفت با آقای هاشمی بود و بحث «چه شد که کار به قتل حسین«علیهالسلام» کشیده شد؟» در همین رابطه مطرح شد. با اینهمه خودِ بنده اینطور موضوع را برای خود توجیه کردم که آیت اللّه جوادی با توجه به نگاهِ تمدنی که دارند و آثارشان را بر این مبنا تنظیم میکنند؛ برای آقای هاشمی یک نحوه نقشِ تمدنسازی قائل بودند که در کنار تمدن غربی شکل بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تخصص ندارم. عرایضی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده است ممکن است از جهتی راهی در مقابل شما بگشاید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ»(29)/اعراف) همچنانکه شروع شدید، برمیگردید. از این جهت انسان به اصلی که از آن جدا شده برگشت میکند. منتها در این مسیر برگشت باید مراحلی را پشت سر بگذارد که حساسترین آن انتقال از برزخ به قیامت است که تحت عنوان «بعث» یا «برانگیختن» نام برده میشود، زیرا با تحولی عظیم همراه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همینطور باشد که میفرمایید زیرا این آب، مقامِ اطلاق و بیرنگی است و نه آب معمولی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه رفقا که اهل شعر هستند، برای سال آینده خوب است که بر این موضوع تأمّل بفرمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته حجره، خلوتِ طلبه را و فضای تمرکز بر روی دروس را بهتر فراهم میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سیر مطالعاتی روی سایت میتواند کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که منبع اصلی آگاهی انسان، نفس ناطقهی اوست و نفسِ انسان جهت امورات خود اعضایی را برای خود شکل میدهد تا بتواند برنامههای خود را از طریق آن اعضاء انجام دهد، میتوان گفت نفس آن فرد توانسته است با حداقل عضو، برنامههای خود را پیش ببرد. و همینطور که متوجهاید این پدیده نشان میدهد که اصل آگاهی و منبع شعور انسان، چیزی غیر از بدن اوست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بر آن است که جواب سؤالات کاربران محترم داده شود، حال یا به صورت شخصی، یا به صورت عمومی. آدرس الکترونیکی خود را بررسی فرمایید. موفق باشید
