بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22393

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: رسول الله (ص) در نهج الفصاحه می فرماید: «من علم انی ذو قدره علی مغفره الذنوب غفرت له و لا ابالی» منظور از این که می فرماید هر کس علم داشته باشد که من می توانم گناهان را بیامرزم او را می آمرزم چیست؟ به طور طبیعی هر موحدی یقین دارد خدا اگر بخواهد می تواند گناهان را ببخشد. با تشکر و التماس دعا. لطفا در سایت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور این باشد که علم به غفاربودن حضرت پروردگار موجب می‌شود تا انسان اصالتی برای گناه قائل نباشد. به این معنا که گناه را به رسمیت نمی‌شناسد و اگر هم مرتکب گناهی شد بیش از آن‌که به گناه نظر داشته باشد و از آن لذت ببرد، از آن گناه متنفر است و از حضرت رب العالمین تقاضای مغفرت دارد و خداوند نیز او را به جهت امیدی که به مغفرت پروردگارش دارد، مورد مغفرت قرار می‌دهد. موفق باشید

21075
متن پرسش
با سلام: حضرتعالی مقدمه اول را سوفسطایی نبودن فرد می دانید لکن به نظر می رسد مشکل سوفسطاییان معرفت شناسانه است نه هستی شناسانه بنابرین آنها در اینکه لااقل خودشان وجود دارند یا این گزاره که وجودی هست و اینگونه نیست که عدم مطلق بر سراسر عالم حاکم باشد تردیدی شاید نداشته باشند، بنابرین برهان انفسی که نمی دانم تقریری از صدیقین است یا نه برای سوفسطایی هم کاربرد دارد و آن اینست که من وجود دارم (یا وجودی هست) این وجود یا عین وجود است یا وابسته به او من عین وجود نیستم پس عین وجودی موجودست حتی اگر فرد سوفسطایی ادعا کند که خود عین وجود یا خدا است باز به مقصود خود که می خواستیم اثبات کنم عین وجودی هست رسیدم منتها او در مصداق اشتباه کرده که باید با متذکر شدن نقصهایش عین وجود نبودنش را ثابت نمود بنابراین حتی در این مورد خاص هم اختلاف کبروی نخواهد بود و صغروی است پس به نظر می رسد این برهان برای همه حتی شکاک ترین افراد هم تام است و نیازی نیست در مقدمه برهان صدیقین سوفسطایی نبودن ذکر شود کما اینکه در تقریر علامه نیز ذکر نشده و حتی سفسطه را نیز با تقریرشان دفع می کنند و هذه هى الواقعیةُ الّتى ندفعُ بها السفسطةُ یا باید پذیرفت که هیچ نیست یا اگر پذیرفتیم که اندک موجودی فارغ از ماهیت اش وجود دارد گریزی از پذیرش عین وجود نداریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید همین اندازه که شما با برهانِ انفسی موضوع «بودن» را مدّ نظر قرار دهید، عملاً باب «کافی است که سوفسطایی نباشیم» به میان آورده‌ایم. فکر می‌کنم در تقریر علامه از برهان صدیقین در اصول فلسفه، علامه با همین جمله، برهان صدیقین را شروع کرده‌اند که کافی است سوفسطایی نباشیم. موفق باشید

20386

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام: ضمن تشكر از زحمات استاد و آرزوي توفيق روزافزون براي ايشان سوالي از محضرشان داشتم كه ممنون ميشم جواب بفرمايند: استاد بزرگوار تفاوت تجافي در دعاي «اللهم تجافي عن دار الغرور» با كمال انقطاع در «الهي هب لي كمال الانقطاع اليك» دقيقا فرق تجافي با كمال انقطاع چيه؟ اگر اين دو كلمه نسبت به هم شدت و ضعف دارن چرا حضرات معصومين در هر دو جا درجه بالاتر رو درخواست نميكنن؟ و اينكه منبع مطالعاتي مي خواستم دراين زمينه. ممنونم استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع «تجافی عن دار الغرور» با نظر به پهلوگرفتن از دنیا مطرح است. ولی انقطاع به سوی حق با نظر به حضرت حق در میان است و طلبِ انقطاعی که موجب فناء در عزّ قدس حضرت حق گردد. موفق باشید

19804
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: دو سوال از خدمتتان دارم: 1. بعضی از عذاب های الهی همانگونه که در قرآن ذکر شده منجر به نابودی و هلاکت اقوام شده است. سوال اینست که به هر حال عمر فرد ظالم تمام می شود و پس از مرگ با آتش و عذابی که از درونش شعله ور می شود مواجه می گردد پس دلیل این تعجیل و نزول این عذاب در دنیا چیست؟ البته نابودی جسم را از این نظر که فرصت ادامه زندگی و احتمالا توبه و انجام اعمال صالح از فرد گرفته می شود می توان به عذاب تعبیر کرد. 2. در ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» که توصیه شده 7 مرتبه پس از نماز صبح و 7 مرتبه پس از نماز مغرب گفته شود با توجه به اینکه اسم الله جامع جمیع صفات الهی می باشد علت گفتن العلی العظیم چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- واللّه اعلم، بالاخره می‌فرمایند مقداری از آن‌چه در قیامت می‌چشند را در این دنیا به آن‌ها می‌چشانند که این حاصلِ اعمال و رفتار خودشان است 2- بعضی از اسماء، افقِ نگاه به حضرت اللّه را جهت می‌دهد. موفق باشید

16615
متن پرسش
سلام علیکم: سوال۱: آیا در تمامی مراحل و منازل سیر و سلوک معیت و همراهی امام لازم است؟ سوال۲: در فرمایش حضرت علی (علیه السلام) که می فرمایند معرفت خدا معرفت من و معرفت من معرفت خداست و در ادامه حب من، حب الله... یعنی چه؟ کدام باید اول حاصل شود؟ حب خداست که باید تبدیل به حب نبی و اهل بیت شود و در ادامه حب و بغض دوستان و دشمنان اهل بیت؟ یا نه برعکس است و از حب معصوم به حب الله می رسیم. در صورتی که می دانیم دوئیتی در کار نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر سالک إلی اللّه در افق انسان کامل باید قرار داشته باشد و از این جهت تفاوت نمی‌کند که با مظاهر تامّ الهی که ائمه هستند به حضرت حق نظر کند، یا با نظر به حضرت حق، متوجه‌ی مظاهر تامّ الهی گردد. موفق باشید

16213

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بهترین راه برای قدم گذاشتن در وادي حب اهل بيت (ع) و سیر در این مسیر چه می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت» شده است. به کمک شرح صوتی آن می‌توانید إن‌شاءاللّه نتایج خوبی بگیرید. موفق باشید

14362
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: وقتی در مقام دعا با خدا سخن می گوییم با کدام مرتبه از خدا راز و نیاز می کنیم ذات یا تعین اول یا تعین ثانی یا.... اساسا ذاتی که در دسترس هیچ کس حتی پیامبر قرار نمی گیرد می تواند مورد خطاب ما باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خطاب به حضرت اللّه است که جامع کمالات و اسماء می‌باشد، هرچند با عمق توحیدی بیشتر قلب انسان تا نظر به حضرت احدیت که همان تعین اول باشد می‌تواند جلو رود. موفق باشید

9406

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام برشما: بنده دبیر ریاضی در مقاطع راهنمایی و دبیرستان هستم. برای اینکه بتوانم از این فرصت استفاده کرده و دانش آموزان را به سمت خداوند متعال و دین اسلام دعوت کنم راهنمایی میخواستم. اینکه هر جلسه یا هر چند جلسه یکبار چه موضوعاتی را با چه کیفیتی در کلاس عنوان کنم که بچه ها به این سمت به صورت اصولی بیان. تشکر بسیار
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود ابتدا کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» را مطالعه کنید تا خود به خود نکاتی که باید تذکر دهید برایتان پیش آید. موفق باشید
8335

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده ببخشید استاد دانشگاه معارف اسلامی قم ثبت نام دارد و یکی از گرایشات این دانشگاه گرایش انقلاب اسلامی است ،به نظر شما برای شناخت انقلاب اسلامی خوب است این رشته را به عنوان رشته دانشگاهی خود انتخاب کنم ؟یا اینکه با مطا لعات شخصی هم می توانم این شناخت را بدست اورم و وقتم را صرف رشته دیگری بکنم ؟با تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر صورت فرصت و زمینه‌ای است تا از نظر رشته‌ی دانشگاهی هم در این مورد کار کنید وگرنه با مطالعات شخصی هم می‌توانید نتیجه بگیرید. موفق باشید
24812
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: بنده سال هاست که در مسائل مختلف و موقعیت های مختلف از قرآن مشورت می گیریم. از قرآنی که همراه با تفسیر ها و توضیح هاست. همیشه خیلی خوب هدایت می گیرم و حتی در انتخاب هایم، در کارهایم نیز از قرآن کمک می گیرم، ولی وقتی دیگران می پرسند چرا آن کار را کردی یا آن تصمیم را گرفتی، می گویم با قرآن مشورت کردم می گویند نه این کار درستی نیست چون ممکن است درست برداشت نکنی. ولی وقتی با اساتید شهرمان هم مشورت می کنم به نظرم پاسخ مورد نظرم را نمی گیریم و به همین دلیل باز هم از قرآن مشورت می گیرم و پاسخ عالی می گیرم، به نظر شما مسیر درستی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال نباید از این طریق زندگی را شکل داد. اساساً استخاره، مشورت با خدا و قرآن محسوب نمی‌شود باید با عقل و تدبّر در قرآن و مشورت با انسان‌های حکیم، زندگی را شکل داد. آری! بنده هم از استخاره بهره می‌برم ولی بر سر دو راهی‌هایی که بنا بر رجحان یک طرف است که برایم معلوم نیست. موفق باشید 

22928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: لطفا در امور زیر کتاب یا مقاله و... معرفی کنید، لطفا جواب مختصر ندهید، سئوال: با توجه به بازخوانی شرایط کنونی که هستیم و همچنین مشکلاتی که با آن مواجه هستیم و همچنین وظیفه ی ما در عصر غیبت همراه با ادله آیات و روایت که حجیتی داشته باشیم با شخصی گفت و گو کردیم اما در این دو مورد نیاز به اطلاعات بیشتری داشتم که لطفا راهنمایی بفرمایید. ۱. درمورد وظیفه ایجاد حکومت دینی در عصر غیبت [قیام قبل از حضرت قائم جایز است؟] ۲. وظیفه فراهم سازی مقدمات (نرم افزار و سخت افزار) حکومت دینی یا تمدن نوین اسلامی [وظیفه ما کادر سازی می باشد تا بعد ایجاد حکومت دینی توسط خود حضرت؟] با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای یافتن درست این سؤال‌ها باید مطالعات مبنایی و اساسی‌ای را دنبال بفرمایید. پیشنهاد اولیه‌ی بنده ۱. مطالعه‌ی کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» می‌باشد که در قسمت آخر کتاب مبنای عقلی و رواییِ حکومت دینی مطرح شده است ۲. کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در رابطه با چگونگی تمدن دینی کمک می‌کند. موفق باشید

22674

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم: نظر حضرتعالی در خصوص مرحوم آیت الله کشمیری و عرفان ایشان چیست؟متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هر چه از ایشان سراغ دارم خوبی و صفا است. موفق باشید

22648
متن پرسش
در جایی شنیدیم که پیشنهاد مذاکره با آمریکا در بحث هسته ای نخستین بار از طرف آقای علی اکبر صالحی مطرح شد و ربطی به دیگران نداشت که مخالف با صحبت های شما و ارتباط آن با هاشمی رفسنجانی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع مذاکره با آمریکا خیلی قبل‌تر مطرح شد حتی آقای مهاجرانی در ستونی از روزنامه‌ی اطلاعات بحث را به صورت جدی مطرح کرد و مقام معظم رهبری هم به صورت جدّی وارد بحث شدند مبنی بر این‌که ما در این مذاکره چه‌چیزی می‌دهیم و چه‌چیزی می‌گیریم. آری! بحث مذاکره در موضوع هسته‌ای با آمریکا را آقای صالحی مطرح کردند ولی در گردونه‌ی کمیسیون امنیت ملی. و این غیر از آن چیزی بود که دولت آقای روحانی از رهبری تقاضا کرد که می‌خواست وزارت امور خارجه کار را به عهده بگیرد و رهبر معظم انقلاب این قسمت از توافق را به عنوان یک کار اشتباه مطرح کردند. موفق باشید

22570
متن پرسش
سلام علیکم با توجه به اوضاع بحرانی کشور و بحث اخیر در مورد احمد الحسن یمانی این مطلب را از آقای شهبازی مفید دیدم خدمت تان ارسال کنم [Forwarded from عبدالله شهبازی] آیا آشوب زودهنگام ایران در دستور کار است؟ قسمت اول بارها در بحث‌های فیسبوکی و تلگرامی نوشتم که لازم نیست داعش را از سوریه و عراق به ایران وارد کنند. زمانش که فرا رسد از درون تهران و سایر مناطق ایران «داعش ایرانی» را سازمان‌دهی خواهند کرد و سپس‌‌‌‌‌ «مرسنری‌ها» نیز به آنان خواهند پیوست. درست مانند سوریه و عراق، که فاقد هر گونه بستر فرهنگی برای ظهور و گسترش رادیکالیسم فرقوی بود؛ ولی داعش را بر پایه افسران اطلاعاتی سابق حزب بعث صدام و اسیران زندان‌های ابوغریب و بوکا ساختند و سپس سقوط ناگهانی موصل را سازمان دادند. فرقه رجوی یکی از این «مرسنری‌ها» ‌است. [۱] سقوط وحشتناک ارزش پول ایران، با همه پیامدهای فاجعه‌آمیز آن برای زندگی مردم، و همزمان تنش‌های سیاسی پیاپی و تهاجم ‌تبلیغاتی سنگین، نه تنها وضع اقتصادی بلکه وضع سیاسی و سلامت روانی جامعه ایرانی را هدف گرفته است. وضع کنونی، هر چند از بسترهای عینی ناشی از سیاست‌گذاری‌های غلط دهه‌های پیشین تغذیه می‌کند، ولی سازمان‌یافته است. «شبکه» بسیار مقتدر و هوشمندی در پس ایجاد و تشدید این بحران حضور دارد که در درون ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران قدرتمند است؛ و آنقدر ذینفوذ است که می‌تواند ‌«سیستم عصبی» نظام را چنان دستکاری کند که شناخت ابعاد و مخاطرات «بحران» و سازوکار عملکرد «شبکه» پنهان شود. ۱- بنگرید به یادداشت «مرسنری‌ها» در همین کانال: t.me/abdollahshahbazi/4161 @abdollahshahbazi [Forwarded from عبدالله شهبازی] آیا آشوب زودهنگام ایران در دستور کار است؟ قسمت دوم مدت‌هاست تحولات داخلی آمریکا و اسرائیل را دنبال می‌کنم و در این باره گاه مطالبی نوشته‌ام. برغم بدبینی برخی دوستان، به پیامدهای تحقیقات رابرت مولر درباره نقش روسیه و برخی بلندپایگان مافیای شوروی سابق (شرکای مالی ترامپ از دهه ۱۹۹۰) در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا به سود ترامپ خوش‌بین بوده‌ام. و نیز پرونده‌های فساد مالی بنیامین نتانیاهو و همسرش، سارا، را پیگیری می‌کنم و رسوايی و سقوط نتانیاهو را محتمل دانسته‌ام. ‌به این دلیل، بارها درباره «مافیای نیوجرسی» و کمپانی «جنی انرژی»، مستقر در شهر نیوآرک نیوجرسی آمریکا که در جولان اشغالی فعال و در تحولات داخلی سوریه ذینفع است، و ارتباط آن با شخص نتانیاهو نوشته‌ام. «شبکه ایرانی» ‌همان است که در کتاب ناتمام «سرویس‌های اطلاعاتی، فرقه‌های رازآمیز و ایران» خاستگاه‌ها و نحوه تکوین آن را بیان کرده‌ام. [۲] این «شبکه»، به دلیل تقارن دولت‌های ترامپ و نتانیاهو، و نیز اقتدار کم‌نظیر آن ‌در سال‌های اخیر، ‌اکنون مساعدترین زمان را برای ‌اجرای طرح‌های نهایی خود یافته و به این دلیل به شدت بی‌پروا شده است. پس از غارت گسترده منابع مالی ایران و خارج کردن ده‌ها میلیارد دلار از ایران فقط در سال ۱۳۹۶ و ‌پنج ماه گذشته در سال ۱۳۹۷، این «شبکه» اکنون در پی تصرف کامل قدرت سیاسی است هرچند فرجامی که برای ایران رقم می‌زند جنگ داخلی خونین است که سال‌ها به درازا خواهد کشید و پس از نابود کردن زیرساخت‌های ملی سرنوشتی چون یوگسلاوی را (تجزیه به چند دولت کوچک و حقیر) برای ایران رقم خواهد زد. ۲- این کتاب را به دلایلی به پایان نبردم. متن ناتمام آن را در مهر ۱۳۸۹ برای انتشار در وب آماده کردم ولی منتشر نکردم. انتشار فایل پی‌دی‌اف کتاب فوق نه در مهر ۱۳۸۹ بلکه در ماه‌های اخیر در کانال تلگرامم بود در آدرس زیر: t.me/abdollahshahbazi/4628 @abdollahshahbazi [Forwarded from عبدالله شهبازی] آیا آشوب زودهنگام ایران در دستور کار است؟ قسمت سوم سه‌شنبه، ۳۰ مرداد ۱۳۹۷/ ۲۱ اوت ۲۰۱۸ با اعلام محکومیت پل منافورت، رئیس کمپین ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶، و مایکل کوهن، وکیل شخصی ترامپ، بحران درونی آمریکا وارد مرحله‌ای حساس شد که سرنوشت نهایی آن را انتخابات ۶ نوامبر ۲۰۱۸/ ۱۵ آبان ۱۳۹۷ تعیین خواهد کرد. اگر تا دیروز تحلیل‌گرانی اندک از سقوط محتمل ترامپ می‌گفتند، ‌اینک تعداد اینگونه «پیشگوها» ‌‌‌رو به فزونی است. اکنون روشن شده که در پیامد ‌انتخابات ۶ نوامبر/ ۱۵ آبان ترامپ بطور جدی در معرض استیضاح و سقوط خواهد بود. در اسرائیل وضع هم‌پیمانان و حامیان اصلی «شبکه ایرانی» بهتر نیست. نتانیاهو با پرونده‌های عدیده فساد مالی خود و همسرش دست به گریبان است که در روزهای اخیر به ‌تحقیقات دستگاه قضایی، و بازجویی از این دو، شتاب داده است. زندانی کردن رئیس جمهور و نخست‌وزیر به جرم فساد مالی یا اخلاقی در اسرائیل بی‌سابقه نیست. ایهود اولمرت (نخست‌وزیر در سال‌های ۲۰۰۶- ۲۰۰۹) و موشه کاتساو (رئیس جمهور در سال‌های ۲۰۰۰- ۲۰۰۷) پیش‌نمونه‌های سرنوشت احتمالی نتانیاهو هستند. احتمالاً ‌«شبکه ایرانی» دریافته‌ که «فرصت طلایی» کنونی مستعجل است و اگر آن را از دست دهد ‌برای مدتی شاید طولانی به وضعی مشابه با امروز دست نخواهد یافت. قرائنی وجود دارد که تعجیل در به پایان رسانیدن زودهنگام پروژه‌ای را نشان می‌دهد که از سال‌ها پیش آغاز شده است. [۳] ۳- یکی از قرائن دال بر تلاش زودهنگام برای آشوب ‌تحرکات چند روز اخیر «فرقه یمانی» است. ممکن است کارشناسان این فرقه را کم‌اهمیت بدانند ولی بنظرم، با توجه به پیش‌نمونه‌های تاریخی متعدد در ایران و سایر کشورها، بویژه «ظهور» و گسترش ناگهانی و عجیب داعش، نباید آن را دستکم گرفت. «مرسنری»ها آنقدر زیادند که می‌توانند در هر کسوتی ظاهر شوند. فعالیت «فرقه یمانی»، که خود را «انصار امام مهدی» می‌خواند‌، تا پیش از این بسیار محدود و بیشتر در فضای مجازی و در میان برخی طلاب حوزه علمیه قم بود. «انصار امام مهدی» خود را پیروان فردی بنام احمد الحسن الیمانی می‌خوانند که گویا از نسل امام محمد بن الحسن العسکری (مهدی موعود شیعیان) و وصی اوست. تاکنون هویت این فرد شناخته نشده ولی احتمال دارد زمانی، مانند سناریوی «ابوبکر بغدادی» (خلیفه داعش)، فردی را با این نام آشکار کنند. از آغاز، فرقه یمانی را پروژه اطلاعاتی می‌دانستم که ‌‌از پشتوانه مالی قوی برخوردار است و برخی از طلاب، بیشتر سازمان‌یافته و از میان افرادی با خاستگاه‌ها و وابستگی‌های مشکوک که از سال‌ها پیش با نقشه وارد حوزه‌های علمیه شدند، و شاید افرادی اندک از سر اعتقاد، به آن می‌پیوندند تا فرقه فوق را به جریانی قابل اعتنا تبدیل کنند. «فرقه یمانی» تنها یکی، و فعلاً از کم‌اهمیت‌ترین آنان، از ده‌ها جریان فرقوی و قوم‌گرایانه افراطی است که برای ایجاد «آشوب بزرگ» در ایران سازمان داده‌اند. @abdollahshahbazi
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که رفقا مطلبی که کاربر عزیزمان جهت روشن‌شدن جایگاه احمدالحسن فرستاده‌اند را مطالعه کنند. آری! اگر دینداریِ ما بصیرتی نسبت به وضع تاریخی ما به ما ندهد، حتی می‌شود در لباس طلبگی بین احمدالحسن و ابابکر بغدادی از یک طرف و عالمانِ واقعی از طرف دیگر تفکیک نکرد. مشکل در نحوه‌ی برخورد ما با آموزه‌های دینی است که تلاش نمی‌کنیم به کمک دین خدا، مسائل روزمان را درست تحلیل کنیم. به قول شهید مطهری متوجه نیستیم که موشه دایانِ امروز همان یزید است، هنوز دنبال یزیدی هستیم که تاریخ آن سال‌ها گذشته است. به‌خوبی روشن است که احمدالحسن حماقت روحیه‌ی مذهبیِ بعضی‌ها را نشانه گرفته است، عین کاری که با ابابکر بغدادی انجام دادند، در حالی‌که نه نامش ابابکر بود و نه بغدادی بود. البته بنده بر خلاف نظر جناب استاد شهبازی معتقدم آن‌چنان انقلاب اسلامی در این تاریخ، راهِ خود را جلو می‌برد که نه‌تنها هیچ خطری از طریق پیروانِ نادان احمدالحسن ما را تهدید نمی‌کند، بلکه بیش از پیش روشن می‌شود عظمت انقلاب تا آن‌جایی است که این فتنه با همه‌ی ظرائفی که برنامه‌ریزانِ آن شکل داده‌اند، در حدّ یک مگس بر روی خرطوم یک فیل هم نیست. موفق باشید   

22093
متن پرسش
با عرض سلام محضر استاد طاهرزاده: در پاسخ به سوالی که در مورد مغز در خمره پرسیده بودم حضرتعالی فرمودید خودمان را در خمره حس نمی‌کنیم. از شما خواستارم بار دیگر سوال قبلیم را ملاحظه بفرمایید قرار نیست کسی خود را در خمره حس کند چون کامپیوتری که درین فرض به مغز متصلست به گونه ای شبیه سازی می کند که ما تصور کنیم در محیط واقعی هستیم هم اکنون تا حدودی تکنولوژی قادر به اینگونه شبیه سازی ها است. مثلا فیلم های سه بعدی نمونه هایی هستند که اندکی به مغز در خمره نزدیک اند دلیل پرداختن به این شبهات اینست که یقین بنظر حکما دارای چهار پایه است که یکی از آنها باور به عدم امكان نقيض آن گزاره ایست که بدان یقین داریم بنابرین در این مورد چون مغز در خمره به خوبی از پس تبیین ادراکات ما برمی آید و عقلا و علما ایرادی به آن وارد نیست و استحاله عقلی ندارد یا باید این مسئله را پاسخ گفت یا تسلیم شکاکیت شد به زعم برخی مسئله مغز در خمره قوی ترین استدلال شکاکان است امید پاسخ دهید تا راس الشکوک شکسته شود. حقیر اندک مطالعه و تفکری که درین مسئله داشتم تاکنون راه حلی برای پاسخگویی نیافتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه دارید که این مباحث چیزی جز همان شبهاتی نیست که انسان به ادراک بدیهی خود شک کند. به همین جهت اگر انسان به ادراک بدیهی خود شک کند إلی ماشاءاللّه می‌توان از این حرف‌ها زد. مهم آن است که ما به صورت بدیهی چه احساسی نسبت به خود و اطراف خود داریم، آن است احساسِ اصیل و انسانیِ ما. موفق باشید

21515

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید از اینکه وقت گرانبهایتان را می گیرم. دو سوال هست که مدتهاست ذهنم را مشغول کرده می دانم که در راستای پرسش و پاسخ های شما نیست ولی این از مشکلات ماست که فرد قابل اعتمادی را برای پاسخ سوالاتمان پیدا نمی کنیم. ١. چه حکمتی دارد که زنها باید در ماه، ٧-١٠ روز از نماز و روزه و عبادات محروم شوند. ما که هنوز به حقیقت نماز و عبادات نرسیده ایم ولی اگر کسی حقیقت نماز را درک کرده باشد چطور می تواند تحمل کند که نماز نخواند؟ در این مورد چه تفاوتی بین زن و مرد هست؟ بعضی اوقات واقعا ناراحت کننده است که موقعیتهای مکانی و زمانی را که در سال یک بار توفیق داریم مثلا شبهای قدر، اعتکاف، زیارت و... را از دست می دهیم. ٢. مگر خواندن صیغه عقد بین دختر و پسر منجر نمی شود تا حقیقت رحم که در عرش است در بین آنها تجلی کند تا به همدیگر محرم شوند پس اجازه پدر در این حقیقت چه نقشی دارد؟ آیا اگر اجازه پدر نباشد این حقیقت و این محرمیت ایجاد نمی شود؟ آیا مربوط به مسائل اجتماعی و شرایط جامعه است؟ به طوری که آقای مکارم شیرازی فتوا داده اند که دختران بالای سی سال نیازی به اجازه پدر ندارند. اصلا سن در این حقیقت چه نقشی دارد؟ وقتی دو دختر در شرایط یکسان هستند با این تفاوت که یکی پدر دارد و دیگری ندارد، چطور است که برای او که پدر ندارد حقیقت ایجاد می شود ولی برای دیگری نه؟ به دنبال حکم فقهی آن نیستم ولی در این مورد در یک سرگردانی هستم که امیدوارم جواب شما مرا از این سرگردانی نجات دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خداوند از ما بندگی خود را می‌خواهد، حال چه با نمازخواندن و چه با نمازنخواندن 2- فکر می‌کنم با رعایت ادب، ارتباط با عالم عرش در آن خانواده بهتر محقق شود و به همین جهت بین مراجع تفاوت نظر هست که اگر آن‌جایی که باید اذن پدر گرفته شود، از آن عدول گردد عقد باطل است، یا بدون باطل‌بودنِ عقد، گناهی صورت گرفته. موفق باشید

21000

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد: وجود علمای الهی در هر عصری به غیر از جنبه علمی آیا نباید در جهت هدایت و رفع غم و مشکلات مردم قدم بگذارند؟ چنانچه در زمانهای قدیم علمای الهی و عرفانی درب خانه هاشان به روی مردم گرفتار باز بوده و از تواضع و فروتنی زیاد برخوردار بودند پس چرا الان علمایی که حتی بنام هستند اینگونه نیستند و خود من خیلی تلاش کردم و زدگی برایم ایجاد شد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راه صحیح همان راهی است که علمی اصیل طی کردند و طی می‌کنند که با مردم بوده‌اند و با مردم هستند. امروز هم روی هم رفته علماء از مردم جدا نیستند و بالاخره اطرافیان‌شان را همین مردم گرفته‌اند. موفق باشید

20625
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: در خصوص انسان کامل با توجه به بی نهایت بودن الله در جمیع اسماء و صفات آیا انسان کامل که به قرب خدا رسیده باشد هم دایما در حال رشد است یعنی کامل و کاملتر خواهد شد؟ آیا صلوات مفهومش دعا برای تکمیل انسان کامل است؟ اگر چنین است مفهوم این کمال چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبتی بین مقام انسان کامل و شخص او هست. امامان با عبادات خود بر عصمت خود پایدار می‌مانند و کمال آن‌ها، پایداری بر عصمت است. آنان استغفار مى‏ كنند تا با نورى كه نصيب آن‏ها مى ‏شود، گناه سراغشان نيايد. يعنى استغفار آن‏ها براى دفع گناه است‏ (استغفارٌ لِلدَّفع) و استغفار بقيه‏ ى مؤمنين براى رفع گناهانى است كه مرتكب شده ‏اند (استغفارٌ لِلرَّفع‏). در هر صورت اميال نفس امّاره مثل ساير انسان‏ها در امام هست، امام با نور يقين و همّت بلندِ خود آن‏ها را زير پا مى‏ گذارد، كمال امام آن است كه توانسته است عصمت خود را حفظ كند و همين كه در تمام طول عمر عصمت خود را نگه مى‏ دارد و در مقابل اميال نفس امّاره‏ ى بشرى خود كوتاهى نمى‏ كند به تكامل لازمِ خود مى‏ رسد. موفق باشید   

19997
متن پرسش
سلام: پرسش و پاسخ های موجود در سایت را خوانده ام و جزوه جبر و اختیار را نیز خوانده ام و این رو هم بگم که نه با جبر کامل موافقم نه با اختیار مطلق انسان. واقعا این موضوع برایم مبهم است. در رابطه با جبر و اختیار روایت الشقی شقی فی بطن امه 3 تا سوال دارم: 1. منظور این است که اگر کسی مادرش شقی و بدکار باشد، خدا علم دارد که او نیز شقی و بدکار می شود؟ در این صورت یعنی می توانسته خوب باشد ولی راه هدایت را انتخاب نکرده؟ با توجه به این، یعنی خداوند در مسیرهای 2 راهی، نخواسته که او بخواهد که راه راست را انتخاب کند. که یعنی از لحاظ لغوی، اختیار داشته ولی در باطن ماجرا میشه گفت یه جورایی خدا نخواسته که در اون 2 راهی به راه راست برود یا خدا می توانسته با الهام و تاثیر در قلب او، مسیر راست و درست را به دل او بیندازد ولی نینداخته؟ 2. در مورد پسر نوح چه طور؟ مگر مادر پسر نوح (همسر نوح) شقی و بدکار بوده که پسرش هم شقی باشد؟ 3. در سخنرانی هایتان گفته اید که «لا موثر فی الوجود الا الله».این عبارت و تمامی روایات دیگر اختیار انسان را نفی نمی کند بلکه انسان اختیار دارد ولی الهامی که خدا در قلب او می کند و چیزی که به اصطلاح به دلش می اندازد، نتیجه عمل او را مشخص می کند. مثل این می ماند که شخصی به من بگوید خورشید بزرگ تر از زمین است و اگر این عبارت را بر زبان بیاوری، 10 میلیون تومان به تو می دهم. پس در این جا من اختیار دارم که جمله ی خورشید بزرگ تر از زمین است را بگویم و محال است که نگویم چون 10 میلیون تومان را از دست می دهم. ولی در اصل شخصی که به من این جمله را گفته نیز موثر اصلی است و یه جورایی چون واضحه که من از این کار سود می برم، پس در لغت اختیار دارم ولی همه چی تعیین شده است. و برای همین مثال اگر کسی نداند که اگر جمله خورشید بزرگ تر از زمین است را بگوید به او 10 میلیون تومان می دهند، پس در نتیجه در دانستن این که اگر جمله خورشید بزرگ تر از زمین است را بگوید به او 10 میلیون تومان می دهند اختیار نداشته و در مورد خدا هم همین است که به بعضی ها بعضی چیزها را الهام می کند و اسباب هدایت آن ها را مهیا می کند و می خواهد که آن ها بخواهند هدایت شوند پس در نتیجه وقتی می خواهند هدایت شوند و اراده ی هدایت می کنند، با اختیار خود هدایت می شوند و همچنین می توان این را گفت که نمی خواهد که بعضی ها بخواهند هدایت شوند چون اگر که بخواهد که بعضی ها بخواهند هدایت شوند، قطعا هدایت می شوند پس چون خدا نمی خواهد که بعضی ها بخواهند هدایت شوند، این با عدل خدا سازگار است؟ آیا این طور است که برای بعضی اسباب هدایت را فراهم می کند ولی آنها با خواستن خودشان، هدایت را نمی پذیرند؟ که در این صورت باز هم خدا نخواسته که آن ها بخواهند که هدایت را بپذیرند، پس ما فقط بازیگرانی هستیم که اختیار داریم ولی هر چه خدا بخواهد که ما بخواهیم رخ می دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت: «السّعيد سعيد فى بطن امّه و الشّقى‏ شقى‏ فى بطن امّه» ربطی به مادرِ فرد ندارد. می‌فرماید انسان سعید یا انسان شقی از همان ابتدا، خودش آن نوع شخصیت را برای خود انتخاب کرده و به دلیل همان روح انتخاب‌گرش می‌تواند آن را ادامه بدهد یا نحوه‌ی دیگری از شخصیت، برای خود انتخاب کند. و این نوع روایات، جبری را در انتخاب انسان تعیین نمی‌کند. همچنان‌که در روایات داریم: «کلّ مولود یولد علی الفطره» یعنی در بنیادِ هرکس فطرت توحیدی‌اش همواره با اوست و اوست که باید آن بنیاد را انتخاب کند و یا به نفس امّاره‌اش جواب مثبت دهد. موفق باشید 

19774
متن پرسش
مرا ببخشید که بغض نوشته هایم را اینجا اشک می ریزم. حرفها دارم در این سینه ی چون کوه سنگین شده. کوهی از درد بر دلم جا خوش کرده َست. واژه ها هم واژه های قدیم ... جور دیگری به صاحب کلام دل می دادند. حالا باید ناز واژه را کشید آوردش در زبان آنوقت همان واژه ی خائن دو روز بعد سر از قلم ِمزدوری در می آورد که تمام رشته ی کلام را نرسیده، پاره می کن . بگذریم ... بگذار از معامله ی انقلاب برایت بگویم. از اینکه من، جوان ِامروز ِانقلاب چه سنگین معامله را باخته َم. آنجا من که همه چیزم را فدا کردم، عوض َش یک مشت درد در دامانم ریخته َند ... معامله آنجا جالب می شود که بدانی هر آنکس که بیشتر داد، دردمند تر شد ... گویا امروز ِ انقلاب اصرار دارد ابعاد دیگر فقرم را به رخ َم بکشد. در به درم . در به در ِچاه ِزمان! چاهی که در آن هرچه درد ِمحبوس شده در سینه را فریاد کنم. شاید چاه هم میراث ِپدرمان علی ست. تو گویی زخم های دیروز ِحسین بن علی صدای ِدردهای امروز ِماست آنجا که زخم بر زخم بوسه می زد، درد بر درد شکوفه کرد ... «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر» کسی چه می داند؟! شاید قضای نحب ِانقلاب به ادای انتظارش رسیده َست. و من که میان قضا و ادای آن رسیده َم ما فی ذمه ی کدام نماز ِانقلابی َم را امروز باید به جا بیاورم؟ این بار ِکدامین ِ تاریخ ِگمنام َست که هنوز نیامده وزن َش را بر جنین ِضعیفی چون من بی خبر از همه جا، انداخته َست؟ و این سوال ِامروز ِمن َست از هر آنکس که بر بلندای انقلاب به تماشای افق های دور دست، خیره نشسته َست: «ما امروز کجای انقلاب ایستاده ایم؟! ما امروز کجا ایستاده ایم؟!» حقیقتا که می داند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌جا جایی است که کم‌تر کسی می‌تواند حقیقت تاریخی آن را درک کند. این‌جا دورانِ فترت است. این‌جا جایی نیست که عقلایی که با انقلاب اسلامی معامله‌ی دنیایی و شهرت کردند، بتوانند بمانند. این‌جا جایِ عاشقانی است که در آخرین قطره‌های سخن خونین خود فرمودند: «مگر بيش‏ از اين است كه فرزندان عزيز اسلامِ ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبه‏ هاى دار مى‏ روند؟ مگر بيش‏ از اين است كه زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته مى‏ شوند؟ بگذار دنياى پست ماديت با ما چنين كند ولى ما به وظيفه‏ ى اسلامى خود عمل كنيم.»[1] و حرف بنده بیش از این یک کلمه نیست که تا ما با حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و این سخن آتشین‌اش زندگی می‌کنیم، زنده‌ایم و لاغیر. موفق باشید

 


[1] - امام خمينى« رضوان الله تعالى عليه»، در تاريخ 8/ 1/ 68.

19735
متن پرسش
1. تطبیق اخلاق زدایی از همه عرصه ها با مخالفت ورود شهود در فلسفه با عرض سلام و تشکر فراوان گروهی از پیروان حکمت متعالیه با ورود شهود به فلسفه مخالفند و تنها به برهان عقلی پایبندند و معتقد به حفظ مرزهای علومند. آیا می توان این گرایش را مقایسه کرد با آن دسته از نظریه پردازان فلسفه و کلام جدید در غرب (سکولارها) که معتقدند اخلاق از سیاست جداست. اخلاق از اقتصاد جداست و ... آیا به نظر نمی رسد که عرفان در همه استدلالهای علمی همه علوم باید ورود پیدا کند؟ پیشاپیش از پاسخ شما سپاسگذارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم شهود، حقیقتِ عالم را در جلوه‌ای روشن‌تر و همه‌جانبه در مقابل ما قرار می‌دهد و برعکسِ نگاه انتزاعی عقل، که عملاً «ما به الاشتراک» را از «ما به الامتیاز»ِ موضوع جدا می‌کند و در مقابل ما قرار می‌دهد آن‌هم به صورت مفهومی. و از این جهت حکمت متعالیه برعکسِ حکمت مشاء، سعی دارد این دو را جمع کند. موفق باشید

19715

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: بعد از کار کردن کتاب مقالات با صوت چه چیز را باید کار کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث معاد و شرح صوتی آن مباحث ان شاءاللّه جمعی بین سلوک علمی و عملی را برایتان پیش خواهد آورد. موفق باشید

19699
متن پرسش
سلام محضر مبارک استاد عزیزم: استادجان! اشعار حاج میثم عجب داستانی شده! استاد عزیز جضرتعالی در پیام کاربر عزیزی که با آن یادداشت حقیر موافق و هم نظر بود، فرمودید که دولت باید روحیه ای نقد پذیری را بالا ببرد! استاد عزیزم ما هم معتقدیم که دولت باید این چنین باشد! استاد عزیزم ما هم مضامین اشعار دکتر مطیعی را می پذیریم و عین گفتمان امام و رهبری می دانیم! اما معتقدیم آن سبک، آن شیوه جز تفرقه، تشنج، سوء استفاده و دیگر آفت ها دست آوردی ندارد. استاد بنده از شاگردان حضرتعالی هستم اما نمی دانم چرا در این مورد اقناع نشدم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیبایی کار به همین است که هر دو طرف فکر کنیم. تا وقتی بنده در سخن‌گفتن احساس امنیت می‌کنم که امیدوار باشم رفقای ما نسبت به بنده حالت مریدی نداشته باشند و همواره نحوه‌های متفاوت تفکر را در نسبت به عرایض بنده بیدار نگه دارند. در این رابطه است که هنوز بنده معتقدم طرفداران دولت باید نحوه‌ای از رویکرد را برای خود تعریف کنند تا این نوع شعارها به طور مستقیم موجب نقد آن‌ها قرار نگیرد زیرا شعارهایی است که اساس انقلاب بر آن‌ها بنا شده است. البته باید بین بدنه‌ی دولت و بعضی از طرفداران ایشان که عملاً بنا دارند دولت را به مواضع افراطی بکشند، تفکیک قائل شد. موفق باشید

19252
متن پرسش
سلام استاد: کتاب جوان و انتخاب بزرگتون رو خوندم راجع به ورزش گفتین، خواستم بدونم من که میرم والیبال چجور از این ورزش همچین استفاده ای که گفتین رو ببرم منظورم اینه وقتی تمرین می کنم وقتی ورزش می کنم چه چیزی باعث میشه روح من همچین قدرتی بدست بیاره؟ به چی فکر کنم تو دو ساعت تمرین و ورزش؟ آیا ژیمناستیک هم ورزش خوبیست برای بدست آوردن همچین قدرتی؟ هنگام این ورزش موسیقی های تند پخش میشه و شما خودتون چه رشته های ورزشیی رو توصیه می کنید؟ بعد سوال دیگرم اینه که اگر تو ذهنم از اینکه از این ورزش تناسب اندام هم درست می کنم خوشحال باشم آیا خلوص نیت ندارم؟ اگر هم به نیت تناسب اندام برم هم قدرت روحی آیا خلوص نیت ندارم؟ چیکار کنم که اصلا برایم مهم نباشه تناسب اندام بدست میارم یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در هر ورزشی عزمِ حاکمیت اراده بر بدن باید باشد. لذا هر دو ورزش که نام بردید چنین ظرفیتی را دارد. هم‌چنین ورزش‌های رزمی، بستر خوبی برای حاکمیت اراده بر بدن است. در ضمن طبیعی است که در کنار ورزش، نتایجی هم برای بدن ما پیش می‌آید. موفق باشید

18952
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض سلام و تبریک سال نو و آرزوی موفقیّت روز افزون برای استاد گرانقدر شرمنده که مجدّدا مزاحم میشم. بنده از طلبه های قزوین هستم و چندی قبل از شما سوالی راجع به ارتباطم با یکی از دوستان داشتم که فرمودید از ایشان بخواهید مطالعه کتاب و... را بر عهده خودتان بگذارد و از رابطه مرید و مراد بازی بپرهیزید. بنده بالأخره اون نوع رابطه ام با اون دوست بزرگوارم که واقعا به گردنم حق دارد قطع شد و از شما به خاطر مشورتتان تشکر می کنم. بنده تقریبا 6 - 7 سالی (دو سه سال قبل از ورود به حوزه) است که کما بیش وارد مباحث معرفتی و ارتباط با کتب علما أعلی الله مقامهم شده ام ولی چون غالبا در انتخاب کتاب و فکر مستقلّ نبوده ام متأسفانه نوعی عدم رشد کافی و مدیریت در خود احساس می کنم و شاید بتوان گفت که از فضای خودم خارج می شوم. بحمد الله استعداد ذهنی و فکری خوبی هم خداوند به بنده عنایت کرده است و در مورد دروس رسمی حوزه مشکلی ندارم. با عرض پوزش از اطاله کلام چند سوال داشتم: 1. از این به بعد آیا شما برای بنده ارتباط خصوصی با اساتید و شرکت در جلساتشان را توصیه می کنید یا نه؟ متأسفانه در قزوین وضع جلسات اخلاقی خیلی تعریفی ندارد و بنده به شدت احساس می کنم که باید با یک استاد در ارتباط باشم، مرا موعظه کند و قلبم را بیدار کند. آیا در پی استادی باشم یا نه؟ (مدّتی است که حتّی بر سر انتقالی گرفتن به اصفهان هم فکر می کنم، یا تهران و ارتباط با استاد احمد عابدی أیّدالله اگر بپذیرند). شرمنده من راستش رو میگم اگر چه که میگن «هر راست نشاید گفت» چون معتقدم با کسی که از او مشورت می گیرم رو راست باشم. 2. در کل آیا انسان می تواند خودش به سراغ کتاب های علماء برود و تکلیف خود را بفهمد و سیر کند، اگر چنین است پس اینکه می گویند در این صورت «منِ» انسان برای خودش تعیین تکلیف می کند یعنی چه؟ استاد که اینقدر سفارش شده جایگاهی دارد؟ 3. ذهن بنده خوشبختانه یا متأسفانه یک مقدار قابل توجهی جوال است و اصطلاحا حسّ کنجکاوی قوی دارم، در مورد مسائل فردی و سلوک شخصی نقطه ابهام های زیادی در ذهنم دارم و متأسّفانه همراه با آشفتگی. در مورد ادامه راه مطالعات دینی چه توصیه ای دارید؟ (تمرکز بر سر نقاط ابهام یا....) گاهی با دیدن اختلاف نظرهای علماء به این نتیجه می رسم که شاید تنها راه برون رفت از این آشفتگی و پیدا کردن راه، انس با قرآن و تفسیر است، وقتی می خواهم به سراغ کتاب علما بروم می بینم این عالم در این موضوع کتاب دارد، آن عالم هم دارد و... و با دیدن اختلاف نظرها آشفته تر از قبل به نقطه اول بر می گردم. 3. آیا شما تمرکز بر روی کتاب های یک عالم مثلا آیت الله جوادی آملی حفظه الله یا حضرت امام رضوان الله علیه را برای بنده صحیح می دانید یا نه از همه علما حتّی المقدور استفاده کنم؟ 4. بنده الان اگر اراده ازدواج بکنم پدرم حمایت می کند و إن شاء الله مشکل مالی چندانی نخواهم داشت با توجه به اینکه هم در خود نیاز جنسی و هم نیاز عاطفی احساس آیا اقدام به این امر را شما صلاح می دانید؟ (آیا انسان برای رفع نیازش اقدام به ازدواج بکند مصداق روایت «من أنکح لله أصاب ولایة الله» می تواند باشد). 5. آیا ازدواج مانعی برای سلوک بنده نخواهد بود؟ شاید که نه حتما در صورت مجرّد بودن می توانم بیشتر و عمیق تر بر روی دروس حوزوی کار کنم؟ 6. در مورد دروس رسمی حوزه هم بنده یک مقداری شاید بتوان گفت وسواسی هستم و همواره سعی می کنم مثلا در ادبیات، منطق، اصول و... بگردم و حرفی را که مستدل است بپذیرم و نه هر حرفی را، لذا به کتاب های مختلف مراجعه می کنم و شاید بتوان گفت مطالعه زیادی می کنم که همین کثرت کار علمی غالبا باعث این می شود که در نماز و ... تمرکز ذهن ندارم چه برسد به حضور قلب؟ اینکه برخی از علما می گویند کار علمی طلبه همان ذکر اوست یعنی چه؟ 7. میل زیادی به علم دارم که اگر با خودم باشد دوست دارم هیچ نخوابم و فقط درس بخوانم (البته هر مطلبی نمی خوانم سعی دارم در فضای درسی و معرفتی باشد)، آیا در پی این میل رفتن و مطالعه کردن غلط است؟ بنده می ترسم از آن کسانی باشم که روز قیامت جزو اولین گروهی هستند که وارد جهنم می شوند و به ایشان می گویند شما برای خدا درس نخواندید بلکه برای این بود که نگویند نمی دانید؟ اگر لطف کنید و سوال را بر روی سایت نگذارید ممنون می شوم. با عرض پوزش مجدّد، خیلی عذر می خواهم، خیلی طولانی شد ببخشید. جزاکم الله خیراً. و السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره باید اگر می‌توانید با صوت هم که شده درس اخلاق و تذکری داشته باشید 2- اساتید محترم به این امید این کتاب‌ها را نوشته‌اند که با ما سخن بگویند 3- مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را پیشنهاد می‌کنم. مطالعه‌ی آثار علمایی که سیره‌ی حضرت امام و علامه طباطبایی را دنبال می‌کنند برای طلبه لازم است 4 و 5- اگر به درس‌هایتان لطمه نمی‌زند، اشکال ندارد 6- باید مزه‌ی عبادات و اُنس با خدا را به قلب چشاند 7- علم‌جویی در مسیر دین، یک نحوه حقیقت‌یابی و تقرب به خدا می‌تواند باشد. موفق باشید

نمایش چاپی