بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18758

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت شما استاد عزيز: بنده میدونم شما وقتتون خیلی پره، و مشاوره نمیدید، و فقط در مورد معارف پاسخ میدید، ولی من به اندازه چند سوال به کمک شما نیاز دارم من همون موضوعه حوزه رو با شما مطرح كردم و قبلش هم درباره بودن يه طلبه حرف زدم كه ايشون از لحاظ معنوي به من كمك زيادي كردند اگر يادتون باشه (سلام خدمت استاد من دختري هجده ساله هستم كه با پسري طلبه آشنا شدم كه از لحاظ معنويات هم خيلييييي بالاتر از بنده بودن اون موقع اصلا هدف و آرزوي من پزشكي بود و اعتقادات خاصي نداشتم پوچ و بي هدف، ايشون اول بصورت مشاور بنده بودن يعني سوالات ديني خود را مي پرسيدم بعد كاري كردن كه به دين علاقه پيدا كنم به خدا به پيغمبر به خيليييييي مسائل اصلا من حجاب درستي هم نداشتم اصلا خدا برام محور نبود ولي بعد از صحبت ايشون خدا محور قرار گرفت خدا رو شناختم هدفه خودمو شناختم راه زندگيم عوض شد. بعد ايشون ميخواستن تشريف بيارن خواستگاري براي آشناي بهتر اما به دلايلي من گفتم بزاريد دوره دبيرستانم را پايان بپزيرم بعد تشريف بياوريد. بعد الان من تصميم گرفتم بيام حوزه، اخلاقم، بينشم، رفتارم، حجاااابم بشدت تغيير كرد. اصلا تو وادي قرار گرفتم كه بي نظيره اما ايشون كه واقعااااا طلبه بسيار خوبي هستن كم كم داشت يه رابطه مجازي ايجاد ميشد بعد ايشون استادشون فرمودند كه اين ريسمان شيطاني را ترك كنيد و ايشون گفت كه اين كار شيطان بوده اين طرز آشناي درست نيس اصلا علاقه بايد بعد عقد ايجاد بشه شيطان بطور ماهرانه اي ما رو گول زده و ...من حالم خيلي بد شد ايشون گفت بزاريد اين رابطه قطع بشه يعني بايد بشه چون هر ازدواجي كه بر اين مبنا باشه فايده اي نداره و نبايد با دروغ و كلك از اين حرفا باشه و اينقدر قشنگ براي من اين موضوعو شرح دادن كه من ديدم واقعا ازدواج از اين طريق فايده اي نداره بعد اين رابطه قطع شده تا تابستون كه ايشون بخوان بيان خواستگاري به نظر شما استاد همچين ازدواجي خوبه؟ ما ميدونيم بد شروع کرديم ولي به اشتباهممون پي برديم نظر شما چي هست؟ اگر از طريق شرعي و قانوني و بدون اطلاع بنده باشه خوبه؟ و اون رابطه اي كه ايجاد شده بود رو چطور جبران كنيم؟ توبه بايد بكنيم؟ چه عملي انجام بديم كه اون گناه از بين بره؟ اين سوال بنده بودش كه شما گفتيد اين راهي براي كسب ديانت بوده مگر مي شود خدا در ميان نبوده باشه و شما به نور بندگي منور شده باشيد بعد از هزاران مشكلي كه پشت سر گذاشتم تونستم خانوادمو راضي كنم برم حوزه فقط سوالاتي داشتم درباره آقاي طلبه اي كه زندگي بنده رو عوض كردن ايشون در شهر تهران ساكن هستند و بنده در اهواز، بنده به ايشون علاقه ي بسيار زيادي پيدا كردم بخاطر تفكر و بينش و أفكار زيباي كه داشتن چند تا سوال دارم ازتون: ١. آيا بخاطر ارتباط قبلي كه الان اون گونه نيست و قطع شده و فهميديم اون گونه ارتباط و آشناي اشتباهه و ما گول شيطان را خورديم و الان در صدد آنيم كه جبران كنيم بازم ازدواج اشتباهه؟ حتي ما به خداوند توكل كرديم و نتيجه كار م به او سپريم ٢. صحبت كردن در مورد هماهنگي ازدواج و جلو اوندن بطور خيلي سنگين و مختصر مشكلي دارد اگر دارد قطع كنيم؟ ٣. چطوري آنها پيش قدم بشوند؟ ٤. بگويند چگونه من را شناختن؟ اگر بگويند به من مشاوره مي دادن ديدگاه بدي نداره؟ البته ميدونم حرف مردم اهميت چنداني ندارم اما خب همان پدر و مادر هم مهمه و راهي به ما پيشنهاد كنيد كه بتونيم بدون كلك و دروغ كاري رو انجام بديم چون اصلا صلاح نميدونم خود بنده بخواهم زندگيمو اينطور شروع كنم و مي دانم خود خدا هم خوشش نمي آيد 5. اينكه شهر ديگه هستيم مشكلي دارد؟ از لحاظ شرعي مشكل ساز مي شود؟ ٦. ما همدیگه رو دوست داريم و اين دوري مخصوصا براي من سخت تره چون ايشون طلبه هستن و ايمان قوي تري دارن. فكر كنم برای ايشون راحت تر باشه ولي براي من سخته. اما دوست هم ندارم کاري خلاف رضاي خدا انجام بدم يعني نظر خدا هم خيلي براي من اهميت داره اگر بدونم خداوند هم راضي نيست نميتونم زندگيو شروع كنم. ٧. تقريبا هم اعتقادات نزديكي داريم چون تقريبا تمام اعتقادات من رو خود ايشون ساختن بهتر ميتونم حرفاشونو درك كنم و بفهمم و اگر با كس ديگري ازدواج كنم احساس مي كنم به مشكل بخورم بخاطر اينكه اون نفري كه بخوام ازدواج كنم اعتقادات خاص خودش را هم دارم منم اعتقاداتم بصورت ديگري شكل گرفته خودم احساس مي كنم زندگي موفق تري خواهم داشت با ايشون و تمام سختي هاي الان هم فقط بخاطر رضاي خدا دارم تحمل مي كنم و خداوند هم خيلي كمك كردن آرامش بم دادن كه قبلا نداشتم. استاد نظر شما براي من خيلي مهمه ما بر مبناي حرف شما ميخوايم تصميم بگيريم تو رو خدا ما رو راهنماي كنيد و بهترين مشاوري كه من مي شناسم كه ميتوند كمك كنه شما هستيد ببخشيد وقتتونو گرفتم و سرتون درد آوردم. ممنونم اگر كمك كنيد حرف شما آينده ما رو ميسازه بالاخره شما صلاح بهتر ميدونيد كيس هاي مختلفي. ديديد. من فكر مي كنم بتونم با ايشون به درجات بالاتري از معنويات برسم و به خدام نزديك تر بشم چون ايشون هم تفكرشون خيلي شبيه به شماس بازم ممنون كه وقت ميزاريد. به كمكمتون نياز دارم. يا علي شبتون خوش. لطفا اين سوال هم در سايتتون قرار ندهيد. ممنونم. هميشه دعا گوي شما هستم بخاطر خدمتي كه به ما جوان ها مي كنيد و وقت مي زاريد سوالامو پاسخ مي ديد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً به سؤال‌تان این‌طور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) نه؛ خیلی حساس نباشید بالاخره رابطه‌ای جهت پیداکردن راهِ دیانت بوده و مگر می‌شود خداوند در این رابطه، در میان نبوده باشد و شما به نورِ بندگی او منوّر شده باشید؟! موفق باشید

18714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا گوش کردن به صوت قرآن آقای مشاری العفاسی که در کلیپی از ارتش عربستان صعودی حمایت کرد اشکال دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد اگر کسی این جریان را بداند از آن برکتی که باید با صوت قرآن به دست بیاورد، بهره‌مند نمی‌شود. موفق باشید

18150
متن پرسش
سلام: با توجه به حضور حضرت آقا در خانه شهدای مسیحیت چند سوال در ذهن بنده ایجاد شد، اول این که حکم به نجاست اهل کتاب و کفر آن ها از سوی برخی فقها چند اشکال به دنبال خود دارد، این که همه این ها از اسلام فراری شده و امکان هدایت آن ها از بین می رود، اما نکته دیگر درباره حکم بزرگانی همچون مقام معظم رهبری در این است که با این شرایط دیگر چه فرقی و برتری بین مسلمان و غیر مسلمان هست، وقتی که اهل کتاب با وجود قایل شدن به جسمانیت خدا و تثلیث محکوم به طهارت هستند و هیچ تفاوتی از این نظر با مسلمانان ندارند، سوال آخر این که لطفا توضیحی درباره کافر اهل کتاب و این که حضرت آقا آیا این لفظ را قبول دارند یا نه بفرمایید. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک بحث فقهی است و آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» قائل به نجس‌بودنِ اهل کتاب نیستند. و آیت اللّه جوادی در تفسیر سوره‌ی مائده که بحث اهل کتاب می‌شود و از آخرین سوره‌های نازل‌شده است، روشن می‌کنند که به راحتی نمی‌توان اهل کتاب را نجس دانست. زیرا موضوع شرکِ جلی که قرآن می‌فرماید: «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَس‏» غیر از کفر است که قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسيح‏». موفق باشید

17643

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: سیر ده نکته رو شروع کردم. خدا رو شکر از پریشانی ذهنی بیرون اومدم. چند تا سوال دارم. ۱. فرق روح و من و جان و نفس چیه؟ نمیتونم یکی بدونم. ۲. وجه پایدار منظورتون چیه؟ مفهوم و مصداقش رو بفرمایید. ۳. یک منبع از خودتون یا شخص دیگه مثل کتاب یا سخنرانی در رابطه با خواب و رویا به صورت کامل بفرمایید. برام سوال شده این بحث، توضیحات ده نکته مفید بود اما کافی نبود. ۴. ما مادیات رو‌حس می کنیم، مجردات رو چی؟ کلمه حس یا احساس برای مجردات غلطه؟ و این که خود حس و احساس فرق دارن؟ ۵. نظر کردن نفس رو یه توضیح بدید. نتونستم درک کنم. ۶. فرق احد و واحد چیه؟ ۷. توی خواب های باطل، آیا مثل خواب های صادقه و ... نفس به عالمی دیگر نظر می کند، اگر بله پس اون عالم که رویاش رو باطل میدونیم کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در پاورقی کتاب عرض شده است که در زبان فارسی این واژه‌ها همه به یک موضوع اشاره دارد و در کتاب نیز بر همان اساس سخن گفته شده است. 2- این‌که خود را همان کودک سال‌های قبل می‌دانید به جهت وجه پایداری است که در خود احساس می‌کنید 3- خوب است در این مورد به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید 4- احساس خود، حقیقتاً یک احساس است ولی به علم حضوری و نه علم حصولی 5- این‌که خودتان موضوعی را مدّ نظر قرار می‌دهید، یک نحوه نظرکردنِ روح است 6- این طلب‌تان! تا مطالعه‌ی کتاب «مصباح الهدایه» حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه»  7- مطلب را بعداً در کتاب «خویشتند پنهان» دنبال کنید 8- خوب است که به آرشیو سؤالات در قسمت «معرفت نفس» رجوع فرمایید إن‌شاءاللّه جواب بعضی از سؤالاتتان را می‌یابید. موفق باشید

17597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه گفته اید هدف باید غیر از زندگی مادی دنیوی باشد، قبول اما سوال این است که چگونه این سخن را در دل خود بگنجانیم که هدف خداست پس نباید به غیر خواسته های الله تعالی برویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به بحث اخیر در تبیین سوره‌ی آل‌عمران تحت عنوان «رنج غفلت از هدف‌داری نظام هستی» که در قسمت جلسات روز شنبه است، رجوع نمایید. موفق باشید

17079

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: برای جلسات روضه هفتگی یک هیئت که از زمینه های فکری مختلف در آن حضور دارند. چه بحثی را پیشنهاد می کنید که زمینه ی اجتماعی داشته باشد و در راستای اهداف انقلاب باشد و باعث اختلاف در هیئت نشود اما منجر به تغییر بعضی از تفکرات انحرافی و غیر انقلابی شود چه موضوع و سیری را پیشنهاد می کنید؟ و چه شخصی را برای سخنرانی این سیر پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با طرح مباحث قرآنی در نگاه علامه فضای تفکر برای همه فراهم می‌شود و یا آن‌که مباحث کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را با آن‌ها در میان بگذارید 2- اشخاصی که برای آن جلسه مفیدند را باید خودتان پیدا کنید. موفق باشید

13142

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا اینها اشعار مولوی است؟ اگر آری لطفا اگر خاطرتان هست منبعش را بفرمایید بنده رجوع کنم. ممنون نه شرقیم نه غربیم، نه بریم نه بحریم / نه ارکان طبیعیم، نه از افلاک گردانم نه از خاکم نه از بادم نه از آبم نه از آتش / نه از عرشم نه از فرشم نه از کونم نه از کانم نه از هندم نه از چینم نه از بلغار و سقسینم / نه از ملک عراقینم نه از خاک خراسانم نه از دنیا نه از عقبی نه از جنت نه از دوزخ / نه از آدم نه از حوا نه از فردوس رضوانم هو الاول هو الاخر هو الظاهر هو الباطن / بغیر از هو و یا من هو دگر چیزی نمی دانم التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً مربوط به جناب مولوی در دیوان شمس است. موفق باشید

7757
متن پرسش
با سلام در سوال ( 7648 ) گفته شده بود:من به علت رفتارهای نادرست پدر و مادرم، به شدت دچار کمبود محبت هستم.و ...و شما فرموده بودید:این‌ها هیچ ربطی به پدر و مادرتان ندارد، هرکس دارای نفس امّاره است و اقتضای نفس امّاره چنین خصلت‌هایی است و همه باید با رجوع به شریعت الهی و رعایت دستورات اخلاقی از این رذائل بگذریم. ضعیف‌بودن بد نیست، ضعیف‌ماندن بد است. خداوند ما را ضعیف خلق کرد تا خودمان در کمال خودمان قدم‌های لازم را برداریم.سوال اینست که رفتار پدر و مادر در احساس کمبود محبت موثر نیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: رفتار پدر و مادر در احساس کمبود محبت مهم نیست. در حدّی که می‌شود از پدری همچون امام موسی کاظم«علیه‌السلام»، زیدی به دنیا بیاید که حضرت رضا«علیه‌السلام» به او بگویند دیگر نمی‌خواهم تو را ببینم و یا در دربار فرعون، موسی«علیه‌السلام» پرورش یابد. مهم فطرت الهی است که خدا پرورانده است و همه به طور یکسان دارند. آیه‌ی 173 سوره‌ی اعراف می‌گوید: کاری کردیم در فطرت انسان‌ها که فردا نگویند چون والدین ما بد بودند و با ما بدی کردند ما بد شدیم. موفق باشید
7636
متن پرسش
با سلام میدانیم که ملکوت هرچیز امرکن فیکون و ایجاد هرچیزی است که تدریج بردار نیست.با این حساب عالم ماده که عالمی زمان مند و دارای حرکت جوهری است،ملکوتش برزخ و قیامت است؟با این حساب ملکوت هرچیزی بدست خداست،در مورد عالم ماده به چه صورت است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و لذا ملکوت عالم ماده آن جنبه‌ی وجودی آن عالم است که به صورت حرکت و تبدیل قوه به فعل ظاهر شده، زیرا ملکوت هرچیز جنبه‌ی ثبات آن است. موفق باشید
7215

صله رحمبازدید:

متن پرسش
استاد گرانقدر سلام علیکم. استاد عزیز سوالاتی با توجه به تاکید دین مبین بر صله رحم و نهی قطع رحم چند سوال برای من مطرح است: 1. استاد من به طور ذاتی و طبیعی هیچ علاقه ای به صله رحم ندارم اصلا نه احساس یگانگی و سنخیتی با فامیل دارم و نه علاقه نشست و برخاستی با آنان ولیکن صرفا و مطلقا به خاطر نتایجی که در روایات برای صله رحم برشمرده شده است این کار را انجام می دهم، استاد بزرگوار التفات بفرمایید برای نتایج، در واقع هنوز به آن حدی نرسیده ام که صرفا برای دستور خداوند این کار را بکنم؛ استاد آیا این روند را ادامه دهم؟ممکن است روزی مطلقا به خاطر دستور خداوند این کار را بکنم نه نتایج آن؟2. در بحث صله رحم در بسیاری از روایات بسیار تاکید بر آثار و نتایج مترتب بر صله رحم می شود، چرا؟3. استاد فامیل ما انسانهای خوبی هستند منتهی مثل خیلی های دیگر، در نشست هاشان از مسائل اقتصادی و فرهنگی شروع می کنند و کل نظام و روحانیت و...را نقد می کنند و بهرحال فضایی نیست که مورد پسند بنده باشد؛ گاهی در میان بحثهاشان نظری داده ام که به کنایه و طعنه بنده رو جیره خوار نظام و ...معرفی کرده اند در صورتی که اصلا اینگونه نیست و دیدم خیلی فایده ای ندارد من دفاع کنم اگر فایده داشت؛ دفاع می کردم و مهم نبود آبرویم را هم ببرند اما فضا طوری است که هرچه من بیشتر دفاع کنم فکر می کنند عایداتم بیشتر شده!!!خلاصه صفایی نمی برم از این گردهمایی ها. استاد تکلیف چیست؟4. استاد من احساس می کنم با توجه به شرایط امروز جامعه، نیاز به یک الگوسازی در خصوص صله رحم برای افراد مومن داریم، من یک بنده خدای مومنی رو می شناختم که هر از گاهی با فرزندش راه می افتاد و به چند فامیل سر می زد و می گفت صرفا از باب صله رحم اومده و چند دقیقه می ماند و حال و احوالی می کرد و می رفت بدون اینکه غیبتی بشه و یا بحثی پیش بیاد، فرد میزبان، کمی از روزگار خودش می گفت و و میهمان هم براش دعا می کرد یا راهنماییش می کرد و ...این قضیه مال چندسال پیش است به ذهنم می رسد چقدر خوب میشه که ما قالب صله رحم هامان از وضعیت فعلی که اولا میزبان باید میهمان را دعوت کند و بعد ساعتها بنشینند خونه طرف و اطاله های بلا تطویل و بعد یک سفره مفصل و ...در بیاید و یک حالتی که صرفا جهت انجام وظیفه دینی است شود. حتی برای میهمانی های طولانی هم می شود الگوسازی شود و فرد متدین و انقلابی خودش آغازگر بحثهای مادی نباشد ولیکن اعراض آشکار نکند(در سیره رسول الله صلوات علیه و آله هم هست که با جمع همراهی می کردن اگر جمع به چیزی می خندیدند ایشان هم لبخند می زدند اگر تعجب می کردند ایشان هم تعجب می کردند و ...)همچنین مومن انقلابی به غیبت ها و تهمت ها بی محلی کند تا کم کم خداوند به خاطر پایداری بر ایمان، مهر این فرد را به دل افراد حاضر بیاندازد و فضا دینی شود .و...استاد نظر حضرتعالی در خصوص این الگوسازی ها چیست؟5- استاد اینکه در روایات داریم صله رحم کن حتی با یک سلام، آیا امروزه که مشغله ها بالاست و افراد درگیرند و ارتباطات سخت، آیا می شود با تلفن سلام و احوالپرسی کرد؟آیا این از مصادیق صله رحم محسوب می شود؟باسپاس از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هرحال صله‌ی رحم برکات دنیایی و آخرتی دارد و با ادامه‌ی آن متوجه برکات آن می‌شوید 2- خداوند عالمی را که خلق کرده می‌داند یکی از عوامل تعالی انسان در این عالم صله‌ی رحم است 3- ارتباط را قطع نکنید ولی اگر تذکرات شما تأثیر ندارد لازم نیست تذکر دهید 4- حرف درست و سنجیده‌ای است، بنا نیست به اسم صله‌ی رحم اوقات خود را ضایع کنیم 5- صله‌ی رحم با تلفن هم بد نیست ولی نباید به‌کلّی جای ارتباط طبیعی را بگیرد. موفق باشید
6981
متن پرسش
سلام علیکم. استاد گاهی در سیره ی نبوی صلوات الله علیه وآله چیزهایی میبینیم که علما و مراجع ما اصلا اون رو انجام نمیدهند،و خلافش مشاهده میشود. مثلا مصافحه که این مقدار در روایات و سیره نبوی سفارش شده در بین علما اصلا رایج نیست و تقریبا ندیدم که عالم و مرجعی با مردم دست دهد و مصافحه کند و برعکس خود را طوری میگیرند که کسی هم از آنها طلب چنین کاری نکند. امثال اینگونه اعمال که احیانا مغایر سیره و سنت است چگونه قابل توجیح است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند این توفیق را با این‌همه برکاتی که دارد و موجب ریزش گناهان می‌شود از ما مسلمانان نگیرد. از پیامبر اسلام (ص) روایت است که فرمود: هر گاه یک دیگر را ملاقات نمودید، سلام دهید و مصافحه نمایید و چون خواستید از هم جدا شوید، براى یک دیگر طلب مغفرت کنید. مصافحه نمودن با مؤمن هزار پاداش نیک دارد. بدون گناه از هم جدا می شوند و موجب جلب رحمت خدا و خوشنودی دیگران می شود و دوستی ها را زیاد و کدورت ها را از بین می برد و دشمنی ها را تبدیل به دوستی می کند. موفق باشید
6976
متن پرسش
باسلام. بنده سالهاست به سبب عدم اعتماد به نفس کافی و استرس های بی مورد بخش زیادی از توانایی خود را معطل گذاشته ام و از این بابت رنج می برم .نداشتن قدرت ریسک و عدم ابراز نظرات در جمع و گوشه گیری و افسردگی نتایج حالات بنده بوده و این حالات سبب مشکلات گوارشی نیز برای اینجانب گردیده ،با عنایت به اینکه جنابعالی روانشناسان را مراجع خوبی برای حل مشکلات روحی نمی دانید،لطفا توصیه های لازم را جهت حل مشکلات بنده بفرمایید.لازم به ذکر است بنده باورهای خوبی دارم،اهل روضه ومنبر وجلسات مذهبی بوده و هستم ولیکن در عمل برای فعلیت بخشیدن به باور دینی خود در عمل دچارضعف هستم.بنده عمده کتابهای جنابعالی ازجمله چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی را مطالعه نموده ام ولی هنوز این باورها برای بنده یقینی نشده و از این بابت رنج میبرم.لطفا راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک قاعده است که اگر علم و اندیشه‌ی کافی در خود ایجاد کنید به اقتضای آن علم و اندیشه به وقت‌اش سخن می‌گویید و عمل می‌کنید. سعی بفرمایید مبانی علمی خود را محکم کنید و در این رابطه کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» خوب است به‌خصوص اگر سعی کنید با مباحثه همراه باشد. در ضمن از ورزش و اُنس با رفقای ایمانی نیز غافل نباشید و برای درمان گوارشی خود از رجوع به پزشک کوتاهی نکنید. موفق باشید
5679
متن پرسش
سلام.علت بایکوت خبری شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: اصل‌اش را اثبات کن تا بماند علتش‌. مگر یک معلمی که یک گوشه‌ای مشغول امورات خویش است باید روی آنتن خبری باشد؟ مگر بنده تشکیلات خاصی را دنبال می‌کنم که دوست داشته باشم در میدان باشم؟ امیدوارم بتوانم همچون موری در کنار خرمن انقلاب در راستای پایداری آن و حسن عاقبت خودم دانه‌ای را جابجا کنم. موفق باشید
27961

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: من قبلا اهداف خوبی داشتم. مثلا عمل به وظیفه. کار برای انقلاب. حتی بخاطرش رشتم رو تغییر دادم. ولی الان که فکرش را می‌کنم با ۲۸ سال سن هنوز هیچ قدمی بر نداشتم که هیچ، درسم مونده، تازه در روابط خانوادگیم دچار بحران شدم. یعنی من تو خودم موندم چجوری دم از انقلاب میزده بودم تا حالا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این امور در بعضی از مراحل زندگی پیش می‌آید، ولی هرچه حضور خود را در افقی که شهدا مقابل ما گشودند، حاضر کنیم و بر این مبنا به قرآن و تفکر قرآنی رجوع نماییم؛ راه، گشوده و جبران مافات می‌شود، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

24459
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ۱) دلتنگی و غم درونی در موقع فراق و جدایی از حرم ائمه و حضرت معصومه (س) را چه باید کرد؟ خیلی سخت است این جدایی و دل کندن، مخصوصا اگر مدتی میهمان آن حضرات بوده باشی. کمی شرح دهید. ۲) در موقع اوقات دلتنگی و غربت قلب چه اعمال و اذکاری را برای رجوع به حضرت حق پیشنهاد می کنید؟ آیا این دل تنگی علت خاصی دارد؟ ممنون
متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با عبادات خود را به اولیاء‌ معصوم که مظهر عبادت الهی هستند در مأوای سایه‌ی وجود آن‌ها قرار دهید. ۲. ذکر «لا اله الا الله» ذکر محبوبی است و یاد محبوب را در جان زنده نگه می‌دارد. موفق باشید.

22742

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تشکر فراوان از شما که فرصت پرسیدن و پاسخ گرفتن را به ما دادید. سوال من در مورد ملاک و معیار قصد و میانه روی است. چگونه در امور مختلف مانند عبادت، حجاب، سکوت و کلام، تفریح و ... می توانیم مطمئن باشیم که میانه رو هستیم و دچار افراط و تفریط نشده ایم؟ ملاک چیست؟ از پاسخگویی شما متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک در این امور، سیره‌ی رسول خدا و ائمه‌ی هدی «علیهم‌السلام» و زعیمِ دوران است که در نهایت تعادل سیرِ إلی اللّه را به ما متذکر می‌شوند. موفق باشید

22602

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت حضرت استاد: کلیپی که آدرسش را برای تان می فرستم این روز ها زیاد دیده می شود و نقدی که خودم به این آهنگ دارم را هم خدمتتان می فرستم. لطف بفرمایید شما هم نظرتان را بفرستید که اعضای سایت و نیز بنده استفاده ببریم. https://tnews.ir/news/073d94007791.html در باب کلیپ موسی الامل امروز که کل حزب الله یک امام موسی صدر واحد شده است. چرا با حزن از او بگوییم انگاری که با غروب موسی صدر خدای موسی صدر هم در سرزمین موسی صدر غروب کرد، موسی صدر زنده یا شهید امروز در قهقه مستانه افق تاریخی انقلاب اسلامی لحظه شماری می کند برای بازگشت ولایت الله بر کره ی خاکی ولایت طاغوت به نفس نفس زدن افتاده است و قلوب مومنین شادتر از همیشه به افق نظاره می کند و رد طلوع فجر را در طلوع فجر خمینی می جوید. امروز بیشتر از تمام دوران غیبت حضرت صاحب الزمان (عج) به آرمان موسی صدر ها نزدیکیم و مگر نه اینکه آنها باز خواهند گشت و در رکاب صاحب الزمان (عج) آرمانشان را معنا خواهند بخشید حالا که حزب الله در استقبال طلوعی ابدی از خورشید حقیقت است چرا به سیاهی های شبی که می گذرد فکر کنیم؟ کاش همین کلیپ با همین موضوع امام موسی صدر ساخته می شد. ولی همنوا با جان سرشار از فرحِ موسی صدر همراه با نت های حماسی و اشعار ظفر نه اشعار شکست و سیاهی، خورشید را که نمی توان خاموش کرد، چرا اصرار داریم پلک هایمان را ببندیم و در رثای پلک بسته اشک بریزیم؟ خورشید دیدنی تر است و اشک شوقش شیرین تر از اشک تلخ بی تاریخی است. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن کلیپ را به عنوان کاری که ما را متوجه‌ی سرمایه‌های ارزشمند تاریخی می‌کند عملی ارزشمند دیدم. موفق باشید

22378

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. استاد می دانیم که ارواح مومنین به ملکوت وادی السلام می روند. آیا کسی که در وادی السلام خاک است بر کسی که جای دیگر خاک است فضیلت هست یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر زمینه‌ی روحانی مناسب را داشته باشد، می‌تواند با نظر به محل دفن خود وقتی آن محل، محل مقدسی باشد؛ بهره‌های معنوی ببرد. موفق باشید

21439
متن پرسش
با سلام: با توجه به اینکه عین ثابته هر فرد در علم باری تعالی است و اصلا ما قبل از تولدی وجودی نداشتیم تا بخواهیم اختیاری داشته باشیم مقصودتان از مطالبی که در پاسخ سولات سایت آمده است را در نمی یابم همچنین اینکه پدر و مادر را فرد انتخاب کرده است در صورتیکه بداهتا انسان می یابد که در انتخاب همسر مختارست و به نظر من دور از ذهن است که انسان ها قبل از تولد تقریبا نیمی زن بودن را انتخاب کنند و نیمی مرد و نیز در صورت تزاحم انتخابها تکلیف چه می شود؟ مثلا در فلان تاریخ که حملی صورت می گیرد دو نفر آن والدین را انتخاب کرده باشند بنظر حقیر واقع اینست که هیچ انتخابی قبل از تولد در کار نیست. خداوند خود جبرا افراد را می آفریند پس از آن اختیار دارند و چون نظام احسن است پستی و بلندی هایی وجود خواهد داشت برخی عقب مانده و برخی نابغه اند و قس علی هذا و الا اگر انتخابی در کار بود قطعا همه بهترین ها را انتخاب می کردند و دلیلی نبود فی المثل کودن بودن را انتخاب کنند زیر چرخ آفرینش برخی باید له شوند والا نظامی شکل نمی گیرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث این موضوع مفصل است. به این آیه فکر کن که می‌فرماید: « قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏ (50)/طه) یعنی پروردگار ما به هر شیئ خلقتِ او را می‌دهد. یعنی خلقتی برای هر شیئ هست و خداوند همان را به آن شیئ می‌دهد. و نیز به این آیه فکر کن که می‌فرماید: « إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (82)/یس) یعنی امر او چنین است که چون خواست چیزی را خلق کند، به آن چیز خطاب می‌کند که بشو و می‌شود. یعنی آن شیئ امر حضرت پرودگار را می‌شنود و می‌پذیرد. از طرفی علم خداوند به ما قبل از تولد ما حکایت از وجودِ امکانی ما دارد و امکان، در موجودی که چند بُعدی است مثل انسان، خود به خود یعنی در همان ذات اولیه‌اش دارای اختیار است. موفق باشید

20525
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد در کتاب «منهاج الشارعین» داستانی درباره قبض روح حضرت موسی علیه السلام آمده که در آخر داستان می گوید پس از قبض روح او فرشتگان از او پرسیدند «یا اهون الانبیاء موتا کیف وجدت الموت» که حضرت در پاسخ می گوید مانند گوسفندی که زنده پوستش را بکنند از طرفی در معارف دینی ما آمده روح مومن چنان آسان از جسدش بیرون می رود همانند بیرون آمدن مویی از خمیر. خوب حضرت موسی که رئیس مومنان، پیامبر و معصوم است چرا چنین می فرماید؟ این دو نقل چگونه با هم جمع می شود؟ با تشکر فراوان از استاد عزیز و التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روح مؤمن طالب لقاء الهی است و حضرت عزرائیل «علیه‌السلام» برای مؤمن نسیم لطف الهی می باشند، می‌ماند که در هر حال چون مؤمن بخواهد از نسبت‌های دنیایی که در هر حال او را در برگرفته، خارج شود با چنین مشکلاتی روبه‌رو خواهد شد تا به خود آید. همین اندازه در نظر بگیرید که از این به بعد باید نسبت خود را با خوردن منقطع کند، چه اندازه به او فشار می‌آید؟ موفق باشید  

20264
متن پرسش
اللهم اغننی بتدبیرک لی عن تدبیری استاد حکیم طاهرزاده نظر به پرسش شماره 20056 و امر حضرتعالی بر مطالعه ی «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن خویش» ؛ در میان مطالب مطروح در معرفت ففس حضرتعالی بیان فرمودید که: «تن» در قبضه «من» است. به همين جهت هم «تنِ» انسان از حالات و تأثّرات «نفس» متأثّر مي‌شود. از آنجا که «تن» و «من» در یکدیگر تاثیر و تاثر می کنند. دو سوال برای این کمترین به وجود آمده است. نخست این که: کیفیت ترکیب «تن» و «من» در انسان چگونه است؟ (آیا مانند نعناع در آب محلول است. یا به مانند یخ در میانه ی آب معلق؛ یا صورتی دیگر در کار است!) نگفته پیداست که نفس مجرد است و این مثال جهت تقریب به محضر مبارکتان است.) دیگر آن که: تن از من (حقیقت نفس) متاثر می شود؛ به راستی چگونه ممکن است «دو شیء در عین دو ذات بودن، مباین و مفارق یکدیگر نباشند؟» آیا با اتخاد فرض قبول فرمایشان، اصالت وجود را مردود نمی یابیم؟ (اگر چه اصالت وجود، ماهیت و نور هر یک در محل خود قابل بحث است؛ لکن باید دانست بیان این جمله بر چه فرضی ست.) پاسخ حضرتتان موجب امتنان این فقیر سراپا تقصیر است. دل اندر حسن لیلی بند و کار عشق مجنون کن / که عاشق را زیان دارد مقالات خردمندی ا.دیالمه 96/06/15
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از انواع وحدت‌ها مثل وحدت ذات و صفات که برای حضرت حق مطرح است، برای وحدتِ بین نفس و جسم، وحدت انضمامی را مطرح می‌کنند که به نحوی به تدبیر نفس مرتبط است که چگونه بدن را تدبیر می‌کند 2- اگرچه جسم و روح دو ذات متفاوت‌اند، ولی در رابطه‌ی وجودی، نفس با بدن مغایرتی آن‌چنان ندارد که نفس نتواند آن را از خود بداند. مثل وقتی که شما برای کوبیدن میخ از چکش استفاده می‌کنید در آن حدّ که احساس تان آن است که شمایید که دارید میخ را می‌کوبید، تازه وقتی چکش خراب شد نسبت به آن احساس دوگانگی می‌نمایید. موفق باشید 

18803

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم: 1. آیا هر موضوع علمی را که شروع کردیم بهتر این است که تا آخرش تحقیق کنیم بعد ورود به مبحث دیگری کنیم یا چه توصیه ای می فرمایید؟ 2. مدتی است که با همچین مسئله ای در گیرم که نکند من بزرگ شدم عالم و عارف کامل نباشم لذا برای خودم دعا کردم این به فکر خود بودن اشکالی دارد آیا گم شدن در آینده نیست؟ 3. بنده نوجوان هستم و هنوز 18 ساله نشده ام در این شرایطی که قرار داریم مساجدی هستند که نیاز به مسئول جلسه دارند بنده هم بحمد الله اهل سیر هستم و اهل شوخی و بازی و... نیستم اگر عالم من با عالم این بچه ها نخوره از آن طرف هم باید این ها را کسی هدایت کند که فردا گمراه کننده نشوند دوست دارم هدایت شوند ولی ان شاءالله خودتان بهتر می دانید که بچه های امروزی غالبا چگونه اند. اگر بچه هایی باشند که اهل شوخی وقت سوزی و بازی احیانا حرف بد و کار بد و... من با این حال آیا اخلاقا بهتر است مسئول شوم یا نه؟ آیا این عذاب نیست که کسی که معنویتی دارد گرفتار عده ای شود که او را در ک نمی کنند و گرفتار بی عالمی هستند (اگرغافل باشند البته)؟ از آن طرف مسئول جلسه باید تلاش فراوان کند جان بکند و... شاید 70 درصد کار مسئول جلسه در بیرون جلسه است من اگر بروم بشوم پس مطالعات خودم چه می شود هم درس هم مطالعه هم جلسه! استاد آیا اگر مسئول جلسه نشدم کار بدی کردم امام زمان (عج) ناراحت می شوند؟ باید روی خودم در این سنی که دارم وقت بگذارم پس جامعه چه؟ بچه های مدرسه و دم کوچه و مسجد و شهر را چه کسی هدایت کند قحط الرجال است! یا روی جامعه وقت بگذاریم پس شخصیت علمی و فکری و خلوت و...چه؟ در ضمن کسی که مسئول شد چه بسا باب مکروهات زیادی را مرتکب شود روحیه عرفانی به درد جلسه نمی خوره! آیا روحیه شاد و... نداشتن من دلیل محکمی هست که مسئول نشوم؟ آیا اخلاقا مجاز است من به خاطر این امر مکروهات را مرتکب شویم؟ استاد عزیز جوری جواب دهید که از سرگردانی، کاملا نجات یابم و مجبور به پرسش های دیگر نباشم. ممنون و متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! ولی با تفکر اجتهادی، ولی نه در حدّ حفظ‌شدن و حفظ‌کردن 2- خیر! خیلی هم خوب است 3- روی این فکر کنید که اگر بشود مسئول نباشید ولی در خدمت موضوعات فرهنگی آن گروه قرار داشته باشید، بهتر است 4- اگر این پیشنهاد عملی نیست، لااقل در مسئولیت خود وقت‌تان را تقسیم کنید که سایر کارها و مطالعات زمین نماند و همه‌ی فکر و ذهن‌تان مسئولیت‌تان شود. موفق باشید

18645
متن پرسش
سلام: خدا قوت و روز خوش. دهه فجر را تبریک عرض می کنم. سوال بر اساس مطلب پاراگراف بعدی، نگاشته شده: این که آقا می فرمایند«وحدت نیاز»، این یعنی چه؟ چطور بر این اساس می شود با کمونیست هم بست و نگذاشت فاصله بیافتد؟ این غیر از یک تاکتیک برای غلبه به دشمن مشترک هست؟ صدر انقلاب انواع فکر ها برای غلبه به شاه وارد میدان شدند. اما بعد از انقلاب، هر دفعه بخشی از آنها از جامعه تصفیه شد و از قطار انقلاب پیاده شد هزینه هایی متوجه انقلاب گشت. با این وجود این نوع وحدت چه توجیهی داره؟ لطفا ذیل بحث عقل و ادب ادامه انقلاب، پاسخ بفرمایید. مطلب یاد شده در فوق: آیت الله خامنه ای: سزاوار نیست دین، بین من و تو جدایی بیندازد. بر اساس آنچه در کتاب شرح اسم از گفتگوی میان آیت الله خامنه ای و یک زندانی کمونیست در سال 1354 آمده است، آیت الله خامنه ای خطاب به آن کمونیست می گوید: «ملاک اتحاد ملت‌ها»، «وحدت دینی» نیست، بلکه «وحدت نیاز» است؛ و آنچه که اکنون ما را به یکدیگر نسبت می‌دهد همین «وحدت نیاز» است. مصائب‌مان یکی است و سرنوشت‌مان نیز نامعلوم. سزاوار نیست دین، بین من و تو جدایی بیندازد." منبع: http://l1l.ir/czg
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در بستر انقلاب اسلامی خود را تعریف کرده‌باشیم و با ملاک‌های انقلاب اسلامی در این تاریخ، خود را نشان دهیم، دیگر با هرکس می‌توان تعامل کرد، ولی نه به معنای آن‌که مبانی خود را تغییر دهیم، بلکه بر اساس مبانی خود. و لذا ملاحظه می‌کنید که تعامل ما با روسیه با حفظ هویتی است که جبهه‌ی مقاومت در منطقه برای خود شکل داده است. در این‌جا دیگر ما در جاده‌ای که روسیه برای خود تعریف کرده است، قرار نمی‌گیریم. در این فضا که روحِ ضد استکباری بر آن حاکم است اگر با کشور دیگری هم تعامل داشته باشیم، عملاً او را از اردوگاهِ استکبار فاصله می‌دهیم. موفق باشید

17742
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام: می بخشید استاد اگه امکان داره 1. در مورد اینکه روح یا نفس انسان قبل از بدن وجود نداشته و همزمان با حدوث بدن حادث شده توضیحی بفرمایید یا اگه کتابی در این باره دارید معرفی کنید معرفت النفس و الحشر (اگه اسمشو اشتباه نگم) دیدم چیزی نبود. 2. استاد در حماسه حسینی شهید مطهری خواندم که چرا ما می گوییم بعد از هزار و چند سال هنوز حضرت زهرا (س) عزادار امام حسین (ع) است آیا این سخن ایشان درست است. اینکه از مداحان می شنویم مثلا سوریه می روید زیارت حضرت رقیه (س) کودکانتان را نوازش نکنید او یتیم است، درست است؟ ایشون الآن تو بهشت نزد پدرشون متنعم از نعم بهشتی نیستند و این حرفا....
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این یک موضوع عقلی و استدلالی است که ملاصدرا در بحث «حرکت جوهری» بدان می‌پردازد و شواهد قرآنی آن نیز در آیه‌ی 29 سوره‌ی حجر می‌باشد که می‌فرماید: «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ» چون جسم انسان در تعادل خاص قرار گرفت و ما در او از روح خود دمیدیم پس شما ای ملائکة اللّه به او سجده کنید. آیه نشان می‌دهد که ابتدا بدن به تعادل لازم رسیده است و سپس روح بر آن دمیده شده است. یعنی این روحِ خاص، با تعادلِ بدن ظهور کرده است، جدایِ آن‌که روح، به طور کلّی در قبل بوده ولی به طور خاص با بدن و در دوره‌ی جنینی شروع شده 2- این حرف‌ها نیست که این افراد می‌گویند! این‌ها بیشتر می‌خواهند احساسات مخاطبان را نسبت به آن مصیبت بزرگ تحریک کنند که کار بدی هم نیست. موفق باشید

16576
متن پرسش
سلام: در جلسه هفتم کتاب «آشتی با خدا» قسمت چگونگی نیل به مقام نبوت آورده اید که (پیامبر 20 سال در غار حرا جهت آزاد شدن از دنیا و اتصال به حقایق خدا تزکیه می‌کردند و این در حالی است که هنوز پیامبر نبودند و پاداششان این بود که بعد از 20 سال وحی بر ایشان نازل شد و به نبوت رسیدند تازه آنگاه تحمل آن برایشان بسیار سنگین بود) این مطلب را چگونه با بحث خلقت نوری پیامبر (ص) و اینکه بر عوالم دیگر نیز پیامبر (ص) بوده اند و خلاصه معارفی که در جامعه کبیره می خوانیم تطبیق می دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرض شده که باید بین نفس ناطقه‌ی حضرت رسول«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» با مقام نوری آن حضرت تفاوت قائل شد. آن‌که نماز می‌خواند و اشک می‌ریزد و روزه می‌گیرد، مقامِ نفس ناطقه‌ی حضرت است تا حضرت در این مقام، با مقامِ نوری خود متحد بمانند و نبوت نیز مربوط به نفس ناطقه‌ی حضرت می‌باشد. موفق باشید

نمایش چاپی