بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23344
متن پرسش
سلام: دو سال هست عین جمهوری اسلامی سوالات سانسور می کنید. فقط یک نکته بگویم، من ۱۰ سال است سخنانتان را شما گوش می دهم اما آهسته آهسته احساس می کنم آنچه از رهبری و حکومت می گویید با آنچه در کشور رخ می دهد دو چیز متفاوت است. رشد دینی ام را محصول کتاب ها و سخنرانی های شما می دانم ولی حمایت های شما از حکومت منو حتی به دینم بدبین کرده است با اینکه مطمئنم دینم بر حق است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که اسلام حقیقت تاریخِ بشریتِ آخرالزمانی است، و حجاب‌های آن حقیقت، موجب انصراف از آن نمی‌شود، انقلاب اسلامی حقیقتِ تاریخ ما است و آن‌چه موجب به‌حجاب‌رفتنِ آن می‌گردد نباید ما را از حقیقت آن محروم نماید. سخنان 19 دی‌ماه اخیرِ نایب‌الإمام در تذکر به این امر، فوق‌العاده بود. موفق باشید.

 

23343
متن پرسش
سلام خسته نباشید: من قبلا شاید با آثار شما ارتباطی می گرفتم اما از نظر زمانی شاید بعد از اشو دیگر به هیج بند شده ام. چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سعی بفرمایید خداگاهیِ خود را نسبت به هر امری محفوظ بدارید، بعد از مدتی متوجه می‌شوید در این مسیر که قرار گرفته‌اید، بیشتر با توهّمات‌تان زندگی کرده‌اید و نه با واقعیات، در حالی‌که ما را گریزی از واقعیات نیست. موفق باشید.

23342
متن پرسش
سلام استاد گرامی: استاد شما در پاسخ به یکی از سوال ها فرموده بودین که برای درک عدالت خداوند و مشکلات و جنگ و خون ریزی هایی که در جهان وجود دارد باید پِی به حکمت خداوند ببریم تا رازِ این مشکلات را بفهمیم. سوالم این است برای فهمیدن و درک این حکمت و عدالت خداوند شما کدام کتاب و یا صوتی را برای مطالعه و شروع پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در «برهان صدیقین» به‌خوبی روشن می‌شود که خداوند عین کمال است و چون حکمت، کمال است خداوند عین حکمت است. خوب است که به آن برهان رجوع فرمایید. موفق باشید.

 

23341
متن پرسش
سلام و عرض ادب و احترام: در کتاب معاد آیت الله دستغیب قسمت «فشار قبر همه جا ممکن است» آمده کسانی که بالای دار هستند خدا هوا را امر می کند که او را بفشارد و همچنین در دریا آب دریا غریق را فشار می دهد. مگر فشار قبر مختص روح نیست چرا اینطور گفته شده که جسم دنیایی در فشار است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید خواسته‌اند مطلب را توجیه کنند. زیرا در هر حال این ملکات انسان است که به انسان فشار می‌آورد و ملکات مربوط به روح است. موفق باشید.

23340
متن پرسش
سلام و عرض ادب و احترام: بنده کتاب معاد شما رو کامل مطالعه کردم. در کتاب معاد شما آمده فشار قبر و عذاب فقط مختص به روح است و به جسم دنیایی که لاشه ای بیش نیست مربوط نمی شود و سوال و جواب مربوط به روح است نه بدن. در کتاب معاد آیت الله دستغیب بخش سوال و جواب قبر آمده که علامه مجلسی در جلد سوم بحار و حق الیقین طبق احادیث معتبره فرموده سوال و فشار قبر در بدن اصلی است و روح به تمام یا بعض بدن برمی گردد یعنی تا سینه یا کمر که قدرت بر فهم خطاب سوال و جواب داشته باشد. عذر میخوام استاد اگر میشه توضیح بدین برای بنده چون مدرس هستم و باید این بحث رو توضیح بدم. ضمن اینکه چرا در قبر هنگام دفن قسمت صورت را از کفن باز می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب مبتنی بر دلایل عقلی و اندیشه‌ی امثال حضرت امام و علامه طباطبایی عرض شده است؛ بالاخره فشار قبر مربوط به روح و افکار و ملکات غیر الهی است. موفق باشید.

23337
متن پرسش
سلام: استاد درد دل طلبه ای نوجوان است. همین ابتدای کار شرمنده که وقتتان را می گیرم. استادم مدت زیادی است که احساس می کنم ایمانم را از دست داده ام هرچند به اسلام ایمان دارم هر از گاهی این تفکر به سراغ من می آید که بالاخره ممکن است که ما اشتباه کنیم و به همین خاطر است که فکر می کنم کسی که این گونه نظری داشته باشد مثل این است که ایمان ندارد چرا که اسلام که اعتقاد به یک نظر نیست و ایمان هم به کار است وقتی به خودم توجه می کنم گویا کلمه لا الله الا الله در من پیاده نشده است. وقتی می بینم امثال دکتر داوری ها از رجوع به سنت خودمان حرف می زند و از عقل دیگری سخن می گوید و یا شما از افق دیگری در این عالم صحبت می کنید تا حدودی آن را می فهمم مثلا شما می گویید که برای عبور از عالم غرب باید به عقل دیگری رجوع کرد یا می گویید که من به عنوان انسان مسلمان می خواهم هایدگر را بفهمم و... اما من هنوز نمی دانم انسان مسلمانم یا نه. به خود که توجه می کنم عالم غرب را چیزی خارج خودم نمی بینم این منم که آزادی را حق می دانم هرچند که دینم با آن مواجه دیگری داشته باشد. شاید سر تعبد در ظاهر چیزی نگویم اما پرسش اصلی این است که چرا اصلا باید از این عقل عبور کرد؟ البته این را از نظر فلسفی متوجه هستم که می توان به آن فکر کرد ولی من به دنبال چیزی دیگر در این عالم هستم. وقتی سوالات پرسش گنندگان شما را می خوانم گویی آنها را خدا خوانده و تنها در این صحنه ی عالم دنبال راهی برای دین و به میدان آوردن آن می اندیشند در صورتی که من انگار غرب عضوی از جان من است مگر عقلم را می توانم کنار بگزارم؟ وقتی تفکر می کنم اصلا نمی توانم وجه عبور از غرب را بیابم. ولی گاهی انگار از عمق جان صدایی می آید و آن لحظه من نیستم که این خواسته را دارد. به این ها گناه های عجیب و غریب را اضافه کنم. از بی خیالی های وسیع و وقت تلف کردن های ماهانه و هیچ کاری نکردن و حتی به هیچ موضوعی فکر نکردن. وقتی این حالت را در خود می بینم بیشتر می فهمم که این مسایل دغدغه حقیقی من نیست. در کوچه های شهر که راه می روم انگار هر کس روش و دین و مسلکی دارد هر کس در این عالم کاری می کند یکی مشغول بازار بعضی به درس و بعضی مشغول تبلیغ دین اما مثل اینکه تنها من هستم که از ته جان نه می دانم چه می خواهم نه می دانم چه کار می کنم و نه می دانم چه باید بکنم و هر چه را برمی گزینم هنوز وارد نشده از آن می برم انگار باید ول کرد و رفت اما کجا این را هم نمی دانم تا به این فکر می کنم باز هم پشیمان می شوم مثل این که نه می شود رها کرد و نه می توان ماند شاید انسان محکوم به این است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به یاد این جمله‌ی هایدگر در کتاب «درآمد به متافیزیک» افتادم که می‌گوید: «اگر ایمان، پیوسته خویش را در معرض امکانِ بی‌ایمانی قرار ندهد، ایمان نیست، بلکه آسودگی است». به این اشعار عطّار در معنیِ ایمان فکر کن که می‌گوید:

دی زاهد دین بودم سجاده نشین بودم

ز ارباب یقین بودم سر دفتر دانایی

امروز دگر هستم دُردی کشم و مستم

در بتکده بنشستم دین داده به ترسایی

نه محرم ایمانم، نه کفر همی دانم

نه اینم و نه آنم، تن داده به رسوایی

دوش از غم فکر و دین یعنی که نه آن نه این

بنشسته بدم غمگین شوریده و سودایی

ناگه ز درون جان در داد ندا جانان

کای عاشق سرگردان تا چند ز رعنایی

روزی دو سه گر از ما گشتی تو چنین تنها

باز آی سوی دریا تو گوهر دریایی

پس گفت در این معنی نه کفر نه دین اولی

برتو شو ازین دعوی گر سوختهٔ مایی

هرچند که پر دردی کی محرم ما گردی

فانی شو اگر مردی تا محرم ما آیی

موفق باشید  

23335
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید این که ما از قبل، زندگی خود را در آن عالم انتخاب کرده‌ایم؛ اساس انتخاب ما چه بوده است؟ مگر اساس بندگی نبوده! و شرایط یکسان؟ چه می شود که یکی انتخاب می کند داعشی باشد و یکی شیعه؟ آیا این همان انتخاب هم اکنون ما است که خودمان انتخاب می کنیم که بر اساس شرایط چه کنیم و شخصیت خود را می سازیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل همین امروز در دنیا هم، انسان‌ها با تصور و برداشتی که از خود و از امکان‌های خود دارند، انتخاب می‌کنند. همیشه همین‌طور بوده است در عین این‌که همیشه دارای فطرت الهی و توحیدی بوده و هستند. موفق باشید

23334
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید به استاد: سوال بنده در خصوص مساله حجاب است که عمل به این مهمی را چرا ما نه در اصول دین و نه در فروع دین داریم؟ و تحت عنوان ضروری دین نام می برند و در جواب کسانی که به اصل آن خرده می گیرند به چند آیه از قرآن اشاره می کنند در حالیکه اگر حداقل جزءفروع دین شمرده می شد مساله حل بود علت چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حجاب مانند نماز جزء احکام است و نه جزء اصول دین که مربوط به مبانیِ عقیدتی انسان‌ها است. موفق باشید

23333
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: استاد جان می خواستم بپرسم به نظر جنابعالی برای استخراج مطلب از آیات و روایات تا چه اندازه به علم هرمنوتیک نیاز هست؟ آیا اگر طلبه کتاب کفایه مرحوم آخوند را خوب مطالعه کند کفایت می کند یا خیر؟ و در صورت نیاز چه منابع دیگری را پیشنهاد می فرمایید؟ سوال دیگرم این است که بطور کلی به نظر جنابعالی برای استخراج مطلب از دل آیات و روایات به چه مقدماتی نیاز هست؟ و چه روشی را شما پیشنهاد می فرمایید؟ حقیر قصد مطالعه آیات و روایات با رویکرد برداشت مطلب در حوزه روانشناسی را دارم. طلبه پایه 8 و در حال مطالعه فلسفه و معرفت النفس هستم. خدا خیرتون بده
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب فکر کرده‌اید که بعد از فهم فلسفه و معرفت نفس، نمی‌توان در این زمانه از نگاه هرمنوتیکی آن‌هم بر اساس قرائتِ گادامری نسبت به متون دینی غافل بود. موفق باشید

23331
متن پرسش
سلام: سوالی ندارم فقط دلم گرفته، وقتی روح بزرگی رو به زور وارد تن به این کوچکی کرد و هرچه دید کوچک بود و هرچه شنید کم بود و هرچه گفت بی ارزش بود خب معلومه که بزرگی یادش میره. خدایا ازت گله مندم، سرگردونم، دل گرفته ام عمرم داره میره و تو نشستی داری نیگا میکنی، هیچی هم نمیگی! نمیدونم دیگه سیلی های زندگی مال تویه(که بعیده از تو) یا از خود احمقم دارم میخورم. خدایا یه چی بگم برم، وقتایی ناشکری می کنم و هر چی به اون عقل پاره سنگ برداشته ام میرسه میدم بیرون و تو رو محکوم می کنم به ساختن دنیای به این مزخرفی، فقط یه چیز فقط و فقط یه مساله منو شرمنده میکنه و سرمو از شرم ميندازم پایین و میرم پی دردای قلبم. اونم حسین تو هست. همین. وقتایی فکر می کنم که تو خدای امام حسین بودی عاشقت میشم، و اون وقتا دنیایی که ساختی شبیه بهشت میشه چون امام حسین تو اینجاست. حالا دیگه دلم یه جور دیگه میگیره (عمری که صرف حسین نشه، از اول هم وبال گردنه)... برم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ببین وقتی با نظر به  سیره‌ی اولیاء الهی مثل مولایمان علی «علیه‌السلام» و جانِ جانمان حسین شهید «علیه‌السلام» به زندگی می‌نگریم، چه اندازه همین دنیای به ظاهر تنگ برای زندگی حقیقی گشوده می‌شود. خودمان را مشغول زندگی‌های تنگ کرده‌ایم و بقیه را مقصر می‌دانیم. گفت: «تو درون چاه رفتستی ز کاخ / چه گنه دارد جهان‌های فراخ». موفق باشید

23330
متن پرسش
سلام: در خصوص سوال 23128 باید بگویم که متأسفانه این راحت گیری حوزه منجر به مسائل بدی شده است. سیستم حوزه مبتنی بر خودکنترلی است و در نتیجه برخی افراد که ذاتاً قدرت خود کنترلی ندارند در این سیستم، عزم و اراده شان به شدت فاسد می شود. سیستم جدید حوزه که به قول ایشان «دانشگاه زده» است، اندکی فشار دارد بر ایشان وارد می کند تا بلکه با مجاهده نفس دچار این مشکل نشوند. قبول دارم که وضعیت جدید هم مشکلاتی دارد، صفای سیستم سنتی را ندارد، اما متأسفانه از سیستم سنتی حوزه -که مرجع پرور بود ولی شاید کارآیی پرورش نفرات بسیار انبوه را نداشت- هم چیزی که اکنون مانده، آنی نیست که عزم و اراده پرور باشد. برخی می خواهند کلاس اول صبح نروند چون با خوابشان تداخل می کند، در حالی که در سیستم سنتی، قدیم ها کلاس ها بعد از نماز صبح شروع می شد! چگونه است که جوان دانشجو می تواند روزی چهار ساعت یا حتی بیشتر سر کلاس باشد و در باقی روز هم درسش را آماده کند ولی طلبه تمام توانش گرفته می شود؟ نه خیر حضرت استاد، این حضرات باید سختی بکشند تا آخوند خوب از آن ها در بیاید. سربازی هم که نمی روند. پس کی می خواهند آبدیده شوند؟ بنده شخصی را می شناسم که دقیقاً یکی از همین طلاب است که صرفاً به مطالعه و گهگاهی تبلیغ می پردازد و واقعاً قربانی این عزم کشی حوزه است. از عزم و اراده ضعیفش، خواب بسیار زیادش، خلق تند و سختگیری شدیدش، شلختگی و بی انضباطی، نداشتن دید وسیع و عمیق، تک بعدی بودنش (فقط مطالعه و دیگر هیچ) و هزار افسوس که در همین یک بعد هم از وی چیزی جز منبر رفتن های کاملاً سنتی - که البته لازم است ولی ساده ترین کاری است که یک طلبه می تواند بکند - در نیامده. نمی دانم شاید صلاح نباشد این متن را در سایت بگذارید ولی ناله ای بود از اعماق وجودم. آیا نباید مسؤولین حوزه چاره ای بیندیشند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی را متذکر شده‌اید. به نظر بنده باید روحی در حوزه‌ها حاکم باشد که در عین نظمی خاص که مربوط به حوزه است، در نظمِ  ماکیاولیستی دنیای مدرن گرفتار نباشیم و باید به آن فکر کرد. متأسفانه در حال حاضر برای فرار از آن بی‌نظمی که جنابعالی نیز متذکر آن هستید، یک راه را بیشتر نمی‌شناسیم و آن نظم دنیای مدرن است. موفق باشید

23328
متن پرسش
سلام خدمت جناب استاد طاهرزاده: در مورد شناخت دقیق ذهنی که توسط دشمن شکار شده بصورت مبنایی یه دنبال مطالبی هستم. ضمنا در موضوع ذات رسانه از بیان قرآن خواستم توضیحی بفرمایید. نظر حضرتعالی نسبت به کلمات «مختال» و «فخور» در قرآن و روحیه ای که فضای اطلاعات و جهل مرکبی که گاها ایجاد می کند شرحی بفرمایید. یا اگر شواهدی بهتر اشاره بفرمایید ممنون می شویم. با توجه به تاکیدات رهبر انقلاب بر روی رسانه این دغدغه را داریم که می‌بایست کار را دقیق تر انجام داد. برخی دوستان این تصور را دارند که به صرف حضور در فضای مجازی داخلی محیط کاملا اسلامی است این ابزار فرهنگی را بصورت بیشتر اقتصادی می‌بینند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم سخنان جناب آقای دکتر یامین‌پور تحت عنوان «امکان‌های کنشگری در فضای مجازی»؛ که در پیام‌رسانِ تلگرام به آدرس  @unity_story صحبت کردند، نکات خوبی در اختیار شما در رابطه با سؤال‌تان می‌گذارد. موفق باشید

23327
متن پرسش
سلام: در ادامه پرسش ۲۳۳۱۰ پس چرا می فرمایند: «لا فرق بینک و بینهم الا انهم عبادک» هیچ فرقی بین ائمه و خدا نیست الا اینکه بود آنها از خداست بنابراین پیامبر و آل او نیز نباید جسم داشته باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که در آن دعا مطرح شد که آن‌ها بنده‌ی تو هستند، پس باید لوازم بندگی را که لازمه‌ی جسم است برای عبادت، داشته باشند. موفق باشید

23326
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: در کتاب «آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود» توصیه کرده اید که تلاش کنیم تا تزکیه و تهدیب نفس کنیم. لطفا بفرمایید برای تزکیه نفس چگونه و از کجا شروع کنیم؟ ممنون از شما استاد عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تزکیه و تهذیب نفس چیزی نیست جز کسب معارف عالیه‌ی الهی که قرآن و روایات بدان متذکر است و رعایت حلال و حرامی که شریعت الهی دستور داده. موفق باشید

23325
متن پرسش
جناب استاد با سلام و آرزوی سلامتی: سوالی از خدمتتان داشتم در مورد روایت حارثه بن مالک که درباره حقیقت ایمان و یقین نقل شده و ایشان را بعنوان کسی که به درجات بالای ایمان و یقین رسیده بصورت جوانی زرد و تکیده و بی رغبت به دنیا تصویر می کند. از سوی دیگر در روایات دیگر نشاط و شادی عمیق را از ویژگیهای مومن واقعی نقل کرده اند برای ما که توفیق زیارت ائمه علیهم السلام را نداشتیم آنها که الگوی تام و تمام هستند را ندیدیم چه تصویری باید از یک انسان مومن داشته باشیم؟ می دانم ایمان درجات دارد ولی آن توصیف از جوانی که به یقین رسیده چهره ای افسرده را ترسیم می کند که آنقدر غرق در عوالم ملکوت است که نمی تواند سازندگی برای این دنیا داشته باشد. جا انداختن این قضیه بخصوص برای نسل جوان مشکل است و شرح اینکه چطور می شود هم به نهایت ایمان رسید و هم در دنیا خوب زندگی کرد و بهانه ای نشود برای برچسب افسردگی زدن به مومنان. امیدوارم منظورم را درست منتقل کرده باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حالت جناب حارثة ابن مالک مربوط به مرحله‌ی خاصی است که برای انسان پیش می‌اید. ولی همان‌طور که متوجه‌اید اسوه‌ی ما ائمه‌ی معصومین «علیهم‌السلام» هستند که هیچ‌وقت از نشاط و تحرک خود به بهانه‌ی سلوک کم نکرده‌اند. موفق باشید

23324
متن پرسش
عرض سلام و احترام: استاد یه سوالی در مورد این موضوع رزق حیوانات دارم چرا به این صورت هست که مثلا روزی یک حیوان درنده مثل شیر، آهوی بی آزار صحراست؟ پس حق حیات اون حیوان چی میشه اگر بچه ناتوان داشته باشه بعد از شکار شدن تکلیف اون بچه چی میشه؟ گرفتن حق حیات در دنیای انسانها هم دیده میشه ولی روال طبیعی و همیشگی نیست اما مثلا همان شیر از ابتدای روز تا شب به دنبال تامین خوراک خودش و بچه هاش هست یعنی همیشه یه حیوان دیگه باید قربانی بشه. آهویی که پناه برده به امام رضا علیه السلام و در امان مانده خب مگر نمی شود بر روی زمین خدا در پناه خدا ماند؟ اگر علت این هست که به هر حال به یک طریقی باید حیوانات هم بمیرند تا به جمعیت متعادلی برسند چرا از این روش شکار و شکارچی؟ خب هیچ حیوانی شیر یا فیل را شکار نمی کند و بالاخره روزی از حیات ساقط میشن. و مورد دیگه اینکه در زمان حکومت حضرت ولیعصر عج الله گویا دیگر اینطور نیست و هیچ حیوانی حیوان دیگری را شکار نمی کند اگر چنین حالتی وجود دارد چرا الان به این شکل نیست؟ منظور این هست که آیا وضعیت فعلی بد است و با ظهور به نحو بهتر و کامل تری تبدیل می شود؟ اگر بد است خب مگه خود خدا اینطور خلق نکرده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم علم ما آن‌قدرها نیست که بتوانیم تا این‌جاها متوجه‌ی راز عالَم بشویم. این را می‌دانیم که نظام عالَم در تدبیر خدای حکیم است و تنها انسان‌ها هستند که باید خودشان با اختیار خود، سرنوشت خود را تعیین کنند. موفق باشید

23323
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اینکه اجداد حضرت رسول دین حنیف داشته اند می توان گفت مسیحیت قرار نبوده دین جهانی باشد؟ از طرف دیگر روایت است که عبدالمطلب وصی دوازدهم حضرت عیسی است این مساله با مسیحی نبودن ایشون ناسازگار نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهانی‌بودنِ دین حضرت موسی و حضرت عیسی «علیهما‌السلام» به این معنا نیست که اگر کسی بر دین حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» بود خارج از دینِ آن دو پیامبر است، مثل همین‌که جهانی‌بودنِ اسلام، به آن است که اسلام بقیه‌ی ادیان را دعوت می‌کند به رجوع به توحید، نه آن‌که دعوت کند به اسلام به معنای دین حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بلکه دعوت می‌کند به اسلام یعنی تسلیم خداوند بودن. «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ»(64/آل‌عمران)؛ بگو اى اهل كتاب بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است، كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزى را همتاى او قرار ندهيم، و بعضى از ما، بعض ديگر را غير از خداى يگانه به خدايى نپذيرد. هر گاه سرباز زنند، بگوييد گواه باشيد كه ما مسلمانيم. 2- در مورد وصیّ‌بودنِ جناب عبدالمطلب، فکر نمی‌کنم سخن قابل اعتمادی باشد. موفق باشید

23322
متن پرسش
سلام: شما در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» فرمودید که جوان باید اساسی ترین انتخاب زندگی خود را زندگی ابدی خود قرار دهد. با توجه به اینکه بنده در همین سنین قرار دارم برایم این سوال پیش آمده که اساسی ترین هدف باید زندگی ابدی باشد یا قرب الهی. مگر امیرالمومنین نفرمودند که کسانی که برای بهشت عبادت می کنند تاجر هستند و کسانی که برای خدا عبادت می کنند آزاده هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه شدیم اصل حیات ما ابدیتِ ما است، عملاً برای آبادکردنِ ابدیت، راهی جز قرب به خدا نمی‌ماند. زیرا قرآن در وصف قیامت می‌فرماید: «والأمر یؤمئذ للّه» آن روز به طوری خاص، امر، امرِ حضرت ربّ العالمین است. موفق باشید

23320
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: استاد شما در پاسخ به سوال 20976 فرمودید: «چاره‌ای نداریم که در کنار نظام آموزشی موجود، تلاش‌هایی بشود تا چشم‌ها به جایی غیر از نظام آموزشی موجود دوخته شود. این همان معنای انتقال از تمدنی به تمدن دیگر است.» و ما با نگاه تمدنی و به صورت جهادی اقدام به ایجاد جریانی کردیم که خارج از نظام آموزش و پرورش فعلی، بتواند نمونه ای در زمینه برگرداندن ولایت به پدر و مادر در امر تربیت فرزندان باشد و البته علاوه بر این سخن شما، تایید مقام معظم رهبری در دیدار از خانواده شهید مدافع حرم در مشهد که فرزندشان را به جای مدرسه به مسجد می بردند و اینکه عبارت گوش به زنگ ها را در مورد ایشان به کار برده بودند و حمایت های افراد صاحب نظری همچون جناب آقای دوستانی که از قطب های بزرگ فرهنگی شهر محسوب می شوند و خودشان سال ها در این سیستم زحمت کشیده اند هم در زمینه اقدام ما بی تاثیر نبود اما پاسخ های جدید شما به پرسش هایی همچون پرسش 23277 موجبات دلسردی ما و دوستان ما را در این جریان سازی فراهم آورده است. امیدواریم پدرانه ما را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم به جهت حساسیتی که نسبت به فضای آموزش و پرورش کشور دارم، در این مورد بسیار فکر کرده‌ام و در جریان وضع بدِ فعلی نظام آموزشی کشور هستم. ولی اولاً: معتقدم ذات آموزش و پرورش استعداد خوبی جهت تربیت نسل آینده‌ی انقلاب دارد و باید بیشترین تلاش را در جهت به فعلیت‌آوردنِ همین نظام آموزشی کرد که خود، بحث مفصلی را می‌طلبد. با آموزش‌های ضمن خدمت در ابتدای انقلاب، که متأسفانه از طریق آقای هاشمی به انحراف کشیده شد و جنبه‌ی مادی پیدا کرد، کارهایی شد که اگر به همان شکل جلو می‌رفت، آموزش و پرورش به‌خوبی احیاء می‌گشت و هنوز هم باید به آن فکر کرد. ثانیاً: باز فکر می‌کنم باید بر روی سخنان مقام معظم رهبری فکر بفرمایید که «کارِ موازی در کنار دستگاه‌های دولتی، کارِ موفقی نیست». و بر همین اساس باید فکر دیگری کرد. ثالثاً: بالاخره ما باید بدانیم افرادی را که آموزش می‌دهیم، آموزشِ آن‌ها در این زمانه ربطی تنگاتنگ با شغل آن‌ها دارد و نباید نسبت به مدرک آن‌ها سهل‌انگاری بشود. موفق باشید  

23318
متن پرسش
سوال از کتاب جوان و انتخاب بزرگ استاد گرامی سلام علیکم: ۱. در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» برای استدلال اینکه بعد از مرگ من انسان نابود نمی شود به این استدلال کردید که وقتی دست و یا عضوی بریده شود چیزی از من انسان کم نمی شود یا در خواب من انسان هست اما در همه مواردی که مثال زدید مغز انسان کار می کند. اگر مغز نباشد با موقعی که مغز و ذهن هست تفاوت دارد اگر کسی بگوید تا مغز هست ذهن هست و من و تصوراتم هستند اما بعد از مرگ، مغز می میرد پس استدلال ناقص است چون دو مورد با هم فرق دارد و نتیجه از مشابهت آنها نمی تواند مثل هم باشد یعنی اگر مغز مرد مانند وقتی نیست که مغز نمرده است. ۲. استدلال کردید که وقتی دست قطع می شود می بینی که دست قطع می شود پس وقتی می میرید می بینید که مردید. باز هم مثلا در مورد خواب ما وقتی می خوابیم نمی بینیم که خوابیم یا وقتی بیهوش می شویم نمی بینیم که بیهوش شدیم پس می شود وقتی می میریم هم نبینیم که مردیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان اساساً در خواب، خود را خارج از بدن می‌یابد و احساس می‌کند. این آگاهی به خود نشان می‌دهد که خارج از بدن نیز ما به خود آگاهی داریم. حال چه آن بدن فعالیت فیزیولوژیکی خود را داشته باشد و چه نداشته باشد. موفق باشید

23317
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. استاد گرانقدرم اول از همه بگویم به واسطه شاگردی معارف شما در طی پنج شش سال احساس حیاتی در خود دارم که قبلا اصلا احساس چنین حیاتی نمی کردم. خدا خیر دنیا و آخرت به شما عنایت کند. مادر سوالم اینست که چرا به حاج احمد کاظمی شهید می گویند؟ ایشون که در جبهه کشته نشدند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بشود این‌طور روی این موضوع فکر کرد که آن سردار بزرگ علاوه بر آن‌که سختْ شیمیایی بود و خود بنده در جلسه‌ای که در خدمت‌شان بودم، می‌دیدم چگونه بعضاً آثار شیمیایی ایشان را به لرز می‌آورد. و از آن مهم‌تر سرداری که تمام وجودش در تمام طول عمر حتی بعد از دفاع مقدس در خدمت حضور حماسیِ انقلاب در عالَم بود و در همین راستا هواپیمای‌شان سقوط کرد، چه نامی جز شهید برای او برازنده است؟!! کسی که از قبل جایِ مرقد شریف خود را در کنار شهید خرازی تعیین کرده بود. سری به مزار شریف او بزنید و ببینید چه غوغایی بر احوالات‌تان جاری می‌شود و این جمله‌ی نایب‌الإمام را در آن‌جا حسّ کنید که فرمودند: «شهیدان عزیز در زمان حیات‌شان با جان خود وارد میدان دفاع شدند و امروز با هویت معنوی خود از کشور و اسلام دفاع می‌کنند، بنابراین دفاع مقدس تمام‌شدنی نیست و یک حقیقتِ در حال پیشرفت است.»  موفق باشید  

23316
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد ارجمند: لطفا بفرمایید چگونه و با چه استدلالی باید مواجه شویم با نوجوانان و جوانانی که عدالت خداوند را زیر سوال می برند با این توجیه که این همه قتل و خونریزی و جنایت در دنیا اتفاق می افتد؟ اگر مسئله اختیار انسان هم مطرح شود برایشان قابل پذیرش نیست جنایات امثال داعشی ها و سعودی ها در قبال زنان و کودکان و ... بی دفاع سوریه و یمن و ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال ابتدا باید انسان متوجه‌ی حکمت حضرت ربّ العالمین شود تا در بستر حکمت خالق هستی، رازِ این نوع مشکلات را جستجو کند و عملاً به توحید و بصیرتش افزوده شود وگرنه اگر نتواند متوجه‌ی حکمت الهی بگردد، همواره در این سرگردانی خواهد ماند. موفق باشید

23315
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت استاد سلام علیکم: ابتدا تشکر می کنم از لطف حضرت عالی از اینکه روزانه وقت برای پاسخ به دوستان می گذارید که به حقیقت ذره پروری می کنید. در سوالی فرمودید که اگر وقت روی تربیت نیروی انقلابی بگذاریم زودتر به نتیجه می رسیم تا اینکه به عقل توسعه یافتگی وقت صرف کنیم. حال می توان به کلی از عقل توسعه اعراض کنیم یا اینکه به آگاهی از آن نیاز داریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال حداقل آن‌هایی که بنا است با عقل انقلاب اسلامی کار را ادامه دهند، باید عقل توسعه‌یافتگی را بشناسند. ولی عموم مردم اگر با عهد عقل انقلاب اسلامی خود را شکل دهند، رهِ صدساله را یک‌شبه طی می‌کنند و یا بگو اساساً از بیراهه به راه قدم خواهند گذاشت. موفق باشید

23314
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد شما در پاسخ به یکی از کاربران در شبهه ای ایشان را به شرح جلسات اول و دوم شرح فصوص در کانال «ندای اندیشه» ارجاع دادید. می خواستم بپرسم استفاده از مباحث فصوص را برای همه قابل دسترسی کردید؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به نحوه‌ی ورودی که اخیراً داشته‌ایم، اگر کسی مباحث «ده نکته» و «برهان صدیقین» را به‌خوبی کار کرده باشد، می‌تواند ورود کند. البته بهتر است افراد بعد از بحث «معاد» و استماع صوت‌های آن، بحث را ادامه دهند. موفق باشید

23313
متن پرسش
سلام علیکم: می بخشید استاد، امکان انقطاع روح از بدن به صورت اختیاری وجود داره؟ اگه چنین امکانی هست حکم رفتنش و دیدن بقیه چیه؟ منظورم روح بره خونه های بقیه بدون حجاب ببینه. (در حال زنده بودن منظور است؟)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در حدّی که نظام الهی اذن به آن روح بدهد، می‌تواند ورود پیدا کند. انسان‌ها در سترِ حضرت معبود هستند. یکی از همین افراد که روحش را سیر داده بود، می‌گفت خواستم به خانه‌ی یکی از علماء وارد شوم، تنها تا در خانه‌ی آن‌ها می‌توانستم باشم و نه بیشتر. موفق باشید

نمایش چاپی