بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22872
متن پرسش
مرتبط و در ادامه سوال ۲۲۸۶۲ جناب استاد با عرض سلام و احترام و تشکر فراوان از پاسخ حضرتعالی؛ ببخشید که من درست متوجه نشدم: آیا در اینکه روح فرزند رحم من را انتخاب کند بنده نقش و اختیاری داشته و دارم (تقصیری از بنده سرزده که این اتفاق نیفتاده)؟ چه باید بکنم آیا دعا نمی تواند تقدیر را عوض کند؟ آنچه من فهمیدم: یعنی می فرمائید تقدیر بنده در بچه دار شدن نیست؟ به نظر حضرتعالی این اقدامات درمانی که عرض شد اصرار بیش از حد به حساب می آید؟ شرمنده ام از سوالات متعدد، پریشانی مرا ببخشید. با وجود آرزومندی، توفیق پیاده روی اربعین ندارم و از محضرتان بسیار ملتمس دعا هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما و شما نمی‌دانیم آیا این رحم برای آن‌که روحی آن را انتخاب کند، هست یا نه؟ عمده آن است که در حدّ معمول به وسیله‌ی دعا و درمان، خود را آماده کنید تا اگر تقدیر بود که روحی مناسب این رحم که بخواهد مادرش شما باشید، آن را انتخاب کرد، هوالمطلوب. و اگر تقدیر چنین نبود، هوالمطلوب. به چه کار می‌آید فرزندی که خودش رحم مادرش را انتخاب نکرده است و ما بخواهیم او را با زور در رحمی جای دهیم! موفق باشید

22405

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: نماز نافله رو به چه نیتی بخونم که دچار عجب و غرور نشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نیّتِ گشوده‌شدنِ راهِ حقیقت به سوی خداوند. موفق باشید

21270

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: بنده دانشجو هستم، چنانچه بخواهم در مباحث دینی و معرفتی که عمدتا جنبه ی تمدن سازی دارد مثل سبک زندگی ورود پیدا کنم و در این مقولات مختلف به تحقیق و تدبر در قرآن و روایات بپردازم، که ان شاءالله آن را به مردم ارائه بدم، اما آثار و دروس حوزوی را اصلا مطالعه نکردم! با این حال موافقید که آن را به مردم ارائه بدم یا تنها برای تعالی معنوی خود ورود پیدا کنم؟ آیا برای ارائه معارف الهی در اجتماع بایستی فرد سطوح حوزه راپشت سرگذاشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان حدّی که مطالب حقی در اختیارتان هست، می‌توانید با اهلش در میان بگذارید. ولی خوب است دروس حوزوی را در حدّ ادبیات عرب شروع کنید تا بتوانید با قرآن و روایات ارتباط برقرار نمایید. موفق باشید

21179
متن پرسش
با سلام: می دانیم که برای شناخت با خود، می بایست در دو حوزه تفکر و اراده عمل برداشت. در حوزه اراده که مشخص است، پیروی از دستورات دین و ریاضت های شرعی. اما در حوزه تفکر باید چه کرد؟ بنده آثار حضرتعالی در خصوص معرفت نفس را کم و بیش مطالعه کرده ام، اما دقیقاً نفهمیدم که برای خودشناسی دقیقاً باید در خصوص چه نکاتی و موضوعاتی تفکر نمود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بسیار حساسی است که «تفکر» چیست. همین اندازه می‌توان عرض کرد اگر به موضوعات حقیقی نظر کنیم آن حالتی که نامش تفکر است به سراغ ما می‌اید، وگرنه با مشغول اعتباریات‌شدن، گرفتارِ بی‌فکری خواهیم شد. هایدگر در کتاب «چه باشد آن‌‌چه خوانندش تفکر» می‌گوید: «موضوع تفکر هرگز چیزی نیست جز آن‌چه شگفت و برآشوبنده است. هرچه خود را از پیش‌داوری آزادتر نگه داریم این موضوع نیز شگفت‌انگیزتر و برآشوبنده‌تر می‌گردد. دستیافت به این مقصد نیازمند آن است که برای شنودن آمادگی طلبیم. این طلب به ما رخصت می‌دهد تا حصارهای باورِ مأنوس و عادی را پس پشت نهیم و به ساحت بازتر و آزادتری درآییم.» موفق باشید

20126

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام: من واقعا در باسخ به اين سوال مضطر شده ام و از هر كسي مي برسم قانع نمي شوم، لطفا به من كمك كنيد. من بزشك هستم، ما بيماراني داريم كه ماهها زير دستكاه ونتيلاتور بدون آنكه تنفس خودبخود داشته باشند زنده نگه داشته مي شوند و در واقع نهايتا تصميم تيم بزشكي بر عدم انجام اقدامات درماني منجر به فوت آنان مي شود و شايد اگر اين تصميم گرفته نشود آنان سالها با دستكاه ونتيلاتور زنده بمانند. بيماراني داريم كه دچار ايست قلبي تنفسي مي شوند و بزشكان با ماساژ قلبي و تنفس مصنوعي آنان را به زندگي بر مي گردانند. اميد به زندگي هر سال بالا تر مي رود و آمار مرگ و مير كمتر مي شود و در كشورهاي توسعه يافته آمار مرگ كمتر از كشورهاي در حال توسعه است. اين تجربيات حسي، نشان مي دهد كه بر اساس قانون عليت مي شود بر علت مرگ غالب شد. شكي نيست كه ايجاد كننده اين قانون و برقراركننده اين ارتباطات خداوند است، شكي نيست كه آنكه انسان را داراي جنين قدرت فكري و علمي كرده است خداوند است، اما سؤال من اينجاست كه ايا خداوند انسان را خلق كرده و به او توانايي غلبه بر مرگ داده تا بتواند به عمر جاويدان در دنيا برسد؟ آيا مرگ روزي مغلوب انسان مي شود و انسانها ديكر نمي ميرند؟ من واقعا گرفتارشده ام، اگر مرگ را مي شود مغلوب كرد بس قيامت و معاد جيست و جه طور مي شود اثباتش كرد، آنجه به جشم مي بينم غلبه بر مرگ است و آنچه سعي مي كنم در ذهن اثباتش كنم حتمي بودن مرگ است و اين واقعا غير ممكن است. لطفا من را راهنمايي بفرماييد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع مرگ با انصراف نفس از بدن واقع می‌شود، وقتی که نفس دیگر به بدن احتیاج نداشت و ربطی به این حرف‌ها ندارد. پیشنهاد می‌شود کتاب «ده نکته در معرفت نفس» که بر روی سایت هست مطالعه فرمایید. موفق باشید

20079
متن پرسش
سلام خدمت استاد: دو سوال داشتم: ۱. گفتید پیغمبر هم زمان قیامت را نمی داند زیرا تا زمانی که همه قوه های عالم ماده به فعل تبدیل نشده هنوز ماده است و بعد که تماما به فعل تبدیل شد ناگهان عالم دگرگون می شود و زمان هم از بین می رود. خب قبول. ولی باز هم نسبت به همین عالم تا زمانی که هنوز پابرجاست زمان وجود دارد و مثلا ۱۰ سال دیگه ناگهان عالم قوه هایش به فعل تبدیل می شود و زمان از بین می رود. پس می شود برای تمام شدن عالم ماده زمان مشخص کرد. لطفا توضیح بفرمایید. ۲. زمانی که عالم قوه هایش به فعل تبدیل شود آیا همان لحظه انسانی بر روی کره زمین هست؟ و اگر هست همراه با کل عالم دگرگون می شود و برزخش شروع می شود؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی قوه‌ها تبدیل به فعل شد و حرکتی در میان نبود، زمان دیگر معنا ندارد 2- زمین به این معنا دیگر تغییر می‌کند به همان صورتی که خداوند می‌فرماید: «یوم تبدّل الارض غیر الارض» زمین در آن روز به زمینی غیر از این زمین تبدیل می‌شود. موفق باشید

20000
متن پرسش
سلام استاد: طلبه ای هستم که با برخی رفقای دانشجو و دبیرستانی، مدت 10 ماه است، که مباحث معرفت نفس را از طریق کتب «جوان و انتخاب بزرگ»، «ده نکته از معرفت نفس» و شرح صوتی آن ، «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین»، را مباحثه کردیم. اکنون قصد داریم مباحث خود را با محوریت کتاب از برهان تا عرفان ادامه دهیم. خود کتاب، با بیان برهان صدیقین آغاز شده، اما شرح صوتی شما، از حرکت جوهری، بحث را شروع می کند. لذا، حیران شده ایم که ابتدا مبحث برهان صدیقین را، آغاز کنیم، یا حرکت جوهری را؟! خوشحال می شویم اگر با راهنمایی ها و رهنمودهایتان، ما را کمک کنید. تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً باید «برهان صدیقین» را قبل از «حرکت جوهری» مطالعه فرمایید. موفق باشید

18870

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: طلبه هستم و اينكه بعضي ها روزي 12 ساعت مطالعه مي کنند ولي من اين كار را نمي توانم انجام بدهم چه کار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت چون ما علم لدنی نداریم و در کسوت طلبگی باید اطلاعات خوبی داشته باشیم؛ وظیفه داریم تا آن‌جا که ممکن است از فرصت‌ها جهت مطالعه استفاده‌ی کامل بنماییم. موفق باشید

18265
متن پرسش
سلام استاد: در قرآن یک بحثی هست درباره السابقون و اینکه سبقت بگیرید، این سبقت گرفتن از خود نازل و رسیدن به خود عالی است یا سبقت از مومنان؟ در صورت دوم یک نوع قیاس به وجود نمیاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «سابقون» یعنی کسانی که در مقابل کارهای خوب در انجام بالاترین آن‌ها سبقت می‌گیرند. موفق باشید

18056

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در آیات سوره هود این دو آیه که خداوند می فرمایند: بهشتیان همه در بهشتند تا بودن آسمان و زمین و جهنمیان همه در جهنم هستند تا بودن آسمان و زمین مگر آنکه خدا خواهد، این استثنا آوردن در این آیات دقیقا به چه معناست؟ بهشتیان همه در بهشتند تا همیشه مگر آنکه خدا خواهد؟ به چه معناست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند این تعابیر با زبان محاوره‌ای گفته شده است تا ابدیت را برساند و استثناء در این‌جا به این معنا است که معلوم نیست همه‌ی جهنمیان تا ابد در جهنم بمانند و با فشارهای آن پاک نگردند. موفق باشید

17764

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر از اهتمام شما به پرسش 17742 استاد از فرمایش شما این مطلب را فهمیدم به طور کلی موجود بوده اما شخصیش بعد از تعادل بدن است. درسته؟ اما تو یکی از کتابای کلام اسلامی خوندم که روح یا همان نفس قبل از بدن نبوده و دلیلش و اینطور توضیح داده که اگر بوده این به صورت یک روح واحد بوده بعد در بدن انسان ها کثیر شده یا که در بدن انسان هنوز واحده و توضیح میده که اگه بعد از حدوث نفس کثیر بشه این لازم میاد که بگیم روح قابلیت انقسام پذیری دارد و این خاصیت ماده است نه نفس مجرد. این مطلب با آنچه شما فرمودید در تناقض است یا منظورش چیز دیگری است. خیلی عذر می خوام که بازم مزاحم شدم. خدا خیرتون بده. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال جسمانیه الحدوث بودن نفس به معنای تقسیم پذیر بودن آن نیست بلکه به معنای تجلی آن روح کلی است مطابق ظرفیت بدنی که آن روح به آن تعلّق می‌گیرد و از این زمان است که هر کس، خودش است و احساس یک شخص در خود می‌کند. در این مورد خوب است که مباحث حرکت جوهری دنبال شود. موفق باشید

16914

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده اخیرا متوجه شدم روحیه حسد در وجودم در حال قوت گرفتن است در حالی که قبلا در وجودم نبود یا لااقل خیلی کم رنگ بود. سوالم این است که اولا علت این قوت گرفتن را چه می دانید و در ثانی چه کنیم این خصیصه رنگ ببازد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انسان در سیر خود، آرام‌آرام با ضعف‌هایی که در باطن داشته روبه‌رو می‌شود و باید سعی کند از آن ضعف‌ها عبور نماید. عرایضی در جواب سؤال‌های شماره‌ی 3091 و 8284 شده است. خوب است که به آن‌ سؤال‌ها رجوع فرمایید. موفق باشید

16524

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: آیا «یوم الجمع» با «یوم الحشر» فرق می کند چه فرقی با هم دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید دو تعبیر از یک سنت الهی باشد. آن‌چه هست بعد از حشر، یوم‌الحساب به میان می‌آید که بحث آن در شرح کتاب «معاد» شده است. موفق باشید

16199

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اگر کلام ملاصدرا در مورد رجوع به وجود در 400 سال پیش فهمیده می شد الان وضعیت ما چگونه بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در آن تاریخ، در فضای حضور تمدنیِ صفویه بودیم و در آن فضا عزم خوبی شکل گرفته بود، مثل صدر اسلام. ولی متأسفانه با افول دولت صفویه و ظهور دولت‌های منحوس قاجار و پهلوی، آن روحیه نیز افول کرد. تا این‌که با ظهور تمدنیِ انقلاب اسلامی، باز آن حالت به شکل زنده‌تری ظهور خواهد کرد. موفق باشید 

12864
متن پرسش
سلام: بنده مدتی است مدام ذهنم در گیر مسائل مختلفی است و افسوس گذشته رو ميخورم که مثلا چرا زودتر فلان کار رو انجام ندادم چرا ورودم به دانشگاه با تاخیر بوده و چرا هایی به همین شکل راه رهایی چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از وعده‌ی الهی که می‌فرماید: اگر در مسیر حق و حقیقت قرار بگیرید ضعف‌های گذشته‌ی شما را جبران می‌کند؛ غافل نباشید. پس به جای افسوس گذشته را خوردن، در همان «حال» و «وقتی» که قرار دارید بهترین جدّیت را دنبال کنید، گذشته جبران می‌شود. موفق باشید

10388

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در برخی از مجالس عزاداری دیده می شود که هنگام سینه زنی، در کنار ذکر برخی از مصائب امام حسین (ع)، درباره مقام معظم رهبری نیز اشعاری خوانده شده و برای آن اشعار نیز سینه زنی می شود. نظر شما در این مورد چیست و آیا می شود درباره افراد دیگر نیز شعر خواند و سینه زنی کرد یا خیر؟؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آن اشعار دیده شود که آیا باز رجوع‌اش به مقام منیع عاشورا است و مظاهر آن را نشان می‌دهد یا نه؟ کاری که ما در نسبت بین شهدای انقلاب اسلامی و شهدای کربلا می‌کنیم خوب است همان‌طور اگر نسبت بین شهداء با امام حسین«علیه‌السلام» را امروز در نسبت بین یاران انقلاب با مقام معظم رهبری بدانیم خوب است. موفق باشید
9570
متن پرسش
به نام خدای بزرگ با سلام خدمت استاد عزیز: آیا وقتی خسته هستیم و دراز کشیده ایم قرآن گوش کنیم بی حرمتی به قرآن است یا قبل از خواب قرآن گوش کنیم تا خوابمان ببرد؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این‌طور نیست، زیرا دلِ شما که دراز نکشیده. (در ضمن به عرض جنابعالی و سایر کاربران عزیزی که آدرس الکترونیک و یا ایمیل خود را ثبت نمی‌کنند می‌رسانیم که این سایت از آن‌جایی که بنا دارد سؤالاتی را در معرض دید کاربران قرار دهد که بیشتر در رابطه با معارف اسلامی و سلوک اخلاقی و یا مربوط به مبانی انقلاب اسلامی است، چنانچه ایمیل خود را ثبت نفرمایید از جواب‌دادن معذوریم) موفق باشید
4063
متن پرسش
باعرض سلام گاهی اوقات در دلم با توجه به مبادی و مبانی معرفتی که از شما استاد بزرگوارم دریافت کردم توحیدی را احساس میکنم و توکل و آرامش خوبی را به من میدهد اما با خودم میگویم اینگونه نیست چون وقتی از فقهاو علما سوال می پرسم آنها اسباب را خیلی پررنگ تر می کنند و آن توکل و آرامش را از من صلب می کنند ، آیا به قلبم گوش دهم یا .... بنده منکر نقش اسباب نیستم اما اگر خدا نخواهد اسباب هم نقش ثابتی ندارند ... با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیره‌ی اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» آن نبوده که از اسباب و وسایل استفاده نکنند، نگاه آن‌ها به ماوراء این وسایل بوده همان‌طور که ما در دفاع مقدس در حدّ توان خود از وسایل نظامی استفاده کردیم ولی نگاه حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به لطف خدا بود و همان موجب پیروزی ما شد وگرنه اگر به وسایل نظامی خود چشم می‌دوختیم در مقایسه با وسایل نظامی دشمن، خود را می‌باختیم و عملاً شکست می‌خوردیم. در حدّ امکان از وسایل استفاده‌کردن سیره‌ی عقلا و مؤمنین است ولی امید را به وسایل دوختن سیره‌ی مشرکین است. موفق باشید
927

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام ابتداءً از این که سؤال‌هام زیاد هستند و وقتتون را می‌گیرم معذرت می‌خوام. 1ـ وقتی خداوند می فرماید «یا ایهاالناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون» معنی تقوا چیه که با بندگی کردن تازه شاید بهش رسید و چی میشه که آدمها بندگی میکنن ولی به تقوا نمیرسن؟ 2ـ معنای زهد چیست؟ 3ـ باتوجه به آیه 21سوره مبارکه‌ی حجر منظور از اینکه «خزینه وجود شما هم نزد خداست و نازل نشده مگر به اندازه محدود و معلوم» چیه؟ 4ـ معنی این جمله که در کتاب آشتی با خدا اومده و فرموده‌اید: «همه‌ی موجودات از آن جهت که هستند از جنبه هستیشان وجه الله هستند» چیست؟ 5ـ طلب یاری از طرف امام حسین (علیه‌السلام) به چه معنی است؟ و اساسا «هل من ناصر ینصرنی» یعنی چی لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: 1- بندگی خدا اگر درست و مستمر انجام گیرد انسان می‌تواند بر امیال خود غلبه کند و حتی خیالات خود را جهت دهد و این یعنی تقوا 2- زهد روحانیتی است که انسان متوجه می‌شود نباید برای دنیا اصالت قائل شود و داشتن آن را هدف بگیرد و لذا از آن فاصله می‌گیرد 3- این آیه در تفسیر سوره‌ی حجر طی دو جلسه خدمت عزیزان بحث شد آیه‌ی بسیار مهمی است به ان مباحث رجوع فرمایید. 4- این نکته را در ادامه‌ی سیر مطالعاتی در بحث برهان صدیقین در کتاب « از برهان تا عرفان» بهتر متوجه می‌شوید 5- حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» جبهه‌ای را تشکیل دادند که تا قیام قیامت آن جبهه گشوده است و لذا حضرت به همه‌ی تاریخ خطاب کردند که در جبهه‌ی امام حسین«علیه‌السلام» بمانند همان‌طور که شهدای انقلاب اسلامی به دعوت حضرت جواب مثبت دادند. موفق باشید
28283
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بدون مقدمه برم سر اصل مطلب: بله استاد عزیز حرف شما کاملا درسته و ما باید به نوعی از احمدی نژاد عبور کنیم ، چون به فرموده شما احمدی نژاد دیگر اون احمدی نژادی نیست که بتواند با متذکر شدن افق های انقلاب بستری برای تعالی انسان ها به وجود بیاره و آرزو و امیدواری حضرت آقا مبنی بر به صحنه آوردن دولت اسلامی را برآورده کنه و ظاهراً احمدی نژاد به قول جنابعالی تاریخ خود را گم کرده است و دیگر نسبت عالیه با مبانی ، اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی را ندارد. اما استاد عزیز این حق را به ما بدید که ما برای عبور از احمدی نژاد گرفتار نقض غرض نشویم! چون ظاهراً برادران نابرادر قصد دارند برای انتخابات هزار و چهارصد کسانی را به عنوان کاندید انقلابی عَلَم کنند که از همون اول نه تنها احمدی نژاد اول که هیچ حتی احمدی نژاد دوم هم نیستند بلکه اساسا نسبت دقیقی با مبانی و اهداف انقلاب اسلامی ندارند! پس نخواهید از احمدی نژاد عبور کنیم و به امثال ولایتی ها و فتاح ها روی بیاریم! مگر اینکه برادران بخواهند در حق ما برادری کنند و امثال جلیلی ها را عَلَم کنند. حق را به ما می‌دهید استاد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فدای شما باشم با این‌همه هوشیاری و دلسوزی و تعهد. تصور بنده آن است که قاصدک خبرهایی می‌آورد از پشت کوه‌های بلند بنا بر آن است تا شخصی به ظهور آید که تمامیتِ بیشتری نسبت به قبلی‌ها دارد. باید منتظر ماند. موفق باشید

25132
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام: خدا قوت. کتاب ده نکته از معرفت نفس و فایل های صوتی مربوطه را به تازگی تموم کردم. سوالاتی برام پیش اومده که مختصرا از محضرتون می پرسم: ۱. به عقیده شما، مجردات (از جمله فرشتگان) همه جا حضور دارند و فرای مکان و زمان هستند. از طرفی در برخی روایات اومده که فرشتگاه در مجالس امام حسین حضور دارند و آنها هم عزادار هستند. یا اینکه گفته میشه فرشتگاه در مجالس لهو و لعب حضور ندارند. خب جمله دوم با این واقعیت که مجردات همه جا حضور دارند و منحصر و محدود به مکان و زمان نیستند، تناقض داره. اگه فرشته مجرده، پس همه جا حضور داره، چه مجلس گناه چه مجلس غیرگناه. چطور این تناقض قابل رفعه؟ ۲. در احوالات علامه طباطبایی اومده که روزی همسرشون، ایشون را در اتاق مشغول خواندن نماز می بینه، همون موقع از اتاق میاد بیرون و میره توی حیاط، می بینه علامه مشغول قدم زدن در حیاط هستش. با توجه به نکات ده گانه کتاب معرفت نفس، این اتفاق چطور قابل هضمه؟ منِ انسان میتونه در یک لحظه، در هزاران مکان، بلکه تمام عالم ماده حضور داشته باشه، چرا که مجرد از مکان و زمانه، ولی مگه میشه تن انسان در یک زمان، در دو مکان متفاوت باشه؟ پیشاپیش متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حضور فرشتگان به معنای وجود مکانی آن‌ها غیر از توجه خاصی است که به جایی و یا به شخصی دارند. ۲. انسان‌های بزرگ می‌توانند برای خود بدن‌های متعدد خلق کنند. البته بنده نمی‌دانم چنین توانایی در مورد علامه طباطبایی واقعیت دارد یا نه! ولی در مورد امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» داریم که در یک زمان در ۴۰ مکان حاضر بودند. موفق باشید

23619
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. ۱. ببخشید استاد چه شده است و بر چه اساسی کسی انتخاب می کند که در نوزادی بمیرد و یا دیوانه به دنیا بیاید و امکان اوج تکامل و مرتبه را نداشته باشد؟ (آیا همینطور است؟) و کسی عاقل و در شرایطی که بتواند به بهترین بهشت ها برسد؟ ۲. آیا بعد از مرگ به گونه ای است که همه با نور قرآن روبرو می شوند و هر کس به اندازه‌ی غیر قرآنی عمل کردنش عذاب می‌کشد و آیا برای همه به یک نوع با قرآن روبرو می شوند؟ یا مثلاً صدام که اینجا غرق در جنایت بوده به همین نحو در همان نفهمی تا ابد ادامه می‌دهد و اصلا قرآنی نمی فهمد؟ و اگر خب اینگونه باشد خب او از این بدی ها لذت می برد و همین برای او بهشتی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌آید که مباحث مربوط به «عین ثابته» که عرفا مطرح می‌کنند در این‌جا به بحث کمک کند. هرچه هست نمی‌توان انتخاب‌های قبل از تولد را نادیده گرفت و از آن طرف، شرایطِ امتحان در دنیا را هم باید در نظر داشت. ۲. در قیامت هرکس با فطرت خود روبه‌رو می‌شود و می‌یابد چه اندازه و قدری دارد. امامِ هرکس، تعیّن و تجسمِ فطرت اوست و لذا در دنیا و آخرت، هرکس در نسبت‌اش با امام معصوم، جایگاهِ قرب و بُعدش معلوم می‌گردد. قرآن هم صورتِ تئوریک فطرت انسانی است. موفق باشید

22880
متن پرسش
با عرض سلام و تقدیم احترام: آنگونه که شهید مطهری قائل است، هدف وسیله را توجیه نمی کند. پس چرا زمانیکه به حضرت ابراهیم گفته می شود برای مراسم جشن به خارج شهر بیاید می گوید (فقال إنی سقیم) مسلم است که حضرت در اینجا واقعا بیمار نبوده و به قول برخی خواسته توریه نموده یا اینکه دروغ مصلحتی گفته باشد. در هر دو صورت آیا بالاخره هدف وسیله را توجیه می کند یا خیر؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بپذیرم که منظور حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» این بوده که «من نسبت به پذیرش پیشنهاد شما و رعایت بت‌پرستی بیمار و ناتوان هستم»، دیگر موضوع تغییر می‌کند. در این مورد خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمت «عصمت انبیاء» رجوع فرمایید. موفق باشید

22658

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ۱. با توجه به بحث های شما درباره شفاعت، اگه یه نفر بگه من میخام همش خلاف کنم و آزاد و لاقید باشم و شراب بخورم ولی در آخر توبه کنم، اونوقت ما بهش میگیم خوب تو که نمیدونی آخر عمرت کی هست؟ ممکن توفیق توبه پیدا نکنی و یکدفعه بمیری بدون اینکه توبه کرده باشی، باز طرف میگه این چه جورعدالتیه از طرف خدا، چرا علی گندابی و رسول ترک یا حر توفیق توبه پیدا کردن ولی من توفیق توبه پیدا نکنم؟ خوب من هم در عین عشق و علاقه به اهل بیت، همه جور خلافی انجام میدم ولی در دهه محرم دست می کشم، چرا بعضی خلافکارایی که محبت دارن نسبت به اهل بیت توفیق توبه پیدا نمیکنن ولی برخی مثل همین سه نفری که نام بردیم توفیق توبه پیدا میکنن؟ آیا برای پاسخ چنین سوالی دلیل عقلانی نیز وجود دارد؟ خلاصه سوال اینکه: با توجه به اینکه همه چی دست خداست چه عاملی باعث میشه یک نفر توفیق توبه داشته باشه یک نفر نداشته باشه؟ ۲. لطفا کتابی معرفی کنید که زندگی نامه حر رو بیان کرده باشد. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال زمینه‌ی توبه در آن‌هایی که توفیق توبه دارند از اول هست و آن‌چنان مثل شمر غرق گناه نشده‌اند که توفیق توبه نیابند 2- مرحوم آیت اللّه کمره‌ای در کتاب ارزشمند «عنصر شجاعت» ابعاد ارزشمندی از شخصیت حرّ را مطرح می‌کنند. موفق باشید

22251

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: مدتی است که در حرف زدن احساس می کنم بیش از حد احتیاط می کنم. دلیلش هم این است که می ترسم مطلبی که من به آن اعتقاد دارم، مخالف حقیقت باشد حتی معارف اسلام را چون همیشه احتمال می دهم که شاید معلم من برداشتش درست نبوده است. مثلا من کتاب «جایگاه رزق انسان در هستی» را خوانده ام و واقعا به آن اعتقاد دارم و باعث شد از دانشگاه به سمت حوزه بروم (با این استدلال که رزق دست خداست و وظیفه ی من الآن در این وانفساه شناخت خداوند است چون مخارجم را خانواده می دهند و هیچ حجتی نزد خداوند ندارم که چرا دنبال دین نرفتم.) ولی وقتی کسی می پرسد که چرا این کار را کردی، استدلالم را برای او بیان نمی کنم چون می ترسم مطالبی که شما فرمودید یا برداشتی که من داشتم اشتباه باشد و او از مسیر درست منحرف شود. ممنون می شوم مرا راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم: آن‌چه ما می‌توانیم با اطمینان بگوییم آن چیزی است که مستند به سخن خدا و ائمه باشد و از ما همین انتظار را دارند که در حدّ‌ فهم خود از آن متون مقدس و با استناد به آن سخنان سخن خود را بگوییم لذا نه می‌توان سکوت کرد و نه باید در حد توهمات خود با مردم سخن بگوییم. موفق باشید

نمایش چاپی