بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22661
متن پرسش
با سلام: چندیست که فقط با اندیشه های ابن عربی و سایر عرفا قادر به تفکرم و حتی تفکر ملاصدرا را نیز چون آمیخته به فلسفه است قادر بدنبال کردنش نیستم. کتاب مصباح الهدایه امام را با شرح شما خواستم مطالعه کنم لکن دیدم شما کتابهایی چون معرفت نفس و صدیقین را پیش نیاز دانستید رجوع کردم برهان صدیقین تا آنجایی که در اواخرش به عرفان می رسید، برایم گویی سنگلاخی بود تصورش هم اکنون برایم آزار دهنده است. اما اواخرش بهشتی بود لایوصف ولایدرک حال استاد بفرمایید چه کنم سیری که مشخص می کنید فقط عرفانی باشد اصلا با تفکر فلسفی ولو از نوع صدرا میانه ای ندارم از طرفی می ترسم فهم ابن عربی محتاج فلسفه مشا و صدراو ... باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در تعالی ابعاد عقلی و قلبی خود، انسان می‌شود و خودِ جناب ابن‌عربی نیز در بسیاری موارد عقل ما را مخاطب قرار می‌دهد و به راحتی مشخص است که مکتب عقلی ابن‌سینا را می‌شناسد و می‌فهمد. آری! هنر ما این است که بین اشاراتِ عقلی و قلبی، خلط نکنیم، نه این‌که یکی را به حاشیه برانیم. موفق باشید

22660
متن پرسش
با سلام: استاد با توجه به جواب 22643 مشخص نشد خداوند می تواند عضو قطع شده معلولین را ایجاد کند اگر آری چرا حتی در جانبازان که عموما دارای ایمان بالایی هستند یک شاهد دعا برای ایجاد دوباره عضو قطع شده توسط حق نیستیم و دو بفرض که معدودی دعا بکنند شاهد شفا نیستیم تمام مواردی که ادعای شفا می شود ظاهرا مربوط به مواردی چون سرطان و ... است که اولا برای ما مشهود نیست که طرف این مشکل را دارد و بفرض هم مطمئن شویم که آن مشکل را دارد از موارد مجهوله علمی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا از نظر عقلی جز این است که حضرت حق در بستر سنت‌های خود عمل می‌کند. حال یا سنتی را جاری می‌فرماید که منوط به اسباب و وسایل است و یا سنتی را جاری می‌کند که ماوراء اسباب و وسایل است و ما این را در امور فردی خود نیز می‌توانیم تجربه کنیم. موفق باشید

22659
متن پرسش
با سلام: تو رو خدا اگه امکانش باشه زود جوابشو بفرسیت ممنون: آیا امکان دارد عقل که بصورت یقینی می گوید اصل علیت در مورد الکترون ها و جهان زیر اتمی برقرار است ولی واقعیت و حقیقت این باشد که اصل علیت در مورد الکترون ها و جهان میکروسکوپی برقرار نیست آخه بعضی از دانشمندان فیزیک می گویند ممکنه اصل علیت در مورد الکترون ها و جهان زیر اتمی و ردنقض بشه آیا این امکان وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفی اصلِ علیّت به‌جز برای خداوند که عین وجود و عین علت است، برای موجود دیگر معنا نمی‌دهد. می‌ماند که جهان الکترون‌ها و جهان میکروسکوپی آن‌چنان مشهود نیست که بتوانیم علت‌ عکس‌العمل‌های آن موجودات را به راحتی بیابیم. موفق باشید

22658
متن پرسش
سلام: ۱. با توجه به بحث های شما درباره شفاعت، اگه یه نفر بگه من میخام همش خلاف کنم و آزاد و لاقید باشم و شراب بخورم ولی در آخر توبه کنم، اونوقت ما بهش میگیم خوب تو که نمیدونی آخر عمرت کی هست؟ ممکن توفیق توبه پیدا نکنی و یکدفعه بمیری بدون اینکه توبه کرده باشی، باز طرف میگه این چه جورعدالتیه از طرف خدا، چرا علی گندابی و رسول ترک یا حر توفیق توبه پیدا کردن ولی من توفیق توبه پیدا نکنم؟ خوب من هم در عین عشق و علاقه به اهل بیت، همه جور خلافی انجام میدم ولی در دهه محرم دست می کشم، چرا بعضی خلافکارایی که محبت دارن نسبت به اهل بیت توفیق توبه پیدا نمیکنن ولی برخی مثل همین سه نفری که نام بردیم توفیق توبه پیدا میکنن؟ آیا برای پاسخ چنین سوالی دلیل عقلانی نیز وجود دارد؟ خلاصه سوال اینکه: با توجه به اینکه همه چی دست خداست چه عاملی باعث میشه یک نفر توفیق توبه داشته باشه یک نفر نداشته باشه؟ ۲. لطفا کتابی معرفی کنید که زندگی نامه حر رو بیان کرده باشد. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال زمینه‌ی توبه در آن‌هایی که توفیق توبه دارند از اول هست و آن‌چنان مثل شمر غرق گناه نشده‌اند که توفیق توبه نیابند 2- مرحوم آیت اللّه کمره‌ای در کتاب ارزشمند «عنصر شجاعت» ابعاد ارزشمندی از شخصیت حرّ را مطرح می‌کنند. موفق باشید

22652
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد گفته می شود شیطان نمی تواند به شکل معصوم در خواب بیاید، آیا این قضیه درباره عالمان و عارفان واقعی همچون علامه طباطبایی رحمه الله علیه هم صدق می کند؟ در خواب دیدم که حضرت علامه کنار دریایی ایستاده بودند و مرا با اسم و فامیل صدا زدند گفتند تفسیر المیزان بخوان چیزی که مورد رضایت امام زمان عج الله است خیر دنیا آخرت را دارد. حال می خواهم بدانم آیا این خواب رحمانی است یا خدای نکرده شیطان در صدد عجب یا چیز دیگری است؟ با تشکر و التماس دعا. متاسفانه ایمیلم خراب است لطفا جواب را در سایت بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صدق رؤیا در إزاء محتوایی است که در آن رؤیا هست. اگر رؤیا شیطانی باشد بیشتر، إلقاءِ کبر در میان است. ولی اگر إلقاء بندگی باشد إن‌شاءاللّه آن رؤیا صادق است. موفق باشید

22648
متن پرسش
در جایی شنیدیم که پیشنهاد مذاکره با آمریکا در بحث هسته ای نخستین بار از طرف آقای علی اکبر صالحی مطرح شد و ربطی به دیگران نداشت که مخالف با صحبت های شما و ارتباط آن با هاشمی رفسنجانی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع مذاکره با آمریکا خیلی قبل‌تر مطرح شد حتی آقای مهاجرانی در ستونی از روزنامه‌ی اطلاعات بحث را به صورت جدی مطرح کرد و مقام معظم رهبری هم به صورت جدّی وارد بحث شدند مبنی بر این‌که ما در این مذاکره چه‌چیزی می‌دهیم و چه‌چیزی می‌گیریم. آری! بحث مذاکره در موضوع هسته‌ای با آمریکا را آقای صالحی مطرح کردند ولی در گردونه‌ی کمیسیون امنیت ملی. و این غیر از آن چیزی بود که دولت آقای روحانی از رهبری تقاضا کرد که می‌خواست وزارت امور خارجه کار را به عهده بگیرد و رهبر معظم انقلاب این قسمت از توافق را به عنوان یک کار اشتباه مطرح کردند. موفق باشید

22646
متن پرسش
طبق فرمایشات جنابعالی تمام کسانی که دین دارند و سیر در این دنیا داشته اند روی پل صراط می روند و ادامه سیر دنیوی خود را با شرایطی که فرمودید ادامه می دهند. حال سوال بنده این است کسانی که در این دنیا به هیچ دین و آیینی اعتقاد ندارند و کسانی که دین هایی دارند که در اسلام ذکر نشده است و آدمهای خوبی هستند یا بد هستند ولی اعتقادات سیر دنیوی و در امتداد آن به صراط اعتقاد ندارند چه عواقبی دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر به سوی خداوند در قیامت در إزاء توجهی است که انسان در زندگیِ دنیایی خود به سوی حضرت حق داشته است، حال اگر کسی در دنیا افقی ماوراء زندگیِ دنیایی برای خود شکل نداده باشد بعد از مرگ در همان بی‌خدایی و بدون اُنس با خدا می‌ماند که صورتِ آن آتش است. موفق باشید 

22645
متن پرسش
با سلام: نظر شما در مورد رشته گرافیک چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صاحب‌نظر نیستم. ولی همین اندازه می‌دانم که امروزه می‌توانیم از طریق این هنر، حرف‌های مهمی را به مخاطب منتقل کنیم. مهم، دغدغه‌های هنرمند است. موفق باشید

22643
متن پرسش
با سلام: با توجه به سوال 22000 چگونه است که برای ساخته شدن اعضای بدن نیاز به سیر طبیعی است لکن حضرت حق می تواند شتری را در دل کوه بدون سیر طبیعی در قضیه حضرت صالح ایجاد کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تحقق معلول بر اساس حضور علت است، حال یا آن علت، طبیعی است و یا علتی است فوق طبیعی. مثل این‌که بدن انسان یا از طریق متابولیسمِ داخلی و یا آتشِ بیرونی گرم می‌شود یا از طریق غضب. بنابراین همیشه حضور معلول تنها از طریق علت طبیعی محقق نمی‌شود لذا در آخر آن سوال عرض شد «با این‌همه نباید از نقش معنویت و تقوا در تحقق امور غافل بود». موفق باشید

22642
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: لطف خدا شامل حال من شد و بنده از سال ۹۵ توفیق ورود به مباحث معرفت نفس رو پیدا کردم و چندتایی از کتابهای شما رو گذراندم و خداییش تحول جدی در زندگی من ایجاد شده و امیدوارم با دعای شما استاد عزیز در این مسیر بمانم و توفیق فهم مباحث رو پیدا کنم و در این مسیر موفق باشم. استاد عزیز هر چند خودم می دانم، بازم کم کاری می کنم و بیشتر از آنچه باید وقت بگذارم، نمی گذارم و سهل انگاری می کنم و با این غفلت و مشغله های بیخود، فرصت رو از دست می دهم و به قول معروف برای همه چیز برنامه داریم و وقت می گذاریم،. الا برای خدا و ابدیتمان. که بازم امیدوارم در دعاهایتان، این شاگرد دور رو دعا نمایید و از خدا بخواهید عاقبت بخیر شوم. طولانی شد ببخشید وقت شما گرانبهاست. استاد جان. بنده با گذراندن کتاب ده نکته از معرفت نفس و خواندن خویشتن پنهان واقعا وجودم تکانی جدید خورد و دیدم نسبت به اصل وجود آدمی تغییر کرد و در حد خودم فهمیدم و درک کردم که اصل وجود ما من است نه این تن و بجای توجه و دیدن تن باید من رو دید و... استاد بنده چون با این کتاب متحول شدم دوست دارم تا بتوانم دیگران را هم متوجه این مهم بکنم. این شد که به فکر افتادم کاری کنم که اول خواستم با شما مشورت کنم و راهنمایی بگیرم و اگر درست بود و صلاح دیدید انجام دهم و اما آن فکر: استاد فکر کردم یک یا چند جلد از کتاب خویشتن پنهان رو تهیه کنم و در صفحه اول آن بنویسم: «سلام بنده خدا می دانم که با دیدن این کتاب فکر کردی که صاحب آن کیست و چرا جا گذاشته و الان باید چکار کنم. من عمدا این کتاب رو اینجا جا گذاشتم تا شما ان رو بردارید و خواهان آنم که به خانه ببرید و با دقت مطالعه کنید و همان کار من رو انجام دهید و در جایی مثل مترو، ایستگاه اتوبوس، پارک و هر جایی که گمان کردید کسی شاید بردارد بگذارید تا نفر بعدی آن را بردارد و مطالعه کند و دوباره او هم همان کار را بکند و هر کسی کتاب رو خواند و خوشش امد و دید جدیدی احساس کرد، برود به دنبال این جور مباحث. حال ای بنده خدا اگر این شرط رو می پذیری کتاب رو بردار و برو، اگر نمی پذیری، کتاب رو سر جایش بگذار تا روزی هر کسی بود ببرد. با تشکر» حال ای استاد گرامی. نظر شما چیست چطور عمل کنم امیدوارم راهنمایی بفرمایید. خدا به شما توفیق بدهد و ان شاءالله دعای شما شامل حال ما هم بشود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده پیشنهاد خوبی می‌تواند باشد و موجب نوعی فرهنگ‌سازیِ نرم می‌شود و شاید تجربه‌ای باشد برای کارهای فرهنگی آینده. موفق باشید

22640
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: ۱. بنده مربی پرورشی مدرسه ابتدایی و راهنمایی هستم. برای تربیت دانش آموزان راهنمایی دست و بالم بازتر هست مباحث شما رو هم وقتی مطرح می کنم با استقبال خوبی روبرو میشه. اما تو ابتدایی موندم چه کنم نه تفکر انتزاعیشون شکل گرفته که بشه باهاشون مباحث معرفت النفسی یا اعتقادی کار کرد و نه میدونم چکار کنم. جسارته استاد اگر شما بعد از این همه تجربه و علم الان مربی ابتدایی بودین خودتون چکار میکردین؛ با چه شیوه ای و چه مباحثی رو کار میکردین؟ ۲. سوال دیگه ای که داشتم آیا فرشتگان میتونن علت معده جسم انسان باشن یعنی اونها بنای جسم باشند و خداوند علت حقیقی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظرم قسمت دوم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» تحت عنوان «من کو؟» و قسمت اول کتاب «چه نیازی به نبی» را بتوان با دانش‌آموزان ابتدایی در میان گذاشت 2- به نظر می‌آید این بهتر باشد که بگوییم: فرشتگان در طول اراده‌ی الهی، علل حقیقی به حساب می‌ایند و بسترهای مادی، علل مُعدّه هستند. موفق باشید

22639
متن پرسش
سلام علیکم استاد: سوالی که برای عوام مطرح می شود و نمی دانیم چطور پاسخگو باشیم اینست که چرا حضرت آقا راجع به تخلفات مسئولین اقدامی نمی کنند؟ چرا برشان نمی دارند؟مملکت دارد نابود می شود چرا آقا بگیر و ببند راه نمی اندازند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل مردم آن است که متوجه‌ی جایگاه تاریخی پایدار انقلاب اسلامی نیستند نمی‌دانند که نباید برای آبادکردنِ دهی، شهری را خراب کرد. تفاوت انقلاب اسلامی و رهبر حکیم آن، با آل سعود در همین است که آل سعود با فرقه‌ای عمل‌کردن و گرفتارِ اکنون‌زدگی‌شدن کاری کرده است که به قول صاحب‌نظران اگر یک هفته آمریکا دستش را از پشت آن‌ها بردارد، آن‌ها سقوط خواهند کرد. آری! رهبری مدیریت‌های کلان خود را إعمال می‌کنند ولی بنا دارند دولت‌مردان خودشان راهی را که گشوده‌اند، طی کنند و مردم نیز به درجه‌ای از خودآگاهی برسند تا ببینند کدام جریان فکری برای ادامه‌ی انقلاب قابل اعتماد است. در هر حال باید مردم متوجه شوند انقلاب اسلامی کار بزرگی را به میان آورده است و رهبری هرگز از این بادها نخواهند لرزید و یا هول نمی‌شوند که بخواهند اقداماتی عاجل انجام دهند. موفق باشید

بد نیست به مقاله‌ای که در همین رابطه، سایت خبری «مشرق» در امروز یعنی 15 شهریور نوشته است؛ نظر کنید که می‌فرمایند:

توجه شود که بدتر از فساد، احساس فساد است. ورود مستقیم رهبری یعنی ناامیدی از نهادهای موجود و نتیجه این ناامیدی احساس فساد بیشتر است که فساد اکبر است.

به گزارش مشرق،  یکی از سؤالاتی که امروزه ذهن برخی افراد را درگیر خود کرده این است که چرا رهبرانقلاب رفتاری مانند امیرالمومنین (ع) با ابن هرمه محتکر بازار اهواز ندارند؟


این سوال دو بخش دارد؛
بخش اول مربوط به استناد به یک نقل تاریخی است و بخش دوم نتیجه ای که ازین نقل تاریخی گرفته می شود.

یکم. اشکال فاحش علمی
درباره استناد به این نقل تاریخی و مواردی شبیه بدین یک اشتباه فاحش وجود دارد. در استناد به سیره اهل بیت ابتدا باید اصول و منطق ثابت بر رفتار معصوم را کشف کرد. در برخورد بخشی و سطحی با سیره نمی توان حکم کلی دریافت کرد. مثل اینکه در کنار رفتار قاطع حضرت با ابن هرمه، نفر دیگری پیدا شود و مماشات حضرت با شریح قاضی را ملاک تسامح با مفسدین قرار دهد.

ماجرای یک قاطعیت
از همین منظر اجتهادی، برخی معتقدند سبک رفتار امیرالمومنین با فساد را باید متناسب با جامعه ای دید که فساد در آن فراگیر است. لذا او برای مردم در همان ابتدا خط و نشان می کشد که از کابین همسرانتان هم حرام را بیرون می کشم. خواص ولو خواص معنوی جامعه هم به خطا افتاده اند و سهم از بیت المال می طلبند. جامعه پر از فساد و در معرض رشد جدی و فراگیری فساد است. رفتارهای حضرت مقابله با این مرض اجتماعی است.

داستان اوشین و سلمان رشدی و ....
همین تحلیل امروز هم وارد است، مثل اینکه رفتارهای خاص امام و رهبری را فهرست کنیم و بخواهیم قاعده ثابت دربیاوریم. مثلا اگر رهبری نامه می نویسد و درباره پرونده فلان معاون متخلف مدرسه تاکید ویژه می کند، آیا می توان یک قاعده برای همه موارد مشابه دانست که رهبری باید ورود کنند؟ خیر. رهبری احساس کردند به این مسائل کم توجهی شده است انگاه مستقیما ورود کردند. طبیعی است که باقی موارد مسیر طبیعی خودش را طی می کند. یا مثلا اگر امام خمینی درباره مصاحبه یک زن که الگوی خود را اوشین معرفی می کند آن موضع گیری شدیدالحن را اتخاذ می کند آیا می توانیم یک قاعده رفتاری بسازیم که همه جا باید همین تکرار شود؟ حکم امام درباره سلمان رشدی نیز از همین دست است.

اجتهاد فراتر از سیره
سیره اهل بیت یا داستانهای پراکنده ای که از شرح حال آنها می شنویم اگر با دقت های فقاهتی و حتا فلسفی و اجتهادی همراه نباشد ما را به خطا خواهد انداخت. مثل اینکه برخی می گویند چون در سیره امیرالمومنین موضوع تاکید بر حجاب پیدا نکردیم پس امروز هم حجاب نداریم. به این افراد بگوئید پس بستن کمبرند ایمنی را از کجا آوردید احتمالا سکوت کنند. چون قاعدتا برای کمربند ایمنی هم در سیره چیزی پیدا نمی کنند.

دوم. و اما پرسش اصلی؛
چرا رهبری در مسئله فساد اقتصادی شخصا ورود نمی کنند؟
اولین نکته برمی گردد به نحوه شناخت متفاوت ما و رهبری از سطح فساد. رهبری را به عنوان یک کارشناس مطلع در نظر بگیرید بعد بررسی کنید که چه میزان تحلیل ما از اوضاع شبیه رهبری انقلاب است.

برداشت متفاوت ما و آقا
این سوال مستلزم یک فرض غلط است که فساد دامنگیر و سیستمی است. رهبری چنین تحلیلی را از سطح فساد ندارند و بارها به صراحت گفتند که فساد در جامعه آنطور که بیان می شود گسترده نیست و اتفاقا کم است.

سبک هدایت رهبری
اما مساله مهمتری وجود دارد و آن سبک هدایت جامعه است. به چند دلیل نیازی نیست رهبری فراتر از نهادهای قانونی کشور به ماجرای فساد ورود کنند. چه بسا آسیب این ورود شخصی بیشتر باشد.

یکم. محکمات ذهنی رهبری
یکم. رفتار رهبری را باید با توجه به محکمات ذهنی ایشان تحلیل کرد. در دستگاه فکری رهبری، تثبیت سیستم نهادهای جمهوری اسلامی بر مبنای مردم سالاری، اولویت اول است. برهمین مبنا در هر شرایطی اول به تثبیت سیستم و نهادها توجه کرده اند و بعد کارکردشان. نمونه واضحش سال ۸۸ است که تحت هیچ توجیهی حاضر نشدند خارج از نهادهای قانونی عمل کنند. همین روزها نیز برخلاف برخی، تاکید دارند باید با همین دولت از مشکلات خارج شد. ورود مستقیم رهبری یعنی بهم زدن این ساختار منظم که قرارست در طوفان حوادث تثبیت شود.

دوم. مبارزه فراگیر
 فارغ از اینکه حجم فساد کم یا زیادست، نیاز مردم اینست که احساس کنند مبارزه با فساد "فراگیر" است. این تصویر که همه نشسته اند و رهبری به تنهایی ضدفساد است، خودش یک فساد بزرگترست. این تصویر یعنی بغیر رهبری هیچ کس اراده مبارزه با فساد ندارد. واقعا چنین است؟
بنابراین رهبر باید تلاش کند دستگاه های کشور به این مقوله اهتمام کنند. لذا بهترست رئیس قوه قضاییه برای مقابله جدی تر با فساد نامه دهند و ایشان تایید کنند. یا دائم به دولت در این مقولات تذکر می دهند. به دستگاه قضائی می گویند مدل تبلیغاتی و اطلاع رسانی تان باید هنرمندانه باشد تا جامعه احساس مبارزه فراگیر داشته باشد.

سوم. فساد یا احساس بن بست
 آنچه از فسادهای رایج مهمتر است چیست؟ فساد که همیشه وجود داشته است. مهم اینست که جامعه احساس می کند با این حجم فساد، با ابزارهای قانونی و ساختار موجود نمی توان کشور را اداره کرد. این فساد از هر فسادی مهمترست چون به ناامیدی مطلق می انجامد. براین اساس رهبری تلاش می کند نشان دهد مبارزه با فساد در همین ساختار که برآمده از تصمیم خود مردم می باشد قابل کنترل است.
توجه شود که بدتر از فساد، احساس فساد است. ورود مستقیم رهبری یعنی ناامیدی از نهادهای موجود و نتیجه این ناامیدی احساس فساد بیشتر است که فساد اکبر است.

 

22637
متن پرسش
عرض سلام محضر استاد محترم: نظر شما در مورد طلبه ای که خود در طول زندگی مرتکب گناه می شود حتی نمازش قضا می شود، اما ایام محرم احساس تکلیف می کند و به تبلیغ می رود چیست؟ ایا این احساس تکلیف از نفس است یا احساس تکلیف واقعی است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در بنیادِ شیعیان توجه به نور حسین «علیه‌السلام» کارساز است و تبلیغ نه‌تنها بنیاد مخاطبین را به نشاط و حیات می‌آورد، بلکه خودِ مبلغ نیز به عهد اصیل خود برمی‌گردد و به همین جهت نباید به جهت گناهانی که داشته‌ایم از مسیر تبلیغ حرکت سیدالشهدا «علیه‌السلام» کوتاهی کنیم. موفق باشید

22635
متن پرسش
مطابی که در لینک زیر http://lobolmizan.ir/quest/17002 به دکتر سریع القلم نسبت داده شده حلاف واقع است. ایشان چنین مطلبی ننوشته اند. این مطلب را برای تخریب ایشان در فضای اینترنت منتشر کرده اند. برای اطلاع از تالیفات و یادداشت و نوشته های ایشان به وبسایت شان مراجعه کنید. از شما انتظار می رود که مطلب مورد اشاره را از خروجی سایت خود حذف نمایید. با سپاس.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که سؤال‌کننده بر اساس نوشته‌ی رسانه‌ی خبر آنلاین آن مطلب را مطرح نموده است. آیا شما مدرکی در نفیِ گزارش خبر آنلاین دارید؟ موفق باشید

22634
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد عزیز کمی می خواهم با شما درد دل بکنم. استاد عزیز برنامه کودتا علیه انقلاب مقدس اسلامی در این یک سال اخیر، با موضوع فشار اقتصادی و حربه ی بسیار سنگینی که توسط خارجی و داخلی ها در حال انجام هست؟ میخاهم صریح حرف بزنم، بعضی از این مسئولان که وظیفه اجرایی دارند و باید کنترل بکنند دارند آب در آسیاب دشمن می ریزند، و این مسئولان دنیا زده هم کم نیستند و خواسته یا نمی دانم بگویم ناخواسته، که چون هر بچه ای می داند چه خبر هست، بنده یقین دارم از این مرحله هم عبور خواهیم کرد و روسیاهی برای زغال خواهد ماند. ولی الان واقعا نمی دانم چه باید بکنم چون در دور و اطرافم خانواده های بی بضاعت که هر روز هم بیشتر می شوند، بسیار زیاد هست و تا جایی که خداوند به بنده توان داده به همه کمک می کنم تا از پیچ عبور بکنیم. نمی دانم کی زمانش خواهد رسید که از اصلاح طلبی به این معنای که در جامعه هست و نظام سرمایه داری خلاص می شویم. نور خداوند با انقلاب به صحنه آمده ولی هر چه می کشیم از این داخلی ها داریم می کشیم. استاد عزیز این دولت تا کی می خواهد لج بازی بکند و آیا باید باز سه سال هم این دولت را تحمل بکنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این فکر باشید که ممکن است بحث لجبازی دولت در میان نباشد. بحث بر سر آن است که ملت ما به این نوع خودآگاهی دست یابند که این فکر نمی‌تواند انقلاب را در حقیقتش بشناسد و مطابق اهداف آن عمل کند. لذا ملت ما در این صحنه نیز به تجربه‌ی خوبی می‌رسند و آن، عبور از اصلاح‌طلبی است و این امر مهمی است به شرطی که اصول‌گراها نیز تندی و تنگ‌نظری نکنند. موفق باشید

22633
متن پرسش
فکر می کنم حال و روز من سخت در بند این جمله باشد. لطف کنید در مورد این جملات که از یکی از عالمان اخلاق (آیت ا.. ملا حسین قلی همدانی _ تذکرةالمتقین) نقل شده توضیح بدهید: «اگر بی مراقبت مشغول به ذکر و فکر بشود٬ بی فایده خواهد بود. اگر چه حال هم بیاورد٬ چرا که آن حال دوام پیدا نخواهد یافت گول حالی را که ذکر بیاورد بی مراقبه نباید خورد.» تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که فرموده‌اند. به هرحال هر اندازه معرفت انسان نسبت به حقایق بیشتر باشد، تاثیر اذکار او قوی‌تر خواهد بود. موفق باشید

22632
متن پرسش
سلام: سوالی که خیلی ذهنم را درگیر کرده و نمیدونم چرا اندیشمندان به وفور در این موارد بحث ندارند ولی در مورد اینکه بول الاغ مکروه هست یا حلال مشتاقانه بحث کرده اند خودم را کشته ام جواب ندادن بهم و گیرم نیومده جوابش. ۱. آیا با توبه کردن از گناهان مثلا زنا آثار وضعی گناه از بین میره؟ مثلا یکی از اثراتش از بین رفتن زیبایی چهره هست. یا هر گناه دیگه. خواهشن کامل پاسخ دهید. ۲. ایا کسی که به وفور گناه کرده با عزم توبه در آینده می تواند از اولیای خدا شود تا حدی که به لقاء الله برسد و حتی از پاکان بزرگی چون امام عزیز هم مقرب تر شود؟ ۳. آیا با توبه این امکان وجود دارد که بعد از مراحلی شخص تائب خودش هم دیگر گناهان گذشته اش یادش نیاید؟ تو را خدا جواب کامل که حقایق هم باشند بدهید که برایم خیلی مهم هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در روایتی جواب همه‌ی سؤالات شما را داده‌اند. آن‌جا که می‌فرمایند: «من تاب لذنبٍ کما لا ذَنب له» یعنی اگر کسی حقیقتاً از گناهی توبه کند مثل کسی است که آن گناه را نکرده است. بنابراین نه آثار وضعی برای آن گناه مطرح است و نه از مقرب‌شدن عقب می‌افتد و نه ذهنش مشغول یاد گناهان گذشته خواهد شد. موفق باشید

22631
متن پرسش
سلام: در حوزه کاری راهنمایی گردشگران داخلی و خارجی وارد شده ام. برخی آثار تاریخی به نوعی بازتاب دهنده تفکرات شرک آلود برخی مردمان عصرشان بوده و امروزه به عنوان جاذبه گردشگری مطرح است. در کنار این آثار، آثاری عمدتا پس از اسلام وجود دارد که بازتاب دهنده روح متعالی مردمان و سازندگان بناها و هنر اصیل ایرانی درآمیخته با مفاهیم اسلامی است. چگونه می توانم در این حوزه شغلی جایگاه حقیقی تاریخی را درک کرده و به ایفای نقش بپردازم؟ با چه دیدی به کار در حوزه راهنمای گردشگری نگاه کنم تا لذت به ثمر رسیدن را در خود بیابم و نه برباد رفتن همه تلاش ها؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال آثار تاریخی ما حکایت از نوعی توانایی در این ملت دارد. حتی آن‌جایی که حاکمان ظالم آن را به نفع خود تمام کرده‌اند. یادآوریِ این نوع توانایی‌ها امید ما را به آینده‌ی خودمان بیشتر می‌کند. موفق باشید

22630
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد جانمان: استاد به لطف خدا در اداره دولتی مشغول کار هستم و اصلا با مردم سرو کار نداریم. استاد سوالم اینه که خیلی خیلی بی عدالتی میشه و پارتی بازی. طرف داره ظلم میکنه اما اصلا قبول نمیکنه تازه گاردم میگیره تبعیض خیلی زیاده. یک دوست خوب دارم تقریبا همفکر هستیم، می گوید باید از سیستم بریم بیرون. میگه ما هم در آینده مثل اونا میشیم. دغدغه ی نسل ما عدالت ولی اونا حرفش رو می زنند ولی درست عکسش عمل می کنند. متاسفانه منم فکر می کنم سیستم عریض و طویل اداری تا آخر این مشکلات داخلش هست و خیلی ها به خاطر تفکر من باهام بد شدن. همه حدیث میخونند و از خدا دم می زنند ولی ظاهریه. استاد وظیفه ما چیه در این زمانه سخت؟ ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم به جای ترک اداره، سعی بفرمایید بدون مشاجره با همکارانتان در انجام وظیفه بدون هیچ‌گونه حق‌کشی تلاش کنید. آینده، آینده‌ی حضور نسلی است که با امثال شما هم‌فکری دارند. موفق باشید

22627
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد از جان عزیزترم سلام علیکم و رحمة الله و برکاته: جانانم قصد اطاله کلام و تصدع اوقات ندارم. این روزها حس و حال عجیبی دارم، طوری که بعضی وقت ها احساس می کنم خیلی زود است که سکته کنم، موهایم به طرز عجیبی و بسرعت در حال سپید شدن می باشد و خواب و خوراک ندارم. تمام این موارد علتی جز وضعیت این روزهای اقتصاد مملکت اسلامی ندارد، در حالی که خدا شاهد است که ذره ای نگران این نیستم که مخارج زندگیم کفاف ندهد یا اینکه تجارتی که ندارم به ضرر و زیان مبتلا شود و ذره ای نگران این قبیل موارد و گرفتاری ها نیستم اصلا نمی‌دانم نگران چه هستم و نمی دانم از چه این چنین برآشفته و مشوش هستم؟! سوالم این است که حقیر می دانم که باید آرامش داشت این روزها و باید با توکل به خدا و نگاه به افق روشن انقلاب اسلامی این روزها را پشت سر گذاشت! حتی دیگران را به این موضوع سفارش و توصیه می کنم. اما احساس نفاق و مظلوم نمایی می کنم از عنوان کردن این موضوعات این حس و حالات را چگونه باید تفسیر و حلاجی کنم و برای رهایی از آنها و این احساس نفاق چه باید بکنم. استاد عزیز حقیقتاً قلب من درون سینه شما می‌تپد و این ها حوالی یک جسم بی جان و یک روح پریشان در جریان است. شما را به حقیقت لبخند آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام در کنج گودال قتلگاه قسم میدم نظر لطفی به حقیر داشته باشید و در دعاهای گاه و بیگاه تان بی نصیبم نگذارید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو خواهم بود. بگذارید تجربه‌ی این دلهره نیز برای شما پیش آید. مثل دلهره‌ی حمله‌ی صدام که برای نسل آن دوره پیش آمد و معلوم شد عطیه‌ی انقلاب اسلامی آغازی است که همچنان پایدار خواهد ماند. موفق باشید

22621
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: بنده دانشجو هستم و همانطور که احتمالا در جریان هستید جو بسیار ناامید کننده ای ایجاد می کنند از لحاظ وضعیت فعلی مملکت و روشن نبودن آینده چطور می توان از این افکار در امان بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این موضوع فکر کنید که انقلاب اسلامی یک عطیه‌ی الهی در این تاریخ است و بدین لحاظ پایدار می‌ماند. عرایضی در این رابطه در جلسه‌ی شنبه تحت عنوان «تقوا، شرط تحقق ادامه‌ی تمدن دینی» شده است. خوب است صوت آن را از روی سایت دنبال کنید. موفق باشید

22620
متن پرسش
سلام عصر بخیر: من یه سوال داشتم تقریبا هر جا گشتم جواب های متفاوت پیدا کردم. از نظر اسلام اعتماد بنفس درسته؟ خب من زیاد خودمو دوس ندارم. خب این خیلی ضربه زده به زندگیم. خب از یه طرف پیش خودم میگم اگه آدم بگه برا عبادت آفریده شده، پس تمام کاراش برای رضایت خداس. خب یه حس رضایت یا عزت نفس میاد تو وجود آدم. از یک طرفم برای اعتماد بنفس میگن که باید توانایی های خودتونو یاداوری کنید به خودتوت تا حس خوب پیدا کنید به خودتون اما من وقتی این کارو می کنم حس خوبی ندارم. احساس می کنم از خدا دور میشم. الان برا اون حس عزت نفس همین که من بگم برا خدا هست تمان کارام و خوب حس خوب و ارزشمندی هم تو وجودم بوجود میاد کافیه؟ کاذب نیست؟ یا نه باید توانایی ها و نعمت های ظاهری هم به خودم یاداور بشم؟! ممنون از اینکه وقت گذاشتید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی می‌فرمایند: اعتماد به نفس، که عموماً در روان‌شناسی مطرح است به جهت آن‌که اعتمادِ به حق را به حاشیه می‌برد؛ یک نوع شرک محسوب می‌شود، مگر آن‌که با گفتنِ اعتماد به نفس، منظور اعتمادِ به حق باشد. موفق باشید   

22619
متن پرسش
سلام استاد: نظر حضرتعالی در مورد کتاب (بازتاب تفکر عثمانی در حادثه کربلا؛ محمدرضا هدایت پناه) چیست؟ حضرتعالی در صوت محرم سال ۸۷ می فرمایید مشکل کوفیانی که حضرت را به شهادت رساندن ضعف فرهنگی بود. در صورتی که آقای هدایت پناه با دلایل محکم بیان می دارند (کوفیانی که امام علیه السلام را به شهادت رساندن یا عثمانی مذهب اند یا فقط شیعیان سیاسی اند (نه عقیدتی)! با تشکر از استاد عزیز. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن کتاب را نخوانده‌ام ولی حرف، حرف درستی است که قسمتی از کوفه، عثمانی‌مذهب‌اند و قسمتی هم شیعیانِ سیاست‌زده که شدیداً گرفتار ضعف فرهنگی بوده‌اند. موفق باشید

22618
متن پرسش
سلام: توی یه جلسه بودم و داشتم از روی صحبتهای شما و کتاب معاد شما، شفاعت رو توضیح می دادم، یه نفر پرسید ۱. اگه عشق و علاقه ای به امام معصوم که موجب تغییر مبادی بشه، عامل ایجاد شفاعت میشه پس حر بن یزید ریاحی چرا محبتش به فاطمه زهرا باعث نشد جلوی امام حسین رو نگیره؟ ۲. چی باید پیش بیاد که یک نفر مثل حر یا رسول ترک بشه؟ بعضی از شرابخوارها هم به اهل بیت محبت دارن و در محرم شراب نمیخورن. چرا اینا مثل رسول ترک، یکدفعه بر نمی گردند و محبتشون به اهل بیت (ع) در این دنیا باعث تغییر مسیرشون نمیشه؟ ۳. چطور بستن راه بر امام حسین (ع) سبب حبط اعمال حر نشد و حر توفیق توبه پیدا کرد ولی برخی با وجود ارادت به اهل بیت (ع) توفیق توبه پیدا نمی کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرّ به عنوان یک نظامیِ لشکر به اصطلاح اسلام در آن زمان به کلی در جریان امر نبود، و آرام‌آرام با آن خطبه‌ی مشهور حضرت که فرمودند: «اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ»؛ به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم مى شوند. و ادامه دادند آیا مگر نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و باطل به جایِ حق مورد احترام است؟ این‌جا بود که آرام‌آرام به جهت آن نورانیتی که محبت حضرت زهرای مرضیه «سلام‌اللّه‌علیها» در او ایجاد کرده بود متوجه‌ی دامی بود که عبیداللّه برای او قرار داده بود. لذا ابتدا تلاش کرد تا کار به مقاتله با امام حسین «علیه‌السلام» نکشد[1]، ولی وقتی از این قضیه مأیوس شد، آن اقدام بزرگ را که بی‌نهایت کارِ بزرگی بود؛ انجام داد، در آن حدّ که از صحنه کنار نکشید، بلکه وارد جبهه‌ی حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» شد در حالی‌که یقین داشت کارش به شهادت ختم می‌شود. و این در آن شرایط برای کسی که نه با فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» آشنایی لازم را دارد و نه از جریان یزید باخبر است، کارِ فوق‌العاده‌ای است که در عرض چند روز به زیباترین شکل، جبهه‌ی حق و باطل را در آن حدّ تشخیص دهد که حاضر باشد در وفاداری نسبت به جبهه‌ی حق تا مرز شهادت به میان آید. امام حسین(ع) پیکرش را به خیمه گاه منتقل کرده، مقابل ابا عبدالله گذاشتند، در حالی که حرّ آخرین نفسهای زندگی را می کشید، حضرت خم شد و چهره اش را از گَرد و غبار پاک کرد و فرمود: أَنْتَ الحُرُّ کَما سَمَّتْکَ أُمُّکَ حُرَّاً فی الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ.‌تو حر و آزاده‌ای همان گونه که مادرت بر تو نام نهاد، تو در دنیا و آخرت حر و آزاده ای. سپس امام (ع) سر حر را که زخمی شده بود با دستمالی بست

 موفق باشید  

 


[1] - بین امام حسین (علیه السلام) و عمرسعد گفتگوهایی شد. حر شاهد بود که عمرسعد، هیچ یک از خواست های امام حسین (علیه السلام) را نپذیرفت. نزد عمرسعد آمد و گفت: بنا داری با این مرد بجنگی؟! ابن سعد گفت: آری، با او جنگی خواهم کرد که کمترین اثر آن، جدا شدن سرها از بدن ها و قلم شدن دستها باشد.
حر گفت: آیا حاضر نیستی هیچ یک از خواست های امام حسین (علیه السلام) را بپذیری تا اینکه کار به مسالمت و صلح خاتمه یابد. عمرسعد گفت: اگر کار به دست من بود چنین می کردم ولی امیر تو، عبیدالله بن زیاد، به این امر راضی نخواهد شد.
حر از نتیجه این گفتگو بسیار ناراحت و نگران شد و به محل استقرار خود برگشت. یکی از عشیره او به نام قرة بن قیس که در کنار او مستقر بود می گوید: حر به من گفت: قره، اسب خود را آب داده ای. گفتم: نه، گفت: نمی خواهی او را آب بدهی؟ گفتم: چرا.
قره می گوید: سخنان حر چنان بود که فهمیدم گویا، حر می خواهد از جنگ کناره گیرد و نمی خواهد من به حال او آگاه شوم. گویا، نگران بود که در حق او سعایت کنم. بخدا قسم، اگر مرا از قصد خودآگاه کرده بود. من هم به راه او می رفتم و به حسین (علیه السلام) می پیوستم.
بهرحال، کم کم حر از مکان اصلی خود دور شد و اندک اندک به لشکرگاه امام حسین (علیه السلام) نزدیک می شد. یکی از مهاجرین اوس به او گفت: ای حر می خواهی چه کنی، می خواهی به لشکر امام حسین (علیه السلام) حمله کنی؟! حر به او پاسخی نداد. اما کم کم بدن حر به لرزه افتاد، آن مهاجر أوسی نزد حر آمد و گفت: حر تو ما را به شک و تردید انداخته ای، بخدا قسم، در هیچ جنگی ترا با این حال ندیده بودم. اگر از من می پرسیدند که شجاع ترین مردم کوفه کیست، تنها از تو نام می بردم این لرزه چیست که بر اندام تو افتاده است؟! حر گفت: بخدا قسم که من خود را میان بهشت و جهنم می بینم. به خدا سوگند که جز بهشت را اختیار نخواهم کرد. هرچند پاره پاره شوم و به آتش بسوزم.

22616
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد چه گونه می شود از عشق زمینی و مجازی به عشق خدایی رسید. مثلا اگر خداوند عشق زمینی را برای بنده اش قرار دهد تا از آن طریق به خدایی برسد، این چگونه است؟ اگر تمام توجه فرد به معشوق زمینی است، چگونه این توجه را کاملا خدایی کند؟ یا اگر تلاش فرد رضایت معشوق زمینی باشد، چه کند که تمام تلاشش رضایت خدایی شود؟ و چه کند تا تسیلم در برابر خداوند شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان با صفای باطن، خود را در محضر حضرت حق احساس کند و تقوای الهی را رعایت نماید؛ آن عشق زمینی افقی می‌شود برای نظر به نور خدا و عبور از آن جسم خاکی. موفق باشید

نمایش چاپی