بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8490
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم جناب استاد مرز واقعی بین شیعه واهل تسنن چیست آیا همینکه احکام را چگونه انجام بدهیم ویا امیرالمومنین علی ع را امام اول بدانیم یا ندانیم جزو شیعه واقعی هستیم یا اگر کسی وضو را طبق اهل تسنن بگیرد ولی تفکر و روش او (باستثنای ظاهر احکام) مانند حضرت علی ع باشد و حب و محبت ایشان را در دل داشته باشد شیعه تر است ؟واقعاملاک برای وارد شدن در تشیع واقعی چیست ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اولاً: ائمه‌ی ما«علیهم‌السلام» به ما هنر تعامل با اهل سنت را آموخته‌اند در حدّی که می‌فرمایند به آن‌ها دختر بدهید و از آن‌ها زن بگیرید. ثانیاً: تشیع مجموعه‌ای از قلب و قالب است. قلب آن اعتقاد به حاکمیت امام معصوم است و قالب آن رعایت احکام فقه آل محمد«علیهم‌السلام» است. موفق باشید
37881
متن پرسش

سلام: خدا قوت. نظرتون درباره متن اخیر دکتر داوری در مورد ریاست جمهوری آقای پزشکیان چیه؟ نه از باب کنجکاوی و نه به اعتبار زیرسوار بردن دکتر داوری که از روی حیرت می‌پرسم. که چگونه نسبت بین زمان شناسی و توسعه نیافتگی و راه‌جویی و این بیانیه در باب دکتر پزشکیان رو جمع کنم؟ متن دکتر داوری: ‌ ‌بیانیه رضا داوری اردکانی در حمایت دکتر مسعود پزشکیان: به نام خداوند جان و خرد. انتخابات روز جمعه ۱۵ تیرماه را با هیچ انتخاباتی قیاس نباید کرد. این انتخابات می تواند چیزی ورای رأی دادن به این یا آن نامزد یا به فلان رسم و شیوه سیاسی باشد؛ بلکه انتخاب میان بودن و نبودن ایران است. اکنون رأی می دهیم که آیا ایران بماند و بکوشد بعضی دردهای مهلکی را که دچارش شده است درمان کند یا به راه وخیم تر شدن آن دردها و گرفتاریها و افتادن در ورطه های خطرناک جنگ و ویرانی برود. البته به دکتر پزشکیان از این جهت باید رأی داد که او شایستگی های بسیار دارد و به آنچه می گوید عمل می کند. در دوران وزارتش نیز به کارهای مهمی چون توسعه دوره های تخصصی و فوق تخصصی پزشکی و پیشرفت حوزه رادیوداروها و توسعه بیوتکنولوژی (زیست فناوری) اهتمام موثر داشته است و اگر به ریاست جمهوری انتخاب شود می کوشد با همکاری اهل صلاح و تدبیر و مشورت با صاحبنظران و کارشناسان تا جایی که می تواند مشکلات را رفع کند و دردهای کشور را کاهش دهد. اما وجه مهمتر قضیه این است که رأی دادن به او رأی دادن به بقای ایران است.  او گرفتار سوداها و اوهام بیهوده ای که ایران را به سوی ورطه های خطر و تباهی می برد، نیست. رأی ندادن در این دور انتخابات را دیگر نمی توان مقاومت منفی خواند زیرا نتیجه زودهنگام آن می تواند افتادن کشور به راه ستیزه ها و کشمکشهای خطرناک و غفلت از گرفتاریها و مشکلات و دوام پریشانی و فساد باشد.  مردم ایران مسلما کم و بیش به این نکات توجه دارند و کاری نمی کنند که خدای ناکرده فردا در تاریخ بنویسند ایرانیان در سال ۱۴۰۳ چنان به دشمنی با خود و کشور خود برخاستند که گویی رسم و راه دوستی را از یاد برده و گم کرده اند. ولی چنین اتفاقی نخواهد افتاد زیرا ایرانیان در تنگناها به کشور خود پشت نمی کنند. ایران می ماند و باید بماند تا زخم هایی را که در جان و تن خویش دارد التیام بخشد.  رضا داوری اردکانی ۱۲ تیر ۱۴۰۳ اگه صلاح می‌دونید خصوصی برام بفرستید و باز اگر مصلحت بود در کانال نشرش دهید. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده پیام آقای دکتر داوری اتفاقاً مسئله و موضوعی است که ما را دعوت به اندیشیدن و باز اندیشیدن در این زمانه می‌کند. اولاً: جناب استاد امیر نجاتبخش در مواجهه با آن پیام نکته دقیقی می‌فرمایند که ابتدا خوب است بدان توجه شود.
«خدا را شکر که در میان ما هنوز فلسفه هست. هنوز کلامی هست که ما را تکان دهد و بار دیگر همه چیز را در مقابل ما ویران سازد تا از نو ساخته شویم.
🔹 آنان که با زبان فلسفه آشنا نیستند شاید ندانند ما با سخن فیلسوف در چه شور و شعفی حاضر می‌شویم.
🔸 ابن سینا در نیمه‌های شب در میان کتاب‌ها با سخن حکیمان و فیلسوفان آنچنان وجدی می‌یافت که می‌گفت اَینَ المُلوک وَ اَبنا المُلوک.
🔹 شاید هنوز در میان ما کسانی هستند که می‌گویند ابن عربی سنی است و به حقیقت راه نیافته، اما نمی‌دانم با سخن حضرت روح الله چه می‌کنند آنجا که راه آینده جهان را با درک ابن عربی میسر می‌دانست و سیاستمداران بزرگ را به آن دعوت کرد؟
🔸 آری مگر ما با ابن عربی سنی شدیم که با فیلسوف بزرگ عصرمان بسیجی نباشیم؟ 
🔹 آری امر دشواری است و آنان که عزم و همتی داشته باشند تا با سخن فلسفه روبرو شوند جز راه حضرت روح الله راه دیگری در مقابل خود نمی‌یابند.» (حجت الاسلام نجاتبخش).
ثانیاً: باید در این مورد بحث شود که کدام داوری و کدام پزشکیان؟! آقای دکتر داوری که آنچنان برای شهید آوینی اشک می‌ریزد و در عین حال سخت نگرانِ غلبه تحجّری است که بنا دارد خود را به آقای دکتر جلیلی تحمیل کند. که البته و صد البته تفکرِ تاریخی دکتر جلیلی ماورای میدان داریِ چنین جریانی است ولی بالاخره ما هنوز از این نوع تنگ نظری ها که در بین مان هست، عبور نکرده ایم. و کدام پزشکیان را دکتر داوری پشتیبانی می‌کند؟ پزشکیانِ دیروز را که شورای نگهبان نیز تأیید کرد؟ و یا پزشکیان امروز را که برای رأی آوردن، تا این اندازه از ساده ترین فهم تاریخیِ انقلاب اسلامی دور افتاده است. و البته در این موارد باید در جلساتی که پیش می آید فکر کرد، آن هم به انقلابی که بنا است در منظر شخصیت حضرت روح الله به گفته آقای نجاتبخش، ما بسیجی حضرت روح باشیم. این است معنای زندگی و این است آینده ای که در پیش است. در این رابطه نگاهی به جواب سوالات 37883  و 37884 بیندازید . موفق باشید      

27276

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر از قبول زحمت: سوالم درباره سبک تنظیم ساعات روزانه و شبانه است. اگر بخواهم نیم ساعت قبل از اذان بیدار شوم و تا طلوع آفتاب هم بیدار باشم، ساعت ۱۱دیگر دچار سر درد می شوم. و آن موقع اصلا شرایط خوابیدن نیست. چه شاغل در بیرون باشی و چه در منزل! با اینکه شب ده و نیم می خوابم و شام هم در حد شیر و خرما و چیزهای سبک استفاده می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شنیده‌ام حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بعد از نماز صبح می‌خوابیدند، إن‌شاءاللّه با برنامه‌های خوبی که در روز دارید، کراهت آن کم می‌شود. موفق باشید

27188

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: همچنان که مطلع هستید اخیراً بحث چله قرن به میان آمده است و جناب آقای حجت الاسلام مهدوی ارفع در یک کلیپی نکاتی و پیشنهادهایی مطرح فرموده اند. نظر جنابعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صحبت‌های آقای حجت الاسلام مهدوی ارفع به عنوان خنثی‌کردن جریان چله‌ی قرن، کار خوبی است به‌خصوص که افراد انقلابی و معتقد به نظام پیشنهاد آقای مهدوی را مدیریت می‌کنند. ولی رویهمرفته نباید از دقت‌های جناب اقای احسان عبادی غفلت شود. آن‌هم در جای خود قابل توجه است. موفق باشید

27151
متن پرسش
سلام علیکم: در بحثی که درباره آموزش و پرورش داشتید فرمودید که روحی که بر آن حاکم است بیشتر برای ساختن انسان‌هایی است تا کارمندِ اداراتی شوند که نهادهای شهریِ مناسب فرهنگ غربی را ادامه دهند و هر اندازه وارد اهدافی شویم که از نهادهای دولت‌شهرِ غربی فاصله داشته باشد، بیشتر امکانِ تجدید نظر نسبت به ساختار آموزش و پرورش در ما پیش می‌آید. در باب اینکه نهادها و ساز و کارهای دولت شهرها و خود شهرهای مدرن و غربی چگونه سبک زندگی ایرانی_اسلامی را به محتوایی دیگر می برند، مطالب تفصیلی تری از حضرتعالی هست؟ آیا آن اشاره تان در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم هم که بحث شهرهای قابل زندگی را مطرح فرمودید ناظر به همین موضوع و در همین جهت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت‌های مختلف در این مورد بحث شده؛ کتاب «تمدن زایی شیعه» هم از زاویه‌ای دیگر به آن پرداخته. همان‌طور که در آن جواب عرض شد، باید فکر کرد تا حضرت حق با الهامی که خاصّ این مرحله از تاریخ است روشنی‌گاهی را به ظهور آورد به حکم «کل یوم هو فی شأن». موفق باشید

25571
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: استاد امروز با یکی از دوستان در حال مباحثه بودم ایشان مدعی بودند فلسفه اسلامی بر خلاف فلسفه غرب به بن بست رسیده و به تعبیری دچار تسلب و جمود شده است. دلیلشان هم این بود که فلسفه غرب ویژه با ظهور دکارت و فلاسفه اگزیستانسیالیست غرب به توسعه و رشد فزاینده و پر سرعت و مستحکم رسید اما جوامع اسلامی و فلاسفه آن توفیقی در رشد جامعه و استحکام آنها به نسبت فلاسفه غرب نداشتند. من در جواب ایشان گفتم انقلاب اسلامی، حاصل رشد گام به گام و تجلی حکمت متعالیه جناب ملاصدرا است که خود ایشان هم دقیقاً در زمان دکارت که غرب مشغول گسترش امپراطوری خود و گذار از قرون وسطی و کلیسا بود، با بنیان گذاشتن ریشه های این مرحله بزرگ فلسفه اسلامی ویژه در کتاب اسفار و سه اصل، رویکرد اصیل تمدنی را ایجاد کردند که آرام جلو آمد و بوسیله حضرت امام و مقام معظم رهبری و انقلابیون صدیق و بیدار، تجلی کرد و توانست افق نوینی را رو به روی بشر متلاطم در دوری از خود راستین و تفکیک های مدرنیته بگشاید و این دقیقاً ماحصل همان حرکت جناب صدرا است. آیا پاسخ من درسته و آیا واقعاً فلسفه اسلامی به بن بست می رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که فرموده‌اید. ولی به گفته‌ی آقای دکتر داوری در سخنان اخیرشان و آقای دکتر طالب‌زاده؛ هر اندازه با فلسفه‌ی غرب آشنا شویم، در زنده‌ترکردنِ فلسفه‌ی اسلامی موفق‌تر خواهیم بود. موفق باشید

25069

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: ۱. پسری هستم ۲۷ ساله. چند بار فرصت ازدواج برایم پیش آمده اما هر بار به طریقی به مشکل بر می خورم. بسیار دلتنگ و دلگیر شده ام. چند شب پیش شهید حججی را در تلویویزیون دیدم که خطاب به پسرش می گفت من از تو و مادرت گذشتم به خاطر رضای خدا. با خودم فکر کردم که اصلاً ازدواج برای چه؟ که وابستگی جدید به این دنیا پیدا کنم؟ به جای این که از این دنیا دل بکنم وابسته تر بشم؟ تصور می کنم دچار تناقض شده ام. ازدواج در اسلام مستحب است و این قدر بهش تأکید شده، اما خود عامل دل بستگی بیشتر به دنیا است. آیا فقط به خاطر جلوگیری از گناهش است که این قدر به آن تأکید شده؟ یعنی اگر کسی خوف گناه نداشت، آیا ازدواج می تواند در راستای سیر الی الله و ارتباط با حقایق هستی به او کمک کند؟ اگر می تواند چگونه؟ ۲. این ایام مشغول مطالعه کتاب ادب خیال، عقل و قلب هستم. با توجه به این که در ازدواج از نظر مسائل عاطفی و خیالی انسان دچار شعف می شود، آیا می توان این شعف را طوری به کار گرفت که به سوی محبوب واقعی منتقل شویم؟ آیا واقعا می توان عشق به یک انسان را -که قسمت عمده آن به خاطر ظاهر دلنشین طرف مقابل است - در طول عشق به خدا در خیال و عاطفه پروراند؟ چگونه چنین چیزی ممکن است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در هر حال، ازدواج نوعی تعادل به بار می‌آورد چیزی که در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در قسمت «ازدواج؛ تولدی دیگر» عرض شد. ۲. در این مورد بد نیست به جواب سؤال شماره‌ی ۲۵۰۶۲ سری بزنید. موفق باشید

24137
متن پرسش
با عرض سلام: مدتی است سوالی به شدت ذهن من رو مشغول کرده. اینکه آیا دعا کردن مراتب دارد؟ یعنی مثلا اولیای خدا و عرفا برای برطرف شدن حوائج دنیوی خود دعا نمی کنند؟ در بسیاری از کتب برجسته دینی، دعاهایی داریم برای درمان بیماری ها، وسعت رزق، ادای قرض و ... آیا این شکل از دعا کردن مخصوص عوام الناس است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در آیه‌ی ۷۷ سوره‌ی فرقان می‌فرماید: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ» بگو که اگر دعای شما نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت؟ پس همه نیازمند خداوند هستند و همه دعا می‌کنند. آری! بعضی انسان‌ها به مرحله‌ای می‌رسند که متوجه می‌شوند خداوند به طور طبیعی نیازهای مادی‌شان را فراهم کرده و چون حبّ دنیا و حرص دنیایی ندارند، تقاضای دنیای بیشتر نمی‌کنند. ولی این غیر از دعاهایی است که جنابعالی نام بردید. حتی وسعت رزق را می‌توان به معنای ساده‌تربه‌دست‌آوردنِ رزق گرفت. در هر حال در روایت داریم که خداوند به حضرت موسی«علیه‌السلام» دستور داد که نمک طعام خود را نیز از من بخواه؛ به معنای آن‌که انسان نباید در اموراتش نسبت به خداوند حالت استقلالی داشته باشد. موفق باشید  

23945

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: نتیجه اتحاد روحانی با امام زمان (عج) چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در افق نگاه حضرت به عالَم، زندگی خود را معنا خواهیم کرد. موفق باشید

22512

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا تعبیر خوابهای موجود در سایتهای اینترنتی صحیح است؟ برای سوال در مورد خواب به چه کسی باید مراجعه کرد؟ سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً تعبیر خواب در نسبت‌های زیادی به موقعیت شخصی که خواب می‌بیند بستگی دارد. بنابراین کتاب‌های تعبیر خواب و تعبیر خواب‌های اینترنتی به خودی خود نمی‌تواند قابل اعتماد باشند. عرایضی در رابطه با خواب‌دیدن و جایگاهی که می‌تواند برای افراد داشته باشد، در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

22207
متن پرسش
سلام استاد: آیا این به ظهور آوردن عقل تکنیکی مربوط به انقلاب اسلامی دوره ی بعد از دوره ی گذاری است که آن را «گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی» خواندیمش و باید به سوی آن حرکت کرد یا این هم مربوط به دوره ی گذار است ولی متکامل تر از گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی و گذاریست بعد از گذاری و چیزی ماورای این ها را انتظار می کشیم (یا در انتظار ماست) که نمی دانیم چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در بحث «عقل تکنیکی» خواستیم نظر هایدگر را در مورد ماهیت تکنیک متذکر شویم و این‌که چگونه انکشاف تاریخی که در غرب شروع شد، با حجابِ گِشتل از جایگاه خود خارج گشت. ولی در بحث «گزینش تکنولوژی» سخن از آن است که ما به عنوان شرایط اضطراریِ خود لااقل افسونِ تکنولوژی نگردیم آن‌هم تکنولوژیِ گِشتل‌شده. موفق باشید

22004

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز خواستم از خدمتتان سوال کنم که آیا اثری دارید که در آن از آن جامعه و مردمی که مد نظر خداوند است که باید برای ظهور امام زمان (عج) آنگونه مردم و جامعه ای باشند صحبت شده باشد. لطف بفرمایید معرفی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان دو کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» را در راستایِ امر فوق دانست. موفق باشید

21462

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خدا قوت: بنده دوره مربی نقاشی کودک را می گذرانم خواستم بپرسم که نقاشی صورت و حیوانات و درست کردن تابلو آنها مشکلی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فتوای مقام معظم رهبری اشکال ندارد. موفق باشید

21459

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: سوالی خدمتتون داشتم. 1. همان طور که شما هم سفارش کردید بنده علاقه مند به دنبال کردن و خواندن کتاب «معرف نفس و حشر» هستم ، اما بعضی که خود اهل فلسفه هستند با چنین مضمونی به ما سفارش می کنند که هنوز زود است چرا که این بحث ، بحث بسیار سنگین و دقیقی است و شما باید ابتدا یک مقداری فلسفه بخوانی و بعد این بحث را دنبال کنی ، حال نظر شما چیست ، این بحث الان برای ما سودمند است یا باید بعدا کار شود. (ما برخی از کتب شما را مانند معاد و ... را تقریبا به پایان رساندیم.) ۲. لطفا بفرمائید اگر بخواهیم این بحث را به خوبی کار کنیم آیا لازم است صوت سخنان شما را علاوه بر کتاب گوش دهیم یا صرف خواندن کتاب کافی است؟ التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید لااقل «بدایة‌الحکمه» را قبل از ورود به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» مطالعه کنید، بهتر است. ولی اگر تا بحث معاد در سیر مطالعاتیِ سایت جلو آمده‌اید، إن‌شاءاللّه کتاب جواب می‌دهد. استفاده از صوت‌ها در عین کیفیتِ پایین آن‌ها کمک می‌کند. موفق باشید

21437

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام محضر استاد و حکیم گرانقدر: با توجه به پرسش و پاسخی که در انتهای سوال آورده می‌شود: ۱. اگر یک خانم با مانتو بتواند برجستگی‌های بدنش را بپوشاند، حداقل حجاب را رعایت کرده است؟ ۲. از جلابیب معنایی فراتر از روسری و مانتو فهمیده می‌شود؟ 3. زن می‌تواند با آراستگی در جامعه یا بیرون از منزل حضور یابد، اگر آره حدّ و ملاک آراستگی چیست؟ سلام و اردات بر محضر مبارک استاد فاضل: ۱. حد شرعی واجب پوشش برای خانم‌ها تا جه مقدار است؟ ۲. آیا فقط پوشاندن برجستگی‌های بدن کافی است؟ ۳. حداقل رعایت حجاب چیست؟ ۴. آیا پوشیدن چادر وجوب شرعی دارد یا مستحب است؟ باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید پوشش واجب در حدّ پوشاندن برجستگی‌های بدن است و چادر همچنان که می‌فرمایند حجاب برتر است و بدین لحاظ مستحب به حساب می‌آید. موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم به همین صورتی که خانم‌های متدین با مانتو و روسری در جامعه ظاهر می‌شوند، کافی باشد. مثل ظاهری که خانم‌های اخبارگو در تلویزیون ظاهر می‌شوند. با آراستگی ظاهرشدن یعنی از یک طرف طوری نباشد که با آرایش‌های مشخص موجب جلب نظر نامحرم شوند و از طرف دیگر با سلیقه، لباس بپوشند. موفق باشید

20524
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد از یک طرف گفته می شود هر چقدر انسان مومن تر و با تقوا تر شود کوه مشکلات ، بلاها ، آفتها، دردها، رنجها و سختی ها بر سرش خراب می شود و یا باید صبر کند که حداقل است و یا باید شکر کند و راضی باشد که حداکثر است. روایات و خصوصا سخن بزرگان عارفان در این باره بسیار است. از طرف دیگر جملاتی شنیده می شود که اگر با تقوا باشید مشکلات شما برطرف می شود سختی ها از بین می رود، درهای آسمان برویت گشوده می شود، امراض جسمانیتان شفا پیدا می کند، شفاء مرض اجسادکم، نهج البلاغه تا آنجا که امام علی علیه السلام بوضوح می فرماید: امواج انباشته و متراکم بلاها برایش گشوده می شود سختی ها و مشکلات برای وی آسان می گردد و انفرجت عنه الا مواج بعد تراکمها چشمه های نعمت بعد از فرو نشستن بر او جاری می شود نهج البلاغه خطبه 198 امام صادق علیه السلام می فرماید: خدا برای شخص متقی ضمانت کرده از کارهایی که از آن ناخشنود است را به کارهایی که دوست می دارد رهنمون کند. و احادیث و سخنان بسیاری از این دست که معمولا وقتی واعظ می خواهند مردم را به تقوا تشویق کنند این سخنان را می گویند. حال جمع این دو چگونه است؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید انسان متقی در مسیری قدم می‌گذارد که به امیال نفس امّاره‌اش پشت کرده و از جهت نفس امّاره ناکام شده، و در این راستا با انواع مشکلات روبه‌رو می‌شود. مثل آن‌که راست می‌گوید و این راست‌گفتن، به ظاهر برایش درد سر پیش می‌آورد. ولی از طرف دیگر چون انسان متقی اهداف خاصی دارد که اگر در راه تقوا بماند به آن اهداف می‌رسد، زندگی برایش بهشت می‌شود و همه‌ی رنج‌های مربوط به راهِ تقوا را به جان می‌خرد. موفق باشید

19935
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت: استاد در بحث حرکت جوهری، شبهه بقاء موضوع به صورتی که ابن سینا می گفت که من همون ابن سینای قبلی هستم، پس حرکت جوهری نیست، جوابتون این بود که موضوع عین حرکته و تغییری در شخصیت جزئی فرد پیش نمیاد بلکه همون ذات کامل تر میشه، یعنی در تمام جواباتون به این مسئله تاکید داشتید، حالا سوالم اینه، در بحث وجود جزئی یک شخص، مگه حرکت جوهری دخیله که ابن سینا دچار شبهه شد، مگه بحث من بود یک شخص، از درجه وجودی شدیدتری نسبت به ماده بالاتر نیست که جواب شبهه رو نسبت به ماده و حرکت اون پاسخ میدیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ابن‌سینا شیخ الرئیس این را به‌خوبی متوجه است که وقتی حرکت در جوهر هر موجودی جاری باشد آن موجود به جهت حرکت جوهری‌اش دیگر آن موجود نیست. و جناب صدرا با نظر به شدّیّتِ حرکت در جوهر متذکر شد که آن موجود همان موجود قبلی است که شدت یافته است. موفق باشید

19917
متن پرسش
سلام علیکم: حب به اهل بیت سلام الله علیهما چگونه تشدید می یابد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رعایت حرام و حلال الهی یک‌نوع هم سنخی و نزدیکی بین انسان و اولیاء معصوم پیش می‌اید در آن حدّ که انسان احساس می‌کند آن بزرگان، وجهِ متعالی خود او هستند و باید با تمام وجود نظر به آن‌ها داشته باشد تا به حقیقت خود نزدیک شود. موفق باشید

18022
متن پرسش
با سلام: این جمله را لطفا بصورت مصداقی معنا کنید. اگر وجود را به معنای حقیقی آن در خارج نگاه کردید که تشکیکی و دارای مراتب است متوجه می شوید مدرنیته حجاب حقیقت است و لذا مبارزه ی شما با روح تمدن غرب شروع می شود و قیام برای خدا معنا پیدا می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی نگاه ما به عالم و آدم نگاهِ وجودی شد و تنها وجود هرچیز مدّ نظر ما قرار گرفت، دیگر این‌همه کثرات که مدرنیته بر اذهان بشر حاکم کرده همچون سرابی غیر واقعی جلوه می‌کند و این‌جا است که عملاً رجوع به حق و حقیقت شروع می‌شود و همه‌چیز مظهر اسماء الهی می‌گردد. موفق باشید

13627
متن پرسش
سلام عليكم استاد عزيز: نظرتون در مورد اين كه ما از عمره انصراف بديم به نيت اين كه با پولش به عتبات عاليات عراق مشرف بشيم چيه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است که حتی در شرایط عادی هم اگر مخیّر بین این دو موضوع باشید، زیارت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» افضل است. موفق باشید

7536
متن پرسش
با سلام با توجه به مباحث غرب شناسی که مطرح میکنید چه شد که کار غرب به اینجا رسید؟در کتاب خاصی از شما سیر تطور غرب به صورت مفصل با نظر به تمدن یونان به این طرف بحث شده یا خیر؟اگر چنین نیست جای چنین کتابی در آثار پربار شما بسیار خالی است.کتاب خاصی از مولف دیگری را در این مورد سراغ دارید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید در بین مباحث غرب‌شناسی عرایضی داشته باشم ولی جناب آقای استاد شهریار زرشناس مطالبی تحت عنوان «سیر تطور تمدن غربی» در سایت باشگاه اندیشه دارند. موفق باشید
31347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: نظرتون در باره محبینی که خود را سگ اهل بیت می نامند چیست؟ مواردی که استناد می شود خواجه نصیرالدین طوسی این تمثیل رو داشتند. روي قبر من بنويسيد: وَ كَلبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيهِ بِالوَصِيد. آیت الله وحید خراسانی: وحیدم من اگر در جرم و تقصیر سگی بودم شدم در کوی تو پیر آیت الله صافی گلپایگانی: هست سگی صافی صافی ضمیر بر در لطف و کرمت گشته پیر شیخ عباس قمی رحمةالله علیه صاحب كتاب مفاتیح الجنان، در مفاتیح الجنان در آداب زیارت اشعاری را ذکر کرده که شایسته است در آن حال زائر بخواند که یکی از آنها شعر زیر می باشد: شاها چه ترا سگی بیاید گر من بُوَم آن سگ تو شاید هستم سگکی ز حبس جسته بر شاخ گل هوات بسته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع سگ اصحاب کهف و نسبت آن با اصحاب کهف، جایی برای تحقیر نیست و این‌که بزرگان این نوع صحبت‌هایی که بعضی از مداحان می‌کنند را، خُرده گرفته‌اند به جهت آن بود که نوعی تحقیر در شخص استنباط می‌شد و این غیر از تواضع است. موفق باشید

29192
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: بنده طلبه ی در حال تحصیل در سطح ۲ هستم و به لطف خدا مسیر طلبگیم را انتخاب کردم و مسیر آینده ی زندگی طلبگیم برایم روشن است و به دلایل مختلف به این نتیجه رسیدم که این مسیر هم مورد نیاز برای جامعه است و هم به آن علاقه مندم. مشکلم این است که در مواقع بسیاری برای طی این مسیر تنبلی می کنم و در یک کلام انتظارم از خودم این است که مجاهدانه درس بخوانم و جلو بروم ولی اینگونه نیست. می بینم که جوانی و عمر در حال رفتن است ولی بهره ی کافی را نمیبرم. نمی‌دانم چرا ثبات قدم در سخت کار کردن ندارم و روزهایی پر انرژی هستم و روزهایی با قوت کم درس میخوانم و عملا وقتم به خواب و.... می گذرد. ممنون می شم اگر راهنماییم کنید و راه حل برون رفت از این حالت را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جایگاه تاریخی خودتان در آینده فکر کنید که رجوع زیادی مردم به عالمان دین خواهند داشت وقتی از وعده‌های فرهنگ سکولار سرخورده می‌شوند. از این جهت باید شب و روز در مطالعه‌ی دروس رسمی و غیر رسمی نشناسید. برنامه‌ای دقیق و سنگین به خودتان بدهید و کار را دنبال کنید. از ورزش نیز کوتاهی نکنید. موفق باشید

25438
متن پرسش
با سلام و عرض زیارت قبولی: در بحث امام رضا و زمانه شناسی این روایت را از امام رضا علیه السلام بیان کردید امکان دارد اشاراتی بفرمایید تا بابی باز شود یا ارجاع به بحثهایی که داشتید بفرمایید. «زمانى‌ بر مردم‌ خواهد آمد كه‌ در آن‌ عافيت‌ ده‌ جزء است‌، كه‌ نه‌ جزء آن‌ دركناره‌گيرى‌ از مردم‌، و يك‌ جزء آن‌ در خاموشى‌ است‌.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایط فتنه‌ی حاکمیتِ عباسیان، حقیقتاً شیعیان با راهنمایی حضرت رضا «علیه‌السلام» باید کنار می‌کشیدند و به هویتی مستقل فکر می‌کردند و همین امر موجب شد تا در زمان صفویه، شیعه حکومتی مستقل پیدا کند. امروز هم باید بیرون از تفکر مدرن، به تمدنی فکر کرد که ادامه‌ی مدرنیته نباشد، مشکلی که روشنفکران ما دارند. موفق باشید

24044
متن پرسش
سلام علیکم: پدیده ای که در این زمان شاهد آن هستیم عدم فهم حرف همدیگر و جایگاه آن و به تبع آن تکفیر همدیگر می باشد. ۱. این پدیده آیا سابقه تاریخی دارد؟ یعنی در تمدن های گذشته هم اتفاق افتاده است؟ ۲. راه خروج از این وضع چیست؟ و اساساً چه می‌شود که جامعه‌ای مثل جامعه‌ی ما با آن سوابقِ درخشان الهی و انسانی، یک‌مرتبه به چنین رویه‌ای گرفتار می‌شود که دیگر از آن فداکاری‌ها و جوانمردی‌ها نسبت به همدیگر تهی می‌گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام عرایض بنده در کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» و 70 جلسه شرح آن کتاب در همین رابطه بود. بنده این خطر را در آن‌جا متذکر شده‌ام و راه حل‌های آن در حدّ فهم خود ارائه داده شد.

برای اصیل‌شدن، برای آن‌که یک‌بار دیگر جماعتی زنده باشیم باید از نو در عطیه‌ی جامعه‌ی اسلامی‌مان داخل شویم. از طریق چنین التزامی، یک جامعه به یک قومِ زنده تبدیل می‌شود و جماعت افراد به نحو اصیلی با یکدیگر پیوند می‌یابند.

محقق‌گشتن یک قوم، پیش‌شرطِ اصول روابط حقیقی آن قوم است. در این حالت است که زندگی فرد نیز معنادار می‌شود. اگر فرد، و هر فرد به طریق خاص خود در وظیفه‌ی تاریخیِ قوم سهمی به دوش بگیرد، تنها چنین چیزی می‌تواند ما را از شبِ بی‌معنایی معاصر نجات دهد.

محقق‌‌شدن یک قوم، توسط اتحاد روحانی که در جامعه و در نسبت بین افراد پیش می‌آید چیز مهمی است زیرا از طریق این امر و صرفاً از طریق این امر، هم‌گرایی و یا معنایابیِ افراد ممکن می‌گردد.

هنگامی‌که عالَم در حجاب می‌رود و خود را پنهان می‌سازد، هنگامی که درک ما از آن به ورطه‌ی ابهام و انحطاط می‌افتد، بیگانگی و نیست‌انگاری سر بر می‌آورد و این وقتی است که جامعه‌ای معنوی و قدسی نداشته باشیم. چیزی که حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» متوجه‌ی آن بود و انقلاب اسلامی را به مردم ما پیشنهاد نمود.

مدرنیته، زمانه‌ی هجرتِ معنویت و زمانه‌ی سقوطِ معنا است. معنویت، بنیادِ لاینفکِ اصالت جماعت است. صرفاً با سکونت در سایه‌سارِ خدا است که بشر می‌تواند تاریخی شود، یعنی به یک قوم تبدیل شود. از آن‌جا است که افراد، صرفاً در جماعت، هم‌گرایی پیدا می‌کنند و در التزام به تقدیرِ جمعی خود معنا می‌یابند. امید است که در بستر معنویت‌بخشیِ این ماه با برکت، باز سکونت در سایه‌سارِ خدا را همچون زمان دفاع مقدس که زمان ایثار و فداکاری بود؛ احساس کنیم. باز شهید بهشتی‌ها با آن سعه‌ی صدر و با آن امید به آینده‌ی انقلاب اسلامی طلوع نماید.[1] موفق باشید  

 


[1] - اخیراً بنا شد عرایضی در مورد شخصیت شهید بهشتی بشود. متن عرایض بنده چنین بود:

شهید بهشتی یک امت بود

۱. در مورد وسعت نظر شهید بهشتی، همین بس که دشمن همیشه نسبت به تنگ‌نظریِ افراد به ظاهر مذهبی امیدوار بود و شهید بهشتی برعکس، به عنوان یک شخصیت مذهبی، شدیداً بر آزادی اندیشه و وسعت نظر تأکید داشت. و بدین لحاظ دشمن، دشمنِ شهید بهشتی بود. زیرا او با وسعت نظری که داشت بسیاری از حیله‌های دشمن را خنثی می‌کرد.

۲. شهید بهشتی اسلام را به وسعت جهان مدّ نظر داشت و آن را جهانی می‌دید، لذا برای بقیه‌ی اندیشه‌ها احترام قائل بود، ولی نه آن‌طور که جریان‌های مقابل نظام اسلامی انتظار داشتند که در تصمیم‌گیری‌های کلان نظام اسلامی حاضر باشند. در حالی‌که بیش از ۹۰ درصدِ مردم به جمهوری اسلامی رأی داده بودند.

۳. تفاوت روش شهید بهشتی با شهید منتظری در نگاهی بود که شهید بهشتی به سعه‌ی نظام اسلامی در این تاریخ داشت که در هر حال، جای خود را در این جهان باز می‌کند و نباید نگران جریان‌هایی بود که سعی داشتند با روحیه‌ی غرب‌گرایی نظام اسلامی را استحاله کنند.

۴. شهید بهشتی در صحبتی که در دانشگاه داشتند وقتی نسبت به تهمت‌ها و اتهاماتی که به ایشان زده شده، سؤال کردند؛ فرمود: وقتی‌که بنده چنین تریبونی در اختیار دارم و می‌توانم از خود دفاع کنم، عملاً امکان دفاع از کسانی که چنین تریبونی ندارند، گرفته شده است، پس بهتر است از اتهام‌زنندگان، دلیل و مدرکِ سخنان‌شان پرسیده شود.

5- نکاتی از نامه‌ی شهید بهشتی به امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مورد بنی‌صدر: 22/12/59

دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آن که جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط می‏ شود. یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنت باشد، بینش دیگر در پی اندیشه‏ ها و برداشت‏ های بینابین، که نه به‌کلی از وحی بریده است و نه آن‏چنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پای‏بند، و گفته‏ ها و نوشته‏ ها و کرده‏ ها بر این موضوع بینابین گواه.

بینش اول در برابر بیگانگان و هجوم تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی به نظام سخت ‏به توکل بر خدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان اسلامی و پرهیز از گرفتار شدن در دام داوری‏ها یا دل‏سوزی‏های بیگانگان معتقد و ملتزم. بینش دیگر، هرچند دلش همین را می‏ خواهد و زبانش همین را می‏ گوید و قلمش همین را می‏ نویسد، اما چون همه مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد، در عمل لرزان و لغزان.

بینش اول به نظام و شیوه ‏ای برای زندگی امت ما معتقد است که در عین گشودن راه به‌سوی همه نوع پیشرفت و ترقی، مانع حل شدن مسلمان‏ها در دستاوردهای شرق یا غرب باشد و آنان را بر فرهنگ و نظام و ارزش اصیل و مستقل اسلام استوار دارد. بینش دیگر با حفظ نام اسلام و بخشی از ارزش‏های آن، جامعه را به راهی می‏ کشاند که خود به خود درها را به‌روی ارزش‏های بیگانه از اسلام و بلکه ضداسلام می‏ گشاید.

بینش اول روی شرایطی در گزینش مسئولان تکیه می‏ کند که جامعه را به‌سوی امامت متقین و گسترش این امامت ‏بر همه سطوح راه می‏ برد. بینش دیگر بیشتر روی شرایطی تکیه می‏ کند که خود به خود راه را برای نفوذ بی‌مبالات‏ها یا کم‌مبالات‏ها در همه سطوح مدیریت امت اسلامی و حاکم شدن آن‏ها بر سرنوشت انقلاب هموار می سازد.

اگر این دو بینش در اداره امور جمهوری اسلامی ادامه یابد، نه کارهای جاری مردم سر و سامان پیدا می‌کند، نه مشکلات موجود دینی، فرهنگی، اخلاقیات اجتماعی و اقتصادی این مردم رنج‌دیده و محروم و ایثارگر با سرعت و قاطعیت کافی حل می‌شود و نه می‌توان برای آینده طرح‌های اصیل اسلامی ریخت و به مرحله عمل درآورد

امام عزیز، به خدا سوگند تحمل این وضع برای این فرزندتان بس دشوار است که چهره افسرده‏ این‏ها را ببینم و ندای یاللمسلمین آن‏ها را بشنوم و تنها پاسخ این باشد که صبر کنید. من هم صبر می‏ کنم و فی العین قذی و فی الحلق شجی.

ما در دیدار روز دوشنبه یازدهم اسفند در منزل آقای موسوی اردبیلی آن‌قدر با محبت و گرمی با ایشان برخورد کردیم و در حل مشکل وزیران دارایی و بازرگانی جلو رفتیم که امید داشتیم بر تفاهم‌ها افزوده شده است و هرگز باور نمی‌کردیم که آقای بنی‌صدر سه روز بعد از این دیدار چنین رفتاری از خود نشان خواهند داد.

ما از همان آغاز در پی آن بودیم که میدان عمل سازنده چنان فراخ و گسترده باشد که امثال آقای بازرگان و آقای بنی‌صدر و آقای یزدی در سطوح بالا فعالیت داشته باشند. در آبان سال گذشته، پس از استعفای دولت موقت پیام دادید که قم بیاییم تا مسئله فوری اداره کشور در خدمتتان بررسی شود، صحبت از ترکیب جدید شورای انقلاب بود، نظر حضرتعالی این بود که آقای مهندس بازرگان دیگر در شورای انقلاب نباشد. بر اساس همین اعتقاد به شرکت خلاق هرچه بیشتر نیروها و نفی هرنوع تنگ‌نظری و انحصارطلبی پیشنهاد کردیم که ایشان همچنان در شورای انقلاب بمانند و سرانجام حضرتعالی هم موافقت کردید و در همین مرحله بود که مسئولیت دو وزارتخانه مهم، وزارت دارایی و وزارت امور خارجه به آقای بنی‌صدر داده شد. اینها و نظایر اینها دلیل روشنی است بر این که شرکت فعال این آقایان در اداره امور کشور مطلوب ما بوده است و با آنها هیچ مسئله شخصی نداریم.

۶. شهید بهشتی با وجود اینکه تقابل ایدئولوژیک با بنی‌صدر داشت اما با ادبیاتی منصفانه، انحرافات وی و جریان متبوع وی را نقد کرد.

۷. شهید محمد منتظری با من رفیق بود. به او گفتم شما در مورد آقای بهشتی اشتباه می کنی. اجازه بده با ایشان قرار ملاقاتی بگذارم و برویم با هم صحبت کنیم. ایشان هم به این ملاقات راضی شد. سه یا چهار روز مانده به واقعه هفتم تیر بود که برای جلسه ای خدمت ایشان رسیدم. ورود من درست مصادف با ختم جلسه بود و مرحوم شهید بهشتی به طرف اتاقش می رفت. من تا آقای محمد منتظری را دیدم که سر پله ها ایستاده بود او را در آغوش کشیدم. تا محمد را بغل کردم شهید بهشتی که در حین حرکت متوجه حرکت من شده بود با صدای رسایی فرمود یک بار دیگر هم از طرف من آقا محمد را ببوس و ادامه داد همانطور که به شما گفتم محمد خودمونه و مسائل ما با همدیگر حل شد. خیلی هم راحت حل شد و به نفع ایشان هم حل شد. تا شهید محمد منتظری این عبارات شهید بهشتی را شنید زد زیر گریه. آمدیم پائین توی محوطه حیاط روی نیمکت های کنار باغچه نشستیم. از او پرسیدم محمدآقا حالا نظرت چیست؟ پاسخ داد بزرگواری آقای بهشتی بلایی به سر من آورد که هیچ چیز آن را جبران نمی کند. پرسیدم چطور؟ گفت من این همه به ایشان بد گفتم و اهانت کردم ولی در دفعه اولی که مرا دید مدتها مرا در آغوش خود گرفت و فشار داد و مرا بوسید و بعد سرش را جلو آورد و گفت یک کلمه راجع به گذشته حرف نخواهی زد. از حالا به بعد را با هم صحبت می کنیم. هرچه خواستم بگویم در گذشته فلانجا چه گفتم و قضیه چه بود اصلاً اجازه نداد حرف بزنم.

۸. نقش شهید بهشتی در تصویب قانون اساسی در دو جهت یکی در تنظیم محتوا و اصول و دیگر در مدیریت مجلس را که حاکی از سعه‌ی صدر و تحمل فوق‌العاده‌ی او بود، نباید فراموش کرد.

۹. مرحوم آیت اللّه مهدوی کنی می‌فرمودند: مرحوم بهشتی نسبت به عقاید بنی صدر احساس خطر می‌کرد، ولی تحمل کرد تا سرانجام بنی‌صدر باطن خود را ظاهر کرد و امام هم راضی شدند تا او را بردارند.

۱۰. حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» اولاً فرمودند: «بهشتی یك ملت بود برای این ملت ما». و ثانیاً: متذکر شدند: «بهشتی مظلوم زيست و مظلوم مُرد و ... »  حال سؤال اساسی آن است که نباید به معنایِ یک ملت‌بودنِ آن مرد الهی فکر کرد؟ راستی! چگونه می‌شود که یک انسان در تاریخ خود و درک حضور تاریخی‌اش به وسعتِ یک ملت می‌شود؟! و چگونه با عدم درکِ چنین انسانی و با انواع تنگ‌نظری‌ها، او را مظلوم‌وار از دست بدهیم؟

 

نمایش چاپی