باسمه تعالی: سلام علیکم: تبری، اقتضاء میکند که امام نیز از بدی و گناه متنفر باشند ولی از سرِ خیرخواهی به شمر نصیحت میکنند، نه اینکه حضرت از کارِ او متنفر نباشند. مثل اینکه امروز باید از استکبار و ائمهی کفر و استکبار متنفر بود و آنها را دشمن دانست. ولی به مردمِ آن کشورها باید از سرِ خیرخواهی نظر کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون حقیقت هر انسان، نفس ناطقهی او و یا به تعبیر عرفا قلب اوست و از این طریق هرکس به هویت خود که عین اتصال به حضرت حق است، میرسد؛ اگر کارِ معرفت نفس را دنبال بفرمایید به نتایج خوبی نایل میشوید إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر دو حالت در میان است 2- با پایداری بر تقوا، به مرور آن بصیرت و نورانیتی که انسان متوجه میشود که چگونه از منکرات فاصله بگیرد، سراغ او میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید هرگز بنا نبود کار به کشتنِ عثمان بینجامد. شواهدی در میان است که این قتل یا توسط خود مروان انجام شده، و یا توسط طلحه، تا حرکت را از مسیر معقول آن منحرف کنند. در دورهی عثمان، اقوامِ عثمان یعنی امویان در حاکمیتاند و مردم به جهت بیبند و باریهای حاکمانِ اموی با آنها درگیر میشوند. مردم مصر به مدینه میایند و از حاکم مصر شکایت میکنند. وقتی نامهی عزل حاکم مصر را از عثمان میگیرند تا به مصر برگردند؛ در راه پیکی را میبینند که به سوی مصر در حرکت است، متوجه میشوند نامهای از عثمان دارد خطاب به حاکم مصر که این افراد که به مصر برمیگردند را تنبیه کند؛ لذا آن افراد به مدینه برمیگردند و کاخ عثمان را محاصره میکنند. معاویه سپاهی را از شام در نزدیکی مدینه گسیل میکند ولی دستور میدهد وارد مدینه نشوند. طلحه و زبیر و عمروعاص جزء شورشیان اطراف کاخ عثماناند، همچنان که مالک اشتر و محمدبن ابابکر که از یاران علی (ع) اند نیز جزء محاصرهکنندگان آن کاخاند. حضرت علی (ع) سعی میکنند قائله را بخوابانند ولی از یک جای دیگر که مسلّم توطئهای بوده تا عثمان کشته شود؛ کار از دست همه در میرود و علی (ع) میفرمایند: مرگ عثمان نه مرا خوشحال کرد و نه ناراحت.
بنیامیّه متوجهاند عمر سیاسی عثمان تمام شده و حضور عَمْروعاص در بین شورشیان هرچند صورت خود را میپوشانده، بیحساب نیست. طلحه و زبیر خودشان با امکاناتی که داشتند بیحساب در بین شورشیان نیستند. یاران علی (ع) هم در آن صحنه هستند تا اگر عثمان کشته شد کار به دست معاویه که لشکرش بیرون مدینه است نیفتد. موفق باشید
سلام علیکم: رسیدن شما از این سفر پر از برکت به خیر ان شاءالله. استاد بزرگوار برای ما که جا ماندیم از این راه عزیز بگویید؛ بگویید در پیاده روی امسال چه دیدید؟ از کربلا چه خبر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بهترین جواب را که به نظر بنده رسیده است در جزوهی «مسئولیت فهم اربعین» باید جستجو بفرمایید. آنجایی که تأکید میشود تاریخی شروع شده است که روح آن ایثار و تواضع است و در این رابطه مقام معظم رهبری «حفظهاللّه» در سخن اخیر خود نسبت به اربعین میفرمایند این یک لطف الهی است به ما. آری! مایی که فراموش کرده بودیم برای ادامهی انقلاب باید ایثار و تواضع را پیشه نماییم. و امروز خدام زائرانِ حسین «علیهالسلام» انعکاس آن چیزیاند که ما فراموش کرده بودیم ولی شرطِ بقای ما در همین چیز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه حضرت امام حسین «علیهالسلام» امامیاند که میخواهند بشریت را از بیماریِ کبر و خودخواهی و عدم تفکر نجات دهند؛ فکر میکنم این نوع جریانها یک حرکت انحرافی است تا ما را مشغول امامی کنند که در این حد به او رجوع داشته باشیم. شاید هم آن خانم ناخواسته تحت تأثیر شیطان، چنین تواناییها را دارد تا شیطان کار خود را از طریق ایشان انجام دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان را یکی از فرزندان صادق و پاک انقلاب میدانم که با تعهد و بصیرت و به روزبودن، در صدد زندهنگهداشتنِ روح انقلاب اسلامی هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این یک امر بدیهی است که هر بالعرضی به بالذاتی ختم میشود 2- ذاتِ وجود، اگر محدود باشد عیت وجود نیست، بلکه چیزی است خاص، یعنی چیزی هست و چیزی نیست. پس ذاتِ وجود محدود نیست. از طرفی هر وجودی که عین وجود نیست، نمیشود وجودش از خودش باشد چون عین وجود نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شواهدی که حکایت از آن دارد که ابوسفیان حتی قبل از اسلام با رومیان ارتباط داشته است را، چهکار کنیم؟ حتی آنجایی که وقتی نامهی حضرت پیامبر «صلواتاللّهعلیهوآله» به قیصر روم میرسد و قیصر روم میخواهد چند نفر از مردم عربستان که پیامبر را میشناسند، پیدا کند تا سؤالاتی از آنها داشته باشد؛ یکی از آن افراد ابوسفیان است. پس به هر حال جای این فکر هنوز باقی است که احتمالاجریان اُموی بدون ارتباط فکری و فرهنگی با رومیان نبوده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه متوجه باشیم ما در این عالم به حکم خداوند رسالتی و وظیفهای داریم و در بستر آن رسالت و وظایف حرکت کنیم، ترس در میان نخواهد ماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در کتاب «خویشتن پنهان» عرض شد آنچه در حافظه میماند، چیزهایی است که به صورت علم حصولی و با ارادههای جزئی ما انجام میشود، وگرنه چه در حالت بیداری و چه در حالتِ خواب، آنچیزی که صرفاً حضوری باشد در یاد و خاطره نمیماند. آری! تنها انسان به جهت جنبهی وجودیاش احساسی نسبت به آن امر در خود دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واژهی صوفی قبلاً با واژهی عرفان که در این زمان بهکار میرود، مترادف بوده است. همه باید اهلِ طریقت به سوی حقیقتی باشیم که شریعت الهی متذکر آن شده است، حال به هر اسم و عنوانی که میخواهد باشد. البته امروزه متأسفانه عدهای خود را با این واژهها معرفی میکنند در حالیکه هیچ بهرهای از بصیرت عرفانیِ عرفا در خود ندارند و یک دکّان شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! ولی این موضوع کار میبرد تا شخص بتواند به مقامی برسد که در همهچیز حضرت اللّه را بنگرد 2- وحدت وجود یک بصیرت است و نه یک علم و لذا هر فقیهی نمیتواند به آن برسد هرچند که در علم فقه متبحر باشد. امثال حضرت امام توانستند به چنین بصیرتی برسند زیرا علاوه بر فقاهت، در حکمت و عرفان نیز ممحض شدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً هرچه جامعیت پیامبران بیشتر باشد، کثرت اسماء به وحدت سیر میکند. مثل آنکه در مورد پیامبر حضرت حق میفرماید: «قل هذه سبیلی ادعوا إلی اللّه» یعنی بگو راهِ من این است که به حضرت اللّه دعوت کنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ارتباط انسانها در برزخ و قیامت، قلبی و روحی است و نه زبانی. تلقین هم به زبان عربی انجام میشود به جهت نظمی که در آن زبان هست و معانی به صورتِ بهتری القاء میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون در روایات داریم ائمه «علیهمالسلام» میفرمایند اگر به صورت انسان محشور شوید ما شما را در سایر امور شفاعت میکنیم؛ میتوان برداشت کرد بدین معنا شفاعت در برزخ نباشد، ولی کسی که رویهی خود را در همهی امور، رجوع به امام معصوم قرار داده است در برزخ هم به کمک همین رویه مورد عنایت قرار میگیرد و از مشکلات آن عالم میگذرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. ولی گویا حضرت حق به نور اسم رحمان، در این تاریخ بر مستضعفین جهان نظر کرده تا با مقاومتی که در مقابل مستکبران از خود نشان میدهند تاریخِ دیگری را به ظهور آورد. تا دیروز اگر یکصدمِ ظلمی که بر مردمی مثل مردم یمن میشد، آن مردم تسلیم متجاوزی مثل کشور عربستان میشدند، ولی امروز با خطی که حضرت روح اللّه نشان دادند و تاریخ دیگری را در معرض نگاهِ مستضعفان این نسل قرار داد؛ میبینید چگونه مقاومت جانانه از خود نشان میدهند در حدّی که همین امروز نمایندهی سازمان ملل میگوید تاریخ، در خود خبر ندارد که چنین فاجعهای به جهت محاصرهی بنادر یمن توسط آل سعود پیش آمده باشد. ولی باز مردم معنایی جز مقاومت را در افقِ زندگی خود نمییابند زیرا آیندهای ماورای آیندهای که مستکبران ترسیم کردهاند برای خود میجویند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید اگر تحصیل علم جهت صحیحی به خود بگیرد، دیگر فوق لیسانس و دکترایش به دنبال کار نمیگردند، بلکه کارآفرین میشوند و مسیری که با مدیریت رهبر انقلاب در حال شکلگیری است، عبور از علمِ آموختنی به علمِ عملی است 2- البته مشخص است که شروع یک تاریخ، با فرآیند همراه است. به همین جهت مقام معظم رهبری در یکی از جلسات که با دانشجویان داشتند، به مطالعهی انقلاب فرانسه توصیه فرمودند. زیرا برای عبور از یک تاریخ و ورود به تاریخی دیگر، چنین مشکلاتی که شما برشمردید، پیش خواهد آمد. ولی بصیرت رهبری انقلاب در اینجا است که متوجهاند برای عبور از تاریخ سکولاریته به تاریخ توحید، موانع مانعِ تحقق آن تاریخ نمیشود و بدین جهت افق را روشن میبینند. البته مشروط بر آنکه نخواهیم خود را در ادامهی فرهنگ استکباری و در زیر سایهی آمریکا تعریف کنیم که این عامل نابودی همهی هویتِ تاریخی انقلاب اسلامی است. لذا تأکید عالمانهی ایشان در دشمنیِ دائمی ما با آمریکا است و این، حکیمانهترین سخنی است که باید هرگز از آن غفلت ننمود. نه از آن جهت که چون آمریکا دشمن ما است، ما با او دشمنیم، بلکه از آن جهت که آمریکا، نمودِ روح استکباریِ بشری است که با شیطان عهد بسته است و شیطان عدوِّ مبین بشریت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» نمونهی خوبی برای گرایش امثال ما به فلسفه و عرفان بود از آن جهت که تلاش داشتیم از یک طرف نسبت به دین تعقل و تفکر کنیم و با عمق بیشتری دین را بیابیم، و از طرف دیگر در ارائهی آن زبان مناسبی را بهکار گیریم 2- به نظر بنده شخصیتهایی همچون حضرت امام و علامه و شهید مطهری «رحمة اللّهعلیهم» بهتر توانستند آن نقشی که پیامبر و اهلالبیت «علیهمالسلام» میخواستند در جامعه محقق شود را، شکل دهند و میدان ظهور حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» را فراهم نمایند. آنچه بنده با حوصلهی زیاد در نوشتههای آقایان تفکیکی دیدم صرفاً نقد فلسفه بود آنهم در حدّی که دقیقاً متوجهی روح آن نشده بودند و به همین جهت به آقای میلانی گفتم یک ماه بیایند تا من کمی به ایشان فلسفه درس بدهم ببینند فلسفه همانی است که ایشان فهمیدند که البته ایشان عصبانی شدند. بنده معتقدم آقایان، جایگاه تفکر فلسفی را متوجه نیستند و با نگاه به مفرداتِ یک تفکر، تفکر روشن نمیشود. پیشنهادم برای جنابعالی جهت فهمِ جایگاه تفکر فلسفهی اسلامی بهخصوص «حکمت متعالیه»، سلسله مباحثی است که جناب آقای دکتر مهدی امامیجمعه داشتهاند. آن مطالب را میتوانید در کانال «ندای اندیشه» به آدرس زیر دنبال کنید: موفق باشید
https://t.me/nedayeandishe/517
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم آن شش روز از شش روزهای عادی نیست. زیرا روزهای عادی با بودنِ زمین و خورشید شکل میگیرد. آری! در شش مرحله تجلیات الهی جهت تحقق زمین و آسمانی که غیر مجردند ظهور کرده و این تقدّم و تأخر نسبت به عالم ماده، حالتی بعد از حالتی یا خلقی بعد از خلقی است هرچند که نسبت به حضرت حق با یک اراده همراه باشد، به همان معنایی که فرمود: «وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» امر و ایجاد ما، یک امر واحدی است مثل یک چشم برهمزدن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رقص سماعی که بعضی از گروههای عرفانی در گذشته بر آن وارد میشدند، غیر از اداهایی است که این روزها عدهای صوفینما دارند. مجلس سماع آدابی داشته است از جمله آنکه عموماً جوانان که تحت تأثیرِ وَهمِ جوانی هستند نمیتوانستند وارد شود. به قول مولوی: «چون رهند از دست خود دستی زنند ** چون جهند از نقص خود رقصی کنند · مطربانشان از درون دف میزنند ** بحرها در شورشان کف میزنند». اساساً آن حالت وَجد در اختیار خودشان نیست و فعلاً آن نحوه حضور از تاریخ، بربسته شده است و شبیه آن همان حالتِ بر سینه و بر سرزدنی است که در عزاداریِ حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» بعضاً برای عدهای پیش میاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه با نظر به حقیقتی که حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» در مقابل ما گشودند و ما با اشک خود، طلبِ اتصال به آن حقیقت را داشته باشیم، آن اشک از اعلی علیین خواهد بود. عمده آن است که منشأ اشک ما نظر به افق گشودهای باشد که در مقابل ما قرار میگیرد، مثل آنچه که امروز شهداء این افق را میگشایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عالمی مافوقِ این عالم، هماکنون موجود است و هماکنون نفس ناطقهی ما به آن عالم متصل است و هر عملی که ما در این دنیا انجام میدهیم، در ان دنیا مطابق هویت آن دنیایی محقق میشود و چون از این دنیا رفتیم، با اعمالِ پیشفرستادهی خود روبهرو میشویم. در روايت داريم كه راوى از حضرت امام رضا (ع) مى پرسد: مرا از بهشت و جهنم خبر دهيد، آيا هم اكنون آنها خلق شده اند؟ حضرت فرمودند: بلى، و رسول الله (ص) وقتى به معراج رفتند داخل بهشت شدند و آتش را ديدند. راوى مى گويد: عده اى از مسلمانان مى گويند بهشت و جهنم مقدر شده اند ولى خلق نشده اند. حضرت فرمودند: آنها از ما نيستند و ما هم از آنها نيستيم: «مَنْ انْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنّار كَذَّبَ النَّبِيُّ (ص) وَ كَذَّبْنا وَ لا مِنْ وِلايَتِنا علي شَيْئٍ وَ يَخْلُدُ في نارِ جَهَنَّم. قالالله: هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتي يُكَذِّبُ بِهَاالْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَميمٍ انٍ». پس كسى كه منكر خلقت فعلى بهشت و جهنم شود، پيامبر و ما را تكذيب كرده است و از دوستان ما نيست و براى هميشه در آتش است. خداوند در آيه 44 سوره الرحمن فرمود: اين است جهنمى كه گناهكاران انكار مى كردند و هم اكنون گناهكاران بين آن جهنم و آبجوشان در حال طواف اند.[1]
و نيز در روايت داريم كه: «رسول خدا (ص) فرمودند: در آن هنگامى كه مرا در آسمان معراج دادند من داخل بهشت شدم، ديدم در آنجا زمينهاى بسيارى را كه سفيد و روشن افتاده و هيچ در آنها نيست، وليكن فرشتگانى را ديدم كه بناء مى سازند، يك خشت از طلا و يك خشت از نقره، و چه بسا دست از ساختن برمى دارند. من به آن فرشتگان گفتم: به چه علّت شما گاهى مشغول ساختن مى شويد و گاهى دست برمى داريد؟ فرشتگان گفتند: وقتى كه نفقه ما برسد ما مى سازيم و وقتى كه نفقه اى نمى رسد دست بر مى داريم و صبر مى كنيم تا آنكه نفقه برسد. رسول خدا (ص) به آن فرشتگان گفتند: نفقه شما چيست؟ گفتند: نفقه ما گفتار مؤمن است در دنيا، كه بگويد:
سُبْحَانَ اللَهِ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ وَ لَا إلَهَ إلَّا اللَهُ وَ اللَهُ أَكْبَرُ پس چنانچه ملاحظه مى فرماييد حضرت در سفر معراجى خود با بهشت و جهنم رو به رو شدند و اين مى رساند كه هم اكنون بهشت و جهنم موجود است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این علوم در فرهنگ مدرنیته که ما هم گرفتار آن هستیم ، معنای خود را پیدا میکند، حال اگر بشر نوعِ دیگری از زندگی را برای خود تعریف کند دیگر نه نیاز به برق دارد و نه نیاز به وسایل نقلیهی امروزی. در این مورد عرایضی در کتاب «تمدنزایی شیعه» که بر روی سایت هست، شده. کتاب «توسعه و تمدن غرب» از شهید آوینی در این مورد نکات خوبی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همیشه آتش میسوزاند و همیشه هم در شرایطی که ابراهیمی در صحنه باشد و علت، منحصر به آن چیزی نباشد که در شرایط عادی آتش میسوزاند، در این شرایط آتش نمیسوزاند. مرحوم شهید مطهری این موضوع را در کتاب «عدل الهی» به خوبی روشن میکنند که چگونه «تقوا» نیز میتواند علت باشد و این شعر را شاهد میآورند:
موسیِ نیست که دعوی أنا الحق شنود
ورنه این زمزمه اندر شجری نیست که نیست.
موفق باشید