بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20197

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: استاد بنده مدتی است که به تهران آمدم و شما قبلا فرمودید که آیت الله حسن زاده در تهران هستند آیا شما آدرسی دارید از ایشان اگر نه بفرمایید چگونه پیدا کنم؟ 2. توصیه ای اگر دارید بفرمایید. ممنون. ببخشید استاد می دانم که این سایت برای ارتقای سطح عمومی است و جای آدرس دادن نیست اما استاد جان بنده از کجا بفهمم؟ حیف نیست که خودم را مشرف شدن به محضر علامه حسن زاده محروم کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! حضرت استاد به جهت مشکلات جسمی که داشتند و نمی‌توانستند افراد را بپذیرند، به تهران رفتند. إن‌شاءاللّه خدا خودش نسیمی از نور وجود اولیاء را به قلب‌تان می‌وزاند. موفق باشید

17966
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: می خواستم در مورد آیه ۱۷ سوره رعد توضیحی بفرمایید که اگر آن باران باریده شده ی از آسمان را علم و معرففت در نظر بگیریم که هر کسی به اندازه ی ظرفیت خود گنجایش پر شدن دارد، منظور از کف هایی که روی آن رود یا آهن مذاب جمع می شود چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که در وسط آیه می‌فرماید: «يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِل» می‌خواهد ما را متوجه کند در مسیر رسیدن به حق باید متوجه‌ی تعلقات خود باشیم تا آن‌چه برای ما می‌ماند و به ما می‌رسد، نورِ حق باشد و نه کف‌هایی که به اسم حق‌اند ولی در حقیقت باطل‌اند. موفق باشید‏

30949
متن پرسش
دستانِ بی‏نهایت خداوند، سفره مهمانی یک‏ماهه را جمع می‏‌کند تا گستره‏ای نامتناهی را بر اشتهای انسان، عرضه دارد. تصرّف در متن فطر، امضایی است که بر کارنامه رمضانی هر عاشق زده خواهد شد. سایبان مهربانی خداوند؛ گسترده ‏تر خواهد شد و روشنای ازلی هدایتش، تداوم خواهد داشت. این، همان بشارتی است که پیامبر فطر، به ابلاغش مبعوث شده است. استاد عزیزم عیدتون مبارک. استاد من نمیدونم تو ماه مبارک بخشیده شدم یا نه؟ حس عجیبی دارم ولی فقط میدونم خداوند رو خیلی دوست دارم. با اینکه خطاکارم، اهلبیت رو دوست دارم. استاد برامون دعا کنید؛ دعا کنید عاقبت به خیر بشیم؛
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا ملاحظه نمی‌کنید که فراقِ دیروز به ملاقاتِ امروزین تبدیل شد تا باز او، رُخ بپوشاند تا با ملاقاتی دیگر به ظهور آید. آری!

  رگ رگ است این آب شیرین و آب شور ** در خلایق می‌‌رود تا نفخ صور

  نیکوان را هست میراث از خوش‌‌آب ** آن چه میراث است أورثنا الکتاب

موفق باشید

28649
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: جناب ملاصدرا در ابتدای برهان صدیقین، تشکیک در وجود رو مطرح و دنبال می کنند منتها در انتهای برهان وحدت شخصی وجود را مطرح می کنند. آیا از وحدت تشکیکی اعراض می کنند و یا اینکه هدف آموزشی و یا هدف دیگری وجود داشته است؟ با اثبات وحدت شخصیه وجود به نقص و غلط بودن وحدت تشکیکی یا تشکیک در وجود پی می بریم، شخصیتی مثل جناب شیخ چطور در ابتدا تشکیک در وجود و در انتها تشکیک در ظهور را مطرح می کنند سیر تاریخی مشخصی برای این اعراض نقل شده است؟ آیا درسته که در تعریف ممکن الوجود کلمه اقتضای عدم اخذ بشه همانطور که حضرتعالی در شرح کتاب برهان صدیقین ذیل برهان دوم در اثبات هویت تعلقی (صفحه ۳۱) نوشتید ممکن آن است که اقتضای وجود و اقتضای عدم دارد. سوال این است آیا می شود ممکنات اگر قائل به وجود بودن آنها شویم (که می گوییم ما سوی الله ظهورند نه وجود) می‌شود ممکنات در آنها اقتضای عدم وجود داشته باشد با توجه به این فرض اگر بپذیریم ممکنات وجود دارند نَه ظهور، حال وجودشان را از فیاض به معنای دائم الفیض به تجلی دریافت کرده‌اند حال چگونه در آنها اقتضای عدم راه خواهد داشت در حالی که آنها در وجود گرفتن از منبع فیض به نحوه دائمی با توجه به صفت مشبهه بودن این کلمه، به نوعی واجب شده اند در وجود، منتها واجبِ بالغیر در مقابل واجب به ذات که خداوند متعال باشد پس نمی‌توان در آن اقتضای عدم تصور نمود بلکه وجود است لیکن ما می گوییم وجود نیست بلکه ظهور است وجود مختص خداوند است. آیا این تقسیم و تعریف قسیم ها صحیحه؟ اصلا درسته که واجب و ممکن قسیم همدیگه باشن؟ مگه رابطشون طولی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌شود گفت همین‌طور که می فرمایید تشکیک در وجود، جنبه‌ی تعلیمی داشته باشد و بیشتر، تشکیک در ظهور، مدّ نظر بوده است. ۲. ممکن‌الوجود در ذات خود، وجودی ندارد تا این بحث‌ها به میان آید. آری! نسبت به عدمِ مطلق، اقتضای وجود دارد ولی در هر حال، عدم است. به همین جهت اصطلاح «عدمٌ مّا» را برای آن به‌کار می‌برند. موفق باشید

28042
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: بنده طلبه هستم. ۱. اگر ما بخواهیم تفسیر بخوانیم به نظر شما بین تفسیر تسنیم آقای جوادی آملی و المیزان علامه طباطبایی کدوم را انتخاب کنیم؟ ۲. نظر شما در مورد تفسیر مجمع البیان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. امروز در تاریخی هستیم که تفسیر المیزان بیشتر جواب می‌دهد و در کنار المیزان، از تسنیم کمک باید گرفت. ۲. مجمع‌البیان همان‌طور که از اسم آن مشخص است به واقع، تفسیر نیست تا تکلیف ما را در نسبت با آیات و سور، مشخص کند بلکه جناب طبرسی زحمت زیاد کشیده‌اند و نظرات مختلف را ذیل آیات به میان آورده‌اند که کار با ارزشی است و چنانچه ملاحظه کنید مرحوم علامه طباطبایی در این رابطه از آن اثر، استفاده کرده‌اند. موفق باشید

25964

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: یک شخصی بر برهان صدیقین ملاصدرا مبتنی بر برهان شر اپیکور، ایراد وارد می کرد که وجود خدای خیر خواه و کامل مطلق (که در برهان صدیقین، اصل وجود همان اصل کمال هم است) را رد می کند و این برهان می گوید، در جهان شر وجود دارد و خدا یا می تواند این شرور را از بین ببرد و نمی برد که این خدا شرور است و یا نمی تواند این شرور را از بین ببرد که این خدا قادر مطلق نیست و اینگونه خدا را زیر سوال می برد. آیا این اشکال، وارد است و پاسخ اپیکور را چگونه باید داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید مطهری با توجه به همین اشکالات اثر نفیس «عدل الهی» را تنظیم کردند. متأسفانه آقایان آن طور که شایسته است تلاش نمی‌کنند تا اندیشه‌های خود را بپرورانند، وگرنه خیلی راحت غیرِ منطقی‌ترین سخن‌ها، برایشان قابل پذیرش می‌شود. موفق باشید

25238

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: وقتتون بخیر. بنده از تشکل بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز مزاحمتون میشم. استاد در بسیج دانشگاه ما، خواستار تشکیل کانون مهدویت هستیم، و بنابراین دنبال یک سری منابع مطالعاتی به صورت سیر مطالعاتی هستیم. البته در واقع هدف اصلی، فهم مهدویت هست، و رسیدن به شناخت و معرفت عمیق نسبت به امام زمان (عج ) هست، در دیدگاه های مختلفی که نسبت به مهدویت وجود دارد کدام کامل ترین و جامع ترین دیگاه است؟ و سخنش چیست؟ امام زمان باید چگونه و به چه شکلی در زندگی ما نمود پیدا کند. و در واقع بررسی مهدویت در تمام ابعاد مختلف. در واقع خواستار رسیدن به یک نگاه کامل و جامع هستیم. می خواستیم که اگر امکان دارد کمکمان کنید که چگونه و با چه کتبی شروع کنیم؟ آیا کتب شخص شما برای این مهم کفایت می کنند؟ استاد چون کار ما یک کار تشکیلاتی هست، می خواهیم مهر مهدویت بر تمام ابعاد کارهای فرهنگی در سطح دانشگاه زده شود و اصل ابتدایی اش. هم خود معرفت و شناخت گروه مرکزی هست. استاد اگر هم استادانی هستند که بصورت تخصصی در حیطه مهدویت کار کرده اند بسیار خوشحال می شیم به ما معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته» و شرح آن، فکر می‌کنم اگر با کتاب «مقام واسطه‌ی فیض» شروع فرمایید، بقیه‌ی راه را «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

25044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: سوالی که می خواهم مطرح کنم نزدیک به ۱۴ سال است که آزارم می دهد یعنی دقیقا بعد از وفات پدر بزرگوارم. بعد از وفات ایشان من از انسانی شاد به انسانی محزون و گوشه گیر مبدل شدم و برای درمان مشکلاتی که به سراغم آمد کلی کتاب های روانشناسی غربی خواندم و تا الان حدود ۸۰۰ جلد کتاب روانشناسی برای درمان احساس پوچی و بی معنایی و بی هدفی زندگی که هر از چند گاهی گریبان مرا می گیرد مطالعه نمودم حتی رشته ام روانشناسی است و امسال دانشجوی ارشد روانشناسی اسلامی هستم برای درمان بی معنایی زندگی ام تمام کتابهایی که پدر معنا درمانگر جهان یعنی ویکتور فرانکل به فارسی ترجمه شده بود مطالعه کردم و بقیه روانشناسانی که فکر می کردم می تواند کمکم کند را مطالعه نمودم ولی از شما چه پنهان که نمی توانستم کاملا به آنها اعتماد کنم. مثلا مکتب ویکتور فرانکل را جزء اگزیستانسیالیست ها تقسیم بندی کردند. یادم رفت بگویم من بعد از فوت پدرم دچار اختلال دوقطبی شده ام و ریشه درمان این اختلال روحی روانی را به عقیده ناتانیل براندن روانشناس آمریکایی پدر جنبش عزت نفس کمبود عزت نفس می دانند و به نظرم در اسلام دلیل اصلی کاهش عزت نفس را نا فرمانی از خدا و انجام گناه می دانند. حدود ۲ سالی است که برای افزایش عزت نفسم با گرفتن روزه پشت سر هم تصمیم به ترک گناه گرفتم اوائل اصلا موفق نبودم ولی به مرور موفق تر شدم در ترک گناه. نتیجه مثبتش را دیدم تصمیم گرفتم کمی بیشتر راجع به روزه تحقیق کنم و مطالب اندک ولی قوی ای از کتاب معراج السعاده پیدا کردم و در کتاب احیاء العلوم مطالب بیشتری را پیدا کردم و در کتاب کشف المحجوب هم دلایل خوبی پیدا کردم و در سایر کتابهای عرفانی گذشته مطالبی پیدا کردم ولی در نویسنده های معاصر نویسنده یا سخنرانی که در زمینه روزه تحقیق فراوان کرده باشد پیدا نکردم تا اینکه کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا ی شما را خواندم شما احادیثی که قبلا خوانده بودم را طوری دقیق شرح دادین که آدمی را به عمق مطلب پی می برد. با یک سرچ کوچک به لیست سخنرانی های شما که راجع به روزه بود دست یافتم و حدود ۴۰ جلسه از سخرانی های شما که راجع به روزه بود را گوش دادم و هم زمان روزه می گرفتم و خیلی راضی و خوشحال بودم تا اینکه تمام ۴۰ جلسه را استماع نمودم و بعد از چند روز دوباره آن پوچی سابق به سراغم آمد منی که راه نجاتم را روزه می پنداشتم ولی انگار این روش نیز برایم مناسب نبود. نمی دانم ایرادم از کجاست و چه کار کنم؟ تمام باورهای مذهبی ام انگار در حال فرو ریختن است. استاد صبور عزیز شما چه راه حلی ریشه ای را پیشنهاد می کنید برای درمان این احساس پوچی و بی معنایی زندگی که احساس رخوت و تنبلی و سستی را برایم به ارمغان می آورد؟ با تشکر فراوان از شما و عذر خواهی بابت اینکه متنم طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم تا حال خوب جلو رفته‌اید، ولی بنا نیست که از سعه‌ی بیشتر در عالم غفلت نمایید و از معارفی که می‌تواند پشتیبان عبادات باشد، غفلت نمایید. پیشنهاد بنده دنبال‌کردنِ مباحث «معرفت نفس» و «معاد» است همراه با شرح صوتی آن‌ها، تا خود را در وسعتی بیشتر احساس کنید و در اگزیستانسِ اصیل‌تری وارد شوید. موفق باشید 

24438

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: بنده می خواستم بپرسم من همه ی دلایلی که مردها می توانند در اسلام چند زن داشته باشند خواندم و به نظرم تا حدودی منطقی است که بازم به نظرم این خیلی ناعادلانه است که اسلام هیچ به احساسات زن ها اهمیت نداده است و اسلام هیچ توجهی به این نکرده است که با ازدواج مجدد یک مرد چقدر قلب یک زن درد می گیرد من میخوام بدونم چرا خدا برای وضع این قانون هیچ فکری برای احساسات زنان نکرده است؟ با اینکه شاید شماها بگویید برای فرد و جامعه لازم باشد ولی پس تکلیف قلب شکسته خانم ها چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایض نسبتاً مفصلی در بحث سوره‌ی نساء شد مبنی بر این‌که وقتی زنان به ادله‌ی متفاوتی بیشتر از مردان بودند، این رخصت برای مردان هست تا با سایر زنان بی‌همسر ازدواج نمانند و خطر فحشاء که بعضاً امروز گرفتار آن شده‌ایم پیش نیاید که البته بحث آن مفصل است. موفق باشید

24343
متن پرسش
سلام استاد و پدر و مربی دلسوز خسته نباشید، ان شاءالله در سلامتی کامل هستین، استاد اینکه ازدواج رو قسمت و تقدیر فرمودین، یعنی اراده اختیار ما نقشی در اون بازی نمیکنه؟ یعنی مثل قضیه رزق هستش که هر کی به رزق حتمی خودش خواهد رسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموما همین‌طور است که می‌فرمایید. باید با صفای خود رزق خود را در این امر هم گشود. سادگی، تواضع و خوش برخوردی راه را هموار می‌کند. موفق باشید

24007

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامي، خداوند به شما طول عمر عنايت فرمايد كه با نوشته ها و سخنراني هايتان باعث شديد همه چيز را از دريچه وجودي معرفت نفس بنگريم، خدواند جزاي خير به شما دهد. استاد عزيز دوستي بعد از گوش دادن سخنراني تفسير سوره واقعه حضرتعالي شبهه ايي وارد دانسته اند كه عرض مي شود «فرمايشات حضرتعالي را با مطالعه تفسير سوره واقعه الميزان مطابقت داده است آنگونه كه شما شرح مي فرماييد در كتاب تفسير الميزان نبود به طور اخص منظور اين است كه فرموديد اگر معاني اين تقسير آيه هاي شرح نعمات بهشتي همين گلابي خوردن باشد و در توجيح اش هم بگوييم اعراب باديه نشين براي اينكه درك كند خداوند اينگونه صحبت كرده است و اصلا منظور از فهم دنيايي بشر از آيه هاي «عربا اترابا» و «فاكهه كثيره» و «فجعلناهن ابكارا» نيست. حال با عنايت به اينكه حضرتعالي تمركزتان در بسط الميزان است چگونه اين دو جمع مي شود كه چنين فرمايش هايي كه فرموديد در الميزان نيست. اگر منظور باطن اين آيات است صاحب الميزان هم وارد باطن آيات نشده و ادعا ندارد كه مفهوم اين آياتي كه در سوره واقعه است اصلا به چنين مفهومي كه عامه مردم مي فهمند نيست و معناي فراتر از اين مفاهيم دارد لذا حضرتعالي اين سخنراني تفسير سوره واقعه را فهم و برداشت و رسيده هاي خودتان مي دانيد؟ آيا مرجع مكتوبي مثل شرح سوره واقعه ملاصدرا عليه الرحمه چنين تفسيري كرده است؟ آيا آيت الله جوادي آملي چنين توضيحاتي بر اين آيات دارد؟ آيا امكان ارايه نوشته و مستندي از بزرگان قبل يا معاصر براي اين تفسيرتان وجود دارد؟ از لطف و محبتان بسيار پاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عموماً سوره‌های مربوط به معاد مثل سوره‌ی واقعه و الرّحمن را به کمک کتاب جناب عبدالرزاق کاشانی مشهور به تفسیر ابن‌عربی انجام می‌دهم. زیرا همان‌طور که مطلع هستید علامه‌ی طباطبایی معتقد بودند تا آن زمان هنوز حوزه‌ها آمادگی ورود به بحث معاد را آن‌طور که باید ندارند. البته فعلاً شرایط تغییر کرده است. موفق باشید

23496
متن پرسش
سلام: در جزوه ی پاسداشت آزادی در جمهوریت در قسمتی که نگاه ایدئولوژیک به دین که از قصور اصول گرایی در آزادی دانسته اید. منظورتون از نگاه ایدئولوژیک به دین چیست؟ اصلا ایدئولوژی یعنی چه و چرا این واژه را به کار برده اید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از ایدئولوژی در اصطلاح فلسفه‌ی امروز، نگاهِ حزبی و قومی به دین نمودن را می‌گویند که بقیه‌ی اندیشه‌ها را حق نمی‌داند. این خیلی شبیه کاری است که در علم کلام انجام می‌شود. آری! ما در علم کلام، حقانیت عقیده‌ی خود را اثبات می‌کنیم ولی نه به آن معنا که آن‌چه غیر عقیده‌ی ما است، باطل است. مثل این‌که باید معتقد باشیم هرکه مسلمان نیست، غیر مسلمان است، نه این‌که هرکه مسلمان نیست، کافر است. موفق باشید

23489
متن پرسش
سلام استاد: در داستان ذبح حضرت اسماعیل (ع) چرا خدا حضرت ابراهیم (ع) را به کاری نامعقول امتحان کرد؟حتی اگر غرض خدا تحقق این کار نباشد. بالاخره سر بریدن فرزند کاری معقول نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم می‌توان گفت که ایمان از همین طریقه‌ها ظهور می‌کند. یعنی چیزی بالاتر از عقل باید به میان آید به نام عشق. به قول حافظ: «عقل می‌گفت که دل منزل و مأوای من است / عشق خندید که یا جای تو یا جای من است». آقای رحیم‌پور ازغدی از شب عملیات والفجر ۸ نقل می‌کند که شهید مزرجی به شهید شوشتری گفت «امشب اگر عراقی‌ها ما را نزنند، کوسه‌ها می‌زنند. اگر هیچ کدام نزنند، لای سیم خاردار و تله‌های انفجاری گیر می‌کنیم. با محاسبات مادی، امشب نمی‌توانیم از آب رد بشویم. من امشب وارد آب می‌شوم تا به امام در جماران خبر بدهند که آقا! بچه‌ها به عشق تو زدند به خط. دیگر مهم نیست آن طرف خط برسیم یا نرسیم. وظیفه ما وارد آب شدن است، بیرون آمدن دیگر در اختیار و وظیفه ما نیست؛ آن‌اش با خداست. خدای آن طرف اروند، خدای این طرف اروند است. اگر کسی این طرف قلبش آرام است، آن طرف می‌ترسد، توحیدش مشکل دارد.» این همان قصه‌ی ایمانی است که با عقلِ محاسبه‌گر نمی‌خواند. موفق باشید..

23172

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: پاسخ به سؤال 23159 که فرمودید انسان در اسلام را مطالعه کن و در سایت موجود است، در سایت نیست از کجا تهیه کنم؟ استاد من مال شهر اصفهان نیستم خواهشا نفرمایید خریداری کنم که دسترسی ندارم.
متن پاسخ

23172- باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کتاب با اضافاتی تحت عنوان «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی» بر روی سایت هست. موفق باشید:  آدرس آن در سایت

http://lobolmizan.ir/book/1380

22566
متن پرسش
با سلام: وقتی در خودشناسی تاکید به پرداختن به درون و باطن شده است. سوال می شود که مگر نه اینکه ظاهر و باطن همه از اوست. و من واقعی اوست. حول و قوه از اوست. پس سوال کننده کیست؟ پاسخ دهنده از درون کیست؟ اینجا دوگانگی بوجود می آید. اگر وحدت وجود به یگانگی او اقرار می کند. اگر هر کسی در عالم امر و باطن کامل است، پس این همه جستجو برای چیست؟ اگر عاشق و معشوق خود اوست، درد عشق چیست؟ پس چه کسی جستجو می کند؟ چه کسی می یابد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بین تکوین و تشریع تفاوت قائل بود. آری! اگر از نظر تکوین همه‌چیز به نحوی مظهر حق و حقیقت است از نظر تشریع، ما نسبتی خاص با هرچیز داریم و در این رابطه است که چیزی برای ما حرام می‌شود و چیزی حلال، تا به مرور حجاب‌های بین ما و حضرت حق برطرف شود. موفق باشید

22492
متن پرسش
سلام علیکم; استاد عزیز چند وقتی است مطالبي تحت عنوان افکار مثبت و قانون جذب در دنیای مجازی نشر داده می شود و مطرح می کند اتفاقات ناگوار زندگی محصول منفی بافی های خود انسان است و یا هر آرزويي که خدا در دل انسان قرار داده قطعا توانایی رسیدن به آن آرزو را هم داده. و به طور کل خیلی از مسائل را به افکار و حس و حالات خود انسان ربط می دهد شما چقدر قبول دارید این مطالب رو؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطالب، مطالبی است که تحت تأثیر اندیشه‌های شوپنهاور گفته می‌شود که معتقد است جهان چیزی جز افکار ما نیست و ما با افکار خود، جهان را می‌سازیم. در حالی‌که نمی‌توان از این نکته غفلت کرد که نظام عالم توسط خدایی حکیم خلق شده و این عالم، قواعد و سننی دارد که اگر ما آن‌ها را رعایت کنیم، عالم بستر مناسبی برای زندگی و تعالی ما خواهد بود. آری! یکی از آن قواعد و سنن، خوش‌بینی و امیدواری است که در بستر آن، زندگی معنای بهتری خواهد داشت به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: « لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُون» یعنی از رحمت و گشایش حضرت حق مأیوس نیستند مگر گروه کافران. زندگی در این بستر، معنای بهتری خواهد داشت. موفق باشید

21805

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اگر ابجد مبنای مطمئنی نیست اذکار مختلفی رو که عددی از ائمه برای ذکر اونا نداریم رو به چه تعداد بگیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد تعداد اذکار که از طرف ائمه «علیهم‌السلام» صادر شده بحثی مبتنی بر محاسبه بر اساس حروف ابجد در میان نیست. آن ذوات مقدس بر اساس کشف غیبی خود آن دستورات را می‌فرمایند. موفق باشید

21398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: استاد آنچه که از زندگی علما و عارفان خوانده ام اینطور فهمیدم که در سلوک الی الله نگاه نکردن به نامحرم (حتی بدون قصد لذت و حتی به اقوام نزدیک) بسیار تاثیرگذار است. بنده بخاطر همین موضوع مدتی است سعی می کنم حتی به یک پیرزن هم نگاهی نکنم. ولی نمی دانم آیا اینقدر (به قول دیگران سختگیری) در نگاه به نامحرمان لازم است در سلوک الی الله؟ دیگران به بنده حرفهایی از قبیل افراطی و دارای روابط اجتماعی ضعیف و... می زنند. هر چند ته دلم فکر می کنم سیره علما راه درست است اما این اواخر دچار سردرگمی شده ام. از طرفی طعنه های دیگران و صدایی که از درون مرا از این راهی که در پیش گرفتم باز می دارد و از طرف دیگر ترس اینکه مبادا مورد رضایت خداوند و اهل بیت و امام زمان نباشم. نمی دانم به خودم می گویم تو هنوز اول راهی این چیزها لازم نیست و... فقط می خواهم بدانم آیا راه درستی می روم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آن‌جایی که خداوند رخصت داده است، انجامِ آن مانع سلوک نیست. به ما فرموده‌اند به وجه و کفین نامحرم از سر لذت نگاه نکنید. موفق باشید

21100
متن پرسش
با سلام: سئوالی در باره ی عرض ذاتی پرسیده بودم ممنون از پاسخ. طبق برداشتهای گذشته تصور می کردم معنای عرض در عرض لازم مقابل جوهر است اما عرضی ذاتی در مقابل مثلا جوهر ذاتی، جوهر عرضی و عرض عرضی است و اصلا از نظر تقسیمات مباحث منطقی جایگاه متفاوت دارند. اگر در خطا هستم لطفا اصلاح کنید و اگر آنطور که شما تعریف کردید آیا صفات انسانی مثل رحمت، جود، علم و ... را جزء این صفات می توان دسته بندی کرد؟ بیشتر صفات مطرح شده در این مبحث ناطقیت و ضاحکیت و ماشی بودن و... است که جز ناطقیت باقی واضح نیستند در تعریف.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صفاتی که مربوط به نفس ناطقه است به جهت تجرّدی که دارند عین ذاتش می‌باشند. به همان معنایی که برای خداوند قائلیم که صفات او عین ذات اوست. این که گفته می‌شود اتحاد بین عالم و معلوم هست در همین رابطه می‌باشد که نمی‌توان علم را به معنای حقیقی عارض بر نفس یا ذات انسان دانست. هر چند در مباحث منطقی این کار را می‌کنیم. موفق باشید

19328
متن پرسش
سلام استاد: میشه مراتب وجود رو از خفیف تا آخرین حدش بفرمایین که مصداقش کیا یا چیا میشن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود، یک حقیقت تشکیکی غیر قابل تقسیم است و تقسیم‌بندی‌هایی که شده است تقسیم‌بندی‌های عقلانی است. مثل این‌که گفته‌اند جبروت و ملکوت و ناسوت. و یا گفته‌اند عالَم عقل و مثال و ماده. موفق باشید

18019

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: به نظر شما می شود از روایتی که می فرماید در هنگامه ی ظهور امام به یارانشان می فرمایند: به کف دست خود نگاه کنید و عمل کنید، این طور فهمید که امام می خواهند بگویند هر کدام بر اساس استعداد و ظرفیت و امکانات و شرایطی که در آن هستید عمل کنید؟ و هر کدام در هر جایگاه و شغلی که قرار دارید با توجه به همین موجودی و سرمایه همت کنید و منتظر این نباشید که امکانات و سرمایه ای از بیرون به شما برسد؟ و خلاصه کف دست یعنی همین که الان در دست داری؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این روایت مربوط به کارگزاران حضرت است که در اقصی نقاط عالم مأموریت دارند و بحث از شعور تاریخیِ آن کارگزاران است که آن کارگزاران در نسبت به حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» پیدا می‌کنند. موفق باشید

15864

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: همین که میام کتب شما را بخوانم یا صوتی گوش کنم این فکر مرا از ادامه کار باز می دارد که اگر تو در یک زندان بودی و کتب و صوت و... آنجا نبود آن موقع چه می کردی. لازم به ذکر است خیلی وقت است اذیتم می کند و محلش نمی گذارم اما این اواخر خیلی افسار گسیخته شده و اذیتم میکنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در هر شرایطی راهی برای ما می‌گشاید و ما در هر زمان باید از آن راه استفاده کنیم. موفق باشید

8258
متن پرسش
سلام استاد عزیز. روزگاری بود که جایگاه والای این انقلاب را نمی‌دانستم و هر ناعدالتی در هرگوشه و کناری و هر مقام و مسئولی را به کلیت نظام مربوط می‌دانستم اما به حول و قوه‌ی الهی و مدد روشنگری‌های شما، نور این اانقلاب را می بینم و آن ناعدالتی ها را ضعف و بی توفیقی برخی در همگون شدن با اهداف این انقلاب میدانم. اگرچه سال‌ها به لطف خدای تبارک و تعالی و بدون تلاشی، در درون قلبم محبتی ویژه نسبت به رهبری عزیز احساس می‌کردم اما اکنون به کمک تحلیل مواضع ایشان، می دانم که اسلام ناب است که از این حلقوم بیرون می آید و آقا ذخیره خداوند برای دنیای ظلمت بار امروز بوده است...استاد؛ خدا می‌داند سال‌هاست به هر جان کندنی دلم می‌خواهد در راه دوست قدم بردارم و اکنون به اینجا رسیده ام که می‌دانم خدا از من چه می‌خواهد و من از زندگی چه....اما استاد؛ نمی‌دانم این دل هرجایی چرا به هر محبتی به سمت غیر کشیده می شود... دوسال پیش بود که عمیقا عاشق کسی شد؛ این دل لامذهب ما را کشت ، در آن دوره غیر، داشت می نشست جای خدا و من خود، به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود.... توفیق شد رفتم حرم امام رضا علیه السلام و در دامنش زار زدم که آقا به دادم برس، مرا رها کند، خلاصه به شهرمان برگشتیم و محبوب به اصرار برایمان قرار ملاقاتی گذاشت(برای اولین بار) مانده بودم بروم یا نروم و استخاره کردیم؛ آمد که برو... رفتم جلسه در کمال احترامات و رسمی در رستورانی شلوغ برگزار شد و ...استاد به لطف خدا فردای آن روز محبوب مرا فحش باران کرد و به قدری مرا کوبید و حال این نفس را گرفت که ساعت‌ها اشک ریختم و البته شکر خدا را می‌کردم که این فرد این‌قدر تحقیرم کرد تا جل و پلاس محبتش از قلبم بیرون ریخته شد؛ نمی‌دانید چگونه مات عنایت امام رضا شدم.... دل ما صاف شد و چسبیدیم به سیر خودمان و بهره گیری از راهنمایی‌های شما و سرخوش بودیم تا این‌که.... سروکله‌ی کس دیگری پیدا شده و انگار می‌خواهد دل ما را زیر و رو کند و عامدانه مرا به سوی خودش بکشد؛ می‌فهمم که او به من دلباخته است و می‌خواهد مرا هم شریک این عشق کند و ابراز کند... نمی‌دانید چه دربه دری می‌کشم؟! استاد از یک طرف خودم چندسال است که دل در گرو مهرش دارم ولیکن به شدت مهار کردم این عشق را و خوشحال بودم که من عشقنی و کتمنی و... الآن نفسم خوشحال است که سودای شعله شدن این عشق از خاکستر قلب محبوب هم سرزده و نمی‌خواهد این توجه را از دست بدهد و از طرف دیگر عمیقا دنبال جلب محبت خدا هستم و دیگر دیوانه شده‌ام؛ میان این خاک و افلاک...استاد چه کنم؟چه خاکی به سرم بریزم....؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این‌که در چنین شعور ارزشمندی نسبت به انقلاب و رهبری قرار گرفته‌ای و رابطه‌ات با حضرت ثامن‌الأئمه«علیه‌السلام» روبه‌راه است خیلی خوب است. همان‌طور که مولوی می‌گوید: «عاشقی گر زین سر و گر زان سر است.... عاقبت ما را به آن سو رهبر است» بالاخره دل بعد از مدتی سراغ خانه‌ی محبوب اصلی را می‌گیرد، ولی در مورد این سرک‌کشیدن برای دیدن شعله‌هایی که از خاکستر آن قلب ظهور کرده، همان‌طور که متوجه‌اید باید خوددار بود و آسایش و آرامش خود را در زیر سایه‌ی رب‌العالمین جستجو نمود تا خداوند هرچه را خواست خودش پیش بیاورد. موفق باشید
7408
متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد طاهرزاده.شیوه نقدغرب و مدرنیته شما چطوریست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که جنابعالی در کتاب‌هایی که هست ملاحظه می‌فرمایید بنده از نظر تئوریک غرب را نقد می‌کنم ولی در عمل و اجراء همان روشی درست است که رهبری عزیز عمل می‌کنند. شاید بحث‌های امثال ما کمک کند که جایگاه سخنان رهبری و موضع‌گیری ایشان روشن شود و راه عبور از غرب هموار گردد. موفق باشید
1568

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در مصاحبه رجا نیوز با اقای نبویان ایشان نقل فرموده بود "روزی سروش گفت اگر ما بگوییم جبرئیل وحی را دریافت نموده باید پرسید او از کی گرفته باید گفت از فرشته ای دیگر و همینطور ادامه داد پس تسلسل پیش میاید و ان هم محال است." در صورتیکه به نظر من بیسواد او خیلی بد فهمیده است چون جبرئیل چیزی نیست الی تجلی اسم علیم خداوند یعنی خداوند وقتی اراده میکند وحی را بر قلب پیامبر خود القا نماید جلوه اراده او بصورت جبرئیل متجلی میشود و برای همین گاهی اوقات پیامبر در رتبه ای هست که حتی جلوه جبرئیلی هم در کار نیست منظور من این است که جبرئیل مانند پیک پستی نیست که در جایی نشسته باشد و خداوند به او بگوید جبرئیل بیا این چند ایه را بگیر و بده به محمد صلوات الله علیه و علی اله بلکه همین که اراده کند اراده او بصورت جبرئیل متجلی میشود و جبرئیل چیزی نیست الی صورت علمیه خداوند ایا این برداشت حقیر درست است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: خدا را شکر که در بستر انقلاب اسلامی و در ذیل شخصیت علمی و عملی حضرت امام روح‌الله«رضوان‌الله‌علیه» چنین بصیرت‌هایی در صحنه آمده است، جرعه، جرعه نوشیده‌ای. بیچاره آن‌هایی که کاری کرده‌اند که از نور قرآن بی‌بهره‌اند و به دنبال آن هستند که چگونه رابطه‌ی خود را با نور الهی قطع کنند. موفق باشید
نمایش چاپی