باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان واجبالقتلبودنِ کافرِ بالفطره در رابطه با یک توطئهی سیاسی است که قرآن در آیهی 72 سورهی آلعمران متذکر آن است از آن جهت که میفرمایند: «وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذي أُنْزِلَ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» گروهی از اهل کتاب برای آنکه روشن کنند اسلام یک دین واقعی نیست، نقشه کشیدند که ابتدا به عنوان دینی که از قبل در کتابهای خودشان از آن خبر داده شده، به اسلام بگروند و سپس اعلام کنند ما تحقیق کردیم و معلوم شد این دین آن دینی نیست که در کتاب پیامبر قبلی از آن خبر داده شده است و از این طریق با برگشت از اسلام به دین قبلی عملاً یک مقابلهی مستقیم با دین خدا را در پیش گیرند. از این جهت اسلام این نوع توطئهگران را که با آگاهی کامل برای ضربهزدن به اسلام ارتداد پیشه میکنند واجبالقتل میداند. این غیر از آن است که کسی بخواهد در مورد اسلام تحقیق کند در این مورد قرآن در سورهی توبه در آیهی 6 میفرماید: «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ» اگر یکی از مشرکان از شما فرصت خواست که سخن خدا را بشنود و در آن تأمل کند، او را پناه دهید و آنچه از نظر علمی میطلبد در اختیارش بگذارید سپس با امنیت کامل او را برگردانید به محلی که میخواهد برگردد، تا هرطور خواست تصمیم بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نظرتان باشد در نکتهی دهم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» عرض شد مقام روح که عالیترین مخلوق است نازل میشود و در جسم متعادل شده و «سَوّا» گشته، و واژهی «مِن روحی» از این جهت در آیهی مربوطه آمده است و در آن کتاب عرض شد در اصطلاح ما عموماً بین نفس و روح تفکیکی نیست. و بنا بود ابتدا کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی ده جلسهای آن مطالعه و بحث شود. در هر صورت وقتی میگوییم قیامت عالمی است که از نظر درجهی وجودی دارای وجود شدیدتری است و به تعبیر علامه طباطبایی«رحمةاللّهعلیه» جسم قیامت هم از جنس نفس ناطقه است، دیگر بحث برتری جسم یا روح در میان نیست بلکه هر نفسی جسم خود را با اخلاق و عقاید خود میسازد. اینکه حضرت امام از قول مرحوم شاهآبادی میفرمایند: دعا، قرآن صاعد است، در راستای آن است که قرآن حقیقتی دارد که آن حقیقت نازل شده و به صورت الفاظ و معانی در قلب مبارک رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» القاء گشته و گوش باطنی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» نیز آن را شنیده، به معنای برتری دعا نسبت به قرآن نیست. در ضمن در مباحث ده نکته عرض شد بین مباحث فلسفی و مباحث اخلاقی و سلوکی نباید خلط کرد. بحث نفس یا روح و نفس ناطقه یک بحث فلسفی است و نفس لوّامه و مطمئنه یک موضوع اخلاقی و سلوکی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن از نظر حقیقت، قدیم است زیرا از آن جهت چیزی جز حقیقت اسماء الهی نیست، ولی از جهت الفاظ و به آن صورت که به سمع مبارک رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» رسید حادث و مخلوق است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد انتخابات خبرگان که در کلّ کشور حتی در تهران، جهتگیریِ غالب با نظر به روح اصولگرایی به صحنه آمده است حتی همانهایی که در لیستی بودند که آقای هاشمی در رأس آن قرار داشت. و در مورد اصلاحطلبان و روح اصلاحطلبی؛ باید چند نکته را از هم تفکیک کرد. اول اینکه این نوع گرایش به اصلاحطلبی که امثال آقای دکتر عارف سرلیست آن است، غیر از آن اصلاحطلبی است که نظر به امثال آقای میرحسین موسوی دارد. و از این جهت میتوان گفت جریان اصلاحطلبی از آن روحیه عبور کرده است، ولی نه به معنای آنکه از وضعیتِ سکولاریتهی تاریخی که جهان را فرا گرفته است، آزاد شده باشد. نکتهی دوم موضوع اصولگرایی ما است که از یک طرف در همان وضعیت سکولاریته قرار دارد با کمی چاشنیِ تدیّن، و از طرف دیگر در دورههای قبل نشان دادند آنطور که شایستهی انقلاب است، پرورش لازم نداشتهاند و گرفتار یک نوع فقر فکری و عدم احساس حضور تاریخی هستند. و سومین نکته که از همه مهمتر است روبهروشدن با وضعیتی است که سکولاریتهی پنهان، بهخوبی در کلیّت انقلاب توسط اصحاب فکر و فرهنگ تبیین نشده است و ما به خودآگاهیِ تاریخی نسبت به آن، دست نیافتهایم در آن حدّ که وضعیت خود را درست درک کنیم و به مردم خود افقی ماوراء وضعیت روحِ سکولاریتهی جهان معاصر را نشان دهیم تا در مقابل وعدههای جریانهای متجددمآب، از خود شیفتگی نشان ندهند. ما هنوز متوجه نیستیم که نگاه سکولاریته یک موضوع تاریخی است و باید با نظر به امکانهای خود و بدون عجله و با برنامهریزیهای عمیق از آن عبور کنیم. هنوز نمیدانیم در چه محدودههایی برای تحقق انقلاب اسلامی باید عمل کرد؛ وضعیت خود را درک نکردهایم و متأسفانه امید به نتایج زودبازده داریم. باید نسبت به وضعِ موجود خود که بین انقلاب اسلامی و فرهنگ تجدد قرار گرفتهایم، به طور جدّی فکر کنیم. ما نمیتوانیم چشمِ خود را بر روی جذبات فرهنگ غربی ببندیم مگر آنکه مردم خود را به جذباتی بس عالیتر آشنا کنیم. امروز در مقابل آتشفشانی از امیالِ نفس امّاره قرار داریم که به قول شهید آوینی: در مقابل این آتشفشان هر خانهای امکان مقاومت ندارد، باید «خانهای در دامنهی آتشفشان بنا کرد» تا سنگبناهای آن خانه در مقابل تودههای مذاب آتشفشان، بتوانند مقاومت کنند، وگرنه همواره ما خواسته یا ناخواسته در ادامهی زندگی غربی روزگار میگذرانیم و طعم خوش آزادگی از مناسبات دنیای غرب را به جان خود نمیرسانیم. ما از آن جهت مأیوس نیستیم که انقلاب اسلامی بابِ تفکر نسبت به غرب را به ما آموخته است و راهِ عبور از زمستانِ نیهیلیسم را در مقابل ما باز گذاشته. تندبادهایی در حالِ وزیدن است، ولی مقاومت نیز فراموش نگشته. با حضور در تاریخی که از طریق انقلاب اسلامی شروع شد نهتنها از دوقطبیهای القایی عبور میکنیم بلکه معنای زندگی در انقلاب اسلامی را اصالت میدهیم. در ضمن نظر جنابعالی را به جواب سؤالهای شمارهی 15090 و 15100 جلب مینمایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی در قسمت معارف باید رعایت شود یعنی پس از معرفت نفس و برهان صدیقین به مباحث معاد رجوع فرمایید. ولی در مورد مباحث قرآنی رعایت سیر لازم نیست. در هرحال در کنار مباحث قرآنی از مباحث نهجالبلاغه غافل نشوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بهار، طبیعت ظرفیت بیشتری برای ظهور انوار الهی پیدا میکند. خداوند چشمهای دلمان را بگشاید که در این آینههای زیبای نمایانندهی انوار الهی، چهرهی محبوب خود را به تماشا بنشینیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل روایت فوق در شرایطی بوده است که ائمه در قید حیات بودهاند و وظیفهی حجاج آن بوده که پس از انجام حج به خدمت امام برسند و در زمان غیبت اگر انسان طالب چنین مطلبی باشد إنشاءاللّه قلب او منوّر به انوار وجودی امام خواهد شد. موفق باشید