باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در جایگاه سؤال و جواب، بنده فرصت خاطرهنویسی دارم؟!!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حیف است که مطلب را تا آخر دنبال نکنید. چرا عجله؟! موفق باشید
سلام بر استاد طاهرزاده عزیز: عرضی داشتم که به نظرم مسئله این روزهای ما نوجوانان باشد: طبیعت ما انسانها بخشی حیوانی دارد که خداوند متعال این طبیعت را درون انسان قرار داده و انسان الان با حکمت خدای متعال دارای یکسری غرایز حیوانی است. موضوع صحبتم درباره یکی از این غرایز یعنی شهوت جنسی است! میدانیم که خداوند با حکمتش طوری مقرر کرده که انسان بعد از بلوغ جنسی بتواند بوسیله ازدواج به این نیازش پاسخ بدهد (البته نه اینکه کل هدف ازدواج این باشد). اما در حال حاضر و در این تاریخی که زندگی میکنیم با ورود فرهنگ و سبک زندگی بیگانه به اندیشه افراد، آن طبیعت انسان کاملا از یادها رفته است و کاملا فراموش شده که برخلاف طبیعت انسان نباید عمل کرد. راهکارهایی كه پیشنهاد میشود اعم از اینکه بایستی صیغه کرد یا تقوا را افزایش داد یا تغذیه را طوری تنظیم کنیم که محرک میل جنسی نباشد و دعا و مناجات و... هیچکدام ۱۰۰ درصد اثر ندارند حتی ۳۰ درصد هم اثر ندارند! آیا نوجوانان امروز بر حسب تاریخی که در آن هستند نباید راه حلی جلوی راهشان گذاشته بشود؟ «بر حسب اقتضای زمانه شان»؟ (میگویند صیغه کنید: اما منطقی نیست! وقتی پسر نوجوان راضی نیست که همسر آینده اش قبلا با پسری رابطه برقرار کرده باشد قطعا دختران هم راضی نیستند که همسر آینده شان با دختری رابطه داشته باشد). این موضوع مسئله بزرگی است برای ما نوجوانان! آخر ما با صرفِ دانستنِ اینکه گناه بزرگی است که به هر روش غیر از ازدواج، میل جنسی را ارضا کنیم نمیتوانیم عملی متناسب با دانسته مان داشته باشیم! اصلا جهان مفاهیم به درد ما نمیخورد! ما به این نتیجه رسیده ایم که محض دانستن، مشکل مان حل نمی شود. تغذیه مان را مدتی اصلاح می کنیم روزه میگیریم مباحث معرفتی جنابعالی را دنبال می کنیم ولی طبیعت انسان را که نمیشود تغیبر داد اگر تغیبر دهیم، انسان نخواهیم داشت پس قابل تغییر نیست! اکنون نوجوانان ما خواهان راهکار جدید اند متناسب به سعه شان (ما فهمیده ایم که آخر الزمانی ها سعه بی نظیری دارند). خداوند متعال هم با حکمتش فکر این دوره و زمانه را کرده است و بالاخره ایشان میدانستند که چنین دوران بی نظیری خواهد آمد. حال به نظر حضرتعالی راهکار اللهی برای این مشکل، بر حسب مخاطب (نوجوانان) و در این تاریخ چیست؟ با تشکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! شرایط بس بسیار سخت و سختتر از سخت است. در جلسهای که خدمت آیت الله ابراهیم امینی «رحمتاللهعلیه» آن مردِ حساس به تعلیم و تربیت جوانان بودیم با طرح شرایط پیشآمده برای جوانان در این زمانه، هم خودشان اشک ریختند و هم حاضران به گریه افتادند. ولی با اینهمه از آن جهت که در هر حال مسئله جنسی مربوط به بُعد اصلی یعنی فطرت الهی انسان نیست؛ میتوان در این مورد فکر کرد که محرومیت از آن، مثل محرومیت از انس با خداوند نیست که انسان را از ابعاد اصیل خود محروم کند و به همین جهت مقاومت در مقابل کششهای غریزی در شرایطی که امکان جوابگویی به آن نیست؛ ابعادی از شخصیت انسان را به انسان نشان میدهد که حکایت از تواناییهای بالقوه او داشته و از این جهت بنده با تفکر نسبت به این موضوع در سالهای اخیر و با نظر به محرومیتهایی که در این رابطه برای جوانان عزیزمان پیش آمده، به این فکر فرو رفتهام که نکند خداوند بنا دارد اَبَرانسانهایی را به میان آورد که نشان دهد جوانانِ آخرالزمانی ما حتی در چنین شرایطی که بسی طوفانی و هولناک است، توان خودداری و تقوای خود را در خود زنده نگه داشتهاند تا دریچههای عرشی که به روی آنها گشوده شده است، همچنان باز بماند و یا با مقاومت خود، دریچههای عرش را به روی خود بگشایند. با جوانانی روبرو هستم که از هویت عرشی آنها در حیرتم. نمیدانم اگر جناب اویس قرنی به این تاریخ تشریف میآوردند، این جوانان به او اقتدا می کردند و یا او به این جوانان؟!!! از چنین تاریخی در حیرتم که خداوند بنا دارد چه صحنههایی بیافریند!!! و به فرشتگان خود بگوید: «أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ»(بقره/۳۳) نگفتم من در راستای علم خود به غیبِ آسمانها و زمین، چیزهایی میدانم؟ و میدانم آنچه را که برای شما آشکار است و چیزهایی که شما آن را پنهان کردهاید و خداوند در این راستا نسبت به چنین انسانهایی بر فرشتگان خود فخر فروخت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که دنیا را و جایگاه آن را نسبت به حیات ابدی خود درست تبیین کنیم. در اینکه این نوع بلاها حتی برای مؤمنین بیشتر است، نشان میدهد که ما جای و جایگاه خود را در دنیا جای و جایگاه اصلی نگیریم. به همین جهت به ما فرمودهاند: «أَلْبَلآءُ لِلْوِلاءِ؛» مگر کربلا از همین جنس نبود؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرا در بحث حرکت جوهری روشن میفرماید که زمان انتزاع ذهن است از حرکت. باید عمیقا حرکت جوهری مطالعه شود برای جواب به این نوع سوالها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر رویکرد انسان رسیدن به حضور قلب باشد، با نماز اول وقت به نحوهای از حضور در جایگاه صاحب وقت یعنی صاحبالزمان «عجلاللّهتعالیفرجه» میرسد و این همان ورود به حضور قلبی است که انسان نیاز دارد تا خود را در آغوش حقیقت بیابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه اطرافیان دلسوز جنابعالی متذکر اشکالات روش شما میشوند را؛ بپذیرید. پیشنهاد میشود توصیههای امیرالمؤمنین «علیهالسلام» به فرزندشان را دنبال کنید. موضوع در کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قلبی که تعقل کند و به معرفت خاصِ آنچنانی برسد، غیر از آن نحوه تعقلی است که انسان با مفاهیمِ حقایق ارتباط دارد، هرکدام در جای خود لازم است. ولی واقعاً در ادامه، راههایی هست که معرفتش خاص میباشد. عرایضی گذرا در جلسهی ۶ شرحِ «مناجات التائبین» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است به کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد یزدانپناه و با به جزوه عرفان نظری که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم عقل، اگر به درستی بهکار رود متوجهی آن چیزی که واقعاً هست میشود و تفاوت آن با وَهم، در همین نکته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کتاب خوب را مطالعه کردم و از قبل هم با نوشتههای استاد حکمت آشنا بودم. امیدوارم که إنشاءاللّه ایشان بهخوبی بتوانند در کاری که شروع کردهاند، به پیش برانند. آشنایی شخصی با ایشان ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را مطالعه نکردهام. ولی این موضوع که برای کائنات نقشی قائل باشیم، یک امر مبهم و بیدلیل است. آنچه ما میتوانیم بر آن تکیه کنیم، نقش خدا در تجلی اسماء الهی در زمانهای مختلف است در عالم. به اعتبار آنکه در قرآن داریم: «کلّ یومٍ هُو فی شأن» شاید بحث زمانشناسی که در کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» مطرح شده است، در این رابطه برای شما حرف داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. خودم هم تجربه نکردهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید، بحمد الله انقلاب اسلامی افقی را مقابل بشر امروز قرار داده که غرب زدگان و متحجرین بخواهند یا نخواهند، مردم در صدد تحقق آن افقها هستند حتی قشر خاکستری کشور. و اگر نامزدی برای ریاست جمهوری در این راستا به صحنه آید، مردم با تجربهای که از دولتهای امیدوار به حضور جهان مدرن پیدا کردهاند به او رجوع خواهند کرد و با حضور در آرزوهای جهان مدرن که آروزهای وهمی است مییابند که هیچ آبی از آن حضور و آن جریانها برای مردم گرم نمیشود. باید سخت به این نکات مردم را توجه داد و از این جهت باید به انسانی جهت مسئولیت اجرایی این کشور فکر کرد که به آنچنان حکمتی رسیده باشد و البته این غیر از آن افرادیاند که آرمانهای انقلاب را قبول دارند ولی حکمت رسیدن به آن آرمانها را در دل تاریخی که هستیم ندارند. یعنی برای آباد کردن دهی، ممکن است شهری را خراب کنند زیرا بالاخره کلیّت حضور جهانی انقلاب در این تاریخ اصل است و بنده معجزهی مدیریت رهبر انقلاب را در این تاریخ، همین میدانم و به همین جهت اگر رهبر انقلاب با انحرافاتی که دولتهای غربی به خصوص دولت آقای هاشمی ایجاد کردهبودند مستقیما برخورد مینمودند، ممکن بود ما در این زمان بعضی از این باند بازیها و بی عدالتیها را نداشته باشیم ولی مشغول اختلافات داخلی میشدیم و دیگر انقلاب با این وسعت جهانی خود در صحنه نبود در حالی که با چنین حضوری که هماکنون انقلاب دارد، به راحتی بالاخره از این مشکلات جزئی عبور میکند. رئیس جمهور آینده باید چنین حکمتی در کنار شعارهای انقلاب در خود داشته باشد و مردم نیز متوجه چنین افرادی باشند و البته کار آسانی نیست. همانطور که رهبر انقلاب فرمودند افسران جنگ نرم باید در فضای مجازی این موارد را نیز متذکر شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راه خود را باید در بستر حضور تاریخی انقلاب اسلامی و رهنمودهای نایب الامام حضرت آیت الله خامنهای «حفظهالله» و روحیهی جهادی پیدا کنیم. به نظر میآید رهنمودهای حضرت مولی الموحدین «علیهالسلام» به فرزندشان امام حسن «علیهالسلام» در کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» راههایی در مقابل ما بگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آنطور که عدهای جواب اقای خوئینیها را دادند و در آن جواب به نکات ارزشمندی اشاره کردهاند؛ بهتر بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در مورد «اعیان ثابته» میفرمایند: «ما شمّت رائحة الوجود» یعنی هیچ نحوه وجودی در جای خود ندارد. و یا در مورد «امکان» میفرمایند عدمی است که اقتضای وجود دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کبری در آن قضیه، غلط است زیرا در عدم، به خودی خود تکثر نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اصل صحبت استاد نیستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابن عربی و کلاً عرفا معتقدند اصلِ دینداری اُنس با حضرت پروردگار است و نباید تمام توجه به ظاهر دین باشد و این به معنای عدم تقیّد آنها به ظاهر دین نیست، بلکه تأکید آنها بر آن است که از ظاهر به باطن عبور کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا وقتی که در ساحت سیر إلی اللّه هستند تا مقام فنا، هنوز مورد خطاب «و ما ادراک یوم الفصل» هستند و چون حضرت ربالعالمین آنها را بعد از فنا به بقای خود باقی نمود، دیگر در مقامِ درک یوم الفصل میباشند. و این مقام منحصر به قیامت نیست، آن ذوات مقدس، هم اکنون در قیامتاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. موضوع جبر و اختیار چیزی است که هرکس در جان خود حسّ میکند که از چه جهات در تکوین او حضرت ربّ العالمین حاضرند و او را در این موارد اختیاری نیست و از چه جهت اوست که باید شخصیت خود را شکل دهد. ۲. این دومی طلبتان، زیرا در این منزل، تنها بنده میتوانم جواب سؤال عزیزان را بدهم منزل کلاس و درس در جای دیگر مستقر باید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی آنها وَحی محمدی «صلواتاللّهعلیهوآله» را قبول دارند ولی قرآن آنها را دعوت به توحید کرده است، نه اسلامِ رسمی که مسلمان شوند. لذا میفرماید: «قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا» ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه هیبت مقام معظم رهبری، صورتِ عزّت حضرت حق است در این عالم و مظهریتِ «عزیزٌ حکیم»بودنِ ربّ العالمین در سیما و سیرت این مرد الهی میتوانیم به تماشا بنشینیم و تجربه کنیم؛ حرفی نیست. آنچه انسان را نسبت به آینده امیدوار میکند، نفوذِ آرام آرام حقّانیت انقلاب اسلامی است در جان و روان کسانیکه حتی از نظر خود نمیخواهند با انقلاب اسلامی همراهی کنند. ولی مگر موضوع در اختیار آنها است؟ ملاحظه کنید چگونه یک نفر خارجنشین میفهمد که قضیهی حضور تاریخیِ ما تا کجاها سر بر آورده و لااقل برای آنکه فهم خود را در مقابل نفهمانی چون منافقین خلق و سلطنتطلبان به رخ بکشد، تا کجاها اقرار به حقانیت حضور تاریخی ما توسط رهبر انقلاب مینماید و این، قصّهی آیندهی ما است. آیندهای که اگر کسی در مقابل طلوع جهانی بین دو جهان «تحجر» و «تجدد» سکوت کند، متهم به حماقت و نادانی میشود. موفق باشید
