بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18567
متن پرسش
به نام خداوند مهربان با سلام خدمت استاد طاهرزاده حفظه الله: جناب نمی دانم سخنان سردار حاج سعید قاسمی در باره نوع مرگ مرحوم هاشمی رفسنجانی را شنیده اید اگر نشنیده اید در ادامه می آورم. نظر جنابعالی چیست؟ آیا این سخنان و نقدها از این نظر که قداستی که صدا و سیما از ایشان ساخت را بشکند و راه را برای بررسی و نقد تفکر ایشان باز کند؟ چرا که اگر خود ایشان از دنیا رفتند تفکرات و عقبه های ایشان تا سالها مانده و کار خود را خواهد کرد. سخنان سردار قاسمی «سياست اصلاح‌طلبان پدربزرگي داشت كه قسمت است ديگر،... خدايا زير تريلي بروم در اين مسير در اين جاده‌ها صاف بشوم اما اين‌جور نشود كه ٢٠٠ تا باديگارد داشته باشم يك ماشين آمبولانس با چهارتا، پنج‌تا دكتر ويژه كه ضربان قلبم رفت بالا آمد پايين بدوند. يك بيمارستان حضرت امامي كه چهارتا خانه با خانه من فاصله داشته باشد و آن كادر بيمارستان ناراحتند مي‌گويند هر هفته كه اين خانواده مي‌آيند آنجا چكاپ نهايي مي‌شوند آمرانه برخورد مي‌كنند مثل ارباب رعيت. اين را هم داشته باشيد. يك‌دفعه آخر كاري در استخر «وي‌آي‌پي» فرح در سعدآباد سكته بزني كه ... و بعد بدوبدو نيم‌ساعت هم طول بكشد كه لباس تنت كنند ببرندت بيمارستان شهداي تجريش. معروف است، بيمارستاني كه سرما بخوري بروي آن تو شكلات‌پيچ برمي‌گردي. وقتي ببرندت آنجا مي‌گويند يك‌ساعت است دير آورده‌ايد... خدايا براي من يك فرصتي بده يك مدلي كه وقتي لا اله الا الله مي‌گويند در مسجد يا هيئت. نمي‌خواهم. نخ تسبيح جريان انحرافي پاره شد. هرچي بخواهند بدوند اينها الان آدم بتراشند، ديگه ما به آن مسير برنمي‌گرديم».
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم شنیده‌ام و ظاهراً همین‌طور بوده. ولی این‌که رسانه‌های آن طرف آبی می‌گویند او خودکشی کرده و یا او را به قتل رسانده‌اند؛ بی‌خود می‌گویند. موفق باشید

18565
متن پرسش
سلام علیک استاد: خدا قوت. بنده طلبه هستم. می خواستم بپرسم برای شروع اسفار از آنجایی که شما با سیر درسی حضرت استاد جوادی آملی آشنا هستید به نظرتان با سی دی درسی ایشان درس را بخوانم یا اینکه شرح رحیق مختوم ایشان که به طور کامل موجود است و چه بسا مطالبی بیش تر از کلاس در آن باشد؟ کدام یک بهتر است برای فهم معارف اسفار؟ و جایگاه شرخ فارسی اسفار علامه حسن زاده چطور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار استفاده از صوت درس‌ها، کتاب «رحیق مختوم» را نیز جهت تطابق در معرض دید داشته باشید. شرح فارسی آیت اللّه حسن‌زاده را ندیده‌ام. بد نیست تطبیق کنید تا بیشتر مطالب در ذهن‌تان بماند. موفق باشید

18562
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: 1. در مسیر سلوک آیا می شود استاد بدون حضور مستقیم فقط از طریق روحش یا تصرف یا هر روش دیگر شاگرد خود را هدایت کند یعنی غیر مستقیم با شاگرد خود روبه رو شود بدون اینکه شاگرد اینطور سلوک را از استاد خواسته باشد و شاگرد فقط سلوک عادی را خواسته باشد؟ 2. یک سلوک تا رسیدن به پله ی اصلی چند سال طول می کشد؟ 3. آیا بدون علم و کتاب و درس و مدرسه می شود سلوک کرد یعنی درس نخوانده باشیم و فهم و درک ما خیلی خیلی پایین باشد اما سالک واقعی شویم؟ بسیار تشکر که وقت می گذارید و به سوالات ما پاسخ می دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چنین امکانی هست ولی کار هرکس نیست 2- بستگی به همت او و توفیق الهی دارد 3- می‌شود ولی امروزه راه‌هایی گشوده شده است توسط علمایی مثل حضرت امام خمینی که نمی‌توان به راه‌های بدون استاد و درس دل بست. موفق باشید

18561
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ببخشید مزاحم شدم حرفی شنیده ام خواستم صحتش را از شما بپرسم. اینکه علامه طباطبایی با حضرت امام در تشکیل حکومت موافق نبودند اگر صحت دارد علامه چه چیزی می دیدند که امام نمی دیدند و امام چه چیزی می دیدند که علامه نمی دیدند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرگز این‌طور نیست. شاید علامه باور نمی‌کردند که در تحقق انقلاب اسلامی مردم تا این حدّ همراهی کنند. وگرنه همه‌ی روح و فکر همه‌ی علمای شیعه تشکیل حکومت اسلامی است. خوب است در این مورد به جواب سؤال 18556 نظری بیندازید. موفق باشید

18559
متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم: من مشاور یک دبیرستان دخترانه هستم. چگونه باید با دخترانی که درگیر رابطه با جنس مخالف در سطوح مختلف هستند، کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار چندان آسانی نیست. نگاهی به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» این نسل را به فکر فرو می‌برد تا لذت‌های دنیایی برایشان عمده نشود. موفق باشید

18557
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: پیشاپیش از طولانی شدن متن پرسش پوزش می طلبم (قبلش هم یک جستجوی اجمالی در سایت انجام دادم) بنده دانشجوی رشته ی فلسفه هستم. طی گفتگویی با یکی از بزرگواران، این نتیجه رسیدیم که بدون سیر مطالعاتی نمی توان به جایی رسید. لذا تصمیم بر این شد که یک سیر مطالعاتی تدوین شود که هم خودمان از آن بهره ببریم و هم مبنایی برای توصیه و کمک به دیگران باشد، البته در حد اشتراکات. لطفا در این زمینه راهنمایی بفرمایید. مقصود این است که مسائل کلامی (پنج اصل اعتقادی به همراه زیر مجموعه های آن ها) با پشتوانه های فلسفی و حکمی - خاصه حکمت صدرایی - دنبال شود. حکمت صدرایی هم با رویکرد وحدت شخصی وجود مد نظر است. اما چون خود صدرا مسائل را قدم به قدم مطرح می کند، شاید مناسب باشد که ما هم با ملاصدرا پیش برویم و قدم به قدم به رویکرد نهایی برسیم و بعد از آن به استخراج لوازم فلسفی آن رویکرد بپردازیم. لطفا بفرمایید: 1. آیا نقطه ی شروع، آثار معاصران باشد و با دست مایه ی یافته های معاصران به سراغ متقدمان برویم یا مستقیما به سراغ متقدمان برویم؟ اگر شروع از معاصرین را تائید می کنید، آیا این شیوه را تائید می کنید؟ دسته بندی موضوعات کلامی + استفاده از آثار یک متفکر معاصر به عنوان محور مطالعات، پیرامون موضوعات معین شده + استفاده از آثار چند متفکر معاصر در حاشیه ی متفکر محوری 2. آیا مطالعه ی حکمت های مشاء و اشراق و آثار کلامی را ضروری می دانید، یا برای آن مقصود، حکمت متعالیه کافی است؟ اگر مطالعه ی آن ها را ضروری می دانید، لطفا بفرمایید مطالعه ی چه آثاری در این حوزه ها را پیشنهاد می کنید؟ در صورت امکان با حفظ ترتیب آموزشی نام ببرید. (آثار صدرا در سوال بعدی آمده است) 3. آیا طرح قدم به قدم با ملاصدرا را تائید می کنید؟ توضیح اینکه اگر دغدغه ی فکری نقطه ی شروع بنده، وحدت شخصی وجود باشد و سپس لوازم فلسفی این رویکرد دنبال شود (مثل تحول مفاهیم حرکت، حدوث زمانی و ذاتی و امثال آن در نگاه صدرایی) نتیجه ای به دست می آید و یا جز بافتن و خلط مباحث نتیجه ای عاید نمی شود؟ با توجه به اینکه هنوز دیدگاه های مشائی و دیدگاه های متوسط صدرایی و ضعف ها و قوت های آن به صورت دقیق (نه اجمالی) برای بنده روشن نشده است. 4. براساس مثبت یا منفی بودن پاسخ پرسش قبل (طرح قدم به قدم یا تمرکز روی وحدت شخصی و آثار متناسب با آن) بفرمایید که چه ترتیبی را برای مطالعه ی آثار صدرا پیشنهاد می کنید؟ 5. آیا با توجه به آن مقصود، آشنایی با آثار متکلمان و فلاسفه غربی را ضروری می دانید؟ چه آثاری برای این امر پیشنهاد می کنید؟ 5. یکی از دغدغه ها برای بنده ارتباط با قرآن و روایات همزمان با مباحث حکمی بوده است. لطفا بفرمایید مطالعه قرآن و روایات به چه صورت باشد؟ آیا تفسیر و روایت موضوعی را پیشنهاد می کنید یا ترتیبی را؟ آیا تفسیر و روایت ترتیبی موجب پراکندگی ذهن و عدم انسجام نمی شود؟ خداوند پیوسته به شما جزای خیر عطا کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در تجربه‌ی خود به این نتیجه رسیده‌ام که اگر مقدمات رجوع به حکمت متعالیه را تنظیم کنم کار جهت رجوع به فهم صدرایی اسفار هموار خواهد شد و در این رابطه کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «از برهان تا عرفان» و «معاد» همراه با شرح صوتی آن‌ها تنظیم شد. بعد از آن فکر می‌کنم کسی «بدایة‌الحکمه» و «نهایه‌الحکمه» را خوب بخواند به‌خوبی بتواند با اسفار جلو رود.

به نظر می‌رسد اسفار کافی باشد و اگر کسی مایل باشد مطالب را عمیق‌تر بشناسد، اشارات شیخ الرئیس خوب است.

بعد از درک حضوری درست «حکمت متعالیه» لازم است فلسفه‌ی غرب فهمیده شود به‌خصوص فلسفه‌ی دکارت و کانت و هگل و هایدگر.

در حین درک عمیق حکمت متعالیه، تفسیر المیزان، راه گشوده‌ای است به سوی تفسیر قرآن به نور روایات. موفق باشید

18556
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده: ببخشید استاد یک سوال از حضورتون داشتم. خواستم اگه امکان داره این لینک رو که عنوان آن (دیدگاه علامه طباطبایی درباره بزرگان است) ، در اولین مورد نظر علامه طباطبایی را راجع به رهبر کبیر و بنیان گذار انقلاب حضرت روح الله بیان می کند و در بخشی از آن اینطور می گوید که: متخصصان فلسفه می گفتند که فلسفه آیت الله خمینی بر فلسفه علامه مقدم است. خواستم بپرسم آقای طاهرزاده واقعا اینطور بوده است؟ از لحاظ عرفان چی؟ http://rasekhoon.net/article/show/115793/
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساسا نباید این بزرگان را با همدیگر مقایسه کنیم. بلکه هر کدام در دستگاه فکری خودشان اساتید بزرگی هستند و ما به هرکدام از آن‌ها نیاز داریم. در کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» سؤال و جوابی شده است که فکر می‌کنم در این موضوع بتواند کمک کند آن را در ذیل خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

سؤال: عده‌اي مي‌گويند همان‌طور که حضرت امام عارف کاملي بودند، هر عارفي هم در جاي خود يک عارف کامل است. چرا بايد شخصيت اشراقي حضرت امام خميني«رضوان‌الله‌تعالي‌‌عليه» را براي سلوک خود بپذيريم؟ به عنوان مثال چرا روش سلوکي علامه طباطبائي را نپذيريم و اساساً اگر حضرت امام را پذيرفتيم نسبت ما با ساير عرفا چه مي‌شود؟ در حالي که به نظر مي رسد روش و مشي آيت الله طباطبائي با حضرت امام متفاوت است، چرا نگوئيم هر کدام از اين دو عزيز حامل جلوه‌هاي عظيمي از حقيقت امر در اين دوران هستند که بايد از هر دوي آن‌ها استفاده کرد بدون سلوک در ذيل شخصيت يکي از آن‌ها؟

جواب: البته معلوم است که عارف‌شناسي فرهنگ خاص خود را دارد و کسي که هنوز گرفتار اعتباريات است هيچ وقت نمي‌تواند عارف‌شناس شود پس وقتي نحوه شناخت عارف از عالِم مشخص شد، مي‌آييم سراغ اين که واقعاً علامه طباطبائي در آن نوع رجوعي که به صورت قلبي به حضرت حق داشتند چه چيزي را اراده کرده‌اند و آيا در انتقال آنچه از حضرت حق براي ما گرفته‌اند چيزي کم گذاشته‌اند؟ به گفته نيچه: «ابر مرد و انسان کامل همچون نقاشي است که خودش خود را دارد نقاشي مي‌کند. ولي او برعکس مردم معمولي، طوري خود را نقاشي مي‌کند که در آخر هرگز نمي‌خواهد در آن تجديد نظر بکند.» چون مي‌بيند هماني را که مي‌خواسته بکشد کشيده است. علامه طباطبائي در رجوع‌شان به حضرت حق و نسبت به آن چيزي که حساس بودند و دغدغه‌شان بوده است چيزي کم ندارند. مشکل آنجا است که متأسفانه بعضي‌ها انتظار دارند همه‌ي عرفا يک طور باشند. در حالي‌که علامه طباطبائي«رحمة‌الله‌عليه» در رجوع به خداوند چيزي را دنبال کردند که حاصل آن را شما به خوبي در آثارشان به‌خصوص در سرمايه‌ي بسيار ارزشمند تفسیر الميزان مي‌يابيد و حضرت امام را بايد نسبت به آن رجوعي که به حضرت حق داشتند و آن اهدافي که مطابق آن مي‌خواستند شخصيت خود را نقاشي کنند، بنگريم. به اين معنا که حضرت حق براي هدايت بشرِ اين دوران در قلب هر کدام کششي و گرايش خاصي قرار داد. بنده هر چه نگاه مي‌کنم مي‌بينم علامه طباطبائي«رحمة‌الله‌عليه» هر چه را بايد جهت هدايت ما در موضوعات خاصي که دنبال می‌کردند در اختيار ما قرار مي‌دادند، به ما داده است. علامه طباطبائي«رحمة‌الله‌عليه» با توجه به موضوعاتي که بايد مطرح مي‌کردند سعي داشتند به عنوان يک چهره سياسي مطرح نباشند. همه‌ي تلاش ايشان اين بود که درگير مسائل سياسي جزئي نشوند تا بتوانند کاري را که به‌عهده دارند به‌خوبي به سر منزل برسانند ولی آن نقاشي که ايشان مي‌خواهند از شخصيت خود بر روي تابلوی زندگي بکشند، نقاشي شخصيت حضرت امام خميني«رضوان‌الله‌تعالي‌‌عليه» براي خود نيست.

تفاوت عالَم حضرت امام و علامه طباطبائي«رحمة‌الله‌عليهما»

ممکن است تصور شود چون اين دو بزرگوار در يک زمان و در يک عصر زندگي مي‌کردند بايد يک دغدغه داشته باشند و يک نوع حضور در جامعه پيدا مي‌کردند. بايد عرض کنم به يک معنا اين دو بزرگوار دو دغدغه‌ي متفاوت داشتند و از اين جهت دو نوع رجوع به حضرت حق دارند. حضرت امام خود را به مشروطه وصل کردند و با مرحوم مدرس ملاقات دارند و به صورت جدّي در تاريخي حاضر مي‌شوند که تاريخ تقابل بين مرحوم آيت الله کاشاني و دکتر مصدق است. يعني حضرت امام در عصري حضور يافته که بنا است نظام سياسي عالم عوض شود و حضرت علامه در عالمي حاضر شده‌اند که بنا است نظام الحادي عالم عوض شود و از اين جهت مي‌توان گفت در دو عالَم زندگي مي‌کنند که به يک جا ختم مي‌شود. آيا ائمه معصومين (ع) با اين‌که همه معصوم‌اند، در شرايط مختلف ظهورات مختلف ندارند؟ به اين معنا که حضرت حق از طريق آن‌ها براي انجام رسالتي که داشته‌اند متفاوت ظهور کرده است. اين تفاوت‌ها به اين معنا نيست که بگوئيم يکي ناقص است و ديگري کامل. بنده اگر يک ذره نقص در حقيقتِ نگاه علامه مي‌ديدم اظهار مي‌کردم، آنچه معتقدم اين است که براي اين تاريخ علامه بايد بيايد و ما را تغذيه کند و هرگز نمي‌توان تفسير الميزان را يک کار ساده‌اي دانست که بدون آن امکان ادامه‌ي انقلاب ممکن باشد. تفسير گرانسنگ الميزان به معناي خاص خودش در تاريخ ما حاضر شده ولي با اين‌همه، مباني فکري اين تاريخ را انقلاب اسلامي و امام خميني«رضوان‌الله‌تعالي‌‌عليه» شکل داده‌است. خدمت علامه طباطبائي در دل انقلاب اسلامي بي‌نظير است. آقاي مطهري‌ها آن معارف عاليه را از علامه گرفتند و انقلاب اسلامي را تغذيه کردند ولي بستري را که بتوان افکار علامه طباطبائي و امثال ايشان را به ظهور آورد، انقلاب اسلامي فراهم کرد. مکرر عرض کرده‌ام آيت الله جوادي که يکي از پشتوانه‌هاي تمدني اين انقلاب‌اند، هر چه از نظر فکري دارند از علامه دارند و اگر هم به حضرت امام رجوع دارند اين رجوع هم انعکاس فکر علامه است، با اين همه اين انقلاب اسلامي و شخصيت حضرت امام است که آن معارف را در جاي خود قرار مي‌دهد و به معناي حقيقي خود تبديل مي‌کند.

اين‌که عرض مي‌کنم حضرت الله بر قلب مبارک اين بزرگان تجلي مي‌کند به اين معنا نيست که حضرت الله در قلب هر عالمي يک شکل ظهور دارد. اسم جامع الله در عين جامعيت براساس نسبتي که آن عالم با آن پيدا مي‌کند به صحنه مي‌آيد و از اين جهت مي‌توان گفت، حضرت الله بر قلب علامه طباطبائي تجلي مي‌کند و حاصلش تفسير الميزان مي‌شود و بر قلب حضرت امام تجلي مي‌کند و حاصلش انقلاب اسلامي مي‌گردد و با توجه به حضوري که در عوالم بالا دارند، سال‌هاي سال در تاريخ جلو مي‌روند و تفصيل مي‌يابند. ابي سعيد خراز مي‌گويد درست است اسم جامع الله در هر جا و در هر مظهري هست، اما وقتي مي‌خواهد ظهور پيدا کند، براساس آن شرايط ظهور پيدا مي‌کند، هر چند در همان‌جا هم که به اسمي خاص مثل قدير ظهور مي‌کند، الله است که ظهور کرده و اوست که قدير است، الله است که سميع است. در واقع ما پشت اين دو اسم یعنی اسم قدیر و سمیع، اسم الله را مي‌بينيم به جامعيت. مثل آن که در آينه انقلاب اسلامي و تفسير الميزان حضرت الله را مي‌يابيم که با ما سخن مي‌گويد ولي در دو آينه و براي يک هدف.

با توجه به آنچه عرض شد سلوک ذيل شخصيت امام خميني«رضوان‌الله‌تعالي‌‌عليه» يک معناي عميق‌تري پيدا مي‌کند و قضيه‌ي اصلاح نظام سياسي عالم با حضور انقلاب اسلامي، به عوالم ديگر مرتبط مي‌شود، با اين‌همه براي تصحيح نظام فرهنگي عالم بايد از علامه غفلت نکرد وگرنه در اين امر عظيم متوقف مي‌شويم.

18555
متن پرسش
سلام علیکم: بی شک انقلاب اسلامی به جهت موقعیت توحیدی اش از لحاظ تئوریک با غرب (بیش از پیش) مواجه خواهد شد، حال در این مواجهه به نظر حضرت عالی ما تا چه حد بر دانش های غربی مسلط و آشنایی داشته باشیم؟ به طور مثال آیا صرف ممحض شدن در علوم و معارف اسلامی همچون حکمت متعالیه و فقه اسلامی و نیز تسلط نسبی بر اصطلاحات دانش های غربی می تواند پاسخگوی این نبرد نظری باشد یا اینکه باید تسلط همه جانبه بر تمام اجزاء آن دانش ها اعم از مبانی، مکانیسم و غایات شان پیدا کرد و در تمام جهاتِ دانش هایی مانند علوم پایه، انسانی، تجربی و ... اطلاع کسب کرد؟ اگر پاسخ شما مورد دوم است لطفا در صورت امکان راه حلی ارائه فرمائید. با تشکر فراوان، و من الله التوفیق الطاعة
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر بنده مورد دوم است و اگر مبانی توحیدی خود را بشناسیم و مثل شهید شهریاری‌ها اساس علم تکنیکی را بفهمیم، مرحله‌ی عبور از غرب را به‌خوبی انجام خواهیم داد. به نظر بنده جناب آقای دکتر رضا داوری در کتاب «خردسیاسی در زمان توسعه‌نیافتگی» متذکر این موضوع است که باید عقل تکنیکی غرب را در این زمانه درست بشناسیم تا گرفتار افراط و تفریط نگردیم. موفق باشید

18554
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: آشنایان و همکاران چند سوال از من پرسیدند که من نمی توانم کاملا منطقی و با دلایل و برهان های قوی جوابشان را بدهم. چنانچه برایتان مقدور است لطفا در این زمینه بنده را راهنمایی فرمایید. اگر لازم باشد حاضرم کتب گوناگون را برای تحقیق در این مورد مطالعه کنم: 1. امر به معروف و نهی از منکر چه ضروریتی دارد؟ 2. چرا ما باید آیین اعراب را قبول کنیم در صورتی که خودمان زرتشت را داریم؟ 3. چرا خدا بعضی از مسایل را در قرآن کاملا صریح و مشخص بیان نکرده و راه را برای تاویل و تفسیرهای مختلف افراد باز گذاشته؟ 4. چرا خدا در قرآن مستقیما بیان کرده که زنها را کتک بزنید و این حرف دستمایه افراد مخالف شده که بگویند اسلام مخالف زن است و او را خوار کرده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. اسلام به عنوان راهي كه خدا جهت هدايت بشريت قرار داده به عهده دارد تا آن‌چه موجب هلاكت افراد و جوامع انساني مي‌شود را به آن‌ها متذكر شود و از اين جهت جايگاه امر به معروف و نهي از منكر، یک جایگاه عقلانی و انسانی است 2. بحث دین زرتشت برای ایران و دین اسلام برای اعراب در میان نیست. بحث آخرین دین خدا است که بعد از تحریف سایر ادیان، خداوند برای بشریت فرستاده است. آیا دین زرتشتی که امروز ما با آن روبه‌رو هستیم می‌تواند جوابگوی نیازهای انسان‌ها در این تاریخ باشد؟ و یا در حدّ  مطالب کلی متوقف است؟ 3. اتفاقاً قرآن به عنوان کتاب مبین همه‌ی مطالب خود را به صورت بسیار روشن بیان کرده است. منتها مانند هر سخن حکیمانه‌ای باید برای فهم آن، تدبر لازم را به‌کار گرفت 4. هرگز چنین نیست که خداوند به مردان اجازه‌ی زدن زنان را داده باشد. قرآن در آیه‌ی 34 سوره‌ی نساء می‌فرماید: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتي‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبيراً» مردان به جهت استعداد خاصی که در مدیریت خانه به صورت کلی دارند و به جهت وظیفه‌ای که نسبت به اقتصاد خانواده خداوند به عهده‌شان گذاشته است، مدیریت خانواده را به عهده دارند و زنان صالح پیرو حق و حافظ اسرار انسان‌ها و خانواده به جهت رحمتی که حضرت حق در محافظت آن‌ها داشته است، در خانواده نقش‌آفرین‌اند. و برعکس اگر زنانی پیدا شدند که حریم خانواده را رعایت نمی‌کنند، ابتدا آن‌ها را با وعظ و نصیحت متوجه‌ی مسئولیت‌شان بگردانید و اگر اثر نکرد، حربه‌ی قهر را در میان آورید و چنان‌چه کار، به جاهای بدی کشید و خطر از بین‌رفتن نظام خانوادگی و نظام اجتماعی از طریق چنین زنانی پیش آمد، برای حفظ خانواده به جای آن‌که محکمه و دادگاه وارد شود خود مرد خانواده که مطلع است از آن‌چه گذشته است به حکم امر به معروف و نهی از منکر وارد شود و حدود الهی را، آن‌هم در حدّ زدن با چوب مسواک به طوری که هیچ کبودی پیش نیاید اجرا نماید. و این هیچ ربطی به حق مردم برای زدن زن را مجاز نمی‌نماید. حال اگر همین نوع خطاهایی که زن انجام می‌دهد و باید در محدوده‌ی خانواده تمام شود را، مرد انجام دهد او را به دادگاه اسلامی می‌سپارند و در این‌جا دادگاه با او روبه‌روست و دیگر بحث چوب مسواک و کبودنشدن نیست، بلکه شلاق است و حدّ و تعزیر. موفق باشید

 

18551
متن پرسش
باسمه تعالی سلام: استاد لطفا سوال 18539 رو جواب بدید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی به ایمیل‌تان جواب داده شد. موفق باشید

18550
متن پرسش
سلام استاد: طلبه هستم و سیر مطالعاتی ها را شروع کردم و اینکه بعضی می گویند سیر مطالعاتی اول بزرگان را بخوانید آن هایی که علمیت بین مردم زیاد هست اول آن ها را بخوانید با یک مثال بیشتر روشن کنم اول کتاب های مثل علامه حسن زاده آملی بخوانید بعد کتاب های شما در صورتی که خیلی دوست دارم اول سیر شما را بخوانم بعد کتاب های دیگر. حالا سوال این شد ما وقتی بزرگانی داریم اول باید کتاب های آن را بخوانیم بعد کتاب هایی پایین ها را؟ اگر در کلام بی ادبی هست خییییییییییلی ببخشید قصد جست رو اصلا ندارم به شما که در حوزه ریشی سفید کردید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انشاءاللّه عرایضی امثال بنده مقدمه‌ای باشد برای فهم سخنان آسمانی و ملکوتی علمایی مثل علامه حسن زاده آملی. موفق باشید

18549
متن پرسش
با عرض سلام: درباره ماهیت وحی از دیدگاه ملاصدرا توضیح یا منبعی را معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی هیچ‌کس نمی‌داند حقیقت وحی چیست؟ همین اندازه می‌دانیم که از جنس علوم حصولی و مفهومی نیست. موفق باشید
 

18547
متن پرسش
شلام و عرض ادب: شماره سوال بنده 18532 بوده. شما تا سوال 18541 جواب دادین اما سوال من رو نه داخل سایت گذاشتین جوابش رو و نه به ایمییل بنده جواب دادین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی به ایمیل‌تان جواب داده شده بود . موفق باشید

18541
متن پرسش
بمسمه تعالی با سلام خدمت حضرت استاد و آرزوی سلامتی: حاج آقا سه تا در خواست داشتم ممنون می شوم رهنمایی بفرمایید. مطلب اول: حقیر تازه طلبه شدم (24 ساله مجرد هستم و بعد از کارشناسی توفیق شد آمدم حوزه) خیلی دوست داشتم نصیحتی و موعظه ای در ابتدای راه حقیر را بفرمایید که ان شاء الله به آن عمل خواهم کرد. مطلب دوم: حقیر گناهان زیادی دارم و نمی دانم با آنها چه کار کنم و کلا نمی دانم از کجا شروع کنم که به بهترین جه خودم را اصلاح کرده باشم لطفا راهنمایی فرمایید که چگونه چنین اصلاحی را انجام بدهم و از کجا شروع کنم؟ مطلب سوم: می خواستم نظر حضرت عالی را در مورد تنوع اساتید اخلاقی که وجود دارد بپرسم از کجا متوجه شوم که چه سبکی برای من مناسب است؟ (مثلا مکتب سلوکی علامه طباطبایی و آقای بهاالدینی و...) با تشکر بابت زحمات فروان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر ادبیات عرب را در سال‌های اولیه محکم و بدون حاشیه‌رفتنِ در امور دیگر بخوانید بعداً پشیمان نمی‌شوید 2- همین‌که در فضای زندگیِ طلبگی مرتکب آن گناهان نشوید، نه‌تنها مزه‌ی آن گناهان می‌رود، بلکه از آن‌ها متنفر نیز خواهید شد 3- این به ذوق خودتان بستگی دارد که با کدام‌یک از اساتید، بیشتر متذکر می‌شوید. موفق باشید

18536
متن پرسش
حضور با سعادت استاد عزیز جناب آقای طاهرزاده: با سلام و تحیت: بنده یکی از دانشجویان رشته مدیریت راهبردی فرهنگ دانشگاه جامع امام حسین (ع) هستم، مدتی است در رابطه با چگونگی نظام سازی در تمدن نوین اسلامی تحقیق می کنیم. اما سوالی که از حضرتعالی داشتیم این است که چگونه می توان با استفاده از نظریه فطرت و عشق علامه شاه آبادی (ره) از کتب شذرات المعارف و رشحات البحار به نظام سازی تربیتی، فرهنگی و اقتصادی دست یافت؟ یعنی این نوع نگاه (انسان شناسی عرفانی) چگونه منجر به تشکیل و ساخت نظامات اداری یک جامعه خواهد شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که غرب با انسانِ سکولار ساخته شد، تمدن اسلامی با انسانِ حکیمِ عاشق ساخته می‌شود. پس باید بر روی انسان‌شناسیِ اسلامی از طریق معرفت نفس کار کرد، کاری که حضرت علامه در کتاب «رسالة الولایه» مطرح کردند. موفق باشید

18535
متن پرسش
با سلام و احترام: بی زحمت از سردرگمی و شکاکیّت و دو دلی با پاسخ استدلالی و عقلی و منطقی درم بیارید!! شک و شبهه ام این است سرورم که برام از نگاه اعتقادی بررسی و تحلیل بفرمایید این صحبت ها و این منقولات را که گفته شده: که شبهات و تشکیکاتی که فلسفه های کانت و هگل به مباحث اعتقادی ما وارد ساختند را فقط و فقط می توان از طریق فلسفه ملاصدرا آن شبهات و تشکیکات را به عالی ترین وجه ممکن دفع و خنثی کرد و اگر این سخن درست باشد پس چرا عده ای از علماء و فضلاء و اساتید مباحث کلام و عقاید در حوزه های علمیه و دانشگاهها مخالفت و نقد شدید علمی دارند از ورود فلسفه ملاصدرا به مباحث الهیات و اعتقادات دینی مان و اگر این نقد های علمی ای که این قسم از علماء و فضلاء به ورود فلسفه ملاصدرا به مباحث الهیات و اعتقادات دارند درست و صحیح باشد پس چطور می خواهند با تشکیکات و شبهات سنگین فلسفی که فلسفه غرب به مباحث اعتقادی مان وارد کرده مقابله و آنان را دفع و خنثی نماییم چون اگر خاطر شریف تان باشد آنان منقولات و آیات و روایات و احادیث را به هیچ وجه قبول نداشته و می بایست از نگاه و منظر و دریچه استدلال و منطق و عقل و مباحث تحلیلی ورود کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفه‌ی صدرایی هدیه‌ای است الهی که به قلب جناب صدرالمتألهین«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» اشراق شده. درست در زمانی که دکارت طرح فلسفه‌ی خودبنیادش را مطرح کرد. کسانی که متوجه‌ی فلسفه‌ی صدرالمتألهین نیستند، متوجه‌ی تاریخی که در آن زندگی می‌کنند، نمی‌باشند. در حالی‌که رهبر انقلاب این انسانِ هوشیار به این تاریخ در رابطه با مکتب صدرا می‌فرمایند: «مكتب فلسفى صدرالمتألهين همچون شخصيت و زندگى خودِ او مجموعه‏ ى در هم تنيده و به وحدت رسيده‏ ى چند عنصر گرانبهاست. در فلسفه ‏ى او از فاخرترين عناصرِ معرفت يعنى عقل منطقى و شهود عرفانى و وحى قرآنى، در كنار هم بهره گرفته شده و در تركيب شخصيت او تحقيق و تأمل برهانى و ذوق و مكاشفه ‏ى عرفانى و تعبد و تدين و زهد و انسِ با كتاب و سنت، همه با هم دخيل گشته».[1] موفق باشید   

 


[1] ( 1)- پيام مقام معظم رهبرى به كنگره‏ى بزرگداشت صدرالمتألهين در تاريخ 1/ 3/ 1378.

18534
متن پرسش
با سلام و عرض خشته نباشید: در شبکه های اجتماعی یک حدیث از امام صادق (ع) نقل می کنند (نقل به مضمون) هر پرچمی که قبل از ظهور امام زمان (عج) برافراشته شود باطل است. و با این حدیث انقلاب اسلامی را زیر سوال می برند چه جواب قانع کننده ای می توان داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید بزرگ و صاحب‌نظر در امر حدیث همه متفق‌اند که آن حدیث نظر دارد به پرچمی که با ادعای مهدی امت برافراشته شود. در حالی‌که انقلاب اسلامی در راستایِ انتظار برافراشته‌شدن پرچم حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» تلاش می‌کند. و حضرت امام فرمودند ای کاش صاحب انقلاب بیاید و ما این انقلاب را تقدیم او کنیم. موفق باشید

18531
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز بنده کارمند یک اداره ای هستم که بخاطر اینکه بتونم فارغ از خیلی مسایل به مباحثات و مطالعات و خودم برسم وارد کار اداری و دولتی شدم، در حال حاضر خیلی از اوقات را در اداره کاری برای انجام ندارم و از این وقت برای مطالعه استفاده می کنم، خودم یه جوری ام با توجه به اینکه از مرجعم هم پرسیدم که از نظر شرعی اشکالی نداشته باشه ولی احساس می کنم من دارم برای این ساعات حقوق می گیرم و شاید یه وقتایی دلم می خواهد حقوق بگیر بیت المال نباشم، شاید راهنمایی شما بتونه راهی جلوی پای بنده باز کنه تا از این دلواپسی بیرون بیام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کارمند باید ساعاتی که در اختیار کارفرما قرار داده است، را در امور شخصی خود مصرف نکند، مگر آن‌که دستوری به او نرسد در این صورت بدون این‌که از امکانات کارفرما استفاده کند می‌تواند مثلاً به مطالعه بپردازد. در صورتی‌که حقی از کارفرما در آن ساعات ضایع نشود. به جهت آن‌که وقت خود را در اختیار کارفرما گذاشته است، عملاً استحقاق گرفتن اجرت معمول‌شده را دارد. موفق باشید

18530
متن پرسش
با عرض سلام: استاد اگر زبان حکمت متعالیه که زبان مشاء است زبان امروز نیست زبان امروز چه زبانی است؟ آیا حضرت امام (ره) در بعضی از کتابها با زبان صدرا صحبت نمی کنند؟ اگر این حرف درست باشد در بعضی از موارد زبان امام هم زبان امروز نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان صدرا، زبان رجوع به وجود است و این اوج یک تفکر است. زیرا بالاتر از تفکری که رجوع به وجود دارد، تفکری نیست. می‌ماند که در رجوع به وجود، تنها به حکمت متعالیه بسنده نکنیم. همان‌طور که در جواب سؤال 18529 عرض شد؛ رجوع به وجود از طریق عقل هایدگری نیز برکات خود را دارد. موفق باشید   

18529
متن پرسش

سلام: استاد میشه در مورد این جمله که فرمودید توضیح بیشتری بدید و یک کتاب معرفی کنید؟ «فهمیدن هایدگر، عقل خاصی می‌خواهد که از همه، چنین انتظاری نباید داشت. با عقل فلسفه‌ی اسلامی نه هایدگر فهمیده می‌شود و نه نیچه. ما نمی‌توانیم با عقل حکمت متعالیه، هایدگر و امثال او را بفهمیم، باید عقل دیگری به صحنه آید.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطلب از این قرار است که ما «عقل‌ها» داریم نه یک عقل. هرکدام را که رشد دهیم به کمک آن عقل، چهره‌ای از حقیقت در مقابل ما ظهور می‌کند از این جهت نباید عقل را منحصر به عقل صدرایی بکنیم، با همه‌ی عظمت غیر قابل چشم‌پوشی که در عقل صدرایی جهت رجوع به حقیقت هست. پس اگر به فلسفه‌ی هایدگر درست رجوع کنیم با عقلی روبه‌رو می‌شویم که توان نمایاندن وجهی دیگر از حقیقت را در مقابل ما بگشاید. کاری که در 6 جلسه‌ی اعتکاف ماه رمضان تحت عنوان (برکات نظر در نسبتِ بین «وجودِ نفس» با «صِرفُ‌الوجود») انجام شد. موفق باشید 

18528
متن پرسش
با سلام: جلسه 12 یا 13 صوت مصباح الهدایه بود که به لطف خدا مطالبی را متوجه شدم در مورد عین ثابته ی محمدی صلوات الله علیه و اله که خیلی برام عالی بود و می خواستم اونا را برای شما مطرح کنم تا ببینم آیا این دید درسته که این کار را بخاطر اینکه وقت حضرتعالی را نگیرم نپرسیدم، تا اینکه دیدم تو جلسه ی 15 همه ی اون چیزهایی که به لطف خدا متوجه شده بودم از زبان بیان شد، از شما خیلی ممنونم که این راه را جلوی راه همه ی عاشقان دین و دینداری گذاشتید. بنده شاید خیلی قدیم تر هم به صورت اجمالی متوجه این حقایقی که شما بهش اشاره می کردید می شدم با اینکه خیلی آدم با تقوایی نبودم ولی متوجه اونا می شدم تا اینکه امروز بهشون رسیدم، احساس می کنم نسل امروز اگه ذهنشون درگیر مسایل جزیی نباشه و بتونن ازش خارج بشن خیلی خوب می تونن از این مباحث استفاده کامل کنن، استاد بنده احساس معنویت و حضوری که از مباحث مصباح الهدایه بهم دست میده را در هیچ کدام از مباحث شما اعم از تفسیر و ... نمی تونم مقایسه کنم. خدا به شما طول عمر با عزت بده. خیلی ملتمس دعای خیر شما هستم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به کمک آن نوری که خداوند به قلب‌شان انداخته بود نه‌تنها متوجه این مطالب مهم عرفانی و معرفتی شدند، حتی متوجه شدند مطالب نیازِ بشر این دوران است و از این جهت دست به قلم شدند و آن‌ها را نوشتند. این مطالب، غذای روحانی جوانان این دورانی هستند که شیطان با همه‌ی توانایی‌هایش به صحنه آمده است. موفق باشید   

18527
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: 1. نظر جنابتان راجع به مباحث آقای صمدی آملی چیست؟ 2. برای تهذیب نفس سالهاست به این در و آن در میزنم ولی همیشه مدتی داغ و دوباره سرد می شوم و در خواب غفلت بسر می برم، راه و روش سلوک، ترک گناه و یا سیر دقیقی که بتواند روح را اغنا کند که دوباره به سراغ گناه و یا حتی فکر گناه نرود، سیر مطالعاتی یا صوتی وجود دارد؟ اصلا آیا می توان نکته ای را به عنوان شاه کلید تهذیب معرفی کرد که انسان را از مهلکه نجات دهد و یا خیر؟ 3. راه خرید اینترنتی سی دی ها و یا مراجعه حضوری برای خرید سی دی ها ی جلسات شما در تهران به چه صورت است؟ مراکز خریدی که در تهران معرفی شده عموما کتب شما را دارند. دانشجوی فلسفه دانشگاه تهران با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بحمداللّه مباحث جناب استاد آقای صمدی آملی نکات ارزشمندی را در مقابل شما می‌گشاید 2- شاه کلید تهذیب، معرفت نفس است که عرایضی در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن بر روی سایت هست. در مورد نحوه‌ی ارسال کتاب‌ها و مباحث‌ صوتی و این‌که در تهران چه مراکزی در این مورد هستند با جناب آقای مهندس نظری به شماره‌ی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

18526
متن پرسش
سلام استاد: اینو فهمیدم که خدا را نمی بینیم چون محدودیت مکانی ندارد و شکل ندارد. اما در صور خیالیه هم فرمودین که مکانمند نیستند اما چرا می بینیم؟ محدودیت صور خیالیه در چیست؟ و اصلا چند نوع محدودیت داریم چه در عالم ماده و چه غیر از ماده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه کسی گفته است آن حقیقتِ وحدانی را نمی‌بینیم؟! عالَم ماده نیز محل دیدن اوست. مگر شما شکوه را در دریا با آن‌که آن دریا مادی است نمی‌بینید؟ مگر محدودیت پدیده‌ها مانع ظهور آن نامحدود است؟ گفت: «صد هزار انگشت ایماء گر برآید زآستین / در حقیقت جز جمال نیّرِ یکتاش نیست». موفق باشید

18525
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم استاد گرامی: حقیقتا استاد بنده دندانپزشک هستم و همسرم هم کارمند دولت هستند. حدود ۵ سال است که ازدواج کرده ایم و ۱ سال است که به خانه ای که والدین همسرم تدارک دیده اند رفته ایم. این خانه در طبقه فوقانی والدین همسرم قرار دارد و حدود ۲۵ پله دارد. حقیر در دوران باراداری برای رفت و آمد از این پله ها واقعا اذیت می شدم.داین خانه واقعا خانه خوبی است (۲۵۰ متر زیر بنا) و بنده هم از جهت بودن با خانواده همسرم مشکلی ندارم. اما به خاطر وجود این پله ها و عدم وجود فضای سبز (که همسرم برایم گلدان خریده است حقیقتا) ایشان را مجبور می کنم تا منزلی دیگر بسازد که مستقل و همکف باشد و دارای فضای سبزی در حیاط منزلمان باشیم. ایشان در جوابم می گوید حیف وقت و عمرمان که صرف خانه سازی شود و البته هزینه اش را هم فعلا نداریم ولی جواب ایشان به خاطر هزینه ها نیست. بلکه به خاطر تلف شدن عمرشان است. منتها برداشت من این است که احساس تنبلی می کنند از اینکه وارد مسیر ساخت خانه شوند. حال بفرمایید بزرگوار آیا این فکر حقیر و این تصمیم بجاست؟ یا پاسخ همسرم؟ لطفا راهنماییمان بفرمایید چون واقعا حیاتی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به تجربه‌ی بنده در جمع‌بندی برای سال‌های آتی، بودن فرزندتان در کنار پدر و مادربزرگ آن‌قدر برکت دارد که جبران آن نقیصه‌ها را بنماید. موفق باشید

18523
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: طبق سفارشتون سیر مطالعاتی ای که تو سایت هست را شروع کردم فقط دو مدل سیر نوشته شده تو سایت هست یا من درست متوجه نشدم. یکیش به صورت اعداد 123456 که هرکدوم بخش بندی داره (سير مباحث و چگونگي پيگيري آن‌ها) و دومی به صورت الف ب ج د ......و مسایل ...(ترتيب پیشنهادی مطالعه جزوات و كتاب‌هاي استاد طاهرزاده) کتاب اول در هر دو جوان و انتخاب بزرگه. اما کتاب دوم تو لیست اول آشتی با خدا هست و در لیست دوم چه نیازی به نبی. کدومشو انجام بدم؟ و اینکه چون من تنها شروع کردم فردی نیست برا مباحثه، مشکلی نیس؟ میتونم سوالی داشتم از مباحث از همین طریق بفرستم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قسمت را دنبال بفرمائید که می گوید:‌ سير مباحث و چگونگي پيگيري آن‌ها

 1- مقدمات اولیه

    الف – کتاب «جوان و انتخاب بزرگ»

    ب- كتاب «آشتي با خدا » همراه با مباحثه و بدون عجله.

    ج- کتاب «ده نكته از معرفت ‌نفس» همراه با سی‌دیِ شرح آن و در صورت امكان، مباحثه با همديگر.

    د- کتاب «از برهان تا عرفان» (برهان صدیقین) همراه با سی‌دی

آن قسمت که می فرمائید ربطی به سیر مطالعاتی ندارد بلکه مربوط به ترتيب پیشنهادی مطالعه جزوات است موفق باشید

نمایش چاپی