باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ابعادی از انقلاب اسلامی قدسی و معنوی است و نگاهِ عرفانی متوجهی آن ابعاد میشود و از این جهت ابنعربی میتواند کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیتوان به راحتی به یک کسی صوفی گفت و بعد هم آن را باطل دانست. قبل از سال ۱۳۴۰ حضرت امام را هم که طرفدار ابنعربی و مولوی بودند؛ آقا روح اللّهِ صوفی میگفتند.
آنچه بر حق است و حقیقت دارد، اسلام است، حال هر کس به اندازهای که ما را از اسلام و روحانیت و معنویتِ آن آگاه کند و به آن نزدیک نماید، بر حق است و ما او را پاس میداریم. در نظر بگیرید فقیهی را که نکاتی از اسلام عزیز برای ما میگوید و چون اسلام عزیز است آن فقیه نیز به اندازهای که ما را به اسلام نزدیک میکند، عزیز است. رسول خدا (ص) می فرمایند: «كَلِمَةُ الْحِكْمَةِ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَحَيْثُ وَجَدَهَا فَهُوَ أَحَقُّ بِهَا» حکمت گمشده مومن است هر جا آن را بيابد احق به آن هست و بايد آن را اخذ بكند. در همین رابطه اگر جناب مولوی ما را به اسلامِ عزیز نزدیک کرد و حتی بیشتر از یک فقیه، و ما از آن طریقْ مزهی اسلام را چشیدیم و در رفتار خود مقیّد به اسلام شدیم، معلوم است که مولوی را بیشتر پاس میداریم به همان معنایی که در روایت داریم: عقاید، فقه اکبراند و احکام، فقه اصغر. خطر در اینجاست که یک فقیه، فقه و فهمِ خود را همهی اسلام بداند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شخصیت ایشان کافی است تا آنها متذکر وظایف دینیشان بشوند، از طرف دیگر هنرِ امثال رهبر انقلاب آن است که موقعیت را در نظر بگیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد. بالاخره باید «دست در کار باشد و دل با یار». انسانها با انسانها انسان میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ اشکالی ندارد، بهخصوص که «ورد» آن کتابها نیز بر روی سایت هست که چاپکردن آنها برای افراد راحتتر میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه خودخواهیها و تکبّر و مشغول خودشدن، این مشکلات را ایجاد میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ملاک محکمی از قرآن و ائمه«علیهمالسلام» داشته باشیم که مطابق با آن، رهبری را متذکر شویم باید این کار را بکنیم نه آنکه با برداشتهای شخصی یا سلیقهای بخواهیم رهبری را ارزیابی کنیم و او را در انتخابهایی که به ما کمک میکند، مانع شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از طریق رعایت تقوا، حجابهای بین انسان و حضرت حق، رقیق و رقیقتر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بخواهند مسامحتاً موضوع را مطرح کنند وگرنه برای این نوع مرگها هنوز برزخی واقع نشده. قرآن در اين رابطه مى فرمايد: «حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ* لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ».[1] چون آن كفار را مرگ فرا گرفت، تقاضا مى كنند؛ پرودگارا مرا برگردان بلكه عمل صالحى در آنچه ترك كرده ام انجام دهم. جواب مى شنود ديگر نمى شود و تا قيامت مانعى پشت سر آنها هست كه نمى توانند به دنيا برگردند. پس معلوم مىشود آنها، اولًا: پس از مرگ و قبل از قيامت در عالمى بين دنيا و قيامت قرار مىگيرند. ثانياً: در آن دنيا هوشيارى و شعور دارند و نتيجه كارهايشان را مى يابند كه پشيمان مى شوند و تقاضاى برگشت به دنيا را مى كنند. ثالثاً: اين تمنّا در شرايطى است كه فاقد نفس امّاره- كه موجب انجام گناه و غفلت است- هستند، ولى اگر به دنيا برگردند به اين جهت كه زندگى دنيايى همواره با نفس امّاره همراه است، دوباره همان كارهايى را انجام مىدهند كه در مدت عمر خود انجام دادند و اين است كه در جواب به آنها گفته مى شود: «كلّا إنّها كلمةٌ هو قائلُها» نه! راست نمىگويند، اين يك حرفى است كه اينها مىزنند و لذا خداوند مى فرمايد: «و لَو رُدُّوا لَعادوا لِما نُهُوا عَنْهُ و إنَّهُم لَكاذِبُونَ».[2] اگر آنها برگردند باز به همان كارهايى كه پيامبران در دنيا از آن كارها بازشان مى داشتند، برمى گردند و آنها دروغ مى گويند.
و ملاحظه میکنید که این فرآیند، فرآیندی نیست که برای این نوع افراد پیش آمده باشد. موفق باشید
[1] ( 1)- سوره مؤمنون، آيات 99 و 100.
[2] ( 1)- سوره انعام، آيه 28.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید باید به نحوهای دیگر از حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ نظر کرد. إنشاءالله با «انتظار» و آمادگی، آنچه پیش میآید را خواهیم شناخت و از آن استقبال میکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار و تلاش موجب درخشش و بسط روح انسان میشود. هرگز نباید کار را تعطیل کرد. هنر انسان آن است که با مدیریت خود طوری با کار برخورد کند که «کاری او را از کاری با ندارد». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» سعی شده است موضوع آزاداندیشی و مبانیِ مربوط به آن در میان گذاشته شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، ظلمت بالتبع است، نه آنکه خلقت آن مستقیم باشد. آری! خداوند نور و ظلمت را هر دو خلق میکند، ولی یکی مستقیم و یکی بالتبع. مثل آنکه خورشید نور را مستقیم ایجاد میکند و سایه غیر مستقیم مخلوق خورشید است. نباید روایات را طوری تفسیر نمود که انسانها گمان کنند ائمه «علیهمالسلام» اهل اندیشه و فکر نبودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و عملا ما با صلوات خدا به ذوات مقدسه نحوهای از هماهنگی و هم افقی با آنها را در جان خود پایه ریزی میکنیم. کتاب «صلوات عامل قدسی شدن روح» که روی سایت هست میتواند در این نوع افق گرایی کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان کامل در مقامی است که مقامِ تعلیم همهی اسماء الهی است و لذا اولیای معصوم «علیهمالسلام» در مقام ذات، حاملِ همهی اسماء الهی هستند، هرچند در مقام ظهور بستگی به ظرفیت شرایط دارد. مولایمان حضرت بقیة اللّه «عجلاللّهتعالیفرجه» در شرایطی به ظهور میآیند که ظرفیت ظهور نور همهی اسماء رویهمرفته فراهم است. مانند همین تاریخی که ما در آن قرار داریم و نمیتوانیم در محدودهی ظهور اسلامی در میدان باشیم که مثلاً ۵۰۰ سال پیش برای مسلمانیمان کافی بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همینطور است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مکاشفات محکم و قابل اعتمادی است. عرایضی در جزوهی «انکشافات صور برزخی در کتاب سياحت غرب» در این مورد شده است. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از معارف اصیل در رفع مشکلات، کار میآید. سیر مطالعاتی روی سایت انشاءاللّه میتواند مفید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان سالهای اول انقلاب بود یادم نیست چون در آن سالها به مناسبتهای مختلف در منزل آیت اللّه مصباح گفتگوهایی با ایشان داشتم. احتمال میدهم رفقا سؤال کرده باشند و برای بنده نقل نمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم جزوات «فلسفهی غرب» بهخصوص در رابطه با نظرات اسقف بارکلی مطالبی در اختیار شما قرار دهد. جزوات بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم چنین چیزی ممکن باشد زیرا هرکس بر اساس مسائلاش و ذوقاش باید به اندیشهی اندیشمندان رجوع کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به کاری که کانت با طرح «نومن» و «فنومن» به میان آورد، توهّم دوگانگیِ بین ذهن و عین را به میان آورد، هایدگر به نحوی عالمانه با طرحِ جهانمندی دازاین توانست مشکل این توهّم را بزداید. و بالاخره اگر تلاش کنید با اندیشهی هایدگر آشنا شوید راهِ حل خوبی را در جلوی خود خواهید یافت. بنده در این مورد عرایضی تحت عنوان «برکات نظر در نسبت بین، وجود نفس با صرف الوجود» داشتهام که آدرس آن را خدمتتان ارسال میدارم: موفق باشید
http://lobolmizan.ir/sound/1155
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث تشکیکیبودن به «وجود» برمیگردد و در این رابطه بحث ماده و غیر ماده در میان نیست. به همین جهت میتوان صرف نورانیتِ خورشید یا هر نوری را، آزاد از مادیبودن و غیر مادیبودن با نظر به وجهِ وجودی آن در نظر گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً جوابها به ایمیل جنابعالی نمیرسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «برهان صدیقین» موضوعی تحت عنوان «هویتِ تعلّقیِ معلول» مطرح است که در آن روشن میشود بودنِ انسان عین اتصال به حق است. و حال اگر کسی بخواهد مطابق حقیقت خود عمل کند باید با انتخاب خود، عین اتصال به حق باشد که این با اطاعت خدا صورت میگیرد و شریعت الهی برای به فعلیتیافتن همین اطاعت است و موجب میشود شخصیت انسان با حقیقت وجودی آن هماهنگ شود. موفق باشید
