متن پرسش
حق النّاس و باور دینی:
خاطرهاي خدمتتان عرض کنم: من يک وقتي مشاور يک انتشاراتي بودم. روزي يک آقايي آمد که براي صفحهآرايي قرارداد ببندد. وي در آنجا گفت که من نه اهل صوم هستم نه اهل صلاتم؛ تا الان ياد ندارم که پيشانيم به مهر رسيده باشد! خواستم اول به شما بگويم که ما اين هستيم. گفتيم: خب! و قراردادي با او بستيم. فرض کنيد قرارداد صفحهآرايي سيصد و پنجاه و شش را با او بستيم. پول سيصد و پنجاه و شش صفحه را گرفت و رفت. باور کنيد، چند روز بعدش ديدم آمد و گفت: من صفحهآرايي سيصد و پنجاه و شش صفحه را با شما قرارداد بسته بودم، اما حالا که صفحهآرايي کردم، سيصد و پنجاه و دو صفحه شده است. چهار صفحه کم شد، و من چهار صفحه پول اضافي از شما گرفته بودم و آرام نداشتم بيايم حساب بکنم که از شما اضافه گرفتم. اين را ببينيد و آنوقت کسي هم هست که نماز و روزه و حجش ترک نميشود ولي نسبت به حق الناس و مکارم اخلاق توجه نميکند. انصافا ما اين سخن پيامبر را به جد نگرفتهايم که
«انما بعثت لاتمم
............................
این خاطره را به عنوان نمونه نقل کردم
در زندگی خودمان بسیار از این موارد دیده ایم. خودم با یک مجموعه کار می کردم بسیاری کارهای درجه اول مملکت را انجام می دادیم (بدون تعارف کار صنعتی و ... درجه یک) انسانهای متدین و با اخلاق و خوش برخورد جبهه رفته - درد پیشرفت مملکت داشتن و ... (ما هم رو همین حساب روی قضاضای مالی خیلی حساس نبودیم و می گفتیم کار مملکت و انقلاب جلو میره حالا پول بهمون کم رسید ایراد نداره) همین افراد در تعامل مالی بشدت و بشدت بد عمل کردن و واقعا در حق ما ظلم شد تا اینکه از مجموعه خارج شدیم. دوستانی دارم با مجموعه هایی کار می کنند که افراد روزه خواری علنی می کنند و اعتقاد خاصی ندارند در عوض تعامل مالی که با اینها دارند بسیار درست و صحیح است سوال من این دو مورد است. اول اینکه چرا به این صورت هست؟ دوم در برخورد با مواجهه با این افراد باید چکار کرد؟
متن پاسخ
سمه تعالی: سلام علیکم: آنچه میفرمایید نکتهای بسیار مهم در این زمانه است و سراغ این سقوطِ در عین دینداری را باید در کربلا گرفت که چگونه بعضی آنچه با رعایتِ ظاهر دینی برای خود محلی امن احساس میکنند که دیگر هیچگونه ابعاد انسانی برایشان مهم نیست در آن حدّ که فرزند پیامبر خدا را آنطور به قتل میرسانند. آری! وقتی تنها ظاهر اعمال دینی منهای حکمت و عرفان در میان باشد، انسان خود را از وسعتی که باید نسبت به سایر انسانها درک کند، محروم مینماید. لذا پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» میفرمایند: «قصم ظهری عالم متهتک و جاهل متنسک فالجاهل یغش الناس والعالم یخرهم بتهتکه». عالم بیپروا و جاهل لجوج کمر مرا شکستند نادانان با کم خردی مردم را گمراه می کنند (چون تظاهر به دین و مقدسات دارند) و دانایان بی پروا مردم را فریب میدهند. زیرا وارستگی و تقوا پیشگی ندارند. موفق باشید