باسمه تعالی: سلام علیکم: ماهیات مثل میز و ساختمان مربوط به ذهن ما است ولی همینها به اعتبار مادهبودن، پایینترین مرتبهی وجودند. با ادامهی مباحث، این نکات بیشتر برایتان روشن میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه وجود خدا شدیدترین وجود است و در نتیجه شدیدترین حضور را دارد، انسان ابتدا به صورت تکوینی وجود خدا را حس میکند و بعد وجود خود را. ولی عموماً مردم، علم به این علم ندارند تا آنکه عوامل غفلت را کم کنند و در دیدنِ هرچیز حتی در دیدن خود، خدا را بیابند به همان معنایی که حضرت علی«علیهالسلام» فرمودند: «ما رأیت شیئاّ الا و رأیت اللّه قبله و معه و بعده». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام در جای خود. گذشت در جایی است که میخواهیم جامعهی اسلامی بدون تشنج جلو رود و خود را مشغول دعواهای جزئی نکنیم. و گرفتن حق در جایی است که اگر کوتاه بیاییم، حقی ضایع میشود و ظالم قدرت میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به طرف دارد. عموماً نفس ناطقهی حتی افرادی که در سن پیری هستند از ادامهی حضور خود جهت کمال برتر به صورت تکوینی مأیوس میشود. ولی مؤمنین در عین حال بهرههایی برای برزخ و قیامت خود از این دنیا بردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این قضیه در ملاقات مرحوم شهید مطهری با مرحوم هاشم حداد اتفاق افتاده. آری! گفت: «مراد من از نماز آن بُوَد که در خلوت / حدیث درد و فراغ تو با تو بگذارم». نماز رجوع به قبلهگاهی است که انسان با پروردگار خود قصهی دوری خود را نجوا کند و این مثل سخنگفتِ دو رفیق است با همدیگر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت وظیفهی ما است که انتقادها را تبدیل به تنفر نکنیم و إنشاءاللّه در فضای رقابتی انتخاباتی، خوبیهای رقیب را در عین فرار از دوقطبی، بیان کنیم تا سطح فکر و فرهنگ جامعهی خود را بالا ببریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفتک «صد هزاران خلق در زُنّار شد / تا که عیسی محرم اسرار شد. صد هزاران جان و دل تاراج یافت / تا محمد یک شبی معراج یافت». این حالت را همچنان نگه دارید و باز با رجوع به حق بهخصوص در عبادات خود را آمادهی یافتنی کنید که در جهانبودگیِ شما، شما را تا فنایی جلو ببرد که گفت: «در خدا گم شو وصال این است و بس / گمشدن گم کن کمال این است و بس. پیش شیری آهوئی بیهوش شد / هستیش در هست او روپوش شد» موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از لطف جنابعالی که ما را از ارسال این مداحی مسرور فرمودید، بسیار متشکرم. کجایند آنهایی که حضور نهضت نرم حسینی را تا این اندازه در تاریخ درک کنند؟!! و کجایند که در زمینهی حضور نهضت حسینی حضور انقلاب اسلامی را این اندازه لطیف و نرم در این تاریخ بیابند؟!! و کجایند که حضور دم روحانیِ نایب امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجه» را یعنی حضرت آیت اللّه امام خامنهای را با اینهمه ظرائف در کلمات این نوجوان سوری احساس نمایند؟!! که حقیقتاً اینها هستند که در همهی تاریخ با بصیرت خود چرخش تاریخیِ ملتها را به سوی حق یافتهاند و خود را در چنین جادهای قرار دادهاند. این مداحی، بغضِ ما را از کنترل ما خارج کرد زیرا یک مداحی نبود، نحوهای از حضور حق بود که حتماً عالمگیر خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که ابتدا کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را با حوصله مطالعه فرمایید و سپس کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن دنبال کنید تا خودتان در این امور صاحبنظر شوید. کتابها و شرح صوتی بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است فعلاً به جای کتاب «معرفت نفس و حشر»، کتاب «معاد» را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. زیرا در کتاب «معاد» بسیاری از مباحث جلد 8 و 9 اسفار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. موفق باشید
به نام خدا
1- میزان علم و قدرت خداوند متعال در این دنیا تا چه اندازهای است؟
جواب: با توجه به اینکه تمام مخلوقات پرتو وجود حضرت حقاند و همینکه او به خود علم دارد، به همهی مخلوقات عالم است و همه در قبضهی قدرت اوست. میزان علم و قدرت خداوند مطلق و نامحدود است.
2- میزان تاثیر وجود خدا در زندگی مادی بشر کجاست؟
جواب: عالم ماده نیز جزو مخلوقات حضرت حق است و تأثیر خداوند در عالم ماده تامّ و تمام است، منتها خودش خواسته تا انسانها با اختیار خودشان سرنوشت خود را در نظام الهی شکل دهند.
3- با توجه به این که علم و زندگی در جهان امروز نیازی به توحید و ستایش دارد، حال جایگاه توحید و ستایش در پیشرفت زندگی را بفرمایید؟
جواب: توحید یعنی توجه به حضور خداوند در عالم و توجه به اینکه همهی کمالات در نزد اوست و درنتیجه هرکس به اندازهای که از طریق رعایت دستورات الهی و اُنس با حضرت حق با او مرتبط شود، به کمالات حقیقی دست مییابد و پیشرفت واقعی چیزی جز این نیست.
4- تفاوت بین پرستشهایی که در دنیای امروز در حال وقوع است با ستایش در دین اسلام چیست؟ همهی اینها هم به دنبال خدا هستند و از جهات مادی پیشرفت قابل توجهای دارند.
جواب: جهان مدرن به جهت غفلت از حضور خداوند و دوری از اُنس با خدا به جهت روح سکولاریتهای که دارد، با انواع بحرانها و تیرگی آینده و یأس و افسردگی روبهرو شده به طوری که به قول «اریکفروم» روانشناس آمریکایی؛ در آمریکا تعداد تختهای بیمارانی که از مشکلات روحی رنج میبرند از سایر بیماران بیشتر است. در این رابطه است که میتوان به حقانیت آموزههای دینی بهخصوص دین اسلام پی برد که میفرماید: «ألا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» یعنی همه بدانید به اندازهای که به یاد خدا باشید و دستورات حضرت ربّالعالمین را در زندگیهایتان وارد کنید، آرامش مییابید. و دین اسلام از طریق نماز که زیباترین نحوهی پرستیدن است؛ نیازِ به پرستش را به بهترین نحو جواب داده از آن جهت که برنامهی نیایش مورد نیاز بشر را در پنج مرحله و یا حدّاقل سه مرحله از بیست و چهارساعت تدوین نموده است.
5- نعمتهایی که در اختیار انسان است از طرف کیست؟ برای تشکر از این نعمتها چهکار کنیم و شکل تشکر آن را بیان کنید.
جواب: هر نعمتی که بهواقع نعمت محسوب شود، از طرف خداوند است زیرا به تعبیر قرآن که میفرماید: «لِلَّهِ الْأسْماءُ الْحُسْنى» همهی کمالات از اوست و برای یافتن آن کمالات و نعمتها باید دائماً با منبع و منشأ آن نعمتها مرتبط بود.
6- چرا انسان در دین اسلام باید احکامش را رعایت کند؟ چرا باید نماز خواند و اگر با زبان ساده بگوییم خدایا شکرت پذیرفته نیست؟
جواب: خداوند میفرماید دوست دارم آنطور که خودم اراده کردهام پرستش شوم «إنّي اُحِبّ أنْ اُطاعَ مِن حيثُ اُريد» [1] دوست دارم همانطور كه اراده كردهام اطاعت شوم. با توجه به این امر اگر کسی بخواهد بهواقع خدا را عبادت کند باید به همان صورتی که پیامبران خدا گفتهاند، عبادت کند که یک مورد آن «نماز» است.
7- آیا فردی که مسلمان هست ولی نماز نمیخواند و همین فرصت را برای مطالعه و تحقیق و ... هزینه میکند پیش خداوند اجر و مزدی ندارد؟
جواب: اگر کسی از دستورات حضرت حق سرپیچی کند مسلّم مطرود خداوند است و راه رسیدن به کمالات لازم و حقایق معنوی را به صورت واقعی از دست میدهد. و چون اقامهی نماز حکمِ صریح خداوند است، پشتکردن به نماز، پشتکردن به خداوند است و گرفتارشدن به انواع محرومیتهای روحی و روحانی.
8- آیا نماز میتواند در زندگی برای انسان آرامش روحی و ذهنی ایجاد کند؟
جواب: حتماً اینطور است زیرا از طرفی میفرماید: «ألا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» و از طرفی میفرماید: «أقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري». پس بنابراین نماز یاد خداست و یاد خدا موجب آرامش قلب.
9- آیا حضور قلب در نماز میتواند به آرامش نمازگزار کمک کند؟
جواب: با توجه به اینکه نماز به معنای اصلی آن یاد و ذکر خدا است و شرایط اُنس با خداوند است؛ هر اندازه حضور قلب انسان در نماز بیشتر باشد، آرامش لازم و هدایت او بیشتر است.
10- تاثیر نماز در بهداشت فردی نمازگزار تا چه اندازه است؟
جواب: بهداشت واقعی، پاکی از اخلاق بد و افکار فاسد است و نماز به حکم آنکه وسیلهای است تا انسان از فحشاء و منکر باز شود، بهترین وسیله جهت بهداشت است تا انسانی مفید برای خود و جامعه ساخته شود. رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» مىفرمايند: «النِّظافَةُ مِنَ الْايمَان وَ صَاحِبُهُ فِي الْجَنَّة»؛[2] نظافت از ايمان است و آن كس كه با آن مأنوس است در بهشت است. روايت ديگرى هم داريم كه حضرت على«علیهالسلام» مىفرمايند: «الطُّهْر نِصْفُ الْايمَان»؛[3] پاكيزگى و نظافت نصف ايمان است. زيرا ايمان دو مرحله دارد؛ يك مرحله آن عبارت است از اينكه شما موانع تجلى انوار الهى را از قلب خود پاك كنيد، مثل پاك كردن حسد و كبر و غيره، و نصف ديگر آن تجلى انوار الهى است كه خودِ خداوند به عهده گرفته است، و روايت دوم مى فرمايد آن نصف اولِ ايمان، با نظافت به دست مى آيد كه عبارت است از پاك شدن از موانع انوار الهى يعنى پاك شدن از امثال كبر و حسد و غيره.
11- آیا نماز می تواند به نمازگزار نظم داده و برایش برنامه ریزی کند؟
جواب: انسانهای منظم انسانهایی هستند که بتوانند کارهای اصلی و فرعی را از همدیگر تفکیک کنند و هرکاری آنها را به دنبال خود نبرد و انسانی که رعایت وقت نماز را بکند عملاً بین کار اصلی خود که بندگی خدا است و کارهای دیگر تفکیک میکند و در نتیجه زندگی منظمی خواهد داشت.
12- چطور نمازگزار زندگیاش را با نماز تنظیم میکند؟
جواب: وقتی رعایت اوقات نماز اول وقت را بکند.
13- آیا نیاز هست نمازگزار زندگیاش را با نماز تنظیم کند؟
جواب: بهترین کار این است که محورهای اصلی زندگی، اوقات نماز باشد.
14- آیا نماز در پیشبرد فعالیت های اجتماعی تاثیر دارد؟
جواب: همینطور است، زیرا اجتماع سالم اجتماع مبرا از فریبکاری است و این از طریق نماز محقق میشود که انسان را از فحشاء و منکر باز میدارد.
15- شکل برگزاری نمازهای جمعی (جماعت و جمعه) چه تاثیری در حکومت اسلامی و جامعه ایمانی دارد؟
جواب: این یک مژدهی الهی است که میفرماید: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» یعنی اگر جامعهای میخواهد در سلامت بماند، باید نماز را وارد زندگی خود کند زیرا روح انسانهای نمازگزار، روحِ پذیرش حق و دوریکردن از باطل است و این یعنی سعی در حاکمیت دستورات الهی و بقاء حکومت اسلامی. همینکه شما از طریق نماز با حضرت حق که همهی خوبیها است، روبهرو میشوید خود به خود میل شما از رجوع به بدیها کاسته میشود. البته این بستگی دارد به اینکه ما چه اندازه در نماز خود عزم رجوع به حق را پیشه کرده باشیم.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته
_______________________________________
[1] - بحارالأنوار، ج 2، ص 262.
[2] - «وسائلالشيعه»، ج 4، ص 469.
[3] - «بحارالانوار»، ج 77، ص 237.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا ایشان را حفظ کند. حرف درست و با ارزشی فرمودهاند. منتهی این غیر از آن است که در مسیر اهداف خود از وسایل مورد نیاز استفاده نکنیم، بلکه سخن آن است که تا آنجا که ممکن است کارهای خود را، خودمان انجام دهیم در آن حدّ که آن صحابی خدمت رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» رسید که چگونه راه بهشت را برای خود بگشایم؟ حضرت فرمودند: به کسی دستور مده. او در آن حدّ این مسئله را رعایت کرد که وقتی در حین مقاتله با دشمنان خدا دست راست او که با آن شمشیر میزد، قطع شد و نیاز بود کسی شمشیر را از دست افتاده بر زمین به او بدهد تا بدون آنکه از اسب پیاده شود با دست راست به جهاد ادامه دهد؛ خودش پیاده شد و شمشیر را از بین انگشتانش در آورد و با سختی تمام دوباره سوار اسب شد و به مقاتله ادامه داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سیر مطالعاتی بر روی سایت جهت این امر میتواند کمککننده باشد 2- با امید به رحمت خدا نگرانی خود را برطرف نمایید. مطالعهی کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» همراه با شرح صوتی آن پیشنهاد میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جناب مولوی نفرمود: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب». فعلاً جان تشنهی خود را سیراب کن و ابداً مشغول اشکال و جواب با چنین افرادی نباش که موجب کدورت روح و قلب میشود. و مگر خداوند نفرمود: «ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون» ایشان را واگذار تا در خوض و تفکرات بیهودهی خود مشغول بازی باشند. خداوند از طریق دیگر برکاتی که به رفقایتان میرسد را به شما میرساند و نتیجهی این نوع درگیرنشدن را با انسانهای جاهل بعداً خواهید دید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقهی انسان محل اصلی همهی احساسات است ولی ظهورِ آن در اعضاء میباشد مثل بینایی که مربوط به نفس ناطقه است و شما در خواب که چشمانتان بسته است چیزهایی را میبینید که بعداً در بیداری با آنها روبهرو میشوید. نورونها نیز محل ظهور احساسات نفس ناطقه است. پیشنهاد میشود کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را که بر روی سایت هست، دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان آن جمله را توجیه دینی کرد از آن جهت که نظر به تعالی حضرت حق مطرح است و به آسمان نظرانداختن در این رابطه قابل توجیه است بهخصوص برای افرادی که فطرتاً متذکر خدا هستند، میتواند تذکر خوبی باشد و لازم نیست این نوع نظرانداختن به آسمان به معنای غفلت از حضور خدا در همهجا و در همهی زمانها باشد زیرا توجه به خدا شدت و ضعف دارد و یک حالت در آن حاکم نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا در روایت از پیامبر خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» داریم: «من تاب لذنب کمن لا ذنب له» هرکس که از گناهی توبه کند مثل آن است که گناه نکرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- احسنت از برداشتی که در رابطه با نحوهی ادراکات شده است 2- در ادراکات حسّی، نفس ناطقه آماده میشود تا با ارتباط با مبادیالصور آن صورتها را در خود ابداع کند. پس عملاً نفس از طریق خودش به فعلیت نرسیده است 3- همانطور که متوجه شدهاید در ادراکات حسّی، نفس آماده میشود تا با وجود علمیِ مطابق شیئ خارجی متحد گردد و به آن علم حضوری پیدا کند، نه با موجودات مادی که عین غیبتاند. از آن طرف نفس به جهت تجردی که دارد به معلوماتِ بالعرض خود یعنی پدیدههای مادی احاطه دارد و وجهِ وجودی آنها از او غایب نیست تا اینکه نتواند معلومات بالذات خود را که ابداع کرده، درست و همهجانبه بشناسد و مشکلِ دوگانگی بین «عین» و «ذهن» پیش آید. عرایضی در چند جزوهای که در رابطه با «معرفتِ نفس و حشر» شده است میتواند کمککار باشد. و از آن مهمتر بحث «برکات نظر در نسبت بین «وجودِ نفس» با «صِرفُالوجود» که فایلهای صوتی آن همراه با متن مربوطه بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید صمدی قرآنی یعنی توحیدی که حضرت حق را «صمد» بدانیم به آن معنا که او در همهی عالم به خودْ حاضر است و در مخلوقاتْ به اسماء الهی ظاهر میباشد. پیشنهاد میشود کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن مطالعه فرمایید تا این معانی برایتان روشن شود. کتاب و شرح صوتی آن بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مظاهر حضرت حق به اعتبار آنکه همهی آنها «حق مخلوقٌ بِه» هستند، یک نحوه حضور حق هستند در عالم و از این جهت میفرماید من مریض بودم چرا به عیادتم نیامدی؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم فعلی حضرت حق غیر از علم ذاتی او است. در این آیه و امثال این آیه نظر به علم فعلی حضرت حق دارد بدین معنا که به زودی آن اعمال را خدا ظاهر میکند و شما متوجهی دانایی او به این اعمال میشوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از مصرف ظروف یکبار مصرف بگیر تا مصرف گاز و بنزین و هرگونه اسرافی که انجام شود. پیشنهاد بنده آن است که اگر فرصت کردید کتاب «گزینش تکنولوژی از دریچهی بینش توحیدی» را که بر روی سایت هست مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است و بنده هم از این کار کاملاً راضی هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم انسان همهی ابعاد خود و هستی را نمیشناسد و حضرت حق که خالق او و هستی است، همهی عالم را میشناسد و میتواند در آن تصرف کند؛ عاقلانهترین کار آن است که به مدیریت حضرت حق در همهی امور اعتماد کنیم و او را وکیل بگیریم و این معنی توکل است از آن جهت که به هرچه او گفته است اعتماد کنیم و به نتایجی که حاصل میشود، راضی باشیم. عقل برای آن است که جستجو کنیم ببینیم حضرت حق چه دستوری داده است، نه آنکه عقل را در مقابل دستورات الهی و به طور مستقل تبعیت کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه رفیق!! خدا پدر پدر بزرگت را در نیاورده. از دو جهت موضوع قاطی شده: یکی اینکه میگویی امکان ذاتی را چرا خدا به ما داده، غافل از اینکه «امکان» که چیزی نیست که خدا داده باشد، یک ظرفیت است از طرف مخلوق. دیگر اینکه فکر کردهای که باید با این گناهان که انجام میدهید مأیوس شوید؟ و از همه بدتر از ظلمهایی که در این عالم میشود، به جای آنکه یقهی ظالم را بگیری یقهی خدا را گرفتهای!! غافل از آنکه تاریخ همیشه ثابت کرده پیرو این صحنهها چه حکمتهایی نهفته است. گفت: «صد هزاران طفل سر بُبْریده شد / تا کلیم اللّه صاحبدیده شد». اینکه تصمیم گرفتهاید در قیامت سر خود را پایین بیندازید و راحت بروید جهنم، اخلاق خوبی است. چون در روایت داریم: خداوند به ملائکهی خود میگوید این بندهی سر به راهِ مرا برگردانید و به بهشتش ببرید. باریک اللّه که دوست نداری با خدا قهر کنی! ولی حیف که بین خلقتِ بر مبنایِ تکوین و اختیارِ فردی تفکیک نمیکنید و میگویید منکه وجود طلب نکردم که خدا بخواهد آن را به من هدیه کند، غافل از آنکه شما در ذات امکانیِ خود، چیزی غیر از شخصی هستید که باید در قوس صعود خود را بسازید. موفق باشید