بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17503
متن پرسش
سلام و عرض تسلیت ایام محرم حسینی قهرمانی که (به قول مرحوم شریعتی تشنه لبیک بود تا آب و درد دین داشت تا زخم تیر و نیزه) حیف برای ما فقط مقاتل را حفظ می کنند و یک عمر است می خوانند. سوالم در رابطه با همین مساله است که با توجه به حفظی بودن و غیر مفهومی بودن اغلب آموزش ها در سیستم های ما به خصوص در آموزش پرورش و در زمینه دین و معرفت چطور می توان این اصل مهم و کلیدی اسلام و ایمان که هیچ چیز مستقل از خدا نیست و همه چیز از جزیی تا کلی زندگیمان دست خداست را در عمق وجود بچه ها بیدار کنیم چون می فرمایید همه در جان خود دارند. اما بچه ها واژه توحید را فقط حفظ کرده اند و حتی مفهومش را. مثلا بچه های سن 11 می پرسند چطور گردش خون ما دست خداست خب ما بدنمان خودش کار می کند و همین طور بیشتر مسایل علمی دنیا. یا وقتی اثبات می شود اگر خدا دو تا شد نظم جهان به هم می ریزد می گوییند پس چرا ما دو نفر با هم مبصر کلاس بودیم و همکاری کردیم و کارها بهتر پیش می رود و.... لطفا راهنمایی ام کنید که مدیون بچه ها نباشم آیا باید از راه فلسفی اثبات کرد یا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را از یک طرف و بحث «صفات خدا» در جزوه‌ی «کلام 1» را از طرف دیگر کار کنید، می‌توانید جواب سؤال‌های خود را بگیرید زیرا این نوع مباحث، مباحثی نیست که با سؤال و جواب حل شود. موفق باشید

17502
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار و تشکر از عنایت شما: حقیقت این است که بین جهت و سیره عملی رهبر انقلاب حفظه الله با امام خمینی سلام الله علیه هیچ تفاوتی در هیچ ساحتی مشاهده نمی شود و گویا رهبر انقلاب حفظه الله تفصیل و امتداد امام خمینی سلام الله علیه هستند. با توجه به اینکه در انطباق عملی در این سطح از گستردگی و پیچیدگی حتما انطباق فکری و معرفتی در حد عمیق لازم است و این در حالی است که ظاهرا رهبر انقلاب حفظه الله در مباحث معرفتی از امام خمینی سلام الله علیه تلمذ نکرده اند. این وحدت مبنایی که گویا از یک منبع سرچشمه دارد چگونه توضیح داده می شود؟ آیا با تبیین از ولایت فقیه به شکل مرسوم قابل تفسیر است یا نیاز به سطح بالاتری از تبیین است؟ منایع آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل....» شواهدی آورده شده حاکی از آن‌که مقام معظم رهبری به‌خوبی حکمت متعالیه را کار کرده‌اند ولی بنا نداشته‌اند به عنوان استاد فلسفه و عرفان مشهور شوند. جناب آقاى دكتر حداد عادل‏ در رابطه با آشنائى رهبر انقلاب با فلسفه مى فرمايند: درباره‏ ى آشنايى آيت‏الله خامنه ‏اى با حوزه‏ ى فلسفه - چه فلسفه‏ ى غرب و چه فلسفه‏ ى اسلامى - من يك جمع‏ بندى اجمالى از جايگاه فلسفه در ذهن ايشان دارم. ايشان برخلاف اين‏كه از حوزه ‏ى مشهد برخاسته ‏اند، نظر رايج در حوزه‏ ى مشهد نسبت به فلسفه ‏ى رسمى را ندارند. در حوزه‏ ى مشهد - نگاهى كه به مكتب تفكيك موسوم شده - با فلسفه بر سر لطف نيستند؛ البته به درجات گوناگون. آقاى خامنه‏ اى هم به همان حوزه تعلق دارند و در آن‏جا نشو و نما كرده‏ اند اما نظر منفى نسبت به فلسفه ‏ى اسلامى پيدا نكرده‏ اند؛ بلكه نظر مثبت دارند. ايشان در فلسفه، به اعتبارى، فرزند فكرى علامه‏ ى طباطبايى هستند، نه فرزند آقاشيخ مجتبى قزوينى كه البته بسيار براى اين بزرگوار احترام قائل هستند. ايشان به من مى‏ فرمودند ما در محضر آقاشيخ مجتبى دو تا درس مى‏ خوانديم. ساعت اول ايشان فلسفه و منطق به ما درس مى‏ داد؛ خيلى دقيق، درست و فنى. ساعت بعد همان حرفها را مطابق نظريه‏ ى مكتب تفكيك رد مي كرد. بنابراين آقاى خامنه ‏اى هر دو نگاه را در حوزه ‏ى مشهد تجربه كرده است. ولى خطى كه ايشان دنبال كرده و نسبت به آن نظر دارد، خط يا مشرب فلسفى علامه‏ ى طباطبايى و آقاى مطهرى است. ايشان بار اولى كه مي خواستند در سال 1360 رئيس‏ جمهور شوند، در تلويزيون راجع به خودشان صحبت كردند. آن‏جا ايشان به نحوه ‏ى استفاده خودشان از محضر علامه‏ ى طباطبايى اشاره مى‏ كنند. اصولًا يكى از جهاتى كه ايشان با آقاى مطهرى آن‏ همه رفاقت، انس، همكارى و همفكرى داشتند، همين هم ‏افقى و ديد مشترك نسبت به فلسفه‏ ى اسلامى است. البته ايشان تا كنون اثر فلسفى‏ اى ننوشته‏ اند و درس فلسفه هم داير نكرده‏ اند اما فلسفه‏ ى اسلامى را خوب مي دانند. هنگامى كه ايشان رئيس‏ جمهور بودند، گاهى ما در حضور ايشان جلساتى داشتيم تا مشخص كنيم در كتاب‏هاى معارف اسلامى دانشگاه چه مطالبى بايد بيايد؟ و چگونه بايد اين كتاب‏ها را نوشت؟ بحثهاى كلى زياد بود. يك روز بحث به مسائل خاص، فنى و دقيق فلسفه كشيده شد. اشخاصى كه آن‏جا بودند - برخى دانشگاهى و برخى ديگر حوزوى - كسانى بودند كه بالفعل مشتغل به فلسفه بودند. آن زمان هم دوران سخت جنگ بود و مرتباً اخبار خوش و ناخوش جنگ حتى در ميانه‏ ى جلسات اينچنينى به آقا مي رسيد. گاهى در ضمن جلسات پوشه‏ اى به دست ايشان مي دادند و خبر مى ‏رسيد كه مثلًا يك هواپيما سقوط كرده يا يك حمله‏ اى عليه ما شروع شده است. ايشان اين‏گونه اشتغالات ذهنى بسيار داشتند اما به آن مباحثه‏ ى فلسفى وارد شدند و من ديدم كه كاملًا حاضرالذهن هستند و با استدلال خوب و روشن ديدگاهشان را مطرح كردند. انگار كه هيچ كار ديگرى غير از آموزش فلسفه ندارند! اين براى من خيلى تعجب‏ آور بود و نشان مى ‏داد كه ايشان فلسفه‏ ى اسلامى را خوب خوانده و فهميده‏ اند و به آن اعتقاد دارند. از نشانه‏ هاى ديگر اهميتى كه ايشان به فلسفه‏ ى اسلامى مي دهد، تشويق طلاب است نسبت به جدى گرفتن فلسفه و كلام اسلامى و نيز كمك به مؤسساتى كه فلسفه‏ ى اسلامى را آموزش مى‏ دهند و يا در اين حوزه پژوهش مي كنند كه يكى از آن‏ها «بنياد حكمت اسلامى صدرا» ست كه با حمايت ايشان تأسيس و فعال شده است. ايشان ضمن آن‏كه توجه دارند كه در مواجهه با تمدن غرب، صرفاً استناد به نقل كارساز نيست و بايد در اين ميدان چهره ‏ى عقلانى و استدلالى تمدن اسلامى به ميدان بيايد، اعتقادشان به فلسفه‏ ى اسلامى، صرفاً از باب محاجه و احتجاج و رفع شبهه نيست و نگاه ابزارى به فلسفه و ترويج آن ندارند ... (پايگاه اطلاع‏ رسانى دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت ‏الله خامنه‏اى 1/ 1/ 1388). موفق باشید

17501
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار و تشکر از عنایت شما: رهبر انقلاب حفظه الله در مورد امام خمینی سلام الله می فرمایند: «امام خمینی رحمه الله واقعاً حکیم بود و مصداق کامل (صیرورت الانسان عالما عقلیّا مضاهیا للعالم العینی) محسوب می شد. انسان احساس می کرد که تمام حقایق عالم در وجود او منعکس بود. او چیزهایی را بوضوح و روشنی و با همان نورانیت نفسانی و نگاه رحمانی و حکمت خودش - نه با استدلال و تمهید مقدمات معمولی - می دید و می فهمید که دیگران عصازنان خودشان را به آن نقطه می رساندند.» (1368/04/12) عبارت (صیرورت الانسان عالما عقلیّا مضاهیا للعالم العینی) به چه معنا و بر چه مبنایی است؟ اینکه «امام خمینی با نورانیت نفسانی و نگاه رحمانی و حکمت خودش - نه با استدلال و تمهید مقدمات معمولی می دید و می فهمید» حاکی از چه نکاتی درباره ولایت فقیه است؟ چطور می شود که ایشان امام خمینی سلام الله علیه را در این افق مشاهده کرده اند در حالی که چنین توصیفاتی را از غیر ایشان در مورد امام شاهد نیستیم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین رابطه کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نوشته شده است 2- جمله‌ی (صیرورت الانسان عالما عقلیّا مضاهیا للعالم العینی) بدین معنا است که انسان در سیر تفکر به درجه‌ای می‌رسد که اندیشه‌ی او مطابق عالم عقل می‌گردد. موفق باشید

17500
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم: استاد اگر کسی نعوذبالله به پیامبر (ص) فحاشی کند و کسی او را بکشد حکم قاتل پیش خدای متعال چیست؟ می دانم که می خواهید بفرمایید نباید کسی دست به اقدام شخصی بزند و نظم اجتماع را بهم بزند حقیر هم اینقدر غیرت و جرئت ندارم و مال این حرفها نیستم فقط می خواهم بدانم حساب و کتاب قاتل در نزد خدای متعال چیست؟ آیا خداوند با رحمتش با قاتل رفتار می کند یا با غضبش؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم حکم سبّ رسول اللّه«صلی‌اللّه‌علیه‌واله» قتل است ولی قواعد فقهی آن باید رعایت شود که متخصص آن بنده نیستم. موفق باشید

17498
متن پرسش
با سلام: نحوه ی صحیح برخورد با یک فرد که ما را نقد می کند چیست؟ بعضی در قبال نقد به جای بازنگری در خود، طرف مقابل را نقد می کنند و به تحلیل خاستگاه نقد او می پردازند این برخورد چه میزان درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوعِ آزاداندیشی در این تاریخ، موضوعِ بسیار مهمی است. در صفحه‌ی 171  کتاب «سلوك ذيل شخصيت امام خمينى (قدس سره)» تحت عنوان «آزادانديشى‏ و تولد انديشه‏ هاى ژرف» عرایضی شده است. موفق باشید

17497
متن پرسش
سلام استاد: چندین بار سوال پرسیدم ولی جواب ندادید. طلبه پایه دو هستم. دارم کتابای شما رو‌ میخونم. یه سیر مطالعاتی نیاز دارم برای من که اصطلاحات فلسفی و بعضی مباحث رو اصلا نمیدونم چیه مثلا توی کتاب خویشتن یه جاهاییش گیر می کنم. استاد هم در دسترسم نیست. اگه میشه یا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر سیر مطالعاتی روی سایت را دنبال فرمایید به‌خصوص بحث‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را همراه با شرح صوتی آن‌ها دنبال فرمایید، مشکلات رفع خواهد شد. موفق باشید

17495
متن پرسش
با سلام و تسلیت ایام سوگواری امام حسین (ع): می خواستم در یک مورد با شما مشورت کنم: تا یک ماه دیگر خداوند دختری به ما عنایت خواهد کرد که تصمیم گرفتیم نام ایشان را زینب بگذاریم. منتها خانواده شوهرم که کمی خرافاتی هستند به شدت مخالفت می کنند و معتقد اند این نام باعث می شود دختر در زندگی بسیار سختی بکشد! خواستم نظر شما را نیز بدانم؟ سوال دیگرم اینکه آیا ممکن است القائات و موج افکار منفی اطرافیان در رابطه با این نام گذاری، بر زندگی دخترم اثر منفی بگذارد؟ تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم این حرف‌ها درست نیست و هیچ نقشی هم آن نام مبارک در سرنوشت آن دختر ندارد، مگر برکاتی که برای او پیش می‌آید. منتها از آن طرف هم نمی‌شود خیلی به مخالفت مستقیم با این سخنان پرداخت إلاّ این‌که با احترام بشود از کنار این حرف‌ها گذشت. موفق باشید

17491
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: رهبر عزیز انقلاب در بیانی انقلاب اسلامی را اینگونه توصیف می نمایند: «انقلاب مثل يك كوره‏ ى گدازنده است؛ تغييردهنده ‏ى شكل‏ و نظم‏ عناصرِ موجودات‏ است. انقلاب يك چنين حالتى است؛ مثل آنچه كه قديمى ‏ها مى ‏گفتند: اكسير، كيميا، كه عنصر مس را به عنصر طلا تبديل مى‏ كند. اين البته حالا ممكن است در ذهن بعضى ‏ها افسانه به نظر برسد؛ افسانه هم نيست؛ واقعيت داشته و دارد. انقلاب يك چنين چيزى است؛ تغيير دهنده است، دگرگون‏ كننده است. اين دگرگون ‏سازى فقط در سطح مناسبات اجتماعى نيست، بلكه در درجه‏ ى اول، در لايه ‏ى درون انسانها و ذهنيت ‏هاست. اولين تغيير، اينجا داده مى‏ شود؛ در دلها.» (07/ 07/ 1387) نسبت حقیقت انقلاب اسلامی با هستی چیست؟ آیا انقلاب اسلامی در تکوین تأثیرگذار است؟ نسبت حقیقت انقلاب اسلامی با نفس انسان چبست؟ بیان فوق چگونه با آیاتی مانند«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُري‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا يَکْسِبُونَ-96 اعراف» و «ظهر الفساد في البر و البحر بما کسبت ايدي الناس ليذيقهم بعض الذي عملوا لعلهم يرجعون- 41 روم» قابل توضیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با چیستی انقلاب عرایضی شده که صوت آن بر روی سایت هست. خوب است که در این مورد به آن‌جا رجوع فرمایید.عنوان بحث هست «راز ماندگاری انقلاب اسلامی و خطر نفوذ و استحاله» در قسمت یاد داشت ویژه.  موفق باشید

17490
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: از زمانی که متوجه شدم سن اباعبدالله در کربلا بالا بوده یعنی امام پیرمرد بودند سوز و آهم بیشتر شده، این قضیه آیا اشکالی دارد یا نه؟ برای کدام وجه کربلا وامام باید گریه کرد؟ مصیبت ها یا اینکه امام و مقامش را درک نمی کردند؟ ممنون از لطف شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سن مبارک حضرت حدود 60 سال بوده و این سنِ پیرمردی حساب نمی‌شود 2- در مورد موضوع اشک در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» در صفحه‌ی 228 و در کتاب «کربلامبارزه با پوچی‌ها» صفحه‌ی 158 و در کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» صفحه‌ی 121 عرایضی شده. موفق باشید

17489
متن پرسش
حضرت استاد سلام علیکم: حضرت استاد دوستی دو سال پیش بر اثر توفیقاتی از جانب پروردگار عالم صاحب علمی بیکران شد. از آن پس او را عجب گرفت و سقوط کرد.حال او در رفع این معضل ناتوان است، هر چند می داند آن علم از سوی خداوند است. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره هرکس باید خودش بداند که دارایی واقعی، بندگی و خشیّت است و این دو، انسان را هرگز به عُجب نمی‌رساند. موفق باشید

17485
متن پرسش
سلام: چرا عزای امام حسین (علیه السلام) اینقدر عظیم است که آدم و تمام انبیا و آسمان و زمین بر آن گریه کرده؟! شدت اتفاق (کشتن و سر بریدن مردان و اسارن زنان و کشتن نوزاد و ...) بسیار زیاد است، اما خب تو یمن یا سوریه یا جاهایی که داعش حمله میکنه هم ممکنه مشابه این اتفاقات بیفته مثلا دختر بچه ای که جلو خانوادشو کشتن یا چمیدونم حمله چنگیز خان و اینا... چه چیز باعث میشه این واقعه اینقدر مستوجب عزاداری در تمام دوران بشه! در همین راستا کتابی هم معرفی کنید ممنون میشم، حماسه ی حسینی رو خوندم، در بعد حماسی عاشورا تقویتی کردم خودم رو، اما در بعد مقابل که عظمت غم عاشوراست مشکل دارم. ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کربلا، موضوعِ تقابلِ حق مطلق با باطلِ مطلق در میان است. امام معصومی که حجت خدا در زمین بودند به قتل می‌رسند آن‌هم از طرف مدعیان دین اسلام، و از این جهت، بشریت باید متوجه عمق این فاجعه بر روی زمین باشد تا خود را مواظبت کند که تا کجاها خطر سقوط هست. کتاب «کربلا مبارزه با پوچی‌ها» روشن می‌کند که کربلا و سیره‌ی حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» راهِ گشوده‌ای است که حتی امثال مردم یمن از آن طریق می‌توانند از سیطره‌ی شجره‌ی ملعونه‌ی آل سعود آزاد شوند. موفق باشید

17483
متن پرسش
سلام استاد: لطفا در نرم افزار پیام رسان سروش کانال بزنید که تبلیغ کالای ایرانی هم بشود. استاد شما دیگه چرا؟ وقتی شما عضو تلگرام صهیونیستی هستید از دیگران چه انتظاری است؟ لطفا جواب مرا بدهید یا شما درست می گین یا من. لطفا مرا قانع کنید. اگر فکر می کنید سوال مناسبی نکردم که در معرض عموم قرار دهید، حداقل به ایمیل بنده پاسخ دهید. لطفا مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعجب می‌کنم که با فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» که تأکید داشتند نیروهای متدین از فضای مجازی پیام انقلاب را به جهانیان اظهار داشتند، چگونه جنابعالی این حرف‌ها را می‌زنید؟!! حالا اگر تلگرام از آنِ صهیونیست‌ها است و آن‌ها می‌توانند از این نوع بحث‌ها با خبر شوند چیز بدی است؟ و اطلاعاتی از ما دزدیده‌اند؟ از طرف دیگر شرایط تلگرام طوری شده است که کارشناسان معتقدند نیروهای انقلابی آن را به نفع خود تصرف کرده‌اند، حتی خبرها از آن حکایت دارد که بناست سِروِرِ آن به نحوی از مسیری که به سوی اسرائیل می‌رود و برمی‌گردد، تغییر کند. موفق باشید 

17481
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: آیا بین مقام پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام تفاوتی هست؟ چرا می گویند پیامبر بالاتر از ائمه است؟ یا چرا می گویند حضرت علی علیه السلام از سایر ائمه بالاتر است؟ این با حقیقت نوری چگونه است؟و روایاتی که می گوید کلنا محمد صلی الله علیه و آله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  موضوع افضلیت پیامبر به عنوان نبی اللّه روشن است ولی افضلیت ائمه نسبت به هم در رابطه با ظهور بیشتر مقام آن‌ها است. و در مورد علی«علیه‌السلام» نیز شرایط طوری است که آن مقام نوری ظهور بیشتری در عالم کرده است وگرنه از نظر مقام قدسی، همه‌ی آن‌ها یک نور واحداند. موفق باشید

17480
متن پرسش
عرض سلام و قبولی عزاداری های شما، استاد چند وقتی هست این پیام در فضای مجازی پخش می شود بنده می خواستم نظر جنابعالی را راجع به این پیام بدانم: آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ سید ابوالفضل ﺑﺮﻗﻌﯽ ﻗﻤﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ: ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻡ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﻋﯿﺎﺩﺕ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺻﻒ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﯾﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺗﻮﻗﻒ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺳﺮﻧﺸﯿﻦ ﺁﻥ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺮﻗﻌﯽ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ﺑﺎﻻ! ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻭﺍﻋﻆ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺍﺳﺖ .ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻡ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟ ﭙﺮﺳﯽ، ﺍﯾﺸﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺮﻗﻌﯽ ﮐﺠﺎﯾﯿﺪ؟ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺖ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﺟﻨﺎﺏ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻋﻘﺎﯾﺪﻡ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﻋﻘﺎﯾﺪﻡ ﭼﯿﺴﺖ، ﺷﺎﯾﺪ ﻣﺮﺍ ﺳﻮﺍﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ. ﮔﻔﺖ: ﻣﮕﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ، ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﻭﺿﻪﺧﻮﺍﻧﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ! ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ، ﺍﮐﺜﺮﺍ ﺿﺪ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) ﻭ ﺍﺋﻤﻪ (ع) ﺩﺷﻤﻨﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﮔﻔﺖ: ﺣﺘﯽ ﻣﻦ؟! ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺁﯾﺎ ﻣﻨﺒﺮ ﻫﻢ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﺭﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ! ﮔﻔﺖ : ﭼﺮﺍ؟ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻔﻬﯿﻢ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﯾﺎﺩﺗﺎﻥ ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﺩﻫﻪ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﻪ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﺁﺭﯼ! ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﺩ ﻣﯽﺷﺪﻡ، ﺻﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﻢ ﻭ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ ﮐﻪ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﻡ، ﻭ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻔﺘﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ! ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻣﺎ ﺫﮐﺮ ﺷﺪﻩ! ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺭﻭﺍﯾﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﻻﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﻋﻠﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﺪ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﻭﺍﯾﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ، (ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺳﺘﻮﻧﻬﺎﯼ ﻧﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻭﺳﺖ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ) ﮔﻔﺘﻢ: ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺍﻭﻻ ﺿﺪ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ: «ﻭَﺍﻟﻠَّـﻪُ ﺃَﺧْﺮَﺟَﮑُﻢ ﻣِّﻦ ﺑُﻄُﻮﻥِ ﺃُﻣَّﻬَﺎﺗِﮑُﻢْ ﻟَﺎ ﺗَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ ﺷَﯿْﺌًﺎ ﻭَﺟَﻌَﻞَ ﻟَﮑُﻢُ ﺍﻟﺴَّﻤْﻊَﻭَﺍﻟْﺄَﺑْﺼَﺎﺭَ ﻭَﺍﻟْﺄَﻓْﺌِﺪَﺓَ ۙ ﻟَﻌَﻠَّﮑُﻢْ ﺗَﺸْﮑُﺮُﻭﻥَ» ( ﺳﻮﺭﻩ ﺷﺮﯾﻔﻪ ﻧﺤﻞ : ﺁﯾﻪ78 ) «ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎلی که ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ، ﺍﺯ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﺘﺎﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﻮﺵ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻭ ﺩﻝ ﺩﺍﺩ، ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪ.» ﺛﺎﻧﯿﺎ، ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻨﺒﺮ ﮔﺮﯾﺰ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﮐﺮﺑﻼ ﺯﺩﯼ ﻭ ﮔﻔﺘﯽ: ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ) ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﮐﻮﻓﻪ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، «ﺣﺮ» ﺟﻠﻮﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﮐﻮﻓﻪ ﺑﺮﺳﺪ. ﺍﻣﺎﻡ ﻧﺎﮔﺰﯾﺮ ﺭﺍﻩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ «ﺣﺮ» ﻧﯿﺰ ﺁن ها ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍین که ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﺐ ﺍﻣﺎﻡ (ﻉ) ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﮐﺎﺏ ﺯﺩ ﻭ ﮐﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﻧﻬﯿﺐ ﺯﺩ ﻭ ﻫﯽ ﮐﺮﺩ، ﻣﺮﮐﺒﺶ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﺮﺩ، ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺎﻧﺪ ﻣﺘﺤﯿﺮ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﺳﺐ ﺣﺮﮐﺘﯽ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ، ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻋﺮﺑﯽ ﺭﺍ ﯾﺎﻓﺖ، ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﻧﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﻋﺮﺏ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻏﺎﺿﺮﯾﻪ (ﻗﺎﺫﺭﯾﻪ)، ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ) ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ: ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻋﺮﺏ ﮔﻔﺖ: ﺷﺎﻃﯽ ﺍﻟﻔﺮﺍﺕ، ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﮔﻔﺖ : ﻧﯿﻨﻮﺍ، ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﮔﻔﺖ: ﮐﺮﺑﻼ! ﺍﻣﺎﻡﺣﺴﯿﻦ (ﻉ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺎﻥ، ﻣﻦ ﺍﺯ ﺟﺪﻡ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﮐﺮﺑﻼ ﺍﺳﺖ؛ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ !ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯽ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ (ﭼﻄﻮﺭ، ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﺒﺶ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﻣﺎﻡ (ﻉ)، ﻭ ﺗﺎﺯﻩ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺳﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻋﺮﺏ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﻣﺤﻞ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ؟ ﺟﻨﺎﺏ ﻓﻠﺴﻔﯽ ! ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺍﻣﺎﻣﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﯾﺪ؟ ﮐﻪ ﻧﻌﻮﺫﺑﺎﻟﻠﻪ ﺍﺳﺒﺶ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻄﻠﻊ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺣﺐ ﺍﺋﻤﻪ؟ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺍﺳﻼﻡ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻗﺖ ﻭ ﺗﺎﻣﻞ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ خاطره ای از آیت الله برقعی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غفلت امثال آقای برقعی آن است که بین علم حصولی و علم لدّنی که حضوری است، فرق نمی‌گذارد. زیرا علم لدّنی که از جنس علم حضوری است با تفکر به‌دست نمی‌آید که هر وقت انسان تفکر کرد آن علم برای او محقق شود، بلکه طوری است که هر وقت خدا بخواهد انسان به آن آگاه می‌گردد و در همین رابطه است که در روایت از قول امامان داریم هر وقت خدا بخواهد ما عالِم می‌شویم. لذا بعضاً یا منتظر می‌مانند تا خداوند در آن مورد خاص به آن‌ها آن علم را بدهد و یا به حکم وظیفه‌ی بشری خود، خودشان تلاش می‌کنند آن را به دست بیاورند. در همین رابطه از جناب سعدی داریم: «یکی پرسید از آن گم کرده فرزند/که ای روشن گهر پیر خردمند. ز مصرش بوی پیراهن شنیدی / چرا در چاه کنعانش ندیدی؟ بگفت احوال ما برق جهان است / دمی پیدا و دیگر دم نهان است. گهی بر طارم اعلی نشینیم / گهی بر پشت پای خود نبینیم». موفق باشید.

17478
متن پرسش
هوالجميل: با سلام و تسليت ايام سوگواري حضرت سيد الشهدا خواهشمندم تفاوت لذت نفساني با مطلوب نفساني را با مثال روشن سازيد. زيرا استاد شجاعي در كتاب مقالات جلد سوم تاكيد دارند كه سالك بايد تفاوت بين اين دو موضوع را بداند. در پناه خدا باشيد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان به عنوان نفس ناطقه طالب قرب الهی است. ولی نفس امّاره طالب لذّاتِ دنیایی می‌باشد و از این جهت باید مطلوب این دو را یکی نپنداشت زیرا لذّات دنیایی وقتی به صورت افراطی در میان باشد، لذّات نفس امّاره در میان است. موفق باشید

17477
متن پرسش
سلام: روایت است از مام زين العابدين عليه السلام که فرمودند: رَأَيتُ الخَيرَ كُلَّهُ قَدِ اجتَمَعَ في قَطعِ الطَّمَعِ عَمّا في أيدِي النّاسِ؛ تمام خير و بركت را در بُريدن طمع از آنچه در دست مردم است، يافتم. الكافي: ج ۲ ص ۱۴۸ ح ۳ یا علیک بالیاس مما فی ایدی الناس 1. قطع طمع و مایوس بودن از آن چه در دست مردم است یعنی چه؟ 2. آیا مثلا اگر همکار من ماشین داشته باشد و من پیاده باشم اما در دل دوست داشته باشم که او تعارف کند و مرا با خود ببرد و من با اتوبوس عمومی نروم. آیا این طمع محسوب می شود و مذموم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که روایت می‌فرماید نباید به آن‌چه در دست مردم است طمع نمود. به این معنا که بخواهیم آن‌ها از آنِ شما باشد و عملاً از آن‌چه خدا به شما داده است ناراضی باشید. این غیر از آن است که اگر چیزی به شما تعارف کردند آن را رد کنید. موفق باشید

17475
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: سئوال بنده در مورد جلسات تفسیر سوره حمد امام در تلویزیون است؛ چرا امام خمینی سلام الله علیه در سالهای ابتدای پیروزی انقلاب اصرار دارند این سطح از مطالب برای عموم مردم از رسانه مطرح شود؟ امام که در بیان عمومی معمولا بسیار ساده مطالب خود را بیان می فرمودند چرا در اینجا با مخاطب عمومی با زبان اصطلاحات خاص سخن می گویند؟ طرح این مباحث چه جایگاه و ضرورتی در حرکت انقلاب اسلامی و انقلابی ها دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً حضرت امام در این اواخر خواستند با جهت عرفانی‌دادن به انقلاب آن بلوغ لازم را که برای ادامه‌ی انقلاب نیاز است، به صحنه آورند زیرا انقلاب اسلامی وقتی با تمام ابعاد اسلامی به صحنه آمد، قدرت پایداری و بقاء پیدا می‌کند. موفق باشید

17474
متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت در عزای امام حسین علیه اسلام: استاد گرامی توصیه شده در نماز شب گریه کنید. شخص نماز گزار با توجه به چه چیزی باید گریه کند، جهت این گریه چه باید باشد؟ اجرتان با سالار شهیدان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان از نظر روحی و قلبی متوجه‌ی حقایق شد، به خودی خود جهت سیر به سوی آن حقیقت، اشکش جاری می‌شود ولی این کار نباید تصنعی باشد. موفق باشید

17473
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: علامه طباطبایی در شرح آیه 264 بقره می فرمایند: يا ايها الذين آمنوا لا تبطلوا صدقاتكم ... «اين آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه آزار و منت بعد از صدقه اجر آن را حبط كرده و از بين مى برد، و بعضى با اين آيه استدلال كرده اند بر اينكه هر معصيت و يا حداقل هر گناه كبيره باعث از بين رفتن و بى اجر شدن اطاعت هاى قبل از آن معصيت مى شود، و ليكن ما چنين دلالتى در آيه نمى بينيم، و دلالت آيه تنها در بى اجر شدن صدقه به وسيله خصوص منت و اذيت است، كه گفتار مفصل اين بحث در مبحث حبط گذش.» مبحث علامه طباطبایی درباره حبط آرایش خوبی به ذهن من داده است و ایشان فرمودند موارد حبط در قرآن مشخص شده است و هر عمل اجر خود و گناه عقاب خود دارد و شما هم این موضوع را تایید کردید ولی جایی به شخصی فرمودید صدقه شامل اعمال خیر دیگر می شود و با اذیت و منت باطل می شود. با توجه به اینکه نظرات جنابعالی با تفسیر المیزان منطبق است این نظر شما باعث شد آرایش ذهنی ما به هم بریزد. از طرفی چون پاسخ و نظر علامه طباطبایی کاملا روشن است و کاملا صراحت دارد جسارتا با نظر حضرتعالی قابل جمع نیست و حضرتعالی هم چون حق را بیان می فرمایید منتظر رفع این ابهام هستم. اگه کسی صدقه را با نیت خیر می دهد و می داند بعد دچار منت و اذیت هم می شود. ایا با توبه اجر صدقه بر می گردد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با توجه به معنای صدقه که عبارت است از عملی که موجب تصدیق وعده‌ی الهی می‌باشد نمی‌توان صدقه را منحصر به موضوعات اقتصادی نمود و در نتیجه معنای«لا تبطلوا صدقاتکم» تا آن‌جا وسعت می‌یابد که مواظب باشید اعمال دینی شما که نشانه‌ی تصدیق وعده‌های الهی است باطل نگردد. چرا که مثلا در ورایت داریم: «المتکبر مع المتکبر الصدقه» یعنی این‌که انسان در مقابل شخص متکبر تواضع نداشته باشد نیز یک نوع تصدیق حکم خدا است که فرموده‌ است مؤمن باید عزت خود را حفظ کند. پس اگر خدمت فرهنگی هم با تکبر همراه باشد، عملاً آن خدمت بی‌نتیجه خواهد بود به همان معنایی که در روایت داریم انسان متکبر، بوی بهشت هم به مشامش نمی‌رسد، یعنی عمل او قبول نمی‌شود 2- إن‌شاءاللّه با توبه آن مشکل حل می‌شود. موفق باشید

17472
متن پرسش
با سلام و آرزوی سلامتی و تندرستی برای جناب استاد طاهرزاده: در صحبتی که با برخی دوستان داشته ایم موضوعی بدین صورت مطرح شده است که می خواستم نظر گرامی تان را در این زمینه بدانم. در مورد واردات افکار به ذهن و منشاء آنها، همگی از دو ناحیه وارد ذهن می شوند یا الهامات الهی هستند و یا از ناحیه جنود شیطان و القائات آن ها می باشد و شخص با توجه به سوابق ذهنی و تمایلات درونی به پردازش آنها پرداخته و آنها را مطرح می کند. می خواستم بدانم آیا آیه ی خاصی و یا حدیث صحیح، در این مورد وجود دارد یا خیر؟ موفق باشید. ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن داریم: «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ (175)آل‌عمران» که معنای دقیق آن این است که می‌فرماید شیطان از طریق یارانش شما را می‌ترساند. یا در روایت از قول پیامبر خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» داریم: «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» در زمان‌های مختلف از طرف پروردگارتان نفحات و خطورات معنوی به شما می‌رسد، سعی کنید با کم‌کردن مشغله‌های خود، خود را در معرض آن خطورات معنوی قرار دهید. موفق باشید

17470
متن پرسش
سلام علیکم: برای دهه اول محرم برنامه سخنرانی دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقط شنبه شبی که در پیش است در مسجد انبیاء، و صبح تاسوعا حدود ساعت 8 در گلزار شهدای دستگرد. موفق باشید

17467
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار بنده دانشجو هستم و اصلا با هم اتاقی هایم آرامش ندارم! چون دختر هستند از هر دری صحبت می کنند و نسبت به همه نظر میدند و درباره ی خیلی از حرف های بیهوده نظرخواهی می کنند و انتطار دارند من هم نظرم را درباره ی این موارد بیهوده (مواردی که اصلا ضرورت نداره انسان وقت صرف آنها کند) بگویم ساعت هایی از وقت با ارزش به همین صورت می گذره و من کاری که از دستم برنمی آید هیچ! شخصیتی که با سکوت درباره ی این موارد برای خودم ساختم را هم تخریب می کنند. بندگان خدا اهل به جا آوردن واجبات هستند اما متاسفانه من در کنار آنها برای نافله ها و نماز شب خواندن اصلا حال خوشی ندارم و یک جورایی حس می کنم دارم تطاهر به خوب بودن در کنار آنها می کنم. استاد خیلی اذیتم، لطفا راهنمایی ام کنید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در عین مدارا با چنین افرادی باید سعی کنید ساختار شخصیت خود را در چنین جمع‌هایی حفظ نمایید. به این معنا که در جمع باشید ولی پیش خود باشید. که گفت: «بُوَد مردِ تمامي آن‌كه از تن‌ها نشد تنها /  ولكن به تنهايي بود تن‌ها، و با تن‌ها بود تنها». موفق باشید

17466
متن پرسش
سلام استاد: شما در جواب سوال 17433 فرمودید انسان جدید به دنبال تحول بیرون است و انسان دینی به دنبال تحول درون. اگه میشه یه کم در مورد نوع تحول توضیح بدید چنانچه آقای خامنه ای فرمودند علوم انسانی را متحل کنید و این تحول با تحولی که شما مد نظرتون است تداخل نداره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «مدرنیته و توهّم» و در جزوه‌ی « علوم انسانی؛ عبور از مدرنیته، نظر به اسماء الهی» شده است. که هر دو بر روی سایت هست.  إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی آن‌ها، موضوع روشن خواهد شد. موفق باشید

17465
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد گرانقدر: در رابطه با تشییع جنازه شیمون پرز، شبهه ای جامعه ما را فراگرفت: «وقتی خود محمود عباس، به نمایندگی از مردم فلسطین در مراسم تشییع شیمون پرز شرکت می کند و اشک می ریزد (چون شیمون پرز، مظهر صلح دوستی بوده)، ما را چه کار به سنگ فلسطین را به سینه زدن؟ وقتی شرط برقراری رابطه بلند مدت آلمان با ایران، به رسمیت شناختن اسراییل است، چرا زندگی خودمان را تنگ و سخت کنیم به خاطر این مردم؟؟!!» وقتی جواب می دهیم که محمود عباس فردی است خودفروخته، می گویند پس چرا او را به رهبری خود انتخاب کرده اند؟ وقتی جواب می دهیم وظیفه ما دفاع از مظلومان است، می گویند باعث شده که ما خودمان مظلوم واقع شویم و جوانهای بیکارمان رو به افزایش باشد. شما پاسخ این شبهه را چه می دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رسالت توحیدی که انقلاب اسلامی به عهده گرفته است و متوجه‌ است هزینه‌هایی که می‌پردازد نسبت به نتایجی که به‌دست می‌آورد بسیار بیشتر است به‌خصوص  نسبت به آن‌که زیردستِ جهان استکباری نخواهد بود. با توجه به این امر دیگر این حرف‌ها، حرف‌های انسان‌های خردمند نیست که می‌فرمایید. مگر محمود عباس بهائی را مردم فلسطین انتخاب کردند؟ مردم فلسطین گرفتار اسرائیل و الفتح با هم هستند. بسیاری از مبارزان فلسطینی را همین الفتح زندانی کرده است. موفق باشید

 

17463
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: با توجه به شرایط اقتصادی که در آن واقعیم و دستورات ولی فقیه مبتنی بر تقویت اقتصاد و اقتصاد دانش بنیان اگر جوانی مثل من به دنبال کسب ثروت و اقتصاد و کارآفرینی هدف گذاری کند و تلاش کند (هر چند که استعداد های کسب ثروت و ایجاد اقتصاد دانش بنیان را نداشته باشد.) با توجه به مقدرات رزق مقسوم و عین ثابته ایی که خداوند برایش مقدر کرده است می تواند موفق شود یعنی خداوند در این راستا کمک می کند که من برای کشورمان ثروت اندوزی کنم و اشتغال ایجاد کنم که کشورمان از لحاظ سطح ثروت و تکنولوژی مانند کشور های توسعه یافته بشود یا که این وظیفه ایی است بر گردن نخبگان و آنهایی که استعدادش را خداوند از قبل به آنها داده است؟ (آنهایی که می توانند جهاد اقتصادی کنند جهاد کنند دیگران که استعدادش را ندارند به دنبالش نروند و به زندگی عادی خود قانع باشند) حال سوال دوم این است که این فعالیت های اقتصادی در شرایط فعلی کشور چقدر ما را به قرب الهی می رساند یعنی ارزش جهاد و وقف عمر را دارد که کشور خود را در جهت توسعه یافتگی تکنولوژیک پیش ببریم و به همان اندازه ای که سایر بزرگان و خواص به خدا رسیدند ما هم می توانیم در جهاد اقتصادی به خدا برسیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید آماده‌ی خدمت و کارآفرینی باشیم. حال اگر کاری در رابطه‌ای که می‌فرمایید پیش آمد، دنبال می‌کنیم و این ربطی به رزق ما ندارد. ما در این موارد وسیله‌ی رسیدنِ رزق دیگران به خودشان خواهیم شد و برکت و رحمت آن برای ما می‌ماند 2- اگر فعالیت‌های اقتصادی و تلاش برای پیشرفت جامعه‌ی اسلامی با نیت الهی باشد، در حکم مجاهده در راه خدا است. موفق باشید

نمایش چاپی