بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16830
متن پرسش
سلام: 1. نصب العین قرار دادن حضرت امام روحی فداه به عنوان نزدیک ترین شخص به ائمه (ع)، تعارضی می تواند داشته باشد با نصب العین قرار دادن امام معصوم؟ 2. چرا بنده هرچه بیشتر کتب شما و استاد جوادی و علامه طباطبایی و امثالهم را می خوانم، احساس می کنم همه علوم به وحدت می رسند و یکی می شوند و وقتی برخی کتب بی پایه و اساس و غیر قدسی را می خوانم علوم را متکثر و بسیار زیاد احساس می کنم؟! حتی وقتی بیشتر به کتب بی پایه رجوع می کردم، بیشتر احساس می کردم علوم زیاد است، ولی کتب امثال امام و استاد جوادی و.. دقیقا بالعکس است، هرچه بیشتر می خوانیم بیشتر احساس وحدت در علوم می کنیم، این قضیه علّتش چیست؟ و چرا برخی آثار استرس تکثّر علوم را به انسان القا می کنند؟ التماس دعا (وحدتی)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت روح اللّه را باید در آینه‌ی ائمه«علیهم‌السلام» دید تا تعارض مذکور پیش نیاید 2- حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «العلم نقطة كثرها الجاهلون» علم ، تنها يک نقطه است که نادان ها آن را زياد کرده اند. از این جهت در مسیر علم‌یابی باید سعی شود به آن نقطه‌ی جامع رسید که در عین اجمالی‌بودن، در مقام کشف تفصیلی است. موفق باشید

 

16829
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: یکی از همکاران من موضوع امامت را نفی می کند. علت آن را هم اینطور بیان می کند که در مورد موضوعاتی مثل نبوت و معاد و ...در قرآن به کرات آیات صریح و روشن تکرار شده است ولی در مورد امامت فقط بجز موارد اندک (آیه تطهیر و آیه مودت فی القربی) آیه دیگری نداریم و در بحث امامت عمدتا مقوله حدیث مطرح است تا آیات فرآنی. به نظر جنابعالی آیا این ایراد منطقی است؟ آیا نمی شد آیات بیشتر و با صراحت واضح تر از امامت در قرآن نازل می شد؟ بنده چگونه و با چه استدلالی می توانم دوستم را قانع کنم؟ با تشکر من اله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست در قسمت «امامت در قرآن» مطالبی که جایگاه امامت را در قرآن مشخص کند، می‌تواند جوابگو باشد. موفق باشید

16827
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوة خدمت استاد عزيز و بزرگوار طاهرزاده: چند وقت پيش سوالي از محضر جنابعالي پرسيدم كه جوابش را نداديد. احساس كردم كه شايد متن سوال ايراد داشته يا به دست شما نرسيده به همين دليل بازهم مي پرسم به اميد گرفتن جواب. استاد عزيز خداوند در چند جاي قرآن مردم را دعوت به اين كرده كه شبيه قرآن را يا شبيه به سوره اي از آن را بياوريد. حال سوال من اين است كه آيا خطبه اول نهج البلاغه و بعضي ديگر از خطبه ها و جمله هاي امام علي (ع) نه تنها در حد قرآن بلكه بهتر از آن (چه از لحاظ ادبي و چه تفسير ) نيست؟ به طور مثال مقايسه كنيد خطبه اول نهج البلاغه و سوره قل يا ايها الكافرون را اگه ميشه حتما جواب بديد. اگه به صورت عمومي نمي شود به ايميلم بفرستيد. با تشكر از زحماتتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید قرآن می‌فرماید: «وَ إِنْ كُنْتُمْ في‏ رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (23)/بقره). در آیه‌ی فوق موضوعِ  «مِنْ دُونِ اللَّهِ» را به میان آورده است یعنی بدون کمک‌گرفتن از خدا و فرهنگی که حضرت حق ایجاد کرده است. در حالی‌که اولاً: ادبیاتی که حضرت علی«علیه‌السلام» در نهج‌البلاغه به‌کار می‌برند به کمک همان فرهنگ قرآنی است و خودشان چنین ادعایی ندارند که کلماتشان رقیب قرآن است. ثانیاً: از نظر اهل ادب اگر تمام نهج‌البلاغه را جمع کنیم از جهت جامع‌بودن در حدّ سوره‌ی «قل یا ایهاالکافرون» حرف ندارد. به همین جهت اهل فن در وصف نهج‌البلاغه می‌گویند: «کلامی است مافوق کلام بشر و مادون کلام خدا». موفق باشید

16825
متن پرسش
با سلام: با عرض معذرت از شما استاد گرامی، بنده خیلی گشت زدم و دیدم قمه زنی به صورت خیلی رسمی توسط مراجع حرام نشده و آیت الله وحید حتی می گویند در عزای امام حسین خون هم بریزید اشکال ندارد. اینکه می گویند موجب وهن می شود یعنی چه؟ خوب قصاص هم در بین مردم جهان باعث وهن می شود. اگر قرار به وهن است خیلی از احکام باید تعطیل شود. آیا غیر از این است که قمه زنی باعث قدرت نمایی شیعه می شود؟ سوال بعدی که داشتم اینکه مگر حدیث نداریم هر قیامی قبل ظهور مشکل دارد، پس انقلاب اسلامی مشکل دارد؟ و اینکه علما برای حکمیت که معنای قضاوت دارد منصوب شده اند نه حاکمیت. خیلی عذر می خواهم استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حکم قصاص حکم مستقیم حضرت حق است و پشتوانه‌ی آن، نظام تکوینی الهی است و این با قمه‌زنی که یک کارِ من‌درآوری با سابقه‌ی 200 ساله است و هیچ پایه‌ی شرعی ندارد؛ فرق می‌کند 2- آن روایت که می‌فرماید هر قیامی قبل از قیام حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» محکوم به شکست است؛ نظر به آن دارد که قیامی با ادعای مهدی‌بودنِ امت اگر به صحنه بیاید محکوم به شکست است. و این غیر از انقلاب اسلامی است که صاحب آن حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» است و به ظهور آن حضرت ختم می‌شود. موفق باشید

16824
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه اللّه: به نظر حضرتعالی علت بی برکتی زمان چیست و آن را چگونه می توان از میان ببرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم: «تُوزیع الْوَقْت‏، تُوسِيعُ الوقت» اگر وقت درست تقسيم شود گسترش مى‏ يابد و زمان براى انجام همه‏ ى كارها پيدا مى‏ كنيم. موفق باشید

16822
متن پرسش
سلام: استاد عزیز من خیلی دچار تشوش خاطر هستم و نمیتونم درباره چیزی تمرکز کنم، برای همین خیلی دارم آسیب می بینم، راه کار شما برای اینکه فکرام رو جمع کنم و بهش جهت بدم چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان متوجه‌ی وظیفه و رسالت تاریخی خود بشود که بنا است جهت معنابخشیدن به خود و زندگی خود در این تاریخ به عنوان سرباز انقلاب اسلامی به میدان بیاید در حوزه‌ی علم و عمل با تمام جدّیت وارد می‌شود و نه دیگر برای او تنبلی می‌ماند و نه بی‌صبری. در ضمن پیشنهاد می‌شود از مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و راه‌کارهایِ مطرح‌شده در آن کتاب غفلت نفرمایید. موفق باشید

16821
متن پرسش
سلام خبری که در لینک زیر آمده را مشاهده بفرمایید: http://www.zoomit.ir/2016/7/16/133320/man-without-90-percent-brain-conscious/ این خبر مربوط به فردی است که ۹۰ درصد مغز خود را از دست داده ولی در هوشیاری کامل به سر می‌برد. این مثال می‌تواند برای جا افتادن برخی مباحث در حوزه معرفت النفس که استاد مطرح کرده‌اند مفید باشد. متن خبر بدین شرح است: «برخلاف آن چیزی که معمولا انتظار داریم، دانسته‌های ما نسبت به هوشیاری و عملکرد مغز ناقص است. به نظر می‌رسد هوشیاری کاملا به مغز مرتبط باشد، اما چطور فردی که ۹۰ درصد از مغز خود را از دست داده به زندگی عادی خود ادامه می‌دهد. برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ مطالعه‌ی موردی یک مرد فرانسوی در مجله‌‌ای علمی به چاپ رسید. در زمان چاپ مقاله، این فرد ۴۴ سال داشت و مقاله بیان می‌کند که این فرد بدون دانستن وضعیت خود بدون هیچ مشکلی به زندگی روزمره‌ ادامه می‌دهد. این فرد برای اولین بار به دلیل درد و ضعف در پای سمت چپ به دکتر مراجعه و پزشک معالج نیز برای بررسی بیشتر اسکن‌های مغزی بیمار را مشاهده می‌کند. در عین ناباوری بیشتر حجم مغز فرد از مایع در زیر لایه‌ای از غشای خارجی تشکیل شده بود و همچنین قسمت‌های داخلی آن تقریبا از بین رفته بودند. پزشکان معتقدند مغز بیمار در طول سی سال گذشته از بین رفته و مایع جایگزین آن شده است؛ وضعیتی که در علوم پزشکی هیدروسفالی نامیده می‌شود. در خردسالی بیماری او شناخته و طی یک عمل جراحی یک استنت در بدن وی کار گذاشته می‌شود که در ۱۴ سالگی پزشکان از بدن وی خارج می‌کنند، از همین موقع تا ۴۴ سالگی مغز بیمار رو به تخریب می‌رود. اسکن مغزی با این حال علیرغم تخریب مغز، این فرد ناتوان نیست و با وجود داشتن آی کیو ۷۵ به عنوان خدمتکار رستوران فعالیت می‌کند. همچنین وی متاهل بوده و دو فرزند دارد. مطالعه بر روی این فرد دانشمندان را با سوالی جدید رو‌به‌رو کرده؛ چه عاملی باعث سلامت این فرد شده است؟ تا قبل از این پزشکان معتقد بودند که هوشیاری با ناحیه‌‌هایی از مغز،‌ کلاستروم و لوب پس‌سری، ارتباط دارد. با فرض این ادعا نمی‌توان دلیلی بر هوشیاری بیمار فرانسوی پیدا کرد؛ تئوری‌های هوشیاری باید توانایی پاسخ به مورد مرد فرانسوی را در خود داشته باشند. به نظر می‌رسد که نمی‌توان ناحیه‌ی معینی از مغز را به عنوان مسئول هوشیاری در انسان معرفی کرد. دکتر اکسل کلیرمن از دانشگاه آزاد بروکسل در این مورد می‌گوید: هوشیاری بر پایه‌ی تئوری‌های غیرمفهومی در مورد مغز استوار است. هوشیاری توسط تجربه یعنی تعامل با دنیای اطراف به دست می‌آید و این به معنای یادگیری مداوم است. در نتیجه بخش‌های مختلفی از مغز در سازوکار هوشیاری سهیم هستند. نظریه‌ی دکتر کلیمن به Radical Plasticity Thesis معروف و با تحقیقات جدید در مورد نقش فعال‌تر و منعطف‌تر مغز در برخورد با مسائل و مواجه با نقص‌های فیزیکی سازگار است. در این نظریه برای رسیدن به آگاهی تنها داشتن اطلاعات کفایت نمی‌کند و باید از وجود این اطلاعات نیز باخبر و نسبت به آن حساس بود. کلیرمن ادعا می‌کند که مغز همواره و به صورت ناخود‌اگاه در حال یادگیری است که پایه‌ی هوشیاری فرد را ایجاد می‌کند. ولی در مورد بیمار فرانسوی این نظریه صدق می‌کند؟ کلیرمن ادعا می‌کند که اگرچه درصد زیادی از مغز این فرد تخریب شده، ولی نورون‌های قسمت‌های باقیمانده فرد را به سطح آگاهی می‌رسانند؛ یعنی فرد در انجام اعمال خود هوشیار است. با این حال نظریه‌ی کلیمن در نوع خود جدید به نظر نمی‌رسد و هر روز ما تحقیقات جدیدی را در مورد تطبیق‌پذیری مغز در شرایط مختلف شاهد هستیم. در تازه‌ترین تحقیق دانشمندان با تحریک نورون‌های مغز موش موفق تکثیر و بدست آوردن قدرت بینایی شدند. تمام این تحقیقات نشان می‌دهند که تا چه حد مغز انسان قدرتمند است و می‌تواند حتی با ده درصد از ظرفیت خود فرد را در سطح هوشیاری کامل قرار دهد. همچنین این یافته‌ها امید به درمان بیماری‌هایی که باعث آسیب‌های مغزی و عصبی می‌شوند را در آینده افزایش می‌دهند. منبع SCIENCEALERT»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که منبع اصلی آگاهی انسان، نفس ناطقه‌ی اوست و نفسِ انسان جهت امورات خود اعضایی را برای خود شکل می‌دهد تا بتواند برنامه‌های خود را از طریق آن اعضاء انجام دهد، می‌توان گفت نفس آن فرد توانسته است با حداقل عضو، برنامه‌های خود را پیش ببرد. و همین‌طور که متوجه‌اید این پدیده نشان می‌دهد که اصل آگاهی و منبع شعور انسان، چیزی غیر از بدن اوست. موفق باشید

16818
متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد عزیز: سوال یک: مدتیست که صبرم کم شده و بد خلقم، زود عصبی می شوم و حوصله عبادتم هم کم شده فقط صرف نماز های واجب هستم و به شدت تنبلی می کنم. سوال دوم: شدیدا احساس می کنم مغرور و متکبر هستم و نمی دانم برای آن چکار کنم. پیشاپیش از پاسخ جنابعالی تشکر می نمایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان متوجه‌ی وظیفه و رسالت تاریخی خود بشود که بنا است جهت معنابخشیدن به خود و زندگی خود در این تاریخ به عنوان سرباز انقلاب اسلامی به میدان بیاید در حوزه‌ی علم و عمل با تمام جدّیت وارد می‌شود و نه دیگر برای او تنبلی می‌ماند و نه بی‌صبری. موفق باشید

16814
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام: استاد نظر شما در مورد این تحلیل چیست؟ با توجه به اینکه رهبر انقلاب هم یکی از خطرات مذاکره با آمریکا را ناامیدی دوستان و امت هایی دانستند که در گوشه و کنار به ما دل بسته اند... تحلیل مورد نظر: منتظر شیعیان انقلابی که روی مان اسلحه خواهند کشید باشید! یکم بن لادن رهبر سابق القاعده زمانی که در سودان زندگی می کرد طبق آنچه در خاطره نویسی های اطرافیانش آمده عکس امام خمینی در اتاقش نصب بوده است. عطوان می گوید بن لادن در سودان امام را الگوی خودش می دانسته است. (عطوان، عبدالباری، کتاب سازمان سری القاعده، ص 56) بخش زیادی از همین القاعده ای و سلفی هایی که روی ما در سوریه و لبنان و عراق اسلحه کشیده اند یک روزی عاشق انقلاب اسلامی بودند. خالد اسلامبولی، قهرمان سلفی ترور طاغوت مصر، که در تهران هم خیابان به نامش داریم چون در دادگاهش رسما اعلام کرد الگویش امام خمینی است در سالهای اول انقلاب بین افکار عمومی ایران خیلی محبوب شد. ایمن الظواهری رهبر کنونی القاعده هم از اعضای همین گروه جهاد مصر و از همراهان شهید اسلامبولی بود که به دلیل دست داشتن در ترور سادات در زندان هم افتاد. دوم به جز جهادی ها خیلی از دموکراتیک ترهای اهل سنت و همین اخوانی هایی که بعد از بیداری اسلامی در تونس و مصر و سایرجاها سرکار آمدند و کردند آنچه را با ما کردند هم از عاشقان و شیفتگان امام و ایران بوده اند. حوصله تفصیلش نیست ولی بعنوان نمونه همین راشد الغنوشی رهبر النهضه که بعد از بیداری اسلامی به محض سرکار آمدن در تونس ارتباطش را به قول خودش با دولت خونریز سوریه قطع کرد و از سیاست های ایران انتقاد کرد همان الغنوشی سی سال پیش است که در مدح امام خمینی کتاب می نوشت با عنوان «حرکت امام خمینی و تجدید حیات اسلام» سوم در این سالها مشخصا بخاطر اقدامات لیبرال ها در وزارت خارجه جمهوری اسلامی در 37 سال گذشته لطمات و خسارات جدی به کشور زده شده است. بعضا بخاطر نزدیک شدن به آمریکا بخشی از این جریانها را معامله کردیم بعضا در قبال کشتار و مظلومیت شان سکوت کردیم مانند چچنی ها یا سایرین که بعد به دامن غیر از ما افتادند. لذا نه تنها تقریبا با خیلی از جریانات انقلابی اهل تسنن خداحافظی کرده ایم بلکه شیعیان انقلابی زیادی هم از ما بریدند نمونه اش صبحی طفیلی اولین دبیر کل حزب الله لبنان که الآن ضد ایران و ضد انقلاب است. نتیجه اینکه در مبانی اندیشه جریانات مجاهد و انقلابی عشق امام خمینی که امروز ضد ایران شده اند چه اتفاقاتی رخ داد که ما بعدها شدیم دشمن درجه یک شان مفصل است ولی دستگاه سیاست خارجی ما در شکل گیری این تغییرات نقش به سزا داشته است. اگر چه که نباید نقش نفوذ آمریکا و انحرافات عقیدیتی فکری خودشان را کم کرد ولی خب. اگر در نیجریه شیخ زاکزاکی را آنجور به خاک و خون کشیدند و در برابر سرنوشت نامعلومش ماهها سکوت کردیم اگر در قبال بحرین کلا دستگاه سیاست خارجی همه چیز را دایورت کرد اگر در مورد بمبماران هر روزه یمن سکوت کرد که یک موقع زمینه تجدید روابط با عربستان بهم نخورد اگر برابر بیشتر از 30 و اندی کشته و قریب 700 زخمی این روزهای بغض آلود کشمیر سکوت کردیم بدانید مستضعف ها و عشاق خمینی در دنیا به ما چک سفید امضا نداده اند و مثل قبلی ها از ماخواهند برید. دل تان را به چند کلیپ کشمیری ها که زیر باران گلوله دارند الله اکبر خامنه ای رهبر می گویند خوش نکنید. قبلی ترها که کتاب در مدح مان نوشته بودند هم وقتی بخاطر آمریکاپرستی یا سکوت و بی تفاوتی مان از ما بریدند روی مان اسلحه کشیدند. تردید نکنید باید منتظر جریان جدید ضد ایرانی هم باشیم که این بار شیعیان یمن و بحرین و نیجریه پرچمدارش خواهند بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به‌کلّی این تحلیل را نفی نمی‌کنم. ولی اولاً: سیاست کلی نظام، نسبت به مقابله با استکبار و در دفاع از مظلومین عالم بر سر جای خود باقی است و ربطی به این دولت و آن دولت ندارد. و معلوم است دشمنان می‌خواهند بگویند ایران نیز وارد همان اردوگاه جهان استکباری شد، ولی با عملیاتی چون اجرای برنامه‌ی موشکی، پیام اصلی به گوش جهانیان رسید. ثانیاً: در نظر داشته باشید بعضی‌ از جریان‌های انقلابی دنیا مثل همین‌هایی که نام بردید، با نگاه خودشان به انقلاب اسلامی نزدیک شده‌اند. در حالی‌که انقلاب اسلامی رسالت تمدن‌سازی خود را نشانه رفته است نه یک تعارضِ جزئی و موسمی در مقابل وجهی از وجود استکبار. ثالثاً: از نفوذی که در آن تحلیل نیز بدان اشاره شده است نباید غفلت شود. با این‌همه خط اصلی انقلاب اسلامی روز به روز بر پایه‌ی تعریفی که از خود در جهان امروز شکل داده است، جلو می‌رود تا آن‌جایی که کنگره‌ی آمریکا هر روز از این جهت در تلاطم است. و یا آقای اردوغان کارش به تجدید نظر فعالیت‌های پنج‌ساله‌ی اخیرش می‌کشد. موفق باشید

16809
متن پرسش
سلام علیکم: بنده می خواستم روشهایی عملی جهت شناخت و ارتباط قلبی با ائمه معصومین (ع) پیدا کنم. لازم به ذکر است که در محل کارم، همکارانی هستند که کلن منکر امامت می باشند. گاها شبهات آنها بر خودم هم موثر است. چگونه می شود آنها را منطقا قانع کرد؟ اگر کتبی هست لطفا معرفی نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» و کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت» می‌تواند کمک‌کار باشد إن‌شاءاللّه. موفق باشید

16806
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: کسی شبهه ای مطرح می کرد که مذهبی ها انگار تعهد کرده اند کارهایشان را چه درست و چه غلط به پای خدا بگذارند! کشته می شوند می گویند شهید در راه حق. زندان می روند می گویند چونان یونس برای پروریده شدن. فقیر می شوند می گویند چونان شعب ابیطالب. تبعید می شوند میگویند مهاجر الی الله. از زیبا رویان طرد می شوند می گویند راه و رسم یوسف. قطع عضو می شوند می گویند چونان جانباز دشت کربلا. بیمار می شوند می گویند چونان ایوب باید صبر کرد. آبرویشان در معرض گفتگوی سر بازار قرار می گیرد می گویند چونان رهبر که از آبرو هم دریغ ندارد و..... اما همین اتفاقها برای غیر مذهبی ها پیش می آید می گویند به درک واصل شد و زندان حقش بود و مالش بی برکت بود و اخراج شد و .....جواب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها همه بستگی دارد به رویکرد و نیّت افراد. اگر کسی حقیقتاً در سبیل الهی قدم زد و کشته شد، شهید است. ولی اگر چنین ورودی نداشت، مسلّم شهید نیست. آری! تفاوت در رویکردها است و افراد مذهبی با توجه به رویکردها قضاوت می‌کنند. موفق باشید

16805
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد محترم می خواستم بدونم که گریه برای برای اهل بیت (ع) چگونه می تواند برای ما مفید باشه و کلا برای ما چه فایده ای داره؟ آیا دلیل برای گریه کردن ما فقط مصیبت های وارده بر اهل بیته؟ اگر اینطور باشه که در طول تاریخ افرادی بوده اند که مصیبت هایی بزرگتری نسبت به مصیبت های وارد شده بر اهل بیت (ع) براشون اتفاق افتاده. آیا می توان گفت که ما با گریه کردن بر مصیبت های اهل بیت می خواهیم نظرگاه خود را نزدیک به نظرگاه اهل بیت (ع) کنیم و خودمان را در فقری ببینیم که اهل بیت (ع) خود را در آن فقر می دیدند؟ در پایان می خواستم کتابی را در مورد جواب سوالات به بنده معرفی کنین. در ضمن بنده کتاب های «ده نکته» و «برهان تا عرفان» را کار کرده ام. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشک در شیعه جایگاهی بس بلند و بلندمرتبه دارد. در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» عرایضی در این مورد شده است، به‌خصوص در صفحه‌ی 38 تحت عنوان «اشک و تمدید امید». موفق باشید

16804
متن پرسش
با سلام: در مقدمه کتاب صحیفه سجادیه از امام ششم منقول است که در طول هشتاد ساله حکومت بنی امیه شب قدر وجود نداشت. تحلیل این موضوع چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور آن بود که ظلمات حاکم اموی و پذیرفتن آن حاکمیت توسط مردم ظرفیتی جهت نزول ملائکة اللّه در شب قدر برای مردم باقی نبوده است تا با نور نزول ملائکه افق آینده‌شان برایشان روشن گردد. موفق باشید

16802
متن پرسش
سلام استاد عزیز: حضرتعالی در جلسه صوتی دعای شریف مکارم الاخلاق قصه ی آیت‌الله بهشتی را که به ایشون اتهام بسته بودند که چندین کارخانه سیمان دارند و این اتهام در رسانه ملی پخش می شد ایشون از خود رفع اتهام نکردن و سکوت پیشه کردن به خاطر عدم برخورداری اتهام زننده از رسانه ملی جهت دفاع از خویش مطرح کردید. استاد واقع امر این است که بنده گاها که فکر می کنم هنوز این عمل دکتر بهشتی برایم هضم نشده! لطف بفرمایید فلسفه دقیق این عمل دکتر بهشتی را توضیح نمایید؟ مضاف براین به نظرشمابهترنبوددکاربهشتی ازخوددفاع می کردندوبااین واسطه به نوعی وجهه انقلاب بهترحفظ میشد؟ استادعزیزعنایت ویژه داشته باشیدکه غرض ازاین سوال صرفاجهت درک وفهم مکارم الاخلاق هست نه خدای ناکرده خرده گیری ازاین شخصیت بزرگ والهی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید بهشتی به دنبال ارتقایی اساسی برای جامعه بود که متأسفانه هنوز آن‌طور که شایسته و بایسته است محقق نشده است. او می‌خواست جامعه به سطحی از تفکر برسد که دیگر اتهام‌زنان و صاحبان سایت‌ها و رسانه‌ها امید نداشته باشند که می‌شود مردم را با انواع شایعات و اتهام‌ها تحریک کرد. به امید آن‌که سیره‌ی آن مرد بزرگ بیش از پیش در جامعه‌ی ما نهادینه شود. آری ممکن است ایشان با استفاده از رسانه‌ی ملی از خود دفاع می‌کرد موجب می‌شد که دامن یک عالم بزرگ از اتهامات دروغ مبری شود؛ ولی مهم‌تر از آن این بود که کاری بکند تا جامعه گرفتار انواع اتهامات نباشد. گفت: «سرشک از رُخم پاک‌کردن چه حاصل / تو کاری بکن کز دلم خون نیاید». موفق باشید

16801
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد نازنینم: لطفا بفرمایید چرا گاهی سالکان با آن ظرفیت عظیم بندگی و اطاعت، دچار خطا در محاسبات می شوند و پیام خداوند را دریافت نمی کنند و خرابی های سنگین ببار می آورند؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته خداوند همواره حافظ انسان‌های مؤمن است و آن‌ها را از لغزش‌های بزرگ حفظ می‌کند. آری! در روایت داریم بعضاً برای این‌که مؤمنین مُعجَب نشوند و عجب آن‌ها را نگیرد خطاهایی را به‌دست آن‌‌ها جاری می‌سازد. ولی در هرحال آن نیز در راستای حفظ مؤمنین است. موفق باشید

16799
متن پرسش
سلام استاد: 1. برای تولید علم در فلسفه، بزرگان می فرمایند: باید شما بی تعصّب نسبت به نگاه علّامه طباطبایی نگاه کنید، چند ماه پیش آقای دینانی هم به بنده فرمودند: مانند خود علامه طباطبایی باید آزاد اندیش باشید، حال سوالم از حضرت استاد اینست که: چهارچوب و مرزهای این آزاد اندیشی چقدر است؟ 2. آیا آزاد اندیشی باعث نمی شود ما منظور اصلی حضرت علامه را نفهمیم؟ 3. آیا بهتر این نیست که برای اینکه به آزاد اندیشی و نقد غلط و عجولانه نپردازیم، اول دفعه کتاب علامه را به کلّی با پذیرفتن مطلب بخوانیم، و پس از مسلّط شدن به آزاد اندیشی بپردازیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایض نسبتاً مفصلی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در رابطه‌ با آزاداندیشی شده است. آزاداندیشی یک ملکه‌ی روحانی است در این رابطه که سعی کنیم اندیشه‌های مقابل اندیشه‌ی خود را درست بفهمیم و تنها با اندیشه‌ی خود آن‌ها را ارزیابی نکنیم و جایگاه آن اندیشه و اندیش‌مندان را نیز بفهمیم و این نیاز به سعه‌ی صدر خاصی دارد. موفق باشید

16796
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد عزیز! می دانم وقت شما بسیار با ارزش است و شاید سوالم بی اهمیت باشد ولی برای من حیاتی است. من بنده ای گناهکار از بنده های خدا هستم که اسیر یک گناه شهوانی شده ام. هرچه تلاش می کنم نمی تونم ترک کنم. من حضرت علی (ع) را خیلی دوست دارم دلم می خواهد شیعه ایشان باشم ولی این گناهان نمی گذارد. چه کنم که اراده ام برای ترک گناه زیاد شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت باید بدانید که شهوات حرام، حقیقت بزرگی را از مقابل جان ما به حجاب می‌برد. لذا از توبه‌کردن غافل مباشید و اگر باز گرفتار گناه شدید از توبه‌کردن مأیوس نگردید. حضور در نماز جماعت و زیارت امام‌زاده‌ها و ائمه«علیهم‌السلام» کمک‌کارند. مطالعه‌ی کتاب ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست می‌تواند در تصمیم شما موثر باشد. موفق باشید

16795
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: اگر می شود بحث مبسوطی هم در مورد موسیقی داشته باشید. یا کتاب مفیدی در این زمینه معرفی کنید. کتاب علامه جعفری مطالعه شده است. متأسفانه خیلی از جوانان درگیر این موضوع هستند. بحث حلال و حرام آن. اصلا حلال داریم؟ تشکر می کنم اگه در این زمینه هم مطلب داشته باشید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد افراد شایسته‌ای هستند که فرصت زیادی صرف کرده‌اند، ولی بنده چنین کاری نکرده‌ام. موفق باشید

16792
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: فرموده بودید: در متون قدسی باید همانگونه که آنها مسائل را مطرح کرده اند مباحث دنبال شود، منظور جناب استاد این است که: مثلا هر جا حضرت علی (ع) معاد را مطرح کردند و بلافاصله مثلا توحید را مطرح کردند، باید طبق همان جلو رفت، چون حکمتی در این ترتیب هست، ولی اگر طبق ذهنیت های کلامی دسته بندی کنیم آن برکت خاص را نمی توان استفاده برد، و در یک کلام «باید خودمان را به این متون مقدس بسپاریم» درست است استاد؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. روح مباحث کلامی برای دفع شبهه است، ولی فضای متون مقدس عامل رفع حجاب بین انسان و حقایق قدسی می‌شود. موفق باشید

16791
متن پرسش
سلام: گاهی که اخباری از فساد اقتصادی می شنوم خیلی ناراحت می شوم، به حدی که اعصابم خرد می شود و خیلی برایم تلخ و منزجر کننده است. آیا حال من در این مواقع طبیعی است؟ اگر نه چه کار کنم که در این اوقات آن قدر عصبانی نشوم و بهم نریزم؟ به طور کلی خوب است در این مواقع چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نباید انسان از این فاجعه‌ی بزرگ که به آبروی انقلاب اسلامی ضربه می‌زند، ناراحت نشود؟ می‌ماند که همه‌ی این مشکلات به جهت آن است که ما در نظام آموزشی و رسانه‌ای خود، همّت کامل برای تربیت معنوی و عرفانیِ مردم اعمال نکردیم تا روحیه‌ی حرص به دنیا به روحیه‌ی اُنس با خدا تبدیل شود. آن وقتی که مردم به جای تماشای ماهواره، تلویزیون می‌دیدند، یا آن‌ها را مشغول سریا‌ل‌های سطحی و بی‌محتوا کردیم و یا به برنامه‌های مذهبی کم‌عمق دل‌خوش بودیم. لذا مردم آماده‌ی فاجعه‌ای که در پیش رو داشتند، نشدند. از این جهت باید خود را ملامت کنیم و برای آینده با جدّیت تمام بر اساس آموزه‌های عرفانی حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» برنامه‌ریزی نماییم. موفق باشید

16788
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: استاد از آنجای که این انقلاب یک آرمان بزرگی دارد به نام انقلاب مهدوی (عج الله تعالی) و وظیفه کلیدی و اصلی این انقلاب هم بسترسازی برای آن مدینه فاضله هست پس چرا مقام معظم رهبری هرگاه که مسائل کلان را مطرح می کنند و در واقع خطوط اصلی انقلاب را برای مسئولین و مردم در سخنان شان مطرح می کنند مانند پیشرفت کشور، استکبارستیزی،... صریحا چرا اشاره نمی کنند که این خطوط و وظایف در راستای آن هدف عالی است تا عامه مردم غفلت نکنندکه ما برای چه انقلاب کردیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نایب امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» منعکس‌کننده‌ی روح استکبارستیزی آن حضرت می‌باشند و ایشان هم که به خوبی این کار را انجام می‌دهند. موفق باشید

16784
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: امشب قصد دارم در موردی با شما مشورت کنم که پاسخ شما نقش مهمی در تصمیم گیری آینده من خواهد داشت. حدود 5 سال پیش در حالی که بهترین موقعیت پیشرفت شغلی و مادی پیش رویم بود همه چیز را رها کردم و بنا به اینکه احساس می کردم مسئله ای مهمتر از طلبگی، خودسازی، دین شناسی و تبلیغ دین آن هم در چارچوب و در تراز انقلاب اسلامی وجود ندارد با خوش بینی و دید مثبتی که نسبت به روحانیت داشتم وارد حوزه علمیه شدم ولی تنها ظرف چند ماه متوجه شدم که دید بسیار غلطی به حوزه و روحانیت داشتم و اشکال ها و ایرادها و ضعف ها در حد فاجعه است. سه سال اول را به سختی سپری نمودم و چون گمان می کردم ممکن است مدرسه فعلی مشکل داشته باشد به مدرسه دیگری رفتم و پس از گذشت دو سال متوجه شدم که اینجا هم حلوا خیرات نمی کنند و وضعیت همه جا همین طور است. برای بار دوم تصمیم گرفتم به مدرسه دیگری بروم. رفتارها در همان بدو ورود به گونه ای بود که از یافتن یک نقطه آباد در حوزه ناامید شدم. رفتارها در حوزه به گونه ای است که مرا بیشتر به یاد نظام برده داری می اندازد و به گونه ای برخورد می کنند گویا همه این جا میراث پدرشان را از من طلب دارند. تا این لحظه من در حوزه نه به هیچ بزرگواری بی مهری و کم لطفی و بی احترامی نموده ام و نه در تحصیل خود کوتاهی کرده ام و همیشه جزو شاگردان نمونه بوده ام ولی نمی توانم تحمل کنم که تمام آزادی و استقلال و اختیار و شعورم نادیده انگاشته شود و استعدادها و ظرفیت هایم به این دلیل که این سیستم آموزشی تناسبی با آنها ندارد تلف شود. نه بتوانم طلبه موفقی آنگونه که اغنایم می کند باشم و نه بتوانم موقعیت مالی و اجتماعی مناسبی داشته باشم. من با مساله رزق خیلی خوب کنار آمده ام و می دانم که روزی معین شده است و بیش از آن نمی توانم طلب کنم اما درک نمی کنم درحالی که می توانم با نصف روز کار آزاد چندین برابر شهریه فعلی درآمد داشته باشم و بقیه روز را به طور آزادانه و فارغ از توهین ها و تحقیر ها و بی نظمی ها و بدرفتاری های مسئولین حوزه به مطالعه آزاد دروس حوزه مشغول شوم و ظرفیت ها و استعدادهای خود را در حد مطلوبی رشد دهم چرا باید همچنان این سیستم آموزشی ناشایست را تحمل کنم و به طرز آزار دهنده ای در آن بمانم؟ لطفا مرا راهنمایی فرمایید. با سپاس فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع کسب معارف اسلامی یک بحث است که همان‌طور که متوجه هستید بدون حضور رسمی در حوزه می‌توانید به آن دست یابید. ولی موضوع رسالت تاریخی و حضور فعّال در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، بحث دیگری است. در این رابطه است که روحانیت به جهت زمینه‌ی تاریخی که در این کشور فراهم است، می‌توانند نقش اساسی داشته باشند و جامعه را از تنگنای تاریخی فرهنگ مدرنیته عبور دهند. نباید نگران وضع امروزینِ حوزه‌ها بود باید توجه به آینده‌ای داشت که حوزه‌ها نیز در آن قرار خواهند گرفت. در فضای حضور در تاریخ انقلاب اسلامی حتی اگر یک روحانیِ با سواد و آگاه به زمانه، امام جماعت یک مسجد شود، تأثیر تاریخی‌اش از صد مهندس و دکتر در این فضای ظلمانی بیشتر است. زیرا روحانیتِ آگاه به زمانه به جایی اشاره می‌کند که آن تاریخِ عبور ما از فرهنگ استکباری است و این کار هرکس نیست، همان‌طور که کار هر روحانی نمی‌باشد. در ضمن می‌توانید در قسمت سوالات ویژه به عنوان «انتظار یک طلبه از حوزه» شماره 1 و 2 رجوع فرمایید. موفق باشید  

16782
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد گرامی: استاد در موقعی که شخص به حالت کما می رود آیا این یک نوع مرگ طبیعی است که نباید به آن دستگاه وصل کرد و او را نگه داشت؟ سوال دیگر در حالت کما روح چه حالی دارد آیا به بدن و افرادی که در کنارش هستند توجه دارد یا همانند عالم خواب است؟ اگر (صرف امکان) باز گشت روح بعد از چند ماه یا بیشتر باشد آیا پیوند اعضا کسی که در کما است کار درستی است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی به طور طبیعی و نه بر اساس حادثه‌ای در حالت اغماء قرار گرفت، باید اجازه دهند تا نفس ناطقه‌ی او هرطور خواست بدن را تدبیر کند. ولی مسئله‌ی افرادی که در اثر حوادث خارجی به اغماء می‌روند، فرق می‌کند و باید از طریق چنین ابزارهایی به کمک نفس ناطقه‌شان اقدام نمود. روح چنین افرادی عموماً مشغول خطورات خود می‌باشد. قبلاً در مورد پیوند اعضای چنین کسانی عرض شد که در واقع، یک‌نوع عذاب‌دادن به چنین افراد است، زیرا این افراد هنوز نمرده‌اند و حیات گیاهی که پزشکان برای این مرحله اظهار می‌کنند، بر اساس تشخیص وسایل پزشکی است، و این تشخیص کاملی نیست. موفق باشید

16781
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: انسان ها بر چه اساس به مقامات معنوی دست می یابند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس رفع حجاب‌های ظلمانی مثل امیال نفسانی و بر اساس رفع حجاب‌های نوری مثل عبور از استدلال‌ها؛ می‌توانند رجوع به حضرت حق را بدون هرگونه حجابی داشته باشند. موفق باشند

16779
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزيز: با توجه به اينكه در روايات بسياري گفته شده كه هيچ كس از زمان ظهور خبر ندارد مگر خداوند آيا مي تواند حرف بعضي از علمايي كه مي گويند ظهور نزديك است را باور كرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای نزدیک‌بودنِ ظهور بر اساس شواهدی که روایات، آخرالزمان را توصیف کرده‌اند، گفته می‌شود. ولی در هر حال معنای نزدیک‌بودن همیشه به معنایِ ظهور کامل حضرت نیست؛ بلکه به معنای ظهور انوار آن حضرت در جامعه نیز می‌باشد. در این مورد می‌توانید به کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی