باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اطلاعات کافی نسبت به ترجمههای موجود ندارم. بالاخره هرکدام حُسنی دارد. ترجمهی آیتاللّه مکارم و استاد بهرامپور قابل استفاده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهلالبیت» شده است. به کمک شرح صوتی آن میتوانید إنشاءاللّه نتایج خوبی بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از آن جهت که امام معصوم وجه متعالی هر انسانی است، چنانچه با نظر به شخصیت امام، کارها انجام گیرد به عالیترین شکل، کارها رجوع داده شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکنبودنِ ممکنات، ذاتیِ آنها است و حضرت حق به حکم جوابگویی به هر طالب فیضی، آنها را وجود میدهد، نه از آن جهت که نیاز به خلقت آنها دارد. عرایضی در این رابطه در چند جلسهی اول کتاب «آشتی با خدا» شده است. 2- وجود اهلالبیت به عنوان خلیفة اللّه و واسطهی فیض الهی، عامل وجود ما و کمال ما میباشد که در شرح کتاب «مصباح الهدایه» مباحثی در این رابطه مطرح شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر پس از سیر مطالعاتیِ سایت، با کتاب «آداب الصلواة» - بنده حدود 100 جلسه شرح صوتی بر آن داشتهام – و با شرح حمد امام و کتاب «مصباحالهدایه» شروع کنید، خداوند بقیهی راه را در مقابل شما میگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچوقت راهِ رجوع به پروردگاری که ولیِّ مؤمنین است، بسته نمیشود. در این تاریخ این راه را حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در مقابل ما گشودهاند. شهداء از یک جهت در این مسیر قرار گرفتهاند و به عالیترین نتایج ممکن دست یافتند و از یک جهت دیگر نیز میتوان با آثار ایشان مثل تفسیر سورهی حمد و کتاب «مصباح الهدایه» و کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» در این مسیر قرار گرفت اگر همّت لازم در ما باشد، إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در براهین مذکور و یا هر برهانی توجه عقلی، بیشتر در میان است و نه توجه حضوری. ولی در مباحث معاد و امامشناسی، میتوان طوری بحث کرد که جنبهی حضوری آن حفظ گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف و نظر خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در بحث سورهی «قاف» و سورهی حجرات در این مورد شده است. مطالبْ گستردهتر از آن است که در این نوع سؤال و جوابها بتوان آن را مطرح کرد. احتمالاً قلم مورد بحث، شاید فرهنگ نوشتاری باشد در مقابل فرهنگ القایِ علمی به صورت سینه به سینه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تشکیک در ماهیات، به معنای حدّ وجود معنا ندارد مثل آن است که بگویند ماهیت این درخت، شدت و ضعف دارد در عین درختبودن. ولی تشکیک در ماهیت به معنای عین ثابته که در عرفان مورد بحث است، معنا دارد زیرا یکمرتبهی عین ثابته برای هر موجود، مقام احدیت است و یکمرتبه، مقام واحدیت، و یکمرتبه مقام تعیّن خارجی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه در روایات داریم هرکس بر اساس نیّت خود محشور میشود، مسلم با شکل عمل محشور نخواهد شد و به درد هم نمیخورد 2- باید در این موارد به خود آیات نظر کرد و با صرف واژه، مطلب روشن نمیشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در آن تاریخ، در فضای حضور تمدنیِ صفویه بودیم و در آن فضا عزم خوبی شکل گرفته بود، مثل صدر اسلام. ولی متأسفانه با افول دولت صفویه و ظهور دولتهای منحوس قاجار و پهلوی، آن روحیه نیز افول کرد. تا اینکه با ظهور تمدنیِ انقلاب اسلامی، باز آن حالت به شکل زندهتری ظهور خواهد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش نه خودم در این مورد کار کردهام و نه صاحبنظری را میشناسم که شما بتوانید به آن رجوع کنید، مگر علمایی مثل آیت اللّه جوادی و آیت اللّه حسنزاده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید آنطور که عرض شد اگر راضی به تقدیر خود میبود از همان ابتدا که با آن روبهرو میگشت، آن را میپذیرفت و کارش به اینجاها نمیکشید و یا شاید از ابتدا با همان که تقدیر اوست ازدواج کرده است، ولی چون راضی به تقدیرش نیست، کارش به طلاق کشید. سخن آقای پناهیان در سؤال شمارهی 16169 نکتهی خوبی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به معنایی که در جمله آمده است، منظور ایشان را دنبال کرد. بالاخره قرآن میفرماید: «إلی اللّه تصیر الامور». صیرورت و حرکت همهی امور به سوی خداوند است بدین معنا که خداوند، هدف است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ اشکالی ندارد که آن لوح فشرده را بر روی سیستمهای دیگر نیز نصب نمایید و یا «رایت» کنید و به رفقایتان دهید. البته اگر آنچه تهیه شده است فروش رود، در ورژنِ بعدی، کتابها و جزوات جدید قرار خواهد گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید هر دو کار خوب باشد. خودتان تجربه کنید ببینید کدام با روحیهی شما بهتر میسازد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر از خودشان بپرسید، خود را از اینهم پایینتر میدانند. حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در مورد حضرت صاحبالأمر«عجلاللّهتعالیفرجه» اظهار میدارند روحم فدای خاک پای آن حضرت شود و وقتی یکی از افراد در محضر آیتاللّه بروجردی«رحمةاللّهعلیه» با صدای بلند گفت برای سلامتی امام زمان و آیت اللّه بروجردی صلوات؛ حضرت آقا بسیار خشمناک شدند که چرا اسم ایشان در عرض اسم حضرت مولایمان صاحبالزمان«صلواتاللّهعلیه» آورده شد؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر سه بزرگوار با نظر به ذوق روحانی که داشتند بهرهی خود را از آیهی مذکور گزارش میدهند. با این حال اشکال ندارد که بگوییم مولانا از جهتی در مقام رؤیت حق است و در شعر خود آن رؤیت را گزارش میدهد. ولی حافظ هم در این شعر خود حرفها دارد در آن حدّ که به رؤیت هم قانع نیست، میگوید طلب رؤیت بکن ولی تا فنایی باید جلو رفت که از دوگانگی بین شاهد و مشهود حتی اگر مشهود، حضرت حق باشد باید گذشت و لذا با شنیدن صدای دوست، راه را ادامه بده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه افراط در چایخوردن چیز بدی است، بحثی نیست ولی نظر مبارکتان باشد که همسر علامهی طباطبایی میفرمودند چایخوردن ایشان هیچوقت منقطع نمیشد و یا حضرت امام تا حدّی اهل چایخوردن بودند و خودم مکرر شاهد بودم که سماور آیت اللّه بهاءالدین در طول روز خاموش نمیشد. ظاهراً استعداد بدنها نیز متفاوت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن خوبی است. عرایضی در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یاد پروردگار به معنای توجه حضوری به حضرت حق است به طوریکه انسان، حضور مطلق حق را احساس کند نه آنکه بداند و در مقابل عظمت آن حضور، خاضع و خاشع باشد و حقیقتاً این، بهترین راه تقرب به حضرت حق است. میماند که مقدمات چشمپوشی از دنیا و لوازم دنیایی از جملهی مقدمات آن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در مجموعهی جوابهای سؤالات مربوط به «دعا» عرض شد، نظر به معارفی است که اساتید عزیز متذکر آن هستند. به نظرم خوب است که به عنوان یک مجموعه با زوایایِ مختلف همهی سؤال و جوابها جمعآوری شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً ترجمه، خوب انجام نشده. میخواهند بفرمایند اگر یاد خدا به معنای علم به خدا مثل علمی که ما به سایر پدیدهها مثل میز و صندلی داریم، باشد، برای خدا محدودیت و تحدید قائل شدهایم و لذا علم به خدا و یاد او باید احساس حضور همهجانبه به او باشد و یا علم به نعمتها و عذابهای او. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: : واژه ى ظلم به معنى «تعدى و تجاوز از حد» است كه همیشه مرادف با گناه نيست، و اين چنين نبود كه خداوند به حضرت يونس (ع) دستورى داده باشند و حضرت خلاف آن را عمل نموده باشند. بلكه خداوند مى فرمايد: «چرا بدون آنكه دستور رفتن بگيرى، رفتى» و خداوند همين مسأله را در مورد پيامبرِ خود سخت مى گيرد و حضرت يونس (ع) هم به جهت آن روح لطيفى كه داشتند، در شكم ماهى متوجه اين نكته شدند و عرض كردند: «سُبْحانَكَ انّي كُنْتُ مِنَ الظّالِمين» و خداوند مىفرمايد: «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيناهُ مِن الغَم» يعنى همينكه متوجه شد، آثار اين كار را از او رفع نموديم. پس غفلت نكنيم كه تخلفى صورت نگرفته، بلكه چون بدون دستور خدا قوم خود را ترك كرد خداوند به آن حضرت سخت گرفت. و این موجبِ نفی عصمت نمیشود. نفی عصمت با ترک دستور الهی محقق میگردد. موفق باشید