بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26627

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم خدمت استاد: جوان ١٩ ساله دانشجو معلم هستم. علاقه بسيار دارم در اسلام به جاي بزرگ برسم و كاري كنم ولي تنبلم (يك موقع هايي انگيزه دارم يك موقع هم نه) توصيه تون چيه و چگونه خودمون رو بشناسيم، معنا و هدف زندگيمون رو بفهميم و خودسازي كنيم و بهتر راه زندگي و رسيدن به سعادت را طَي كنيم؟ و يا به اون اهداف والا و شايسته برسيم (عبوديت، رضاي بودن به رضای خدا و اهل بيت و رسيدن به آنها و ..؟ چگونه ايمان و باور ها و اعتقادات ما نسبت به اسلام و تشيع درست شكل و افزايش پيدا كند؟ و در كل اسلام رو چگونه بفهميم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم سیر مطالعاتی بر روی سایت روی‌هم رفته شروع خوبی باشد. موفق باشید

26488

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آقای روحانی گفته اگر پهلوی به یک انتخابات سالم و آزاد تن میداد انقلاب نمی شد، این حرف یعنی اگه انتخابات سالم و آزاد برگزار می شد اما کاواره و کشف حجاب و توهین به مقدسات و نوکری استکبار بود مردم انقلاب نمی کردند، واقعا متعجبم، ایشون واقعا نمی فهمد که برای اسلام و به ظهور آمدن سیره اهل البیت و خارج شدن از زیر بار نوکری استکبار انقلاب به بار نشست و پیروز شد؟ چرا ایشون اینگونه سخن میگه؟ ایشون رئیس جمهور ایرانه یا جای دیگس؟ چی میشه که امثال ایشون اینگونه فکر می کنند و بفرمایید مشکل از کجاست که اینگونه افراد به اینجا می رسند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظورشان این باشد که اگر انتخاباتی صورت می‌گرفت و مردم به میدان می‌آمدند، بساط آن نوع کارها برچیده می‌شد. موفق باشید

26218

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد در صوت دهم از مباحث ده نکته از معرفت نفس می فرمایند که اگر علم النفس بخوانید استاد خودتون میشید و استاد میدونه شاگرد در چه مرحله ای از کثرت هست و بهش کمک میکنه به وحدت برسد و بر خیالاتش مسلط شود. بنده اگر بخواهم علم النفس را یاد بگیرم باید چیکار کنم؟ و چطور به معرفت نفس برسم؟ بنده طلبه ی پایه ۴ حوزه علمیه قم هستم. اگر استاد یا فرد خاصی را هم در این زمینه می شناسید خصوصا اگر در قم باشند به بنده معرفی کنید. ممنون می شوم. اگر کتب و آثاری هم میشناسید ذکر فرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استاد یزدان‌پناه و شاگردان ایشان در این مسیر قابل استفاده‌اند. موفق باشید

26004

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به مطالب مطرح شده در کتاب جوان و انتخاب بزرگ، اگر فرد دوره جوانی خود را گذرانده باشد و همچنان به مسئله جدایی «من» و «تن» پی نبرده باشد. به طوری که در اثر عدم تربیت صحیح و کارآمد دینی، نسبت به دستورات شریعت حساس نشده باشد و مراعات ننموده باشد، آیا جای جبران دارد و ممکن است که مسیر پرورش روح برای اینچنین فردی مهیا گردد؟ متشکرم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! هر زمان که تصمیم بگیرید، تولد دیگری را شروع کرده‌اید. موفق باشید

25815
متن پرسش
سلام علیکم: در جامعه اسلامی، آیا ولی فقیه به‌عنوان زعیم جامعه هم باید در برابر عملکردش پاسخگو باشد؟ اگر باید این پاسخگویی باشد، روش پی بردن به صحت عملکرد او چیست؟ رهبری از ابتدای رهبری خود تا کنون نه کنفرانس خبری و جلسه پرسش و پاسخ داشته اند که بشود درباره عملکردشان مبتنی بر اصول قانون اساسی سوال کرد، پس چگونه می توان گفت ایشان شخصی پاسخگو و عامل به قانون است وقتی راهی برای فهم نحوه عملکردشان نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس نسبت به مسئولیت خود در مقابل کسانی که او را شایسته‌ی آن مسئولیت می‌دانند، پاسخگوست. رهبر معظم انقلاب که بر مبنای شرع موظفند عمل کنند و باید در مقابل آن‌ها که از شرع خبر دارند، یعنی مجتهدین مجلس خبرگان، جوابگوی اعمال خود باشند که ظاهراً این‌چنین است. همین‌طور است که یک متخصص قلب در مقابل علم به عکس‌العمل‌های قلب و متخصصین مربوطه، جوابگوست که دلایل اعمال خود را چگونه بر اساس علم به قلب انجام داده است. ولی همان‌طور که یک متخصص قلب نمی تواند دلایل کار خود را برای مردمی که اطلاعاتی از آن علم ندارند، بازگو کند؛ رهبر معظم انقلاب نیز که بر مبنایِ آموزه‌های شریعت الهی و قرآن و روایت اعمال خود را انجام می‌دهند، باید دلایل اعمال خود را به متخصصان احکام و آموزه‌های شریعت ارائه دهد. و این چیزی است که انجام می‌شود و مسلّم موضوعاتی نیست که بتوان آن‌ها را رسانه‌ای کرد. موفق باشید 

25062

تجربه عشقبازدید:

متن پرسش
سلام: حکمت آفرینش عشقهای زمینی (عشق پدر و مادر به فرزند یا عشق دو غیرهمجنس) چیست؟ بطور کلی فلسفه عشق زمینی چیست؟ چرا خدا فقط عشق خود را قرار نداد تا به راحتی به سمت او سیر کنیم و دل به او بدهیم؟ اینکه عرفا می‌گویند عشق مجازی پلی ست به سمت عشق خدا چرا بسیاری از عرفای شیعه (مثل علامه قاضی، آیت الله بهجت و...) حرفی از عشق زمینی نزده اند و ممکن است خود نیز تا آخر عمر عاشق غیر همجنس نشده باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عشق، روح و روحانیتی است که به سوی کمال نظر دارد. لذا در هر آن‌چه انسان وجهِ کمالی در آن بیابد، آن را از آن وجه، محبوب خود قرار می‌دهد. آری! اگر کسی عشق را در محبوب مجازی هم تجربه کرد و سپس متوجه شد همه‌ی آن کمالات در حضرت حق است؛ با تجربه‌ای که نسبت به آن عشق مجازی داشت به سوی محبوب حقیقی سیر می‌کند.

اگر کسانی از ابتدا بتوانند کمالات متعالی را به صورت وجودی و با تجربه‌ی حضوری در خدا بیابند، چه نیاز دارند که از طریق تجربه‌ی عشق زمینی به حضرت محبوب دل ببندند؟ موفق باشید

25006
متن پرسش
سلام علیکم: آیا شخصیت زعفر جنی و حضورش در کربلا صحت دارد؟ و آیا نقلی که از شیخ جعفر شوشتری بنا بر گله ای که نسبت به زعفر جنی در کربلا (بخاطر عدم خدمت به امام حسین (ع)) داشته صحت داره؟ آیا شیخ جعفر شوشتری اهل مکاشفه است یا فردی توحیدی بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم باید در مورد کربلا به این امور پرداخته شود. خود حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» آن‌طور برنامه‌ریزی کردند و از قبل مشخص کردند که کار به شهادت می‌کشد. موفق باشید

23859
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرانقدر: استاد من خیلی ناراحت شدم وقتی شنیدم آخرین جلسه فصوص سه شنبه برگزار می شود. واقعا خوشحال بودم که وارد فصوص شده ایم. واقعا امکان برگزاری نیست؟کسی که می خواهد فصوص را ادامه دهد چه شرحی را گوش دهد که به شرح و زبان شما نزدیک باشد؟ بی توفیقی من و امثال منست که جلسه تعطیل شده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آخر جلسه عرض شد صوت شرح فصوصی که بنده عرض کرده‌ام را در اختیار رفقا قرار دهند و اگر همت کافی در آن‌ها باشد می‌توانند از طریق صوت و جزوات مربوطه، آن را ادامه دهند. البته تأکید بنده آن است که رفقا صوت مباحث را در اختیار کسانی قرار دهند که مقدمات کار را گذرانده باشند. یعنی علاوه بر دنبال‌کردن مباحث معرفت نفسی و برهان صدیقین و شرح فصّ آدمی و فصّ شیثی که در «سها» بحث شد؛ به صوت آن مباحث همراه با جزوات مربوطه رجوع فرمایند، إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

30875
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله. طاعاتتون قبول. استاد جان در خصوص فایلی که از جناب ظریف منتشر شده، یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی که فرد هوشیاری هم هست این نظر رو داشت انتشار این فایل در موقعیت کنونی فقط یک علت داره و او اینه که گرا به آمریکا و اروپا داده بشه که اگر می‌خواهید جناحی در ایران رای بیاره که با شما سازگارتره و زاویه داره با دیدگاه‌های امثال شهید سلیمانی که قاعدتا منطبق با رهبری هستش، در مذاکرات فعلی کمی فتیله تحریمها رو موقتا پایین بکشید و توافق کنید (در داخل هم جریانات همراه با پایین آوردن قیمت دلار و...همراهی میکنن) تا مردم خصوصا قشر خاکستری تشویق و تهییج بشن که برای استمرار توافقات و کاهش تحریم‌ها و تنزل قیمت دلار و....به اصلاح طلبها رای بدهند بعد که انتخابات تموم شد دوباره همون آش و همون کاسه، در واقع مکانیسم تحریم‌ها طوری است که به این راحتی ها قابل برداشتن نیست. استاد جان! با شنیدن این تحلیل دود از سرم بلند شد اگر کسانی اینگونه باشن به واقع خائن هستن! اگر کسانی به خاطر اینکه از اریکه قدرت پایین نیان و اموی وار قدرت رو بخوان دست به دست کنن، حاضر بشن با سرنوشت یک کشور و مردمش بازی کنن. تا اینکه امروز در خبرها دیدم:
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست، جریانی که آن مصاحبه را به هر بهانه‌ای ترتیب داده، پروژه بعدی آن، انتشار آن بوده. چه آقای ظریف خواسته باشند و چه نخواسته باشند. همچنان که عرض شد ما باید با نگاه پدیدارشناسانه به این جریان نظر کنیم تا مردم ما به این نتیجه برسند که برای ادامه انقلاب، این تفکر، ناتوان است بدون آن‌که خود را گرفتار دعوای حیدری و نعمتی بکنیم. موفق باشید      

29511

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اخیرا شبهه‌ای برای بنده مطرح شده است این که در زمان حمله مسلمانان با ایرانیان: ۱. شروع کننده جنگ مسلمانان بودند. ۲. در این جنگ جنایات زیادی رخ داد و چنین جنایاتی قابل توجیح نیست نمونه آن جنگ نهاوند. ۳. دقیقا کار داعش در آن زمان انجام شد و صد ها هزار زن و دختر ایرانی تحت عنوان برده فروخته شدند. ۴. چرا سلمان در آن زمان در جنگ شرکت کرد اگر حدیث «سلمان منا اهل البیت» درست است پس وجود سلمان تایید کننده این جنایات بود. ۵. آیا درست است که برای پایداری اسلام چنین جنایاتی صورت گیرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید با دقت موضوع را دنبال کرد و آن قسمت از حضور مسلمانان به رهبری سعد بن ابی‌وقاص و مذاکره‌ی او با رستم فرخزاد را با جریان‌های بعدی که به نام تبلیغ اسلام، غارت و غنیمت را دنبال می‌کردند، از هم جدا نمود. آری! واقعاً وقتی امام معصوم حاکم نباشد، چنین انحرافاتی پیش می‌آید. شرکت جناب سلمان و سایر صحابه مربوط به همان جبهه‌ای است که سعد ابن ابی وقاص فرماندهی آن را داشت و آن‌ها کاری کردند که موانع حضور اسلام در ایران برطرف شود و به همین جهت وقتی باز ایرانیان حکومت را در اختیار گرفتند، از اسلام عدول نکردند زیرا خودشان به دنبال اسلام بودند. موفق باشید

27978

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: خدا را شکر می کنم که دوباره فرصت گفت و گو با شما را دارم و همین طور خدا را شکر می کنم که توفیق بندگی خود را در این ماه عزیز که صد حیف که برفت، به ما عنایت فرمود. ببخشید استاد من مثلا در همین ماه رمضان، باز بیش تر به بحث تفکر و مطالعه و معارف دینی پرداختم، گرچه بحمد الله توفیق مناجات هم داشتم، ولی این برای من یک دغدغه ای شده و نمی دانم آیا این خوب است یا نه، که بیش تر اهل فکرم تا اهل ذکر، گرچه خیلی تلاش کرده ام بیش تر اهل ذکر هم شوم. بحث گریه و اشک، آرزوی من است و در حسرت آنم، ولی حس می کنم راحت نمی توانم اهل اشک باشم، مناجات دارم ولی مختصر، اما شاید ساعت ها مشغول تفکر و مطالعه و بحث معرفتی باشم و بسیار هم لذت می برم، یک تشکری هم بابت شرح دعای سحر شما داشتم، شاید چند جلسه محدود، به اندازه ی یک عمر به من بینش صحیح داد. در پایان التماس دعا دارم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم راهی را که شروع کرده‌اید به نتایجی که می‌خواهید برساند. فعلاً وقتِ همان مباحث معرفتی است. موفق باشید

27468
متن پرسش
سلام علیکم: در بررسی که درباره مولوی در اندیشه امام و آقا و علامه جعفری داشتم در عین اینکه به تمجید از این ظرافت و زلال معارف و حکمت مولوی و اینکه افق متعالی انسانی و وجودی را مقابل بشر می گشاید تا در ساحت معنوی و حضور باشد و اینها از بزرگواری این شخصیت است، ولی چندین بار به صراحت می گویند که دیدگاه های تصوف تا حدودی در اندیشه مولوی رسوخ پیدا میکنه و مشهوده و نمی توان این را انکار کرد و قطعا مبانی نظری و عملی تصوف مورد نقد جدی است و اینجا هم اختلافات و مواردی با مولوی در اثر تاثیر پذیری از تصوف پیش می آید. سوالم این است مولوی چه میزان از صوفیه تاثیر پذیرفته که چنین شخصیتهای بزرگواری که به عظمت مثنوی قائل اند و حتی معتقدند می تواند تفسیر منظوم قرآن باشد، درباره گرایش های صوفیانه خود نقد دارند و آن را می پذیرند و در مقابلش بحث انتقادی دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که از چه زاویه‌ای جناب مولوی را بنگریم. ممکن است بعضی حرکات ایشان را صوفیانه دید. ولی می‌شود طور دیگر هم به آن نگریست. بنده نتوانسته‌ام در آن حدّ که مولوی را می‌شناسم، او را مثل فرقه‌های صوفیه بنگرم. آری! معلوم است که به گفته‌ی او: «هر کسی از ظنّ خود شد یارِ من / از درون من نجست اسرار من.» موفق باشید

26910
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می شود ادعا کرد که اعتقاد به امری مثل نفوذ و استحاله انقلاب توسط جبهه استکبار و علمداران کنونی مدرنیته، که به کرات در طی سالهای پس از پیروزی انقلاب ویژه یک دهه اخیر، مطرح شده است، واقعیتی اصلی نبوده و امری فرعی یا به تعبیری آدرس غلط دادن است که مانع از شناخت جهان کنونی و مواجهه با سبک زندگی روز و هم چنین غرب شناسی دقیق می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو بحث را باید در کنار هم دید. در این‌که جریان نفوذ نقش فعّال دارد بحثی نیست، ولی خودآگاهیِ تاریخی ما اقتضاء می‌کند که با طرح معارف اصیل و تقوای الهیِ لازم راهی را بگشاییم و طی کنیم که جریان نفوذ قدرتِ تأثیرگذاری نداشته باشد. موفق باشید

26003

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نظرتان راجع به افرادی که با وجود نقص جسمانی با هزار زحمت برای بدست آوردن موفقیت دنیایی جنگیده اند (مثل معلولی که به قله دماوند صعود می‌کند) و بعد از موفقیتشان از توکل به خدا و تسلیم نشدن خود صحبت می‌کنند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که زمینه‌ی فعالیت دارند، خوب است در میدان باشند تا عزم آن‌ها رشد کند و به کمال برسد. موفق باشید

25986
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، با بررسی در کتاب خویشتن پنهان و آشتی با خدا یک نکته ای به نظرم رسیده مبنی بر اینکه انسان شناسی دینی در بررسی عوامل اضطراب و تلاطم و بی ماوایی بشر با آن مفاهیم انسان شناسی ذیل مباحث آنتروپولوژی متفاوته دقیقاً توجه به همان خویشتن پنهان و من انسان است که چگونه می تواند با تدبر در اشارات قرآن و شریعت در بستر عالم قدس و ملکوت حاضر شود و حتی به تعبیر حضرت رضا (ع) در یابد که قیامت حاضر و مهیاست. به عقیده ام جهان بینی توحیدی، ساحات مختلف انسان را به مثابه قطب نماهای متخلفی می داند که انسان اگر با اصیل ترین وجه بودن و هستی یعنی همان نفس ناطقه و روح مجرد و من اصیل مانوس گردد و الفت یابد و به تعبیری تمام قطب نماهای وجودی اش را در راستای همان اصیل ترین بودن و در جهت دستیابی به گوهر عبودیت و نفی انانیت در برابر رب العالمین تنظیم کند، به آن مقام بهترین آفریده و انسانیت می رسد. ولی گویی در انسان شناسی ویژه با محوریت انسان شناسی مدرنیته و اومانیسم، انسان ویژه در آن ساحات پایین وجودی اش، قطب هستی و مرکز متعالی تمام عوالم است و گویی بنده بودن و چیدن مناسبات در راستای عالم قدس از بین رفته و به همین خاطر است که به عقیده ام با بن بست هایی روبرو شده و حتی در شناخت روان و جسم بشر هم درگیر انحرافات و تلاطماتی شدند. نمی دانم تا چه حد برداشتم درست بوده اما واقعاً دو کتاب فوق از حضرتعالی تونست در درک بهتر خود اصیل و واقعی و شکستن دیوارهایی کمک کند و در انسان شناسی غرب هم افقی رو برام باز کنه. ان شاء الله که این افق واقعاً ایجاد شده باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است که در نگاه آنتروپولیکال ما با انسانی روبه‌رو هستیم که در جهان هستی به هیچ اصلی متصل نیست و پذیرفته است همچنان سرگردان بماند و معنایی برای زندگی ماورای چنین سرگردانی نمی‌شناسد و به همین جهت عملاً گرفتار نیهیلیسم می‌شود با این‌که جانش نسبت به این حالت، ناراحت و نگران است. موفق باشید

25682

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد بنده وقتی خواستم استخدام بشم یک دوره کار آموزی گذراندم به مدت دو ماه. چون متاهل بودم خیلی تلاش در جهت موفقیت در آزمون کار اموزی می کردم. این قضیه باعث شد دو سه نفر حسادت هایشان را بروز بدهند و تنش هایی داشتیم. الان که دو سال از اون قضیه گذشته متوجه شدم که حتی همکارای جدید و اکثر همکارا از من بدشون میاد و اکثرا پشتم غیبت است چون هم دوره ای ها اکثرا پشت سرم حرف می زنند. فضای کار کثیفه همه زیر آب بقیه رو میزنن و فضای خشنی هست و اصلا دوستانه و آرامش بخش نیست. استاد من خیلی در قید نظر بقیه نیستم اما این موضوع که همه از من متنفرن به خاطر تلاشم و ریش رو صورتم اذیتم میکنه. چطور در محیط کار این افکار از خودم دور کنم. مگر من نا حق بودم که همه دشمن من هستند؟ چطور قراره سی سال از عمرم رو با چنین انسان هایی بگذرانم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما با محبت، مسئله را حلّ کنید. قرآن می‌فرماید: «وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚ اِدْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ» و هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد. موفق باشید

25024
متن پرسش
سلام جناب طاهرزاده: چطور یک انسان فطری باید جواب جانش رابدهد؟ چرا؟ (چرا مال این هست که میان این همه جوابفروش ها به نظرم می رسد باید آن راه را بصورت واقعی یا درون خودم بیابم تا مطمئن باشم واقعیست) نمی دانم بطوریکه مطمئن شود راه همین است یا گمان کند (همه شناختها و فعالیتهایی که باید فردی انسانی که دنبال حقیقت است انجام دهد عملا و نظرا) اگر ابتدائا بفرمایید به نبوت باید پرداخت در این زمینه ۲ اثر جنابعالی در زمینه نبوت برای بنده اقناع کننده نبود لکن انسانی که درد دارد گیر وسواسهای عقل نظری نمی افتد ولی خب برای اینکه بداند چه بکند؟ و این طلب خود را چگونه باید قوی کرد تا قوی تر دنبالش بگردم؟ (هنوز دردم آنی که باید باشه و مرا با تمام وجود آشفته کنه تا سراغش برم نیست شاید آن موقع جواب بگیرم)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که بنده بتوانم ورود کنم. موفق باشید

24940
متن پرسش
با سلام دوباره: ۱. اگر فرصت مطالعه و تحقیق و تامل را نداشته باشیم و بیشتر درگیر کارهای روزمره باشیم چگونه می توانیم آن عقلانیت و بصیرت و واقع بینی را در امور دنیا و آخرت کسب کنیم که دچار توهم نشویم و فریب زرق و برق دنیا را نخوریم و حسرت دارایی دیگران را نخوریم که از دست بلاها آسوده و تنها به ذکر خدا مشغول شویم؟ آیا راهی هست که دچار این وسوسه های شیطانی نشد و آرامش خود را در هر صورت حفظ کنیم و کاری به کار کسی هم نداشته باشیم؟ ۲. مصداقهای نفسانیت چیست و کجاها آدم را گیر می اندازد و چگونه آن را بشناسیم و راه دستش ندهیم؟ ۳. خط فاصل لذتهای خوب و بد کدام است و چگونه آنها را از هم تشخیص دهیم ما که همه لذت جوییم و لذت را دوست داریم به هر نوعیش باشد پس چرا خدا برای ما محدودیت قائل شده در حالی که خودش آن را در وجود ما گذاشته است؟ چگونه خودمان را از لذت خواهی بیشتر نهی کنیم؟ ۴. آیا واقعا انسان در این دنیا تنهاست و هیچکس همدل و همنفس و همیار و همراه او نیست و فقط خدا جوابگوی نیازهای درونی اوست پس چرا اینقدر خدا را دور می بینیم و به او متصل نیستیم و اگر هم گاهی وصل شدیم به آسانی جدا می شویم. خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عبادات و دعا. ۲. خود برتر بینی و عدم تواضع. ۳. لذات شرعی مانع کمال نیست. ۴. مومنین با اظهار محبت و ایثار نسبت به یکدیگر تنها نخواهند ماند. موفق باشید

24573
متن پرسش
با سلام و آرزوی صبر و سعادت برای شما استاد عزیز: بنده و تعدادی از دوستانم مدتی است مطالعات غرب شناسی با محوریت کتب حضرتعالی را دنبال می کنیم. ما تابحال کتاب های گزینش تکنولوژی، مدرنیته و توهم و علل تزلزل تمدن غرب را مطالعه و گاه با هم بحث می کنیم. در این زمینه سوالی که بارها تکرار شده است را خدمتتان عرض می کنم، پیشاپیش از پاسخگویی شما ممنونم: ۱. شما جایی از عبارت «اکل میته» برای نحوه مواجهه با تکنولوژی استفاده کرده اید، با توجه به معنی این عبارت در فقه و بار معنایی مختص به آن، نوعی برداشت بوجود آمده که حاوی نوعی انفعال نسبت به تکنولوژی غربی است، لطفا این عبارت را بیشتر توضیح دهید و رابطه آن با بحث گزینش تکنولوژی که در مباحث خود مطرح کرده اید و همینطور رابطه آن با تئوری «اسلامیزه کردن» که از سوی برخی مطرح شده را برای ما روشن کنید. ۲. در زمینه نگاه غرب به مقوله تاریخ و مقایسه با دیدگاه توحیدی و همینطور نقد سبک زندگی غربی چه منابع و کتاب هایی را برای مطالعه و تحقیق پیشنهاد می کنید؟ و در نهایت اینکه بنده و برخی دوستان فعال در زمینه فعالیت انقلابی در فضای مجازی، برخی جلسات هفتگی را شرکت می کردیم. فعلا و با توجه به تعطیلی این جلسات از شما تقاضا داریم در صورت امکان وقتی جهت بازدید حضوری به ما اختصاص دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بد نیست در این مورد به کتاب «تمدن‌زایی شیعه» رجوع فرمایید. در قسمتی از آن کتاب چنین گفته شده است:

فرهنگ دينى و تعامل صحيح با طبيعت‏

سؤال: مسلّم است كه اگر علم ما علم همه‏ جانبه‏ اى باشد، براى رفع نيازهاى خود به بهترين نحو از استعدادهاى طبيعت استفاده مى‏ كنيم و در آن صورت بقيه‏ ى ملت‏ها متوجه و طالب آن‏ فكر و فرهنگ مى ‏شوند، به عبارت ديگر موجب حسرت و جذب بقيه مى ‏گردد، چيزى كه متأسفانه امروزه برعكس شده و ملت‏هاى مسلمان حسرت داشته‏ هاى غرب را مى ‏خورند. آيا آن عجايب علمى كه شيخ بهائى در اصفهان از خود به يادگار گذاشت، نمونه‏ اى از همان ابزار اسلامى است كه مى‏ تواند موجب حسرت ساير ملل باشد؟ مثل حمامى كه با يك شمع كارمى‏كرد؛ آن حمام از يك طرف زحمت راه‏ اندازى‏ اش كم بود، و از طرف ديگر بازدهى‏ اش زياد، بدون آن‏كه پس‏مانده‏اى داشته باشد و بخواهد به جنگ طبيعت و محيط زيست برود، آيا با توسعه و پيشرفت علوم غربى مى‏توان چنين ابزارى ساخت؟

جواب: خير، با توسعه‏ ى علوم غربى نمى‏توان چنين ابزارى ساخت، چون همان‏طور كه عرض شد، در علومِ ابزارسازِ غرب، يك «ميل» نهفته است و در نتيجه داراى جهت خاصى است كه نمى‏تواند با طبيعت تعامل كند و از استعدادهاى متعالى آن استفاده نمايد و لذا طبيعت خودش را راحت در اختيار آن فرهنگ قرار نمى‏دهد. اين‏جاست كه مى‏ بينيد بهره‏ گيرى از طبيعت، براى بشر غربى خيلى مشكل است. شما در نظر بگيريد اگر بخواهيد يك اتم منفجركنيد و از انرژى آن استفاده نماييد، چقدر بايد در مقدمات اين عمل انرژى صرف نمائيد. حالا بقيه كارهاى تمدن غربى از اين هم پر دردسرتر است. آنچه باز يادآورى مى‏كنم اين نكته‏ ى اساسى است كه انسان در فضاى جهان‏ بينى كه دارد فكر مى‏كند و عمل مى‏نمايد و به تعبير ديگر پايه‏ ى ساير علوم در هر فرهنگى علوم انسانى آن فرهنگ است و علوم انسانى آن فرهنگ غايت ساير علوم را بيان مى‏كند و سؤال ايجاد مى‏كند تا ساير علوم به وجود بيايند و آن غايت و هدف را محقق كنند و به سؤالات جواب دهند، علوم انسانى غربى كاملًا با علوم انسانى امثال شيخ بهايى متفاوت است، يكى بر اساس تفكر «جان‏لاك» مى‏ انديشد و يكى بر اساس نگاهى كه وَحى الهى در اختيار او قرار داده است، فكر مى‏كند.

سؤال: آيا آن نوع از علوم را شيخ بهائى با خود برده‏ است يا اين‏كه هنوز كسانى هستند كه از آن علوم خبر داشته‏ باشند و بتوانند نقش مهمى را در ساختن تمدن اسلامى ايفاكنند؟

جواب: به نظر بنده توجه به تمدن اسلامى جامعه را در بسترى قرار مى‏دهد كه به طور طبيعى از نيروهاى معنوى استفاده مى‏كند. مهم آن است كه اوّلًا؛ جهت‏ گيرى‏هاى ما درست شود. ثانياً؛ روش‏هاى ما در رابطه با طبيعت و انسان‏ها مطابق شرع تصحيح گردد. در اين حالت‏ بسترى فراهم مى‏شود كه در آن بستر استعدادها در همه جهات شكوفا مى‏گردد. مثلًا «نماز» را در نظر بگيريد؛ نماز صورت يك حقيقت ملكوتى در اين عالم است، كه با انضباط خاصى كه خدا دستور داده، مى‏توانيد با جنبه‏ ى ملكوتى نماز ارتباط پيداكنيد، به اين صورت كه پس از معرفت لازم، با استمرار موضوع، افق براى شما بازمى‏شود، تا با عالَم بالا مرتبط شويد. حتى اين كه در نماز يادتان مى‏آيد كه فلان كار را بايد انجام مى‏داديد، به جهت آن است كه آن افق مى‏خواهد بازبشود، اما تعلقات شما آن را منحرف مى‏كند، در هنگام نماز همين كه افق مى‏خواهد باز بشود، شيطان ذهن را منصرف مى‏كند به طرف ساعتتان كه در وضوخانه جا گذاشته‏ ايد اين يك نوع بازشدنِ افق است، اما شيطان آن را به طرف ساعت و ساير تعلقات دنيايى منحرف مى‏كند. نماز چنين قدرتى دارد كه شما را با جنبه‏ ى ملكوتى خودش مرتبط مى‏كند و بعد از ارتباط با جنبه‏ ى ملكوتى نماز، بقيه چيزها را بهتر مى‏توانيد بيابيد و بفهميد، عين همين حالتى كه با عبادت دينى براى شما حاصل مى‏شود تا باب عالم قدس به سوى شما باز شود، وقتى وارد فرهنگ ولايت اهل‏ البيت (عليهم السلام) به معناى ولايت و حاكميت خدا مى‏شويد، واقع مى‏شود و افق‏هايى در زندگى شما باز مى‏گردد كه مسلّم در آن افق، مشكلاتى را كه اين تمدن گرفتار آن است- كه اين‏همه بايد انرژى صرف كنيم تا انرژى مورد نياز خود را از طبيعت بگيريم- واقع نمى‏شود. نمونه‏ اش كارى است كه شما با حفر قنات براى تهيه‏ ى آب انجام مى‏دهيد و بدون آن‏كه انرژى زيادى صرف نمائيد از طريق استعدادهاى طبيعى، آب دائمى را به طرف خود سرازير مى‏كنيد، چون با روحيه‏ ى تعامل با طبيعت به طرف طبيعت رفتيد و نه با روحيه‏ ى سركوب استعدادهاى طبيت. اما آيا بناست با نوع فكرى كه شيخ بهائى «رحمة الله‏ عليه» حمام‏ خودش را گرم مى‏كرده است، كار كنيم؟ يا اصلًا فعلًا اين‏ها مشكل ما نيست؟ شايد در آن شرايط وظيفه‏ ى مرحوم شيخ بوده است كه آن كار را بكند، ولى ما نبايد به دنبال اين چيزها باشيم. همان‏طور كه عرض كردم اگر جهت‏ گيرى‏ها درست شود و روش‏هاى ما نيز مطابق شرع باشد، به‏ طور طبيعى و در جاى خود امكاناتى كه نياز داريم، به‏ دست مى‏آيد. هيچ‏كدام از بزرگانى كه به مقام طى‏ الارض مى‏رسند، نمى‏خواهند طى‏ الارض بكنند، خودش پيش مى‏آيد، به طورى كه آن مرد بزرگ در حينى كه در نجف زندگى مى‏كند، يك مرتبه جذبه‏ اى به سوى حضرت ثامن‏ الائمه (ع) در جانش پيدا مى‏گردد كه باعث مى‏شود ديگر طاقت ماندن در محل زندگى خود را نداشته باشد و لذا خود را در مشهد مقدس مى‏يابد. اين كه چطورى مى‏رود، شايد خودش هم نداند كه چطورى مى‏رود، اما مى‏بيند كه آن‏جاست! بعد ما مى‏ نشينيم از زاويه‏ ى تماشاگرى، اين‏ها را با هم بحث مى‏كنيم. اگر از خودش بپرسيد: شما چطورى طى‏ الارض مى‏كنيد؟ مى‏گويد: من نمى‏دانم، فقط يك‏مرتبه مى‏بينم در حرم حضرت امام‏ رضا (ع) هستم، شايد اين‏طور باشد. منظور عرضم اين است كه ما اصل آن موضوع را رها نكنيم كه اگر ما روش‏ هاى معنوى قابل اعتماد را درست طى كنيم، طبيعت در همه‏ ى ابعاد به كمك ما مى‏آيد. خداوند در اين رابطه مى‏فرمايد: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ»؛[1] اگر مردم ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند، بركات آسمان و زمين را به سوى آن‏ها مى‏ گشاييم. مسلّم همين‏طور است كه استعدادهاى ناب عالم هستى در اختيار اهل تقوى قرار مى‏گيرد. پس معلوم است كه در راستاى ايمان و تقواى حقيقى، يعنى ايمان و تقوايى كه در همه‏ ى مناسبات جامعه جارى شود، بهره‏ هاى زيادى مى‏توان از آسمان و از طبيعت گرفت، بدون اين‏كه اين همه انرژى صرف كنيم. شما ببينيد: امروزه چقدر انرژى صرف‏ مى‏ كنند تا بتوانند انرژى توليدكنند! آقاى «ايليچ» مى‏گويد: اين همه وقت در ساختن جاده، اتوبان و كارخانه‏ ى ماشين‏ سازى صرف مى‏كنيد تا سريعتر به كارهايتان برسيد، آيا صرف مى‏كند آن همه وقت صرف كنيم تا در جاى ديگر آن وقت را صرف نكنيم؟

۲. خوب است سری به جزوه‌ی «علوم انسانی؛ عبور از مدرنیته، نظر به اسماء الهی» که بر روی سایت هست، و کتاب‌های دکتر زرشناس و دکتر داوری بزنید.

۳. بنده رویهمرفته هر روز صبح غیر از صبح یکشنبه، در مسجد خدیجه کبری «س» در خدمت رفقا هستم. موفق باشید

 


[1] ( 1)- سوره‏ى اعراف، آيه‏ى 96.

24046

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: تحلیل شما از بیان رهبری در جمله ی «این نقص زمانه نیست، طبیعت زمانه است.» چیست؟ این جمله چه معنایی می دهد؟ دنیای جدید و سیستم ماشینی از خود بیگانگی و از خدا بیگانگی ایجاد نموده و فراغت های زندگی سنتی که بستر انس با معنویات بود را از بین برده و رهبری این را نقص زمانه نمی دانند؟ جملات ایشان در توصیه های رمضان: مکرّر عرض کرده‌ایم که اگر ماها از سحر استفاده نکنیم، در این دنیای شلوغ، وقت دیگری نداریم برای خلوت با خودمان، با دلمان، با خدای خودمان؛ واقعاً وقتی باقی نمی‌ماند. ما گرفتاریم .... هر کسی یک مشغولیّتی دارد یا مشغولیّتهای مختلفی دارد. آن فراغتهایی که وجود داشت، امروز وجود ندارد - [البتّه] نقص زمانه نیست، طبیعت زمانه است- بالاخره امروز وسایلی هست و زندگی، یک زندگی ماشینی است. امروز پدیده‌هایی وجود دارد که این پدیده‌ها در گذشته وجود نداشته؛ [لذا] گرفتاری زیاد است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً می‌خواهند بفرمایند فعلاً طبیعت زمانه چنین است و نباید به دنبال مقصر گشت. باید در همین زمان و با همین شرایط پیش‌آمده، نقش خود را مطابق امکانات دینی انجام دهید. موفق باشید

23145

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آقا ما چندین ماه است ک در زمینه ذهنمان ی چیزی مثل خوره اذیتمان می کند که حدود 4 ماه پیش اگه یادتان باشد هم یک همچین پیامی داده بودم قضیه از این قرار است: جو خانواده و اقوام ما یک جو ثروت دوست است یعنی اگر هم چیزی نداشته باشند، ملاکشان برای احترام به افراد پول انهاست، لذا خواه ناخواه من هم تشویق می شوم تمام زورم را بر روی کسب ثروت بگذارم. اما چون کمی بحث های شما را چشیده بودم، هی در این مدت فکر می کردم معادی هست، خدایی هست، عرفانی هست، ابدیتی هست، از طرف دیگر هم پدر و مادر، همه می گفتند فلانی که ۲ سال از تو بزرگتره الان تویوتا سوار میشه. امروز یک تصمیم گرفتم آقا پایش هم وامیایستم اگر که فقط شما بگید درسته، تصمیم گرفتم در حدی که پول گذراندن زندگیم در بیاد کار کنم و مابقی رو مطالعه و عبادت و صرف آمدن به جلسات شما کنم، حتی اگر از حد نرمال جامعه هم کم مایه دار تر باشم ولی فقط بر روی کتب عرفانی کار کنم چرا که مرگ نزدیک است. یعنی هدف زندگیم عرفان آیت‌الله قاضی باشه، آیا درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید هم ما باید نیاز طبیعیِ خودمان را به طور معقول با فعالیت‌های درست تأمین نماییم و هم آن‌چنان نباشد که همه‌ی زندگی ما ثروت‌اندوزی گردد. بسیار فکر خوبی است که با زمینه‌ی معنوی که دارید و مباحث معرفت عرفانی را دنبال کنید. موفق باشید

 

20380
متن پرسش
با عرض سلام: نظر حضرتعالی را نسبت به همه پرسی استقلال کردستان خواستارم. پایان این جدایی چه خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشخص است که بنا دارند یک اسرائیل در این منطقه ایجاد کنند و اساساً بارزانی‌ها از قبل، رابطه‌ی حسنه با اسرائیل داشته‌اند و به این امید دست به کار شده‌اند، غافل از این‌که انقلاب اسلامی آن‌ها را به همان صورت که در سوریه ناکام کرد، در این‌جا هم ناکام می‌کند. اینان از معنای حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی در غفلت‌اند. موفق باشید

30967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: استاد من دائما از درون در رنج و عذابم‌. دائما به خدا میگم خدایا منو ببخش. هر روز گناهان و خطاهایی که در گذشته انجام دادم بی اختیار یادم میاد. من بارها و بارها به خاطر هر کدومش توبه کردم ولی باز یادم میاد و استغفار می‌کنم. اما چند وقت بعد دوباره یادم میاد و ناراحت میشم از اون گناه یا خطا. حتی برای بعضی گناهان قبل سن تکلیف هم رد مظالم دادم و بعدا فهمیدم که دوباره رد مظالم پرداخت کردم ولی از جلوی چشمم نمیره کنار. استاد این یادآوری دائمی علتش چیه؟ من میگم با خودم مگم میشه خدا بعد این همه توبه نبخشیده باشه ولی باز یادم میاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید این دیگر وسوسه‌ شیطان است و باید توجه نکرد. زیرا حضرت حق توّاب هستند و توبه بنده را می‌بخشند و باز آن گناه را مدّنظرآوردن که ممکن است نبخشیده باشد، به گفته خواجه عبدالله انصاری این نوعی جفاکاری به خداوند است. موفق باشید

30736
متن پرسش
باسمه تعالی محضر محترم استاد طاهرزاده: سلام علیکم: بنده چند سالی هست در حوزه سبک زندگی در یکی از نهادهای فرهنگی مشغول به کار هستم. مطالعات گسترده ای در حوزه سبک زندگی داشته ایم. چه منابع دینی و چه منابع غربی. نهایتا با رویکرد توحیدی به این تعریف رسیدیم: سبک زندگی عبارت است از مظاهر و صورتهای قوای فطری و غریزی (یا همان شهوات در ادبیات دینی). به نظر حضرتعالی آیا این تعریف صحیح و کامل است؟ اگر نیست ممنون میشوم تعریف صحیح و کاملی ارائه فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است. زیرا زندگی دینی، زندگی انزوا و بی‌توجهی به غرایض و نشاط‌ ها و شادی‌ها نیست. منتهی در بستر سنت‌های الهی و سیره‌ی امامان معصوم «علیهم‌السلام». موفق باشید

30351

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: نظر شما در مورد برگزاری اعتکاف با عده ای بسیار محدود و رعایت کامل شرایط بهداشتی چی هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر صراحتاً انجام اعتکاف را ممنوع کنند، نباید به صورت علنی که عنوان اعتکاف داشته باشد، انجام گیرد. موفق باشید

نمایش چاپی