بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30345

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: اعلم بودن فرشتگان نسبت به حضرت ابراهیم را از آن جهت پرسیدم که عالم فرشتگان عالم عقل است درحالیکه انبیا علی القاعده به عالم اسما باید راه داشته باشند و برتر از فرشتگان هستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انبیاء به اعتبار نبوت‌شان، از طریق فرشتگان نبوت خود را دریافت می‌کنند هرچند که به اعتبار مقام ولایت‌شان، فوق فرشتگان هستند. موفق باشید

29140

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض احترام خدمت استاد طاهرزاده: استاد ببخشید خواندن کتاب کشکول علوم غریبه شیخ بهایی را صلاح می‌دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «کشکول» کتاب خوبی است ولی بنده از «علوم غریبه» چیزی سر در نمی‌آورم. موفق باشید

29087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد در پاسخ به سوال ۲۹۰۶۳ منظورتون از اینکه نماز خواندن، یک اصالتی است در عالم و در هیچ شرایطی تعطیل‌بردار نیست چی هست؟ این صحبت بر چه مبنایی است؟ با تشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود شریعت الهی بر اصیل‌بودن نماز، آن‌هم به صورت جماعت تأکید دارد و در همین رابطه حکمت متعالیه بحث «هویت تعلّقی انسان را به میان می‌آورد که انسان در ذات خود عین ربط به حضرت حق است و این با عبودیت الهی او تحقق بالفعل پیدا می‌کند. موفق باشید

28348

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرانقدر: مدتی بود که شوق عرفانی در دلم بود و حالات خوبی هم داشتیم مثلا احساس می کردم هفت آسمان با من ذکر می گوید یا احساس می کردم که به عالم مسلط هستم و کره زمین در کف دست بنده بود و خدا را می دیم و احساس می کردم، ولی مدتی گذشته و شاید خطاهایی هم انجام داده ایم حالا سوال این است که استاد طلب بنده از بین رفته است و دیگر خدا را طلب نمی کنم یعنی به خودم که رجوع می کنم می بینم که دیگر خدا این نفس انگیزه اش را از دست داده است و طالب نیست و سرگرم مسائل علمی شدم و این دل بی صاحب من به امور علمی قانع گشته. البته هنوز خدا را می بینم ولی حالاتم کم شده و نماز خوندنم مثل قبل نیست استاد با توجه به این که علامه فرمود بعضی ها چند سال با آقای قاضی بودند و رفتند یعنی مال این حرفها و سلوک و سیر نبودند و این که آقای قاضی به آقای خویی می گوید که تو بدرد سیر و سلوک نمی خوری برو به مسایل خودت بپرداز و کارت را ادامه بده ... استاد می ترسم که اهل سلوک نباشم آیا این کم حالی ها یا طلب نکردن ها و شوق و ذوق و عشق به سلوک نداشتن بنده که دچارش شده ام نشانه ی این هست که اهل این راه نیستم هر چند حالات خوبی داشته باشم؟ چه کنم ذوق و شوق و عشق و طلب داشته باشم و برگردم؟ چه کنم نجات پیدا کنم؟ لطفا تفصیلی بفرمایید که مایه نجات باشد نه این که فقط رفع عطش کند که نمیریم چه کنم عشق به سلوک پیدا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید حکمت کار در این است که فعلاً مشغول معارف الهیه مثل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و معارف معادی بشوید تا در وقتش با استحکام بیشتر سلوک خود را ادامه دهید. موفق باشید

28203

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: پدر عزیز و گرامی ببخشید. وقتتون رو می‌گیرم، خیلی دارم رو نفسم کار می‌کنم و دوست دارم مسیر سیر و سلوک را برم. ولی بیشترین ضربه ای که میخورم. از همین زبان هست که شما بهتر از من میدونید زمان ما هم روزه سکوت نیست. اما واقعا نمیدونم چکار کنم؟ واقعا سخته اینکه بخواهم این همه سال یک خصلت بد رو از خودم دور کنم گاهی وقتها عاجز میشم خدا رو شکر تا حدودی نگهش داشتم از دروغ، غیبت و تهمت ولی گاهی وقتها خیلی حرف می‌زنم بعد پشیمون میشم. یا در مورد کاری که کردم زیاد توضیح میدم که اصلا نیاز نیست یا گاهی وقتها مشکلاتی که دارم رو به کسی که اصلا نیاز نیست توضیح میدم. واقعا نمیدونم. گاهی وقتها میگم ببرمش که دیگه حرفی نزنم. اگر امکانش هست کمک و راهنمایی کنید. ممنون میشم. اولین سالگرد فقدان فرزند عزیزتون رو تسلیت میگم و شریک غمتون هستم. خدا بهتون سلامتی و عمر با عزت عطا نماید. نگار. از اهواز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره صد هزاران خلق در زنار شد / تا که عیسی محرم اسرار شد. اصلاح نفس کار می‌برد؛ پیشنهاد بنده، دنبال کردن کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از  امام خمینی رضوان الله علیه کار ساز است. موفق باشید

28162

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد من سوالی داشتم: من پدری دارم که اهل دین نیست و کلا ضد انقلاب و دین هست و گاهی وقت ها هم با همین موضوعات است که کلی نیش و کنایه می زنند اما خب الحمدالله با من که اعتقاداتم کلی تفاوت دارد تا به حال سختگیری نکرده اند و اینکه بخواهند مانع راه من شوند اما پدرم به دلیل بیماری اعتیادی که دارند اصلا نمی شود درست حرف زد باهاشون درباره اعتقادات، اما من سوال اصلی ام این هست که من گاهی اوقات بسیار برای مسائل خانه و خانواده و آینده خودم و برادر کوچکم و نگرانی هایی‌از این دسته و دروغ هایی که به ما می گوید گاهی اوقات بحثمان می شود اما اصلا از این شرایط راضی نیستم و همیشه هم با شهدا و اهل بیت و خدا عهد و پیمان می بندیم که صدایم را برای پدرم بلند نکنم اما بعد از حدودا یک ماه باز هم همان اتفاق می افتد و من کلی شرمنده شهدا و اهل بیت می‌شوم و روی دوباره عهد و پیمان بستن ندارم و شاید بعد از یک ثانیه بحثمان ناراحت می‌شوم از خودم و گناهی که کردم. لطفاً بنده را در این زمینه راهنمایی بفرمایید تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین روشی که در پیش گرفته‌اید، روش خوبی است و مطمئن باشید شهدا کمک می‌کنند و ضعف‌هایی را هم که پیش آمده و نگران آن هستید، جبران می‌نماید. با همین سجایای خوب، بقیه‌ی اعضای خانواده نیز به مرور تحت تأثیر قرار می‌گیرند. موفق باشید

27729

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد جان من دو تا مشکل بزرگ دارم‌ با خودم. اینکه خودکنترلی ندارم در برابر خواب و خیلی زیاد می‌خوابم. یکی هم اینکه خیلی زیاد میرم تو فضای مجازی. با اینکه کانالای خوبی هم هستن نه اینکه گناه آلود باشند. لطفا من رو راهنمایی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید به خودتان برنامه بدهید و برنامه‌ی سختی هم ندهید. موفق باشید

27631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: به عنوان مثال در شهری ۳۰ یا ۴۰ درصد مردم در انتخابات آنجا شرکت کرده اند، بالتبع نمایندگانی که انتخاب می شوند نماینده اقلیت آنجا هستند، و اکثریت مردم، نمایندگان منتخب و حتی اینطور انتخابات را قبول ندارند، در این صورت، انتخابات، اعتبار و وجهه خود را از دست می‌دهد، آیا حقوقی که این نمایندگان اقلیت به عنوان نمایندگان عامه مردم شهر از بیت المال (که اموال عمومی مسلمانان است می‌گیرند و اکثریت مردم آنجا راضی نیستند) جایز و حلال است؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرهنگ انتخابات به روشی که امروز تحت عنوان دموکراسی در دنیا معمول است همیشه همین‌طور بوده است و عموماً عدم شرکت بقیه به آن معنا نیست که آن نامزد را قبول نداشته باشند، با این‌همه نظام اسلامی است که بستر نامزدشدن آن فرد شده است و او نسبت به نظام اسلامی متعهد است. موفق باشید

27536

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: بنده بسیار متاسفانه پرخور و شکمو هستم و حس می‌کنم این عادت بد مانع رسیدن بنده به خدا می‌شود. شما چه راه حلی برای رفع این عادت بد پیشنهاد می‌دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کتاب «روزه؛ دریچه‌ای به عالَم معنا» در این مورد که می‌فرمایید، بی‌نقش نباشد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

26988
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به آیه ۱۴ سوره جاثیه «قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» می توان چنین استنباط کرد که اگر گروه ها و افکار و جریاناتی که در جامعه اسلامی به سنت های الهی و انقلاب اسلامی و پیوند دیانت و حکومت اسلامی و ایام الله مثل ۲۲ بهمن اعتقاد ندارند، باید فضای آزاد و حق تبلیغ و فعالیت اجتماعی داد و اگر آنها حرفی مغایر منطق اسلام زدند باید برای آنها استغفار کرد و طلب آمرزش نمود ولی آنها باید حق تبلیغ و فعالیت گسترده اجتماعی با وجود عدم اعتقاد به سنن الهی و ایام تجلی اسماء الهی تداوم داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آیه‌ی ۱۴ سوره‌ی جاثیه برمی‌آید که مؤمنین نباید متعرّض کسانی باشند که مثل آن‌ها فکر نمی‌کنند. ولی این غیر از آن است که اسلام، جریان باطل را به رسمیت بشناسد. این‌که نباید متعرّضِ آن‌ها شد، یک بحث است و این‌که ملتی انقلاب کردند تا اسلام به صحنه آید؛ بحث دیگری است. مردم انقلاب کردند تا اسلام به صحنه آید، نه آن‌که جریان‌های غیر اسلامی از رانتِ امکانات جامعه‌ی اسلامی برای تبلیغ خود استفاده کنند و امکانات جامعه را در اختیار بگیرند. موفق باشید

25580

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده در یادداشت برداری از کتب و سخنرانی ها به این نکته رسیدم که فقط باید مطالبی یاد داشت برداری شود که واقعا جدید است و برای جان انسان طراوت و تازگی دارد. والا حجمی درست می شود که رجوع به آن خارج از حوصله است. آیا این نکته صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. فکر می‌کنم کتاب «امامت و رهبری» مرحوم شهید مطهری در رابطه با امامت‌کردن و مدیریت‌کردنِ ذهن، کمک کند. موفق باشید

24853
متن پرسش
استاد عالیقدر سلام علیکم: بنده همیشه این سوال برایم مطرح بود و همیشه فکری بودم که چرا برخی از انسانها در طول تاریخ دچار افکار سوفسطایی و شک گرایی و ایده آلیست مخصوصا شک در عالم خارج شده اند بعد که در مورد خطورات و القائات شیطان تحقیق کردم و کتاب جایگاه شیطان و جن و جادوگر رو خوندم به این نتیجه صد در صد رسیدم که این افکار پوچ و بیهوده و منحرف از طرف شیطان به آن انسانها القا شده و آنها حتما زمینه پذیرش آن القائات پوچ را داشته‌اند که توانسته بر آنها مسلط شود و تخم شک و افکار پوچ را در دل آنها بکارد، واقعا انسان باید با توجه به نور حضرت حق و اهل البیت خود را از دام اقائات شیطان برهاند، و چقدر شناخت برخی القائات شیطانی سخت است و انسان اصلا متوجه نیست تحت القا شیطان است، لطفا دعا بفرمایید تا خداوند توفیق درک واقعی نور حق و نور حقیقت اهل البیت و محبت اهل البیت را بدون دخالت و انحراف شیطان به ما بدهد، جناب استاد ما چگونه باید متوجه شویم در عقاید و یا مسیر زندگی درست و طبق نظر اهل البیت حرکت می کنیم و مسیر آلوده به القائات و دخالت شیطان نیست؟ آیا باید استاد اخلاق و سیر و سلوکی داشته باشیم و هر از چند گاهی افکار و عقاید خود را به او ارائه دهیم تا او ما را راهنمایی نماید؟ یا نه می شود با ادعیه و اذکار و همراه داشتن حرز توصیه شده از طرف اهل البیت و چهار قل و آیت الکرسی به مسیری که طی می کنیم مطمئن باشیم؟ لطفا بنده را راهنمایی نمایید، ممنون از لطفتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به کمک رسول باطنی یعنی «عقل» و تدبّر در آیات الهی به کمک «عقل» و توجه به سیره‌ی معصومین به کمک «عقل» راهِ نجات از القائات شیطانی را به ما نشان داده است و علمای بزرگ را به عنوان سیره‌ی صحیحِ زندگی در تاریخ برای ما پرورانده است. لذا «رَه چنان رو که رهروان رفتند». موفق باشید

24506
متن پرسش
سلام و عرض ارادت و تبریک دهه کرامت: سوال بنده این است که مطالعه تفسیر قرآن کریم را که فرمودید، آیا حتما باید طبق ترتیبی که شما مشخص کردید یعنی ابتدا سوره مبارکه زمر، شوري، صاد، عنكبوت، قصص و... مطالعه بشه یا ترتیبش لازم نیست؟ اگر ترتیبش موضوعیت دارد امکانش هست علت این چینش را بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید آن ترتیب کمک کند تا مقدمات توحیدی که در سوره‌ی زمر هست، در ابتدا قرار گیرد و بحث نبوت که در سوره‌ی شوری می‌باشد، بعداً. ولی در هر حال آن‌طور هم نیست که رعایت آن ترتیب ضروری باشد. موفق باشید

24212
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: در کتاب ده نکته از معرفت نفس (نکته اول)، مطرح شد که: در هنگام خواب در عین اینکه خداوند نفس انسان را تمام و کمال گرفته تدبیر بدن توسط نفس از بین نمی رود. و نکته مهم تر اینکه فرمودید: اینکه ما خودمان را در بدن احساس می کنیم نه به این جهت است که ما در بدن ایم، بلکه به خاطر این است که ما نظر به تن داریم. سوال اینکه: اگر ما اساساً در بدن حضور نداریم و فقط متوجه بدن هستیم یعنی نظرمان به بدن است، پس این توفی و گرفتن، به معنای انصراف توجه نفس از بدن است. نه خارج شدن نفس از بدن چون اساسا داخل در آن نبوده که خارج شود. اما در انتهای صوت شماره یک تدریس، درضمن سوالی که از شما پرسیده شد درباره معلولیت یک عضو از بدن، شما فرمودید که به دلیل آن است که نفس از آن قسمت از بدن خارج گردیده. (در حالی که فرمودید داخل در بدن نیست) مگر اینکه منظور شریفتان این باشد که توجه نفس از آن قسمت از بدن خارج گردیده. سوال دیگر اینکه: اگر توجه نفس از چیزی منصرف شد آیا می‌توان توجه آن را باز هم به آن شئ برگرداند؟ مثلا رفع معلولیت. و اساسا چه می شود که نفس توجه خود را از عضوی منصرف می کند. بدون آنکه انسان قصد آن را کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که متوجه شده اید خارج شدن نفس از بدن به معنای انصراف از آن است. اری به همین جهت اگر زمینه ی تدبیر عضو معلول شده فراهم شود نفس تدبیر خود را اعمال می کند. موفق باشید

24120
متن پرسش
سلام استاد طاعات و عباداتتون مورد قبول درگاه حق، استاد ناامید شدم از خودسازی و تزکیه نفس، چند ساله دارم روی خودم کار می کنم از طریق کسب معرفت و عبادات، اما انگار اعمال من هیچ فایده و اثری نداشته بازم مرتکب گناه شدم، بازم در مقابل نفسم شکست خوردم، چندین سال بود که سعی کردم حرمت والدین خصوصا مادر رو به نحو قابل قبول حفظ کنم و کاری خلاف رضای خدا انجام ندم، اما شد اونچه که نباید می شد، حالا زانوی غم بغل گرفتم که پس این اعمال من چه فایده ای داشته ،من که قبلا هم همین کار رو می کردم و الان بعد از این همه تغییر و تحول و کسب معرفت بازم که مرتکب همون گناه شدم، پس امیدی به تزکیه من نیست، این چه تزکیه ای هست که باز روز از نو روزی از نو، پس کی قراره عامل گناه و رذیله بطور کامل ریشه کن بشه؟ ناامید از خود و عبادات و مطالعات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر غافل‌اید از این سخن شیطان که قسم خورده است تنها در راهی که به سوی خدا است، می‌نشیند و مانع می‌گردد؟!! پس معلوم است که به راحتی دست از سرِ من و شما برنمی‌دارد. ولی به هر حال، او کار خود را می‌کند و ما هم با توبه، کار خود را و هیچ‌وقت مأیوس نمی‌شویم. موفق باشید

23325

بدون عنوان:بازدید:

متن پرسش
جناب استاد با سلام و آرزوی سلامتی: سوالی از خدمتتان داشتم در مورد روایت حارثه بن مالک که درباره حقیقت ایمان و یقین نقل شده و ایشان را بعنوان کسی که به درجات بالای ایمان و یقین رسیده بصورت جوانی زرد و تکیده و بی رغبت به دنیا تصویر می کند. از سوی دیگر در روایات دیگر نشاط و شادی عمیق را از ویژگیهای مومن واقعی نقل کرده اند برای ما که توفیق زیارت ائمه علیهم السلام را نداشتیم آنها که الگوی تام و تمام هستند را ندیدیم چه تصویری باید از یک انسان مومن داشته باشیم؟ می دانم ایمان درجات دارد ولی آن توصیف از جوانی که به یقین رسیده چهره ای افسرده را ترسیم می کند که آنقدر غرق در عوالم ملکوت است که نمی تواند سازندگی برای این دنیا داشته باشد. جا انداختن این قضیه بخصوص برای نسل جوان مشکل است و شرح اینکه چطور می شود هم به نهایت ایمان رسید و هم در دنیا خوب زندگی کرد و بهانه ای نشود برای برچسب افسردگی زدن به مومنان. امیدوارم منظورم را درست منتقل کرده باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حالت جناب حارثة ابن مالک مربوط به مرحله‌ی خاصی است که برای انسان پیش می‌اید. ولی همان‌طور که متوجه‌اید اسوه‌ی ما ائمه‌ی معصومین «علیهم‌السلام» هستند که هیچ‌وقت از نشاط و تحرک خود به بهانه‌ی سلوک کم نکرده‌اند. موفق باشید

23274
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: در حرکت روی برگرداندن امیرالمومنین علی (ع) از کشف حجاب عمروعاص لعنه الله علیه و روی برگرداندن آن حضرت چه رازی نهفته است؟ آیا حیاست؟ آیا نگاه نکردن حرام است؟ آیا قابیل نشدن است؟ در مقابل مکر قابیلی عمروعاص چرا مولا و مکر واللهی نکرد که کار تاریخ! در آن صحنه عوض شود؟ اگر قرار است قابیلیان زمان از هابیلیان زمان و ورع ها و تقواهایشان سوء استفاده کنند که دیگر الفاتحه به حیات بشریت و..! والله اعلم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت علی «علیه‌السلام» با آن تقوا، آن علی‌ای شد که امروز من و شما از او حیات و هدایت می‌گیریم عمروعاص و قابیل با همان رویکرد علوی است که امروز پوچ و هیچ‌اند. موفق باشید

31821

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب محضر استاد عزیز و تبریک ایام هفته وحدت و ولادت وجود مقدس حضرت خاتم الانبیاء و امام صادق (صلوات الله علیهما)؛ سوالی که از محضرتان داشتم این هست که این بخش روایت حضرت امام رضا (ع) که در مناظره با یک زندیق برای اثبات توحید فرمودند و در احتجاج شیخ طبرسی آمده: «وقتى به جسدم می‌نگرم و می بينم نمی‌توانم در طول و عرض چيزى از آن كم كنم يا بر آن بيفزايم و سختى‌ها را از آن دفع كنم و چيزى به سود آن انجام دهم، می‌فهمم كه اين ساختمان بناكننده اى دارد و به او معتقد می‌شوم»، دقیقا هنوز متوجه نشدم و دقیق برایم جا نیفتاده است که چگونه دلالت بر توحید دارد و این فرمایش امام رضا (ع) به چه شکلی اثبات کننده توحید هست چون خودم ابتدا فکر کردم این همان برهان حدوث هست ولی شک داشتم و خواستم از خدمتتان بپرسم چطور این برهان، دال بر توحید هست؟ با تشکر از لطف شما؛ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای آن حضرت بشوم! مگر می‌شود بهتر از این حرف برای حضور اراده حکیمانه الهی بزنیم که چگونه عالم با آن اراده حکیمانه شکل گرفته و اداره می‌شود به طوری‌که نه می‌توانیم چیزی به آن اضافه کنیم تا کامل‌تر شود و یا چیزی از آن کم کنیم تا بهتر گردد؟ برهان فوق‌العاده دقیقی است. موفق باشید

 

31681
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر باطراوت استاد سلام علیکم: کتاب جایگاه رزقتان را دو بار خوانده ام ولی متاسفانه حس می‌کنم این کتاب نیاز به بازنگری و ویرایش جدی و اساسی دارد امید است همانگونه که در کتاب فرزندم چنین باید بود بازنگری و ویرایش اساسی انجام شد این کتاب پر ابهام جایگاه رزق هم مورد عنایت مجدد استاد قرار بگیرد. باشد که در فضای روزی زدگی حاکم بر بشر امروز راهگشای انسانهای آزاده باشد. من برای تبیین ابهامات خود به سوالات سایت رجوع کردم اما متاسفانه در پاسخ های شما نوعی انفعال و تردید در موضوع رزق می‌بینم گویا خود شما نیز همچنان در این موضوع ابهاماتی دارید. با موشکافی دقیق به این ابهامات می‌پردازم و تمنا دارم استاد نیز با حوصله ای فراتر از سایر سوالات سایت تامل نموده و پاسخ فرمایید. تشکر ۱. شما مکررا جمله ای را می‌فرمایید که «در هر حال رزق مقسوم انسان به او می‌رسد» اما در جواب سوال ۳۰۷۹۹ در قسمتی از پاسخ فرموده اید: (البته در بعضی موارد عده ای رزق جوانان را می‌قاپند) جسارتا و واقعا اگر این در پاسخ های شما نوعی تناقض آشکار نیست پس چیست؟ بالاخره رزق مقسوم (در هر حال) می‌رسد یا عده ای می‌توانند آن را بقاپند؟ ۲. اگر ما در قرآن کریم آیه ای با این صراحت داریم که «اگر شکر کنید بر آن می افزاییم» و یا دستورات ائمه برای افزایش رزق را داریم پس چرا در جواب سوال ۲۸۷۳۱ می‌فرمایید: «بعضی را اگر زندگی همراه با رزق محدود بدهد، کافر می‌شوند و بعضی برعکس» چرا این گونه جواب می‌فرمایید که این فکر مسموم در ذهن برخی شکل بگیرد که فقرٰٰ مقدر الهی است و کاری برای رفع آن نمی‌توانند انجام دهند. آیا این گونه جملات شما به شکل گیری تفکر افراطی در موضوع جبر و اختیار دامن نمی‌زند؟ ۳. وقتی شما در پاسخ سوال ۲۹۵۶۹ صراحتا می فرمایید «ریشه‌ی هر قحطی، قحطی‌زدگی است و غفلت از سعه‌ی رحمت الهی» پس دیگر پاسخ شما در ۲۸۷۳۱ که می‌فرمایید: «بعضی را اگر زندگی همراه با رزق محدود بدهد، کافر می‌شوند و بعضی برعکس» چه معنا دارد؟ اگر ریشه قحطی را قحطی زدگی بشر می‌دانید پس دیگر وارد کردن مقدرات خداوند چه معنا دارد؟ ۴. شما در پاسخ به سوال ۲۲۵۶۹ که در رابطه با قحطی یکصد سال پیش ایران که ناشی از سیاست انگلستان و بی عرضگی شاهان بود جواب داده ایدکه «از طرف دیگر وسیله‌ای شده‌اند تا با مرگ خود آن‌هایی که باید از نظر بی‌مسئولیتی شناخته شوند، مشخص گردند» آیا این از عدل و حکمت خدای متعال به دور نیست تا عده ای با گرسنگی و اثرات ناشی از آن که مرگ است از نعمت حیات و به فعلیت رساندن استعداد های خود در این حیات زمینی محروم شوند تا صرفا عده ای ظالم شناخته شوند؟ آیا اساسا این جواب شما در فضای تفکر دینی مطرح شده یا برداشت شخص جنابتان است؟ ۵. از طرفی در پاسخ ۲۲۵۵۹ می‌فرمایید: «خالق عالم و خالق همه‌ی مخلوقات، خدایی است که هیچ‌چیزی مانع رزّاقیت آن نمی‌شود» از طرفی در پاسخ۱۹۸۳۶ می‌فرمایید: «به قول مرحوم دکتر علی شریعتی آری! خداوند رزق هرکس را تعیین کرده است ولی باید ببیند که چه کسی از او قاپیده است؟ و یا چه کسی می‌خواهد از او بقاپد؟» بالاخره هیچ چیز مانع رزاقیت خدا نمی‌شود یا انسانهای ظالم مانع رزاقیت خدا می‌شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله دقت خوبی در موضوع داشته‌اید. ولی عنایت بفرمایید که در رجوع به روایات، بعضاً امام با توجه به محدودیت سؤال‌کننده جواب داده‌اند و بعضاً مبنایی از سنت رزّاق بودن خداوند را در نظر دارند و در این رابطه خوب است که ما نیز به روایات رجوع داشته باشیم. آری! ۱. مقسوم‌بودن رزق به این معناست که هرکس تلاش عادی خود را انجام دهد به آن می‌رسد ولی به این معنا نیست که کسی نتواند در آن رزق تصرف کند و از آن طرف وقتی انسان متوجه باشد رزق، مقسوم است می‌داند که راهی برای برگرداندن رزق مقسوم‌شده هست و لذا تلاش می‌کند تا آن را برگرداند. ۲. رزق، مقدّر شده نه آن‌که فقر، مقدّر شده باشد. به آیه «اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» در این مورد توجه شود، خوب است که محدودکردن رزق در مقابل بسطِ آن، فقر به حساب نمی‌آید. ۳. قحطی‌زدگی که بعضی جوامع گرفتار آن می‌شوند به جهت آن است که نگرانند نکند رزق مقسوم به آن‌ها نرسد و تأکید بر مقسوم‌بودن رزق، چنین جوامعی را مدد می‌رساند. ۴. مگر تن به ظلم دادن که مذموم است، همین نیست که انسان راضی به محرومیت‌هایی که توسط ظالمان می‌شود، نگردد؟ ۵. آری! از طرف خدا رزق، مقدّر و مقسوم است ولی اگر بنده تن به ظلم بدهد و کسی رزق او را بقاپد، مقسوم‌بودن رزق منتفی نیست. با تشکر از دقت‌هایی که در این مورد داشتید. موفق باشید   

30966

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: میتونم نظرتون رو در مورد تحصیل در رشته روانشناسی اسلامی و مثبت گرا بدونم؟ آیا این علم در اسلام مطرح شده یا خیر؟ و آیا میتونه به بشر کمک بکنه و اگر نه چه نواقص و پایه هایی برای تکمیل و تحصیل این رشته می‌دانید؟ منظورم این هست که اگر شما این رشته را قبول دارید بنظرتون چه پیش نیازهایی باعث تعالی این رشته می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه تحقیقات مختصری که بنده دارم ظاهراً روان‌شناسی بحمدلله در کشور ما سیر صعودی به سوی معنویت و اسلامیت دارد. نهایتاً باید در کنار آن مباحث معارف توحیدی خود را تقویت کنید. موفق باشید

30951

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی ضمن تبریک عید فطر. سوال من در مورد فطریه است این موضوع برام مقداری گنگه: مبلغ فطریه برای هر نفر بر مبنای قوت غالب منطقه، سه کیلو گندم، جو، برنج، خرما، کشمش و مانند آنها و یا معادل قیمت اینها به نرخ آزاد پرداخت گردد، فطریه بالاخره چقدره، واقعیت اینه ما برنج یا نان خالی نمی خوریم، اینجا هم می گه قوت غالب حکم اسلامیش چیه؟ با توجه به اینکه اسمش زکات هست آیا منظورشون معادل یک دهم غذایی هست که در ماه رمضان مصرف می کنیم یا ... برای نمونه می گویند کفاره روزه غیرعمدی، برای هر روز، یک مد (حدود ۷۵۰ گرم) طعام است این میشه زکات معادل چهار وعده غذا. اگر در این مورد توضیح دهید ممنون می شوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قوت غالب، تعبیر فقهاست و به معنای غذاهایی است که در شهر رواج داره و لازم نیست به لحاظ یک نفر سنجیده بشه که غالبا چی میخوره. بنابر این همه ی اهل شهر میتونن سه کیلو گندم یا برنج یا هر چیز دیگه ای که در غذاهای مردم به کار میره را حساب کنند و خودش یا پولش رو به فقیر بدهند. البته اگر تمکن مالی دارند بهتره به این بهانه، بیشتر به فقرا کمک کنند. ۲. یک دهم یا یک بیستم مربوط به زکات امواله و ربطی به زکات فطره نداره ۳. کفاره مربوط به باب دیگری است و ربطی به فطریه ندارد.

30830
متن پرسش
سلام: از سوال ۳۰۷۱۱ تا کنون دیگر هیچ پاسخی که در آن ولایت فقیه تگ شده باشد را منتشر نکرده اید؟ می دانیم که با وجود مشکلات فراوانی که با آن روبرو هستیم و نقش رهبری در ایجاد این مشکلات سوال در خصوص رهبری و ولایت فقیه خیلی بیشتر شده. آیا سیاست شما در پاسخگویی به پرسش در خصوص رهبری تغییر کرده؟ آیا بالاخره واقعیات عیان که نتیجه تصمیمات غلط رهبری است برای شما به اثبات رسیده و یا کماکان با توجیه اشتباهات واضح و چشم ببستن روی حقایق از ولایت فقیه طرفداری می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درکِ حضور مقام معظم رهبری در این تاریخ، نیاز به درکِ توحیدی است که این تاریخ، سختْ به آن نیاز دارد. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» حکایت حضور نفحات الهیه‌ای است که در هر زمان بر جان‌های آماده می‌وزد و آن‌ها را منوّر می‌کند؛ به حکم سخن رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» که فرمودند: «اِنَّ لِرَبِّکُم فی اَیّامِ دهرِکُم نَفَحات، الّا فَتَعَرّضُوا لَها» در هر روز و تاریخی نفحاتی از طرف پروردگارتان به سوی شما می‌آید، آگاه باشید و خود را در معرض آن نفحات مسیحایی قرار دهید. و جناب مولوی در همین رابطه می‌فرماید:

گفت پیغمبر که: نفحت‌های حق
اندر این ایّام می‌آرد سَبَق
گوش و هُش دارید این اوقات را
در ربایید این چنین نفحات را
نفحه آمد، مر شما را دید و رفت
هرکه را می‌خواست، جان بخشید و رفت
نفحهٔ دیگر رسید، آگاه باش
تا از این هم وانمانی، خواجه‌ تاش!

حضرت رضا «علیه‌السلام» می‌فرمایند: « «إِنَّ‌ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ»

اگر خداوند بنده‌اي از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سينه‌ي او را گشاده مي‌گرداند. تا در مديريت خود کوچک‌ترين لغزشي نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد.

«فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مي‌شود که در جواب‌گويي به هيچ نيازي در نمي‌ماند و غير از صواب از او نخواهي يافت و به خوبي مصلحت مردم را در نظر مي‌گيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ» پس او در کار خود موفق و محکم و مورد تأييد الهي است. 

و مسلّم مصداق امروزین چنین شخصیتی، رهبر معظم انقلاب، نایب الامام حضرت آیت الله خامنه‌ای هستند که بر مردم پدری می‌کنند. موفق باشید                               

29333
متن پرسش
سلام و ارادت: اگر خدا هست پس چرا ظلم هایی مثل تجاوز و کودک آزاری و... صورت میگیره؟ برهان نظم رو قبول دارم ولی این سوالی هست تو ذهنم که نمیتونم انکارش کنم. لطفا جواب درون دینی ندهید و هر جمله ای می فرمایید لطفا عقلی و استدلالی بفرمایید و نه ادعایی. که تکلیف خودم رو بدونم. ممنون از زحمات شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که خداوند راه‌های رستگاری را به حکم ربوبیتش از طریق پیامبران در مقابل بشر می‌گشاید تا هرکس خواست بتواند راه رستگاری را پیدا کند. ولی اگر مانع اعمال خلاف انسان‌ها بشود، عملاً میدان امتحان انسان‌ها را در دنیا بسته است و در آن صورت معلوم نمی‌شود چه کسی انسان شایسته‌ای است و چه کسی چنین نیست. آری! خداوند مسلّم تا آن‌جا به انسان‌های ظالم میدان می‌دهد که امتحان آن‌ها صورت گیرد، ولی جهان را در اختیار جنایتکاران نمی گذارد و به وقتش به نحوی با آن‌ها برخورد می‌کند. نمونه‌اش صدام حسین بود. از آن طرف، مگر تجاوز صدام حسین این طرف معادله را نیز ناخواسته به پرورش و تکامل نکشاند تا ملتی آبدیده در مقابل آن تجاوز شکل بگیرد؟ خلاصه در یک دیدگاه توحیدی می‌توان گفت: «قطره‌ای کز جویباری می‌رود / در پی انجام کاری می‌رود». موفق باشید

29237

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد چگونه می‌توانیم در مجموعه فرهنگی نگاه صحیحی را نسبت به ولایت فقیه برای نوجوانان و جوانان ایجاد کنیم طوریکه صحبتها و مواعظ رهبری برایشان اهمیت پیدا کند؟ بخصوص که با وجود شرایط دشوار امروز کشور (علی الخصوص اقتصادی) بدبینی پیش آمده و چه بسا ایشان را مقصر جلوه می‌دهند. اگر کتاب مناسبی هم هست لطفأ معرفی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اول باید جوانان متوجه‌ی حقایق عالم شوند که مباحث معرفت نفس شروع خوبی است در دل آن مباحث، فهم ولایت الهی و پیرو آن، بحث ولایت فقیه معنا پیدا می‌کند. در مورد بحث ولایت فقیه می‌توانید به قسمت سوم کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان «حکومت دینی» رجوع فرمایید. موفق باشید

29170

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت: استاد تکلیف کسایی که الان کاروان زیارتی به مشهد مقدس میبرن چیه؟ کارشون درسته؟ یعنی اونا دعوت شدن و ما که رعایت می‌کنیم دعوت نمیشیم. ما که تابع فرمایش ولیمان هستیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان نظر خاصی داد بستگی به حال و فکر خود افراد دارد. موفق باشید

نمایش چاپی