متن پرسش
سلام علیکم استاد من سوالی داشتم: من پدری دارم که اهل دین نیست و کلا ضد انقلاب و دین هست و گاهی وقت ها هم با همین موضوعات است که کلی نیش و کنایه می زنند اما خب الحمدالله با من که اعتقاداتم کلی تفاوت دارد تا به حال سختگیری نکرده اند و اینکه بخواهند مانع راه من شوند اما پدرم به دلیل بیماری اعتیادی که دارند اصلا نمی شود درست حرف زد باهاشون درباره اعتقادات، اما من سوال اصلی ام این هست که من گاهی اوقات بسیار برای مسائل خانه و خانواده و آینده خودم و برادر کوچکم و نگرانی هاییاز این دسته و دروغ هایی که به ما می گوید گاهی اوقات بحثمان می شود اما اصلا از این شرایط راضی نیستم و همیشه هم با شهدا و اهل بیت و خدا عهد و پیمان می بندیم که صدایم را برای پدرم بلند نکنم اما بعد از حدودا یک ماه باز هم همان اتفاق می افتد و من کلی شرمنده شهدا و اهل بیت میشوم و روی دوباره عهد و پیمان بستن ندارم و شاید بعد از یک ثانیه بحثمان ناراحت میشوم از خودم و گناهی که کردم.
لطفاً بنده را در این زمینه راهنمایی بفرمایید تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین روشی که در پیش گرفتهاید، روش خوبی است و مطمئن باشید شهدا کمک میکنند و ضعفهایی را هم که پیش آمده و نگران آن هستید، جبران مینماید. با همین سجایای خوب، بقیهی اعضای خانواده نیز به مرور تحت تأثیر قرار میگیرند. موفق باشید