بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30345

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: اعلم بودن فرشتگان نسبت به حضرت ابراهیم را از آن جهت پرسیدم که عالم فرشتگان عالم عقل است درحالیکه انبیا علی القاعده به عالم اسما باید راه داشته باشند و برتر از فرشتگان هستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انبیاء به اعتبار نبوت‌شان، از طریق فرشتگان نبوت خود را دریافت می‌کنند هرچند که به اعتبار مقام ولایت‌شان، فوق فرشتگان هستند. موفق باشید

30056

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شما هم احتمالا کلیپ یک بسیجی افراطی را که داره به خانواده آقای هاشمی توهین های زشت و زننده را می کنه دیدید. غصه ام گرفت. گریه کردم. چرا باید مذهبی های ما طوری برخورد کنند که مردم فکر کنند و به این نتیجه برسند که نمیشه با انقلاب اسلامی و مذهب ادامه زندگی اجتماعی داد؟! به نظرم زیادی به بعضی ها میدان دادیم. من بسیجی ام و عاشق بسیج اما بسیجی مغرور و بی پروا از هزاران ساواکی جلاد، بدترند و ساواکی نزد ما بهتر از کسانی است که عقل و ادب لازم برای ادامه انقلاب اسلامی را ندارند. حالم بد شد. اگر دلدادگی ام به حضرت آقا که مظهر نورانیت ائمه معصومین است نبود به گمانم به راحتی با همین کلیپ از انقلاب اسلامی عبور می کردم. خدا به مردم ما رحم کند. به انقلاب اسلامی رحم کند. به خون شهدا. اشک رهبری مظلوم. معنویت. خدا حافظ استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کلیپ را ندیده‌ام. ولی سال‌هاست نگران این امر می‌باشم و تمام کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی» با نظر با همین مشکلات نوشته شده و امسال نیز در جلسات مربوط به مباحث کربلا، همه‌ی بحث در این بود که متوجه شویم قاتلان امام حسین «علیه‌السلام» همین مسلمانان بوده‌اند که سعه‌ی صدر لازم را نداشتند. موفق باشید

29087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد در پاسخ به سوال ۲۹۰۶۳ منظورتون از اینکه نماز خواندن، یک اصالتی است در عالم و در هیچ شرایطی تعطیل‌بردار نیست چی هست؟ این صحبت بر چه مبنایی است؟ با تشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود شریعت الهی بر اصیل‌بودن نماز، آن‌هم به صورت جماعت تأکید دارد و در همین رابطه حکمت متعالیه بحث «هویت تعلّقی انسان را به میان می‌آورد که انسان در ذات خود عین ربط به حضرت حق است و این با عبودیت الهی او تحقق بالفعل پیدا می‌کند. موفق باشید

29016

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد بسیار گرامی: بنده یک خانوم خانه دار هستم و با تحصیلات دیپلم، بنا به دوره هایی که خداوند به رویم گشاده، سیره اهل بیت رو هم تا حدود زیادی بررسی کردیم، در اون دوره ها روشن شد که کتاب های قصه کودکان درباره انبیا و امامان دارای اشکالاتیست که هنوز بنده و خیلی از دوستان موفق به پیدا کردن کتاب های خوب برای کودکانمون نشدیم، اگر هم باشه خیلی کمه، استاد بنده پیشنهاد دادم برای ارائه طرح مون نوشتن کتاب قصه برای کودکان در این را زمینه شروع کنیم، بنده میخاستم شما راهنمایی بفرمایید به کجا رجوع کنم که راه رو اشتباه نرم، از کی مشاوره بگیرم؟ منبع داستان هام از کجا باشه؟ اجرکم عندا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تخصص ندارم. مطلب را برای عزیزانی که در جریان این امور هستند می‌فرستم تا نظرشان را برایتان ارسال کنم. موفق باشید

28939
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده محترم: می‌خواستم نظرتان را راجع به مطلب زیر بدانم موسوی, [۲۷.۰۸.۲۰ ۱۵:۱۲] *معنای دقیق کلمات عاشورا و تاسوعا چیست؟* اکثر قریب به اتفاق اهل لغت این تصور را داشته‌اند که چون عشر و عاشر از یک ریشه‌اند و واقعه کربلا هم در دهم ماه محرم اتفاق افتاده است پس عاشورا یعنی دهم محرم؛ و بر همین قیاس تاسوعا را نیز که با تسع و تاسع شباهت ظاهری دارند روز نهم ماه محرم گفته‌اند. اما این معنا به دلایل زیر اشتباه است: آیا واژه عاشورا برای دهم ماه‌ها دیگر نیز به کار می‌رود؟ مثلاً آیا شنیده شده است که کسی به دهم ماه رجب هم عاشورا گفته باشد؟ یا این مفهوم مختص دهم ماه محرم است؟ آیا اگر امام حسین (ع) مثلاً در یازدهم محرم شهید می‌شد، آنگاه تاسوعا با عاشورا عوض می‌شد و عاشورا واژه دیگری داشت؟ در ریاضی اعداد قاعده خود را دارند و هر قاعده‌ای که بر شمارش اعداد حکم کند بر سلسله اعداد هم حاکم خواهد بود. اعداد بر خلاف کلمات استثناپذیر نیستند؛ به طور مثال در کلام عرب اعداد این گونه شمارش می‌شوند: اول – ثانی - ثالث - رابع ... و یا اولاً – ثانیاً - ثالثاً - رابعاً و... چنان چه تاسوعا و عاشورا در زمره اعداد باشند باید قاعده‌پذیر باشند؛ یعنی باید بتوان بقیه اعداد را هم به همان سیاق تلفظ کرد؛ مثل تاسوعا – عاشورا – ثامونا – سابوعا-..، اما می‌بینیم که بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمی‌کنند؛ لذا نمی‌توانیم دلیلی داشته باشیم که تاسوعا و عاشورا عدد هستند تا از قاعده شمارش پیروی کنند و این دو روز هیچ ربطی به اعداد ندارد بلکه معنای دیگری دارند. *عاشورا؛ روز معاشرت با امام(ع)* عشر به کسر عین و عشرت، به معنای معاشرت و مصاحبت است. معاشر به ضم میم یعنی مصاحب و عاشر اسم فاعل عشر است که خودش ثلاثی مجرد اسم مصدر عشرت است. خداوند می‌فرماید: «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» (نساء/۱۹) با زنان آن گونه که شایسته آنان است معاشرت کنید. عشیر یعنی همدم و رفیق؛ «وَ لَبِئْسَ الْعَشِیر ُ» (حج/۱۳) چه بد دوستی انتخاب کرده‌اند و چه بد معاشر و رفیقی است. العاشور از ریشه عشر به کسی گفته می‌شود که معاشرت خصلت او باشد. العاشوراء جایی که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان می‌شود و افراد میل معاشرت خود را با کسی که مورد نظر است عرضه می‌کنند؛ و عاشورا مبالغه است از میل به معاشرت؛ *یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام (ع) به شدت بالا می‌رود.* *تاسوعا؛ روزی برای وسعت ظرفیت* با خارج شدن عاشورا از سلسله اعداد، عدد بودن تاسوعا نیز مورد تردید قرار می‌گیرد و معنی نهم را از دست می‌دهد. اتسع به فتح الف یعنی گروه‌های ۹ نفره شدند. اما اتسع به کسر الف یعنی وسعت پیدا کرد - گشاد شد - فراخ گردید. اتساع یعنی گسترده شدن و گشاد شدن. بالا رفتن ظرفیت. اتساع شرائین؛ یعنی رگ‌ها گشاد شدند و ظرفیت شان برای عبور خون زیاد باشد. التاسوع چیزی که فراخی و گستردگی و ظرفیت اش زیاد باشد؛ و بالاخره التاسوعا یعنی جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد؛ و تاسوعا این معنی را پیدا می‌کند: *روزی که ظرفیت بالا می‌رود و در سینه‌ها فراخی ایجاد می‌شود و به جای تنگی، وسعت می‌یابد.* *این دو نام از ابداعات امام سجاد (علیه‌السلام) است* و اگر در بعضی از روایات از پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) از عاشورا گفته شده است، * اکثرا جعلیات بنی‌امیه برای کم کردن اثرات عاشورای امام حسین (علیه السلام) است،* اما در مورد تاسوعا تقریباً نداریم که قبلاً از امام سجاد (علیه السلام) لغت تاسوعا به کار برده شده باشد و این معنا از عاشورا و تاسوعا خیلی عاشقانه است. این مطلب از شخصی است به نام مستعار عبدالله مستحسن
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم وقتی سال‌ها پیش نگاه جناب استاد مستحسن را دیدم، آن نگاه را نگاه ارزشمندی یافتم و به نظر بنده نباید از آن نگاه، سرسری گذشت تا تاسوعا و عاشورا معنای باطنی خود را برایمان بگشاید. موفق باشید

28131

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم سؤالی داشتم خدمت استاد: طلبه ی پایه سوم هستم. به نظرتان چگونه استعداد خودمان را در فلسفه کشف کنیم؟ یا استعداد خودمان را در اصول کشف کنیم؟ و اینکه بنده دوست ندارم خودم را در کمک علمی به انقلاب محصور کنم (کمک گفتمانی و عملی را هم دوست دارم) آیا می توانم هر دو را با هم دنبال کنم وقت می کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با تأمّل و تعمق در آن موضوعات مثل فلسفه و اصول می‌یابیم که چه نسبتی باید با آن‌ها برقرار کنیم. پس ابتدا باید با دقت آن موضوعات را دنبال کرد. ۲. پس از فهم عمیق جایگاه تاریخیِ انقلاب، خود به خود زمینه‌ی ورود برای گفتمان و فعالیت‌های عملی در بستر انقلاب پیش خواهد آمد. موفق باشید

27513

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در آیه ۱۱ سوره مبارکه یس شرط انذار پذیری و برخورداری از هدایت قرآن، این است که انسانیت فطری خودش را حفظ کرده باشد و به تعبیر دیگر تقوا داشته باشد. حال ممکن است فردی در زندگی بدور از شریعت الهی باشد رفتارهای ناقض شریعت انجام دهد و ظواهر معنوی را مقید نباشد رعایت نکند و خشیت نداشته باشد ولی در معرض نفحه الهی و پذیرش انذار کلام حق قرار بگیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور می‌فرماید آن‌هایی که با تذکرات وحیانی روبه‌رو می‌شوند، دو گروه خواهند بود. عده‌ای که اهل خشیّت و تواضع درونی نیستند، در مقابل تذکرات حقّانی می‌ایستند؛ و عده‌ای برعکس آن‌ها می‌باشند و خداوند به آن نوع دوم بشارت می‌دهد که از زندگی خود نتیجه‌گیری خواهند کرد. بحث نوع سومی که شما فرموده‌اید، جدا است که آیا چنین امکانی هست که انسان‌هایی در معرض اسمِ هادی حضرت ربّ‌العالمین قرار نگیرند؟ موفق باشید 

26824
متن پرسش
ضمن عرض سلام و التماس دعا محضر شما. اینکه خبر این ویروس منحوس ناگهانی و دقیقا شب انتخابات علنی شد. اینکه قم مرکز شیوع این بیماری گزارش شد ولی بعدا معلوم شد که اولین موارد در استان دیگری گزارش و کشف شده بوده. اینکه مرکز بیماری چین بود و مدتی در رسانه ها چنان جلوه کرد که انگار علت نشر ویروس در کل کشور و حتی کل کشورهای همسایه ایران بوده. اینکه سختگیری در عدم تجمعات مذهبی بیشتر از سختگیری برای برنامه های تجمعی صدا و سیما و قهوه خانه ها و باشگاهها هست. اینکه اینقدر آمار و ارقام و حساسیت این ویروس بالا جلوه داده می شود. اینکه اجازه به اطبا سنتی برای درمان نمی دهند با آنکه آنها ادعای درمان سه چهار روزه کرده اند. اینکه رسانه های غربی همه فکر و ذکرشان شده شیوع ویروس در ایران. اینکه رییس سازمان بهداشت جهانی بعد از این همه تحریم دارویی کشور ما ناگهان دلسوز مردم ایران می شود و حتی در شبکه رسمی تلوزیون حاضر می شود و بجای حرفهای امید وار کننده بسیار القای نا امیدی می کند و چندین مورد دیگر در همین راستا را اگر کنار هم بگذاریم نمی شود گفت یک فتنه ای در پشت پرده این ویروس وجود دارد؟ مگر نه اینست که همه مکر دشمنان در این چند ساله با «حضور مردم» در صحنه نابود شد و حالا فتنه ای را علم کرده اند که دیگر هیچ تجمع و حضوری نمی تواند تشکیل شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم فتنه‌ای در میان است و رسانه‌های بیگانه، مأموریت دارند به این بهانه به ایران ضربه بزنند. ولی بحمداللّه مثل همیشه دشمن متوجه نیست روحِ انقلاب اسلامی و وجهِ ایمانی مردم هر ضربه‌ای را به فرصت تبدیل کرده‌اند و عقل ایمانی مانع تأثیر توطئه‌ها می‌باشد. آری! هرچه ضربه می‌خوریم از غفلت خودمان است نسبت به عمق توحیدی که دین الهی مدّ نظرها قرار داده است که إن‌شاءاللّه جریان اخیر برای ما عبرت می‌شود که بیش از پیش باید به «توحید» و «توکل» مردم بیندیشیم. موفق باشید

26722
متن پرسش
سلام علیکم: آیا اساسا تسامح و تساهل مسلمین و حکام مسلمان در مواجهه با تمامی عقاید در جامعه حتی اگر از جهت مبانی و اصول مشکل داشته باشند و با مبانی دین مبین نخوانند یا حتی موجب اسارت فکری بشر شوند، به بهانه آزادی بیان و فکر مورد پذیرش است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: واژه‌ی تساهل و تسامح در دل زندگیِ دینی مطرح است یعنی دین در ذات خود سخت گیری ندارد مثلا اگر طرف نماز اول وقت را به تأخیر انداخت، دین آن را تحمل می‌کند؛ عجیب این‌جا است که عده‌ای این واژه‌ها را از دین می‌گیرد و برون دینی و بر ضد دین معنا می‌کنند و آن را پای دین می‌گذارند. موفق باشید

26334
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: ۱. آیا گروه ها و افرادی که با خط مشی و نظام معرفتی جامعه اسلامی و حکومت اسلامی مخالفت دارند یا منتقدند مثلا از گروه های کمونیستی گرفته تا جریانات منتقد و مخالف سیاست های نظام و شخص ولی فقیه و تا فرقی نظیر بهائیت و جریان یمانی، حق تبلیغ و آزادی بیان در جامعه اسلامی ندارند یا باید در فضایی کارشناسی و بدور از اینکه عموم جامعه که طبعاً سطح اسلام شناسی و تشخیص در حد یک اسلام شناس خبره نیست، را بخواهند با سخنان و فنون یا شبهه افکنی تحت تاثیر قرار دهند و امنیت را تهدید کنند، باید با کارشناسان اسلام شناس در فضای درست بحث کنند و براهین متقن ارائه دهند تا معلوم شود چقدر مستدل و متین اند؟ ۲. آیا به نظرتان تقویت کرسی های آزاد اندیشی و مناظراتی به سبک مناظرات شهید مطهری در اول انقلاب، هم اکنون برای اینکه فضای تفکر و غربال قول احسن معلوم شود، موثر نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌آید که عقل چنین حکم می‌کند که چنین افراد و چنین فرقه‌هایی باید بتوانند ادعای خود را بر اساس مبانی علمی و یا شرعی اثبات کنند تا بتوان امکاناتِ جامعه را در اختیار آن‌ها گذاشت. آزادی اندیشه به معنای آزادی تهمت و موهومات و یا سخنگوی دشمن دین و دیانت شدن، نیست. ۲. به نظر بنده آن کار، کار خوبی بود و خوب است که ادامه یابد. ولی با کسانی که رعایت فضای مناظره را بکنند و نخواهند از میز مذاکره برای تبلیغات خود استفاده کنند. موفق باشید

26186

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام به استاد گرامی: سپاس فراوان از فرصتی که به پاسخگویی اختصاص می دهید اگر به کسی گفته شده باشند که باید ابتدا روی اصول اعتقاد کار بکند، آیا سیر مطالعاتی شما کفایت می کند یا باید ابتدا اصول و عقاید دیگر عزیزانی مانند آقای مطهری و مصباح و دیگر عزیزان مطالعه شود؟ باز هم ممنونم. حلال کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ابتدای کار سیر مطالعاتی سایت خوب است ولی در ادامه لازم است از آن عزیزان حتماً استفاده شود. موفق باشید

25927

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: اگر ایران امروز نه توسعه یافته است و نه سنتی و اگر بپذیریم که توسعه یافتگی عقلی متناسب با خود می خواهد. لاجرم در ارائه الگو برای تاریخ امروزمان به تفکری ذوعالمین اشاره داریم و پیشنهاد به حضور عالمانی می دهیم که دو عالم را درک کرده اند هم از سنت بهره دارند و هم درصدد درک مدرنیته هستند. فارغ از اینکه این گزاره اصولا محال است یا نه ما بیشتر دل به افراد داریم و انگار هنوز بهترین مدل ارائه را مدل دفاع مقدس می دانیم که جوان مومن انقلابی بتواند کاری کند. اما چند مدتی ست که ساختار و مشکلاتش من را درگیر کرده است، آیا مشکلات ساختاری ما که از توسعه نیافتگی برآمده است با فرد ولو با فرض فوق قابل حل است؟ سخنانی امروز در باب نئوصدرایی می شنویم چقدر باید جدی گرفت؟ نسبت ما با صدرا امروز چگونه باید باشد؟ مدل حکومتی وجود اندیش چیست؟ ببخشید که سوالی درخور شما نپرسیدم اما واقعا درگیرم، اگر چنانچه سوالات حقیر را محقر دانستید پاسخ ندهید نمی خواهم وقت گران بهای استاد گرفته شود. تشکر یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه‌تنها بنده، بسیاری در حال حاضر در این مورد فکر کرده‌اند. فکر می‌کنم در چند جبهه باید موضوع را دنبال کرد. پیشنهاد بنده آن است که سری به جزوه‌ی «انقلاب اسلامی؛ طلوعِ جهانی بین دو جهان» بزنید. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید  

25406
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: مدتی است مطلبی بصورت عجیبی ذهن من رو درگیر کرده و حتی تا حدودی شک و ابهامی را هم به وجود آورده. برخی دوستان بصورت ویژه در این ایام، نسبت به آینده انقلاب نگران اند و معتقدند محبوبیت عمومی نظام کم شده است و آمار حضور مردم در تجمعات بزرگ مثل نماز جمعه و راهپیمایی و انتخابات کاهش پیدا کرده و هم چنین شاهدیم مقبولیت رهبر انقلاب و مراجع تقلید هم درگیر همین کاهش هستند و ویژه درباره همین فتوای اخیر مرتبط با سریال شمس و مولوی، معتقدند بسیار بر کاهش محبوبیت مرجعیت موثرست و نشانگر نفوذ تحجر در حوزه حتی میان مراجع است. آیا واقعاً با ریشه های عمیق این انقلاب و این پایداری بر سر حفظ آن و گسترش گفتمانش در جهان، ویژه در همین منطقه خودمان و اینکه رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم به این میزان روی قوت انقلاب و روشن بوده آینده نهضت و اتصالش به قیام امام عصر (عج) سخن می گویند آیا پذیرفتنی است که بیان کنیم انقلاب اسلامی و حوزه ای که از ارکان مهم انقلاب بوده و هست، درگیر تحجر و محافظه کاری شده و به آینده نمی توان خوش بینانه نگاه کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در مقاله‌ی «آینده‌ی ما چه آینده‌ای است» دلایلی نسبت به امیدواربودن به آینده‌ی انقلاب عرض شد؛ آینده‌ی جهان به سویی در حرکت است که ناتوانیِ فرهنگ مدرنیته را روز به روز آشکار می‌کند و البته این بدان معنا نیست که نسبت به ضعف‌های خود بی‌تفاوت باشیم، مثل همان نظری که در رابطه با مولوی داده شد که سخن عالمانه‌ای نبود. موفق باشید

24840

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در جای شنیدم که پیامبر دعا کرد که بیشترین روزیم در پایان عمر باشد. میشه لطفا علت چنین دعایی را بیان کنید و بفرمایید چرا پیامبر چنین دعایی می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این صورت چیزی نشنیده‌ام. شاید از آن جهت که در آخر عمر قوت بدن در کسب روزی ضعیف، ولی خرد انسان قوی شده است، کثرت روزی بهتر در جای خود قرار گیرد. موفق باشید

24560
متن پرسش
سلام عرض می کنم: در سیر علمی فلسفه خوندنم مشکلی دارم که در درس های دیگه هم این سوال پیش می آید که حرکت بدون وجود مقصد بی معنا هست. فرضا من در فلسفه از عالم های روزگار خودم بشم و به حقیقت دست پیدا کنم اما صد سال بعد از حالا کس دیگری می آید و افق هایی جدید تری باز می کند. بوعلی هم بشویم بعد ها ملاصدرا می آید و تکمیل می کند. خلاصه آنکه هر چقدر در این دریای بدون عمق فرو بریم به ته اون نمی رسیم. خب جایی که ته ندارد چرا حرکت کنیم. هر چقدر بریم نسبت به بی نهایت صفر هست.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر تفکر به طور صحیح جلو برود همواره در بستر «وجود» انسان را جلو می‌برد و «وجود» در عین تشکیکی‌بودن همواره «وجود» است و نه عدم. موفق باشید

22501

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا سخنرانی تشریح کتاب مصباح الهدی امام خمینی به صورت جزوه یا کتاب درنیامده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ای بنده‌ی خدا! که خدا خیر دنیا و آخرت نصیبت کند و در مسیر اشارات به کتابِ «مصباح الهدایه» آن‌جا روی که کتاب به آن‌جا اشاره دارد. مگر خمره‌ی رنگرزی است که به این آسانی بشود صوت را تبدیل به کتاب و جزوه کرد؟!!!! موفق باشید

33589

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: راهنمایی می فرمایید که برای درک قاعده بسیط الحقیقه کل الشیاء و لیس بشئ منها چکار کنم؟ کتاب یا صوتی هست که آن را در حد یک مبتدی قابل فهم باشد ؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با دنبال‌کردن منابع اصلی فلسفه مثل «بدایة‌الحکمه» إن‌شاءالله آن نوع نگاه برای انسان پیش می‌اید که متوجه شود چگونه «بسیط الحقیقه» از یک طرف همه اشیاء است و از طرف دیگر هیچ‌کدام از آن‌ها نیست. حضرت مولاعلی «علیه‌السلام» در خطبه اول عملاً به همین نکته اشاره دارند آن‌جا که در وصف حضور حضرت حق می‌فرمایند: «مع کل شیئ لا بمقارنه وغیر کل شیئ لا بمزایله». موفق باشید

31609
متن پرسش

سلام و عرض ادب: با تشکر از جلسه امروز سه شنبه، در مورد اربعین و روبرویی شان جدیدش ‌.‌.. جلسه کلی از احساس های قلبیمان را تفسیر کرد. الان دو هفته ای هست که در خواب و نیمه خواب و بیدار، معمولا در کربلا، عراق، و قبرستان وادی السلام به سر می‌برم! در حالی که یک بار هم توفیق نداشتم به زیارت امام حسین (ع) بروم به دلایل زندگی و کار و ... که درجریانید. وقتی این خوابهای سلسله وار شروع شده بودند حس کردم که اراده جدیدی در صحنه هست، که حتی مرا که کربلا ندیده ام ولی چشیده ام، مرا هم به صف کرده، چند روز پیش بعد از نماز صبح راجع به اربعین حسینی و مسائل پیش آمده فکر می‌کردم، و قرآن به دست گرفتم و از خداوند سوالی کردم که چه در تاریخ می‌گذرد؟ چه باید کرد؟ که درگوشی به من فرمود: «والله انزل من السماء ماء فاحیا به الارض بعد موتها، ان فی ذلک لایه لقوم یسمعون» ... ۶۵ نحل گویا احیا موت باید رخ دهد، چه بدانم؟! شاید شان امروز احیا است احیای کیفیتِ بعد از کمیت! ولی باید قوم یسمعون بمانیم و منتظر، تا با جان بشنویم چه می‌شود! التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد گویا ایرانیان با درک حضور اربعینی خود در سال‌های گذشته، با توجه به روحیه خِرد خسروانی‌شان و تجربه‌ای که به دست آورده‌اند، بنا بر آن است که وجه باطنی رخداد اربعینی را در حالت جهانی‌اش به ظهور آورند. آری! در رخداد اخیر اربعینیِ این سال‌ها، انسان‌ها ذیل نظر به حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» نسبت به همدیگر در اوج ایثار و محبت همدیگر را تجربه کردند. آیا ما ایرانیان با توجه به روحیه گسترده و گشوده آخرالزمانی‌مان بنا بر این است تا همان ایثار و محبت به دیگر جهانیان را ذیل فرهنگ حسینی به میان آوریم؟ و از یک طرف اگر باید سفر اربعینی جهانی شود و دلسوخته‌های حسینی از همه جهان در این پیاده‌روی شرکت کنند، از طرف دیگر گویا این سفر به صورت دیگری بناست جهانی شود و همه جهان مسیر نجف به کربلا گردد و همان نسبت بین زائر و خادم ذیل نظر به حضرت اباعبدالله «علیه السلام» به میان آید. البته و صد البته هر اندازه راه زمینی این مسیر گشوده شود، آن‌هایی که تجربه در آن مسیر بودن را در عین حضور دارند، سر از پا نمی‌شناسند و قدم در راه می‌گذارند و جلو می‌روند. بحث در آن است که اگر آن حضور ممکن نیست، گویا بنا است حضور دیگری که عرض شد به میان آید. آیا این‌که در روایت داریم در حاکمیت حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» مسجد کوفه هزار در پیدا می‌کند تا همه مردمان بتوانند با حاکمیت حضرت ارتباط پیدا کنند، جنبه تأویلی ندارد به آن معنا که نسبتی بین روح و روحیه‌های مردم جهان با آن مرکز بر قرار می‌شود و هرکدام بر اساس آمادگی خاصی که دارند ورود می‌کنند و بهره می‌گیرند؟ موفق باشید       

31486
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد طاهرزاده: جناب استاد با توجه به پاسخ ۳۱۴۶۲ نکته ای به نظر می رسد که جنابعالی در پاسخ مسئله دیگری را مطرح نمودید که سائل هم به آن معتقد است سخن در این نبود که قرآن و اسلام نابود می شود که شما آیه «انا نحن نزلنا الذکر» را مطرح نموده و این که اسلام در طی قرون از حجابها و موانع عبور کرده است و باقی مانده است. سخن در این بود که شما فرمودید آینده اسلام را گره زدید به حکومت فعلی و گفتید خدا اجر خون شهدا را ضایع نمی کند و این حکومت و انقلاب را حفظ می کند و بر نظام استکبار غلبه می دهد و آنگاه این شبهه پیش آمد که چنین مسئله ای نه دلیل عقلی دارد نه توسط نقل و تاریخ اثبات می شود و خون شهدای بزرگ صدر اسلام مطرح شد که آن خونها باعث نشد حکومت به امام علی برسد باعث نشد حکومت از دستان امام معصوم و حجت و ولی خدا امام مجتبی خارج نشود و تسلیم معاویه خبیث نشود. با توجه به این نکته بسیار مهم که آنجا عیب از مردم بود و از جانب حاکم معصوم هیچ خطایی و ظلمی نبود اما اکنون که ظلم از جانب حاکمان بیداد می کند ما مردم هم که گرفتار چه ظلم‌ها و اجحاف‌ها و بی ایمانی ها در حق هم شده ایم الملک یبقی مع الکفر ولایبقی که الظلم. هشدار شهید مطهری هم در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی قابل توجه است که فرمود اگر این انقلاب به معنی واقعی کلمه عدالت را اجرا نکند و شکاف های طبقاتی را به معنی واقعی پر نکند آنگاه ممکن انقلاب دیگری رخ بدهد که معلوم نیست اسلامی باشد. لذا اجر خون شهیدان با خودشان و لقای پروردگار است و باعث حفظ اسلام و دین خدا می شود نه اینکه حتما این انقلاب و حکومت حفظ می شود و حتی اگر هیچ شهیدی هم نبود خداوند باز دین خودش راحفظ می کرد و به قول قرآن حتی اگر نیاز می شد شما را می برد و خلق دیگری را می آفرید. خلاصه آنکه اشکال چیز دیگری بود و پاسخ چیز دیگر با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین امر باز عرض بنده آن است که اصل انقلاب اسلامی که مسیر حضور خدا در مقابل جهان استکبار و سکولاریته است، حفظ می‌شود و مردمی که در این زمانه به دنبال مأوایی بیرون از سیطره استکبار می‌باشند می‌توانند خود را در آن مأوا دنبال کنند. موفق باشید

31414
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت شما: چند ماه ای هست که از کتب و جزوات و مخصوصاً سخنرانی های شما استفاده می‌کنم و چون الحمدلله به لطف خدا تاثیرات محسوسی داشتم شما رو به عنوان استاد خودم انتخاب کردم، در سخنرانی هایتان از جمهوری اسلامی و رهبری و تصدیق ایشان به کررات پرداخته آید و من پذیرفته ام، حالا چند سوال مبهم و بزرگ دارم برای این شرایط پیش آمده، امیدوارم که پاسخ در خور و قانع کننده ای بدید تا این تصدیق شما برام کامل تر بشه من یه فرد افغانستانی ام ۱. چرا رهبری به وقایع و ستم های طالبان هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند، (لطفاً صفحه اینستاگرام ایشان بررسی بشود هیچ پست و استوری که نمی‌زارن، تلویزیون که اصلا ...) ۲. چرا رجال سیاسی و رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران از گروه طالبان حمایت می‌کنند.(حمایت جناب ذالنوری نماینده قم، خطاب طالبان در رسانه ملی هنگام ورود به ایران برای مذاکره به عنوان برادران مجاهد و...) ۳. چرا ایران به طالبان کمک تسلیحاتی و مالی و .. می‌کنند (شاهد، پهباد ایرانی که در اختیار طالبان هست (تصاویر موجود است) و دیگه الان همه چه در ایران و چه در افغانستان میدونند که گروه هایی از طالبان تحت حمایت ایران هست) چه تدبیری! پشت این سیاست ها هست؟ چگونه با این همه پارادکس تصدیق کنم ایشان را؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌دانید که مسئله طالبان بسیار پیچیده‌تر از این حرف‌هاست و بسیار این جریان متفاوت است. پیشنهاد می‌شود مصاحبه آقای علی علیزاده با آقای محمد حسین جعفریان در کانال تلگرامی ایشان را دنبال بفرمایید. https://t.me/jedaalبه نظر می آید خوب است رفقایی که جریان افغانستان را دنبال می کنند نظرات آقای جعفریان را  بدانند. به خصوص که تنها ما را در جریان طالبان می گذارد بدون ردّ یا قبول. موفق باشید

31275

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به اینکه سیاق دعای ذیل عرفه بشدت متفاوت با خود دعاست و برخی آن را نسبت به ابن عطاءالله اسکندرانی می‌دهند نظر حضرتعالی چیست؟ سوال بعد در مورد نهج البلاغه هم بعید بنظر می‌رسد این معارف سنگین مثلا در خطبه اول را حضرت در بین عموم مردم مطرح کرده باشند و آیا مقصود از خطبه همان خطبه های نماز جمعه یا سخنرانی های در مسجد و... است؟ اگر آری چون این مطالب در سطح عوام نیست آیا ساخته اسکندرانی های دیگری نیست با توجه به اینکه سند ذکر نشده است و سوال دیگری که اینجا مطرح می‌شود مگر ذکر سند چقدر جا می گرفت که سید رضی حذف کرد و بالتبع از اعتبار سندی اثر کاست اینها ذهن را مشکوک می‌کند که شاید از حضرت لااقل برخی از خطب و ... نباشد اسکندرانی توانست چرا بقیه نتوانند والله عالم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که فراز دوم دعای عرفه در فضای دیگری است، بحثی نیست ولی معارفی این‌چنین بلند، مسلّماً از غیر معصوم وارد نشده است هرچند که در مصر به جهت فضایی که بعضاً با خفقان همراه بوده، به امثال آقای عطاءالله اسکندرانی نسبت می‌دادند. در مورد نهج‌البلاغه نیز فراموش نکنید که وقتی کلمات در فضایی شاعرانه گفته شود، روح‌ها ماورای فکرکردن حقایق آن را می‌یابند. مثل همان سخنان شاعرانه جاهلیت و اشارات بسیار زیبایی که در آن فضا مطرح می‌شده. منتهی اشارات نهج‌البلاغه اشاراتی است توحیدی. موفق باشید

29659

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت خدمت استاد: استاد حدود ۱۰ سال پیش با اندیشه های شما آشنا شدم تقریبا نیمی از کتابهای شما را مطالعه نمودم و بسیار استفاده نمودم. کتاب «معاد بازگشت به جدی ترین زندگی» با صوت مطالعه کردم بسیار در روحیه ام تاثیر گذاشت روزی نیست که چندین بار به مرگ فکر نکنم و شبها با فکر نمودن به آن خواب می روم چیزی‌که بسیار نگرانم می کند عادات بدی است که گاهی وقتها در درون خود میابم وحشت زیادی سرا پایم را می گیرد. تلاش زیادی می‌کنم که خود را اصلاح کنم لکن ناخواسته گاهی وقتها مرتکب بعضی از گناهان می شوم. چه کنم استاد دارم دیوانه می شوم. لطفا راهنمایی فرمایید کتاب شما بدجوری مرا درگیر خودم نموده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به رحمت خداوند امیدوار باشید و سعی کنید با توبه، قدرتِ آن گناه را ضعیف نمایید و اگر باز مرتکب شدید، باز از توبه غافل نشوید. موفق باشید

29377

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: برای مطالعه تاریخ انقلاب و تاریخ معاصر چه کتاب هایی و نویسندگانی پیشنهاد می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به کتاب‌های زیادی که به بازار آمده است به راحتی نمی‌توانم نظر دهم. ولی فکر می‌کنم کتاب «تاریخ معاصر ایران» که آقایان دکتر موسی نجفی و دکتر موسی حقانی زحمت تدوین آن را کشیدند، کتاب خوبی باشد. البته می‌توانید سری هم به جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

29252
متن پرسش
با سلام: بنده مطالبی که شما درباره بحث «حسادت» و چگونگی مقابله با اون فرمودید رو مطالعه کردم تا به شناخت بهتری از مسئله خودم برسم. من سالهاست که دچار احساساتی میشم که شاید اسمش حسادت باشه به این معنا که بعضی موفقیت های دیگران باعث کدورتم میشه. فقط موفقیت‌هایی که در عرصه‌هایی باشه که من هم در اون عرصه‌ها مشغول فعالیت باشم. اما نه به این صورت که طلب زوال اون نعمت و موفقیت رو از دیگری داشته باشم. بلکه دچار این خودزنی میشم که چرا من برای خدمت به نظام اسلامی و به امام‌زمان توانمندی‌های منحصر به فردی ندارم. چرا کمم، چرا به قدر کافی به درد نمیخورم، چرا متخصصی نیستم که کس دیگه‌ای به گرد پام نرسه و من بتونم به صورت خاص به درد بخورم؟ برای من سرباز صفر امام زمان بودن، با فرمانده‌ای برای امام زمان بودن که امام بتونن کارهای بزرگ بهش بسپرن خیلیی فرق داره. برای من انجام شدن کار امام، و روی زمین نموندن کارهایی که باید انجام بشن، با اینکه من کار امام رو انجام بدم خیلی فرق داره. خوشحال نمیشم از اینکه ببینم یه عده دارن مسائل جامعه اسلامی رو حل میکنن اگر خودم جزو اون عده نباشم. خوشحال نمیشم از اینکه ببینم کار امام داره پیش میره اگر خودم نقش کلیدی در پیشبرد اون کار نداشته باشم. من از به دردبخور نبودن خیلی می‌ترسم. از طرفی هم می‌فهمم که توی این طرز فکر و احساس حتماً نوعی خودخواهی هست. می‌فهمم که باید از موفقیت شیعیان امام زمان خوشحال شم. و می‌فهمم که باید خوشحالی امام خوشحالی من باشه. برای همین در طول همه این سالها تمام تلاشم رو کردم که این حس هیچ بروزی نداشته باشه. هیچوقت سعی نکردم کار کسی که از من موفقتره رو کوچیک جلوه بدم یا خراب کنم یا پشت سرش حرف بزنم. خیلی هم تلاش می‌کنم که تحسینشون کنم و حتی پشت سرشون هم ازشون تعریف کنم. ولی این تلاشهای عملی هیچ چیز رو در دل و احساس من بهتر نکرده. با وجود این تلاشها همیشه اون کدورت و خودزنی و حتی گاهی دلشکستگی از اینکه من رو لایق خاص شدن ندونستن هست. ممنون شما هستم اگر هم به لحاظ نظری هم عملی من رو راهنمایی کنید. که در این مورد چه باوری رو در فکر خودم پرورش بدم، و چه اعمالی رو انجام بدم تا مسئله ام حل بشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این احساس رویهمرفته می‌تواند خوب باشد ولی توجه داشته باشید بعضی از یاران پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به طور مستقیم در کنار حضرت فعالیت داشتند مانند حضرت علی «علیه‌السلام». ولی بعضی از یاران آن حضرت مانند اویس قرنی در حالی‌که او نتوانست پیامبر خدا را ملاقات کند بی‌سر و صدا با کمالاتی که از خود نشان داد، راه پیامبر خدا را در منطقه‌ی یمن هموار کرد و زمینه‌ی پذیرش ایمان به پیامبر خدا را با سلوک خود فراهم نمود. به همین جهت گاهی مسیر ما باید اویسی باشد و آن راه را کم و بی‌ارزش ندانیم زیرا بعضی از مردم با حرکات و سکنات ما متوجه می‌شوند که راهی برای سعادت در پیش است که به ظاهر چندان هم چشمگیر نیست. موفق باشید    

28152
متن پرسش
با آثار وجودی شما من متولد شدم و جان پیدا کردم. زندگی دنیاییم رو سعی کردم و می‌کنم که با شما زندگی کنم. فقط یه دعا دارم استاد که دلم میخواد آمینش رو خودتون بفرمایید تا دلم قرص بشه گرچه الانشم امید عجیبی دارم به خدا و میگم خدایا! تو که تو دنیا توفیق زیستن در جهان طهور مطهر طاهرزاده رو روزیم کردی و روز به روزم این نعمت و موهبت را مزید می‌فرمایی، و حال آنکه در پس این پوسته تاریک و ظلمانی من بیشتر به بخشایش تو محتاجم و آنجا نیز می‌دانم که نمی‌گذاری از استادی که در دنیا قلبم رو بهش نزدیک کردم، دور شوم. استاد دعام یک کلمه است: هر جا شما هستید منم میخوام باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  پسر! بر خیال راست، کج را می‌خری. با خدا باشد و از خدا بخواه که یک چشم‌زدن غافل از آن یار نباشی. بر فرض هم بهشت، شیرین باشد؛ بهشت‌افرین که شیرین‌تر است. از خدا می‌خواهم بنده و جنابعالی و همه‌ی رفقا در بزمی که حضرت ربّ العالمین با حضور مولایمان علی «علیه‌السلام» در فضای بیکرانه‌ی ابدیت بر پا می‌کند؛ حاضر باشیم و در مستیِ جمال حضرت مولا همدیگر را آینه‌ی نور ولایت ببینیم و به همدیگر عشق بورزیم. عجب دنیایی است، دنیای کیفیت‌ها!!! موفق باشید

نمایش چاپی