بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9863
متن پرسش
سلام حضرت استاد اوقتتان بخیر: علامه حسن زاده در مورد علوم یا خط فرموده اند که وقتی ملکه شد نفس دارا می شود. پس چرا با کنار گذاشتن آن علم یادمان می رود در صورتیکه ملکه راستگویی یا سایر صفات اخلاقی همیشه با ما هست؟ 2- اینکه در ابتدای فراگیری علمی مطالب را فراموش می کنیم یعنی به مرحله ملکه نرسیده و باید با تکرار ملکه شود درست است استاد؟ 3- اگر کسی با حرفهایش باعث شود اعتماد به نفس ما پایین بیایید و برنامه ریزی های چند ساله ما به هم بریزد و مدتی صرف بازسازی خودمان بکنیم و هزار مشکل دیگر، این تاثیر هم برایش به عنوان ظلم محاسبه می شود یا فقط همان حرف؟ اگر این گونه باشد که آثارحرفهاهم محاسبه شوند پس ما باید خیلی مراقب حرف زدنهایمان باشیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تا چیزی ملکه نشده است اگر ترک کنیم از یادمان می‌رود 2- همین‌طور است. وقتی نفس توانست به‌راحتی با مبادی آن علم ارتباط برقرار کند دیگر فراموشی برایش معنا ندارد 3- همین‌طور است، ما باید مواظب لوازم حرف خودمان هم باشیم. موفق باشید
8510

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد بزرگوار سلام علیکم و رحمت الله و برکاته. استاد تحف العقول را مطالعه می کردم سوالاتی برایم پیش آمد و از شما خواهشمندم بنده را راهنمایی فرمایید: 1. در جایی از کتاب نوشته شده بود کسی راجع به قضا و قدر از امیرالمومنین علیه السلام سوال کرد که امام فرمود: اگر فلان مطلب را بگویی تو را می کشم و اگر بهمان مطلب را باز تو را میکشم و طرف پرسید پس چه بگویم و...استاد سوال من این است با آن همه رأفت حضرت امیر و علم و اجتهادشان، آیا سزاوار است کسی را به خاطر کلامی بکشند و یا تهدید به این امر کنند؟ اصلا چرا در پاسخ به آن فرد از این لفظ استفاده کردند؟ 2. امام رضا علیه السلام در جایی فرمودند ذنوب الأنبیاء صغار، استاد مگر اصلا انبیاء ذنب و گناه دارند؟ مراد ترک اولی است؟ پس چرا به این صراحت اسم ذنب آمده است. تشکر از صبوری و حلم شما. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این‌هائی که در هر دو قسمت پرسیده‌اید اصطلاحات خاص محاوره است به همین جهت گفته می‌شود باید برای فهم روایات علم مخصوصش را نیز به‌دست آورد. مثل آن‌که در قرآن لغت زکات به‌کار می‌رود در حالی‌که با دقت کامل می‌فهمیم این زکات به معنای مصطلح آن نیست. «ذنب» به معنای دنباله‌ی عمل است، مثل آن‌که دُم حیوان را نیز ذَنَب می‌گویند. حضرت رضا«علیه‌السلام» می‌خواهند بفرمایند تبعات منفی کارهای انبیاء خیلی کوچک است. در هرحال اگر مدتی با روایات مأنوس گردید، خودتان متوجه این فرهنگ می‌شوید. موفق باشید
8475
متن پرسش
باسمه تعالی.سلام.در سوال 8264 فرمودید :"در عین حال هرکدام سایه‌ای باشید برای آن‌که احساسات دیگری را درک کند" لطفا بفرمایید چگونه بدون تایید موضوع اختلافی یا ناحق همسر می شود این گونه بود؟باتشکر.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از طریق گذشت، آری از طریق گذشت. مگر ما معصوم هستیم که از همدیگر انتظار داریم خطا نکنیم؟ و مگر ممکن است هرکس خطا کرد در اسرع وقت به خطایش پی ببرد؟ بی‌خودی به همدیگر گیر ندهید. موفق باشید
7670

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد بنده دانشجوی دکتری رشته مهندسی هستم در درون خودم سالهاست که میل قلبی به حکمت متعالیه و جناب صدرالمتالهین را حس می کنم و دغدغه اعتلای تمدن اسلامی برین مبنا توسط انقلاب اسلامی حضرت امام را دارم حال دو راهنمایی از محضر شما طلب دارم 1)بنده تا حدودی کتب شهیدمطهری و آیت الله مصباح و آیت الله جوادی و .... را مطالعه کرده ام حال دوست دارم که با آرا و نظریات جناب صدرالمتالهین آشنا شوم و استفاده معرفتی بکنم و هفته ای چندساعت وقت برای این مطلب بگذارم شما چه منبعی برای این منظور پیشنهاد می کنید؟ 2) تصمیم دارم در آتیه و حین دوره دکتری با همین دغدغه تولید علم و تمدن سازی وارد حوزه شوم ولی می دانم درسن حدود 28سالگی باید با ترتیب و سیر خاصی پیش بروم تا مفید واقع بشوم لذا از شما خواهش دارم که درین زمینه هم راهنمایی بفرمایید و یک سیر حوزوی مدون و هدفمند برای بنده مشخص بفرمایید با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- شاید از کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرحی که داده‌ام بتوانید شروع کنید 2- خود حوزه سیر خود را دارد و شما در ابتدای امر و چندسال اول باید خود را به آن سیر بسپارید و بعداً افق ادامه‌ی کار برایتان روشن می‌شود. موفق باشید
2902
متن پرسش
سؤال16: در تدوین یک علم یا تمدن، اصالت با کدام است؟ مبادی یا غرض؟ یعنی کدامیک به دیگری جهت می‌دهد؟ کدامیک از دو گزینة زیر در این راستا صحیح است؟ الف) غرض اصالت دارد؛ یعنی اگر ما غرض خاصی را انتخاب کنیم، به دنبال آن غرض، مبادیِ متناسب با آن غرض را انتخاب می‌کنم؟ مثلاً اگر غرض‌مان از یک تمدن «ارضای نفس اماره» شد، آنگاه مبادی‌ای را به عنوان مبادی فکر خود انتخاب می‌کنیم که متناسب با آن غرض بوده بتواند تمدنی را تدوین کند که «نفس اماره»مان ارضاشود. ب) مبادی اصالت دارد؛ یعنی اگر مبادیِ خاصی را انتخاب کنیم، به‌ناچار با آن مبادی باید غرض خاصی را دنبال کنیم؟ مثلاً اگر مبادی خود را اینطور انتخاب کنیم که: «باید دنبال شهرت باشیم» و «باید رقبا را از میدان به در کنیم به هر قیمتی» و خلاصه این که «هوس‌هایمان را باید به هر قیمتی ارضاکنیم»، با این مبادی، مسلّماً غرض ما از تمدنی که می‌خواهیم ایجادکنیم، «ارضای نفس اماره» خواهدبود.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مبادی به خودی خود میل و غرض انسان را نیز به‌وجود می‌آورد و در واقعیت دوچیز نیستند هرچند از نظر مفهوم دو مفهوم باشند. به عنوان مثال اگر مبادی ما شخصیت حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» باشد و تفکر خود را مبتنی بر آن شخصیت شکل دهیم، به خودی خود میل رسیدن به آن شخصیت را مدّ نظر داریم و همه‌ی استدلال‌های خود را مبتنی بر رسیدن به آن شخصیت تنظیم می‌کنیم با این مبنا که آن استدلال‌ها از بدیهیات نظری فاصله نداشته باشند وگرنه مبادی ما خرافی خواهد بود. موفق باشید
2212
متن پرسش
سلام علیکم شرح حدیث عنوان بصری همین 19 جلسه است ؟لطفا اگر ادامه دارد بر روی سایت فرار دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همان 19 جلسه بود. موفق باشید
220

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما. سوالی از استاد داشتم. شما در برخی سخنرانی ها و همچنین کتبتان این حدیث نبوی را آورده اید که "اول ما خلق الله نوری" اولین چیزی که خداوند خلق نمود نور من (پیامبر(ص)) بود. در سخنرانی چهارشنبه پیش فرمودید که روح خدا با خود خدا متفاوت است. بر خلاف انسان که روحش خود اوست. همچنین فرمودید که روح خدا بالاترین مرتبه خلقت حضرت حق جل و علاست. حال آیا می توان پذیرفت که اولین آفریده نور پیامبر باشد و روح خود خدا در مرتبه ای پایینتر باشد؟ از طرفی من در جای دیگری این حدیث منسوب به پیامبر (ص) را شنیدم که "اول ما خلق الله العقل" اولین چیزی که خدا خلق نمود عقل بود. حال شما چگونه این تناقضات البته ظاهری را توجیه می کنید. خدا خیرتان دهد. در پناه حق...
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: بحمدالله موضوع همان طور است که جنابعالی متوجه شده‌اید که صادره‌ی اول به اعتبارات مختلف، اسامی مختلفی دارد به یک اعتبار نور محمدی«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» است و به یک اعتبار همان «روح» است و به اعتبار سوم «عقل» است، یعنی یک حقیقت است که به اعتبار مجالی مختلف ظهور مختلف پیدا می‌کند. موفق باشید
11094

روبندهبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید سوالی درباره «روبنده» پرسیده شده، من هم آن برنامه‌ی تلویزیون رو دیدم و خیلی ناراحت شدم که چرا اینا رو دعوت کردن، چون واقعا چادر و روبنده به ابتذال کشیده شد با این کیفیت خانومای روبنده‌ای که زل زده بود تو چشم آقایی که مجری بودند و با حرفای خنده‌داری که خانومه می‌زد. اتفاقا به نظرم باید این برنامه‌ها توبیخ بشه. و به نظر من فقط مخالفان چادر و روبنده از این برنامه استقبال می‌کنند و بابت توبیخ آن ناراحتند. چون خیلی ضایع بود. متأسفم واقعا. استاد شما چرا دیگه تأیید می‌کنید؟ من با این که چادری هستم از پخش این برنامه متأسف و شرمگین شدم. گذشته از این‌ها، خانم‌های روبنده‌ای بدانند که بالاخره اسلام یک افراط و تفریطی دارد. افراط یعنی همین. اگه این افراط نیست، پس افراط به چی می‌گن؟ متأسفانه از حضرت زهرا هیچ‌چیز نگرفتند جز همان روبنده به زعم خودشان. که آن هم هنوز من از هرکس پرسیدم سند معتبری برایش نداشتند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید آن سؤال در رابطه با روبنده بود و به سؤال‌کننده این حق را بدهید که نظری مخالف شما داشته باشد، در عینی که هر دوی شما دغدغه‌ی حجاب اسلامی را دارید و بحث بر سر آن است که آیا در شرایط مناسب استفاده از روبنده که همراه با وقار باشد، یک نحوه نزدیکی به عدم تبرّج و عدم خودنمایی برای زنان نیست؟ و آیا نباید بستر آن را در جامعه برای کسانی که مایلند بدون افراطی گری از روبنده استفاده شود فراهم کرد؟! چرا می‌فرمایید یک نوع افراط است؟ بفرمایید در حال حاضر یک نوع انگشت‌نمایی است و شاید از این جهت باید در استفاده‌ی از آن دقت کرد. آیا آن‌طور که زنان یمنی با روبنده به آن شکل در تظاهرات شرکت می‌کنند چیز بدی است؟! موفق باشید
10303

مباهلهبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرامی: در سایت انتشارات المیزان ذکر شده بود (در بخش یادداشت ویژه، تحت عنوان: روز مباهله روز بنیان گزاری تمدن اسلامی) که مباهله مختص نبی مکرم (ص) و اهلبیت معصومشان می باشد. حال گفته می شود که مرحوم آیت الله بهجت تایید کرده اند که در زمانه ما مباهله توسط افراد حاضر (بسته به درجه ایمانشان) امکانپذیر خواهد بود. و نیز خبری منتشر شد که در سال گذشته جناب آقای رائفی پور با اهل سنت کردستان به مباهله پرداختند (شرح این موضوع از زبان خود آقای رائفی پور از شبکه ماهواره ای ولایت – که تحت سرپرستی آیت الله مکارم قرار دارد - پخش گردید) لطفا تضاد بین این دو موضوع را بیان کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید وقتی بنا شد مباهله‌ای بین اسلام و مسیحیت انجام گیرد و مسیحیت نپذیرفت دیگر حقانیت اسلام به عنوان یک تمدن قدسی وارد تاریخ شد و در ذیل چنین فرهنگی در صورتی که شرایط فراهم باشد هر روز ما حاضر به مباهله هستیم. موفق باشید
7653
متن پرسش
با سلام چرا در طول تاریخ حوزه بحث عدالت در اسلام اینقدر مظلوم واقع شده است؟ چگونه است که از شیخ انصاری تا آخوند خراسانی تا میرزای نائینی تا وحید خراسانی، اینقدر به بحث عدالت بی توجه هستند؟ چرا در رساله ها بابی به عنوان عدل و ظلم وجود ندارد؟ چرا حوزه ما یکبار نسبت به مفاسد اقتصادی بیانیه نمی دهد اما هر سال برای حجاب تظاهرات میکنند؟ مگر اسلام اقتصاد ندارد؟ مگر قرآن آقایان فقط صفحه حجاب دارد؟ چرا بعضی مراجع عظام ما یکبار راجع به مظلومان جهان صحبت نمی کنند؟ چرا اگر در یک شب هزار نفر در این کشور به خاطر گرسنگی بمیرند مراجع بزرگوار ما چیزی نمی گویند؟ اما وقتی سخن از نمایش چهره حضرت عباس (ع) در سریال مختار می شود فرمان جهاد صادر میکنند؟ چرا 8 ماه تظاهرات علیه نظام اسلامی را محکوم نمی کنند اما اهانت به یک سید را حرام می دانند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: رفیق! این‌همه هم کار مشکل نیست، زیرا آن‌چه بیشتر به عهده‌ی حوزه‌ها است موضوع فقه است و توجه‌دادن به حرام و حلال شرعی و چقدر خوب بود آرام‌آرام علماء ما حوزه‌ها را در موضوعات دیگر اجتماعی نیز وارد می‌کردند. رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» سعی دارند موضوع عدالت را همگانی کنند و شهداء ما بدان جهت موفق شدند که مسئولیت‌ها را به عهده‌ی دیگران نینداختند. موفق باشید
6420
متن پرسش
با سلام با توجه به اینکه آدم در مقام تعلیم الهی بوده،آیا میتوان تاریخی را که به ما آموزش داده شده پذیرفت که انسانهای اولیه در غار زندگی میکردند و ابتدا سخن گفتن نمیدانستند و خطی نداشتند؟در درس تاریخ در دوره راهنمایی به ما اینطور آموزش داده بودند که به دوره ای که بشر خط نمیدانسته دوره ماقبل تاریخ میگویند..به نظر می آید غیر از نظریه تکامل تصویری که از انسانهای اولیه در تلویزیون ارایه شده که انسانهایی نیمه برهنه و نیمه وحشی بودند که در غارها زندگی میکردند با تصویری که از مقام آدم به عنوان اولین انسان روی زمین در قرآن کریم مطرح شده منافات اساسی دارد.نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: غرب برای آن‌که بگوید آخرین تمدن کامل‌ترین تمدن است این افسانه‌ها را در آورده، در حالی‌که اولین انسان پیامبر است و فرزند آدم یعنی حضرت شیث نیز پیامبر است و همچنان جهان از انسان‌های متعالی برخوردار بوده. موفق باشید
3546
متن پرسش
سلام استاد.از کربلا چه خبر؟میشود کمی از حال و هوایتان در آن جا برایمان بگویید؟میشود بگویید از آقا چه خواستید؟باور کنید این سوالات فضولی و بی ادبی نیست.آدم همیشه دوست دارد ار ریز کار ها و حرکات و سکنات بزرگان آگاهی پیدا کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خداوند برای اُنس با خودش راه زیارت امام حسین«علیه‌السلام» را گشوده است، خدا کند این راه همچنان گشوده بماند و جنابعالی نیز به بهترین نحو توفیق زیارت مولایمان را به‌دست آورید و این حقیر را نیز از دعا فراموش نکنید. خوشا به حال آن‌هایی که با یک «یا حسین» از زمین به ملکوت آسمان‌ها پرواز می‌کنند و غیر از حسین«علیه‌السلام» را در این عالم نمی‌شناسند. موفق باشید
2714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام بنده سوالی دارم از خدمتتون من شش ماه است که ازدواج کردم ولی توجه شوهرم به من خیلی کم است ایشون خودشون رو ملزم میکنند که هفته ای دوبار به هیئت بروند چون مداح هستند که یکی از هیئت ها در شهرستانیست که 4 ساعت باما فاصله دارد و من یک شب تنها میمانم از طرفی وقتی هم در خانه هستند یا پای کتابها و سخنرانی های شما و یا پای کامپیوتر و مداحی هاشون هستند یکبار که من بهشون گفتم پس انس با همسر چی میشه ؟ به من گفتند تو چی داری که من باهاش انس بگیرم... خیلی اذیت میشوم با اینکع خودم تحصیلکرده و اهل معارف دین هستم اما روزها که خونه تنهام همش گریه میکنم و هیچ کار مفیدی نمیتونم بکنم به شدت احساس تنهایی میکنم خواهش میکنم به این سوال حواب خصوصی بدهید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: (برای خودش) از قول من به ایشان بفرمایید اگر با مشغله‌های فراوانی که برای خود ایجاد کرده‌اید نتوانید از زیبایی‌های همسرتان لذت ببرید و از لذت حلالی که خدا برایتان گذارده است استفاده نکنید بعد از مدتی شوق عبادت از شما گرفته می‌شود زیرا امام صادق می‌فرمایند:«إِنَّ فِی حِکْمَةِ آلِ دَاوُدَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا یُرَى ظَاعِناً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ؛ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِی غَیْرِ ذَاتِ مُحَرَّمٍ، وَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ لَهُ سَاعَةٌ یُفْضِی بِهَا إِلَى عَمَلِهِ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سَاعَةٌ یُلَاقِی إِخْوَانَهُ الَّذِینَ یُفَاوِضُهُمْ وَ یُفَاوِضُونَهُ فِی أَمْرِ آخِرَتِهِ، وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ، فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْکَ السَّاعَتَیْنِ». در حکمت آل داود چنین است که شایسته است مسلمانِ عاقل، زمانى از روزِ خود را براى کارهائى که بین او و خداوند انجام می‌گیرد، اختصاص دهد، و زمانى دیگر برادران ایمانى خود را که با همدیگر در امر آخرت مشارکت دارند ملاقات کند، و زمانى نفس خود را با لذائذ و مشتهیاتش که گناه نباشد آزاد بگذارد. زیرا این زمان؛ آدمى را در انجام وظائف دو امر دیگرش کمک می‌کند. حرف بنده توجه به نکته‌ی آخر است که می‌فرمایند؛ لذت با محرم خود روحیه‌ی عبادت و ارتباط با مؤمنین را رشد می‌دهد و از انحراف سایر ابعاد انسان جلوگیری می‌کند موفق باشید
16721

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تحیت حضور با سعادت استاد طاهرزاده: چند سالی است که در آذربایجان شرقی جشنواره تئاتر برگزار می گردد و گروههای مختلف هنری در آن شرکت می کنند اما در این میان برخی گروه ها بانام فولکلور و یا فرهنگ عامه اقدام به رقص مختلط زن و مرد در انظار عمومی می کنند. خوشبختانه این عمل قبیح با اعتراض مردم مواجه شد. امسال نیز در آستانه برگزاری این جشنواره بحث فولکلور را دوباره مطرح می کنند و عنوان می دارند که برخی ها از فرهنگ بومی تعریفی ندارند و در ضدیت با فرهنگ بومی بر می آیند در حالی که تقویت فرهنگ بومی بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن است. به نظر حضرتعالی فولکلور و یا همان فرهنگ عامه چه جایگاهی در فرهنگ اسلامی و انقلابی دارد؟ آیا این چنین حرکت هایی می تواند در مقابله با تهاجم فرهنگی موثر باشد؟ آیا این فولکلور همان نگاه سوبژه ای به فرهنگ نیست؟ لطفا در این خصوص ما را راهنمایی بفرمایید . باسپاس از محبتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر فرهنگ بومی با آموزه‌های دینی تقابلی نداشته باشد، چه اشکالی دارد؟ ولی رقص مختلط زن و مرد، به هر عنوانی که باشد، مسلّم در شأن مردم مسلمان آذربایجان نیست و هرگز فرهنگ بومی آن خطه، آلوده به چنین محرماتی نمی‌باشد. موفق باشید

12972

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، پدرم از ایثارگران و جانبازان جنگ تحمیلی است ولی از همان جوانی به واسطه نفوذ مهدی هاشمی معدوم در منطقه لنجان تحت تاثیر ایشان در زمره طرفداران و پیروان آقای منتظری بوده و هست و به واسطه این تعلق سیاسی به سراغ کتب اعتقادی آقای صالحی نجف آبادی رفت و بدون در نظر گرفتن وزنه علمی و مقبولیت ایشان در حوزه و نیز بدون داشتن بنیه علمی برای مواجهه با شبهات صرفا به واسطه تعلق سیاسی و نزدیک بودن این شخص به آقای منتظری، به خصوص در مباحث امامت شدیدا تحت تاثیر ایشان گرفته تا جایی که باعث نگرانی جدی اعضای خانواده شده است، برای مثال پدرم مدتی است که زیارت ائمه علیهم السلام را کاری بیهوده می داند چرا که آنها از دنیا رفته اند و کاری ازشان بر نمی آید، مشکل اینجاست که زمینه برای مباحثه دوطرفه با ایشان هم نیست، از طرفی خودشان گریزانند و از طرف دیگر هروقت مباحثه ای اتفاق افتاده گویا از ما حالت انزجار پیدا می کنند، لطفا ما را راهنمایی فرمایید. در ضمن اگر منابع مشخصی در مورد رد اینگونه کتب می شناسید معرفی فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است ولی به نظر می‌رسد چون در این موارد کار به مِراء می‌کشد و موجب درحجاب‌رفتنِ قلب می‌گردد بهترین راه ترک این مباحث است. موفق باشید

12831
متن پرسش
بسمه تعالي: سلام عليكم: استاد بزگوار لطفا فرق حضور قلب در نماز و حضور ذهن را بفرماييد. با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  توجه به معانی به معنای حضور ذهن در نماز است که کار شایسته‌ای است به‌خصوص در ابتدای راه. و توجه به حقایق مستتر در معانی، حضور قلب به حساب می‌آید. موفق باشید  

11750
متن پرسش
با توجه به این که شما در کتاب «خویشتن پنهان» در موضوع دیدن معصومین (ع) در خواب بیان کرده‌اید تنها در صورتی که انسان چهره‌ی حقیقی آن بزرگواران را دیده باشد احادیث در مورد این‌که دیدن آن‌ها در خواب مانند رؤیای صادقه است صحیح است؛ پس دیگر خواب‌دیدن آن‌ها در زمان ما و در زمان بعد از آن‌ها رؤیای صادقه محسوب نمی‌شود پس دیگر اعتمادی به خواب ها نیست. چرا که هیچ کس در عصر حاضر آن ها را ندیده است. آیا این موضوع صحت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. منتها بعضاً این رؤیاها برای خود شخص یک نوع امیدواری به همراه دارد به شرطی که با شواهدی همراه باشد که معلوم کند تحت تأثیر خیالاتمان نیست. موفق باشید

10011

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام حضور استاد عزیز: نظرتان راجع به مطالب استاد مصطفی ملکیان با عنوان «عقلانیت و معنویت» و غیر عقلانی بودن تعبد دینی در صورت صلاح دید مرقوم فرمایید. برخی از اثار ایشان در سایت زیر مشهود است neeloofar.org
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع شخصیت فکری آقای ملکیان را باید در نگاه کلّی و کلان مدّ نظر داشت همان‌طور که کانت نکات اخلاقی خوبی را مطرح می‌کند، ولی حاصل آن، غربی است که شما با آن روبه‌روئید. جایگاه تاریخی تفکر آقای مصطفی ملکیان چیزی غیر از آن مشیّتی است که حضرت حق برای عبور از غرب و رسیدن به یک تمدن اسلامی برای ملت ما اراده کرده است. موفق باشید
9261

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه: یه سوالی داشتم. نظرتون در مورد این که شبها رو بیدار بمونیم تو ماه رمضون اما روزها تا نماز ظهر بخوابیم چیه? من دو سه روزه این کارو میکنم اما مطمئن نیستم کار اشتباهی نباشه! چون تو روز گرسنه مون نمیشه و اونجور که فهمیدم اصلاً توی ماه رمضون باید گرسنگی و تشنگی بکشیم! اما از یه طرف دیگه وقتی روزه ایم زیاد سرحال نیستیم و نمیتونیم فعالیت و مطالعه و... بکنیم و شب راحت تره! آخرش موندیم چیکار کنیم!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم اگر از شب می‌توانید استفاده کنید اشکال داشته ‌باشد. البته بنده چنین تجربه‌ای ندارم و نتایج و آثار آن را تجربه نکرده‌ام. موفق باشید
9137
متن پرسش
سلام: برای درمان شک و نسبت های بد که در ذهن می آید نسبت به خدا و اهل بیت (ع)چه راهی را میگویید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی از نظر عقلی مسئله را برای خود حلّ کردید، خطورات شیطانی را اعتنا نکنید، این‌ها تلاش‌های شیطان بدبخت و دیوانه است، بعد از مدتی مأیوس می‌شود و می‌رود، خوبی‌اش آن است که ما با جدّیت بیشتر مسائل خودمان را با اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حل می‌کنیم. در رابطه با مسائل عقلی در این مورد کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید
8690
متن پرسش
سلام علیکم استاد: چند بار به طرق مختلف از شما سوال پرسیده شد که فرق عرفان امام خمینی رحمه الله علیه و مرحوم آیت الله طهرانی چه بوده است ولی واقعا پاسخی که شایسته بود گرفته نشد، خواهشمندم این سوال را واضح توضیح دهید. باشد که کمکی به من و دوستانم بکند.
متن پاسخ
- باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده سؤال را به‌کلی غلط می‌دانم، چه رسد بخواهم به طور واضح توضیح دهم. آدم حسابی! این حرف‌ها یعنی چه؟ هرکدام از این عزیزان به دنبال اُنس با خدا بودند و هر کدام هم مورد لطف خدا قرار گرفتند و ما هم از آن‌ها بهره‌ها خواهیم برد. این تقسیم‌بندی‌ها مربوط به آن‌هایی که به دنبال حقیقت‌اند، نیست. مربوط به آن‌هایی است که می‌خواهند فرقه‌بازی راه بیندازند. این داستان را از مولوى حتماً دارید که یک نفر سیلى محکمى به پشت گردن رفیقش زد. او عصبانى شد و یقه طرف را گرفت که فلان‏فلان‏شده! چرا زدى؟! مى‏خواست تلافى کند که رفیقش گفت: صبرکن، من از تو یک سؤالى مى‏کنم، اول آن سؤال را جواب بده، بعداً تلافى کن. از او پرسید: دقت کردى وقتى من پشت گردن تو زدم، «طراقّى» صدا کرد؟ گفت: بله. گفت: بگو ببینیم این صداى طراق‏ از گردن تو بود یا از دست من؟ بیچاره طرفى که پشت گردنى خورده بود، گفت: من آنچنان پشت گردنم مى‏سوزد که فکر این چیزها را نمى‏توانم بکنم، «تو که بى‏دردى همى اندیش این» تو که بى‏دردى این سئوال‏ها برایت پیدا مى‏شود. من درد دارم تو بى‏دردى، این دو تا خیلى فرق مى‏کند. مولوى این طور مى‏گوید: آن یکى زد سیلى‏اى مر زید را... حمله کرد او هم براى کید را. گفت سیلى‏زن، سؤالت مى‏کنم‏... پس جوابم گوى و آنگه مى‏زنم‏. بر قفاى تو زدم، آمد طراق‏... یک سؤالى دارم اینجا در وفاق‏. این طراق ازدستِ من بوده‏است یا.... از قفاگاه تو اى فخر کیا. گفت: از درد این فراغت نیستم‏... که در این فکر و تأمل بیستم‏. تو که بى‏دردى همى اندیش این‏... نیست صاحب درد را این فکر هین‏. از اینجا مولوى نتیجه خوبى مى‏گیرد که انسانِ بى‏درد گرفتار روزمرّگى است، چون غربت خود را در این دنیا فراموش کرده است. دردمندان را نباشد فکر غیر... خواه در مسجد برو خواهى به دیر. غفلت و بى‏دردى‏ات فکر آورد... در خیالت نکته‏ى بکر آورد. تازه فکر مى‏کنى خیلى مهم هستى که این نکات به ذهنت آمده، نمى‏فهمى که این حرف‏ها، حرف‏هاى آدم‏هاى راه گم کرده است. جز غم دین نیست صاحب درد را... مى‏شناسد مرد را و گرد را. چون به غربتِ خود در این دنیا آشنا شد و فهمید فقط راه نجات، انس با خدا است، با تمام وجود دامن دین را مى‏گیرد و همه‏ى دغدغه‏اش این است که از مسیر ناب دیندارى فاصله نگیرد. موفق باشید
7479

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام حضور مدیریت سایت فایل چهارم جلسات شرح کتاب سلوک ذیل شخصیت امام قابل دانلود نیست ظاهرا لینک دانلود فایل ا خراب است ممنون می‌شوم اگر لینک فایل را ترمیم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دانلود انجام شدومشکلی نداشت.موفق باشید
7384
متن پرسش
سلام استاد مدت زیادی است که به این نتیجه رسیده‌ ام که حساب ‌و کتابی در زمینه توفیقات الهی واقعا نیست. فقط میتوانیم به قدر وسع بکوشیم و البته به قدر کوشش هم نمی‌توان انتظار توفیق داشت. من خودم 10 سال است که در جا میزنم و تازه متوجه شدم که علت عدم توفیقم از همان ابتدا یک سری نقایص جسمی و ذهنی بوده: ضعف اعصاب و روان و حافظه که هم در درس و هم در اخلاق و عبادات و هم در روابط اجتماعی زندگیم را آشفته کرده و تمام هدفهایم نیست و نابود شده. و در این مدت به قدری گیج و سردرگم و خیال زده بودم که متوجه نمیشدم که اشکال کار کجا است و هیچ راهنمایی هم نداشتم. بعد از 10 سال در جا زدن حالا نه انگیزه‌ای مانده و نه حالی و تنها چیزی که مانده باری از گناه و ناکامی و شکست و روابط خراب شده است. راستی چرا یک عده مثل من این جوری باید قربانی شودن و عده‌ای دیگر به قول معروف ره صد ساله را یک شبه طی کنند؟ چرا باید در اثر جهل و نداشتن منذر و راهنما دچار گرفتاری هایی شوم که برای رها شدن از آن ها جانم به لبم برسد در حالی که تازه بعد از یک عمر رسیدم اول خط؟ من تنها یک نفر از میلیون ها انسانی هستم در طول تاریخ که این چنین دچار احساس خسران شده‌اند و شما خوشبختانه جزء آن دسته نیستید. اما با توجه به وجود افرادی چون من و نه از نقطه نظری شخصی تان آیا قلبا به نظام احسن خلقت معتقدید؟ (چون من هم اگه جای شما یا مثلا علامه و امام بودم به تمام قضا و قدرها راضی بودم چون گلیم خودم را از آب کشیده بودم و خر خود را از پل گذرانه بودم. میدانم و میدانید که در چنین حالتی رضایت به سرنوشت و ادعای نظام احسن خلقت چه قدر خودمحورانه و خودمرکزبینانه است) در کتاب آشتی با خدا نوشته اید که این سوالات ریشه روانی دارد من می گویم از آن طرفش هم ریشه روانی دارد. انسان وقتی سرنوشت خود را به کامش ببیند کمی ادعای رضایت از خدا و سرنوشت می کند اگر نه به زمین و زمان بدوبیراه میگوید. چون نهایتا همین روزگار است که ما را در معرض شرایط و موقعیت‌هایی قرار می‌دهد که رشد کنیم یا هلاک شویم. "ما هلکنا الا الدهر" آیا واقعا عاری از حقیقت است؟ شما جای دهر بگذارید رب العالمین یا هر چه... هیچ کس انگار نیست که بتواند مرا پاسخ دهد نمیدانم یقه کی را بگیرم. شاید آن انسان کامل که قرار است بیاید جوابی داشته باشد...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً به نور انسان کامل إن‌شاءاللّه عالی‌ترین جواب را می‌گیرید. ولی گفت: « گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی.گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی. گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی. گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی. گفتم ز خود بریدم آن باده تا چشیدم. گفتا چه زان چشیدی از خود بریده باشی. گفتم لباس تقوی در عشق خود بریدم. گفتا به نیک نامی جامه دریده باشی. گفتم که در فراقت بس خون دل که خوردم. گفتا که سهل باشد جورم کشیده باشی. گفتم جفات تا کی گفتا همیشه باشد. از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی. گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد. گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی. گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن. جان بر لبت چه آید شاید چشیده باشی. گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی. گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی. خود را اگر نه بینی از وصل گل بچینی. کار تو فیض اینست خود را ندیده باشی ». عجله نکنید، شلوغش هم نکنید. ناز هم نکنید.دلتان هوای خدا را کرده و از آن جهت که حضرت حق با اسم جلالش با شما برخورد کرده بی‌تابی می‌کنید بعداً معلوم می‌شود آن‌هم یک رنگ حضور خدا بوده و چقدر حساب‌ها در همین به ظاهر بی‌محلی و به گفته‌ی شما غیر اَحسن‌بودن، بوده است. اگر حساب و کتابی در توفیقات الهی نیست پس این اعتراض‌های شما را به حساب چه کسی بگذاریم که بنده‌اش را این اندازه بی‌قرار کرده؟ موفق باشید
5830
متن پرسش
سلام وخداقوت میخواستم سیرانسان شناسی شما اینجوری باید خواند؟ 1.جوان وانتخاب بزرگ 2.آشتی باخدا شرح 3.ده نکته شرح 4.جزوه انسان دراسلام(نمیدانم همان شماره 8 هست) 5.برهان تاعرفان شرح 6.معاد شرح(کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ میشودوفعلیت باور دینی شرح آنها) 7.خوشتن پنهان 8.انسان ازتنگنای بدن تافراخنای قرب الهی باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: همین طور که می‌فرمایید خوب است منتها انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی، همان انسان در اسلام است که ویرایش شده و فصلی به آن افزوده شده که خوب است بعد از خویشتن پنهان مطالعه شود. دیگر این‌که شرح کتاب معاد با شرح کتاب آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود جدا است و به همین ترتیب که اول معاد باشد و بعد کتاب آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود، خوب است. موفق باشید
2030
متن پرسش
سلام علیکم! با تشکر از پاسخ شما به سوال بنده در مورد وضعیت زنان در عصر حاضر در سوال شماره 1987. اما اینکه شما فرموده اید در وضع حاضر نمی شود زنان خانه نشین باشند درست است. اما وضع مطلوب چیست!؟ از روایات اینطور برمی آید که وضع مطلوب وضعی است که دو تا نامحرم حداقل ارتباط ممکن را با هم داشته باشند. اگر ارتباط دو تا نامحرم صفر باشد که چه بهتر. اما اگر نشد ارتباط با شدت 1 بهتر از 2 است. شدت 2 بهتر از 3 است الی آخر. وقتی حضرت امیر ع در نامه 31 به فرزندشان می فرمایند اگر می توانی کاری کن همسرت نامحرمی بجز تو نشناسد یعنی چه!؟ وقتی روایت داریم که حتی زن مسجد نرود بهتر است و مسجد زن خانه اوست یعنی چه!؟ وقتی حضرت فاطمه س حتی در مقابل نابینا حجاب را رعایت می کنند یعنی چه!؟ وقتی روایت داریم که اگر نامحرمی جائی نشسته باشد و برخیزد تا زمانی که بدن او گرم است شما آنجا ننشینید یعنی چه!؟ یعنی حتی گرمای بدن نامحرم که الان دیگر اینجا نیست نیز به ما نخورد بهتر است. خود نامحرم که دیگر جای خود دارد. وقتی روایت داریم که پشت سر شیر و افعی راه برو اما پشت سر نامحرم راه مرو یعنی چه!؟ وقتی چند قدمی پشت سر نامحرم راه رفتن ممکن است مفسده داشته باشد به طریق اولی چند سال با نامحرم همکلاس بودن یا 30 سال با نامحرم در یک اداره هم اتاق بودن مفسده دارد. خلاصه از این روایات مطلبی برداشت می شود غیر از آنی که شما فرموده اید و حتی غیر از آنی که حضرت امام ره فرموده اند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همان‌طور که متوجه شده‌اید ارتباط با نامحرم حتی در کم‌ترین ارتباط زمینه‌ای می‌شود که قوه‌ی واهمه‌ی انسان به میدان بیاید و عنان نفس انسان را در دست بگیرد و لذا هراندازه انسان از نامحرم بیشتر فاصله بگیرد از واهمه فاصله گرفته و به حقایق عالمِ وجود بیشتر نزدیک شده. بنابراین اگر بتوانیم بدون آن‌که خود را از فعالیت‌های لازم حذف کنیم، کم‌ترین ارتباط را با نامحرم داشته باشیم بهتر است. عمده آن است که طوری عمل نکنیم که از زندگی بیرون بیفتیم. موفق باشید
نمایش چاپی