باسمه تعالی: سلام علیکم: آن افرادی که در این مورد تحقیق کردهاند، هیچ شکی در فرهنگ شیعه در مورد احادیث مذکور ندارند، ولی چون فضا، فضای امنیتی و مخفیکاری بوده، شرایط طوری نبوده که بشود به طور رسمی اسناد آن را ثبت و ضبط کرد. ولی همان احادیثی که متذکر این امر هستند که هیچ زمانی عالَم بدون حجّت نمیشود، کافی است که متوجه شویم حجّت خدا از مسیر ائمه «علیهمالسلام» ادامه خواهد یافت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً همینطور است. ما در رجوع به قرآن و روایات و در رجوع به متفکرین، با نظر به مسائل خود رجوع نکردیم تا از آن متون، اندیشهی امروزین حضور در این جهان را بیابیم، چه با تدبّر در قرآن در عین نظر به مسائلمان، و چه در توجه به فلسفه و سیری که از فارابی تا جناب صدرا به ظهور آمد. هنوز گمان میکنیم قرآن و روایات را در حدّ آموختن و اطلاعیافتن باید متوقف کنیم و این غیر از بهرهبردن جهت حضور در جهانی است که در آن بهسر میبریم و دغدغههای رهبر معظم انقلاب از این جنس است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعضاً سؤالات کاربران کاملاً شخصی است و برای بنده سخت است عمومی جواب دهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر او به قصد زیارت رفته است؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرمودهاند اغماض و گذشت، دو سوم دین است یعنی با اغماض میتوانیم نور دینداری خود را بیفزاییم و اساساً به روی خود نیاوریم که چنین برخوردهایی با ما شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! عالم ماده یعنی همهی این پدیدهها، و همهی این پدیدهها به اعتبار عالمِ مادهبودن یک جوهر دارند که عین حرکت است در عین ظهورات مختلف به جهت امکانهای ذاتی مختلفی که هرکدام دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته در این تاریخ، المیزان را افقی جهت حضور قرآنیِ ملتها در این تاریخ میتوان در نظر گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم فتنهای در میان است و رسانههای بیگانه، مأموریت دارند به این بهانه به ایران ضربه بزنند. ولی بحمداللّه مثل همیشه دشمن متوجه نیست روحِ انقلاب اسلامی و وجهِ ایمانی مردم هر ضربهای را به فرصت تبدیل کردهاند و عقل ایمانی مانع تأثیر توطئهها میباشد. آری! هرچه ضربه میخوریم از غفلت خودمان است نسبت به عمق توحیدی که دین الهی مدّ نظرها قرار داده است که إنشاءاللّه جریان اخیر برای ما عبرت میشود که بیش از پیش باید به «توحید» و «توکل» مردم بیندیشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این جملهی رهبری فکر کنید که میفرمایند هر گاه که دشمن برای این ملت نقشه کشید او شکست خورد و ما در دل همان نقشهی او یک پیروزی بر پیروزی خود افزودیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است کتاب «معرفت نفس و حشر» را دنبال بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که مواظب باشیم با عقل قدسی که سیرهی ائمه «علیهمالسلام» و سخنان آنها است متذکر آن است فکر کنیم تا جایگاه نظام اسلامی و ولایت فقیه در جان ما، جا باز کند و از آن طریق، ما در مسیر معنابخشی به خود قرار گیریم وگرنه با عقل غربی از آن جهت که غیر توحیدی است در مقابل هر حادثهای از جای خود کنده و معلّق خواهیم شد. گفت: «گر به هر زخمی تو پر کینه شوی / پس کجا بیصیقل، آیینه شوی». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر نمیکنم با دقت بر روی مباحث آقای صمدی در مورد «معرفت نفس» نیاز به مطالب دیگری در این مورد باشد. ۲. به هر صورت بهتر است انسان بدون دلیل ترک همسر نکند ولی اگر تقدیر او طوری بود که رجوع مناسبی برایش پیش نیامد، قصهی تقدیرِ دیگری است که آن نیز در جای خود نوعی زندگی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس با عقل و فهم خود باید به چشماندازهایی که دین خدا عنوان میکند موضوعات شریعت الهی را مورد بررسی قرار دهد. موفثق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واژههای متعالی روحی دارند که به مرور ظهور میکند. به همین جهت روایت مربوط به اندیشمندان آخرالزمان عرض شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از ایشان اطلاعاتی کافی ندارم. موفق باشید
سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات و زیارات، ممنون میشم نظرتون رو درباره متن زیر بدونم و نکات تصحیحی و تکمیلی رو بفرمایید.
یا رب الحسین علیه السلام اشف صدر الحسین علیه السلام بظهور الحجه علیه السلام
چهل گام در اربعین
۱. در اربعین؛ تمام «من»ها، یک «من» میشود و آن هم «منِ» امام است. هر منی که در امام فانی نباشد، منیّت است و محکوم به هلاکت.
۲. در اربعین؛ میآموزی که همه خواستهها، احساسات و ظهوراتت باید یا از امام باشد یا به سوی امام، حتی خوردن و آشامیدنت...
۳. در اربعین؛ تنهای شیعیان چون برادههای آهنی هستند که به سمت مغناطیس امام جذب میشوند. و این انجذاب ناشی از شیفتگی قلبها به امام است.
۴. در اربعین؛ «خود راه بگویدت که چون باید رفت»...
۵. در اربعین؛ خادم و زائر چون آیینههاییاند که گرچه مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند اما فقط تصویر صاحب جمال را نشان یکدیگر میدهند... حسین... حسین... حسین.
۶. در اربعین؛ مییابی که اگر امام طبیب دلت باشد، نسخه و دارویت جدا از هم نیستند.
۷. در اربعین؛ مییابی که این تو نیستی که میروی، میبرندت. «گر میروی بیحاصلی، ور میبرندت واصلی، رفتن کجا! بردن کجا!! توفیق ربّانیست این».
۸. در اربعین؛ عالیترین مقامات عرفان برای عموم، دست یافتنی میشود، مثل دیدن وحدت در کثرت. کسی چه میداند! شاید یکی است که اینهمه به ظهور آمده یا اینهمه است که فقط یکی را نشان میدهد.
۹. در اربعین؛ قدمها نیز وسعت مییابند. این یک قدم نیست که رو به امام میرود، هر قدم شامل هزاران گامی است که حسرت بوسیدن این خاک را داشته و به صاحب قدم، التماس دعا گفتهاند.
۱۰. در اربعین؛ زمین کربلا وسعت مییابد، و هر قلبی که خود را به ارض کربلا رسانده است این وسعت حضور را حس خواهد کرد. یک نفر، همه میشود و همه، یک نفر... امام.
۱۱. در اربعین؛ خود را مرکز عالم مییابی. گویی همه عالم گرد نقطهای که تو ایستادهای میچرخد. چه جای عجب است، که به قطب ملکوت یعنی امام نزدیک شدهای و زمین نیز حول خورشید امام در گردش است.
۱۲. در اربعین؛ مریم وار در طوف امام خویش به عبادت مشغولی و رزق آسمانی در جایگاه عبادتت، طریق الحسین، نازل میشود. ناظرانی که تو را میبینند خواهند پرسید: «انّی لک هذا؟» و تو خواهی گفت: «هی من عندالله.» آری! روزیها از دامنه وجودی امام است که بر ما جاری میشود. از ما، طواف امام، از امام، روزی رساندن...
۱۳. در اربعین؛ مییابی که چگونه وقتی دنبال موسی باشی از آسمان برایت «مَنَّ وَالسَّلْوَى» نازل میشود. معیّت با ولی الله همان و معجزه دیدن، همان...
۱۴. در اربعین؛ مییابی که اگر در مدار امام باشی اعمال زمینیات هم آسمانی میشود، حتی خوردن.
۱۵. در اربعین؛ پرده غیبت امام کنار می رود وگرنه چگونه ممکن است این همه مهربانی و ایثار به تجلی در آید؟! ۱۶. در اربعین؛ می یابی برای رسیدن به امام، بلکه به خدای امام، باید خود را در چشمه مهربانی شستشو دهی.
۱۷. در اربعین؛ از سویی تواضع به زائر را تواضع به امام میدانی و مییابی و از دیگر سو خود را سفیری از جانب امام مییابی برای تشکر از خدّام. آیینهای دو وجهی هستی که از یک وجه، نور امام را میگیرد و از وجهی دیگر نور امام را متشعشع میکند.
۱۸. در اربعین؛ همه میکوشند تا شکوفه لبخند بر لبان دیگران بنشانند، همین و بس. درست مثل لبخند رضایت امام. «اللّهُمَّ ارْزُقْنا».
۱۹. در اربعین؛ اسفار اربعه عرفا را میتوانی بچشی. این چهار سفر عبارتند از: ۱. سفر «من الخلق الی الحق» یا به اختصار سفر الی الحق، زائر از خلق بریده و به حق رو میکند. ۲. سفر «من الحق الی الحق فی الحق» یا به اختصار سفر فی الحق، زائر در خلوت خویش به تفکر و سلوک فردی پرداخته و با امام خویش نجوا می کند. ۳. سفر «من الحق الی الخلق بالحق» یا به اختصار سفر الی الخلق، زائر از عزلت خویش بیرون آمده و خدام و دیگر زائران را میبیند. ۴. سفر «من الخلق الی الخلق فی الخلق بالحق» یا به اختصار سفر فی الخلق. زائر در خدمت زوار در آمده و در سلوکی جمعی زمین را به آسمان متصل می کند. آری! انتهای این مسیر خادم الحسین شدن است.
۲۰. در اربعین؛ کوچکترین کارها قدر پیدا کرده و بزرگترین می شوند. چرا که مبداء و مقصد عمل، امام است. «إِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه...»
۲۱. در اربعین؛ بیشتر از آنکه به منفعت خویش بیندیشی به خدمت مطلوبتر همت میگماری. این همت برای خدمت رسانی به رضایتی درونی و ماندگار ختم می شود. برخلاف آموزه هایی که طلبکاری را حق دانسته و دیگران را فقط برای رسیدن به منافع خود میبینند و نتیجه اش نیز جز خشم یا افسردگی نمی باشد.
۲۲. در اربعین؛ همه جاده یک نقطه است، نقطهای که تو ایستادهای. کسی نه احساس سبقت میکند، نه جاماندگی. مگر جز این است که قطرهها چنین حسی نسبت به هم دا رند؟
۲۳. در اربعین؛ می یابی که راه خدا از امام می گذرد و راه امام، از خلق.
۲۴. در اربعین؛ نفوذ نگاه و ثبات قدم حضرت زینب «سلاماللهعلیها» را میبینی که امتداد یافته است. چه جای تعجب که قدمی خالصانه هزاران قدم شود؟ و مگر نه این است که خدا اجر محسنان را ضایع نمیکند به حکم: «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا» بلکه بیشتر.
۲۵. در اربعین؛ رنج و لذت، معنی مییابد. هرچیزی که از امام، برای امام و بسوی امام نباشد، رنج است و هرچیزی که از امام، برای امام و بسوی امام باشد، لذت.
۲۶. در اربعین؛ غدیرِ نهضت اباعبدالله الحسین «علیهالسلام» ظهور یافت؛ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي». اکمال و اتمامِ شهادت حسین «علیهالسلام» و یارانش، با جوشش خون آنها در قلوب شیعیان ظاهر شد.
۲۷. در اربعین؛ جهان شمول میشوی، چرا که کشش قدمهایت با طپشهای قلب امام تنظیم میشود. و امام، قلب عالم است.
۲۸. در اربعین؛ از دریچه نگاه زینب کبری «سلاماللهعلیها»، عالم را میبینی که: «مَا رَأَیْتُ إِلاّجَمِیلاً».
۲۹. در اربعین؛ مییابی که: رضایت به داشتن نیست، به امام داشتن است.
۳۰- در اربعین؛ جایی برای جاماندگی باقی نمیماند. جامانده کسی را گویند که یا دیر میفهمد یا دیر اقدام میکند. دلهای مشتاقی که از ماهها قبل در انتظار سفری ملکوتیاند، جا نمیمانند هرچند محدودیت عالم خاک زنجیر به پایشان بسته باشد، «بُعد منزل نبود در سفر روحانی». اینان همان «دلدادگانند» و نه «جاماندگان».
۳۱. در اربعین؛ آمدهای که به امام خود بگویی: اگر خاکی شوم، اگر خسته شوم، اگر گرسنه شوم، اگر تشنه شوم، اگر مجروح شوم، اگر، اگر، اگر... باز هم شرمنده تو و خاندان پاکت هستم. و شرمندگی، علامت عشق است.
۳۲. در اربعین؛ دنیایت قبل اربعین و بعد از آن عوض میشود. گرچه در یکی شوق وصال است و در دیگری خوف فراق، اما این شوق و خوف، شعاعی از جمال و جلال امام اند که نقطه ملاقاتشان، طریق الحسین است و فروغی از رخ ساقی است که به جام دلت تابیدن گرفته و تو را چنین میانه میدان به رقص واداشته است.
۳۳. در اربعین؛ مییابی که وقتی عقل، عاشق شود، میتوان مناسبات عالم را تغییر داد.
۳۴- در اربعین؛ معنای فنا و بقا را خواهی یافت. رنجها میگذرند و فراموش میشوند و تنها خاطرات آسمانیاش میمانند و روز بروز بیشتر میدرخشند. «کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبِّک ذوالجلالِ والاکرامِ».
۳۵. در اربعین؛ خلوت را در جلوت مییابی و جلوت را در خلوت. مناجات با خدایت را در خدمت به زائر میجویی و رابطهات با زائران را همان رابطه با خدا میبینی. به مقام جمع رسیدن، طیکردنِ ره صدسالهای است که در طریق الحسین میشود یک شبه طی کرد.
۳۶. در اربعین؛ شهدا را زندهتر از همیشه مییابی. چه میگویم؟ گویا خودت زنده شده و آنها را می بینی. اگر بساط «عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونی» آنها پهن نبود، این همه مائده آسمانی از کجا میآمد؟!
۳۷. در اربعین؛ نفس واحد را خواهی یافت. همان وجه مشترک خلقت همه انسانها، حسین را میگویم. از این روست که گویی با همه آشنایی و همه، یکی هستند.
۳۸- در اربعین؛ معنای حرکت جوهری را خواهی دانست. مگر نه این است که جوهر و ذات ماده، حرکت است و تمام بودن ها به شدن ها ختم می شود و همه قوه ها به فعلیت؟ زمین به مرکزیت طریق الحسین بستر فعلیت یافتن قوایی است که با رسیدن به کمال یا همان امام خویش، آرام میگیرد. این یعنی: «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْض». آری! گویی طریق الحسین، زمین دیگری است.
۳۹. در اربعین؛ برهان صدیقین را مرور میکنی. آنانکه پا در این طریق میگذارند، با قدمهای استوار، قامتهای برافراشته، نگاههای نافذ و قلبهای مشتاق خویش چنین برهانی را اقامه میکنند که مگر میشود این امواج معرفت وایمان و شور و شوق و شعور و عشق به اقیانوس بیکران علم و ایمان وصل نبوده و از آن برنخاسته باشد؟ مگر جز صدیقین می توانند چنین ایمان و معرفتی را نه از خود بلکه شعاعی از خورشید وجود امام بدانند؟ «اللّهُمَّ اجعَلنا مَعَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا..»
۴۰. در اربعین؛ به انتظار طلوع خورشیدی هستی که ظهر عاشورا غروب کرد. پیوند اشک و لبخند نمایانگر ایمان توست به ظهور امام موعودی که روشناییها و زیباییهای اربعین، فقط پرتوی از تابش وجودش در عصر ظهور است. باش تا صبح دولتش بدمد کاین همه از نتایج سحر است، به همان معنای «انتظار» و «وارستگی».
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ما و اینهمه جهانِ گشوده اربعینی، آن هم در تاریخی که انسانها تنها در خانه تاریک خودشان بهسر میبرند، حتی وقتی با وسایل سریع دنیای جدید هرجا که میخواهند میتوانند باشند. ولی عجیب است با اینکه همه جهان بر خط است، هرچه بیشتر در تنهایی تاریک خود در هیچ جایی نیستند. سخن اصلی بنده پس از تجربه اربعینیِ این سال، این است که اگر تا دیروز معتقد بودم هرکس در انقلاب اسلامی و در مقابله با استکبار حاضر نیست، در هیچ جایی حاضر نمیباشد و عملاً در هیچ جهانی جای ندارد؛ امروز در همان راستا باید عرض کنم اگر در این زمانه در دل انقلاب اسلامی، این اربعین را «فهم» نکند، در هیچ جهانی حاضر نیست، زیرا جهان امروزینِ آخرین بشر و بشرِ آخرالزمانی، حضور در نهاییترین جهان است که این یعنی درکِ نهاییترین ایثار خدّام و حضور در تاریخِ نهاییترین وجه انسانی بین سیل انسانهایی که آمدهاند یگانگیِ همدیگر را تجربه کنند.
به این فکر کنید که انسان آخرالزمانی هرچه میتواند از بستر هستی خود که عین اتصال به خالق هستیها است، اندیشههای تازه که مطابق روح نهاییترین انسان است می آفریند، نه آنکه به مطالبی بپردازد که باور به آن مطالب آسان باشد ولی در آن مطالب جواب نهاییترین طلب حاضر نباشد.
باید متوجه بود؛ انسانِ آخرالزمانی، انسانی است که از سیطره اندیشههای معمولی که امکان تردید در آنها هست، رهایی یافته تا با اصلترین اصلها روبهرو شود که آن انسانیت کامل است، انسانیتی که بالاتر از آن ممکن نیست و این یعنی اولیای الهی در نمادهایی همچون علی«علیهالسلام» و سیدالشهداء«علیهالسلام»، و لازمه چنان حضوری عبور از هر آن چیزی است که در آن توهّمات ساخته ذهن پنهان است، حضوری که مانع میشود تا انسان در گرداب نومیدی و انکار فرو غلتد. حضوری که این روزها میتوان در حرکت اربعینی آن را تجربه کرد و از آن به بعد با آن حضور در همه زندگی بهسر برد، در دل تذکرات چهلگانهای که مطرح فرمودهاید.
رخداد اربعینیِ این سالها، پنجرهای شده برای آنکه ما شیعیان، بهخصوص ما ایرانیان، تا جهان مدرن را درست بفهمیم، جهانی که تا دیروز با نوعی شیفتگی به آن مینگریستیم. در حالیکه امروز متوجه شدهایم جهان در وضعیت جدیدِ خود بیرون از ایران نیست و آینده جهان به نقش ایران در بستر انقلاب اسلامی پیوند خورده است و در این راستا و با توجه به این حضور، مردم ما در پیادهروی اربعینی حاضر میشوند که نوعی آمادگی است برای حضور در نظم جهانی پیش رو. امری که رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم سیستان و بلوچستان با تأکید بیشتر، متذکر آن شدند که «دشمن در دشمنی و نقشهکشی خود جدّی است، ما هم در مقابله با دشمن به شدت جدّی هستیم.» موفق باشید
سلام علیکم: خدا قوت، اگر کسی بخواهد شهوت طعام را در وجودش خاموش کند، چه باید بکند در حالیکه این شخص اندکی ضعف جسمانی دارد. با تشکر از زحمات شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه آیت الله بهجت، توصیه خوبی است که میفرمایند در غذاخوردن به خودتان سهم دهید و سهم کمی هم ندهید، ولی پس از استفاده از سهم خود، از خوردن دست بکشید. در ضمن جهت سیطره روح بر جسم، خوب است سری به کتاب «روزه؛ دریچهای به عالم معنا» که روی سایت هست بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوان طور دیگری موضوع را مدّ نظر قرار داد زیرا مولایمان علی مرتضی «علیهالسلام» همچنانکه حضرت پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» فرمودند «علی نفسی» و لذا ما با نظر به مولایمان در واقع وجه باطنی پیامبر را که به ظهور آمده است اقرار میکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید إنشاءالله این مباحث، افقی را برای امثال حضرتعالی بگشاید تا بیش از پیش به سوی متون اصلی مثل حکمت متعالیه و یا از طریق تفسیر المیزان به سوی قرآن سیر بقرمایید. بد نیست سری به کتاب «مقالات» آیت الله شجاعی بزنید. در ضمن فراموش نکنید که انسانها دارای ذوق متفاوت هستند، تلاش کنید ببینید ذوق شما اقتضای چه مباحثی را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه هست با ظهور انقلاب اسلامی فضای سیاست جهانی متذکر این امر شد که غیر از تمدن غربی هم در این جهان به تمدن دیگری میتوان فکر کرد. ۲. هرچه هست مراحل انقلاب همه و همه زمینه ظهور حکومت حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» میشود تا جهان را به بلوغ لازم خود برسانند. ۳. فرضی است که نمیتوان روی آن فکر کرد. آن پیامبران بزرگ مطابق معرفت توحیدی خود عمل خواهند کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا خواسته است ما در این دنیا تنها نباشیم زیرا امور دنیایی ما را از آن تنهاییها رهایی نمیبخشد. تنها با خدایی که جان جهان است، انسان احساس تنهایی نمیکند و در همین رابطه خداوند از طریق رسولان راههای عبادت خود را برای ما مشخص کرد تا ما را از تنهایی درآورد و بتوانیم با او بهسر بریم. و به تکلیفرسیدن یعنی: «مژده بده مژده بده یار پسندید مرا» و مرا شایستهی همسخنی با خودش کرد.
در مورد جشن تکلیف سید بن طاووس داریم: او از عبادت لذّت میبرد و جریان جشنِ تکلیف از افتخارات وی است. وقتی پانزده سالش تمام و وارد سال شانزدهم میشود، میگوید باید شاکر باشم که تا دیروز لایق محضر الهی نبودم که خدا با من سخن بگوید؛ لایق نبودم جزو خطاب «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» باشم، خداوند چیزی از من بخواهد، به من فرمان بدهد و من اطاعت کنم اما از امروز به حدّی رسیدم که خدای سبحان به من دستور میدهد. با من حرف میزند. مرا مخاطب قرار میدهد و این روز عید من است. از اینروجشنی میگیرد، عدّهای را دعوت کرده، پذیرایی میکند و شیرینی میدهد. مردم میپرسند چه جشنی است؟ میگوید جشن تشریف است نه تکلیف. من مشرّف شدم نه مکلّف؛ چون کُلفتی (سختی) نیست، شرافت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رزق حقیقی آن رزقی است که انسان نیاز دارد و آن رزق، مقسوم است و از ابتدا تقسیم شده است. ولی آنچه اهل دنیا جمعآوری میکنند رزق نیست، بلا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس برنامهی شریعت الهی که چندان هم نیاز به سختگیری ندارد، باید عمل کرد. مهم معارف الهی است که باید پشتوانهی اعمال ما باشد. سیر مطالعاتی سایت، پیشنهاد ما است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی به ایمیلتان اینطور جواب داده شد:
۲۸۰۲۶- باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو خواهم بود. ولی عنایت دارید که این موارد مواردی نیست که امثال بنده طی سؤال و جواب بتوانیم ورود کنیم، بیشتر باید با افرادی موضوع را در میان بگذارید که با روحیهی شما آشنایی داشته باشند و یا لااقل طی مشاورهای بتوانند نظر دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه کار، بزرگ و با اهمیت باشد در عالَمی که موسوم به «اسفل السافلین» است با موانعِ بیشتر روبهرو است. ولی در هر حال، عالَم ظرفیتِ تحقق آن کارهای بزرگی را که خداوند مقدّر کرده است، دارا میباشد و لذا از نظر ما حرکت به سوی عبور از پریشانیهای بشر است. موفق باشید
