بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24966
متن پرسش
سلام عليكم: با عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن ماه محرم و آرزوی توفیقات هرچه تمام تر در این ماه عظیم. استاد آیا این تحلیل درست است که سبب حمله مسلم بن عقیل (ره) به دارالاماره و نکشتن ابن زیاد لعنت الله بخاطر بهونه ندادن به دست یزید بود (که یزید پیراهن ابن زیاد را مانند پیراهن عثمان بهونه برای کشتن مومنین قرار بده) و اگر این صحیح نیست دلیل نگرفتن دارالاماره چه بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تحلیل بدی نیست. ولی فراموش نفرمایید که همراهان حضرت مسلم در آن حدّ با حضرت همراهی نکردند و سپاهِ چهارهزارنفری وقتی جناب مسلم خواست به دارالعماره نزدیک شود، به ۳۰۰ نفر تقلیل یافتند و آن ۳۰۰ نفر هم آن حضرت را یکی یکی رها کردند. در این مورد بد نیست به جلد اول جزوه‌ی «هویت گمشده‌ی شیعه» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

24717
متن پرسش
استاد عزیز سلام: شما در جواب سوال ۲۴۷۱۲ نظرتان این است که دکارت با این اصل فلسفی که پیش روی خود گشود و آن شد معیار مدرنیته، در اصل راه معرفت النفس و رسیدن به معرفت حقیقی وجود خود و موجودات عالم را بروی خود و لاجرم انسانهای گرفتار در مدرنیته بست؟ ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا اساس مدرنیته، سوبژه‌کردنِ همه‌چیز است برای تصرف در آن‌ها. موفق باشید

23741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: یه سوال از استاد داشتم برسونید به دستشون چون جواب این سوال فوق العاده برام مهمه و سالهاست درگیرم. من در فضای مجازی و کلا اینترنت نقطه ضعفای قوی دارم. یکی اینکه قوه ی شهوتم رو ارضا می کنم. دو اینکه اوقات خوابم رو به هم زده و همین باعث شده روزا بخوابم شبا بیدار و مطالعه ام کم شده بشدت کلا هم باعث ضعف بدنیم شده هم روحی. اما در شبکه های اجتماعی داخلی چون می بینم کار فرهنگی نمیشه مطالب خیلی جالب توجهی رو منتشر می کنم که استقبال هم میشه. با این حال به نظر استاد بنده کار فرهنگی بکنم یا به خودسازی بپردازم؟ واقعا نمیدونم چون بخاطر حرف رهبری دارم کار مثلا فرهنگی در حد خودم انجام میدم ولی از طرفی واقعا از نظر روحی و جسمی پس رفت دارم چون ضعیف هستم و برنامه ی زندگیم رو به هم میریزه فضای مجازی. حتی موجب شده نماز هم نخونم و به خودم میگم باید تحلیلهای سیاسی رو ببینم سخنرانی مذهبی رو گوش بدم و اوضاع و احوال کشور رو در جریان باشم و... به نظر استاد چه کنم؟! فضای مجازی رو رها کنم؟! من منتظرم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید یک برنامه به خودتان بدهید که مطالعه و عبادت و درس و ورزش و ارتباط با دوستان و صله‌ی رحم در آن باشد. یک جایی هم برای فضای مجازی باز کنید. در ضمن،‌ سعی کنید شب‌ها بخوابید؛‌ خواب شب برکت خاص خود را دارد. موفق باشید

21596
متن پرسش
سلام علیکم استاد: در پاسخ به سوالی که نظر شما را پیرامون نامه دکتر داوری خواسته بودند فرمودید ما هنوز به تاریخی که انقلاب به آن نیاز دارد نرسیده ایم. پرسش این است آیا برای تسریع بخشیدن رسیدن به تاریخ مورد نیاز انقلاب می توان کاری کرد؟ نشانه های ظهور این تاریخ چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید بر روی تفکر متذکر شد. در مورد تفکر از طریق انقلاب اسلامی عرایضی را تحت عنوان «گوش‌سپردن به ندایِ بی‌صدای انقلاب اسلامی» شروع کرده‌ام که جلسه‌ی اول ان را در کانال Esharat @ می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

31472
متن پرسش
سلام و عرض ادب: عرض تسلیت و قبولی عزاداری ها. بنده بحمدلله طبق آن نقشه ای که در ذهنم داشتم، از طریق کامپیوتر به شغل با ثباتی برسم، تقریبا محقق شده است. حال باید تصمیم بگیرم بین موارد زیر چه کنم؟ ۱. تکمیل تحصیلات کامپیوتری و ارتقا در همین موضوع ۲‌‌. خواندن رشته علوم قرآن و حدیث ۳. خواندن رشته فقه و مبانی حقوق ۴. خواندن رشته روانشناسی گرایش اسلامی ۵. خواندن رشته علوم سیاسی در پیام نور علاقه ام این پنج است، ولیکن چون می ترسم از این شاخه به آن شاخه پریدن های بسیار که مانع شود از پیشروی، تمایل به گزینه ۱ یعنی کامپیوتر دارم. ولی از طرفی هم حس می‌کنم زیاد مشغول علوم مجازی شدن هم مرا از اصل غافل می‌کند، لذا در این بین مانده ام. نظر حضرتعالی برایم راهگشاست. البته شکر خدا مطالعات دینی بنده قطعی نداشت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان رسالت در فضای مجازی می‌توانید همان رشته کامپیوتر را ادامه دهید. در کتاب «بنیان‌های حکمت حضور جهان بین دو جهان» که در دست تهیه است، در بنیان ۵۷ این‌طور عرض شده است:

 حضور در فضای مجازی و ارتباط با جهان گشوده همدیگر

۵۷- برای فهم درست پدیدارها باید به آن‌ها تعلّق داشته باشیم و آن‌ها را در جهان خود بیابیم و تفکر، یعنی یافتن رابطه‌ای درست با پدیدارها. این همان رسیدن به شور «وجود» و استقرار است نسبت به موجودات، به عنوان روشنی‌گاه‌های وجود، وگرنه با پندارهای خود و با مشهورات به‌سر می‌بریم که هیچ گرمایی به جان انسان منتقل نمی‌کنند تا احساس ناکامی و پوچی نداشته باشد.

نسبتی بین نگاه پدیدارشناسانه به موجودات با به تجلی‌آمدن وجود هست و چنانچه به پدیده‌ها نگاه خاص پدیدارشناسانه داشته باشیم و «وجود» نیز مطابق آن پدیدارها ظهور می‌کند، می‌توان گفت فرشته یا فرشتگانی در جان انسان تجلی کرده‌اند، زیرا «وجود» در ذات خود عین کمال است و در هر موطنی که ظهور کند عملاً انسان در خود با صورتی از کمال الهی مرتبط است.

جهانی که با انقلاب اسلامی در حال طلوع است، آنچه را که ماورای فهم بشر روزمرّه است به ارمغان می‌آورد تا هرکس در آن فضای گشوده بتواند خود را آغاز کند و انسان‌ها همدیگر را در آن جهان که به سوی آن‌ها گشوده شده، درک کنند. مانند آنچه در پیاده‌روی اربعین می‌توان تجربه کرد و یا در این تاریخ آرام‌آرام همان روحیه در حال به ظهورآمدن در فضای مجازی است و انسان‌ها در نسبتی که در دل حضور در انقلاب اسلامی با همدیگر پیدا می‌کنند در فضای مجازی در جهان‌های گشوده همدیگر حاضر می‌شوند. زیرا هرکس به جهت طلوع آن جهان، از خویشتن درکی بس متعالی یافته است، هرچند آن جهان هنوز نامتعیّن است ولی می‌تواند ما را به خوبی از عرصه روزمرّگی که در آن سرگردان بودیم، خارج سازد و راهی شود برای حضور در اکنون بیکرانه جاودان‌مان. مشروط بر آن‌که پدیدارها را همچنان که عرض شد در جهان خود بیابیم و هرکس خود را در فضایی گشوده آغاز کند و بیابد که این «وجود» است که در هر پدیده‌ای فرشته‌گونه در جان ما به ظهور می‌آید. این امری است که در طول تاریخ مکتب‌های گوناگون فکری و سلوکی در پی آن بودند و گویا بشر آخرالزمانی می‌تواند آن‌‌ها را در خود جمع کند.

موفق باشید

31287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد جان حالتون خوبه؟ میلاد امام هادی علیه السلام را ببهتون تبریک عرض می‌کنم. دلمون براتون تنگ شده. استاد شرمنده وقت شریف شما رو می‌گیرم. استاد جان ما موقع خواستگاری از همسرمون گفتیم که دو سه سال میریم اجاره نشینی بعد ان شاءلله با اومدن دولت انقلابی و بهتر شدن وضعیت خونه می‌خریم. الان نزدیکه یک ساله عقدیم و خانواده خانومم (پدر و مادرشون) و الانم خود خانومم میگن تا خونه نخری نمیزاریم ازدواج کنین. اصلا هم منطقی نیستن تا یکم صحبت می‌کنم میخوان دعوا کنن. الان غم من شده خونه نداشتن اون آرمانهای قبلی همش رخت بسته. بنظر شما این غم که میخوام یه خانه بگیرم واسه خانوادم درسته؟ دارم تمام تلاشمو میکنم با وام و فروختن زمین تا بتونم با کمک امام زمان خونه تهیه کنم. دوم هر روز داره قیمتا بیشتر میشه سیمان و فولاد نجومی رفته بالا و کلا امسال ما نا امید شدن. لطف بفرمایید این شاگرد رو سیاه خودتون رو راهنمایی بفرمایید. عید غدیر هم نزدیکه عیدی منو لطفا بدین تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر خود این افراد در ابتدای زندگی خانه شخصی از خود داشته‌اند؟ چند نفر از مردم ایران سراغ دارند که در ابتدای زندگی، از خود خانه داشته باشند؟ مگر آن‌که در سن ۶۰ سالگی ازدواج کرده باشند. این امور بیشتر برای بهانه گرفتن است تا دختران ما همچنان در خانه بمانند و این افراد متوجه آثار منفی زندگی‌براندازِ خودشان نیستند. موفق باشید

30587

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تبریک سال نو: استاد ما در روایات داریم که در زمان ظهور وضع جهان خیلی بد می شود و ظلم همه جا را فرا می گیرد، به طوری که دین داری در آن زمان به نگه داشتن زغال در کف دست تشبیه شده است. اما از طرفی دیگر ما می گوییم هر چه جلوتر می رویم مردم از غرب عبور می کنند و به درستی انقلاب بیشتر پی می برند و حتی رهبری فرمودند یکی از مراحلی که قبل از ظهور و تمدن اسلامی طی می کنیم، جامعه اسلامی است. چگونه این دو مطلب را با هم جمع کنیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند همین امروز تاریخی که ما در آن قرار داریم که دینداری از یک طرف بسیار مشکل است و در جبهه‌ی دیگر با نظر به افق عدالت و معنویتی که به کمک انقلاب اسلامی در پیش است، آینده‌ای فراتر از جهان مدرن مدّ نظرها می‌باشد. موفق باشید

29962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا مرحوم علامه طهرانی به سرعت متوجه اشتباه بودن سیاست کاهش جمعیت می‌شوند کتاب درین زمینه می‌نویسند و در صحبتهایشان متذکر می‌شوند حتی بنا به نقلی از رنج این مسئله دق می‌کنند ولی رهبری ظاهرا سالها بعد تازه متوجه این مسئله می‌شوند و حتی به اشتباهشان اقرار می‌کنند اقراری که دیگر سودی ندارد و می‌بینیم متدینین به انقلاب و رهبری هم گویا به این توصیه اعتنایی نکردند چه رسد به بقیه مردم .سوال دیگر اینکه با توجه به مسئله جمعیت و یا توصیه رهبری بر وجوب شرکت در انتخابات و از آن طرف عدم حضور تقریبا ۶۰ درصدی مردم و موارد دیگری که صحبت های رهبری توسط مسئولین و مردم جدی گرفته نمی‌شود می‌توان نتیجه گرفت که مردم مناسبات خود را دیگر با رهبری تنظیم نمی‌کنند و این یعنی پایان رهبری؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده بعد از آن‌که مسئولان به تذکرات امثال آیت الله تهرانی‌ها توجه نکردند و کار به بحران رسید، رهبر انقلاب وارد میدان شدند، وگرنه تا آن‌جا که ممکن است رهبر انقلاب مستقیماً در امثال این امور وارد نمی‌شوند. ۲. عموماً درصدی از مردم بالاخره تحت تأثیر تبلیغات دشمن هستند، ولی رهبر انقلاب به عنوان حجّت خدا وظیفه‌ی خود را انجام می‌دهند. آیا می‌شود گفت اگر بر فرض مردم به اسلام پشت کردند، پایان اسلام است؟ یا پایان مردم است؟ موفق باشید

28152
متن پرسش
با آثار وجودی شما من متولد شدم و جان پیدا کردم. زندگی دنیاییم رو سعی کردم و می‌کنم که با شما زندگی کنم. فقط یه دعا دارم استاد که دلم میخواد آمینش رو خودتون بفرمایید تا دلم قرص بشه گرچه الانشم امید عجیبی دارم به خدا و میگم خدایا! تو که تو دنیا توفیق زیستن در جهان طهور مطهر طاهرزاده رو روزیم کردی و روز به روزم این نعمت و موهبت را مزید می‌فرمایی، و حال آنکه در پس این پوسته تاریک و ظلمانی من بیشتر به بخشایش تو محتاجم و آنجا نیز می‌دانم که نمی‌گذاری از استادی که در دنیا قلبم رو بهش نزدیک کردم، دور شوم. استاد دعام یک کلمه است: هر جا شما هستید منم میخوام باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  پسر! بر خیال راست، کج را می‌خری. با خدا باشد و از خدا بخواه که یک چشم‌زدن غافل از آن یار نباشی. بر فرض هم بهشت، شیرین باشد؛ بهشت‌افرین که شیرین‌تر است. از خدا می‌خواهم بنده و جنابعالی و همه‌ی رفقا در بزمی که حضرت ربّ العالمین با حضور مولایمان علی «علیه‌السلام» در فضای بیکرانه‌ی ابدیت بر پا می‌کند؛ حاضر باشیم و در مستیِ جمال حضرت مولا همدیگر را آینه‌ی نور ولایت ببینیم و به همدیگر عشق بورزیم. عجب دنیایی است، دنیای کیفیت‌ها!!! موفق باشید

28121

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد عزیز بنده امسال برای سال تحصیلی جدیدبه عنوان معلم دریکی از مدارسی که .... واز طرفی بعضا از شما شنیده ایم که مدارس اینچنینی برد چندانی ندارند وباید در دل همین آموزش وپرورش انقلابی کرد..... به قول شهید حججی عزیز میخواهم موثر واقع شوم اما نمی‌دانم این امکان درکجا فراهم تر است!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که فعلاً راهی که پیش آمده است را ورود کنید إن‌شاءاللّه خودتان با همّت و دلسوزی در همان مسیری که فعلاً پیش آمده است، مؤثر خواهید بود. موفق باشید

27218
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی اخیرا مطرح می شود که اگر می شود کسی به یک حقیقت باطل مثل تثلیث ایمان داشته باشد از تمامی آثار و منافع ایمان مثل بهجت و انبساط و خوشبینی و بهره مندی از لذتها را نیز برخوردار شود چه نیازی است که حتما به یک امر حق و صحیح، معتقد و مومن باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال جواب فطرت خود را که طالب توحید و حقیقتِ یگانه‌ی هستی است و نظر به آغازِ آغازها دارد؛ نداده‌اند. به همین جهت امثال پروفسور هانری کربن معتقد است بحث تثلیث، قرن‌های بعد بر مسیحیت تحمیل شده و همین امروز نیز مسیحیانی هستند که فارغ از نگاهِ تثلیث، دینداری می‌کنند. موفق باشید

26594

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: تبریک بابت بلوغ انتخاباتی مردم. الحمدلله این بلوغ روز به روز کامل تر شود. غرض از مزاحمت: یک بنده خدایی از طلاب به بنده مراجعه کردن، که قبلا گیر یکی از این افرادی که خود را استاد عرفان جا می زنند و کاسبی راه می اندازند افتاده و دو سه سالی مزخرفاتی به عنوان عرفان اسلامی به خورد این بدبخت دادند. و شهوداتی که خودتان می دانید از چه جنسی است هم داشته و اینها همه گذشته و این شخص فهمیده که اشتباه بوده آن راه. ولی می گوید الان گرفتار ارتباط با اجنه است، که این ارتباط به گفته خودش تا ارتباط جنسی و افت انرژی شدید بدن پیش رفته، بنده به ایشان عرض کردم که هیچ کمکی از دست بنده بر نمی آید. چون علمی ندارم راجع به این مسائل. لذا گفتم از استادم می پرسم و راهنماییتان می کنم. ممنون میشم استاد، این خبر امروز بنده را کلا خراب کرد، چه می شود که انسان توهم استادی عرفان می گیرد و چنین جوانهایی با پتانسیلی عظیم را چنان خراب می کنند که بنده خدا از نماز و دین زده می شود! خدا آخر عاقبت انسان را بخیر کند ان شاءالله. دعایم کنید استاد، دعا کنید از چنین چیزهایی تا آخر عمر دور بمانیم. چون اگر نظر رب نباشد هر آن نفس ولمان نمی کند. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان نباید به «خود» دروغ بگوید و بخواهد از اقتضای بندگی‌اش پا را فراتر بگذارد. همه‌ی مصیبت‌ها در همین‌جا است که افراد، به جای این‌که «عبد» باشند می‌خواهند «ربّ» باشند. در رابطه با فوق، کتاب «جایگاه جنّ و شیطان وجادوگر» إن‌شاءاللّه برای طرف مفید خواهد بود. موفق باشید

25786

عبادت احراربازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به تفاوت میان دو مقوله عبادت و عبودیت، عبودیت دارای چه مراتب و آثاری است؟ شرط لازم برای حرکت در مسیر عبودیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شریعت را به عنوان رعایت بندگی انجام‌دادن و نه در مسیر طمع بهشت. مولایمان فرمود: الهی ما عبدتک خوفا من نارک و لا طمعا فی جنتک بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک. من تو را به خاطر بیم از کیفرت و یا به خاطر طمع در بهشت پرستش نکرده ام، من تو را بدان جهت پرستش کردم که شایسته پرستش یافتم. موفق باشید

25621
متن پرسش
سلام بر استاد معظم: مطلبی در جزوه زنان آورده اید که بنده هر چه فکر کردم نتوانستم آن را متناسب با نظام فکری شما درک کنم و احتمالا بنده مقصود شما را درست درک نکرده ام. در جزوه آورده اید: «زن در نظام جدید دیگر به آن صورتی که عرض شد، نیست. در این نظام زن آزاد است تا هرچه خواست انتخاب کند و خود برای خویشتن تصمیم بگیرد. پرسشی که اغلب برای بسیاری طرح می‌شود تطبیق ارزش‌های عالم جدید با عالم قدیم است. در گذشته زمانی که گفته می‌شد «حق»، تلقی خاصی از حق می‌شد آن حق و آن تلقی از حق، مبتنی بر جهان‌بینی دینی بود. اما اکنون تلقی آدمیان از حق تغییر کرده. انسان در این عصر و در این نسل، طالب است بر خلاف گذشته که موجودی مکلّف بود. طرح این سؤال که آیا قرآن با دموکراسی سازگار است یا خیر؟ و پاسخ آن - حال بلی باشد یا خیر- صحیح نمی‌باشد. مثل آن می‌ماند که بپرسیم آیا حضرت محمد (ص) با توجه به روایاتی که از ایشان مانده، با هواپیما و هواپیماسواری موافق بودند یا خیر؟ اساساً هیچ تلقی و هیچ تصوری از هواپیما مطرح نبود.» بنده منظور شما را نفهمیدم. اگر منظورتان آن است که ما نباید برای پاسخ به سوالاتی همانند نسبت اسلام و دموکراسی به دنبال لفظ دموکراسی در قرآن و احادیث باشیم و در اسلام اصلا تصوری از این مفاهیم وجود نداشته از لحاظ فقهی و مبانی فکری شما صحیح است. اما آیا منظورتان این است که اصلا اسلام و قرآن در مورد دموکراسی و به تعبیر دقیق تر «نظر اسلام درباره ی جایگاه نظر مردم در حکومت داری» نظری ارائه نکرده است؟ آیا اسلام تنها درباره ی عالم قدیم نظر داده است؟ فقها قائل اند که عمومات و اطلاقات قرآن و احادیث حتی شامل موارد مستحدثه هم می شود و شارع با توجه به آن موارد ردع و نهی باید در آن موارد بیان می کرد. در این مورد شما با همه ی فقها و اصولیون هم نظر هستید که مثلا ««فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَة» ناظر بر ماهیت زن چه در عالم قدیم و چه در عالم جدید است و حال این یک فقیه متفکر است که باید این روایت را در این تاریخ به نطق درآورد. علامه طباطبایی و خود حضرتعالی نیز درباره ی نظر اسلام درباره ی زن و حق مردم در حاکمیت سخن گفته اید و بحث کردن شما فرع بر آن است که اسلام را در این حوزه صاحب نظر بدانید. اما ظاهر کلام شما این است که اساسا سوال دراین باره را از دین جائز نمی دانید و مثل سوال درباره ی هواپیما می دانید. ما درباره ی هواپیما هم می توانیم از نصوص دینی پرسش کنیم و اگر بنای عقلا و عرف آن را می پسندد – با توجه به تمامی قیودی که درباره ی بنای عقلا و عرف در فقه و اجتهاد وجود دارد- شارع باید در قالب یک نص عام و یا مطلق آن را ردع می کرد و بر فرض عدم ردع استفاده از آن صحیح است. همین مطلب درباره ی بیمه و سایر مسائل مستحدثه وجود دارد. کتاب فقه و عقل و فقه و عرف آقای علیدوست هم در حال تنقیح و تنظیم همین مطالب و مبانی فقهای ماست. به عنوان مثال در مورد قرارداد بیمه نیز همین مطلب بیان شده است، البته بنده قرارداد بیمه را حکم عرف و بنای عقلا نمی دانم و اجرای آن به صورت فعلی را موجب پیشرفت فردگرایی و لیبرالیسم در جامعه می دانم که ان شاءالله طی فرصتی بحث فقهی آن را خدمتتان ارائه می کنم. البته این کلام درستی است که اگر بخواهیم به روش اخباری گری، جمود بر الفاظ داشته باشیم، علاوه بر ناکارآمدی دین و فقه و ایجاد بن بست در فهم دین، متوجه تغییر موضوعات نمی شویم. به احتمال زیاد کلام شما را ناظر بر همان سخن امام خمینی می دانم که در منشور روحانیت فرمود: «اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمی‏ دانم، اجتهاد به همان سبک صحیح است، ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند، مسئله‏ ای که در قدیم دارای حکمی بوده است. به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است ‏حکم جدیدی پیدا کند، بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعا موضوع جدیدی شده است که قهرا حکم جدیدی می ‏طلبد. مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد» به نظرم سخن شما اگر درست متوجه شده باشم تذکر این مطلب است که مسئله زن نیز با توجه به روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جدید یک موضوع جدید بوده و نیاز به تفکر مجدد داشته تا حکم آن واضح شود. خیلی ممنون و تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در سطور آخرِ فرمایشاتتان متوجه‌ی اصل موضوع هستید. آری! قرآن یک حقیقتِ فراتاریخی است و هیچ زمانی و زمانه‌ای پیام آن را محدود نمی‌کند و مطابقِ هر زمان می‌توان زیر سایه‌ی قرآن و سیره‌ی اولیاء معصوم عمل کرد. مثال هواپیما از آن جهت عرض شد که نباید انتظار داشته باشیم که خدا و رسول عیناً نسبت به موضوعات جزئی نظر دهند و اگر نظر نداده‌اند بابِ اجتهاد مسدود شود. در حالی‌که اصولی از متن دین در اختیار ما است که می‌توانیم در امور مستحدثه نیز نظر دین را اعلام کنیم. موفق باشید

24560
متن پرسش
سلام عرض می کنم: در سیر علمی فلسفه خوندنم مشکلی دارم که در درس های دیگه هم این سوال پیش می آید که حرکت بدون وجود مقصد بی معنا هست. فرضا من در فلسفه از عالم های روزگار خودم بشم و به حقیقت دست پیدا کنم اما صد سال بعد از حالا کس دیگری می آید و افق هایی جدید تری باز می کند. بوعلی هم بشویم بعد ها ملاصدرا می آید و تکمیل می کند. خلاصه آنکه هر چقدر در این دریای بدون عمق فرو بریم به ته اون نمی رسیم. خب جایی که ته ندارد چرا حرکت کنیم. هر چقدر بریم نسبت به بی نهایت صفر هست.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر تفکر به طور صحیح جلو برود همواره در بستر «وجود» انسان را جلو می‌برد و «وجود» در عین تشکیکی‌بودن همواره «وجود» است و نه عدم. موفق باشید

24098
متن پرسش
سلام: راه مبارزه با سوءظن شدید چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بی‌توجهی به سوء ظن، خود به خود قدرت آن را کم می‌کند. تدبّر در دعای «مکارم الاخلاق» کارساز است. موفق باشید

31864

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: برای خودسازی مطالعاتی دانشجویان و فعالان رسانه ای چه مباحثی را اولویت و دارای ضرورت می‌دانید؟ اصول عقاید یا معارف اهل بیت یا موارد دیگر؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید از معرفت نفس شروع کنید خوب است. همان‌طور که سیر مطالعاتی سایت متذکر می‌شود. و البته کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» که شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه است، در جای خود بسیار مؤثر می‌باشد. موفق باشید

31226
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به مباحث برهان صدیقین می‌توانیم بگوییم موجودات از جهت «ماهیت» خدا نیستند ولی از جهت «وجود» خدا هستند؟ یعنی وجود وقتی محدود میشه دارای ماهیت میشه که این ماهیت خدا نیست ولی از جهت اینکه این «وجود» همان عین وجود است که محدود شده خدا هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «وجود» به خودی خود یک مفهوم است و آنچه در خارج واقع است مظاهر وجود است با شدت و ضعف خاص خودش و در این رابطه وجود مطلق است که می‌توان گفت مقام حضرت حق می‌باشد و چون سایر مراتب وجود، وجودِ مطلق نیستند مصداق وجود خداوند نمی‌باشند. موفق باشید

30726

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شما مطالب قابل تامل زیادی در سایت خود دارید که اکثرا باعث هدایت مردم می‌شود انشالله اما انتقادی از شما دارم: شما در فایل ۵۱ تفسیر سوره زمر (دقیقه ۳۶) بیان می‌کنید که «امام خمینی در بهشت زهرا نبود که سخن گفت بلکه خداوند از زبان او حرف می‌زد و او دیگر منی نداشت!» آیاتی در قرآن داریم بر پیمان خداوند که خودتان بهتر از من می‌دانید مثل آیه ۸۰ سوره بقره «فَلَنْ یُخْلفَ اللّهُ عَهْدَهُ: خداوند هرگز پیمان شکنی نمی‌کند.» یا آیه ۱۱۱ سوره توبه «وَ مَنْ أوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ: چه کسی به پیمانش پایبندتر از خداست؟» حال با وجود اینکه شما می‌دانید امام خمینی به بسیاری از قول های خود در بهشت زهرا نتوانستن عمل کنن، یعنی خداوند نتوانست به قول خودش عمل کند نعوذبالله!؟ یعنی خداوند بد عهدی کرد!؟ آیا این حرف شما دروغ بستن به خداوند متعال نیست!؟ (گناه کبیره) چگونه از عذاب الهی نمی‌ترسید و خود را سالک الی الله می‌دانید؟ در سیره اهل بیت آیا مثالی دارید که أئمه (ع) قولی داده باشند و به آن عمل نکرده باشند؟ پاسخ شما چیست؟ ان شاءلله خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که موانع عدم تحقق اراده‌ی الهی به معنای این نیست که وعده‌ی انبیاء کذب بوده است؛ مگر موانع عدم تحقق برنامه‌ی حضرت علی «علیه‌السلام» که به وسیله‌ی دشمنان آن حضرت انجام شد را باید به پای امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» گذاشت؟! یا اگر امروز مردم اهل زمین به توحیدی که انبیاء آورده‌اند، منوّر نشده‌اند را باید بر عدم موفقیت انبیاء حمل کرد؟! موفق باشید

29684

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود: سوالم را خیلی خلاصه می‌پرسم. درست است که شما پاسخگوی اعمال و رفتار دکتر داوری نیستید و ما هم چنین انتظاری را نداریم اما با توجه به اینکه عمدتا در این زمانه شما با ایشان جدی ترین گفتگو و دیالوگها را داشته اید و به اندیشه ایشان جدی ترین توجه ها را کرده اید می‌خواهم بپرسم که در شهادت های مهمی که این چند ساله رخ داده (همچون شهادت حججی و سردار سلیمانی) از ایشان هیچ واکنش رسمی ندیده و نشنیده ایم در حالی که جناب دکتر درباره کوچکترین و ریزترین اتفاقات هم از جنبه تفکر و فلسفه واکنش نشان داده اند و علی ای حال ما می‌گذریم و کاری نداریم. اما در شهادت دانشمند شهید فخری زاده فارغ از نگاه فیلسوفانه و متفکرانه انتظار داشتیم بنابر وظیفه و مسئولیت فرهنگستان علوم دکتر حداقل پیام یا واکنش کوتاهی انجام می‌دادند کما اینکه در مرگ مریم میرزاخانی چه سوگنامه ای نوشتند و یاد آن دانشمند را گرامی داشتند، آیا مقام دانشمند بودن شهید فخری زاده بخصوص با توجه به توجه شهید به نسبت فلسفه و فیزیک آیا درخور توجه نبود؟ این سوال حقیقتا جهت مقصد و غرض سیاسی نیست بلکه جهت این است که من که به حکیم بودن جناب داوری اذعان دارم و سالهاست از علاقه مندان ایشانم دنبال واقع قضیه هستم که چه حکمتی پشت این نوع رفتار دکتر وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عین همین سؤال در مورد حاج قاسم سلیمانی برای رفقا پیش آمد. بخصوص که در مورد شهید فخری‌زاده جای سؤال، بیستر هم می‌باشد. یا باید بگوییم تصور کرده‌اند به جهت وجه سیاسی قضیه ایشان وارد نشده‌اند، و یا باید بگوییم در مورد خانم میرزاخانی صرفاً وجه عاطفی در میان بوده است. هرچه هست برای بنده و امثال بنده این سؤال هست، بخصوص که بعضاً در این امور وارد شده‌اند. با این‌همه ما گفتگوی علمی با ایشان را وجهی از تفکر در این زمانه می‌دانیم. ولی به هر حال در این امر باید از ایشان سؤال شود. موفق باشید

29512

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ۱. در بحث معاد که فرموده اید طی یک سیکل هفت روزه اعمال به نزد صاحب الزمان دو بار عرضه می شود دو سوال داریم این که این دوشنبه و پنج شنبه آیا طبق همین تقویم خود ما حساب می شود؟ یعنی دوشنبه و پنج شنبه ی کشور عربستان با ما متفاوت است؟ همین سوال رو در رابطه با شب قدر هم داریم که آیا شب قدر که ملائکه نازل می شوند با این که شب قدر ما مثلا با کشورهای همسایه متفاوت است این چگونه توجیه پذیر است که آن شب کدام است؟ یا مثلا در نماز اول وقت که می گویند با نماز صاحب الزمان بالا می رود با این که ساعات شب و روز در جاهای مختلف جهان متفاوت است چگونه ممکن است این هماهنگی بین نماز هر کس در عالم با نماز ولی؟ آیا باید وجودی نگاه کرد نه در بند زمان و مکان!؟ دوم این که روح ما چگونه متوجه شود این عرضه ی اعمال چه نتیجه ای داشته چون در ظاهر که ما همه ی روزهای هفته برایمان یکسان می گذرد و احساس خاصی مثلا پس از ارئه ی عمل به نزد ولی نداریم. دوم در بحث های مدرنیته موضوع مشروطیت برایمان روشن نیست که جریان مشروطیت از چه قرار بوده است و اشکال کار کجا بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در بحث شب قدر عرض شد شب قدرِ هر ملت مربوط به خود آن ملت است به اعتبار طلوع خورشید هر روز و آخرِ ماه بودنِ آن‌ها نسبت به آن سرزمین. و شخصیت حضرت در نسبت با شب قدر و روزهای هفته، مربوط به همان ملت است. ۲. آری! بسیاری از احوالات که در دورن ما می‌گذرد در آخر عمر تا حدی تأثیر آن ظاهر می‌شود و در نهایت در قیامت است که آثار آن مشخص می‌گردد. ۳. در این مورد خوب است به جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» رجوع فرمایید. موفق باشید

28744
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در پاسخ ۲۸۶۸۹ فرمودید از عظمت و نقش تاریخی این انقلاب هر چه بگوییم، کم است. اخیرا سفیر اسبق ایتالیا در عراق و از فعالان موثر سازمان ملل، در یکی از نشریه ها مطالبی درباره مواجهه انقلاب اسلامی و لیبرال دموکراسی و مواجهه تمدنی تمدن اسلامی و تمدن مدرن مطالبی نوشته بود که جدا اینکه حتی یک چنین فردی که نه مسلمان و نه انقلابی و نه حتی ایرانی است ولی از انقلاب چنین می‌گوید جدا جالب و نمایانگر این است که جدا چرا باید با وجود چنین انقلاب عظیم و چنین رهبران حکیم و عظیم الشانی، درگیر مشکلات و معضلات نامناسب باشیم که البته مشخص است که این مشکلات ناشی از روحیه غیر انقلابی و عدم تلاش در جهت تحقق حکمرانی و دولت اسلامی بعنوان دغدغه دیرین رهبری عزیزست کما اینکه آنجایی که انقلابی و با بینش دقیق و الگوهای تمدنی اسلامی و با به صحنه آوردن رهنمودهای ولی فقیه پیش رفتیم، نتیجه گرفتیم و دستاوردهای ویژه ای داشتیم و توفیقات کسب کرده ایم. واقعا آنچه دل از ما تمنا می‌کرد خودش داشت ولی از بیگانه تمنا می کرد و از صراطی غیر از تمدن شیعی و انقلابی می طلبید. متن مقاله ای که سفیر اسبق ایتالیا و سازمان ملل نوشته به شرح زیر است: «اگرچه ۴۱ سال از انقلاب ایران می‌گذرد، اما تاثیرات و پیامدهای اجتماعی و جغرافیایی این تحول بر منطقه غرب آسیا همچنان ادامه دارد. تغییر حکومت در تهران در سال ۱۹۷۹، آمریکا را از یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های خود در منطقه محروم کرد. بازارهای انرژی پس از سال ۱۹۷۳ تحت تاثیر شوک دوم نفت قرار گرفتند. از همه مهم‌تر تقابل اسلام و غرب رنگ و بوی جدیدی به خود گرفت. انقلاب اسلامی سرانجام باعث ایجاد سلسله‌ای از وقایع در منطقه مشابه جنگ‌های قرن سیزدهم در اروپا شد، با این تفاوت قابل توجه که نسخه خاورمیانه‌ای این جنگ، توسط اعراب به رهبری آمریکا از یک‌سو و ایران و همراهانش از سوی دیگر انجام می‌شود. محور مقاومت اکنون به چهلمین سال خود رسیده و هیچ نشانی از پایان یافتن ندارد. با این حال معنای انقلاب ایران فراتر از مسائل صرف جغرافیایی و اجتماعی است و درک عمیق تری می‌طلبد. درک یکی از اقدامات کمتر شناخته شده، اما مهم بنیانگذار انقلاب، آیت‌الله روح‌الله خمینی، چند ماه قبل از درگذشت وی، ممکن است در فهم این امر مفید باشد. در اول ژانویه ۱۹۸۹، رهبر این انقلاب به میخائیل گورباچف رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی نامه‌ای ارسال کرد و گفت که تفکر کمونیستی در مرحله پایانی است. این نامه پیچیده و همراه با منابع معرفتی و فلسفی، حاوی چندین پیام اساسی بود، اینکه بحران کمونیسم به دلیل خدشه‌دار کردن باور به خداوند و گرفتن هویت دینی و وحدانی از جامعه است. ایران انقلابی در مقابله با کمونیسم و سرمایه‌داری به عنوان قهرمانی میان این دو ایستاد. در اصل، ایران خمینی، جنگ فرهنگی سیستمی را علیه غرب آغاز و تمدن سکولار غربی را به چالش کشید. جنبه معرفتی انقلاب ایران را که کنار بگذاریم، این تحول اقدامی علیه سیطره تمدنی تمدن غربی نه تنها در ابعاد سیاسی و نظامی بلکه مهم‌تر از همه اقتصادی و فرهنگی بود. امروز چهل سال بعد از نامه آیت‌الله خمینی و به ویژه با توجه به پویایی‌های جهانی فعلی باید نسبت به آن تأمل کرد. اروپا و آمریکا در دهه گذشته از جنگ‌های فرهنگی و درگیری‌های هویتی در امان نبوده‌اند، جایی که ارزش‌های دینی و اخلاقی نقش اصلی را نداشته‌اند. استمرار مخالفت ایران با آمریکا و اسرائیل دقیقا ناشی از تفکر و ریشه های انقلاب اسلامی است. از نظر آمریکا و اسرائیل، ایران یک منطقه عادی به حساب نمی‌آید، زیرا در برابر نظم جهانی تمدن غربی و آمریکا در غرب آسیا ایستاده است. گناه ایران، در واقع مبارزه با تمامیت خواهی پرچمدارن تمدن غرب است.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر توبه‌ی تاریخی که بشر از طریق انقلاب اسلامی به میان آورد و به تعبیر شهید آوینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عالَم در محاصره‌ی حقیقت قرار گرفت، عهد با طاغوت بالاخره بعضاً در عده‌ای ظهور می‌کند تا در دل انقلاب اسلامی باقی‌مانده‌های روح تاریخی بیرون ریخته شود و این یک ضرورت است برای تصفیه‌ی انقلابی که بناست هرچه بیشتر حقیقت توحیدی خود را ظاهر کند زیرا معده‌ی انقلاب کاملاً در سلامت است که سموم غذاهایی که در آن وارد شده است را بیرون بریزد و این بهترین دلیل بر آن است که آینده از آنِ ما می‌باشد . و راستی! اگر این چهره‌ها که به نام انقلاب آمدند ولی به جان انقلاب افتادند، شخصیت خود را با انواع رانت‌خواری‌ها و باندبازی‌ها روشن نمی‌کردند و انقلاب را با وجود خود آلوده می‌کردند، آینده‌ی انقلاب به خطر نمی‌افتاد؟! موفق باشید 

28566
متن پرسش
سلام: نظر شما درباره این حرف استاد حجت الاسلام دکتر سیدمصطفی محقق داماد چیست؟ رهبری سياسی پيامبر (ص) درخصوص زندگی دنيوی مردم به هيچ‌وجه جنبه قدسی ندارد و بخشی از رسالت و ماموريت وی نيست. مردمي بودن پيامبر اسلام موجب آن شد که قدرت دنيوي در اسلام مردمي شود و به هيچ وجه قدرت آسماني و الهي شکل نگيرد. تشکیل رهبری اجتماعی و سياسی پيامبر به موجب آنچه در منابع اسلامی آمده، کاملا مردمی و بشری است و بر پايه نهادها و اصول بسيار مهمي استوار شده که در درون تعليمات اسلامی وجود دارد. اصول بنيادين تعليمات اسلامي موجب آن شد که قدرتی که توسط خود رسول‌الله (ص) شکل گرفت بر نهادهاي دنيوی استوار بود و به هيج وجه شکل آسمانی نداشت. نهادهای زير برخی از آنهاست: ۱. حاکميت امت ۲. مسئوليت نسبت سرنوشت ۳. بيعت ‏ ۴. شورا ‏ ۵. امر به معروف و نهي از منکر بيعت، وسيله‌ای است برای انشاء ولايت، که پس از تحقق رضا و توافق انجام مي‌گيرد. و به تعبير ديگر يک توافق و تراضی طرفينی است. هر کس مي‌تواند از رهگذر بيعت در فعاليت ‌هاي سياسي وارد گردد و در ساختار جامعه‌ای که زندگی مي‌کند سهيم باشد.‏ خداوند از مومنان، هنگامی که با تو در زير درخت بيعت کردند خشنود شد و دانست آنچه در دل آنهاست، پس آرامش را بر آنان فرستاد.» (فتح/۱۸)‏ آيه فوق درسال ششم هجري به مناسبت بيعت جمعي از صحابه با پيامبر (ص) نازل شده است. ‏ مستفاد از آيه فوق آن است که رهبری سياسی پيامبر (ص) درخصوص زندگی دنيوی مردم به هيچ‌وجه جنبه قدسی ندارد و بخشی از رسالت و ماموريت وی نيست و کاملا پيداست که کشور داري و مديريت دنيوي مردم نه تنها از حوزه رسالت و پيامبري که کاملا قدسي و الهي است و مردم را در آن راهي نيست، خارج است. رهبري سياسي تا آنجا که مربوط به اجراييات و دستورات عملی و انتظامی روزمره مردم است، از طريق انتخاب و بيعت خود مردم شکل مي‌گيرد و البته مورد رضايت خداوند واقع مي‌شود. و به ديگر سخن خداوند همين روند را توصيه و امضا فرموده است و به اطاعت رسول و اولوالامر امر کرده است. ولي اعلام رضايت و توشيح و حتي دستور خداوند به اطاعت از پيامبر در امور اجتماعي و دنيوی موجب تغيير و تبديل به يک قدرت الهی و آسمانی برای اداره مردم نگشت. ‏ بيعت مردم با پيامبر (ص) به اين معني بود که آنان شخصيتی را که در امر رسالت جنبه آسمانی، قدسی و وحيانی دارد، براي يک امر عرفی دنيوی و زمينی انتخاب کرده‌اند و به هيچ وجه چنين تلقی نشد که چون پيامبر، در سمت پيامبری ماموريتی آسماني انجام می‌دهد، بنابراين هويت قدرت تغييريافته و حاکميتی آسمانی شکل گرفته است. برگرفته از مقاله «قدرت مشروع در حقوق عمومی اسلامی.» با تشکر. عذر خواهی می کنم با مشکلاتی که در دفعات قبلی برای ارسال اصل مقاله پیش آمد. سپاس گزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به طور مفصل بحث شده است. حضرت امام در کتاب «ولایت فقیه» دلایلی می‌آورند که نتیجه‌ی آن این می‌شود که سیاست، عین دیانت است و به اصطلاح، ولایت الهی، تمام شئونات انسان را در بر می گیرد و به همان دلیل که خداوند جهت امور اجتماعی هم دستورات و احکامی دارد چگونه می‌توان گفت مأموریت پیامبر در امور اجتماعی و سیاسی نیست. اتفاقاً به آیه‌ی ۱۸ سوره‌ی فتح که استناد کرده‌اند بحث بیعت با پیامبر برای جنگ با حاکمان مکه می‌باشد که مانع تحقق اعمال حج در آن سال شدند. و این نشان می‌دهد جهت تحقق دین باید در سیاست نیز وارد شد، وگرنه این سیاستمدارانند که تکلیف دین را تعیین می‌کنند. ابداً از آقای محقق داماد چنین انتظاری نمی‌رفت که آیه‌ی ۱۸ سوره‌ی فتح که موضوع فنای مؤمنین در اراده‌ی رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌باشد را تا این اندازه تقلیل دهند. موفق باشید

28186
متن پرسش
سلام علیکم: در یکی از پاسخهای قبلی تان، درباره محرومیت ما نسبت به داشته هایمان و همان بحث استحاله در ذیل توسعه و نظام سازی مدرن فرمودید و اینکه جهانی بین دو جهان طلوع کند که البته صبر و همت خاصه خویش را می طلبد. به نظرم خروج از این به اصطلاح تذبذب تمدنی که در آن سوال مورد پرسش بود، اگر بخواهیم عبور کنیم و به خودآگاهی تاریخی جهت طلوع تمدن نوین اسلامی برسیم، بایستی اول از همه این را بفهمیم که تمدنها و نظام فرهنگ، یک شبکه به هم پیوسته و منسجم و در امتداد هم هستند و همچنین تمدنها، تحمیل گر اند. این تحمیل گری تمدنها واقعا مورد درک واقع نشده و خودش یک معضل و تشتت ایجاد کرده است. همین الان در حوزه های مختلف، بستر تمدنی مدرن را آورده ایم و نظام آنرا وارد کشور کرده ایم و حالا برای اینکه با مبانی انقلابی و دینی هم تضاد نداشته باشد و بتواند با روح عقاید ما هم همگونی ظاهری پیدا کند، از معارف اسلامی و چند حکم شرعی استفاده کرده ایم و بعد درون آن بستر نظام مدرن از این معارف و احکام استفاده کرده ایم و گمان هم کرده ایم یک راه معتدل و معقول و صحیح در جهت تمدنی را استفاده کرده ایم و توانسته ایم هم از تجارب بشری و مدرن بهره ببریم و هم خب با مبانی اسلامی و انقلابی تعارض ندارد و ما از معارف شریعت برای تصحیح و توجیه و شکل گرفتن آن استفاده کرده ایم. مثال عرض می‌کنم،بسترهایی مثل بانک و بورس و بیمه و ساز و کارها و نهادهای اقتصادی مدرن را آورده ایم و آنها خود را بر بستر اقتصادی ما تحمیل کرده اند و در زندگی ما تثبیت شده اند بعد فکر کرده ایم با اقتصادنا شهید علامه صدر و احکامی مثل مضاربه و قرض الحسنه می‌توان این بستر را همگون با معارف اسلامی کرد و بدون اختلاف با مبانی شرعی کرد و شرائع اسلام را در همین بستر جلو ببریم. اما واقعا غافل شدیم که نظام توسعه و اکونومی مدرن بر جامعه و بستر اقتصادی ما تحمیل شده است و با تحمیل گری نهادها و بستر مدرن بر جامعه انقلابی ما رو به روییم و نتیجه این تحمیل گری چیزی جز همین بحران تمدنی و تذبذب تمدنی نیست و ما از معیشت اسلامی و تمدنی خود دور افتاده ایم و این است که مجبوریم از قواعد خاص آن که ذیل نظام فکری اجتماعی مدرنیته است تبعیت کنیم و بسیاری معاهده ها و قواعد را بپذیریم و دوباره در یک حیرانی به سر ببریم. اما من با طرح بحث تکمیل الگوی پیشرفت اسلامی که از سوی حضرت آقا دو سال پیش مطرح شد و افق گذاری که ایشان برای ۵۰ سال آینده ایران اسلامی کردند و افق تمدن نوین اسلامی هست، بسیار به گذار از این وضعیت امیدوارم و شاید گفته شود بی صبری و عجولی یا غیر واقع بینی است این نوع دیدگاه من، ولی واقعا بشخصه باز شدن این مسیر و آن چیزی که ان شاء الله می‌شود ما را در بر بگیرد، حس می‌کنم. وقت آن است بدون بی صبری و در عین حال بدون ترکیب گری ها و بی دقتی های تمدنی مان و بدور از یاسی که ما را در این مسیر زمین گیر می‌کند و خود مانعی برای حرکت است و ما را درگیر یک سیر عادی و گزینش گری در زندگی و اجتماع مان می‌کند، با بصیرت تاریخی و تمدنی، معارف اسلامی را در نگاه کلان و تمدنی و نظام ساز ببینیم و با توجه به مسئله اسلام و مقتضیات زمان، طرح تمدنی خود را پیش ببریم و در برخورد با تمدن و نظام مدرن بدون التقاط و گزینش گری و ترکیب گری یا انزوا و تردید مدرنیته یا غربگرا و مدرنیزه شدن، نظام های مدرن را با تحمیل گری خاص شان نپذیریم بلکه عناصر و ابزاری که می‌تواند مثبت و موثر باشد و در ذیل نظام تمدنی ما معنا شود را در روح عقاید و تمدن مان مستحل کنیم کما اینکه شهید آوینی فرمود باید با بصیرت، ابزار و جسم این قالب ها را در روح عقاید خویش مستحل کنیم. کما اینکه خود شهید آوینی در روایت فتح چنین کرد و با بصیرتی که نسبت به ساختار هنر مدرن من جمله مستند داشت و آن‌را حجاب اکبر و منقطع از عهد الست می‌دانست ولی آنها را یکسره دور نزد و از آنها منزوی نشد بلکه جسم قالب یعنی بستر دوربین و مستند را در ذیل هنر انقلابی مستحل کرد و با آن ساختار توانست چنین اثر فاخری خلق کند و به نظر من، شهید آوینی موفق شد بستر هنر و معارف اسلامی_انقلابی را متناسب ظرفیت زمان و با خودآگاهی تاریخی، بر بستر مدرن تحمیل کند و یک برخورد تمدنی دقیق را داشته باشد و حتی نظم ابزاری مثل مستند و سینما را تغییر دهد و آن‌را در جهت مبانی انقلاب و با تحمیل گری خاص خود بیاورد. ان شاء الله که این مسیر و راه تمدن سازی با توکل و صبر و مجاهدت آوینی وار ما باز شود و ما را از این ترکیب گری و تذبذب تمدنی رهایی بخشد و ما را به آن افق تمدنی که باید برساند، نزدیک کند و امیدوارم متوجه شویم در نقطه ای از تاریخ ایستاده ایم که طرح لیبرال دموکراسی و کمونیسم برای تدبیر عالم و ارائه نظام و طرح اداره و جامعه سازی عالم در حال افول و زوال تدریجی قرار گرفته و حال وقت آن است که بشریت را به عالم و تمدنی متوجه سازیم که اسلام عزیز و انقلاب، ظرفیت خودسازی و جامعه سازی را فراهم می‌کند و آینده ای در جهت بازگشت و احیاء بصیرانه عهد قدسی را باید ساخت. سلامت و موید باشید؛ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده متوجه و متذکر نکات خوبی هستید. مسلّم مردم هم به دنبال راه سومی هستند که آن راه، نه لیبرالیسم است و نه سوسیالیسم و فهم جهانی که در آن به‌سر می‌بریم جهت نظر و ورود به جهانی که انقلاب اسلامی در پیش روی ما قرار داده؛ بسیار مهم است. ما با بشری روبه‌رو هستیم که می‌خواهد در جهان گشوده‌ی ملکوت حاضر باشد و این با آموزه‌های عرفانی محقق می‌شود. با بشری روبه‌رو هستیم که می‌خواهد در ساختن جهان خود ورود داشته باشد و مسئولیت زندگی خود را، خودش به دوش بگیرد و این با روحیه‌ی انقلابی ممکن است و درک این نکات منجر می‌شود که ما در راه انقلاب اسلامی با اطمینان کامل قدم بگذاریم و از ملامتِ ملامت‌گران که خود را مشغول چیزی کرده‌اند که نیاز حقیقی بشر نیست؛ هراسی به خود راه ندهیم. موفق باشید   

28175

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر: مطالب ارزنده ای در موضوع سعه‌ی صدری که باید در انقلاب دنبال کرد بیان کردید که واقعا تعجب و تحسین هر انسانی رو بر می انگیخت خدا کند ماها که داعیه پیروی از رهبری داریم بنظرم اومد این مطلب هم در همون راستا باشه. برایتان با لینک ادرس کامل ارسال کردم ................................................ المیادین در ادامه از ابعاد انسانی شخصیت سردار سلیمانی پرسید و گفت،‌ آقای ظریف در مصاحبه با ما گفت که بارها پیش آمده بود که عملیات را به خاطر مسائل انسانی متوقف کرده بود. موسوی گفت: من هم به سخن آقای ظریف چیزی اضافه کنم و می‌گویم که او این رفتار را حتی در قبال جنگجوها و حتی [عناصر] داعش داشت. می‌گفت امام خامنه‌ای به سپاه و دوستان ایران گفته که حتی در جنگ با داعش در سوریه و عراق، تا جایی که می‌شود آنان را نکشید و] به اسارت بگیرید. چون آنان جوانانی هستند که فریبشان داده‌اند. با فتواهایی از جانب مفتی‌های سعودی و غیره... اغفال شده‌اند و سبب شده که چنین جنایاتی را در سوریه و عراق و دیگر نقاط مرتکب شوند. همیشه توصیه می‌کرد که تا جایی که می‌شود آنها را نکشند و اسیر بگیرند و بیاورندشان افکار آنان را اصلاح کنند چرا که افکارشان به دلیل وعاظ درباری در بحرین و عربستان و دیگر نقاط، تکفیری شده است و اندیشه‌هایی جنایتکارانه در ذهن آنان کاشته‌اند. https://www.bultannews.com/fa/news/653132/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%87-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4-%D8%AA%D8%A7-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 ............................................. و همچنین مطلبی هم آقای نظری در کانال گذاشته بودند در رابطه با اخلاق در خانواده مواظب باشید چیزهایی که شما را از هم گله مند و بیزار می‌کند، از شما سر نزند! درست نگاه کنید ببینید شوهر شما یا زن شما روی چه چیزهایی خیلی حسّاس است، از آنها اجتناب کنید، بعضیها بی‌اعتنایی می‌کنند مثلاً فرض بفرمایید که زن از یک عادتی که مرد دارد بدش می‌آید، این مرد هم بی‌اعتناست و آن عادت را ‏باز تکرار می‌کند! این بد است! همین طور زنها. فرض بفرمایید زنهایی هستند که هوس‌های شخصی خود را (فلان چیز را بخریم فلان جا برویم و ...) بر راحتی و آسایش شوهر ترجیح می‌دهند. چه لزومی دارد؟ اصل کار، شما دو نفر هستید! همه دنیا فرع شمایند! همدیگر را داشته باشید با همدیگر مهربان باشید. ............................................................. اگر مطالب جامع رو در مورد اخلاق و سعه صدر در محیط همکاری و اختلاف نظر و رو هم بگذاریم کنار این موارد با این اخلاق در خانواده - این اخلاق در همکاری و برخورد بین انسانی و این اخلاق در برخورد با دشمنان این زمین بهشت خواهد شد. صلوات و سلام خداوند بر اسوه ها و آموزگاران اخلاق.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً آن اسلامی که گم شده است، همان اسلامی است که نسبت به دیگری با سعه‌ی صدر برخورد می‌کند، زیرا بالاخره اسلام دین محبت و رفق و مدارا است و به همین جهت با معاندین که مانع محبت به بشریت‌اند مقابله می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی