بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14715
متن پرسش
معنای عبارت «اجسادکم فی الاجساد و قبورکم فی القبور» در زیارت جامعه کبیره چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح زیارت جامعه عرایضی در این مورد شده است. همین اندازه بدانید که در این فراز اظهار می‌شود که همه‌ی اصالت‌ها در همه‌ی امور و در همه‌ی عوالم از آنِ انسان معصوم است حتی جسم آن‌ها که به معنای جسم برزخی است، نسبت به بقیه‌ی جسم‌ها اصل است و حتی قبر آن‌ها که به معنای برزخ آن‌ها است، حقیقت اصلی برزخ است نسبت به برزخ بقیه‌ی انسان‌ها. موفق باشید

14713
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: چرا نگاه به زن نامحرم لذت بخش تر از نگاه به همسر است؟ باید چکار کنیم که این رذیله اخلاقی از بین برود؟ باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در منظر نفس امّاره چنین است ولی اگر با روح آزاد از نفس امّاره به همسرتان بنگرید، درست عکسِ آن است و از نگاه به نامحرم همراه با لذّت بدتان می‌آید و خودتان را در تنگنا احساس می‌کنید. موفق باشید

14710
متن پرسش
با سلام: اینکه گویند روح مخلوق بی واسطه است به چه معناست؟ روح را می دانم اما این بی واسطه بودن را نفهمیدم. آیا مقام اسماء بالاتر از مقام عقل است؟ آیا مقام فرشتگان است و نسبت آن با روح؟ آیا روح جمیع اسماء است؟ و سوال آخر در مورد مقام محمود پیامبر (ص) است که خداوند قول اعطای آن را به پیامبر دادند. می خواستم جایگاه این سخن را نسبت به «الحمدلله رب العالمین» بدانم که مقام محمود بودن پیامبر (ص) در چه درجه ای است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با توجه به بی‌واسطه‌بودنِ مخلوقیت روح، باید مقام روح را مقام جامعِ احدی اسماء دانست که واسطه‌ی بین تعیّن اول و تعیّن ثانی است 2- مقام محمود یعنی مقامی که کاملاً مورد پسند حق است. موفق باشید

14709
متن پرسش
سلام: بسم رب الشهدا والصدیقین. استاد، قصد مزاحمت نداشتم ولی هرچه فکر کردم نتوانستم این متن را ننویسم. هیئت با هم یک جا می رفتیم. از دوستان بود. اگر می خواستند بگویند یک نفر را بین بچه های هیئت معرفی کنید که بهترین باشد صددرصد آرای بیشتری را او کسب می کرد. سر به زیر. کاملا انقلابی و.... «عباس آسمیه» از رفقایمان بود که در سوریه شهید شده است. و بچه های هیئت ما را در یک حال و هوای دیگر برده است. استاد، جالب اینجاست که اینجا در حوالی کرج عکس این شهید را بزرگ زده اند و برخی مردم وقتی نگاه می کنند جلوی ما بچه مذهبی ها آن را مسخره می کنند و جان ما را آتش می زنند. نه فقط این شهید را بلکه تمام شهدای سوریه را مسخره می کنند و می گویند: «اینها فکر می کنند میخوان برن بهشت.. اگر بخاطر عرب ها بهشت فراهم شود آن بهشت را نمی خواهیم» چطور می شود که عده ای آن طور دور از فضا هستند و بقول بچه های خودمان در باغ که هیچ در باغچه هم نیستند! و عده ای هم مثل هم هیئتی های خودمان الان دارند با اسم شهید زندگی می کنند و یکی از آنها تقریبا بیست دقیقه بی وقفه گریه می کرد. همه بچه ها در حسرت او هستند و تمام شهدا. این فاصله ها ناشی از چیست استاد؟ به واقع این گونه صحنه ها قلب مرا به درد می آورد که ببینم بعضی به حدی پست شده اند که چندی از مقدس ترین افراد جامعه فعلی (شهدا) را به سخره می گیرند. قلبم واقعا به درد می آید. - به عنوان کنایه نمی گویم. بلکه واقعا قلب درد گرفتم. نمی دانم چه بگویم. ولی واقعا نیاز دارم که به حقیر بفرمایید این فاصله ها ناشی از چیست؟ بعضا ما بچه مذهبی ها را نگران می کند. گاهی گریه مان را در می آورد. گاهی گوشه گیرمان می کند. و... التماس دعا استاد. http://qasemsoleimani.ir/article/6981.html «عباس آسمیه به شهادت رسید»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی کسی متوجه‌ی تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده؛ نباشد متوجه نیست ما در سوریه برای عرب‌ها نمی‌جنگیم، در جبهه‌ای وارد می‌شویم که انقلاب اسلامی در مقابل کفر و استکبار گشوده است. به قول بعضی از سردارهای ما که در سوریه فعّال هستند، مردم سوریه باید بگویند ما برای انقلاب اسلامی چرا بجنگیم؟ در حالی‌که آن‌ها خود را در جبهه‌ای احساس می‌کنند که انقلاب اسلامی گشوده است. موفق باشید

14708
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: در مورد حقیقت محمدیه من از مصباح الهدایه اینطور فهمیدم که این حقیقت همون عین ثابت حضرت رسول هست به اعتبار اینکه متحد با اسم جامع الله هست و سایر اعیان ممکنات از این عین ثابت ظهور پیدا میکنن همینطوره آیا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. موفق باشید

14707
متن پرسش
سلام خدمت استاد: بنده طلبه پایه هشت هستم و برای نماز ظهر به مدرسه ی دبیرستان دخترانه میرم. بنده سوالم این هستش که در بین نماز در چه باب هایی میتونم وارد شم و صحبت کنم که از لحاظ تربیتی و اعتقادی تاثیر گذار باشم. در واقع به نظر شما چه طور میتونم تو این زمینه به انقلاب و اسلام خدمت کنم. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث‌های اخلاقی به‌خصوص با استناد به آیات قرآن خوب است و در کنار آن مباحث معرفت‌النفسی می‌تواند مطرح شود. موفق باشید

14706
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد ما تماما با موجودات محدود در عالم ماده سر کار داشتیم و عقل ما هم محدود هست پس مفهوم بی نهایت رو از کجا انتزاع یا درک می کنیم؟ که خداوند رو یک موجود بی نهایت و لایتناهی می گیریم. آیا لایتناهی بودن رو فقط به صورت سلبی می فهمیم؟ یعنی همین قدر می فهمیم که محدود نیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مفهوم بی‌نهایت یک مفهوم انتزاعی است و همین‌طور که می‌فرمایید با نفیِ محدویت‌ها آن را می‌فهمیم. ولی عقل می‌تواند با دلایل لازم، مصداقی برای آن بیابد. موفق باشید

14704
متن پرسش
سلام عليکم: فرق موت با فوت در قرآن چيست؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر نوع مردن از جمله رحلت را موت گویند ولی فوت به معنای از بین‌رفتن است. موفق باشید

14703
متن پرسش
بسم رب شهدا و صدیقین سلام آقای طاهرزاده: خوبید؟ من طبق راهنمایی روحانی پایگاهمان که گفته بود برای مطالعه ی کتاب های شما ابتدا کتاب آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین را مطالعه کنم، خوندم و الحمد لله به دردم خورد. می خواستم از شما درخواست کنم که بعد از این کتاب باید سراغ کدام یک از کتاب هایتان بروم و بیشتر پیشرفت کنم؟ اگه میشه اسم چند کتاب بعدی رو به من بگید ممنون. همچنین می خواستم دوست عزیزی که سوال 14642 رو مطرح کرده بود رو راهنمایی کنم. اگه شخصی بخواهد برای نماز صبح بیدار بشه باید نماز ظهر، عصر، مغرب و عشا رو در اول وقت بخونه. من با لطف خدا به این مطلب رسیدم و بعد ها هم فهمیدم که آیت الله بهجت (ره) هم همین نظر رو داشتند. البته باید توجه کرد که اگر بقیه نماز هامون رو در اول وقت بخونیم ما برای نماز صبح بیدار میشیم ولی باید همت کنیم و به وسوسه ها گوش ندیم و از جایمان بلند بشیم و بریم نماز صبح رو بخونیم. این راهی که گفتم فقط برای بیدار شدن از خواب برای خواندن نماز صبح است. یا علی ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعد از کتاب «آشتی با خدا» کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «معاد» هرسه با شرح صوتی آن خوب است که مطالعه شود. 2- پیشنهاد خوبی است، امید است که کاربران محترم بتوانند از آن استفاده کنند. موفق باشید   

14702
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: پیرو سوال شماره 14609 که برای شما ارسال کرده بودم، فرمودید شماره صفحه ی مطلب رو ارسال کنم. مطلبی که درباره ی طهارت عایشه سوال کردم مربوط می شود به کتاب ممدالهمم فی فصوص الحکم، نوشته علامه حسن زاده. فص حكمت فرديه به كلمه محمديه (ص)، صفحه619 ترجمه ی آن. با تشکر.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد حضرت استاد با نظر به واقعه‌ی افک که در مسیر جنگ تبوک، جناب عایشه مدتی گم شد و منافقان تهمت خلاف به او زدند؛ نظر دارند و این غیر از حرکاتی است که او بعداً در جنگ جمل در مقابل امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» انجام داد و یا مانع دفن بدن مبارک حضرت امام حسن«علیه‌السلام» در کنار جدّشان شد. موفق باشید

14700
متن پرسش
با سلام استاد رسیدن بخیر: 1. آیا در بحث وجود ذهنی منظور از وجود ذهنی شی که همون ماهیت شی در ذهن هست و حاکی از وجود خارجی هست؟ آیا منظور از وجود ذهنی مثلا انسان همین تصویری هست که دارای 2 دست و 2 پا و رنگ و شکل و حجم و... هست؟ یا منظور از وجود ذهنی صرفا مفهوم عقلی حیوان ناطق هست؟ 2. میتونیم بگیم ذهن یک وجود اعمی هست نسبت به خیال و عقل و وجود ذهنی که میگیم یک صورت خیالی از شی خارجی در خیال تشکیل میشه و یک مفهوم عقلی در عقل که هر دو مصداق وجود ذهنی هستن؟ به این لحاظ که حاکی از خارج هستن. در پایان این که معتقد هستین که خداوند در موطن درخت به شکل درخت با همین تنه و برگ و ماده تجلی کرده فهمش شاید سخت نیست اما آدم مدام سوال واسش پیش میاد و این که فرمودین سوال نکنیم بلکه با دل جلو بریم خیلی سخته.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در وجود ذهنی، موضوعِ تطبیق علم ما با خارج مطرح است به همان شکلی که معلومِ ما در خارج موجود است 2- چون صورت شیئ در ذهن است و نفس ناطقه، علمِ به ذهن خود دارد وجود خارجی برای انسان با همه‌ی ابعادش معلوم است چه شکل آن و چه معنای آن. موفق باشید.

14699
متن پرسش
سلام: این که عدد پی (3.1415) که حاصل تقسیم محیط بر قطر دایره است عدد تقریبی و گنگ است و نمی توان فهمید واقعا و دقیقا چه عددی است آیا حقیقتی پشت آن خوابیده است یا نه فقط صرفا انتزاع ذهن است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

14697
متن پرسش
یک طلبه چه کار کند که خود را در فضای فرهنگی انقلاب اسلامی حس کند تا بتواند پر نشاط و با روحیه خوب در این زمانه کار علمی و تحقیقاتی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه حضرت امام و مقام معظم رهبری به عالَم و آدم ما را در فضای فرهنگی انقلاب اسلامی قرار می‌دهد. موفق باشی

14696
متن پرسش
سلام علیکم: استاد نفس اماره چیست و علت وجودش برای چیست و از کجا نشئت می گیرد و چه رابطه ای با غریزه دارد؟ در پناه حق باشید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آن بُعدی از شخصیت انسان که میل به بدی دارد را، نفس امّاره گویند و انسان‌ها با مقابله‌ی آن رشد می‌کنند. ولی غریزه به خودی خود بد نیست مگر آن‌که در اختیار نفس امّاره قرار گیرد. موفق باشید

14693
متن پرسش
سلام علیکم: ائمه چهار گانه اهل سنت در زمینه علمی و عقلانی، جایگاه اهل بیت علیه السلام را پذیرفته اند و در این زمینه شکی نیست. اگر بنده بخواهم بعنوان یک بچه شیعه، امامت و ولایت (به معنای سرپرستی) را اثبات کنم، طبیعتا ابتدا به ساکن به آیه 55 سوره مائده استناد می کنم. اگر بصورت عقلانی در نظر بگیریم، برای این حقیر که در ابتدای راه هستم، مانعی برای پذیرش این قضیه دیده نمی شود. حال چطور این دلایل و براهین که بر همگان روشن است، با توجه به اینکه مثلا امام شافعی تعابیر زیبایی در وصف اهل بیت داشته اند، جایگاه ولایت و امامت حضرت امیر علیه السلام، برایشان قابل حل نبوده؟ اگر بگوییم که از روی کینه و غرض ورزی بوده، که قطعا اینطور نیست، پس آن اشعار زیبا در مدح اهل بیت را کجای دلمان بگذاریم؟ می توان احتمال داد که بحث تقیه در میان بوده است؟ خواهشمندم به تفصیل بیان فرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع نیاز به تفصیل ندارد. آن‌ها «ولیّ» را به معنای دوست معنا می‌کنند زیرا خلافت را یک امر سیاسی‌اجتماعی قلمداد کرده‌اند و ضرورتی نمی‌دانند که یک ولیّ خدا امور مسلمین را به دست بگیرد. موفق باشید

14688
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: ببخشید اگر وقتتان را می گیرد ولی واقعا پاسختان برای دردمندی چون من دواست: سوال 1) نسبت بین «شاگردان یک استاد» با «خود آن استاد» در عرفان چیست و آیا می توان از ویژگی های شاگردان استاد به ویژگی های خود استاد پی برد؟ اگر منشی در شاگردان استادی عمومیت به نحو اکثر باشد آیا می توان به دستگاه فکری استاد تعمیم داد؟ سوال 2 ) عقلانیتی که باید با آن سلوک کرد و مقدمه ی سلوک است چه نوع عقلی است و به طور عملی و روشن و مشخص میشه بفرمایید منظور از شروع سلوک با "عقل" چیست ؟ (آیا منظور مباحث کلامی یا شاید فلسفی یا احیانا استدلال های موجود در این علوم ... ؟) و خواهشا بفرمایید که آیا وجود این عقلانیت برای سلوک ضروری است یا صرفا مطلوب است؟ سوال 3) نسبت دستگاه های عرفانی ای مثل دستگاه فکری علامه حسن زاده آملی یا دستگاه فکری بعضی دیگر که در این راه تلاش می کنند، با عقل سلوکی چیست؟ آیا چنین عقلی ، "ثمره ی" سلوک با دستگاه فکری این حضرات است؟ و می شود این عقل، به جای مقدمه ی سلوک، در جایگاه "ثمره" باشد؟ سوال 4) از مواضع سیاسی بزرگانی چون علامه جوادی عاملی یا ...، کدام نتیجه حاصل می شود؟ میشه نتیجه گرفت با اشتباهات فاحش خودمون، همچنان میتونیم عارف باشیم؟ یا نتیجه بگیریم به بقیه ی گذاره های عارفان هم باید با وسواس بیشتری نگریست؟ یا مثلا بگوییم شاید ما مطلق گرا هستیم که حق را در یک جبهه ی سیاسی یافته ایم و اشتباه است که فتنه گران را به کل رد می کنیم و این نقص از ماست؟ استاد بزرگوار این سوال خیلی برایم مهم است چون اشتباهات فاحشی در برخی مواضع از بزرگان دیدم و می خواهم بدانم چه جایی باید برای آن اشتباهات قائل باشم. سوال 5) اگر انسان بزرگی، همه ی همه ی حرف هایش خلاف رهبری باشد (مثلا در زمینه ی سیاست و ازدواج و فرزندآوری و مسکن مهر و حجاب و ... ) و در لیست آقای هاشمی باشد آیا می توان حدس زد که نفوذی است یا خیر؟ آیا ضرورتی دارد برای اعتماد به بزرگان، حرف آنها را با حرفهای رهبری بسنجیم؟ یا باید فکر کنیم روی حرفشان که شاید درست باشد هرچند به مذاقمان خوش نیاید؟ باتشکر. واقعا ملتمس دعایتان هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعضاً می‌شود چنین نسبتی را پذیرفت ولی نباید آن را یک قاعده به‌حساب آورد زیرا درجه‌ی نزدیکی شاگردان به استاد متفاوت است و علاوه بر آن، روحیه‌ها یکسان نیستند 2- عقلانیتِ سلوکی بسیار بسیار متفاوت با عقل فلسفی و عقل کلامی است. آن عقلی است که حقّانیت سخن حق را تصدیق می‌کند و با رفع تعلقات و اصلاح نفس به صحنه می‌آید. لذا جناب حافظ که منوّر به آن عقل قدسی است این‌چنین می‌گوید: «حديث از مطرب و میّ‌گو و راز دهر کمتر جو / که‌کس نگشود و نگشايد به حکمت اين معما را» یعنی باید در این دنیا از مطرب و میّ که همان شادی و مستی عارفانه است، سخن گفت زیرا معمای هستی به گونه‌ای نیست که با فلسفه و علم بتوان آن را گشود. راز دهر یا معمای هستی چیزی نیست که با تفکر گشوده شود، چیزی است که بر قلبِ آماده ظهور می‌کند بدون آن‌که لازم باشد انسان رویکرد رازجویی بر عالم داشته باشد که مجبور شود با نگاه فلسفی به عالم بنگرد. حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه» در این رابطه دارند: «اهل دل عاجز ز گفتار است با اهل خرد / بی زبان با بی‌دلان هرگز سخن‌پرداز نیست». 3- حضرت استاد علامه حسن‌زاده به عنوان یک استادِ صاحبِ سبک در سلسله‌ی عرفایی که به عرفای قبلی متصل است، صاحب همان عقل قدسی است که حق را به سبک و سیاق انبیاء تصدیق می‌کند غیر از کسانی است که به عنوان یک معلم معارف تلاش دارند تشنگان معارف اسلامی را در حدّ خودشان سیراب کنند تا إن‌شاءاللّه افراد به بزرگانی که صاحب سبک در معارف‌اند، دسترسی پیدا کنند 4- علامه جوادی با همان حکمت و عرفان‌شان، امام و انقلاب اسلامی را خوب فهمیدند و در حال پی‌ریزیِ تمدنِ واقعی اسلامی هستند. تفاوت سلیقه‌ی ایشان در امور سیاسی چندان بزرگ نیست، زیرا به‌خوبی توانسته‌اند رهبری را تصدیق کنند. آری! بصیرت تاریخی ایشان موجب شد که به‌راحتی نتوانند آقای احمدی‌نژاد را در فضای مقابله با آقای هاشمی تأیید نمایند و این به معنای تأیید آقای موسوی نبود و نیست. همان‌طور که ایشان معتقد به نفیِ آقای هاشمی نیستند که ظاهراً مقام معظم رهبری نیز چنین اعتقادی دارند. در هرحال هنر ما آن است که در امور اجتماعی و سیاسی، سلیقه‌هایی که ذیل امام و انقلاب و رهبری هستند، همه را بفهمیم و محترم بشماریم 5- همان‌طور که حضرت رضا«علیه‌السلام» می‌فر مایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ‏ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده ‏اى از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب كرد، سينه ‏ى او را گشاده مى‏ گرداند. تا در مديريت خود كوچك‏ترين لغزشى نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مى‏ شود كه در جواب‏گويى به نيازهاى جامعه در نمى‏ ماند و غير از صواب از او نخواهى يافت و به خوبى مصلحت مردم را در نظر مى ‏گيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[1] پس او در كار خود موفق و محكم و مورد تأييد الهى است. با توجه به این دو امر می‌فهمیم ما از طریق حضرت امام وارد تاریخ دیگری خواهیم شد که آن تاریخ، تاریخی است جدایِ تاریخی که فرهنگ مدرنیته در مقابل بشر امروز قرار داده. مقام معظم رهبری در چنین موقعیتی هستند. بنده معتقدم هرکس نتواند حقّانیت امروزینِ رهبری را تصدیق کند، در نورِ این زمانه به‌سر نمی‌برد و با محفوظات و اوهام خود در عرفانِ «انتزاعی» به‌سر می‌برد و این آن عرفانی نیست که راه ما را به سوی خدا بگشاید. موفق باشید


[1] - تحف العقول، ص 443

14687
متن پرسش
سلام استاد ببخشید مزاحم شدم. معنی این جمله علامه حسن زاده را می فرمایید: الهی، از من برهان توحید خواهند و من دلیل تکثیر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک دنیا حرف در این جمله خوابیده است. او می‌خواهد به جایی برسد که همه‌ی این کثرت‌ها در آن وحدت حقه‌ی حقیقیه محو شوند، زیرا واقعیت توحید جز این نیست. موفق باشید

14686
متن پرسش
سلام و احترام: استاد گرانقدر من طلبه که در قم زندگی می کنم. در هر هفته چند بار زیارت بروم در قیامت دچار حسرت نمی شوم؟ بهتر است در حرم کدام دعاها را بخوانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید هفته‌ای دو بار مشرف شوید و به زیارت اکتفا کنید و به دروس خود بپردازید خوب است. موفق باشید

14685
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فرزانه آیا صحیح است که بگوییم من که طلبه هستم در هر روز باید حداقل 50 آیه قرآن و چند خط دعا بخوانم؟ در روز حداقل باید چند آیه قرآن و کدام دعا را باید بخوانم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار درستی است. پیشنهاد بنده آن است که از اول قرآن شروع کنید و در مورد دعا، هر یک‌سال یکی از مناجات‌های «خمسه عشر» را داشته باشید. موفق باشید

14684
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام خدمت استاد گرامی: خدا قوت سوال: در جزوه چگونگی حیات بدن اخروی بیان می کنید بدن محشور در آخرت همين بدن دنيوي است ولي نه از حيث ماده، بلكه از حيث صورت. (از قول ملاصدرا در جلد 9 اسفار) اینکه صورت بدن اخروی مانند صورت بدن مادی است به چه علت است؟ آیا ناشی از وابستگی نفس به بدن در عالم ماده است و یا اینکه چون نفس به وسیله بدن به کمال رسیده همان صورت را پذیرفته است. آیا در قیامت تنها کسانی که در دنیا می شناخته ایم را خواهیم شناخت؟ (به علت صورت بدن مادی)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- زیرا همیشه نفس است که صورت خود را می‌سازد و همین نفس در انجام فعالیت‌های خود، شکل برزخی خود را به‌وجود می‌آورد و از آن‌جایی که در قیامت همه‌ی ابعاد انسان، ظهور دارند به‌راحتی هرکس به هرشکلی در آمده باشد شناخته می‌شود که چه کسی است. موفق باشید

14683
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده سلام علیکم: احترامآ در کتاب ده نکته برداشت من این بود که هرکس یک من دارد که نه زن است نه مرد نه پیر است نه جوان نه گذشته دارد نه آینده ولی در مقدمه شرح غزلیات حافظ با توجه به شعر مولانا برای هر کس چندین من بیان شده. لطفآ بفرمایید این اشکال چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حال، آن «من» که نه زن است و نه مرد، در حقیقت خود دارای مراتب است و هراندازه انسان با رفع تعلقات دنیایی، مجردتر شود در ابعاد باطنی‌ترِ خود مستقر می‌گردد. موفق باشید

14682
متن پرسش
سلام: 1. آیا وقتی ما با چشم سر به اطراف نگاه می کنیم وجود اشیاء رو نگاه می کنیم یا ماهیتشون رو؟ البته اساتید گفتن با چشم سر به ماهیات داریم نگاه می کنیم من این طور برداشت کردم که منظورشون اینه که وجود های خاص و مقید نگاه می کنیم و ماهیت یعنی وجود خاص و مقید درسته؟ طبق نظر تشکیک ذات مراتب 2. حالا ما که این اشیاء اطراف رو می بینیم تو بحث وجود ذهنی می خوان بگن که ما همین درخت رو که به شکل ساقه و برگ و ریشه و... مشاهده می کنیم اینها رو به واسطه صوری که انشاء ذهن به قیام صدوری هست مشاهده می کنیم.. درسته؟ منظورم اینه که وجود ذهنی فقط مربوط به معقولات یا متخیلات هست یا کیفیت ابصار و دیدن ما اشیاء خارجی رو هم به همین منوال توجیه میکنن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بستگی به نوعِ رویکرد ما دارد که اشیاء را به عنوان ماهیات بنگریم یا مظاهر وجود در محدودیت‌های اعیان ثابته‌ی به ظهورآمده 2- بحث وجود ذهنی در مقابل اشکالی است که می‌گوید، چه نسبتی بین وجود خارجی و وجود ذهنی است که با «حمل اولیِ ذاتی» مشکل را حل می‌کند. ولی بحث ما آن است که چه نسبتی بین ما به عنوان نفس ناطقه و موجودات از آن جهت که مظاهر وجودند در میان است که عرفان نظری متکفّل جواب‌دادن به این سؤال است. موفق باشید

14681
متن پرسش
باسمه تعالی: با سلام و آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون در ترویج معارف دینی، در مورد: «واسئل القریه» در جایی فرموده اید منظور سوال از خود قریه است نه از اهل آن چون اگر منظور اهل قریه بود می فرمود اهل قریه. اما در آیه 58 / اسرا می فرماید: هیچ قریه ای نیست مگر این که ما (اهل) آن را هلاک می کنیم... یا به عذابی سخت دچار می کنیم. از قرینه معذبوها بعد از مهلکوها می توان نتیجه گرفت که منظور از قریه اهل قریه است که عذاب می شوند. آیا «واسئل القریه» را هم نمی توان به همین سیاق تفسیر نمود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نتیجه‌ای که گرفته‌اید، نتیجه‌ی خوبی است ولی اگر بتوانید ابتدا از ظاهر آیه استفاده کنید و شاهدی برای عدول از ظاهر نباشد، بهتر است از ظاهر آیه استفاده کنیم مگر وقتی که می‌فرماید «قریه را هلاک کردیم» و شاهد لبی حکایت از آن دارد که هلاکت قریه به معنای هلاکت اهل آن است، از ظاهر عدول می‌کنیم و به آن شاهد نظر می‌نماییم إلاّ این‌که در هلاکت قریه نظرمان به انحطاط تمدن‌ها باشد که در آن صورت باز می‌توانیم به همان ظاهر اکتفا کنیم آن طور که به قول ایان‌باربر، نابودیِ تمدن‌ها مثل خرابی یک کاخ نیست، بلکه مثل خالی‌شدن آن کاخ است. موفق باشید

14679
متن پرسش
سلام عليکم: قيامت کبری و قيامت صغری چيست کدام زودتر اتفاق مي افتد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قیامت صغری همان عالم برزخ است که مسلّم قبل از قیامت کبری و عالم ابدی است. موفق باشید

14678
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید و زیارتتان هم قبول: 1. المیزان را تحویل گرفتم و بسیار دعا گوی شما و آقای مرادی هستم. دستتان درد نکند. انگیزه ای شد که بنده با پشتکار بیشتر مقدمات المیزان را در خودم آماده کنم برای ورود به آن کتاب شریف. 2. بنده زیاد از شما سوال می پرسیدم از این جهت بود که: اطلاعاتم بجز موارد فلسفی عرفانی (که کمی چیزها می دانم از آن). تقریبا در حد صفر بود. یعنی بجز مسائل فلسفی و عرفانی در هیچ بعدی بنده رشد نداشتم و از این جهت هم سوالاتم بسیار عوامانه بود و بعضا خارج از بحث. ولی بحمدلله با این حال که استاد وقتشان کم بود منت گذاشتند وت قریبا همه آنها را جواب دادند و باعث شدند بنده بسیاری مسائل را که نمی دانستم بدانم و در بسیاری موارد عجله نکنم تا راه پیدا شود. 3. در مورد پرسش و پاسخ هایی که با شما داشتم به این جمع بندی رسیدم: الف) به نوع قوی طلبگی را جدی بگیرم و کمتر به حواشی بپردازم. فقط کمی از مباحث شما را به آرامی و حوصله دنبال کنم که از این سو هم قطع نشوم ولی بیشتر وقت و تمرکز روی درس و بحث. ب) به خودم زیاد دغدغه تحمیل نکنم (مثل نوشتن مقاله و شرکت در فلان آزمون و مسابقه و کار فرهنگی کردن و...) چون این ها هم خود متن را به حاشیه می کشد در طلبگی. ج) از حوزه منقطع نشوم و تا درس خارج حداقل بخوانم. چ) ادبیات عرب را قوی بخوانم هم برای المیزان و فصوص و... و هم برای قرآن و حدیث. ان شاءالله ح) آن دسته طلابی که عجله در تبلیغ می کنند معمولا یا پشیمان می شوند یا کار خاصی نمی توانند بکنند ولی اگر صبر کنیم و آرام مشغول وظیفه شویم خود راه نمایانگر بقیه راه می شود. د) در عرفان و سلوک هم عجله به خود راه ندهم به وقتش بسیاری چیزها را خواهم خواند و خواهم فهمید. (پله به پله) ذ) برای اینکه در بسیاری موارد بتوانم ورود و خروج خوبی داشته باشم حتما درس خارج را باید حس کنم چند سال... ر) کمتر مزاحم استاد بشوم. این جمع بندی بنده بود در مشورت با شما استاد گرامی. البته معذرت می خواهم اگر طولانی شد و معذرت می خواهم که شما رو اذیت کردم. بنده شما رو قلبا بسیار دوست دارم و به واقع یکی از موثرترین افراد در زندگی بنده شما هستید. به امید اینکه بنده را دعا بفرمایید. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که مزاحم بنده نبوده‌اید و بحمداللّه در این جمع‌بندی که می‌فرمایید به نتایج خوبی نایل شده‌اید. از خداوند عاجزانه می‌خواهم که شما را در این عزم بزرگ یاری فرماید. موفق باشید.

نمایش چاپی