بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26235

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
حامد عطاریان: سلام: در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی بر این مطلب که باید خود را ذیل شخصیت امام تعریف کنیم، تاکید داشته اید و فرموده اید باید ایشان را مبنای علمی و عملی خود در زمانه فعلی قرار داد. حال اگر سخنی از رهبری یا از امام شنیدیم که به نظر ما خلاف واقع بود ما باید چه رویکردی داشته باشیم. باید بدون این که خود آن مطلب را قبول داشته باشیم بپذیریم؟ یا به نقد آن سخن بپردازیم؟ آیا این صحبت شما به معنای تقلید در اعتقادات نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جایی که آن بزرگان، عقل ما را خطاب قرار می‌دهند باید به صورت عقلانی و در کلیّت سخن آن‌ها را پذیرفت. موفق باشید

26080
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز جناب آقای طاهر زاده: غرض، یکی از مفسرین عزیز اخیرا طی تفسیری که در ذیل آیه «ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی» در سوره نجم تفسیر فرمودند، اشاره کردند که معنی «ما ینطق عن الهوی» مربوط به مباحث اخذ وحی و ارتباطشان با خداست و نه در حالت عادی؛ و مثال می زدند که مثلا وقتی جناب رسول الله، وقتی از همسرشان غذا می خواستند شامل «ما ینطق ....» نمی‌شود؛ سوال این است که اگر این نظریه را بپذیریم، پس یعنی جناب رسول الله می‌توانند در حالت غیر وحی، رفتار عادی از ایشان سر بزند، و در این حال شاید بتوان گفت که رفتارش با هوا عجین باشد! لطفا تبیین بفرمایید که آیا چنین است یا خیر یعنی اینکه «ماینطق ... » برای پیامبر مطلق مطرح است یا نسبی؟ و آیا اگر نسبیت را بپذیریم خیلی از اعوجات در مورد پیامبر از جمله دیدگاه مثلا امثال سروش به اثبات نمی رسد؟! توضیح بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم وقتی قرآن به قلب پیامبر خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نازل شده و با توجه به این‌که قلب انسان تمام وجودِ انسان است؛ شخصیت پیامبر، قرآنی می‌شود و تمام حرکات و افکار آن حضرت مطابق نور قرآن می‌گردد و در همین رابطه قرآن می‌فرماید: «نَزَل به الرّوح الامین علی قلبک» یعنی آن قرآن بر قلب تو ای پیامبر توسط روح الامین نازل می‌شود. موفق باشید    

25096

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ببخشید بنده در حال مطالعه مصباح الهدایه و رساله الولایه هستم برای پایان نامه. هرچند خیلی ناراحتم که این مباحث رو آدم بیاره تو غالب غربی دانشگاه. ولی انگار چاره ای نیست. می خواستم ببینم به طور موازی بخونم اشکالی داره؟ قبلا البته رساله الولایه رو کامل گوش دادم یک بار. یا اینکه اول یکیش رو بخونم بعد بعدیش رو؟ دوم اینکه مقدمه تحریر رساله الولایه آقای جوادی رو خوندم اما ادبیاتش بسیار سنگین بود و یک کلمه هم نفهمیدم درست. بنظرتون اگه تحریر رساله الولایه رو بخونم خودم جلو میتونم برم؟ چون صوتشم در دسترس نیست. یا کار دیگه ای انجام بدم؟ ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مطالعه‌ی آن دو کتاب، کنارِ هم به فهم آن دیگری کمک می‌کند چون هر دو در یک افق سخن می‌گویند. فرمایشات آیت اللّه جوادی در شرح «رسالة الولایه» در نظمِ پایان‌نامه‌تان مفید می‌افتد. موفق باشید

23737
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی: سئوالی که برای بنده ایجاد شده این است که اگر طبق فرمایشات شما حضرت آدم اولین انسان خلق شده است پس چرا وقتی خداوند انسان را آفرید فرشتگان اعتراض کردند و گفتند آیا می خواهی باز هم انسان بیافرینی که در زمین جنگ و خونریزی کند. بسیار ممنون از لطف و وقتی که می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی می‌فرمایند این که فرشتگان متوجه بودند زمین به جهت محدودیتی که در مقایسه با عالم مجردات دارد اقتضای خون ریزی و فساد به همراه دارد لذا ملائکه معتقد بودند خلیفه‌ی خدا باید فرشته باشد و خداوند به آن‌ها فرمود «انی اعلم ما لا تعلمون». بنا بر این لازم نمی‌آید انسان‌هایی قبل از آدم در زمین باشند. موفق باشید

23341

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و احترام: در کتاب معاد آیت الله دستغیب قسمت «فشار قبر همه جا ممکن است» آمده کسانی که بالای دار هستند خدا هوا را امر می کند که او را بفشارد و همچنین در دریا آب دریا غریق را فشار می دهد. مگر فشار قبر مختص روح نیست چرا اینطور گفته شده که جسم دنیایی در فشار است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید خواسته‌اند مطلب را توجیه کنند. زیرا در هر حال این ملکات انسان است که به انسان فشار می‌آورد و ملکات مربوط به روح است. موفق باشید.

31810

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان وقتتون بخیر: اینکه با ذکر خواب بخوایم مردم رو ترغیب به امام زمان و‌توصیه به التماس دعای فرج کنیم درسته یا خیر؟ مثلا یه نفر خواب دیده حضرت خیلی تنهان و گفتن اگه برا فرج‌دعا نکنید بلاهای سخت تر کرونا سرتون میآد. اصلا درسته این خوابها؟ تو‌ خوابم گفتن برو به مردم بگو‌ برای فرجم‌ دعا کنند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند به خواب نباید اعتنا کرد، ملاک ما سخنان امامان معصوم«علیهم‌السلام» است که در بیداری به بشریت فرموده‌اند و راه را برای ما روشن کرده‌اند. عرایضی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در مورد خواب شده است. خوب است به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

 

31002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین. سلام استاد محترم و عرض تشکر بابت همه الطافی که به اذن حضرت رحمان در اختیار ما می‌گذارید جزاک الله خیرا و حسنا. ‏به توفیق الهی بنده مدتهاست از راه دور شاگرد شما هستم و مطالب گرانبهای الهی که در کلام شما جاری می‌شود را خدای رحمان به قلبم می‌رساند ‏به رسم ادب و شاگردی از محضرتان سوال و طلب راهنمایی دارم. به لطف الهی در ماه مبارک رمضان امسال پس از مدتها طلب انس با حقیقت قرآن از حضرت حق و به لطف بحث زیبای زبان قرآن اصیل ترین زبان در روز ۱۴ ماه مبارک انگار دریچه قلبم به منظر قرآن گشوده شد و انگار این بار این قرآن بود که به جانم تلاوت می‌شد انگار خداوند رحمان را در افق قبله می‌دید قلبم که آیات را به جانم تلاوت می‌کند قابل وصف نیست به زبان قال اما زبان حال اشکی بود که بی اختیار جاری می‌شد قلبی که فقط می‌خواست کلام حق را بشنود و هرچه میامد کنار می‌زد لذتی که وصف شدنی نبود و کلامی که انگار الان در کنار پیامبران انذارشان را می‌بینم استهزاء قومشان را می‌بینم دردی که از عدم توجه مردم به دیدن حق بود را در وجود پیامبران علیهم السلام می‌دیدم حقیقت هر مساله ای را به وضوح انگار می‌دیدم و اعتباری بودن یا بهتر بگویم پوچ بودن خیالات معاندین را انگار می‌دیدم. استاد بزرگوار انگار وارد عالمی دیگر می‌شدم که پر رنگ ترین چیزی که می‌دیدم مهر الهی بود و سپس عفو و خلاصه قابل وصف نیست و این حال بسیار خوش در سحر ۱۴ ماه مبارک که با قرآن کریم آغاز شد در ادامه ماه با نظر به قرآن کریم ادامه می یافت اما دیگر نه به اندازه بار اول، بعد از آن انگار که خدا را دیده بودم در ورای پدیده ها و اتفاقات. خداوند رحمان را حاضر و ناظر می‌دیدم بر زبان قلبم جاری بود «انک قریب مجیب» از همه جالب تر اینکه اون من اعتباری و غیر حقیقی و دانی که همیشه ازش به خداوند رحمان پناه می‌بردم و در واقع ازش فراری بودم اما مرا رها نمی‌کرد به نظری که با قرآن کریم به حضرت رحمان گشوده شد خود بخود کنار رفت طوری که حتی در آن حال خوش گشتم و پیدایش نکردم اما بعد از آن هم با نظر به همان افق قبله که انگار گمشده ام آنجا بود دوباره آن من اعتباری کم رنگ می‌شد و بلکه ناپدید. استاد محترم. عرض حال کردم تا از شما بزرگوار چند سوال بپرسم که نابلد راهم و نیاز به دستگیری دارم گرچه صادقانه اعتراف می‌کنم هر طلب دستگیری که به دلم افتاد حضرت حق به بهترین نحو با مهر خود راه نشانم داد الحمدلله رب العالمین. الان هم نظرم به عنایت اوست شاید در کلام شما استاد بزرگوار. اول اینکه آیا این احوال واقعی است یا ساخته و پرداخته خیالاتم؟ گرچه شرم دارم از این سوال از بس که لطف حضرت حق را به وضوح در قلبم چشیدم لکن لیطمئن قلبی. دوم اینکه بعد از ماه مبارک آنقدر شفاف شده بودم به فضل الهی که با یک خرید یا یک کلام اضافه رفتن اندک اندک نور تابیده شده حضرت رحمان را احساس می‌کردم و متاسفانه هرچه از ماه دل انگیز میهمانی حضرت رب العالمین دورتر می‌شویم کلام اضافه و مشغول دنیا شدن و اخلاق فاسده که همه ناشی از غفلت و کوتاهی خودم هست موجب کدر شدن آن شفافیت وجودی می‌شود. در این حالات که عاجزانه مثل بدبختی عاجز و بینوا به محبوب رو می‌کنم آنقدر زیاد رحمتش را به جانم می‌نشاند که جز شرمندگی و جز شرمندگی هیچی برایم نمی‌ماند. استاد سوال دومم این است که آیا نظر به افق قبله که انگار اولین بار محبوب از آنجا جلوه گر شد برای ارتباط با او کار اشتباهی است با توجه به اینکه حضرت حق در همه جا حضور دارد و جایی ندارد؟ و سوال آخر اینکه راهنمایی ام بفرمایید چه کنم که راه گم نشود و اگر تا به اینجا راه را صحیح آمده ام همانطور عاشقانه و با قوت در همان راهی که مرا می‌طلبد طی مسیر کنم. البته بنده سالهاست مسیر زندگی ام به عنایت حضرت اباعبدالله علیه السلام روشن به معارف الهی گشته و الحمدلله غرق در این معارف و کتب حقه و خدمت به خلق می‌گذرد و الحمدلله بعد ماه مبارک با نگاه جدید شروع به نگاه به قرآن کرده ام در بین الطلوعین و الحمدلله انگار بعد این همه سال دارم از اول قرآن را می‌بینم و می‌شنوم اما خوف فراق که من آن را نار حقیقی دیدم مرا نگران می‌کند گرچه همین خوف مرا به آغوش پر مهر محبوب هدایت می‌کند از اینکه وقت گرانبهای شما را گرفتم حلالیت می‌طلبم و محتاج راهنمایی و دعای خیر شما بزرگوار در حق شاگردی حقیر و کوچک هستم. همتم بدرقه راه کن ای طائر قدس که دراز است ره مقصد و من نوسفرم و آخر دعواهم ان الحمدلله رب العالمین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که مولایمان علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً» برای قلب‌ها بعضاً احوالات رجوع به حق است به صورت خاص، و بعضاً قلب‌ها در حالت عادی هستند و لذا موضوع قبض و بسط را حمل بر بی‌پناهی و بی‌محلی از طرف حضرت ربّ العالمین ننمایید. 2- آری! قبله، مظهریت تامّ دارد و کمک می‌کند تا در بقیه مظاهر نیز ما به نور آن مظهریت تامّ انس بگیریم. 3- این‌که بعضاً ما را حضرت محبوب به خود وامی‌گذارد برای آن است که به نوعی به خود آییم و احوالات را تبدیل به معارف کنیم به همین جهت پیشنهاد بنده آن است که از تدبّر نسبت به تفسیر المیزان به همان شکل که در جزوه «روش کار با المیزان» عرض شد، غفلت نشود.

موفق باشید.

30701

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا شرح فصوص الحکم فایل صوتی ندارد؟ چرا در سایت نیست؟ چون در مقدمه کتابش نوشته باید با فایل صوتی کار شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که عرض شد لازمه‌ی ارتباط با «فصوص‌الحکم»، دنبال‌کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «از برهان تا عرفان» و کتاب «معاد» همراه با شرح صوتی آن‌ها است که حدود ۱۲۰ جلسه می‌باشد. پس از آن می‌توانید با جناب حاج آقا نظری موضوع را در میان بگذارید. موفق باشید

29127

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: آیا در شرایط کنونی، راهپیمایی روز اربعین در مکان هایی مانند دانشگاه صنعتی به منظور قرائت زیارت اربعین در جوار شهدای گمنام قابل قبول می باشد؟ برخی دوستان با راهپیمایی مخالفند و معتقدند هدف و فلسفه ی راهپیمایی اربعین در سال های گذشته با ان خیل عظیم جهانی، بسیار متفاوت است با این راهپیمایی در قالب گروهی محدود. لطفا" از نظرات ارزشمندتان ما را بهره مند بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در محضر شهدا و قرائت زیارت اربعین با مدّ نظرقراردادن نور حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» که عملاً شهدا آینه‌ی آن نور هستند؛ کار خوبی است ولی چون راهپیمایی را به هر نحوی ممنوع کرده‌اند، ما نباید ورود کنیم. موفق باشید

27535

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: تحفه ای برای ماه مبارک رمضان برای خود و دوستانم از زبان حضرت استاد می‌خواستم. ممنون. ملتمس دعا هستیم. و عید اولیاءالله مبارک باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین ضرورت، متنِ «ماه رمضان، ماه اُنس با خداوند» مطرح شد و به این امید که رفقا بتوانند با فرازهای متفاوت آن بحث‌هایی را با همدیگر در میان آورند. البته بر روی متن «زبان قرآن» هم خوب است که کار شود. متن «زبان قرآن» را دارید؟ موفق باشید

27497

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده الحمدلله علاقه زیادی به تفکر کردن در مورد ادعیه و مناجات دارم و در این راستا از شرح هایی که علما بر ادعیه داشته اند استفاده می کنم. ولی معنی بعضی از کلمات و همچنین اسماء خداوند را که در ادعیه آورده شده به صورت دقیق نمی دانم. حتی در شرح هایی هم که گوش داده ام توضیحی داده نشده. مثلا کریم به طور دقیق یعنی چه؟ یا جواد به چه معنی است؟ فرق کریم با جواد در چیست؟ یا فرق جواد با سخی در چیست؟ فضل با کرم چه تفاوتی دارد؟ مثلا امام یه جایی میگه با کرمت با من برخورد کن یه جایی دیگه میگه با فصلت با من برخورد کن. من اینها را نمی فهمم. سوالم این است که آیا در این خصوص کتابی هست که این کلمات و اسامی را به طور مفصل توضیح بدهد؟ اگر نیست چاره چیست؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مرور با نظر به جایگاه خود کلمات متوجه‌ی اشارات معنایی آن خواهید شد. کتاب «اسماء الحسنی، دریچه‌ی رجوع به حق» که بر روی سایت هست إن‌شاءاللّه قابل استفاده خواهد بود. موفق باشید

27170
متن پرسش
سلام: ببخشید منظور از علامه در مورد عرفان، قرآن، برهان چیست؟ و ربط آن به علم چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سلوک إلی اللّه، برهان، عقل را تقویت می‌کند و عرفان، دل را تا بهترین نوع برخورد با قرآن که دریایی است بیکران، صورت گیرد.

قرآن از یک حقیقت واحدی صادر شده و به همین جهت تمام آیات آن دارای پیوستگی هستند. مشکل آن هایی که در قلب هایشان زیغ است آن است که[1] کلام خدا را با کلام مردم عادی مقایسه می‌کنند.

آن «اللّه» که جامع کمالات است در قرآن با ما سخن می‌گوید و در سخنان خود، خود را به ما نشان می‌دهد. اگر او را بشناسیم می‌توانیم به سخن او گوش فرا دهیم. قرآن، قرآن خدایی است که به سخن آمده و با ما در کتابش آشکار می‌گردد. باید بتوانیم از طریق قرآن در حضور خدایی قرار بگیریم که با ما سخن می‌گوید. امام صادق «علیه‌السلام» در همین رابطه می‌فرمایند: «لَقَدْ تَجَلَّی اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ لَا يُبْصِرُون‏» (بحارالأنوار، ج‏۸۹، ص۱۰۹.) بدرستى كه خداوند در كلام خود براى بندگان خود تجلّى كرده است و ليكن آن ها نمی بینند.

قرآن اسرار حضور خداوند در عالم را بر روی ما باز می‌کند از آن جهت که هماهنگ تکوین عالم است. یعنی از یک جهت حضور خدا در عالم و دیگر حضور خدا در کلام او به میان آمده است و اگر هرکس در کلامش حاضر می‌شود، خداوند در قرآن ظاهر شده آن‌هم در عین هم‌زبانی با انسان‌ها. قدرت درست‌دیدن را به انسان‌ها هدیه می‌کند.

قرآن همان بودن خدا در عالم است، به همان اندازه که برای دین خدا در مظاهر باید «وجودبین» شد و از محدوده‌ی ماهیات عبور کرد، به همان اندازه باید با تدبّر در قرآن و نگاهِ وحدت‌نگر یعنی تمامیتیِ معنادار، خدا را در قرآن دید.

برای شنیدن کلامی این‌چنین گسترده که خدا را می‌نمایاند باید گشودگیِ لازم را در خود ایجاد کنیم و از تنگناهای سوءِ فهم و سوءِ‌اخلاق خود را آزاد نماییم وگرنه سخن گسترده‌ی خدا را در شخصیت تنگ خود اسیر می‌کنیم، و این است معنای تفسیر به رأی

موفق باشید

 

[1] - اشاره است به آیه‌ی 7 سوره‌ی آل‌عمران که می‌فرماید: «أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ» اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه ‏انگيزى كنند و به دنبال تاویل آن هستیند.

27091
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض تبریک ویژه بمناسبت ولادت قمر بنی هاشم. دیدگاه برخی از مکاتب مبنی بر اینکه سیر تکاملی بشر رو به افول و تنزل است و وقوع خاتمیت و ختم ارسال انبیا و نیز وقوع غیبت و فقدان حضور امام معصوم، خود دلیل محکمی مبنی بر عدم قابلیت و شایستگی بشر در آخرالزمان برای درک حضور رهبر و راهنمای شایسته است آیا بر مبنای دیدگاه تشیع مطلب صحیح و متقنی است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این جمله‌ی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌‌علیه» فکر کنید که فرمودند منتظر مصلح، خودش باید صالح باشد. و به مدد خود حضرت، بحمداللّه ملت ایران راه تعالی بشریت را در پیش گرفته. و در همین رابطه رهبر معظم انقلاب در روز مبعث فرمودند: «ملت ایران علیرغم بعضی از ظواهر، قدرت ایمان‌شان و رسوخ ایمان در دل‌هایشان خیلی زیاد است». و بعد فرمودند: «بنده با قاطعیت عرض می‌کنم که ملت ایران، ملت صبوری هستند». و این حکایت از آن دارد که خداوند اراده کرده است از طریق ملت ایران، آینده‌ی درخشانی را به جهان بشریت عرضه کند جهانی که کاملاً آینده‌ی خود را در فضای سکولار، تیره و تار کرده است و به خطا با انواع سرگرمی‌های غیر شایسته می‌خواهد از آن آینده فرار کند. موفق باشید  

25641
متن پرسش
سلام استاد: من پاسخ هایتان را در مورد عدم نیاز به استاد سیر و سلوک بعد از انقلاب اسلامی به برکت آیت الله خمینی مطالعه می کردم. شما گفتید که شهدا (ره) صد ساله را یک شبه طی کردند و امثال مثل شهدا و چمران ها الگو هستند. ۱. من دقیق متوجه نشدم منظور شما از این که فرمودید راه این افراد را بریم یعنی چه؛ روششان چه بوده؟ ۲. من جایی خوندم که شهدا یکبار فقط در وجه الله می نگرند و حسرت آن یکبار را می خورند و دوست دارند دوباره به دنیا برگردند و دوباره شهید شوند و دوباره در وجه الله بنگرند و اینکه آیا شهدا اسفار اربعه را در یک لحظه طی می کنند؟ آیا بعد از شهادت به فنای ذاتی می رسند؟ ۳. من یک چند وقتی است که با عرفان آشنا شدم و خیلی تغییر کردم ولی احاس رکود می کنم و سیرم مثل تناوبی یعنی یک روز حالم خیلی خوبه و مراقباتم خیلی قوی و حضورم در نماز خیلی خوبه یک روز کاملا برعکس نبود حضور قلب در نماز گذروندن روز بدون مراقبه و در غفلت کامل که معمولا هر دو هفته یکبار دو سه روز همچین رکودی پیدا میکنم که اون چند روز به دلیل اینکه هیچ شوق و اشتیاقی به خدا و عبادت ندارم، دچار افسردگی بسیار بسیار شدیدی میشم که از چهرم کاملا معلومه و در اون چند روز هیچ اومیدی به زندگی کردن ندارم و دعا می کنم که از دنیا برم (به شدت حالم بد میشه) که هر بار خدا لطف میکنه دوباره من رو ظرف چند روز به حالت قبلی برمی گردونه که البته حداکثر حالم مدت زیادیه که از یک حدی بیشتر نمیشه و هیچ فتح بابی رخ نمیده البته این حالت های رکود تناوبی و مکرر یکی از ضرر هایش سو ضن به خداست. استاد از شما خواهش می کنم که راه حلی بگید تا اینکه متناوبا دچار رکود نشم. چون واقعا در زندگیم سخت از روز های رکود و بی رغبتی به خدا رو تجربه نکردم. سعی خودم هم برای ترک محرمات می کنم ولی فایده ای نداره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شهداء با نظر به حضرت امام جلو رفتند و او را در امور جزئی و اخلاقیِ خود مدّ نظر داشتند. ۲. بلی. ۳. «ای بردار! عقل یک دم با خودآر / دم به دم در تو خزان است و بهار». خوب است سری به کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی بزنید

25466
متن پرسش
سلام علیکم استاد: آیا برای مباحث تربیتی و پایه دینی، کتاب داستان راستان رو پیشنهاد میکنین به ویژه برای نوجوانان؟ به نظرتون کار مناسبی هست که افراد روی نکات هر داستان فکر کنند و سر کلاس ها یا حلقه های صالحین با هم درباره نکاتی که به ذهنشون آمده بحث کنند؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بسیار خوب و لازم است. زیرا نوجوانان با روح و فطرتِ آماده‌ی خود، خیلی خوب با آن داستان‌های قدسی ارتباط برقرار می‌کنند. موفق باشید

25027
متن پرسش
سلام: در بحث معرفت نفس، حضورش شدید تر است یعنی چی؟ حاضر تره حاضره یعنی چی؟ اینکه ما تعلقات مون کمتر باشه تجردمون بیشتر میشه، منظور از تعلق چیست؟ مصادیقش چیست؟ آیا دوست داشتن خانواده و امثال اینها باعث ضعف تجرد میشه؟ اگر اینطور است چه کنیم؟ چیزی را نخواهیم و دوست نداشته باشیم یا دوست داشتنمان باشد و در کنار اینها حدود دین را هم که رعایت می کنیم کافی ست؟ راهنمایی کنید ممنون میشیم. خدا توفیق بیشتر بهتون بده. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه با این‌که در ذات خود مجرد است، چنان‌چه به عالم ماده توجه نماید و برای عالم ماده نقش اساسی قائل شود، از وسعت خود می‌کاهد و شدت حضورش در عالم هستی کم می‌شود. مثل کاری که اهل دنیا می‌کنند.

دوست‌داشتن غیر از منشأ اثردانستن است. به هر صورت انسان باید خانواده و سایر انسان‌ها را دوست داشته باشد. موفق باشید

24750

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به توصیه ائمه (ع) و سفارش آیت الله قاضی به نماز اول وقت، در مورد نماز عصر و عشاء خواندن در وقت فضلیت ارجحیت دارد یا جمع دو نماز اما با جماعت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته در دو وقت خواندن ارجحیت دارد ولی در سیره‌ی پیامبر و ائمه «علیهم‌السلام» پیش آمده که بدون هیچ اضطراری، جمع خوانده‌اند. موفق باشید

23532
متن پرسش
سلام علیکم: استاد جان در مورد سنن الهی در حال تحقیق هستم و می خواستم ارتباط این سنن با علل اربعه را بررسی کنم. در قالب مثالی سوال خود را مطرح می کنم. فرض کنید یکی از سنن الهی این می باشد که در صورت نیکی کردن به والدین عمر شخص زیاد می شود. حال اگر شخصی به والدینش نیکی کند، این سنت الهی که شخص بواسطه عمل به آن عمرش افزایش می یابد، کدام یک از علل اربعه است؟ خود شخص کدام یک از علل اربعه است؟ اگر لطف بفرمایید علل اربعه را در این فرایند نام ببرید ممنون می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال بنده آن است که چرا ما باید آموزه‌های دینی خود را در قالبی قرار دهیم که ارسطو مطرح کرده است؟ آیا ایثار یا نفیِ أنانیت و از آن مهم‌تر، رجوع به حقیقت باید در علل اربعه که یک تقسیم‌بندی ذهنی است، تعریف شود؟ موفق باشید

22859
متن پرسش
با سلام مدتی است سوالها در پیام رسان ایتا بارگذاری نمی شود علت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در پیام رسان های ایتا به آدرس  eitaa.com/lobolmizan ودر پیام رسان سروش به آدرس sapp.ir/lobolmizan میتوانید سوال ها و جواب ها را پیگیری فرمایید.

31652

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: تقریبا دارم به این نتیجه می‌رسم که هر چه اصلاح طلبان افاضه می فرمایند عکسش به صلاح مملکت است با حضور در سوریه بعضا مخالف بودند و حال می‌خواهند ما را به باتلاق افغانستان بیفکنند. حقیر سابق ها به فضای فکری اصلاح طلبان نزدیک بودم ولی هیچ وقت فکر نمی کردم اینقدر در پازل دشمن بازی کنند. باری توافق اخیر با گروسی اصلاح طلبان را به وجد آورده و این مرا نگران کرده است چیزی بگویید که آرام شویم و الا شاید، باید سر را به دیوار بکوبم از دست این دولت انقلابی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً مطالب بسیار مبهم است. خود همان آقا هم در این حدّ که دوربین‌ها حذف نشوند، خوشحال بود، و نه آن‌که داده‌های دوربین‌ها را به آژانس تحویل دهند. موفق باشید

31650

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: نظرتون در مورد مطالبی که در این سایت آمده چیست؟ در این مطالب آقای میرباقری معاد را جسمانی و مادی عنوان نموده اند که با صحبت های جنابعالی در مورد معاد مغایرت دارد https://imanoor.com/blog/%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D8%AC%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C/ با توجه به آیات و روایاتی که به آن استدلال کرده اند معاد مادی باورپذیرتر از معاد غیر مادی است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر حضرت امام و علامه طباطبایی «رحمت‌الله‌علیهما» پیرو نظر جناب صدرالمتألّهین، معاد جسمانی است ولی مطابق نشئه‌ای که ما در آن وارد می‌شویم که آن نشئه قیامت است. در این رابطه می‌توانید به جزوه «نحوه حیات بدن اُخروی» که روی سایت هست بزنید. موفق باشید

31558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی: با سلام: بنده دانشجوی دکتری قرآن و حدیث هستم. موضوعی که برای پایان نامه ام انتخاب کردم تمدن سازی شیعه هست. در مورد اینکه روند کارم چطور باشد از شما راهنمایی می خواستم. در مورد این موضوع می شود دو نوع کار انجام داد، این دو نوع را آقای دکتر موسی نجفی هم در جواب پرسشی که داشتم مطرح کردند، اول اینکه با بررسی آیات و روایات، به مولفه های تمدن اسلامی دسترسی پیدا کنیم. دوم اینکه یکی از تعاریفی که از تمدن هست را با متون دینی نقد و بررسی کنیم. مورد اولی را تحقیق کردم و دیدم که کارهایی به شکل پایان نامه انجام شده و در کل می توانیم بگوییم مولفه ی مهم تمدن اسلامی توحید است که در دل توحید، مولفه های عدالت، کرامت انسانی، رشد و شکوفایی استعدادها و غیره قرار دارد. مورد دومی هر چند خوب هست که مولفه های تمدن اسلامی و تمدن غربی با هم سنجیده شود اما فکر می کنم خیلی راه گشا برای زمان حاضر نیست. و احتمال دارد روی این موضوع هم زیاد کار شده باشد. چیزی که من خیلی دوست دارم روی آن کار کنم این است که آیا در این زمانه ی حاضر، ممکن است تمدن اسلامی شکل بگیرد یا نه. یعنی از سویی تمدن فعلی که تمدن غرب است بررسی شود که در مرحله های سرازیری قرار دارد به این دلیل که مدرنیته قدرت اقناع خود را از دست داده و پست مدرنیته هم به تعبیری عبور از مدرنیته را شروع کرده و از سوی دیگر تفکر جدیدی با انقلاب اسلامی شروع شده که بیرون از تفکر مدرنیته است و باب پرسشگری از مدرنیته را باز کرده است. حالا در این مرحله آیا ما داریم به سمت تمدن حرکت می کنیم یا نه؟ و به نظرم خوب است در پایان نامه به این نقطه برسم و آن را تشریح کنم. این روش و خط سیر به نظر شما کارآمد هست؟ سوال دیگر اینکه با چه نگاهی با روایات و آیات مواجه شوم و روایات مناسب با این موضوع را از کجا پیدا کنم و روی آنها سرمایه گذاری کنم تا من را به مقصودم برساند؟ احساس می کنم به روایاتی نیاز دارم که در مورد موضوعات زیر صحبت کند: زمانه، جامعه، دلایل و نشانه های انحطاط یا رشد جامعه. ممنون می شم اگر مفصل توضیح دهید با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این‌که می‌فرمایید نکته خوبی است. در این مورد پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «انقلاب اسلامی طلوع جهانی بین دو جهان» که روی سایت هست بزنید. ۲. با توجه به مسائلی که برایتان در پایان‌نامه مدّ نظر هست، اقلاً باید «اصول کافی» و «تحف العقول» را یک بار ورق بزنید. موفق باشید

31355

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: بنده اندک آشنایی با عرفان دارد و استعداد ناچیزی در شعر موهبت شده است آثار خود را که در سایتی در زمینه نقد شعر عرضه کردم عموما مطلوب واقع نمی‌شود. احساس می‌کنم فضای شعر معاصر از عرفان فاصله گرفته و با قرابتهایی که با ادبیات غرب پیدا کرده اشعار سطحی و حسی بیشتر مورد اقبال قرار می‌گیرد. حال اگر همان سبک خود را ادامه دهم مخاطب چندانی ندارم و اگر به شعر معاصر نزدیک شوم از عرفان شاید دور شوم چه باید کرد؟ دو نمونه شعر تقدیم استاد: رباعی در تنهایی می دید خود را مدید آراست و در آینه رویش را دید از آهش صحنه ها همه مبهم شد در ظلمت آینه دگر هیچ ندید درین رباعی سعی شد به فیض اقدس مقدس نفس رحمانی کون جامع و فنا اشاره کنم ولی منتقد چیزی از این رباعی دستگیرش نشد که بخواهد نقد کند شعر بعد را سردبیر محترم اجازه نقد نداد قسمت آخرش اشاره به یکی از سخنان حضرتعالیست آنجا که عاشق و معشوق از میان برمیخیزد میخواست همه چیزش/م را در چیزی ادراک کند میخواستم همه چیزش/م را در چیزی احساس کنم اشکی از چشمان جیوه ای اش بر سنگ دل کشید اما حاصل فقط مبادله گر نور بود تمثالی مثالین آوردیم افاقه نکرد عقل را به کار انداختیم مینایی مینویی در جام مرآت ریختیم مدهوش نشدیم صنوبری آوردیم سویدا صمغ صقع درآن ساقه های بلورین عشقه ی/پیچک احساس و ادراک در هم تنیده شد دریغ دیگر هیچکدام نبودیم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که هایدگر می‌گوید: شاعران، روح زمانه خود را با زبانی آسمانی به بشر دوران متذکر می‌شوند. روحی که پنهان وجود انسان‌ها را گرفته است و شاخک‌های شاعران نسبت به آن حساس‌ترند و به همین جهت شاعری که عمق روح و فرهنگ زمانه خود را بشناسد، گفتِ آسمانی زمانه را در قالب شعر می‌سراید. لذا جناب حافظ فرمودند: «در پس آینه طوطی صفتم داشته‌اند / آنچه سلطان ازل گفت بگو، می‌گویم». موفق باشید

30049
متن پرسش
سلام علیکم: حال که فهمیدیم تمام عالم مظهر جلوه و تجلی حضرت رب العالمین است حال که فهمیدیم تمام عالم را اسما و صفات حضرت الله رهبری می‌کند و حال که فهمیدیم جامع تمام اسما الهی اسم شریف الله است و در این دوران انقلاب اسلامی مظهر ظهور اسم الله رب العالمین است و به قول شهید آوینی انقلاب اسلامی یگانه مظهر حق است و حال که فهمیدیم شور ایمان و عشق به خدای آوینی و سلیمانی چند برابر عارف کنجه نشین است به علت قرار گرفتن ذیل اسم الله می‌توانیم بگوییم عارف و نزدیکترین ترین فرد به حضرت الله در این زمان مقام معظم رهبری است چون قلب ایشان محل تجلی جامع جمیع تمامی اسما یعنی اسم الله قرار گرفته و تا ظهور حضرت حجت ارواحنافداه هرکس در این جایگاه قرار بگیرد خوش عاقبت ترین و سالک ترین فرد است؟ ۲. از آنهایی که تصادف کرده و بازگشتن که یک موردش را هم تلویزیون نشان می داد روح قبل وقوع تصادف خارج شده و تصادف را از بالا نظاره گر بوده که با فلسفه صدرای عزیز نامعتبر است چون هنوز متلاشی شدنی و برخوردی واقع نشده و روح خروج کرده نظر حضرتعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهتر از بهتر است، آنچه فرمودید و حقیقتاً نایب امام‌بودنِ مقام معظم رهبری کاملاً محسوس و ملموس است با آن‌همه سعه‌ی صدر و تواضع. ۲. همچنان‌که قبلاً عرض شد این افراد هنوز در سکرات و برزخ حاضر نشده‌اند و حکم دنیا بر آن‌ها جاری است، ولی با روحی زلال و حساس. موفق باشید

29860

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: برای پیشرفت علمی اقتصادی و غیره انگار که هر چه بخواهیم برای رشد در این موارد تلاش کنیم مدام در جستجوی هدفی الهی برای حضور در این موارد هستیم ولی پیدا نمی‌کنم و انگار حسی به من می‌گوید که همانطور که کار و زندگیم همه اینها به وقتش فراهم شد بقیه زندگی هم به وقتش فراهم می‌شود و فقط من باید نسبت به شرایطی که در آن قرار می‌گیرم فقط وظیفه ام تلاش در درست انجام دادن و حفظ خود، متناسب با تکلیف دینی ام هست که البته آرامش بیشتری هم در این نوع زندگی دارم و خدا می‌داند همه چیز رو هم انگار که شاید به سختی بوده ولی با آرامش خود و خانواده ام بودم / ولی این حس که چرا به دنبال رشد و کار بیشتر نیستم مرا هم دچار تردید کرده که آیا واقعا تنبلی می‌کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقا درست می‌فرمایید؛ آری باید پای در راه نهاد، خود راه بگویدت که چون باید کرد. نکاتی در یادداشت ویژه «حاج قاسم سلیمانی و ظهور صورت حقیقت نهفته‌ در انقلاب اسلامی» مطرح شده‌است. شاید به کار آید. موفق باشید

نمایش چاپی