بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14562
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد آیا شما شخصیت آیت الله صمدی را برای استفاده از مباحث ایشان تایید می فرمایید منظورم در مقام مقایسه با دیگر اساتید نیست بلکه خود ایشان را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آثار ایشان را مفید و قابل استفاده می‌دانم. موفق باشید

14561
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و مهربان: جناب استاد برای رهایی از عشق قوی مجازی و جلوه عشق حقیقیی خداوند در دل چه ذکری را باید تکرار کرد لطفا نصیحت نفرمایید و به کتابی ارجاع ندهید آنها طی شده است ذکر بفرمایید.خدا به شما خیر بدهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد از نماز و صبر کمک بگیرید. (استعینوا بالصبر و الصلواة). در هر فرصت که پیش آمد به نماز بپردازید و در مقابل خیالاتی که سراغ‌تان می‌آید، مقاومت کنید. پس از مدتی طوری مشکل حل می‌شود که خودتان هم باورتان نمی‌آید. موفق باشید

14559
متن پرسش
سلام: دیشب برای خودم اینجوری نوشتم نظر شما چیه؟ تحلیلی متفاوت تدبیر را همیشه می پسندم اما همیشه تدبیر به معنای صلح نیست و گاهی تدبیر مقاومت و جهاد است. این فرهنگ قرآن است و قرآن کلام خداوند و خداوند همه کاره عالم و همه هستی است و خالق همه. من اقدام اخیر دولت و نیروهای مسلح را صد درصد درست می دانم و تاخیر این کار را به مصلحت آن هم در آستانه اجرای مثلا برجام نمی دانستم اما یک نکته امشب به ذهنم زد که فکر کنم کسی نگفته باشه یا من ندیدم، این نگاهی متفاوت به قضیه تفنگداران امریکایی است که اگر ایمان و تعهد و انقلابی بودن ظریف را نادیده بگیریم میشه اونو پذیرفت یا حداقل بهش فکر کرد. این کار امریکایی ها را کاملا هماهنگ و عمدی می دانم و البته این نکته اصلی نیست بلکه چیزی که بنا شده بود از قبل خروجی این اقدامی نظامی امریکا و بعد ایران و سپس حل و فصل آن باشد را می گویم. مشخصا می خوام بگم این که 1. حتما باید این کار در سطح وزیر خارجه دو کشور حل بشه تا کم کم اینها عادی سازی بشه (نمیگم بده یا حتی خوب، حرفم چیز دیگری ست) 2. هماهنگ و حساب شده عمل کردن طرفین بعد اتمام قضیه، ظریف بیاد بگه دیپلماسی جواب میده، کری دقیقا همینو بگه (امروز در دانشکده دفاع ملی گفت آیا می شد 3 یا 4 سال پیش این را تصور کرد (دقت شود) و فرماندهان نیروهای مسلح هم یجورایی همین را بگن. دقت کنیم که همه رودست خوردند نظامی و غیر نظامی در دو کشور و این بین کسانی از داخل و خارج کاملا هماهنگ شده بود و طراحی از قبل (یک فرض متهورانه است اما از سیاست چیزی بعید نیست) من موافق کلیات اقدامات ظریف و اغلب جزئیات او تو دو سال اخیرم اما فقط یک لحظه به این فکر کنیم که می شینیم برنامه ای می ریزیم بعد با دخالت وزاری خارجه حل می کنیم و تصمیم گیری نظامی را دربند تصمیم وزارت خارجه می کنیم بعد داخل و خارج همه همزمان میگیم دیدید دیپلماسی جواب داد و نتیجه گیری مهم اینکه: بله ملت نگاه کنید دیپلماسی جواب داد. سپس این را تعمیم میدیم. خوب تا حالا میشه گفت این ها همه درسته اما مسئله تداوم این جور نتیجه گیری ست و یخورده مسئله خطرناک میشه. این که آمریکا شیطان بزرگ نیست، رهبری بیخود اینقد تاکید بر آمریکا ستیزی میکنه و آمریکا هم میشه با دیپلماسی رام کرد و داخل آمریکا هم کنگره بفهمه ایران را با دیپلماسی میشه رام کرد. خوب نتیجه میشه اسلام رحمانی و نه اسلام همه جانبه. باید فکر کرد. من نظری ندارم درباره خروجی های خوب یا بد این تدبیر و دیپلماسی اما حرفای بسیار خوشکل و صوابی ست که ممکنه نتایج بدی به بار بیاره. خوبه تنش کم بشه خوبه اما طاغوت که دنیا را به لجن کشیده تفکر حاکم بر یک درصد راس در آمریکاست به همراهی صهیونیست ها و تئوری به مرحله اجرا درآمده دین بر علیه دین (داعش و وهابی و سلفی و ...) هم زاییده زحمات 50 یا 100 ساله همین مغزهای متفکر غربی ست (خوبه مجددا به کتاب همفر سری بزنیم تا کار دستمان بیاد چقدر دقیق طراحی بلندمدت دارند این ها). طراحی داعش نسخه دقیق و علمی و منظم دشمنان اسلام و مسلمانان برای ملت های خاورمیانه و غیره را تورق کنیم. نحوه مبارزه با افراط گری در سوریه و عراق را نگاه کنیم تا واقعیت آمریکا را بشناسیم و هزاران سیاست ظالمانه و مخوف این ها را. میخوام بگم در عین تدبیر نباید از طاغوت و خداستیزی آشکار سیاستمدران فعلی جهان غافل شد و فکر خامی ست حل شدن همچی با دیپلماسی. دیپلماسی هم وقتی جواب میده که پشتوانه ای از قدرت علمی و نظامی و مردمی داشته باشه و لاغیر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما باید در حال حاضر در دو جاده حرکت داشته باشیم: یکی در جاده‌ی استکبارستیزی که عامل بقای ما و حفظ هویت ما است، و دیگر در عین حفظ هویت، ارتباط‌داشتن با دنیا است و جمع این دو کار هرکسی نیست. رهبری عزیز در این مسیر بسیار موفق بوده‌اند. ولی آن‌هایی که به آمریکا خوشبین هستند یقیناً شکست می‌خورند. موفق باشید

14558
متن پرسش
سلام علیکم: کسی که هدفش رسیدن به آخرین مقام سلوکی یک انسان در دنیا است اگر در اثنای راه به هر دلیلی مرد آیا این فرد به هدف خود در برزخ یا قیامت می رسد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند با نیّت ما با ما روبه‌رو می‌شود و جواب نیّت‌های ما را می‌دهد. موفق باشید

14556
متن پرسش
سلام: برای تربیت خیال، عقل، قلب چه برنامه و کتابهایی پیشنهاد می کنید با مخصوصا ادب خیال که در حال حاضر خیلی خیال پرداز شده ام و تمام زندگیم را خیالات بیهوده گرفته است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شروع کنید إن‌شاءاللّه راه‌هایی را می‌یابید. بعد از آن به همت شما بستگی دارد. کتاب مذکور بر روی سایت هست. موفق باشید

14555
متن پرسش
سلام و ارادت: همانطور که مستحضرید راههای سلوک دو تا است. 1. دفع که مورد تایید اساتید اخلاق است که در آن هر بار یکی از رذائل اخلاقی مانند حسد، کینه، غضب بر طرف می شود. در این راه نفس اماره زنده و توانمند است و فقط یکی از رذائل دفع می شود. 2. راه رفع که مورد تایید عرفا است که در این راه با ارتباط با خداوند و راز و نیاز و نگاه توحیدی نفس اماره کم کم رفع و نابود می شود یا ضعیف می شود. لطفا راه دوم را توضیح دهید و منبع یا کتاب برای فهم بیشتر معرفی کنید. برای من که طلبه هستم کدام راه بهتر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو راه خوب است. راه دوم مشهور است به راه «احراقی»، که سالک انانیت خود را آتش می‌زند و عرفان عملی و نظری متکفل آن راه است. اگر بخواهید وارد آن راه شوید کتبی مثل «فصوص الحکم» و «منازل‌السائرین» کمک می‌کند. تفسیر حمد حضرت امام برای ورود، باب خوبی است. موفق باشید

14554
متن پرسش
سلام علیکم: کتابهایی از شخصی به نام استاد عبدالله مستحسن چاپ شده است که در مباحث تفسیری نگاه خاص دارد به طور کلی نظر شما در مورد کتب و روش ایشان در برداشت از قران چه می باشد؟ آبا توجه به اینکه عرفان و حکمت خوانده ام و درس خارج می خوانم و مباحث تفسیری کار می کنم لطفا سوال را دقیق پاسخ دهید و اگر ممکنه برایم ایمیل بفرمایید. با تشکر فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهم‌رفته کتاب‌های جناب آقای مستحسن را مطالعه کرده‌ام و مطالب خوبی را در آن دیدم، إلاّ این‌که باید در معارف اسلامی و حقایق ولایی حضور تاریخی امروز ما مدّ نظر قرار بگیرد. موفق باشید

14553
متن پرسش
یا سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: استاد ببخشید یک کتاب در مورد امام زمان (عج) خواندم، در قسمتی حرف از ابن منصور حلاج آمده است. ابن منصور چه شخصیتی بود؟ ایا اینکه امام زمان (عج) او را لعن کرده است صحیح است؟ در ادامه گفته بود که مرحوم شوشتری و مولانا از او تقدیر کرده اند و در رد آنها مطالبی بیان شده بود. بحث به امام زمان (عج) که می رسد در آن کتاب این شعر مولانا را می آورد پس امام حی قائم آن ولیست / خواه از نسل عمر خواه از علیست لطفا در مورد این مصرع مطالبی بیان فرمایید با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای استاد حجت‌الاسلام امینی‌نژاد در مجله‌ی «حکمت عرفانی» تحقیق بسیار عالمانه‌ای تحت عنوان «حلاج از منظر توقیع امام عصر» کرده‌اند. خوب است در این مورد به آن‌جا رجوع فرمایید.  پی دی اف آن را در سایت http://tnews.ir/news/15C436279544.html جستجو کنید. موفق باشید

14551
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد آیا واقعا کشته شدن این همه جوان در سوریه درسته؟ هر چی سعی می کنم قلبمو اروم کنم نمی تونم, و نمیتونم دلیلشو بفهمم که چرا جوانهای ما باید برن سوریه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در جبهه‌ی مقابله با باطل باید به این چیزها فکر کرد؟!! اگر حضرت امام این‌طور فکر می‌کردند که امروز صدام در کشور ما حکومت می‌کرد!! موفق باشید

14549
متن پرسش
سلام: استاد ساعت شروع جلسه روز چهار شنبه چند می باشد. پس از جلسه نماز هم هست؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ساعت 4 تا 5 بعد از ظهر است. البته کسانی می‌توانند از آن جلسه استفاده‌ی کامل را ببرند که بحث‌های تفسیر سوره‌ی حمد امام را دنبال کرده باشند. موفق باشید

14548
متن پرسش
سلام علیکم: در مجموعه آثار شهید مطهری جلد 4 در صفحه 188 فرضیه دکارت مورد بحث است. دکارت معتقد است که چون فکر می کند، پس وجود دارد یعنی آمده هست به همه چیز شک کرده است و می خواهد از یک نقطه شروع کند به یقین کردن. ولی اولین چیز برای یقین می گیرد، خود شک است. یعنی می گوید در هر چیزی شک کنم، به خود شک که نمی توام شک کنم. من شک می کنم، پس من فکر می کنم، پس من وجود دارم. در ابتدا این مسله را بصورت ساده شرح بفرمائید که اصلا دکارت چه می گوید. در صفحه 189 همین کتاب بوعلی سینا این نظریه را رد کرده است. بنده نمی خواهم متنش را برایتان بنویسم. مطمئنا خودتان می دانید که چیست. این را هم یه توضیحی بفرمائید. البته ساده. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه فلسفه غرب در قسمت شک دکارت این طور نوشته ام شاید به کارتان آید:

شك دكارتى‏

آنچه عامل معرفت است يكى حواس است و ديگرى تعقل. اما دكارت خواست به آنچه در اثر به‏ كار بردن «حواس» و «عقل» در نفس انسان حاصل مى‏ شود شك كند. مى‏ گويد: كيست كه به من اطمينان بدهد حواس ما هميشه ما را فريب نمى ‏دهد؟ و يا كيست به من اطمينان دهد كه وقتى من خيال مى‏ كنم درست استدلال كرده ‏ام، به حقيقت دست يافته ‏ام و در اشتباه نمى ‏باشم؟ بدين‏ سان از نظر دكارت؛ نه حواس و نه عقل و خرد، براى اثبات يك قضاوت كافى نيست، و در همين جاست كه او نخستين مطلب خود را به نظر خود كشف مى ‏كند كه «من مى ‏انديشم پس هستم». مى‏ گويد: حواس و عقل تنها منبع كسب معرفت انسانى نيستند منبع ديگرى هم هست كه از آن بسيار غفلت شده ‏است و آن تجربه درونى است كه هر وجدانى نسبت به خود دارد. مى‏ گويد: «من مى‏ انديشم» حقيقتى است كه نه حواس و نه خرد آن را به من تعليم نداده ‏اند. و من اين حقيقت را در نتيجه يك عمل وجدانىِ بى‏ واسطه مى ‏شناسم و فقط به وسيله اين عمل است كه حس مى‏ كنم مى‏ انديشم. حال من در نتيجه تجربه درونى به وجود خاص خودم پى‏ بردم. پس من به حقيقت مسلّمى دست يافته ‏ام و آن وجود انديشه من است كه براى من يقينى و فوق هر گمانى است و اين نخستين يقينى است كه من مى ‏توانم داشته باشم و انديشه من ممكن نيست رؤيا باشد و حقيقت آن از همان لحظه ‏اى كه شروع به كار مى‏ كند و به كاركردن خود وجدان دارد، مسلم است.

مى‏ گويد: ممكن است فكر كنم راه مى ‏روم، بى ‏آن‏كه راه بروم. اما نمى ‏توان فكر كرد كه فكر مى‏ كنم، بى ‏آن‏كه فكر كنم. و لذا اين حال كه «فكر مى‏ كنم، پس هستم» حالت ممتازى است غير اين‏كه بگويم راه مى‏ روم پس هستم، و لذا اين قضيه از تمام سفسطه ‏هاى شكاكان مصون است.

فقط چيزى كه او در فلسفه ‏اى كه مطرح مى‏ كند، متوجه است اين‏كه تعيين حقيقت تخمينى است، چون در واقع روح ما با تعقل مى‏ تواند چيزى بسازد، حال چه اعتمادى داريم كه اين تعقل ما را فريب نمى‏ دهد. دكارت مى‏ گويد: اگر ممكن باشد كه وجودِ يك خداى فوق ‏العاده خوب و فوق ‏العاده قادر را ثابت كنم خيال ما به كلى آسوده خواهد شد.

مى‏ گويد: خدا فوق ‏العاده خوب است، زيرا نخواسته است ما را فريب بدهد، و فوق‏ العاده قادر است پس او مى ‏تواند از همان لحظه‏ اى كه بخواهد ما را فريب ندهد، فريب ندهد پس ما مى‏ توانيم به او و در نتيجه به عقل خود اعتماد داشته باشيم . موفق باشید

14545
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد: پاسختان به طلبه ی عزیز ما سرشار و هم هدایت گر به سمت حوصله و حکمت بود و به خاطرش یک دنیا از شما ممنونم اما به نظرم جای یک مطلب در پاسخ شما خالی آمد که امیدوارم اگر اشتباه می کنم بنده را متذکر سازید و آن مطلب اینکه اگر چه حوزه بنا بر مهیاسازی طلاب برای رجوع به منابع دینی دارد اما آنچه معمولا باعث دلزدگی و گاهی عصبانیت و در نتیجه عجله ی طلاب انقلابی می شود خروجی های نه چندان منطبق بر گفتمان انقلاب اسلامی اند. گاهی برخی مراجع و علما اگر چه برای ما قابل اکرام و احترام و از نظر علوم حوزوی پر تلاش و عالم هستند اما آن چنان که مورد انتظار است از آنها انقلاب اسلامی ساطع نمی شود. منبری در تراز انقلاب از آنها دیده نمی شود درس خارجشان مناسب با دویست سال پیش است نگاهشان به هنر و اقتصاد و کلا جامعه یک نگاه تمدن ساز نیست یک نگاهی است که می تواند در کنار غرب به حیات خود ادامه دهد در حالی که ما می دانیم اگر اندیشه ای برگرفته از اسلام باشد هرگز با باطل قابل جمع نیست یا باطل را نابود م یکند یا باطل در صدد نابودی آن است. نکته مهم تر اینکه اگرچه نسل آینده ی حوزه بسیار امیدوار کننده و از جنس اندیشه ی انقلاب است اما بعضا کسانی که حوزه، آنان را بزرگان می نامد در دستگاه انقلاب یک انسان محترم و عزیز ولی معمولی اند. این گاهی تازه های حوزه را دلخور می کند. چنانکه در زمان جنگ بعضی افراد در شهر در حال گذراندن دوره های نظامی بودند و آنچه در این آموزش ها به آنان حرارت می بخشید حضور سرداران و فرماندهان در خط مقدم جنگ و گاه تشییع پیکر های آنان و دیگر عزیزان بر دستان همین افراد و بر دستان امت بود. اما عالمی که موضعش در فتنه 88 مبهم و گاه ساده لوحانه است نمی تواند به طلبه ی تازه وارد و انقلابی انرژی بدهد. یا آن خطیب مشهوری که در زمانی که پیچیده ترین نقشه ها برای نفوذ در خبرگان در حال طراحی است در جمعیت هزاران نفری اخلاق فردی می گوید اگر چه این بحث مفید و ارزنده و این خطیب مورد احترام و بزرگوار است اما نمی تواند قلب تازه های حوزه را پر حرارت و پر انرژی کند اگر اشتباه می کنم اصلاح بفرمایید و اگر درست می گویم چرا نقد جدی ای از حضرت عالی به علمایی که البته برای ما عزیز و مورد اکرام و اعظام و احترام اند و یا یک مناظره در فضای آزاد اندیشی که نشان از روحیه ی تحمل و حق طلبی است بین شما و آن عزیزان نمی بینیم؟ و یا چرا در این سوال اشاره ای به آن به عنوان یک آفت و یک عامل یاس نبود؟ شاید لازم باشد بگویم بنده حوزوی و چند سال است درس خارج خوان هستم. عذرخواهی از طولانی شدن نوشتارم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما به هیچ‌وجه اشتباه نمی‌کنید که چنین انتظاری از حوزه‌ی علمیه دارید. عرض بنده آن است که اولاً: متوجه شویم در چه جایگاهی از تاریخ خود قرار داریم؟ ثانیاً: مراجع عظام را در چه جایگاهی از تاریخ اسلام بنگریم؟ شما بنا دارید از سرمایه‌های اساسی حوزه استفاده کنید و در تاریخی وارد شوید که از یک طرف انقلاب اسلامی به طور کاملاً شفاف و زلال متذکر حیات قدسی بشر است و از طرف دیگر نظام استکباری همه‌ی پرده‌های تزویر خود را کنار زده و با خط قدسیِ انقلاب اسلامی به مقابله پرداخته. در حالی‌که بسیاری از مراجع عظام آن زمان که در سنّ و موقعیت تحصیلی شما بودند و سلوک حوزوی خود را جهت حفظ اسلام انتخاب کردند و خواستند شخصیت خود را بر اساس آن تاریخ شکل دهند؛ انگیزه‌شان آن بود که اصل اسلام را در مقابل فرهنگ سکولارزده‌ی رضاخانی حفظ کنند تا اسلام از دست نرود. وقتی عمامه‌ها را از سر برمی‌داشتند و روحانیت به‌شدت تحقیر می‌شد، همین بزرگان حوزه بودند که مقاومت لازم را از خود نشان دادند و حال در ادامه‌ی آن شخصیت، اسلام را در فقه و فقاهت مدد می‌رسانند. آیا بیش از این از آن‌ها می‌توان انتظار داشت؟! و بدین لحاظ است که بنده در درون خود انتقادی نسبت به آن بزرگان ندارم که البته در این مورد حرف و سخن بسیار است. ولی آن‌چه برای تازه‌های حوزه‌های علمیه مهم است؛ درک درست شرایط تاریخی است که شما در آن قرار دارید و این‌که امروز طلبه‌ی انقلاب اسلامی به وسعت همه‌ی عالم، وسعت یافته و باید از زیرساخت‌های تاریخ گذشته‌ی حوزه به بهترین نحو استفاده کنیم ولی در آن پازل، خود را محدود ننماییم. در پازلی که تلاش می‌شد رضاخان و دستیاران او – مثل محمدعلی فروغی‌ها - با روحیه‌ی سکولاریته، دین را از ما بربایند. باید به شرایطی که از طریق انقلاب اسلامی به‌وجود آمده است و در عین حال، به ظاهر دیده نمی‌شود؛ نظر کرد. کوشش بنده برای نشان‌دادنِ آن شرایط است. ما در این شرایط، خودمانْ خودمان هستیم و در شرایط دیگر این «ما» ما نیستیم. هر متفکری وقتی می‌خواهد متعهدانه در تاریخ خود جلو رود با مشکلات خاص خود روبه‌رو می‌شود. مهم آن است که رسالت تحقق تفکری که در این دوران باید به صحنه آید را از دست ندهیم. چرا طلاب عزیز متوجه‌ی چنین حضوری در این تاریخ نیستند تا امیدوارانه، خود را بر اساس نقطه‌های هدف مجهز کنند؟ و چرا متوجه‌ی جایگاه افراد نمی‌باشند تا در دوره‌ی فترتی که در آن قرار داریم، تحمل فشاری که به طور طبیعی در این دوره بر دوش طلاب قرار دارد را، تحمل کنیم؟ موفق باشید

14542
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: 1. مگر ما در احادیث نداریم که نشانه مومن انگشتر به دست راست کردن است و مگر نداریم که پیامبر (ص) احادیثی به توصیه کردن استفاده از عقیق و فیروزه و... فرموده اند. حتی من امام خمینی (ره) و آقا و آیت الله بهجت و شما را وحتی خیلی های دیگر از مومنین را دیده ام که استفاده می کنند و کرده اند پس چرا تعدادی از شاگردان شما معتقدند که اینکار حب دنیا است و سالک نباید این کار را بکند و حتی مصداق لباس شهرت را دارد؟ 2. آیا حادیث استفاده از انگشتر موثق اند؟ 3. آیا شما طبق رشته خودتان زمینشناسی هم به این نتیجه که در یک سری سنگها چه مذهبی و غیره نتیجه ای خاص نیست اعتقادی دارید؟ 4. ایا زمینشناسی به شما در دروغ بودن موجودی به شکل و شمایل دایناسور را اثبات کرده و اینکه این تصاویر زاییده ذهن مشوش غربیانند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این اعتقاد درستی نیست و از القائات شیطان است 2- طبق نظر صاحب‌نظران در این امر، احادیث مربوطه قابل اعتماد است 3- این نوع از درک، ماوراء علم زمین‌شناسی است و مربوط به روحی است که مدبّر این نوع سنگ‌های مذهبی هستند 4- ما در زمین‌شناسی منکر وجود دایناسورها نیستیم. موفق باشید

14541
متن پرسش
با سلام: در مورد سوال قبلی در مورد نزول فرشتگان در شب قدر، آیا این شب فقط یک یا چند شب است؟ و در مورد نزول روح و فرشتگان فرمودید احساس برتری بدنبال دارد یعنی احساس برتری و حالت برتری نسبت به وضعیت و حالات گذشته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شب قدر به صورت خاص مربوط به شب‌های 15 شعبان و 19 و 21 و 23 و 27 ماه رمضان است که به صورت تشکیکی در این شب‌های خاص، ظهور دارد. ولی به صورت عام، مربوط به خود انسان است که چه شبی را با اعمال و رفتار روزانه‌ی خود، به شب قدر خود تبدیل کند و منوّر به نزول ملائکه و روح گردد و در احساس و شعور برتری نسبت به حقایق عالَم وارد شود. موفق باشید  

14538
متن پرسش
سلام استاد: حکایت بنده شده حکایت این شعر: در دلم بود که آدم شوم اما نشدم / بی خبر از همه عالم شوم اما نشدم بر در پیر خرابات نهم روی نیاز / تا بدین طایفه محرم شوم، اما نشدم استاد. هر بار که میایم بارم را محکم کنم زمین می خورم. دائما در حال توبه ام. خسته شدم از دست توبه های خودم. نمی دانم چه کار کنم؟ گاهی به یاد جمله مرحوم حق شناس میفتم: (شصت مرتبه هم اگر در مبارزه با نفس شکست خوردی باید بلند شوی و بگویی من پیروزم). ولی باز هم یادم میفتد که کار من خیلی سخت شده. تمام آرزویم این شده که فقط با محبوب خود خلوت و انس داشته باشم ولی تند و تند زمین می خورم و باز هم پا میشم باز هم زمین می خورم. مانند بچه ای که راه رفتن بلد نیست. از لحاظ عقلی و نظری پیشرفتهای خوبی داشتم ولی عمل..... خراب کردم کار را. نمی دانستم بجز شما به چه کسی پناه ببرم؟ شما هستید که استاد ما هستید و حرفها و کمک هایتان در ما اثر گذار است. استاد وقتی یاد گناهان میفتم نمیدونم چیکار کنم؟ یاد جمله ی امام علی (ع) می افتم که فرمودند: " اتقوا معاصی الله فی الخلوات،فان الشاهد هو حاکم" این متنها را با اشک نوشتم. پس لطف کنید منت بگذارید کمکم کنید .(جواب بدهید) حب الله نار لا تمر علی شیئ الا احترق. کاش من هم از مشمولین حدیث بالا شوم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسیر إن‌شاءاللّه به آن‌جایی می‌رسد که شیطان دائماً زمین می‌خورد. بنا نبود که شیطان در میان نباشد. بنا بود ما در مقابل اغوائات شیطان مأیوس نشویم. سرِ خودتان را زیر بیندازید و مشغول وظیفه‌ی طلبگی‌تان باشید و اضطرابی به‌خود راه ندهید. در قسمت «پرسش و پاسخ برگزیده» عرایضی تحت عنوان «وقتی در مسیر حق باشید روز به روز قدرت صورت‌های خیالی باطل، برایتان ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود» شده است. خوب است به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید

14535
متن پرسش
سلام: خوب هستید استاد؟ کتاب «توحید علمی و عینی» و کتاب «الله شناسی» و کتاب «رساله سیر و سلوک» بحر العلوم از علامه طهرانی را می شود بدون استاد خواند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مقدمات لازم فراهم باشد هر سه کتاب، کتاب‌هایی ارزشمندی است. موفق باشید

14533
متن پرسش
سلام استاد: بنده از آن جهت که طلبه ام و روضه خوانی را هم پیش رو دارم باید مقتل بخوانم و کار کنم. حال با توجه به این که با کتب شما فهمیدم که بعد اصلی ماجرای کربلا معنوی است نه مادی. اگر من بیایم و در منبر برای مردم بعد معنوی را تبیین کنم و آخر سر روضه مادی بخوانم تناقض ایجاد نمی شود در اذهان؟ یا اینکه می شود روضه اباعبدلله را هم با رویکرد معنوی خواند؟ راهنمایی بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقاتلی مثل کتاب «لهوف» عین تذکر به حقایق معنوی است که از طریق ذوات مقدس اولیاء الهی در کربلا به صحنه آمده است. موفق باشید

14532
متن پرسش
سلام: اینکه در حوزه به برخی لقب علامه می دهند شایسته است؟ از چه جهت؟ الان لقب علامه به آقای جوادی و مصباح می دهند. آیا این دو بزرگوار در این حد هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو بزرگوار و امثال آن‌ها به جهت جامعیتی که دارند حقیقتاً در معارف اسلامی علامه می‌باشند. موفق باشید

14531
متن پرسش
سلام: اینکه نظر انسان باید در سیر و سلوک با ائمه (انسان کامل) باشد یعنی چه؟ مگر نباید نظر به ذات اقدس احدیت باشد؟ پس تناقض ایجاد نمی شود؟ یا اینکه نظر به معنای الگو است؟ راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه«علیهم‌السلام» مظهر تامّ و تمام انس با حق‌اند و لذا دوگانگی در میان نیست که گمان کنیم یا خدا و یا ائمه. در همين رابطه حضرت باقر«علیه‌السلام»        مى‏ فرمايند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ لَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ حِجَابٌ حَتَّى يَنْظُرَ إِلَى اللَّهِ وَ يَنْظُرَ اللَّهُ إِلَيْهِ فَلْيَتَوَالَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ يَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ يَأْتَمَّ بِالْإِمَامِ مِنْهُمْ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ نَظَرَ إِلَى اللَّه»[1] هركس مايل است ‏بين او و خدا حجابى نباشد تا خدا را ببيند و خداوند نيز او را مشاهده كند بايد آل محمّد را دوست بدارد و از دشمنانشان بيزار باشد و پيرو امامى از اين خانواده گردد. اگر چنين بود خدا را مى بيند و خدا نيز او را مى‏ بيند. براى هرچه بيشتر كاربردى‏ شدنِ رجوع به حق بايد پس از نظر به وجود، به مظهر كمالى وجود يعنى اسماء الهى نظر كرد و اسماء الهى را در مظاهر كاملى كه همان سيره‏ ى اهل البيت (عليهم السلام) باشد به تماشا نشست. موفق باشید  

 


[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 23، ص 81.

14530
متن پرسش
سلام: در مورد شناخت دقیق گناهان چه کتبی را مطالعه کنم؟ منظورم اینست که فهرستی از گناهان و مطالبی در راستای شناخت دقیق آنها باشد. ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد اخلاق مسیر شرح «حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام و یا مسیر کتاب «جامع‌السعاده» از مرحوم ملامهدی نراقی خوب است. موفق باشید

14527
متن پرسش
سلام: استاد همانطور که مطلعید بنده شاگرد کوچک شما هستم و درحال دنبال کردن مباحث فلسفه و عرفان هستم به طور ریشه ای و قوی و بدون عجله چون معتقدم اگر انسان انس بگیرد با متون بهتر است از اینکه حتی خوب یاد بگیرد. در حالی که بنده تجربه کرده ام در کتاب ده نکته که با آن انس گرفتم و پس از مدتی خوب هم یاد گرفتم. یعنی انس گرفتن با خودش یادگیری را همراه دارد ولی هیچگاه یادگیری صرف انس همراه ندارد. 1. این عقیده بنده درست است؟ اگر جایی اشتباه می کنم به بنده بفرمایید. 2. اگر بخواهیم در کنار موضوعات شما به آثار شاگردان علامه مراجعه کنیم باعث تشتت نمی شود؟ راهنمایی بفرمایید. 3. بنده در کتب عرفانی بجز کتب شما استاد عزیزم از یک کتاب آقای صمدی آملی و یک کتاب استاد یزدان پناه خوشم می آید. کتاب مبانی عرفان نظری استاد یزدان پناه و کتاب شرح مراتب طهارت استاد صمدی. سوال بنده از کتاب استاد یزدان پناه نیست. بلکه سوالم از کتاب شرح مراتب طهارت است. برخی می گویند این کتاب ایراد دارد. استاد نظر شما چیست؟ یعنی نمی توان از آن استفاده برد؟ بنده زود باور نیستم و تقریبا برخی از مبانی و برخی از اختلاف نظرها را هم می دانم ولی این طلبه ای که که کنار ما گفت: کتاب شرح طهارت ایراد دارد خودش اهل فلسفه و عرفان بود. (در حد معمولی). بنده با هر کتابی نمی توانم انس بگیرم. این کتاب را علاقمند هستم تا مطالعه کنم. حال اگر شما بفرمایید مشکلی ندارد می خوانم. ولی اگر بفرمایید مشکلی دارد نمی خوانم. بدون چون و چرا. چرا که بنده خودم را شاگرد شما می دانم اگر شما منت نهید و ما را به شاگردی قبول داشته باشید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کار درست همان است که انسان در هر علمی با متون اصلی مرتبط باشد 2- این‌ها همه یک راه است تشتتی ایجاد نمی‌شود 3- همه‌ی توصیه‌های کتاب برای همه لازم نیست. شاید از این جهت فرموده باشند اشکال دارد. شما مطابق روح و جسم خود از آن استفاده کنید. موفق باشید

14526
متن پرسش
سلام: 1. از لحاظ علمی، کتب عمومی علامه طباطبایی سنگین تر است و نیاز به پیش نیاز بیشتری دارد یا کتب عمومی آیت الله جوادی حفظه الله تعالی؟ منظورم از عمومی اینست: کتبی مانند شیعه در اسلام و قرآن در اسلام از علامه - و - کتبی مانند دین شناسی و اسلام و محیط زیست و .. از آیت الله جوادی. 2. دومین سوال که در گرو سوال اول پاسخ داده می شود اینکه: اول نظر علامه را در هر زمینه بخوانیم بعد نظر آیت الله جوادی را بالعکس؟ البته تفسیر را نمی گویم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به موضوعی دارد که باید دنبال کنید. آری! در مورد تفسیر قرآن خوب است ابتدا تفسیر «المیزان» را شروع کنید. در سایر امور نیز با نگاه علامه شروع کنید، بهتر است زیرا عموماً آیت اللّه جوادی مبتنی بر نظر علامه، موضوع را شرح می‌دهند. موفق باشید

14525
متن پرسش
به نام خدا: با سلام و خدا قوت: استاد جوابی که به سوال شماره 14490 دادید مرا به عنوان یک مادری که این قضیه را از نزدیک لمس کرده قانع نکرد و فکر می کنم به این راحتی نمی توان گفت که این نوع رابطه دو گانگی تربیتی ایجاد نمی کند فرض کنید خانواده دیگر مقید به عدم تماشای تلویزیون در حد ضرورت نباشند یا از گوشی و بازی های کامپیوتری بیش از حد استفاده کنند و این را نوعی لطف به کودک تلقی کنند. این آیا باعث دو گانگی نمی شود؟ در حالی که والدین کودک این نوع تربیت را مناسب کودک نمی دانند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نفرمائید که در چه دنیایی زندگی می‌کنید! ما نمی‌توانیم فرزندان خود را ایزوله و منزوی کنیم و در همین رابطه است که بعضاً باید بین بد و بدتر تصمیم بگیریم و مسلّم جداکردنِ فرزند از زندگی پدر بزرگ و مادر بزرگ؛ انتخاب بدتری است. باید سعی کرد در کنار آن‌ها تذکرات مادرانه‌ی خود را به فرزندتان بدهید. روش جناب حجت‌الاسلام آقای اشترانی در سایت «مزرعه‌ی ایمانی» می‌تواند راهنمای خوبی برای جنابعالی باشد. موفق باشید

14524
متن پرسش
سلام بر اصغر طاهرزاده: شاید قبلا کسی گفته نمی دونم شایدم اینکارو کرده باشید تا حالا اما... پیشنهاد می کنم حتما حتما کتابچه ای از سوالات و پاسخ ها تهیه شود باور بفرمایید از بعضی کتابهایتان بهتر میشه مثلا پاسخی که اخیرا به اون بنده خدای طلبه عجول داده بودین هزار احسنت داشت هرچند اگر خلاصه تر نوشته بودین بهتر بود!! بهرحال چه شود اگر منتخبی از سوالات سایت بصورت پی دی اف در اختیار جوانان قرار گیرد و بصورت چاپی نیز یک کتاب خوشکل و مفید. این پاسخ ها حاصل عمری تدبر و یجورایی چکیده کتابهای استاد طاهرزاده و دیگر هیچ موافقید؟ سید محسنم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا تا حدّی کارهایی را شروع کرده‌اند. إن‌شاءاللّه به نتیجه خواهند رسید. موفق باشید

14523
متن پرسش
سلام علیکم: در مجموعه آثار شهید مطهری جلد 4 قسمت " اختلاف نظر حکمای الهی و متکلمین " سوالاتی برایم پیش آمده که خدمتتان عرض می کنم. 1. متکلمین چه کسانی هستند؟ (حکمای الهی را می دانم) 2. متکلمین معتقدند که اگر کسی قائل به خدا باشد باید به حدوث عالم اعتقاد داشته باشد؛ به اینگونه که عالم نقطه شروعی و پایانی دارد که قبل از آن نیست مطلق بوده است. حال سوال بنده اینجاست که مگر غیر از اینست که عالمی نبوده و خداوند هست داده است؟ 3. حکمای الهی معتقدند؛ نه اینکه لازمه اعتقاد به خدا این موضوع نیست، بلکه لازمه اعتقاد به خدا اینست که معتقد باشیم برای عالم اولی نیست. این یعنی چه؟ لطفا ساده بیان بفرمائید تا این قضیه بصورت جداگانه برایم حل شود. در ضمن بابت متونی که از طریق سایت به ایمیلمان ارسال می فرمائید، متشکریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکما بر اساس عقل و با نظر به بدیهیات، سیر می‌کنند و متکلمین بر اساس عقل و با نظر به برداشتی که از دین، دارند سیر می‌کنند. که البته هرچه جلو آمدیم این دو به‌هم نزدیک شدند به طوری‌که در امثال ملاصدرا در عین نگاه فلسفی روش دفاع از دین به‌خوبی شکل گرفت. آری! متکلمین تصور می‌کردند باید خداوند باشد و بعد مخلوق ایجاد شود یعنی معتقد به تقدّم زمانی برای خداوند بودند. در حالی‌که حکما متوجه‌اند تقدّم خداوند تقدّم باالشّرافة و بالرّتبه است. و لذا همین‌که خدا هست، مخلوق نیز در صحنه است. مثل آن‌که همین‌که ما دست‌مان را تکان می‌دهیم انگشتر ما نیز تکان می‌خورد در عین آن‌که حرکتِ انگشتر بالطبعِ حرکت دست است. پیشنهاد می‌شود جزوات «فلسفه و کلام اسلامی» که در سایت قرار دارد را دنبال فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی