بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28996

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حقیقتا درد آوره برام که می بینم ما اینقدر دور خودمون می گردیم و نمی دونیم کجاییم و چه رفتاری باید با مسائل سیاسی و اقتصادیمون داشته باشیم. مثلا قضیه مسائل جناب پناهیان (ملک و دفتر هدیه از مفسد اقتصادی) یا املاکی که در اختیار بعضی از قدیمی های سیاست و انقلابی های صدر انقلاب با هزار توجیح و بافتن قانونی در اختیار گرفتند آن هم بالا شهر و خدمات انقلابیشان ظاهرا با این قیمت هایشان برای سطح پولدار جامعه مصرف می شه!!! (در مواردی که مشخص شده است) این داستان ها رو برای این مطرح کردم: مشکل بنده با اینه که مردم در مواجهه با اینها اولا مصداق تصمیم گیری و حق رو افراد می دونند گرچه اون افراد آدم های خوبی هم باشند؟!!! آیا میزان ما شریعت هست یا شخص ها (نمی خواهم منکر زحمات مومنین بشوم ولی احترام افراد پیش ما به وجه مومن بودنشونه) حالا هر کسی این حقایق رو مطرح بکنه باید به باد فحش کشیده بشه و دشمنی شخصی باهاش بکنند؟ و این تصمیم های احساسی رو نه تنها ما مردم عادی بلکه متفکران دینی هم می گیرند و عدالت خواهان را به باد لعنت بگیرند؟! بله منظورم مسئله عدالت طلب ها (نه شخص خاصی بلکه روشی است) و در مقابل جامعه ای است که دارند با پول مردم در انقلابی الهی خدمت می کنند (مدیران کشور) پر مسلمه که وظیفه رهبری حفظ اغشار وسیع جامعه هست ولی آیا جوانان حق ندارند مسئولان را به وجه مسئولیتشون مورد سوال قرار بدهند آن هم مستند؟ به ما جواب بدهید آیا همه ما باید رهبری باشیم یا اینکه من باید بروم و راه بیفتم تا به عنوان جوان یا مسجدی یا بسیجی یا دانشجو و طلبه به مسئولین سخت بگیرم (در موازین شرعی و قانونی)؟ خدا شاهده اگر صدا و سیما و مردم و جوانان مسئولین رو مورد بازخواسخت قرار ندهند و این فشار کج روی های اقتصادی و کم کاری ها و ظلم ها و نا عدالتی هایی که طبیعتا در جامعه هست روی هم تلنبار بشه آمریکا و اروپا برامون با یه کبریت انفجاری احساسی و غیر عقلی و نا متعادل شعله ور می کنند که در آخر خودمون ضرر می کنیم. امید دارم با اینکه شانیت شما این نیست که وارد جزئیات جامعه (افرادی پرچم دار و جناحی) بشوید حداقل با مثلی از قرآن و عترت به ما جواب دهید چرا که جریانی راه افتاده که شکل دهنده آینده هست. ان‌شاءلله موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوه‌ی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» رجوع فرمایید. موفق باشید

لینک جزوه : "نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ"

27851

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود بر شما: استاد گرامی از کجا بفهمیم که آنچه از عالم غیب درک می‌کنیم و می‌فهمیم حقیقی است و توهم شخصی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مکرر عرض شده است این امور را باید با سخنان قرآن و روایت تطبیق داد. آن‌جایی که منطبق است با متون دینی، قابل قبول می‌باشد. موفق باشید

27714
متن پرسش
با سلام بر شما: اینجانب از اول ماه رمضان در دعاهام از خداوند خواستم که توی این ماه عزیز ایمانم رو قویتر کنه و اهل یقین به معنی حقیقی کلمه بشم خلاصه مثل شهدا و علما تحت تاثیر روزمرگی زندگی قرار نگیرم و در همه حال با تمام وجود به یاد خدا باشم، خلاصه مومن و شیعه حقیقی باشم، اما متاسفانه نمیدونم چرا افکار پوچ و شبهات بیهوده و آزار دهنده سراغم میاد، شک ندارم کار شیطونه و وسواس خناس داره زمزمه میکنه اما سخت میتونم جلوش رو بگیرم، من فکر می‌کردم توی ماه رمضان شیطان قدرتش کم میشه و ما میتونیم از لحاظ اعتقادی و ایمانی ارتقا پیدا کنیم، اما انگار برعکس شد، چرا؟ من که از خدا یقین برتر و یقین قلبی قوی‌تر خواستم اما همون یقین قبلی هم مورد ضربات شیطان قرار گرفته و دارم آزار می‌بینم، چرا اینجوری شد؟ حکمتش چیه؟ باید چیکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: كار شيطان اين است كه هر چيزى كه ما را به خدا نزديك مى‌‏كند و طريق رسيدن به حق است، از ما بگيرد و در آن كار اخلال ايجاد كند. بنا به فرمايش قرآن‏ «قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَ‏ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ»؛[1] شيطان گفت: خدايا! به جهت آن كه گمراهم كردى، حتماً در مسير مستقيمى كه به سوى تو ختم مى‏‌شود مى‌‏نشينم و بندگانت را از آن مسير منحرف مى‏‌كنم. هميشه اختلال شيطان در امورى است كه به خدا ختم مى‏‌شود.

         آب گِل خواهد كه در دريا رود             گِل گرفته پاى او را مى‏‌كشد

         چيست اين از گِل گرفتن آب را             جذب تو نُقل و شراب ناب را

موفق باشید


[1] - سوره‌ى اعراف، آيه‌ى 16.

26881
متن پرسش
سلام خسته نباشید: آیه ای هست که اشاره می کند به آرامش «الا بذکرالله تطمئن القلوب» من هرچه در خودم و در جوامع دیدم نقض این آیه هست. دیدم انسانی که فشار روحی بر او غلبه می کند موقع گرفتاری به راه‌های گوناگونی چون موسیقی، سیگار و اعتیاد و... اگه هم آدم مثبتی باشه ورزش و... یعنی واقعا تو اون لحظه نعوذبالله نمی خوام کفر بگم ولی خدا نمی تونه آرومم کنه؟ چرا؟ می دونم اشکال از من هست ولی چه کار کنم این مشکل رفع بشه؟ سوال دومم اینه که الان خیلی از روانشناسان می گن برای آرامش، مراقبه کنید، من دوست دارم با نماز خوندن و دعا این حس برام پیش بیاد اما متاسفانه اینجوری نیست باید چه کنم؟ سوال سومم اینه که مثبت اندیشی در دین هم جایی داره؟ من بیشتر سعی می کنم واقع بین باشم این اشتباهه؟ ممنونم از اینکه وقت می گذارید برای جواب.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنا است با خدا آشنا شویم تا در این عرصه‌ها بتوانیم به او پناه ببریم و تجربه‌ی باورِ توحیدی برایمان پیش آید مثل این روزها که اگر کسی روح توحیدیِ لازم را داشته باشد، در عین رعایت بهداشت، حاکمیت را به خدا می‌دهد و نه به ویروس کرونا. ۲. خوب است در این مورد سری به کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست بزنید. ۳. اعتماد به خدا به یک معنا مثبت‌اندیشی است، ولی با توهّم‌زدگی فرق دارد. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع فرمایید. موفق باشید

26839

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا نظر ارسطو که معتقد بود یک سری امور است که فقط بعضی انسانها از عهده انجام آن بر می آیند و همین را توجیه اصل بردگی می دانست نظر مناسبی است؟ چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلِ حرف را نمی‌توان انکار کرد، ولی نتیجه‌گیری از آن غلط است. باید شرایط طوری باشد که هرکس بر اساس توان و استعدادش، حقِ زندگی داشته باشد. موفق باشید

26835
متن پرسش
با سلام خدمت حضرتعالی: سوال داشتم، بنده در معجزه گفتن یکبار و یا مکرر «بسم الله الرحمن الرحیم» شکی ندارم و شاید فقط خداوند متعال اسرار بیشمار این عبارت عظیم را بداند. خواستم بدانم که آیا این نسخه حضرتعالی بوده که فرموده اید ۱۹ بار بسم الله الرحمن الرحیم را با وضو و رو به قبله روی یک کاغذ سفید بنویسیم و با خود همراه داشته باشیم برای رفع بلایای مختلف از جمله ویروس کرونا؟ و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! در جریان این امر نیستم و اساساً این امور، با روحیه‌ی بنده همخوانی ندارد. موفق باشید

26666

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد: پاسخ اشاره واری که از یکی از شاگردان علامه طهرانی رضوان الله علیه در مورد روایت مغمومیت اهل بیت (ع) به خاطر قیام های قبل از ظهور داشتند این بود که روایت تنها در مقام بیان اثر وضعی قیام است نه حلیت یا حرمت آن. چون به هر حال هر قیامی با مصائبی همراه است که باعث غم می شود حتی بعثت حضرت رسول اکرم (ص) که با غم شهادت اصحاب و اندوه ناشی از ایذاء مشرکین همراه بود. در انقلاب ما هم می دانیم خون هزاران شهید چه داغ بزرگی برای انقلابیون بوده است. اما بروز مصائب و غم ملازمه ای با بطلان قیام ندارد بلکه ظاهرا در طول تاریخ همیشه قیام های قدسی ملازم با مصائب و غموم زیاد بوده است از قیام حضرت نوح (ع) تا قیام حضرت حجت (عج).
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و بر اساس همین فرهنگ، حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فرمودند: ملتی که منتظر مصلح است خودْ باید صالح باشد. پس نباید تن به گناه و حاکمیت جور داد. موفق باشید

25732
متن پرسش
ضمن عرض سلام خدمت استاد عزیز: چقدر خداوند را شاکرم که شما را در مسیر زندگی من قرار داد تا از طریق شما به لذت درک معارف الهی نائل گردم و در این گرداب آخرالزمانی با رهنمودها و تذکرات شما به آرامشی خاص برسم. در سیر انتخابی خودم به کتاب «ادب خیال و قلب و عقل» رسیدم آنجا که فرمودید: خیلی فرق می کند که ایده آل شما در ذهنتان فرش باشد یا گستره ي عالم معنا و ناگاه یاد شعر سهراب سپهری افتادم، من مسلمانم، قبله ام یک گل سرخ، جانمازم چشمه، مهرم نور، دشت سجاده من... لذتم از این شعر دهها برابر شد، آیا واقعا ایشان این معانی را در نظر داشته بودند؟
متن پاسخ

 

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه بسیار زیبا مطلب را مطرح فرمودید. یادداشتی در مورد «شعر و هنر» از این زاویه داشتم که به جنابعالی تقدیم می‌کنم. موفق باشید

باسمه تعالی

ما و شعرِ اصیل و آینده

هنر و شعر راه نجات انسان دوران جدید از «بی‌جهانی» است که «بی‌جهانی» منجر به حذف هستی و نیست‌انگاری می‌شود. در حالی‌که انسان ذاتاً جهان‌مند است و باید جهان خود را بر اساس فهمی اصیل بازیابد.

برای یافتن مضمون جهان باید به تحلیل هنر و شعر پرداخت. قدرتِ نجات‌دهنده‌ی انسان جدید در شعر نهفته است زیرا از این طریق مضمون کامل جهان را برای انسانی که ذاتش جهان‌مند است، بر ملا می‌کند. در نتیجه برای انسان‌ها آشکار می‌شود جهانِ گم‌شده‌ی آن‌ها کجا ‌است.

۲. هنر و شعر اما به چه‌چیز می‌خواند؟ به هستی. اندیشیدنِ واقعی هم نسبتی است که انسان با هستی برقرار می‌کند به همان معنایی که انقلاب اسلامی وسیله تقرب به راز وجود شد و جهانی را در مقابل بشر امروز گشود و حجاب‌ها را از رُخِ هستی کنار زد و رازهای بزرگی را بر ملا نمود. جهانی که شاعر در مقابل ما می‌گشاید از این رو اصیل است که ما را از روزمرّگی‌ها و سر به هوا بودن در می‌آورد.

۳. جهانی که شاعر و شعر در مقابل ما می‌گشاید، جهان تعصب‌ها نیست، جهانِ گشودگی ها است تا جهان، رازِ هستی را در گوشِ ما نجوا کند . هرچند به حسب ظاهر هنرمند اثر هنری را می‌آفریند، اما در واقع این اثر هنری است که هنرمند را در مقابل حقیقت قرار داد.

اراده‌ی الهیِ خاصّ این تاریخ

۴. اثر هنری به سبکِ مخصوصِ به خود به انسان‌ها امکان می‌دهد تا خود را به همان معنای حقیقی‌شان به صحنه آورند و از این رو حجاب نفس امّاره را کنار بزنند و به حقیقت هستی تقرب جویند. مأوایی که طلحه و زبیر نتوانستند به آن ورود کنند.

۵. اثر هنری می‌تواند جهانِ حقیقی مردم این دوران را نشان دهد. نشان دهد عالَم انسان‌های وارسته چه عالمی است. عمّار حلب از طریق انقلاب اسلامی نشان داده شد تا مردم این دوران بتوانند خودشان، خودشان را درست مشاهده کنند، حقوق‌بران نجومی خود را درست مشاهده کردند. شهدای مدافع حرم نیز خود را درست مشاهده نمودند. اثر هنری همه‌ی جوانب حیات اصیل قوم را گِرد می‌آورد تا معلوم کند شیوه‌ی زیستن در این دوران به گذشته برگشتن نیست، بلکه به آینده‌ای باید نظر کرد که ماوراء دنیای مدرن برای ما تقدیر شده است، آینده‌ای که برقراری رابطه با حقیقت هستی است.

۶. اثر هنری جایگاه انسان‌ها را در جهان حقیقی‌شان نشان می‌دهد تا بهترین رابطه را با یکدیگر و با محیط و با زمین برقرار کند و در حقیقت، پرده از هستی برکشند و متوجه باشند حقیقتِ جهان چگونه خواهد بود و چگونه رازی از رُخ حقیقت کنار می‌رود و حقیقت به شکل فوق‌العاده زیبا به ظهور می‌آید.

۷. امروز این اثر هنری و شعر است که می‌تواند وطن و مأوای ما باشد و راز تقدیر ما را بر ملا کند و نشان دهد که در این تاریخ انسان چه جایگاهی باید برای خود بیابد و چگونه بر زمین مأوا گزیند تا در نسیم هستی، گوشش قصه‌ی اُنسِ با حقیقت و بیرون‌شدن از نیهیلیسم را بشنود. گوش‌سپردن به حقیقت هستی معنایِ اندیشیدن در این تاریخ است. اندیشیدنی که به یک معنا مأواگزیدن است و اجازه می‌دهد تا هرچیز همان باشد که هست، و این یعنی اُنس با حقیقت و عبور از نیهیلیسم. 

25312
متن پرسش
با سلام: سوال من در خصوص حداقل ایمان است که انسان را از عذاب جاودان نجات می دهد. ۱. تعریف دقیق آن چیست؟ ۲. آیا حداقل ایمان یک مقوله ی کاملا فکری است یا عملی؟ ۳. در رساله خواندم که کافر کسی است که منکر خدا، رسالت پیامبر (ص) یا ضروریات دین باشد در این صورت که شیطان هم مسلمان محسوب می شود چون اعتقاد به خدا و پیامبر (ص) دارد اگر ممکن است ابهام من را برطرف کنید و یک تعریف کامل از حداقل ایمان به من دهید. چون این سوال را بارها از افراد مختلف پرسیده ام و هر بار پاسخ های ضد و نقیض داده اند از نظر خودم با توجه به مطالعاتی که داشته ام تعریفی که در رساله ها آمده ناکامل است و باید یک شرط به آن اضافه کرد و آن عدم دشمنی با خدا و پیامبر (ص) و سایر مقدسات است آیا برداشت من درست است و هر کس که این دو شرط را داشته باشد مومن محسوب می شود ولو هر کاری بکند مثلا توهین به مقدسات کند و... با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان اولیه، ایمان به وجود پروردگار عالم است که با نظر به ربوبیت او، عبودیت ما به ظهور می‌اید و معنا پیدا می‌کند و با رعایت واجباتی که پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند، بندگیِ انسان به صورت بالفعل شکل می‌گیرد و معلوم است که حتماً این نوع بندگی با دشمنی با دشمنان خدا و رسول خدا که مانع ظهور حقیقت به بشریت‌اند، همراه خواهد بود. موفق باشید

24820

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا خطورات نفسانی که انسان را آزار می دهد و باعث ایجاد شک در عقاید می شود و خود انسان هم نمی‌خواهد این خطورات و افکار در نفس او نقش ببندد، اما نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد، آیا این خطورات فاسد و شک برانگیز از القائات شیطان است؟ برای دفع این القائات و غلبه وسوسه شیطان چه ذکری و چه دعا و چه عملی مفید است و شیطان القا کننده را دور می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان گفت القاء شک و یا ضعف قوه‌ی واهمه، کار شیطان است. نکاتی برای رفع مشکل در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مطرح شده است. إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

24741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد اگر بخواهید برای سیر و سلوک، آثار یک عارف وارسته (چه آنهایی که در قید حیات دنیوی هستند و چه آنهایی که نیستند) را معرفی کنید تا از قلمش بهره مند شویم کدام بزرگوار را توصیه می فرمایید؟ لطفا فقط یک نفر معرفی شود تا با اثارش مانوس شویم و سلوک مان را طبق بیانات گهربارش پیش ببریم. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر باید مطابق ذوق خود یا به ابن‌عربی و یا به خواجه عبداللّه انصاری رجوع کنید. موفق باشید

24706
متن پرسش
سلام علیکم وقتتون بخیر: فرمودید خدا از سر ربوبیت تقاضای بندگان را اجابت نمی کند. بهترین تقدیر همان است که رقم می خورد. اگه آدم در اثر مشکلاتش و فشارهای زندگی دچار انواع و اقسام گناهان و عقب ماندگی ها بشود این چه تقدیری است؟ چرا دل من با این حرفها آرام نمی گیرد استاد جان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در جاهایی در عمیق‌ترین لایه‌های معرفتی خود به این می‌رسیم که پروردگار عالم می‌داند چه‌کار می‌کند و لذا اقرار عارفان که فرموده‌اند: «غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای» مبتنی بر چنین معرفتی است. او می‌داند این بنده‌اش با این فشارها، تولدی دیگر می‌یابد و این‌طور نیست که تقاضاهای او را بی‌جواب گذاشته، راه دیگری را برای او در نظر گرفته، ولی بنده‌اش هنوز بر راهی که خودش تصور کرده است، تأکید دارد. موفق باشید

24250

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: کتاب ادب خیال عقل و قلب رو مطالعه کردم حالا خواستم از شما بپرسم که نقش کنترل خیال های بیهوده در کیفت زندگی برزخی ما چه تاثیری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما را متوجه‌ی عالم گشوده‌ی غیب و معنویت می‌کند. آن‌چه در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» مطرح است. موفق باشید

23948

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام: عید شما مبارک. استاد عزیز آخر من با شما چه کار کنم؟ وقتی کلام شما را می شنوم. وقتی می بینم برای بسیاری از مشکلات خودم پاسخ های درخور و کامل دارید، وقتی با راه های میان بر شما مواجه می شوم، اصلا همیشه آدم ابراز محبت نکند خوب می میرد! نمی شود که آدم ابراز محبت نکند، آدم ابراز محبت بکند، خوب جوابی از محبوب نمی آید! می آید!؟ استاد اقلا برای این حقیر دعا کنید. بلکه کمی به راه بیایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا می‌کنم به سرِ عقل آیید و بی‌خودی از دست من حرص نخورید. بنده دعاگوی‌تان هستم و خدا را شکر می‌کنم که بین ما و شما عزیزان چنین رابطه‌های محبت‌آمیز جاری و حاکم است. موفق باشید

23343
متن پرسش
سلام خسته نباشید: من قبلا شاید با آثار شما ارتباطی می گرفتم اما از نظر زمانی شاید بعد از اشو دیگر به هیج بند شده ام. چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سعی بفرمایید خداگاهیِ خود را نسبت به هر امری محفوظ بدارید، بعد از مدتی متوجه می‌شوید در این مسیر که قرار گرفته‌اید، بیشتر با توهّمات‌تان زندگی کرده‌اید و نه با واقعیات، در حالی‌که ما را گریزی از واقعیات نیست. موفق باشید.

32985

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز بحث درباره معنا و مفهوم چه نسبتی با مباحث هرمنوتیک فلسفی دارد؟ (چه تعاملی و چه تاثیری و چه اشتراک خاستگاهی و چه رهاورد مشابه و متفاوتی دارند؟) از آن جهت از محضرتان پرسیده می‌شود که بنابر پژوهشهای صورت گرفته میان معنا و مفهوم باید تمایز قائل شد زیرا معنا محصول انباشت تاریخی زبان و مفهوم محصول لقاح عالم عین و عالم ذهن است. از نتایج این تمایز این است که در ترجمه قرآن کریم کلماتی همچون فلک یا بلاد صرفا به معنی ظاهری خود بازگردانده نمی‌شوند بلکه با توجه به شبکه مفهومی که در آن قرار گرفته اند معنی می‌شوند. متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه می‌دانم که در تفکر هرمنوتیکی باید در رخدادِ «فهم» نظر به روح تاریخیِ آن رخداد داشت و اشاراتی که در این راستا پیش می‌آید و از این جهت نگاه هرمنوتیکی را نگاهِ تأویلی گفته‌اند. حال با توجه به این امر باید در رخداد فهم، متوجه معنایی شد که با آن روبه‌رو می‌شویم. موفق باشید

31857

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باسمه تبارک و تعالی سلام علیکم: طلبه جوانی هستم که چند سالی در حوزه نفس کشیده و رفت و آمد کردم. در این سالها به لطف خدا پایه های درسی را طی کرده و دروس سطح را به پایان رساندم. علاقه و ارادت شدیدی به امامین انقلاب سلام الله علیهما دارم و سالهاست که سیر مطالعاتی خود را بر محور منظومه فکری آن دو حکیم بصیر تنظیم کردم. علاقه زیادم به مطالعه و درس و تبلیغ باعث شده تا امروز و در سن ۳۲ سالگی علیرغم داشتن یک رزومه علمی پژوهشی و تبلیغی قابل توجه چون دستم از پول خالی است و دستاورد مالی نداشته و اولیات اقدام برای ازدواج در شرایط فعلی جامعه را ندارم خانواده (پدر و مادر) ضمن فاصله گرفتن از حوزه و نظام، به شدت و از سر خیرخواهی بر خروج بنده از حوزه و رفتن به خدمت سربازی و نهایتا ورود به یک شغل و حرفه برای کسب درآمد تاکید می کنند. از آن استاد عزیز تقاضامندم حقیر را در موارد زیر آگاه کرده و راهنمایی بفرمایید ۱. خروج از طلبگی مصداق گناه کبیره تعرب بعد الهجره است؟ ۲. چگونه والدینم را اقناع کنم که هم به هدف برسم هم ادب و احترام مراعات گردد و هم در طلبگی بمانم؟ ۳. برای امرار معاش طلابی که وضع زندگی شان از زهد نیز فراتر رفته و روی زهد را سفید کرده و در عین حال به کلاس و درس و بحث و تبلیغ علاقمند هستند چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟ دعاگویم و محتاج دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید با حوصله و خوشرویی مسیر طلبگی را حفظ کنید، بهتر است. ولی هیچ‌وقت خروج از طلبگی به معنای گناه نیست، چه رسد به گناه کبیره! تصور بنده آن است که خود خداوند آنچه رزق ما است به وقتش می‌رساند مشروط بر صداقت و تواضع. موفق باشید

31045
متن پرسش
با سلام و عرض تشکر از حضور گرم شما و بابت زحماتی که در پاسخگویی به شبهات و سوالات ما تقبل نموده اید. جناب استاد من گاهی نمازم رو با تمام قلب میخونم ولی گاهی نمی دونم برای کی و برای چی نماز میخونم ولی به امید اینکه اون حالت برطرف بشه باز میخونمش. یه سوالی که برام هست این هست که مقصود از خوندن نماز اگر کرنش و توجه به درگاه خدای بزرگ هست خب مگر با توجه و حضور در لحظه و رعایت مسئولیت در قبال دیگران و... نمیشه این کار رو ادا کرد، و اینکه واقعا ایرانیها قبل از اسلام مگر چیزی جایگزین نماز نداشتن خب آنها هم خدا پرست بودند. چرا باید حتما نماز خوند؟ گاهی وقت واقعا خسته ام و نمی‌فهمم چی میخونم فقط بخاطر ناچار بودن میخونمش. ممنون از لطفتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع نفس، مباحث بسیار ارزشمندی شده است تا انسان به بهترین نحوه از نمازگزاری نائل شود. مثل کتاب «آداب الصلواة» که حضرت امام تألیف نمودند. بحث، در بهترین نحوه حضور در محضر حضرت حق است که در آخرالزمان بهترین حضور، حضورِ محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌باشد و نماز، حضور در محضر حق است با افقی که حضرت محمد «صلوات‌الله علیه‌وآله» به نور الهی به میان آورده‌اند. آری! بالاخره قبض و بسط در صحنه است. «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند». موفق باشید

30387

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده در ماه رجب شبها چند دقیقه ای ذکر لااله الاالله را با توجه به قلب تکرار می کنم البته با توسل به امام زمان. چند دقیقه که می گذره به قلبم فشار می آورد. گاهی توجه زیاد می شود و گریه ام میگیره و حال عجیبی می شود. چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّی که فشار چندانی پیش نیاید خوب است ادامه دهید. موفق باشید

30352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده: خوب هستین ان‌شاء الله! در فرهنگ های گذشته مشکلات روانی به شیطان نسبت داده می شده که امروزه ثابت شده است ناشی از مشکلات ژنتیکی و تربیتی و هورمونی و نسبت به شیطان امری غلط بوده! در قرآن هم فراموشی به شیطان نسبت داده شده!(داستان خضر و موسی علیه السلام) چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آنچه مربوط به شیطان است، همیشه مربوط به شیطان است، چه علت علمی آن معلوم باشد، چه نباشد. موفق باشید

29562

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا ارتقا دایمی مقام پیامبر (ص) طبق حرکت جوهری است؟ مگر حضرتش به تجرد تام و ثبات نرسیده اند که حرکت محال باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقام نور عظمت، پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» تامّ و تمام می‌باشند ولی در مقام نفس ناطقه همچنان کمالی بعد از کمالی را پشت سر می‌گذارند. به همین جهت به عبادات الهی مشغول می‌شوند. موفق باشید

29413

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: جناب حجت الاسلام زنجیرزن حسینی در جلساتی که در زمینه عرفان نظری داشتند بعضا انتقاداتی به کتاب عرفان نظری استاد یزدان پناه مطرح نمودند (مثلا در بحث حیثیت تقییده) سوال اینست که کتاب استاد یزدان پناه کاملا مورد تایید شماست یا شما هم نقدهایی دارید و آیا نقدهای آقای زنجیرزن را وارد می‌دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از موضوع خاصی که می‌فرمایید به عنوان یک بحث علمی بنده شخصیت استاد یزدان‌پناه را شخصیتی عمیق و استاددیده می‌شناسم. موفق باشید

28854

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به سوال ۲۸۷۸۴ و ۲۸۸۰۵ که محبت فرمودید یک سوال باقی می ماند اینکه فرمودید ابعاد اهل بیت (ع) باید در جای خود مد نظر قرار گیرد، پس چطور اهل بیت (ع) جان بعضی از افراد را خودشان می گیرند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره فرشته‌ی قبض یعنی حضرت عزرائیل مسئول قبض روح هستند و باید روایات را در این فضا معنا کرد. موفق باشید

28236
متن پرسش
با سلام: استاد کدام از برهان ها از قبیل امکان و وجوب، صدیقین و ... نزدیک به تفکر اهل بیت (ع) است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش اولیای الهی برهان استدلالی نیست. آن ذوات مقدسه با تذکر خود، افق معنوی را جلوی انسان می‌گشایند. با این‌همه به نظر بنده «برهان صدیقین» انصافاً راهِ صدیقین را متذکر می‌شود. موفق باشید

27727
متن پرسش

سلام علیکم: در حال مطالعه مطالب حضرتعالی در کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی هستم و الحمدلله ابواب جدیدی برای تدبر در باب انقلاب اسلامی در نظرم آمد. در بخشی از این کتاب به زیبایی فرموده اید که: «بايد به مظهر امام زمان (عج) در اين تاريخ نظر كرد يعني به رهبر معظم انقلاب اسلامي كه متذكر حقيقت انقلاب اسلامي در اين زمان هستند. ممكن است كساني باشند كه با صد دليل وجود حضرت مهدي (عج) را اثبات كنند ولي نتوانند متوجه مظهر اراده ي آن حضرت در این تاريخ بشوند.» به نظرم دقیقا رسالت تاریخی ما همینجاست که ببینیم اشارات حضرت امام و حضرت آقا کدام انسان را مد نظر دارند که قرارست حضور پیدا کند ماورای مدرنیته که خودش حجاب حق شد و حتی تکنیک را هم به ورطه عجیبی برد و همین تکنیک و توسعه و مبادی تمدن مدرن خودش مبدعی برای نیهلیسم و عدم نظر به وجود حقایق در عالم و تنزل وجود انسان به فردی که می‌خواهد حال درونی خویش را مد نظر قرار دهد و بر آن اساس عالم را تغییر دهد و حتی با مبانی دکارت و کانت، وجود لایقف و نفس و جان انسان در حد مرکز اندیشه ها و رد و اثبات هست و پدیده های عالم را نه بر حسب وجود و اصلشان بلکه بر اساس قالب های شکل گرفته فکر تحلیل می‌کند و می‌فهمد و نظر به ماهیات و کثرت ها پیدا شده و نظر به وجود و ظرایف عالم در حجاب رفته است. اساسا اگر خودآگاهی تاریخی که ویژه رهبر عزیزمان در بیانیه گام دوم اشاره دارند و تمام روح این سند و پیام مهم و راهبردی چله دوم نهضت است را بیابیم و ببینیم اشارات ایشان نظر به تاریخی که دارد که به تعبیر خودشان چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود، می‌توانیم بهتر هم را بفهمیم و متوجه بشیم در چه طرح جامع و عظیمی قرار گرفته ایم و تلاشمان این باشد هر چه بهتر به این خودآگاهی جمعی و تاریخی برسیم و در تراز تمدن نوین اسلامی و افقی که باید به صحنه بیاید که افق فطرت و جان همه انسانها برای عبور از نیهیلیسم و سکولاریزه شدن و حضور ذیل طرح ولایت حضرت حق و اولیاء اش ویزه صاحب الزمان است. البته هر چه بیشتر حقیقت انقلاب را دریابیم و با انقلاب زندگی و حیات کنیم، بلاشک مواجهه شدیدتر و عظیم تر و جهاد کبیرتر خواهد بود و قطعا جبهه مدرنیته و آن کسانی در ظاهر انقلابی، ولی روح غیر انقلابی را دنبال می‌کنند هم تلاششان و نمودشان بیشتر است، و قطعا می یابند حضور انقلاب دیگر گذار بشر از حیرت و سرگشتگی همچنین سیطره سکولار و پوچ انگارانه است و به تلقی من که شاید البته تلقی ناقص و غلطی باشد این عصر، عصر توبه و رجوع تاریخی بشر است و خودش خیلی حرفها دارد و الحق خودآگاهی و بصیرت نافذ و عمار گونه می طلبد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی بس عزیزالقدر و لطیف در بستر انقلاب اسلامی به سوی انسان‌هایی که نمی‌خواهند خود را در فرهنگ مدرنیته فریب دهند، گشوده شده است که برکات آن «لا یدرک و لا یوصف» است. عظمت جهانِ گشوده‌ای که خداوند از طریق انقلاب اسلامی در آن به ظهور می‌آید و توکل به او در آن جهان نقش اساسی دارد تا به جای پناه‌بردن به خود، به خدا پناه ببریم. وقتی به عمق جهانی که می‌توان با قلب زنده در آن حاضر شد پی بردیم و دانستیم بدون قلب زنده امکان آن چنان حضوری نیست، اشک جاری می‌شود و قلب به خود می‌آید. چیزی که در تشییع پیکر مبارک حاج قاسم سلیمانی، ملتِ ما در مقابل خود احساس کردند.

 یکی از جهان‌هایی که سخت انسان‌ها به آن نیازمندند، جهانی است که شهدا آن را شناختند و در راه حضور در آن جهان قدم زدند. همسر علی چیت‌سازیان می‌گوید: «در آخرین باری که آمد منزل و بعد از آن رفت و شهید شد و دیگر ندیدیمش؛ نیمه‌شب همین‌طور نشسته بود و اشک می‌ریخت و گریه می‌کرد. با این‌که مرد با صلابت و قدرتمند و فرمانده‌ی کاملاً با صلابتی بود و اصلاً اهل گریه و این چیزها نبود؛ اما اشک می‌ریخت. گفتم چرا این‌قدر گریه می‌کنی؟ گفت: فلانی را خواب دیدم. رفیق همراهش را، معاونش را. معاونش را خواب دیده بود که قبل از او شهید شده بود. می‌گوید دستش را محکم گرفتم و گفتم باید به من بگویی، ما این‌همه با همدیگر رفتیم راه‌کار پیدا کردیم - این‌ها نیروهای اطلاعات عملیات بودند که بلدچی یگان‌ها می‌شدند. قبلاً می‌رفتند راه‌ها را پیدا می‌کردند و باز می‌کردند تا یگان‌ها بتوانند حرکت کنند بروند جلو- ما این‌همه رفتیم با همدیگر راه باز کردیم، راهکار پیدا کردیم. راه‌کار این قضیه چیست؟ این قضیه‌ی شهادت؟ این را به من بگو، چرا من شهید نمی‌شوم؟ می‌گوید یک نگاهی به من کرد و گفت: راه‌کارش اشک است، اشک.» این نشان می‌دهد شهید چیت‌سازیان متوجه‌ی جهانی که در مقابل شهدا گشوده می‌شود، شده است و به دنبال راهی است که خود را در آن جهان احساس کند. و عملاً می‌توان گفت انقلاب اسلامی اشک را به ما برگرداند تا جهان گمشده را به ما برگرداند. موفق باشید  

نمایش چاپی