باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً با صور ذهنی خود که در حالِ خوشِ احساس روح برایشان پیش میآید، روبهرو میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بد نیست به کتاب «تپههای جاویدی و راز اشلو» سری بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به جواب سوال شماره ی ۲۴۲۱۷ رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آن سوال در این بود که خطر مشغول کردن مخاطبان آن برنامه به اموری که افق فکری آنها را باز نمیکند چرا باید باشد تا با روبرو شدن با موضوعاتی که نیاز به اندیشه و بصیرت دارد آنها در نمانند و از طرفی انتقاد به یک برنامه با تکفیر فرق میکند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: در مباحث معادشناسی حدیثی را مطرح کردید از امام رضا (ع) که می فرمایند: هر کس که بگوید قیامت بعد می آید از ما نیست. اگه ممکنه منبع این حدیث رو بگید. من از این حدیث در جایی استفاده کرده ام و از من منبع خواستند
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روايت داريم كه راوي از حضرتامامرضا (ع) ميپرسد: مرا از بهشت و جهنم خبر دهيد، آيا هم اكنون آنها خلق شدهاند؟ حضرت فرمودند: بلي، و رسولالله (ص) وقتي به معراج رفتند داخل بهشت شدند و آتش را ديدند. راوي ميگويد: عدهاي از مسلمانان ميگويند بهشت و جهنم مقدر شدهاند ولي خلق نشدهاند. حضرت فرمودند: آنها از ما نيستند و ما هم از آنها نيستيم:
«مَنْ اَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنّار كَذَّبَ النَّبِيُّ (ص) وَ كَذَّبْنا وَ لا مِنْ وِلايَتِنا علي شَيْئٍ وَ يَخْلُدُ في نارِ جَهَنَّم. قالالله عزوجل: هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتي يُكَذِّبُ بِهَاالْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَميمٍ انٍ».
پس كسي كه منكر خلقت فعلي بهشت و جهنم شود، پيامبر و ما را تكذيب كرده است و از دوستان ما نيست و براي هميشه در آتش است. خداوند در آيه ۴۴ سوره الرحمن فرمود: اين است جهنمي كه گناهكاران انكار ميكردند و هم اكنون گناهكاران بين آن جهنم و آبجوشان در حال طوافاند.[1] موفق باشید
[1] - قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا(ع): يَابْنَ رَسُولِ اللَهِ! أَخْبِرْنِيعَنِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، أَهُمَا الْيَوْمَ مَخْلُوقَتَانِ؟! فَقَالَ: نَعَمْ، وَ إِنَّ رَسُولَ اللَهِ(ص)قَدْ دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ رَأَيالنَّارَ لَمَّا عُرِجَ بِهِ إلَيالسَّمَآءِ. قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: فَإنَّ قَوْمًا يَقُولُونَ: إنَّهُمَا الْيَوْمَ مُقَدَّرَتَانِ غَيْرُ مَخْلُوقَتَيْنِ! فَقَالَ(ع): مَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ لاَ نَحْنُ مِنْهُمْ. مَنْ أَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ فَقَدْ كَذَّبَ النَّبِيَّ(ص)وَ كَذَّبَنَا وَ لَيْسَ مِنْ وَلاَيَتِنَا عَلَيشَيْءٍ وَ خُلِّدَ فِينَارِ جَهَنَّمَ! قَالَ اللَهُ عَزَّوَجَلَّ: هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِييُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ * يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ حَمِيمٍ ءَانٍ. (توحيد صدوق، باب ما جاء فيالرُّؤْيَه، حديث 21 ص 118).
سلام استاد وقتتون بخیر: آیا پنج روز قبل از شهادت اول خانم فاطمه زهرا روضه گرفتن اشکال داره؟ دهه سازی محسوب میشه؟ میشه دهه سازی که اشکال داره رو دقیق توضیح بدید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که ممکن است نباید طوری ما را تصور کنند که تنها دنبال عزاگرفتن برای اولیای معصوم هستیم. در حالیکه هزاران عظمت در شخصیت آنها است که ابداً منحصر به دهههای فاطمی نمیشود. چه شده است که شاعران و مداحان ما تنها نگاه خود را به مصیبتهای اولیای الهی میاندازند؟! ملاحظه نکردید که اخیراً رهبر حکیم انقلاب «حفظهاللهتعالی» به مناسبت تولد حضرت زینب «سلاماللهعلیها» چه اندازه زیبا توجه ما را به ظرفیت زن و خردمندیِ او در جمال آن بانوی محترم متذکر شدند؟!
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تجربه خوبی است ولی با تدبّر در قرآن و کتابهای معرفتی سعی باید کرد آن را کامل نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نکتهای که میفرمایید قابل فهم است. لذا به ما فرمودهاند: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا» (انسان/۳) راهی را به صورت کلّی در مقابل ما گشودهاند تا هرکس در راستای جستجویِ خود و معنابخشیدن به خود، در آن راه، خود را معنا ببخشد. حال چه نسبت به آن راهِ گشوده، بهترین برخورد را نماید و شاکرِ آن نحوه حضور باشد، و یا نسبت به آن نعمت الهی، چشمپوشی داشته باشد و خود را در آن میدان وارد نکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار ابن عربی شبیه کار جناب صدرالمتألّهین است که سعی میکرده به بهانههای مختلف و با عنوانهای متفاوت حرف اصلی خود را بزند. فصوصالحکم از آن جهت که عطای مستقیم رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» به ابنعربی است، جایگاه خاصی دارد بهخصوص که شارحانِ فصوص در واقع بسیاری از مطالب سایر کتابها را در شرح خود متذکر شدهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر بحث «اول ما خلق الله» باشد مقام پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» از هر آنچه نامِ خلق بر آن گذاشته شود، افضل است. ولی بحث تجلیات نوری مثل اسمای الهی، امر دیگری است و شاید بتوان ملائکهی عالین را از جنس تجلیات نوری دانست. حضرت امام در کتاب «مصباح الهدایه» نکات ظریفی دارند که میتوان به آن نکات فکر کرد.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال تا آنجا که ممکن است نباید با نظر به فرمایشات مقام معظم رهبری «حفظهالله» طوری صحبت شود که حالت هتک حرمت قلمداد شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم از رفتار بعضی از رفقا گله مندم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مباحث در عرفان جناب ابنعربی مطرح میشود مثل فصّ «زکریّاوی». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دروس رسمی آموزش و پرورش به حاشیه نرود، کار خوبی است، بعضا هم نتیجه دادهاست و بعضا نیز حالت افراطی پیدا کردهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی خوبی است. فکر میکنم بد نیست از زاویهای دیگر سری به بحث «پیامبران خدا و نظر به آغازِ آغازها» همراه با شرح صوتی آن بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اعلان رؤیت ماه نظر زعیم، حجت است و لاغیر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع که آمریکاییها عملزدهترین مردم جهاناند؛ یک موضوع روشن از طریق کارشناسان جهانی است. حتی از نظر خود استراتژیستهای آمریکا. مرحوم نیلپستمن در کتاب «زندگی در عیش، مردن در خوشی» این را بهخوبی نشان میدهد. موفق باشید
سلام: آقای صمدی آملی در جایی میگوید اصل جمله دکارت که «من فکر میکنم پس هستم» مربوط به ابن سینا هست که به نظر ایشون دکارت باید ذکر میکرده که بوعلی این جمله را گفته حال سوال من اینست که اگر این حرف درست باشد پس تاریخی با دکارت شروع نشده و روح جدیدی در تاریخ با آقای دکارت دمیده نشده نظر شما چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه اینطور نیست. آنچه ابنسینا میگوید اساساً با جمله دکارت متفاوت است. جناب ابنسینا در اینکه انسان با نظر به علم به خود به صورت حضوری امکان شک برایش منتفی است، سخن به میان آورده. و این غیر از آن است که جناب دکارت بنا دارد مبنای سوبژگیِ انسان را به میان آورد که از طریق کانت به رشد کامل رسید و عملاً تاریخ جهان انسان مدرن پیش آمد. درک سخن دکارت با فهم تاریخی که او در آن است ممکن است. نباید سخن متفکران غربی را در دل فلسفه خود تفسیر کرد زیرا در این صورت باز در محدوده فلسفه خود میمانیم و توصیه بنده به رفقایی که فلسفه اسلامی میدانند آن است که گمان نشود فقط یک فلسفه داریم، غافل از آنکه فلسفهها داریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: والله اعلم. ولی از شخصیت آیتالله حسنزاده که بنده از نزدیک لمس و تجربه کردهام؛ این برمیآید که بر مبنای خاص آن سخن را فرمودند. ولی به هرحال این امری نیست که بنده یا جنابعالی بر آن اصرار داشته باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر نماز کامل خواندن و محقق شدن آن نماز کامل در اخیار ما است که از مستحبّات مستغنی باشیم؟ مائیم و رجوع به حضرت حق، حال اوست که چگونه بندهپروری میکند، گاهی با نور جمالش میآید و گاهی با نور جلالش «تجلی گه جمال و گه جلال است.». آری! اگر امر مستحبی بر امر مستحبی رجحان داشت، عاقلانه آن است که آن امر مستحبی که رجحان دارد را انتخاب کنیم. مثل آنکه مثلاً بعد از نماز واجب به درس و بحث پرداختهاند. ولی این بدان معنا نیست چون نمازشان کامل بوده است، نیاز به عمل مستحبی نداشتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به طور جدّی روی آن کتاب کار نکردهام تا نظر دهم. ۲. توجه به توحیدی که در مواجهه با آن، این تاریخ ظهور کرده، راه حل موضوع میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به آیهی «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» فکر کنیم با توجه به اینکه برای زمین هم مانند آسمان هفت مرتبه قائل شده، میفهمیم قضیهی هفت آسمان ربطی به علم هیئت بطلمیوسی ندارد. مثلاً ما در ورایت داریم رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در سفر معراجی، حضرت عیسی «علیهالسلام» را در آسمان چهارم زیارت کردند. پس همانطور که هفت آسمان، هفت مقامِ طولی به سوی حقیقت است، هفت زمین نیز، هفت سقوط طولی به سوی رذالت میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی اینطور جواب داده شد:
29012- باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط سختی است. به این فکر کنید که تا حدّی در این جلسات با هنرنمایی خاصی که مؤمنین باید از خود نشان دهند، موضوعاتی را پیش بکشید که نه ظاهرِ آن موضوعات، مذهبی باشد و افراد موضعگیری کنند، نه حالت غیبت داشته باشد. بالاخره انسانها با انسانها زندگی میکنند و رشد مییابند. نباید بهکلّی خود را از این نوع جلسات دور کنید، بلکه با مدیریتی خاص، جهتِ جلسات را به حالت ابعاد انسانیِ آن سیر دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً در ذهن ندارم که چنین چیزی عرض شده باشد. آن قسمت از آیه استثناء است که حضرت ابراهیم «علیهالسلام» به اصطلاح پدر خود که گرفتار شرک است؛ وعدهی استغفار میدهند. آیهی مذکور این مورد را به عنوان اینکه حضرت ابراهیم «علیهالسلام» اسوهی ما باشند، استثناء میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی شود به حکم وظیفه و با برنامه، وارد شویم و امیدوار به رحمت الهی باشید تا به نقش خود. و در این حالت، دیگر کار را به خدا میسپاریم، هرطور خودش خواست نتیجه حاصل میشود. موفق باشید
