باسمه تعالی: سلام علیکم: در دورهی بلوغ همچنانکه وَجه جسمانی ما بالغ میشود و جنبهی شهوانیاش رشد میکند، وَجه فطری ما در راستای علاقهمندی به کمال مطلق رشد میکند. و اگر درست تربیت شود آن علاقهمندی، به حقایق و اولیاء دین ختم میشود و این مشکلاتی که میفرمایید پیش نمیآید. در هر حال نباید به این نوع عواطف توجه کرد و آن را دنبال نمود. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خواب؛ صورت خیال در مقام مرتبهی برزخی انسان است. اگر خیال پاک باشد، خوابهای انسان قدسی است، مثل خواب اولیاء. و اگر در مسیر صحیح قرار گیریم آن نوع خوابها که صورت توهّمات است، برداشته میشود 2- اکثر خوابها به جهت منتقلشدن از عالَم حسّ به عالَم مثال یا مرتبهی برزخیِ انسان است، صورتهای محسوسات اوست که در آن عالَم ظاهر میشود. ولی اگر کسی از غلبهی صورتهای حسّی خود آزاد باشد، در عالَم برزخی خود و یا عالَم مثال، با صورت هایی روبهرو میشود که نازلهی حقایق عقلی میباشند 3- مکان و زمان در برزخ نیست لذا اینکه میگوییم یکروز و یا نصفه روز در دنیا بودهایم، به جهت عادتهای فکری است که این مفاهیم را در خود داریم. عالَم خیال و عالَم برزخ از نظر مرتبهی وجودی فرق نمیکند. آنجا عالمی است که صورت دارد ولی آن صورتها جرم ندارند. با کمی توجه به خود و احوالات خود میتوانید عالَمی را غیر از عالَم مادی در خود حسّ کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان در سیر علم حصولی خود فضای علم حضوری را برای خود شکل ندهد طبیعی است که آن حالت که میفرمایید برایش پیش میاید زیرا تنها با مفاهیم مرتبط است و نه با نور حقیقت. در اُنس با حقیقت است که شور و امید فراهم میشود. پیشنهاد میشود کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» را همراه با شرح صوتی آن مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عارف باید دو چشم داشته باشد تا با یک چشم «وحدت را در کثرت» ببیند و با چشم دیگر «کثرت را در وحدت» بنگرد. عارفِ یکچشم، وحدت را میبیند ولی کثرت را در وحدت نمیبیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به شخصیتی که از ابن عباس سراغ داریم ایشان اهل این حرفها و این شهودها نیست. احتمالاً بعداً بنیالعباس برای قداستبخشیدن به سرسلسلهی خود این خبرها را ساختهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: صور ذهنی یک نوع وجود علمی است، ولی یا علمی است که اشاره به واقعیات دارد و یا علمی است که تحت عنوان «وَهم» اشاره به حقیقتی در خارج ندارد بلکه قوهی واهمه بر اساس امیال خودش ساخته است و از این جهت نهتنها آن صورت علمی نور نیست بلکه ظلمات است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حکمت متعالیهی صدرالمتألهین هرچه عمیقتر بررسی شود ما را بیشتر به حقایق جاری عالم و به نسبت هرچه بیشتر به خدا میرساند. عمده آن است که بتوانیم در عین داشتن مقدمات و فهم متون به زبان عربی و استادی حاذق، کار را جلو ببریم. شرح منظومه بعد از فهم اسفار، جمعبندی خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سلامی به وسعت سالهای طولانی که دیدارها به عقب افتاده است و امیدی به وسعت امید سالکان راه حق و حقیقت که یک لحظه در مسیر راه بلند بین عبد و ربّ خستگی به خود راه ندادند. 1- تلفن تماس ندارم ولی از طریق همین سایت میتوانم در خدمتتان باشم 2- از نظر بنده کاملاً مجاز هستید که در مورد جزوهی مذکور هر اقدامی که خواستید بکنید. خوب است که بعد از انجام عملیات مربوطه، نسخهی نهایی برای بنده ایمیل فرمایید تا در ویرایشی در حدّ کتاب بر روی آن کار کنم 3- دعا کنید که توفیق شرح «مناجات خمسه عشر» را خداوند به بنده بدهد 4- عزیزان انتشارات المیزان چنین فکرهایی نسبت به شما نکردهاند، ولی از آنجایی که بناست طرحِ جلد کتابها یکسان باشد، شاید نخواستهاند کار جدیدی صورت بگیرد. ولی اگر جنابعالی طرحی دارید که لازم است عزیزان بر روی آن کار کنند، خوب است آنرا ارائه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان واجبالقتلبودنِ کافرِ بالفطره در رابطه با یک توطئهی سیاسی است که قرآن در آیهی 72 سورهی آلعمران متذکر آن است از آن جهت که میفرمایند: «وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذي أُنْزِلَ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» گروهی از اهل کتاب برای آنکه روشن کنند اسلام یک دین واقعی نیست، نقشه کشیدند که ابتدا به عنوان دینی که از قبل در کتابهای خودشان از آن خبر داده شده، به اسلام بگروند و سپس اعلام کنند ما تحقیق کردیم و معلوم شد این دین آن دینی نیست که در کتاب پیامبر قبلی از آن خبر داده شده است و از این طریق با برگشت از اسلام به دین قبلی عملاً یک مقابلهی مستقیم با دین خدا را در پیش گیرند. از این جهت اسلام این نوع توطئهگران را که با آگاهی کامل برای ضربهزدن به اسلام ارتداد پیشه میکنند واجبالقتل میداند. این غیر از آن است که کسی بخواهد در مورد اسلام تحقیق کند در این مورد قرآن در سورهی توبه در آیهی 6 میفرماید: «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ» اگر یکی از مشرکان از شما فرصت خواست که سخن خدا را بشنود و در آن تأمل کند، او را پناه دهید و آنچه از نظر علمی میطلبد در اختیارش بگذارید سپس با امنیت کامل او را برگردانید به محلی که میخواهد برگردد، تا هرطور خواست تصمیم بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید در ادامه، مطالعهی اسفار را شروع کنید و در یک جمعبندیِ خوبی به سراغ فصوصالحکم بروید، در فضای فصوص الحکم با بسیاری از معارف مرتبط خواهید شد. در آنجا است که میتوانید احساس کنید گویا نسبت به عالَم بیگانه نیستید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جزوهی «ریشههای انقلاب اسلامی» اینطور نوشتهام: شاه زير فشار و تأكيد آمريكا جهت اصلاحات ارضيِ آمريكائي از ترس آيتالله بروجردي امروز و فردا ميكرد و مانند ديوانگان و به بهانه خطر كمونيسم از آمريكا اسلحه وارد ميكرد و بيشتر مردم را در سختي نگه ميداشت. در اين ميان حزب مردم با رهبري اسدالله عَلَم و حزب ملييون به رهبري اقبال، جنگ زرگري راه انداخته بودند. حضور علي اميني با اجازه دموكراتهاي آمريكا(كندي) نقش جناح مخالف را بازي ميكرد و آمريكا بدش نميآمد با مطرح كردن اميني در صحنه سياسي ايران، طوري جلوه دهد كه ايران از خفقان شاهنشاهي رسته است ولي شاه به نخست وزيري مهندس شريف امامي راضي شد (9/6/39 تا 15/2/40) تا ظاهر حكومت را آراسته جلوه دهد و به اصطلاح اينطور نمايش دهد كه حكومت دموكراسي شده، زيرا كندي متوجه بود براي ادامه حكومت آمريكا در جهان و جلوگيري از حكومتهاي كمونيستي بايد آزاديهاي نسبي و آمريكا پسند به ملتها بدهد و او كتاب « استراتژي صلح » را به همين قصد نوشت و مقصود او آن بود « نه آنچنان به مردم فشار آورند كه عصيان كنند و نه آنقدر رهايشان كنند كه قبلهاي غير از ارزشهاي آمريكائي در نظرشان ارزش پيدا كند ». و دولت شريف امامي و پس از آن دولت علياميني مأمور چنين سياستي بودند و به همين دليل هم هست كه اگر در اين دورانها اجازه تحرك سياسي در بين سياسيون و مذهبيون مييابيد نبايد به حساب توبه كردن شاه و درباريان گذاشت.
با درگذشت آيتالله بروجردي مشاوران امور مذهبي دربار به شاه توصيه كردند كه بايد مرجعيت تامّه شيعه خارج از ايران باشد. و حاصل همين توصيهها تلگرام شاه به جاي قم به نجف بود و براي اولين بار است كه با تلاش روحانيون آگاه و مدرسين آيندهنگر حوزه نام مرجعيت « آيتالله خميني » بر سر زبانها ميافتد. (بدون اينكه در اين راه خودِ امام قدمي بردارند).
اميني يعني نوه مظفرالدين شاه نظر كندي رئيس جمهور آمريكا را جلب كرده بود و به همين جهت به عنوان نخست وزير به شاه تحميل شد، به اميد انجام اصلاحات ارضي طبق نقشه و برنامه كاخ سفيد. در اين فريبكاري براي اينكه نشان دهند كشور داراي فضاي آزاد سياسي شده، مجبور بودند مقداري از فسادهاي دربار را نيز بر ملا كنند و مقداري از قراردادهاي چپاولگرانه شركتهاي مختلط (غربي - دربار) در همين راستا بر ملا شد تا از اين طريق اطمينان مردم را جلب كنند. در همين شرايط، فرصتي نيز به دست آمد تا بعد از خفقان چند ساله پس از كودتا نويسندگان و سخنرانان قدمهايي در جهت آگاهي مردم بردارند، هرچند دربار از اين حركات وحشت داشت و ميترسيد كه شايد اميني با اين حركات كُلّ سلطنت را بربايد. لذا با توطئههايي در گوشه و كنار و به وسيله نظاميان، كارهاي اميني را خنثي ميكردند. از طرفي اميني مجبور بود براي آبروي خودش هم كه هست در راستاي سياست اصلاحات ارضي مقداري از املاك خاندان سلطنت را نيز تقسيم كند، ولي اين به نفع دربار نبود هرچند دربار هم تلاش ميكرد كه در اين روشنفكرنمائي عقب نماند. اميني كه از پشتيباني آمريكائيها مطمئن بود روز به روز به كار خود سرعت ميداد و با اين كار دربار را از تحرك انداخته بود.
سال 1340 از سختترين سالهاي سلطنت شاه بود زيرا نه در داخل كشور پايگاهي داشت و نه اربابان آمريكائي ديگر به او نظر داشتند. در همين سال خبر رسيد كه آيتالله كاشاني در شرف موت است و شاه و دولت ميخواستند خود را مردمي جلوه دهند. يك روز صبح ساكنان محله پامنار، شاه را ديدند كه در حلقه محافظان خود به ديدار آيتالله كاشاني ميرود و او وارد خانهاي شد كه رژيم يك سال پيش دستور زنداني كردن صاحبخانه را داده بود. آيتالله كاشاني كه روزگاري پشت بزرگترين امپراطور استعماري را لرزانده بود (قبل از ورود به ايران در عراق و در مقابله با انگلستان) و به يك اشارهاش هزاران مسلمان در منطقه خاورميانه به حركت آمده بودند، با تن بيمار و لرزان نگاهي به شاه انداخت و ميدانست كه شاه ميخواهد از اين عيادت به نفع خود استفاده كند، ولي او بيمارتر از آن بود كه ممانعتي ايجاد نمايد و فردا هم فوت كرد.
شاه و اميني در بزرگداشت او با هم مسابقه گذاشتند. جنازه كسي كه بردن نامش از يك سال پس از كودتا ممنوع بود، به دستور شاه تشييع رسمي شد و اميني هم 5 روز عزاي عمومي اعلام كرد « اَللهُ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ امَنُوا » (خدا در نهايت مدافع مؤمنين است) مگر ميشود كسي خالصانه در خدمت اسلام حركت كند و عزت او محفوظ نماند؟
اميني با علماء قم نيز تماس داشت و در يكي از همين سفرها به بيت آيتالله خميني راه يافت كه فقط يك كلمه شنيد «با عمل به قوانين اسلام به سِمَتِ خود مشروعيت بدهيد». او در بازگشت به تهران به شاه گفته بود از در افتادن با اين روحاني بر حذر باشد!
شاه تصميم گرفت خودش مأمورِ اجراي خواستههاي كندي شود، و با تلاش توانست ملاقاتي از كندي بگيرد كه نهايتاً وقتي از اطاق رئيس جمهور آمريكا خارج شد، كاغذي در جيب داشت كه رؤس نظرات كندي را در آن يادداشت كرده بود كه اصول ششگانه انقلاب سفيد از آن بيرون كشيده شد و بدين وسيله شاه تاج و تخت خود را حفظ كرد. در پايان سفرش روزنامه اطلاعات نوشت:
« شاهنشاه اطمينان يافتند كه آمريكا پشتيباني سياسي و نظامي خود را از ايران ادامه خواهد داد، پرزيدنت كندي نيز اطمينان يافت كه شاهنشاه يك متحد استوار است كه تصميم قاطع به اصلاحات اقتصادي و اجتماعي دارند.»
و اين چنين حيله شاهانه كارگر افتاد و توانست اميني را از صحنه خارج كند و خود را به عنوان قهرمان اصلاحات ارضي نمايش دهد. نتايج اصلاحات ارضي كه عبارتاند از :
1. تغيير شكل اجتماعي ملت ايران و آماده ورود به بازار مصرف شدن
2. وابسته شدن كشور به دنياي صنعتي حتي در مناطق كشاورزي
3. شكستن روابط سنتي و خودكفايي روستايي و متصل شدن به روابط سرمايهداري
به مردم تحميل شد و با به دست گرفتن كار اصلاحات ارضي از طرف خود شاه و روي كارآمدن دولت اسداللهعَلَم برخورد و مقابله شاه با اصل دين و پيرو آن روحانيت، شروع شد. البته مباحث مفصلی در این رابطه مطرح است که آن را باید در کتابهایی که مباحث تاریخ معاصر را مطرح کردهاند، دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف غلط و عقیدهی بیدلیلی است. باید آنهایی که این حرفها را میزنند دلایل خود را بفرمایند. چیزی نیست که بخواهیم به دنبال مطالعهی آن باشیم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به حکم وظیفهی شرعی وقتی عمل کنیم و در کسب رزق بدون هر حرص و ولعی اقدام نماییم، هرکاری که پیش آمد خداوند از آن طریق رزق مقسوم ما را به ما میرساند. هنر ما در اینجا است که به آنچه که از طرف خدا به ما میرسد و مصلحت ما در آن است، راضی باشیم و خود را گرفتار آرزوهای بلند دنیایی نکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن روایت چشمها را متوجهی حقیقت زنبودن میکند تا مرد، با روح زنبودنِ همسرش مرتبط شود و بهره گیرد و در همین رابطه رسول خدا«صلیاللّهعلیهوآله» میفرمایند: «حُبِّبَ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا ثَلَاثٌ، النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ»[1] براى من پسنديده شده از دنيا سه چيز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است». حضرت نگاه ما را به عنصر زنبودن و زیباییهای او جلب میکنند که به طور مختصر در ظاهر زن ظهور میکند. ولی همهی آن زیباییها در روح زنان هست 2- نیّت واقعی نیّتی است که وقتی زمینهی عمل فراهم شود انسان، عمل میکند. موفق باشید
[1] ( 1)-« بحار الأنوار»، ج 73، ص 141.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنقدر مطالب مطرحشده در این نوشتار، درهم و برهم است! و آنچنان راست و دروغ و شایعه و واقعیت در هم تنیده شده که جایی برای جواب نگذاشته است!! خودش گفته و خودش هم نتیجه گرفته. این نوع گفتگوها مواردی نیست که طرف به دنبال جواب باشد، اشکال و سؤال باید حکیمانه و محققانه باشد تا در سؤال و جواب، آگاهیِ مخاطبان رشد کند نه آنکه بر توهّمات و ابهامات افراد افزوده شود! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده نیز مایل هستم که چنین کاری را خداوند به عهدهام بگذارد و معتقدم جلد هشتم و نهم اسفار، افقی بس بالاتر از فلسفهی معمولی به روی ما میگشاید. دعا کنید امکان آن برای بنده محقق شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در عین جدّیگرفتن دروس رسمی حوزه، آرامآرام وارد تفسیر المیزان شوید 2- امثال آقای دکتر اصغر مصلح، نکات خوبی را در رابطه با غرب متذکر است. کتاب «حکمت اُنسی» سید عباس معارف نیز کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قبلاً چنین مباحثی به طور علنی مطرح نبود. اگر قرآن درست طرح شود بار تربیتی آن کاملاً در دل آن نهفته است 2- کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و شرح تفسیر سورهی حمد و شرح کتاب «مصباح الهدایه» افق خوبی را در جلوی شما میگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» در شب قبل، خبر شهادت خود و همهی یاران را دادند، مسلّم اینطور نبوده است که با زندهبودنِ حضرت عباس«علیهالسلام» بخواهند پیروزی نظامی بهدست آورند و معنای تغییر سرنوشت جنگ نیز به معنای پیروزی نظامی نباید باشد. آنچه به ذهن میآید در تحقق برنامههای حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» باید نقشی حضرت عباس«علیهالسلام» ایفا میکردند که آن با شهادت ایشان بههم خورد و کار برای امام سختتر گشت. و حال حضرت باید یکتنه آنچه را که باید انجام میدادند، انجام دهند و امید کسانی را که در لشکر عمر سعد بودند ولی راضی به باقیماندن در آن لشکر نبودند را در پیوستن به امام در آخرین ساعات، همچنان زنده نگه میداشتند و این کار را کردند تا آنهایی که نباید مُهر مقابله با امام در پیشانیشان میخورد از آن مهلکه نجات یابند و به امام بپیوندند. شاید قضیه از این قرار باشد، واللّه اعلم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این زمانه که هنوز تکنولوژی مناسب فرهنگ خود را شکل ندادهایم، چارهای نداریم که با خودآگاهیِ لازم و با نظر به فرهنگی که در این تکنولوژی پنهان است از آن استفاده کنیم تا نه شیفتهی آن شویم و نه متوقف گردیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول جناب اقبال لاهوری؛ نیچه دارای قلبی ایمانی و عقلی کافرانه است و این جملات در مقابل افراط کلیسا از وجه عقل کافرانهی او ظهور کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید باید بین حقیقت امام که در روایات تحت «نور عظمت» از آن یاد میشود، با نفس ناطقهی امام تفکیک قائل شد. امام مثل بقیه نماز میخواند و مواظباند گناه نکنند تا هرچه بیشتر در مقام عصمت خود پایدار بمانند. و در این رابطه است که امثال مولوی متوجه حرکت امام میباشند که چگونه در مقابل عمربنعبدود عکسالعمل نشان میدهند تا عصمت خود را حفظ نمایند. اشکهای نیمهشبان و عبادات طولانی آن ذوات مقدس در این رابطه معنا میدهد و ترفیع روح آن عزیزان نیز جهت اتحاد با «نور عظمت» آنها است و این در حالی است که البته ما همواره با امامی روبهرو هستیم که مظهر نور عظمت الهی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نمیتوانم در مقابل سؤالهای معرفتی افراد تفاوت قائل شوم. فراموش نکنید که اینجانب معلمی را برای خود انتخاب کردهام، نه صاحب کرامتبودن را. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرش محل تجلیات اوامر الهی است و از آنجایی که قلب امام – به عنوان قلب مؤمنِ به فعلیترسیده - محل حقیقی اوامر الهی است، گفته میشود قلب امام عرش رحمان است و در این رابطه حدیث دوم نیز معنا میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث و سؤالات تو در تویی را مطرح فرمودهاید که تفکیک آنها برای بنده چندان آسان نیست. فکر میکنم اگر اساس را بر آن بگذارید که علوم حوزوی را با همان عمق حوزوی چه در فقه و اصول و چه در فلسفه و عرفان دنبال کنید در عین آنکه زمینهی حضور در دانشگاه را فراهم میکنید، راه خوبی را برای خود شکل دادهاید. موفق باشید