باسمه تعالی: سلام علیکم: این مشکل مربوط به امروز و دیروز نیست، هرچند این روزها بیشتر چهرهی خود را نشان داده است. مشکل از آنجایی است که ما نه عمق ظلمات فرهنگ غرب را درک کردهایم و نه عمق روحانیت و معنویت انقلاب اسلامی را! و طبیعی است که از یک طرف تحت تأثیر فرهنگ غربی قرار میگیریم که رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» با بحث تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی متذکر آن شدهاند، و از طرف دیگر متوجه جایگاه تاریخی و قدسی انقلاب اسلامی نیستیم تا بفهمیم خداوند چه تقدیر مبارکی را در این زمان برای ما اراده کرده است. اخیراً در این مورد عرایضی تحت عنوان «انقلاب اسلامی؛ تجلی ارادهی الهی بر قلب امام و مردم» در قسمت صوت سایت، در بخش مباحث مرتبط با انقلاب، شده است. آنچه ما میتوانیم نگرانی رهبری عزیز را برطرف کنیم؛ در رابطه با فهم این دو موضوع است و مطالبه از دستاندرکاران در ذیل این موضوع. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتیِ موجود در سایت برای دانشجویان و طلاب مفید است ولی طلاب عزیز بهتر است بعد از بحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین، زیاد وقت در روی این مباحث نگذارند و بیشتر به دروس رسمی حوزه بپردازند تا عقب نمانند و إنشاءاللّه پس از چند سال حضور در درس خارج وارد این مباحث شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچوجه نباید در امر باطل آنها، به آنها کمک کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. خداوند عین وجود است و از عینِ وجود جز وجود صادر نمیشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه خواندهاید سخن علامه حسنزاده نیست و جناب علامه آن را ترجمه کردهاند و اکثر علماء با این سخن محیالدین مخالفاند از جمله آیتاللّه جوادی معتقدند: «مسئلهی ابدیت عذاب بدون شناخت انسان میسر نیست و اگر انسان یک گوهر داشته باشد آن وقت میتوان بحث کرد آیا این عوارض در جهنم عارض بر جان انسان شده یا همسنخ انسان است و اگر همسنخ انسان است دیگر عذاب نیست و اگر همسنخ انسان نیست ابدی نیست. ولی وقتی انسان دارای یک گوهر نبود و دارای فطرت و طبیعت بود موضوع متفاوت میشود بدین معنا که فطرت او آنچه را طبع او به عنوان ملکاتِ خلاف شریعت در خود نهادینه کرده است نمیپذیرد و همواره این تضاد که مسخر به انواع عذابهای رنجآور میشود در چنین انسانی باقی است» البته بحث آن مفصل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچوجه حضرت آیت اللّه محمد حسن الهی کمتر از مرحوم شیخ اشراق نیست! آن احضار روح یک تفریح روحانی بود وگرنه آن مرد الهی در مقامی است که قدرت جذب مرحوم قاضی از برزخ را هم در چنته دارد 2- آری! در آن صحنه، هوشیاری قلبی و قدسی، جنبهی عقلانی نیز به خود میگیرد و از هر ساحتی که سؤال شود نفس ناطقه مطابق آن ساحت ظهور میکند، چه ظهور عقلی و چه ظهور قلبی. ولی هوشیار باشد که آنجا جای مفهوم نیست 3- هرجا اذن نطق باشد نفس ناطقه آن استعداد را ظهور میدهد، ربطی به کشفها ندارد 4- این مسئلهی توحید بین عقل و چشم و گوش نکتهی بسیار ظریفی است که باید با حوصله در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» آنجایی که ملاصدرا کشفِ افلوطین را تبیین میکند، دنبال فرمایید 5- آری! ولی در هرصورت وقتی ما از بدن عبور کنیم و با نفس از نظر وجودی، آزاد از کثرت بدنی، مرتبط باشیم با چشم میشنویم و با گوش میبینیم و از این نوع حضورها که گفتنی نیست. امیدوارم بنده و جنابعالی توفیق چشیدنش را پیدا کنیم. موفق باشید