باسمه تعالی: سلام علیکم: فرض این است که رفقا مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و یا آنچه در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» را مطالعه کرده باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «عرف اللّه» یعنی معرفت به حضرت حق، و نه آگاهی به وجود خداوند. معرفت به حضرت حق یعنی گشودهشدنِ جان به انوار الهی. و این حالت، موجب میشود که انسان بهخوبی درک کند اگر مرتکب گناه شود، آن حالتِ گشودگی به هم میخورد. موفق باشید
آفاق را گردیدهام مهر بتان سنجیدهام بسیار خوبان دیدهام اما تو چیز دیگری. سلام محضر استاد بزرگوار: بحمدلله بنده را نمیشناسید و این عرض بنده شائبهای ندارد، واقعا در ساحت تفکر و بین معاصران، حضرتعالی برای بنده چنین جایگاهی دارید. با آثار بسیاری از متفکران معاصر آشنا هستم اما افقی از دینداری که جستجو میکردم در آثار حضرتعالی یافتم. ولی گاهی ابهاماتی برایم رخ میدهد. در آخرین جلسه مردمی سازی به گونهای درباره بشر امروز و تمایل او به اعمال اراده صحبت میکردید که به نظرم با آنچه در آثار قبلی شما درباره غرب دیده بودم متفاوت شده بود. متوجه هستم که ساحت تفکر ساحت تجویز یا ارزشگذاری اخلاقی نیست، اما آیا هر آنچه ما از تمایل آزادی بدون حد در بشر امروز و حتی هموطنان خود میبینیم به جاست؟ آیا آنچنان که قبلا بشر مدرن را ظهور نفس اماره میدانستید، این افرادی که زیر بار امر خداوند در امور مختلف زندگی نمیروند، دچار نفس اماره نیستند؟ آیا باید برای تمایل بانوان به کشف حجاب جایی بازکرد و به اصطلاح از جهتی به آنها حق داد؟! ای کاش میشد بین رهنمودهای سلوکی که از زبان اهل بیت مطرح میکنید و مباحثی مثل مساله حجاب و آزادی که همین هفته مطرح کردید پیوستگی بیشتری برقرار شود. گاهی چنان در اینگونه جلسات از ارزشگذاری اخلاقی احتراز میشود که گویی اخلاق با همه انحاء و مدخلهایی که دارد (اخلاق عرفانی، اخلاق ماثور از اهل بیت) همه به یکباره امری قلمداد میشود که باید از آن گریخت. امیدوارم توانسته باشم پرسش را به گونهای مطرح کنم که خودم و دوستانی که پیگیر مباحث حضرتعالی هستند، به فهم بهتری از دیدگاه شما برسیم. با احترام و سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: با تشکر فراوان از تذکرات دلسوزانه و عاقلانهای که به میان آوردید. ثانیاً: عنایت داشته باشید که خرد بشر مدرن و درک او از خودش، ربطی به اروپائیان ندارد، یک فرآیندِ تاریخی است. و در جلسه اول شاهدی از سخنان حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در این امر آورده شد و یا در همین رابطه اخیراً در جزوه «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» عرایضی در این رابطه شد. ثالثاً: اتفاقاً در آن جلسه که میفرمایید بحث در آن بود که چه شد که بین حجاب و آزادی دوگانگی و تقابل پیش آمد و راز این تنگنای تاریخی را در کجا باید جستجو کرد. چرا نتوانستیم طوری آزادی را تبیین کنیم که در دل آزادی، بهترین انتخاب، حجابی است که اسلام پیشنهاد کرده است. رابعاً: آری! در ساحتی از حضور ما در نزد خود بحثِ اخلاق موجب غفلت از حضوری میشود که باید در ساحت وجودی خود حاضر شد. ولی در ساحتی دیگر که انسان بنا دارد برای هرچه بیشتر از اجمال ساحت وجودی خود به تفصیل حاضر شود، آنچنان بحث اخلاق مهم است که انگیزه رسالت نبیّ اکرم «صلواتاللهعلیهوآله» قرار میگیرد و حضرت می فرمایند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ» به راستی که من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شدهام. خامساً: همه تلاش بنده آن است که با افق آخرالزمانیِ مربوط به خرد بشر جدید وارد تاریخ خود شویم و قرائتهای خود از دین مبین اسلام را مطابق طلب بشر جدید که طلبی است بسی بیکرانه، بازخوانی کنیم. در این صورت است که ابعاد متعالی شریعت آخرالزمان هرچه بیشتر ظهور میکند. موفق باشید
با سلام و عرض ارادت خدمت شما: ۱. استاد من کارشناسی بهداشت دارم، تا به حال هم مصمم بودم که برای استخدامی آموزش و پرورش بخوانم و واقعا هم به شدت مطالعه می کردم البته به مدد الهی ولی نمیدانم به درست یا غلط متوجه تقدیری که برایم رقم زده شده است شدم از آن زمان دیگر هیچ میلی نه به مطالعه دروسم نه به هیچ چیز دیگری ندارم حتی با علاقه مندی تمام برای خدمت داوطلبانه می رفتم اما حالا هیچ میلی برای آن هم ندارم باید چکار کنم که از این حالت در بیایم و با این تقدیر کنار بیایم؟ اصلا نمیدانم شاید اشتباه متوجه شده باشم! ۲. حس می کنم باید در راستای خدمت و کمک به مردم به خصوص در حیطه سلامتی کاری انجام دهم، گاهی به ذهنم می رسد که برای استخدام آموزش و پرورش شرکت کنم گاهی به ذهنم می رسد که برای وزارت بهداشت بخوانم و گاهی به ذهنم می رسد که باید در صورت محیا شدن شرایط لیسانس به پزشکی شرکت کنم و در ادامه پزشکی مدرن را با طب سنتی ترکیب کنم (کاری مشابه کار حکیم ابوعلی سینا و شما در ذهنم هست و تنها چیزی که به ذهنم می رسد این راه است) و گاهی هم آشفته هستم و گاهی هم به همین بودن در خانه راضی می شوم! نظر شما چیست؟ کدام راه درست است؟ خواهش می کنم به خواندن جزوه ارجاع ندهید و مرا از سردرگمی در بیاورید. با تشکر از لطف شما.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مائیم و انتظار راهی که در مقابل ما همواره گشوده میشود و بدین لحاظ نباید از کوشش خود باز بمانیم و نباید هم یک راه را برای خود تعیین کنیم و لا غیر. بدین شعر حافظ که جناب ملاصدرا دائماً به خود متذکر میشدند فکر کنید که میفرماید: «گرچه وصالش نه به کوشش دهند / آنقدر ای دل که توانی بکوش». موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: استاد در خصوص بعضی موارد که سوال بعضی از دوستان هست که درگیر گناه هستیم (عموما جنسی) و بارها توبه می کنیم و توبه می شکنیم اغلب هم شما پاسخی به این مضمون داده اید که توبه نشانه این است که خدا شما را به حال خود رها نکرده و اگر صد بار توبه شکسته ای باز آی و اینکه آنقدر این توبه را ادامه دهید تا به نور آن مشکلات حل شوند و توجه به مهمان ناخوانده بودن گناهان (البته صحبت و پاسخ شما روح خودش رو داره و من صرفا تیتر راه کار رو منظورم بود) بعضی موارد پیش میاد دوستی سوالی می پرسه، سعی می کنم به پاسخ شما ارجاعش بدم ولی وقتی ماها متن پاسخ رو برای کسی ارسال می کنیم اون حضور شما هم کمتر دیده میشه و شاید بیشتر راهکار برای افراد می مونه. سوالم این بود آیا با این وجود و با این نگاه ، هنوز نمی شه یک راهکاری هم ارائه داد که از شر این شیاطین خلاصی پیدا کرد؟ مثلا آیا به کسی که در سوریه و یا در یمن در برابر دشمنان می جنگه صرف این دلگرمی که بالاخره جبهه حق پیروز است کافیست یا این که باید یه دفاع ضد موشکی بهش داد که بتونه تهاجم هوایی رو دفع کنه، یک عبادتی، ذکری، دعایی چیزی بالاخره مثلا نمازهای نافله و دعاهای در تعقیب اون و یا چه بدانم استاد سامانه پدافند هوایی نیازمندیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دفاع ضد موشکی که به خوبی بر آن تأکید دارید، همان حضور در تاریخ انقلاب اسلامی است که انسان معنای خاصی از جنس معنایی که شهدا برای خود یافتند، مییابند و از این طریق با مقابله با صحنههای فساد دشمن به زیباترین شکل پاکدامنی و عفت خود را حفظ میکند زیرا میداند که قضیه، تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی است و لذا زشتیِ این نوع گناهان را از زاویه اجتماعی و سیاسی آن مدّ نظر قرار میدهد. و اینجا است که توبه او راهی میشود برای هرچه بیشتر نزدیکشدن به جهانی که شهدا در آن وارد شدهاند یعنی توبهای سلحشورانه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با خود مدارا باید کرد و سختگیری حتی در عبادات لازم نیست. رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» میفرمایند: «بُعِثْتُ بِالْحَنِیفِیةِ السمْحَةِ السهْلَةِ؛» من بر آیینی مبعوث شدهام که آن در عین آنکه با جانها هماهنگی دارد، نرم و سهل است. آری! انس با زیارت عاشورا راهِ انس با مولایمان حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» است. مثلاً عصر روزهای جمعه با دلی که رو به سوی آن امام دارد، از طریق آن زیارت، حضرت را زیارت کنیم. عرایضی در کتاب «زیارت عاشورا و اتحاد روحانی با امام حسین «علیهالسلام» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینهمه باید به مسئولان در این امر اعتماد کرد. مشخصاً روشن است که جریان استکبار با پروژه کرونا بناست نظرات خود را در مردم رشد دهد، کاری که در کوبا پیش گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که مستحضرید بحث «جهان بین دو جهان» موضوعی است که نیاز به بحث و تفصیل زیاد دارد که در سه کتاب اخیر بنده که فعلاً یکی از آنها به چاپ رسیده است، تا حدی افق حضور در جهان بین دو جهان روشن می شود. آری! همان طور که می فرمایید باید ماورای جریانهای سیاسی و حزبی، انسان خود را در این تاریخ حاضر کند و مسلم حضرت صاحب الأمر «عجل الله تعالی فرجه» که صاحب زمان هم هستند، صاحب همه جهان ها می باشند.
آری! مسلم نسبتی بین اراده الهی در جوابگویی نیاز انسانها مطابق تاریخ و تقاضای انسانها در تاریخ در صحنه است که در کتابهای مذکور تا حدی بدان پرداخته شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بعد از آنکه تا حدّی در ادبیات عرب توانستید رشد خود را ادامه دهید، تدبّر در قرآن و روایات بخصوص از طریق «المیزان» راه های خوبی مقابلتان گشوده میشود، إنشاءالله. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و این از نکات دقیق و ظریف در این رابطه و در نسبت با حضور در عوالم دیگر میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید خداوند است که تقدیرات عالم و آدم را در اختیار دارد و انسان میتواند در نظام احسن عالم، جایگاه خود را مشخص کند. مثلا زن بودنِ زن و مرد بودن مرد از تقدیرات الهی است ولی زنِ خوب بودن و یا مردِ خوب بودن مربوط به خود انسان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: درک عدم اجتماع نقیضین در جای خود امری است بدیهی و هرکس آن را تصور کند، مسلّم تصدیق میکند. حتی جناب هگل که معتقد است آن قاعده در همه جا قابل اجرا نیست، در جای خود آن را میپذیرد منتها معتقد است مثلاً در حرکت که عین بود و نبود است، یا به تعبیر فلسفهی اسلامی عین تقدّم و تأخّر است، آن قاعده جاری نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقهای محترم آلات موسیقی را به ذاته حرام نمیدانند بلکه بیشتر از آن جهت که وسیلهی لهو و لعب میشود حرام میدانند و معتقدند وجود این وسائل در خانه فرشتگان را میراند. اگر بشود ما در فرهنگ خودمان با تدبّر در قرآن و روایات و آثاری مثل مثنوی جناب مولوی، اوقات خود را آباد کنیم، بهتر است. پیشنهاد میشود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» زده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ساختار اسلامی شد و به مرور انقلاب اسلامی فرزندان اصیلی به میان آورد، جمع بین نهاد دولت که غربی است، و هویت انقلابی پیش میاید که همان «جهان بین دو جهان» است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله در جای خود به آن بند پرداخته میشود. ولی همانطور که به صورت پراکنده عرض شده ما با صدرا در جهانی حاضر میشویم که غرب با دکارت در آن جهان حاضر شد و معاصرت دکارت و صدرا بیحساب نیست. که البته نیاز به بحث دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرزند ایشان این امر را که از قول علامه گفته شده است را، تکذیب فرمودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است نقشهها از قبل کشیده شده بود. داستان صحیفه که غیر از جریان سقیفه است و در مسیر برگشت از حجةالوداع همقسم میشوند که مانع حاکمیت علی بن ابیطالب «علیهالسلام» شوند را در کتاب «بصیرت فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها» میتوانید دنبال کنید. آری! فتنهها در کار بود تا بهکلی از پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» و اصل اسلام به نحوی عبور کنند و اگر جامعه به آن خودآگاهی رسیده بود که در مسیر غیر از فرهنگ جاهلیت حرکت کند و متوجهی حضور امیرالمؤمنین «علیهالسلام» در حاکمیت میشد، نهتنها جهان اسلام بلکه جهان سرنوشت دیگری داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص و منظم عرایضی نداشتهام. در شرح کتاب «آداب الصلواة» حضرت امام در موضوع آسمان اول عرایضی شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید زبان ارائه، عوض شود. زبان دیگری در میان است که إنشاءالله با آن «گفت»، گفتهها میتوان گفت. در متن شماره 18 مباحث «انقلاب اسلامی، طلوعی بین دو جهان» اینطور عرض شده است:
18- اگر انسان در آن احساس بیکرانه در سعهی ذاتیاش که از جهتی به سوی وجود نظر دارد، خود را در معرض تجلیّات وجود مطلق قرار دهد ، تجلیّات حضور خداوند را در ابعاد متفاوتاش مییابد، یعنی در عقل، به فهمی خاص نسبتِ به بیکرانگی خدا میرسد و در قلب به احساسی خاص نسبت به بیکرانگی آن حقیقت دست مییابد و در سامعه به شنیدنی خاص نسبت به بیکرانگی آن حقیقت نایل میشود و زبان انسان نیز تجلی همان حقیقت بیکرانه است، منتها در همهی این موارد اجمال در میان است، چه در عقل و چه در قلب و چه در سمع و چه در زبان، و هر اندازه انسان با حضورِ بیشتر یعنی «تقوا» با رویکردِ به تفصیلدرآوردنِ تجلیّات، نظر به حقیقت بیکرانه داشته باشد و با مسئلهای مشخص به آن حقیقت بیکرانه، نظر کند، زبان او آن حقیقت بیکرانه را بهتر ظاهر میکند و بهتر میتواند دریایی را در کوزهای جای میدهد، کوزهای که از جنس دریاست، موجی که منقطع از دریا نیست. لذا به همان معنایی که موج عین دریا است، زبان عین حضور خدا میشود و هر سخنی را که انسان در این رابطه بگوید و یا نام ببرد، حقیقت را ظهور داده و به اشیاء اجازه داده تا در دل آن زبان، به ظهور آیند و آینهی «وجود» باشند ولی نه بینسبت با حقیقت انسان که موجب دوگانگی سوبژه و اُبژه شود، بلکه همان عالم انسانی است که از آن طریق ساخته میشود و انسان در این زبان سکنی میگزیند، زیرا نوعی از تجلی است که او را فرا گرفته و همواره و در هر حال افقی را در مقابل خود دارد که خودش نیز در آن افق است، بدون محجوبشدن از طریق هستهای معنایی و مفهومی.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما باید متن فصوص با شرح صوتی آن دنبال شود. اساسا این نوع متون به صرف ترجمه و شرح آن خود را ظهور و بروز نمیدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. به همین جهت تأکید پیامبز خدا آن بود که این دو نباید از هم جدا شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله و به لطف الهی، آرام آرام آن وسوسههای درونی از بین میرود و از طرفی چرا انسان نباید با اطرافیان بابهایی از ارتباط صحیح را بگشاید؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید جایگاه ولیّ فقیه، جایگاهی است که به عنوان یک متخصص در امور دین باید ابعاد دینیِ مسیر حرکت انقلاب و مردم را متذکر شود و تخصص ایشان در این امر است. مثل متخصص قلب، که وظیفه ی او هدایتِ مراجعین است در حفظ سلامت قلبشان، آن شخص باید در بین متخصصین قلب مشخص شود که کارآزموده است یا نه، که همان مجلس خبرگان است و مجلس خبرگان نیز کمیسیونها و فراکسیونهایی دارد که حرکت رهبر و ارگانهای زیر نظر ایشان را در نسبت با رهبری رصد میکند. این بحث را می توابید در کتاب مبانی نظری نبوت و امامت در فسمت حکومت دینی دنبال بفرمائید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم ضمانت روزیِ طالبان علم در راستای باقیماندن آنها در سلوک علمیشان محقق میشود که آن زندگی ساده و بدون آرزوهای دنیایی است مثل زندگی امام خمینی و آیت اللّه بهجت «رحمتاللّهعلیهما». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات داریم کار حضرت «عجلاللّهتعالیفرجهالشریف» یکشبه درست میشود. مهم آن است که هرکس آنطور خود را آماده کند که نسبت به آرمانهای آن حضرت، احساس بیگانگی نکند و نمونهی همراهی و هماهنگی با حضرت، هماهنگی با نایبِ مسلّم او یعنی حضزت آیت اللّه خامنهای است که دستپروردهی آن حضرت میباشند. مشکل بعضیها که برای حضور آن حضرت، چله میخواهند بگیرند اینجا است که جایگاه رهبر انقلاب را در این تاریخ جدّی نگرفتهاند هرچند قصد خیر دارند وگرنه اصل چله، همانطور که در جواب سؤال شمارهی ۲۷۲۰۰ عرض شد کار خوبی است. موفق باشید