بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13283
متن پرسش
با سلام: استاد با توجه به سوال 13234 و سوالهایی که در این رابطه از شما پرسیده اند می خواستم در این مورد بیشتر توضیح بدین. منظورتون در این شرایط چیست؟ آیا اصلا پوشیدن این لباس که موجب جلب توجه است و من را بیشتر به لباس متوجه می کند تا به حضور حق لازم است؟ چگونه است که بزرگان ما خیلی راحت این لباس را در تن کرده اند و همه جا می پوشند؟ منظورم اینه که اذیت نیستند. ای کاش استاد بزرگوار در مورد لباس روحانیت با توجه به مسایل معرفتی که در کتابهای خود مطرح می کنید جزوه یا کتابی می نوشتید تا طلبه هایی مثل بنده که زیاد هم هستند و در تردید پوشیدن و نپوشیدن لباس هستند از این تردید به در آیند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه حسینی طهرانی در درس 135 از کتاب‌های «امام شناسی»، بحث مفصلی در رابطه با معمم‌شدن داشته‌اند. خوب است که بدان‌جا رجوع کنید. این طبیعی است که ابتدا ذهن انسان مشغول لباسی که پوشیده است، می‌شود. ولی بعداً حضور با لباس روحانیت را به عنوان یک رسالت دنبال می‌کند. موفق باشید

13042
متن پرسش
استاد معظم سلام علیکم: امیدوار هستم که صحتمند باشید. از خدمت شما سه تا سوال داشتم. 1. در اعمال ایام البیض مخصوصا روزه شخص خوب است ماه هجری قمری را دنبال کند یا هجری شمسی را؟ 2. درباره حساب سال من از بیش از ده عالم پرسیدم درباره کسانی که حساب سال ندارند تکلیف آدم چیست؟ متاسفانه زیادتر از نود درصد مردم اصلا نمی دانند که حساب سال چیست و ده درصد باقیمانده خود را در سطح حساب سال نمی دانند در حالی که وضع مالی شان هم بسیار خوب است. بعضی علما در این باره می گویند شما اصلا نباید از غذای ایشان استفاده کنید. بعضی می گویند استفاده کنید بعدا خودتان غذایی که مصرف کرده اید در خانه ایشان حساب کنید و از پول خود ذکات آن را بدهید. بعضی دیگر می گویند اگر شما یقین پیدا می کنید که از پولی که برای شما غذا تهیه کرده است از عواید آخرش بوده و از آن سال نگذشته که شامل حساب سال شود استفاده کنید بدون ترس و بدون پرداختی. در اینجا وظیفه بنده چی خواهد بود؟ 3. آیا اعمالی مثل بجا آوردن نماز و یا بعضی دعاها مثل زیارت عاشورا، دعای ندبه، کمیل و یا دیگران در هوای آزاد و یا زیرسقف کدام فرقی دارد؟ البته بیشتر تاکید من در زیارت عاشورا است. با احترام شریفی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ایّام‌البیض فقط در مورد روزهای 13 و 14 و 15 ماه‌های رجب و شعبان و رمضان می‌باشد و ربطی به ماه‌های شمسی ندارد 2- در این مورد هرکس باید بر اساس نظر مرجع خود عمل کند و عموماً ما نباید تجسس نماییم که آیا حساب سال دارد و آیا خمس به او تعلق می‌گیرد یا نه؟ 3- عمده آن است که متوجه باشید بهترین فضا برای اعمال عبادی کدام فضا می‌باشد. در بیشتر موارد در فضای آزاد، آمادگی بیشتری برای انتقال به انوار الهی در انسان هست ولی نباید بر آن اصرار داشت. موفق باشید

10097
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز دو سوال: 1- آیا گوش دادن به موسیقی های سنتی از نظر اخلاقی ایرادی دارد؟ 2- وقتی گریه ام کم می شود باید چکار کرد؟ لطفا جواب را به ایمیلم هم بفرسید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید از نظر فقهی اشکال نداشته باشد ولی شما را از نظر سلوکی عقب می‌اندازد 2- با خوش‌اخلاقی و صله‌ی رحم و صدقه و مطالعات موضوعات ظریف عرفانی، روح خود را متوجه عالَمی کنید که تنها با گریه می‌توان به آن عالم رسید. موفق باشید
9355

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد برای غرب شناسی چه کتاب هایی را به جز کتب خود معرفی می کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های مرحوم شهید آوینی و مددپور، نکات خوبی دارد و از کتاب‌های جناب آقای دکتر داوری نیز غافل نشوید. موفق باشید
8164
متن پرسش
بسمه تعالی.سلام.این مطلب صحت دارد که ملاصدا"ره" در کتاباشون با استفاده از روایات گفته اند" زن،حیوان است"؟باتشکر .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ملاصدرا شاگرد قرآن و مفسر قرآن است و قرآن می‌گوید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» (هرکس کار شایسته‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى‌که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده مى‏داریم؛ و پاداش آن‌ها را به بهترین اعمالى که انجام مى‏دادند، خواهیم داد). پس هرگز ملاصدرا چنین چیزی را نمی‌گوید. آری در قدیم و در فضای مردسالاری در توصیه‌های اخلاقی و رعایت زیردستان در آن فضا توصیه می‌کردند رعایت حیوانات و غلامان و زنان را بکنید و این یک ادبیاتی بوده مربوط به آن زمان. موفق باشید
6470
متن پرسش
سلام علیکم من نویسنده سوال 6363 هستم . وقتی محیط بد دانشگاه رو میبینم انگار بیشتر یاد امام زمانم میفتم از لحظه ورود حال خوبی ندارم ... ولی این موقعیت بد روی حجابم هیچ اثری نگذاشته ولی روی روابطم با مردان بیشتر نگران هستم نمی دانم تا چه حد میتوانم رابطه داشته باشم یعنی تا چه حد اجازه دارم احتیاج بیشتری به راهنمایی دارم ...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه سعی کنید با نامحرم مرتبط نباشید افق حضور در عوالم غیب و قیامت و نزدیکی به وجود مقدس حضرت صاحب ‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» برایتان گشوده‌تر است. ما فقط در حدّی که ضرورت دارد باید با نامحرم صحبت کنیم تا عالَم دینی ما برایمان حفظ شود. موفق باشید
6381
متن پرسش
با سلام و آرزوی توفیق روز افزون می خواستم اگر ممکن است نظر خود را در مورد گزاره های زیر در دو بعد اقتصاد شخصی و اقتصاد حکومتی مطرح فرمایید و اینکه آیا وقتی در دنیای مدرن چنین مراوداتی مرسوم است ما مجاز به پیمایش چنین مسیرهایی هستیم: فروش معنی اش این نیست که با قیمت تمام شده به علاوه ی یک سود منصفانه محصول رو بدی. این تفکر کمونیست‌ها بوده و ایده‌ی کاپیتال مارکس٫ فروش یعنی اینکه معامله‌ای بکنی که مشتری در اون لحظه و تا پایان عمر نسبت به اون حس خوبی داشته باشه و حاضر به تکرارش باشه. اگر آیفون(گوشی موبایل شرکت اپل) امروز تا این حد گرون می‌شه نه پول تکنولوژیه نه قیمت تمام شده. ما پول اون سیب گاز زده رو می‌دیم و حس خوبش رو. و با رضایت می‌دیم. پس نمی‌تونیم بگیم با ما صادقانه برخورد نکرده‌اند. هدف از فروش، ارزان فروختن نیست. «ارزش آفرینی» و «ارائه‌ی ارزش به مشتری» است. اگر درست فکر کنی پیکان محصولیه که با تئوری من و تو صادقانه تولید و قیمت گذاری شد و بنز محصولیه که به خاطر حس خوبش چند برابر قیمت تمام شده فروش می‌ره! پروسه‌ی فروش یعنی «خلق و ارایه‌ی ارزش» و انصاف به معنی ارزان فروشی نیست. به معنی ایجاد معامله‌ای است که طرفین به شرایطش راضی باشند و حاضر باشند به رضایت آن را تکرار کنند…
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید محصول تلاش خود را در ازاء محصول طرف مقابل معامله کنیم و تلاش ما با فریب نباید همراه باشد و با توجه به این امر معامله‌هایی که صورت می گیرد حلال و نظام اقتصادی عادلانه است. موفق باشید
5619
متن پرسش
سلام دوباره ادامه بحث حجاب: 2.می خواستم نظرتون رو درباره این مطالب بدونم به عنوان مطلب روز وراه حل آن ها خیلی ممنون اگرحوصله کنید وبخوانید.؟؟ الف: وحید یامین پور نوشت: درباره ی «ساپورت»: از زیبایی پوشش تا زیبایی اندام... زنان ایرانی همیشه اصول زیبایی شناختی را در پوشش و آرایش رعایت کرده اند. مساله ی امروز ما این است که درگاه درک زیبایی برای زنان گویا عوض شده است. زن ایرانی زیبایی را در رنگ و طرح پوشش جستجو می کرد نه در نمایش تن. برای همین چشمی که به زن ایرانی می افتاد روی طرح و رنگ های پوشش می لغزید نه روی اندام و پوست و چهره اش. ولی زیبایی در زمانه ی ما در «تن نمایی» است. لباس خودش موضوعیتی ندارد بلکه باید بتواند هرچه بیشتر تن انسان را بنمایاند یا زوایای بدن را یا پوست بدن را. لباس در معنای مدرنش پوشش نیست بلکه رهنمای نگاه به زیبایی های تن است. این قاعده در طراحی لباس چسبان مردانه هم رعایت می شود. آنچه امروز آنرا ساپورت می نامیم ادامه ی همین «تن نمایی» است و عجیب است که دخترکان ایرانی، زیبایی را در تن نمایی جستجو کنند چراکه در هیچ کجای تاریخ این سرزمین حتی پیش از اسلام، «تن» محل ارجاع نگاه و زیبایی نبوده است بلکه تلاش هنرمندان در زیبانمایی پوشش بوده است... پ ن: برای مذهبی ترها، چادر، پوششی ضد ارتباطی است که هم اندام را از نگاه دیگران می پوشاند و هم جلوی لغزیدن نگاه روی زیبایی های پوشش را می گیرد. هرچند در انواع چادری های امروزین، دختران چادری چه در نقشهای ریز روی چادر چه در جنس آن و چه در پوشیدن روسری های رنگی قابل مشاهده زیر چادر باردیگر به زیبایی های پوشش روی آورده اند. ب:نقد: علی ابوطالبی نوشت: «درباره‌ی ساپورت»، متنی‌ست به قلم دکتر وحید یامین پورکه در آن از «باب‌شدن تن‌نمایی» می‌نویسد در این مقال، قصد ندارم تاریخ پوشاک را بکاوم یا از منظر زیبایی‌شناسی (و حتی جامعه‌شناسی) مقوله‌ی «ساپورت‌پوشی» را نقد کنم... که این هر دو می‌تواند موضوع بحث‌ها و فحص‌های مفصل و جذاب باشد. نقدم متوجه پی‌نوشت دکتر یامین‌پور است؛ آنجا که از اصطلاح غریب و نامأنوس «مذهبی‌ترها» استفاده می‌کند و گواه و سند «مذهبی‌تر»بودن را «چادر» می‌داند؛ آنجا که ملاک و معیار دینداری را به «شمایل» و «ظاهر» فرومی‌کاهد؛ آنجا که با متر و خط‌کش می‌کوشد قواره‌ی دیانت را اندازه بگیرد... بیایید فرض کنیم چادری‌ها مذهبی‌ترند؛ فرض کنیم متر و مقیاس دینداری میزان فشاری است که پیشانی بر مُهر وارد می‌کند؛ فرض کنیم کشیدگی مد «ولاالضآلین» با امکان رستگاری نسبت مستقیم دارد... برادرم، آقای یامین‌پور، تکلیف ما با آن بانوی چادری که صبح انتخابات ۸۸ فرمان شورش خیابانی صادر کرد چیست؟ آن بانوی چادری را که آن روزها کوشید از آب گل‌آلود خویشاوندی با تُرک و لُر ماهی بگیرد چه خطاب کنیم؟ این‌ها مذهبی‌ترند از آن شیرزنان غزه، که روسری و لباس رنگین به تن دارند اما زیر بار ننگ اطاعت از اسرائیل نرفته‌اند؟ این‌ها مذهبی‌ترند از زنان محجبه‌ی آراسته‌ی حاضر در سخنرانی‌های سیدحسن نصرالله (که خداوند پشت و پناهش باشد)؟ محجبه‌های رنگین‌پوش مالزی و اندونزی را کجای این طیف قرار دهیم برادر؟ به صفر نزدیکند یعنی با سنجه و مقیاس شما؟ از راشل کوری، دختر شجاع (اما بی‌حجاب)ـی که در برابر تانک‌های اسرائیل سینه سپر کرد حرفی نمی‌زنم، که قرار هم نبود از «بی‌حجاب‌ها» سخنی به میان آید. بحث بر سر مذهبی‌ها و مذهبی‌ترهاست... از کدام مذهب سخن می‌گوییم، وقتی متر و معیارمان، پارچه‌ای‌ست؟ ---------------- این مقاله ای ونقد آن بود ونظروراهکارحضرت عالی که همیشه پدرانه وسطحی نبوده؟ ودرآخر نظر راه حل فردی دیگر اگروقت داشتید بخونیدجالبه نگاهش: (الیاس قنبری نوشت: هنجارها، نمود بیرونی ارزش ها هستند. هنجاری به نام حجاب مبتنی بر ارزشی درونی به نام عفاف عمل می کند. پوشش، در درجه اول باید شرعی باشد. دوم اینکه باید منطقی باشد یعنی راحت باشد ( مثلا به نظر من پوشیدن لباس تنگ و کفش پاشنه بلند یا پوشیدن چادر بدون آستین و جلو باز که عملا دست را فلج می کند یک کنش غیر منطقی است) سوماً لباس باید با هنجارهای اجتماعی سنخیت داشته باشد و چهارم اینکه پوشش باید قانونی باشد. لباس های جلف و زننده از نظر من لباسی است که این چهار ویژگی در آن رعایت نشده باشد. یعنی شرعی و منطقی و هنجارمند و قانونی نباشد. اما بحث حجاب اجباری توسط قرتی ها صرفاً یک بهانه و آدرس غلط دادن و نوعی حمله پیش دستانه است. احتمالا همین حجاب اجباری باعث شده این لباس های احمقانه و غیر منطقی تنگ را بپوشند. شاید دیده باشید که وقتی روسری دختری از سرش می افتد سریع آن را به سر می کند. این اقدام او هیچ ربطی به حجاب اجباری و جنبه قانونی آن ندارد بلکه او می داند که اگر روسری اش را بردارد هزاران چشم به او خیره خواهد شد. در واقع این جنبه هنجاری است که رعایت حجاب را ایجاب می کند. آن چشم هایی که به بی حجاب و کسی که با پوشش جلف و زننده وارد محیط عمومی می شود خیره می شود نقش نظارت و کنترل هنجارها را بر عهده دارند. ما با نگاه نکردن به پوشش های جلف در واقع عمل انها را تأیید می کنیم. با نگاه نکردن می گوییم که عمل انها کاملاً طبیعی و معمولی است. با نگاه نکردن و بی توجهی به آنها می گوییم که پوشش شما هیچ هنجاری را نشکسته است. به این موجودات باید نگاه کرد. باید به آنها خیره شد. همان طوری که در خیابان اگر دلقکی ببینیم به او نگاه می کنیم. همان طور که اگر کسی توی خیابان داد و بیداد راه می اندازد نگاهش می کنیم. به نظرم بزرگترین وظیه ما حفظ جنبه هنجاری حجاب است. بهترین راه نهی از منکر هم نگاه متعجب است. البته پیشاپیش از علما و فقها به خاطر تجویز چشم چرانی عذرخواهی می کنم.) آیا این نگاه درست است واسلامی یاراه حل اکل میتی است؟ ببخشید طولانی شد. تشکرفروان. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از ارسال نظر اندیشمندان جامعه‌ی امروز ما در مورد حجاب. باید تعجب کرد از آقای علی ابوطالبی که نتوانست با نظر بسیار دقیق و عالمانه‌ی جناب آقای یامین‌یور هم‌دلی کند و سعی کرده موارد نقضی برای آن پیدا کند گویا آقای ابوطالبی گمان کرده‌اند آقای یامین‌پور تنها علت مذهبی‌بودن را چادر می‌دانند و از بحث به‌کلّی پرت شده‌اند، حرف آقای الیاس قنبری درست است مگر طنزی که در آخر آورد و به قول خودش مجوز چشم‌چرانی صادر کرد. موفق باشید
2089
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز مرحوم اقای قاضی به شهید دستغیب علیه رحمه می فرماید ما و شما هیچگاه از مثنوی مولانا بی نیاز نخواهیم شد و مرحوم ایت الله انصاری می فرماید اگر کسی بگوید به جایی رسیده ام که به مثنوی نیاز ندارم بدانید دروغ می گوید استاد عزیز با عنایت به اینکه این دو بزرگوار عرفای توحیدی بزرگ می باشند و هر دو در فضای معارف شیعی رشد نموده اند علت این حرف چیست مگر چه چیزی در مثنویست که این دو بزرگوار اینطور می فرمایند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مثنوی یک‌پارچه حضور است در مقابل حقائق عالم وجود و اگر کسی درست در آن وارد شود او را میهمان حقایق می‌کند. موفق باشید
277

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض تحیت و سلام استاد عزیز بنده الان دانشجوی رشته فلسفه و کلام اسلامی در یکی از دانشگاه های تهران می باشم . هدف خود من از انتخاب این رشته آشنائی عمیق با مبانی اعتقادی دین ، پاسخ به پرسش های دین پژوهانه جوانان ، کار در زمینه رفع شبهات ، خدمت به اسلام و مسلمین و ... از طریق خواندن این رشته و خواندن دروس قلسفی - کلامی و اعتقادی بوده . اما الان می بینم جامعه ما فقط به این ها احتیاج ندارد و در همه زمینه های دینی ما محتاج به کار هستیم .چه فلسفی ، چه کلامی ، چه اعتقادی ، و چه زمینه های اخلاقی ، عرفانی و ... سوال من این است که باید در جامعه امروز اساسا چه کار کرد ؟ آین راهی که من رفته ام با این هدف سازگار است ؟ چه کار کنم که از واقعیت جامعه خود دور نباشم و نیاز سنجی من از جامعه اشتباه نباشد ؟ چه کار کنم که مانند عده ای فقط به لنباشت اطلاعات در خود نپردازم ؟ رویکرد من به رشته فلسفه چگونه باشد ؟ الان رشته فلسفه و کلام چه نجاتی به بشریت خواهد کرد ؟ چقدر تلاش کنم ؟ روزی چند ساعت درس بخوانم ؟ 7-8 ساعت خوب است و متعادل است یا نه اگر استعداد دارم (که فکر می کنم این طور هم هست) باید حداقل روزی 14-15 ساعت کار کنم ؟ تا چقدر سرم به مطالعه باشد و تا چقدر در سیاست ؟ اساسا و اصولا راه زندگی و برنامه فردی زندگی من چیست ؟ و ... با سپاس و تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام ابتدا پیشنهاد می‌کنم مقاله‌ی«بازخوانی انقلاب پس از 22 خرداد 88» را با دقت و با توجه به پاورقی‌هایش بخوانید. در آن‌جا سعی شده مشکلاتی که پیش روی اسلام و انقلاب اسلامی هست تبیین شود و راه‌کارهای برون‌رفت از آن در برنامه‌ریزی درازمدت روشن گردد و لذا ملاحظه می‌فرمایید که در این راستا رشته‌ی شما؛ رشته‌ی کارسازی است. دیگر این که در موقعیت دانشجویی بیشترین فرصت را روی مطالعه بگذارید، چه مطالعات موضوعات مربوط به دروس دانشگاهی و چه موضوعات مذهبی و قرآنی. در درون مباحث انقلاب اسلامی که زیر چاپ است، دو قسمت آخر سؤالتان آمده است. کمی حوصله کنید. موفق باشید
19168
متن پرسش
علامه حسن زاده آملی می گوید: «در قعر جهنم جرجیر می روید زیرا که نار منقطع می شود و عذاب مرتفع می گردد...». ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، صفحه ۲۱۳ ولی امام موسی کاظم علیه السلام فرمودند: «بعضی از مردم چقدر احمق هستند که می گویند در وادی جهنم جرجیر می روید در حالی که خداوند فرموده است: وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ، پس چگونه سبزی می روید؟!». الکافی، جلد ۶، صفحه ۳۶۸ میشود منظور علامه را توضیح دهید که صراحتا با حدیث مخالف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه خوانده‌اید سخن علامه حسن‌زاده نیست و جناب علامه آن را ترجمه کرده‌اند و اکثر علماء با این سخن محی‌الدین مخالف‌اند از جمله آیت‌اللّه جوادی معتقدند: «مسئله‌ی ابدیت عذاب بدون شناخت انسان میسر نیست و اگر انسان یک گوهر داشته باشد آن وقت می‌توان بحث کرد آیا این عوارض در جهنم عارض بر جان انسان شده یا همسنخ انسان است و اگر همسنخ انسان است دیگر عذاب نیست و اگر همسنخ انسان نیست ابدی نیست. ولی وقتی انسان دارای یک گوهر نبود و دارای فطرت و طبیعت بود موضوع متفاوت می‌شود بدین معنا که فطرت او آنچه را طبع او به عنوان ملکاتِ خلاف شریعت در خود نهادینه کرده است نمی‌پذیرد و همواره این تضاد که مسخر به انواع عذاب‌های رنج‌آور می‌شود در چنین انسانی باقی است» البته بحث آن مفصل است. موفق باشید

15949
متن پرسش
سلام استاد: حلول ماه مبارک شعبان را به شما تبریک عرض می کنم. 1. بنده بحمدلله به قدری دلم با مناجات شعبانیه گره خورده است که وقتی چند وقت پیش به یاد مناجات شعبانیه افتادم خودبخود اشکم جاری شد. اصلا وقتی می گویند مناجات شعبانیه، انگار به بنده می گویند: (مناجات عاشق و معشوق) که البته فقط معشوق است و بس... با چه کیفیتی از این مناجات عجیب و نورانی و عالی استفاده کنم تا بقولی آنچنان تر شود؟ 2. در نماز وتر هم فرازهایی از آن را بخوانم؟ ممنون شما هستم و از زحماتتان متشکرم که برای امثال بنده ی بی سواد وقت می گذارید و دل می سوزانید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است اگر سعی شود هر صبح بعد از تعقیبات نماز، آن مناجات نورانی خوانده شود. در ضمن چه در نماز «وتر» و چه در قنوت نمازهای واجب، از خواندن فرازهای مناجات شعبانیه غفلت نشود. موفق باشید

11170
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد محترم: در پی گوش دادن جلسات ابتدایی تفسیر سوره انعام با سوالی مواجه شدم که خدمتتان عرض می کنم: چه تمیزی باید بین «دعا نوشتن یا خواندن» و «عِدل قرار دادن برای خدا» قائل شد؟ گاهی احساس می شود که حتی دعا کردن نیز نوعی شرک خفی می شود. با توجه به این که دعای بعضی دعا نویس ها، عموما از قرآن و کلام معصوم می باشد، نظر شما درخصوص درخواست دعا کردن از آن ها چیست؟ در حقیقت سوال بنده هم در مورد دعا کردن توسط خود فرد است و هم دعا خواستن از دعا نویس.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دعاکردن یک نوع رجوع به خداوند است و از آن‌جایی که خود حضرت حق فرموده مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، دعا می‌کنیم و قراردادن دعا در نزد خود با نظر به همان محتوایی است که در دعا از طریق راهنمایی امامان آمده که در حاشیه‌ی مفاتیح تحت عنوان «حرز ائمه«علیهم‌السلام» مثل حرز امام رضا«علیه‌السلام» روبه‌رو هستید، ولی دعانویس ما را مشغول دعا می‌کند بدون آن‌که ما با نظر به محتوایِ آن دعا، آن را نزد خود قرار داده باشیم. آری اگر کسی به جهت آن‌که شما نمی‌توانید دعایی بنویسید مطابق محتوایی که شما در دعا مدّ نظر دارید برای شما بنویسد، اشکال ندارد ولی فرهنگ دعانویسان عموماً این‌طور نیست. موفق باشید
8308
متن پرسش
سلام استاد کمکم کنید من بازهم نتونستم جلوی خشمم را بگیرم و حسابی اینبار آبروی خودم و خانواده ام را جلوی فامیلامون بردم با وجودی که میدونستم مولای موحدان و امیرمومنان فرموده بودند "ایاک والغضب اوله جنون و ءاخره ندم" حالا بعد اون کار نمیدونم چکار کنم من باعث رنجش مادرم شدم کاش می مردم و همه را راحت می کردم از دست این کارهام خسته شدم خوب بلدم همه را نصیحت کنم اما به خودم که میرسه با عرض پوزش حسابی خر زیر پای شیطون میشم بیخود خشمگین شدم از دست کار یک نفر و خشمم رو کنترل نکردم و باعث دردسر شدم خیلی وقتا این مشکل را دارم و اوضاع اخلاقم با کتاب و جلسه هم فرق نمی کنه کمک استاد کمکم کنید خواهشا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تنها راه، رساندن این پشیمانی به عمق جانتان است از یک طرف، و از طرف دیگر با تواضع کامل پشیمانی خود را اظهار کنید. غضب ریشه در تکبر دارد. با تواضع إن‌شاءاللّه رفع می‌شود. موفق باشید
5857
متن پرسش
باسلام استاد من کلاس های تدبر درقران می روم و بسیار مفید است ولی وقتی می بینم که اینقدر علمم کم است و هیچ چیزی ندارم برای عرضه در مقابل خدا خیلی به من سخت می گذرد این کلاس ،مضظر میشوم از اینکه چیزی نمی دانم این کلاس فشار روحی زیادی برمن وارد میشود تحمل مطالب برایم سخت است نکند من در درونم با این مطالب مشکل دارم و کافر باشد درونم به این مطالب ؟چون روحم خیلی سختی میکشددر این کلاس با اینکه مطالب قرانی است صرفا ... 2)گاهی اوقات شده که دقت کرده ام درمیلاد امامان عیهم السلام غمگین هستم و برعکس در روز شهادت ایشان نه تنها غمگین نیستم بلکه شاید شارژ روحی هم بباشم ؟من امامان و معصومین را بسیار دوست میدارم ..استاد نکند من ادم شقی ای هستم و خودم خبر ندارم؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1ـ هیچ‌وقت از این فکر‌ها نکنید. در کلاس تدبّر در قرآن فشار به خودتان نیاورید تا نفستان پس نزند. 2ـ غمگینی شما در میلاد امامان از آن جهت است که نمی‌توانید حق آن‌ها را ادا کنید ولی در شهادت ایشان این آمادگی را دارید. موفق باشید
5803
متن پرسش
با سلام وخدا قوته راهنمایی بفرمایید .!بنده حدود ده سال است که با مباحث معرفتی شما خو گرفته ام وخودم ورفقابر مبنای مباحث شما کار مطالعاتی می کردیم ...بنده از دوسال پیش که ازدواج کردم به طور ناگهانی دچار مرض اعصاب شدم وبه حالت افسردگی رسیدم این حادثه به جدایی من وهمسرم منجر شد البته بدون طلاق .فقط جداگانه زندگی می کنیم ...در حال حاضر دیکر نه حال مطالعه دارم نه حال عبادت وفعالیت کلا شده آدم لوس به درد نخور که خودم داره حالم از خودم به هم می خوره چگونه می توان ذوق عمل را در خود ایجاد کرد یک چیزی بگویید که من بتوانم بکنم و واقعا اثر گذار باشد .ممنونم ومتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: این موارد را خوب است که با عزیزان متخصصی که در مرکز مشاوره‌ی إنشاء مشغول فعالیت هستند در میان بگذارید. تلفن مرکز مشاوره عبارت است از: 6260205 . موفق باشید
5289
متن پرسش
سلام.جناب استاددر کتاب شریف زیارت ال یاسین در قسمت دوم دعا که با اللهم انی اسالک ان تصلی ...شروع می شود وبه اللهم صل علی(محمد) حجتک فی ارضک وخلیفتک فی بلاک وداعی الی سبیلک والقائم بقسطک واثائر بامرک ...می رسد شما در شرح آن قسمت عناوین حجت وخیلفه وداعی وقائم را برای حضرت صاحب الامر(عج)گرفته اید وحتی جلوی نام محمد که در دعا نیامده ودر تقدیر گرفته شده است(عج)گذاشته اید که منظور امام زمان می باشد آیا این با روایاتی که گفته شده است نام ایشان را در زمان غیبت نیاوریم منافات ندارد؟ وآیا عنوان های بیان شده توصیف حضرت پیامبراسلام محمد(ص) نمی باشد که هم حجت خدا روی زمین اند وهم دعوت کنند به راه خدا وهم قیام کننده به قسط و...؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که در آن دعا بعد از آن‌که بر حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» صلوات می‌فرستید، فراز دیگری را با اللّهم شروع می‌کنید و در این فراز عرضه می‌دارید خدایا بر محمد که حجت و خلیفه‌ی تو در زمین و شهرها است صلوات بفرست و پشت سر هم صفات حضرت حجت«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را اظهار می‌دارید که همه دلالت بر آن دارد که در این فراز نظر بر حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» کرده‌اید. از طرفی آن روایت که به آن اشاره فرموده‌اید در بین علماء مورد بحث است که در کجا و چه تاریخی نباید حضرت را به آن نام خواند که ظاهراً در حال حاضر دیگر آن تقیه برداشته شده است. موفق باشید
659

شک در عقایدبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده. انشاءالله تلاش شما در هدایت جامعه مقبول حضرت حق واقع شود.سوال من این است که آیا این که ما به خدمت ائمه اظهار میداریم مثلا "آقا ما فلان حاجت را از شما میخواهیم و حاجت ما را بدهید" شرک محسوب میشود؟ آیا حوائج را فقط باید از خود خدا خواست و یا نهایتا ائمه را شفیع کرد؟ اگر مستقیما از خود ائمه بخواهیم - ـبا علم به اینکه ایشان قدرتشان را از خدا دارند- اشکالی دارد؟ استادگرامی، من عقیده دارم ائمه معصوم و حتی حضرت ابوالفضل هرچه را ما از راه دور بگوییم میشنوند و ائمه اعمال ما را می بینند و افکار و نیات و مافی الصدور ما را میدانند هم شخص امام زمان و هم سایر ائمه که از دنیا رفته اند. آیا این درست است؟و معتقدم صدایشان بزنیم می شنوند. آیا این عقیده درست است؟لطف کنید توضیح دهیدنظارت ائمه بر اعمال و رفتار و افکارما چگونه است.استاد گرامی من گاهی در خیلی از مسائل شک میکنم حتی در خدا و خیلی ناراحت میشئم البته در عمق جانم به خدا عقیده دارم اما از این شکها بسیار ناراحت میشوم دنبالشان هم میروم اما باز یه جور دیگه ظاهر میشوندمیترسم نکند بخاطر این شکهادر قبر مرا جزءمومنین محسوب نکنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: اگر مباحث «ده نکته از معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را دنبال کنید هم جواب سؤال‌تان را می‌گیرید و هم از شک در عقاید آزاد می‌شوید. إن‌شاءالله موفق باشید
14940
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: درباره ی کتاب اکنکار توشته تویئچل سوال داشتم. با اینکه انحرافاتی دارن این فرقه و ادیان رو رد کردن و به تناسخ اعتقاد دارن، ولی مطالب دیگه ای که مطرح میکنن خیلی به عرفان اسلامی شباهت داره و خودش هم گفته که منباش هم هست. راه نمایی به سفر روحی میکنن که مراحلش خیلی به هفت مرتبه ی، طبع، نفس، قلب، روح، سر، خفی و اخفا شبیه است. قسمت هایی از کتاب: اصول سیستم ماوراء الطبیعه سه بخش است: تئوری ذهنی یا عقلی: اصل ذهن است و مبدا مقدس ذهن، خود خداست، همه چیز در این نقطه شروع شده و در همین نقطه پایان میابد و ما باید آماده باشیم که پاداشی را که مستحق دریافتش هستیم همین جا دریافت کنیم تا اینکه منتظر زندگانی بعدی باشیم. این تفکر از کشور چین است. دوم: تئوری آگاهی کیهانی: اساس دین در هند است. ایدئولوژی علم الوجود حدود ده هزار سال قدمت دارد. این تئوری حرکتی است متحد کننده و یکی کننده. ما همه با هم برادریم و با هم زندگی می کنیم، با همه ی مردم و همه ی چیزها، اینجا و در ماورا و خدا همه جا با ماست. سیستم سوم: سفر روح (اکنکار) که از درون بقیه رشد کرده (آناهاد یوگا، صوفیسم (عرفان اسلامی) و لامائیسم) طریقی است برای اعطای قدرت سفری آزادانه به تمامی مراتب بالا تا بالاترین مرتبه. بسیاری از طرق عملی سفر روح توسط شعرا و نویسندگانی در عربستان و هندوستان از قرن هشتم تا یازدهم توسعه یافته. آنهایی که در اصل مسئولیتی در ارتباط با توسعه ی سفر روح داشته اند: تولسیداس، جلال الدین رومی، حافظ، کبیر، شمس تبریز هستند. در سفر روح بدن خود را ترک گوییم و به عنوان یک روح به نیرویی که همه جا در جریان است و از مرکز هستی سرچشمه می گیرد اجازه دهیم که از درونمان عبور کند. این نیرو روح خدا یا حق یا اک نام دارد. به صورت نیروی حیات خلاقیت و آفرینش نمود دارد و به صورت بینش و فراست. تمامی مسئله ی هستی یافتن رابطه ی فرد و روح کل است. خودشناسی بنیانگذار درک انسان از زندگی است. انسان قابلیت تولید (دوباره سازی) تمام خواص خدایی یا ابر روح را دارد. انسان روح است، محصولی از ابر روح. معلم هر کسی روح اوست در عین اینکه روح او نیست. تعلق و وابستگی به تمام چیزهایی که در زندگی بیرونی و درونی ما داده شده است. تنها باید عشق به تعلیم درون و عشق برای نور و صدای جهان هستی باقی بماند. روش هایی برای سفر روح بیان می کند. یکی از آنها روش خود تمرکز یا هیپنوتیزم است که از مرحله ی آگاهی جسمانی خارج شده و با تمرکز روی یک شی براق مثل سکه وارد نوع دیگری از آگاهی می شود. به آن خیره شده و بر روی خارج شدن از بدن تمرکز کنید. در این مدت با خود تکرار می کند من در حال ترک بدنم هستم، تا به واقعیت تبدیل شود. ناگهان خود را بیرون از بدن پیدا می کند که در حال نگاه کردن به آن وضعیت نشسته ی اولش است. یا روش هایی از این دست. بعد توصیه به ترک نفسانیات کرده، مگر نه سفر روح با درد و رنج همراه می شود. و توصیه به پیمودن راه خدا و موافقت با پیمان الهی کرده. تا بتوانیم با سفر، به مرحله ی پنجم (از هفت طبقه) برسیم که همان روح خالص است. به حالت استغراق دست یابد که در آن ارتباط با جهان بیرون قطع شده و تنها ارتباط با جهان درون برقرار است. اگر کسی دارای تجربه باشد می تواند بلافاصله از طریق استغراق به حالت خلسه در آید. بعد مراحل آن را توضیح میده. سوال من اینه که: 1. این همه در دینمان صحبت از ارتباط با غیب است. مثلا اگر همیشه وضو داشته باشیم یا بعد از نماز آیت الکرسی بخونیم وارد عالم غیب میشیم، از طرقی که این کتاب هم گفته میشه وارد اون عالم شد؟ یعنی کمک نمیکنه هنگام گفتن ذکر واقعا با باطن عالم راه پیدا کنیم, یا تو نماز واقعا به معراج بریم. یا حداقل کمی تمرکز پیدا کنیم از این همه پراکندگی خاطر. 2. در جواب یکی از سوالهای سایت درباره ی عرفان های شرقی فرموده بودید، اعتقاد به توحید، میتونه شاخص تشخیص درست و غلط بودن این فرقه ها باشه (نقل به مضمون). به نظرم این فرقه به توحید اعتراف داره اونم در حد مباحث عمیق عرفان اسلامی، ولی پیروی از ادیان رو به نظر قبول نداره، میدونم این موضوع این گروه رو رد میکنه، ولی آیا میشه روی توحیدی بودنش تاکید کرد و با روش هایی که آموزش میده، سفر روح رو امتحان کرد؟ 3. آیا می شود گفت، حالت هایی که از عرفا دیده شده، مثل زل زدن به مردم برای ساعت ها در حرم امامان بدون توجه به اطراف، حالت هایی شبیه به خصوصیات خلسه ی ذکر شده در کتاب است که از عرفا دیده شده، همان سفر روح است که این بزرگان داشته اند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چندین سال پیش بر روی کتاب‌های آقای «پال توئیچل» کار کرده‌ام. در نهایت چیزی دستگیرم نشد. انسان از طریق توصیه‌های ایشان در یک خلأ فردی قرار می‌گیرد، بدون این‌که مثل شریعت الهی پس از مدتی با نور اسماء الهی مرتبط شود! موفق باشید

10392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: 1- کلی سعی 2- حصه وجودی 3- اضافه اشراقیه یعنی چه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث را باید در کتاب‌های مخصوص به خودش دنبال کنید و اگر در حین مطالعه سؤال خاصی پیش آمد إن‌شاءاللّه بنده در خدمتتان هستم. کتاب «معرفتِ نفس و حشر» نکاتی در این مورد دارد و کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی نیز کمک می‌کند. موفق باشید
9403
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: با آرزوی قبولی طاعات و عبادات مدام وقتی به دوستان و هم کیشان طلبه خود که با شما و مباحث شما ارتباط دارند پیشنهاد می کنم که با هم یک سیر مطالعاتی بر روی مباحث غرب شناسی و انقلاب اسلامی و ... شما و دیگر اساتید داشته باشیم با این باسخ مواجه می شوم که: جناب استاد فرموده اند فعلا به همان طلبگی و درس و بحث خود بیردازید و نیازی نیست وقت خود را بر روی این مباحث بگذارید و نهایتا همان کتاب سلوک ذیل شخصیت امام را مطالعه کنید. سوالی برای بنده وجود دارد که عرض می کنم. ۱- در روایت وارد شده است که «من سار علی غیر بصیره لایزداد سرعه سیره الا بعدا». لذا طلبگی ما هم از این قاعده مستثنی نیست. ۲- کیست که نداند ما عنوان طلبه عصر انقلاب را یدک می کشیم پس زمانی می توانیم ادعا کنیم نسبت به حرکت طلبگی خود بصیرت داریم که شناخت دقیق و صحیحی از ماهیت انقلاب و جایگاه واقعی او داشته باشیم. رسالت تاریخی او را درک کرده و سیر طلبگی خود را در آن راستا برنامه ریزی کنیم. ۳- در محضر خود شما یاد گرفته ایم که رسالت تاریخی انقلاب اسلامی تکفل عبور ما از ظلمات مدرنیته و توهمی است که همگان را در آن گرفتار نموده است به سمت و سوی آن بهشت مهدوی انشا الله. نتیجه این سه مقدمه این می شود که طلبه عصر انقلاب برای اینکه بتواند شناخت صحیحی از وظیفه خود داشته باشد و به مدد این بینش جایگاه واقعی خود را درک نموده و مطابق آن بینش برای خودش برنامه ریزی نماید بایستی: غرب شناس دقیق و عمیقی باشد. انقلاب اسلامی و اندیشه های امام خمینی (ره) را به خوبی درک کرده و بداند به عنوان طلبه می خواهد مردم را به کجا دعوت کند. (البته اینها حداقل موارد ضروری است که طلبه باید بداند) با این توصیفات آیا می توان فقط به درس و بحث طلبگی مشغول شد؟ آیا عنایت دارید که کوتاهی در هر کدام از موارد فوق می تواند در کلیت طلبگی ما تاثیر گذار بوده، جهت گیری نادرستی را نصیب ما نماید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم با این منطق خوب و این روح مسئولیت‌پذیری آن. عرض بنده آن است که طلاب عزیز به بهانه‌ی غرب‌شناسی و سایر حواشی از طلبگی کم نگذارند به طوری‌که دروس پایه‌ی طلبگی ملکه‌شان نشود، وگرنه همین‌طور که می‌فرمایید رسالت تاریخی ما در عبور از ظلمات مدرنیته از یک طرف و رجوع به ملکوت حضرت روح‌اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» از طرف دیگر است و این در ابتدای امر با مطالعه و تعمق در متون مربوطه به این دو موضوع ممکن میگردد. موفق باشید
9097
متن پرسش
با سلام: واقعا نعمتی هستید در جواب پرسش جوان 26 ساله آلوده به شهوات فرمودید: هرچه در زنان دیگر هست در زن خودتان هست و مابقی توهم است. سوال من این است (البته نه برای راه در رو. برای فهم) 1- اگر چنین است پس تفاوت زنها و زیباییشان یعنی هیچ تاثیری در جذابیت ندارد؟ 2- شاید این حدیث رسول الله (ص) در مورد روح زنها باشد و حال آنکه در این مسایل تفاوت جسم آنها جذاب نخواهد بود؟ 3- و از آن مهمتر اگر داشته تمام زنان در نزد همسر حاضر است پس وعده نعمت حورالعین و تعدد حورالعین و اینکه مثلا با هر گناه شهوت نکردن چه تعداد حور نصیب انسان می شود چطور توجیه می شود؟ خب انسان با یک حور بهشتی لذت میبرد دیگر. چرا تعدد حور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در ابتدای امر همسر خود را پسندیدید، از آن به بعد اگر مواظب باشید شیطان وارد نشود، می‌توانید همه‌ی زیبایی‌هایی که در نوع زن سراغ دارید را در همسر خود بیابید و احساس محرومیت نکنید، وگرنه مثل اهل دنیا که هر روز به وَجهی از دنیا دل می‌بندند، در مورد زنان هم همان طورعمل می‌کنید. حورالعین؛ صورتِ عبودیت انسان‌های موحد است و موضوعی است بیرون از این حرف‌ها. موفق باشید
7517
متن پرسش
سلام خدمت استاد بنده طلبه پایه 6 هستم و در تهران در حال تحصیل هستم بنده قصد دارم اگر توفیق بشه و خدا بخواد و شرایطش رو داشته باشم امسال معمم بشم میخواستم بدونم به نظر شما طلبه ای که بخواد معمم شه چه شرایطی باید داشته باشه؟ با توجه به اینکه بنده زیاد علاقه ای به فقه و اصول ندارم و بیش تر وقت خودم رو صرف فلسفه و منطق و در اینده هم عرفان میخواهم بکنم فقه و اصول رو در حد کتب حوزه سعی میکنم خوب بخونم. مباحث شما رو هم با سی دی پی گیری میکنم. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ ظاهراً در سوالتان اصل معمم‌شدن یک طلبه را لازم گرفته‌اید که به نظر می‌رسد کلام صحیحی است به این معنی که اگر طلبه‌ای با مشکل خاصی مواجه نیست، بنا را بایستی بر این بگذارد که پس از مدّتی ملبّس گردد چرا که مدّتی از سرمایه‌های مادّی، علمی و معنوی حوزه استفاده کرده و به‌جاست به عنوان ثمره‌ای از حوزه، بین مخاطبین حوزه ظاهرگردد. البته این که آن مدّت زمان چه مقدار است، به نظر می‌رسد به دست‌آوردن چند امر قبل از ملبّس‌شدن که عبارت باشد از یک: از جهت اخلاق شخصی و اجتماعی در حدّ مطلوبی باشد. دو: از جهت علمی اولاً: بتواند به سوالات فقهی شایع مردم ـ با توجه به آگاهی اجمالی به اختلاف فتاوی و اطلاع از مبانی احکام (در حدّ کتب نیمه استدلالی مثل شرح لمعه) ـ پاسخ دهد همچنین لازم است در این مورد، به مطالعه‌ی احکام از رساله و عروه نیز بپردازد. ثانیاً: نسبت به سؤالات متداول کلامی و اعتقادی و اخلاقی و تاریخی و ... و جواب آن ها بیگانه نباشد. ثالثاً: توانایی مراجعه به منابع مثل قرآن، کتب روایی و تفسیری را داشته باشد. سه: همچنین از آن جهت که محل مراجعه قرار می‌گیرد از امور اجتماعی و سیاسی آگاهی ـ حتی به صورت اجمالی ـ داشته باشد. در صورتی که این امور را درخود مشاهده نمود و احساس کرد که پختگی اجتماعی و علمی را داراست به نظر می‌رسد زمان مناسبی برای معمم‌شدن می باشد. همچنین باید توجه داشت که ملبّس‌شدن را نبایستی از زمان مناسبِ خود به تأخیر انداخت چرا که چه بسا منشأ وساوس شیطانی شده و به بهانه‌های مختلف بدون توجه به سرمایه‌هایی که حوزه برای این شخص نموده موجب دوری از حوزه می‌گردد. البته ممکن است شرایط هر شخصی با اشخاص دیگر متفاوت باشد. موفق باشید
5019
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی در کتاب مغازی امده است بعد از شهادت حضرت حمزه سلام الله علیه و دفن او حضرت نبی صلی الله علیه و اله فرموده اند اگر زنان ناراحت نمیشدند - منظور زنان اقوام- جسد عمویم را دفن نمیکرده تا خوراک شکم درندگان و مرغان هوا شود تا روز قیامت از شکم درندگان و چینه دان مرغان محشور شود. سوال این است اولا چرا ؟ مگر این امر چه خصوصیتی دارد ثانیا اگر این اتفاق می افتاد ان درندگان و مرغان خود میمردند و میپوسیدند و بدنشان جذب طبیعت میشد چگونه در قیامت از شکم یا چینه دان انها محشور شود ثالثا این حدیث با معاد صدرایی چگونه قابل توجیه است. البته نمیدانم ایا این روایت در کتب حدیثی هم امده ؟ ایا قابل استناد هست یا نه؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً اطلاع دارید که تاریخ مغازی واقدی کتابی نیست که بتوان در این امور بدان اعتماد کرد زیرا همان پیامبری که این قول را واقدی از او نقل کرده واجب نموده که بدن انسان متوفی باید دفن شود و ملاک دفن و عدم دفن رضایت و عدم رضایت زنان نمی‌تواند باشد. ممکن است چیز دیگری بوده که واقدی این‌طور نقل کرده. موفق باشید
4896
متن پرسش
یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ چرا خداوند در ان آیه می گوید دارند سر خود را شیره می مالند..؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:آیه می‌فرماید این‌ها گمان می‌کنند نسبت به خدا و مؤمنین خدعه می‌کنند در حالی‌که نسبت به خودشان خدعه می‌کنند بدون آن‌که بفهمند.مثل آن‌که شما معتقد باشید آب قدرت سیراب‌کردن ندارد در این حال خودتان را از سیراب کردن محروم می‌‌کنید.آن‌هایی که نقشی برای خدا قائل نباشند ویا مؤمنین را منحرف بدانند بر انحراف خود افزوده‌اند.موفق باشید.
نمایش چاپی