متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد گرامي. پس از بارها خواندن قرآن به همراه ترجمه و بعضا تفسير آن به اين برداشت رسيده ام كه برخي از باورهاي ما چندان مطابق با قرآن نيست. چند مورد را ذكر مي كنم لطفا به تفصيل پاسخ دهيد.
1. فكر مي كنم خدا در قرآن هيچ فردي را مانند حضرت ابراهيم (ع) ستايش نكرده است. ايشان با صفات بسيار نيكو توصيف شده و در چند جا به همه انسانها سفارش شده از مرام ايشان پيروي كنند. يا آيات بسياري به زندگي حضرت موسي (ع) پرداخته و از ايشان به بزرگي ياد شده است. با اين حال مقام ايشان در جان و دل يك شيعه نسبت به مقام ائمه (ع) كه مستقيما اشاره اي به آنها نشده چقدر است. چرا به ما به اين پيامبران الهي كه اينچنين مورد توجه پروردگارند توسل نمي كنيم و سراغي از مزارشان نمي گيريم و به زيارتشان نمي رويم و گنبد و گلدسته درست نمي كنيم؟ من احساس مي كنم نظر شيعيان نسبت به ائمه (ع) با نوعي مبالغه همراه است و با روح حاكم بر قرآن سازگار نيست. مگر اصل دين را نبايد از كتاب آسماني آن گرفت اين مقامي كه ما براي ائمه (ع) متصوريم از كجا نشات گرفته و تا چه حد معتبر است. ادله قرآني ما چيست؟
2. در بسياري از آيات قرآن هر جا به اقامه نماز سفارش شده بلافاصله ايتاء زكات هم آمده است اما فقه شيعي زكات را در برخي اقلام محدود نموده كه اكثريت مسلمانان در طول عمر خود يك بار هم زكات نمي دهند. چطور مي شود كه انجام يك عمل واجب در قرآن موكدا سفارش شده و در بسياري موارد در كنار فريضه مهمي مانند نماز قرار گرفته اما مسلمانان بسياري با اولي هر روز سروكار دارند و با دومي اصلا نه. از آن طرف وجوب خمس تنها در يك آيه از قرآن آمده اما فقه شيعي دستگاه عريض و طويلي براي آن درست و همه انسانهاي صاحب درآمد را ملزم به پرداخت آن كرده و سهم امام و سهم سادات تعيين كرده است و نيمي از خمس را به جيب روحانيون ريخته است و قس عليهذا.
3. اين نظام توزيع خمس از كجا آمده است. ذي القربي در آيه مربوط به خمس در سوره انفال شده اند همه انسانهايي كه از نسل پيامبر خواهند بود. يعني خداوند براي همه انسانهاي از نسل پيامبر تا قيامت سهم ويژه اي در نظر گرفته است. اينگونه توجيه مي كنند كه زكات بر سادات حرام شده و در عوض خمس به آنها مي رسد. اصلا چرا بين سادات و غيرسادات تفاوت قائل شده اند. در جامعه كنوني چه فرقي بين آنها وجود دارد چرا سادات خمس بگيرند و غيرسادات زكات. آن نيم ديگر خمس كه به روحانيون مي رسد به چه دليل است؟ در زمان ائمه (ع) هم به اين شكل بوده است؟ ائمه (ع) به سادات و مبلغين خمس مي دادند و به بقيه زكات؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت 1؛ خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمتِ «امامت در قرآن» رجوع فرمایید تا إنشاءاللّه دقتهای قرآنی شما نسبت به جایگاه اهل البیت و مقام امامت بیشتر شود تا آنجا که متوجه خواهید شد چرا حضرت ابراهیم«علیهالسلام» در دعای خود تقاضا میکنند به صالحین ملحق شوند. راستی صالحین جز کسانیاند که به تعبیر قرآن از هرگونه آلودگی پاک شدهاند، آنهم به همان معنایی که در آیهی 33 سورهی احزاب متذکر است که به تعبیر علامه طباطبایی اگر دقت کنید آن ارادهای که در آیهی مذکور مطرح است، غیر از ارادهی عمومی است که برای پاککردن همهی انسانها از طریق شریعت اراده فرموده است؟ زیرا میفرماید: خداوند اراده کرده است فقط شما اهلالبیت را از هرگونه رجسی پاک کند. 2- خود قرآن در تبیین آیات الهی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» را مأمور کرده و میفرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (44/ نحل) ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه به سویشان آمد را تبیین کنی. و لذا مصداقهای زکات در زمان خود رسولاللّه «صلواتاللّهعلیه» مشخص گردیده، میماند که فکر کنیم آیا امروز که منابع تولید تغییر کرده نباید مصداقهای زکات تغییر کند؟ 3- در همان کتاب روشن میشود که ما در کنار اطاعت از خدا، مأمور به اطاعت از رسول خدا و اولیالامر هستیم و مسلّم اولیالامر باید انسانهای معصومی باشند که خداوند ما را به اطاعت از آنها دستور داده است، وگرنه ما را به اطاعت از کسانی دستور داده است که امکان گمراهی ما در آنها هست که مسلّم خدای هدایتگر چنین کاری را نمیکند و از طرفی در قرآن اهلالبیت را به عنوان انسانهای معصوم معرفی نموده است تا ما در فهم قرآن و فهم مصداقهای خمس به آنها رجوع کنیم تا در مدیریت جامعهی اسلامی سرگردان نباشیم. حال اهلالبیت در روایات متعدد، جایگاه خمس را مشخص کردهاند و این به معنای قراردادنِ سهمی برای مدیریت علمی و اجرایی جامعهی اسلامی است و در مباحث فقهی بررسیهای مفصلی در این مورد شده است. موفق باشید