باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ابن عربی در فصوص در فص شیثی این طور می فرمایند: قرآن میفرماید: «أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ» ( طه/۵۰) پس خداوند هر چیزی را آفرینشِ مخصوص به آن چیز را میدهد، آن هم از طریق اسم عدل و اخوات اسم عدل مثل مُقسِط و حکیم. در این حالت است که عین خواهش هر چیزی به آن چیز داده میشود و بر این اساس فرمود: «فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ» (انعام/ ۱۴۹) برای خدا حجت بالغهای هست که میتواند بگوید هر چه هستی، مربوط به خودت میباشد، و رسول خدا (ص) با نظر به اعیان ثابته افراد است که فرمودند: اسامی تمام افراد صالح تا قیامت در دست راست من و نام تمام افراد ناپاک تا قیامت در دست چپ من نوشته شده و حَکَم و عدل، حکم کرد و خدا عدالت به کار برد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین کاری که هماکنون زیر سایه نایب آن حضرت انجام میدهیم، انجام خواهیم داد، مگر آنکه راهی بهتر پیش آید و امکان کار بهتری فراهم شود. راستی، اگر امروز میتوان کار بهتری کرد، چرا آن کار را به فردا موکول کنیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط عجیبی است و گفتنیها در این امر بسیار زیاد. به آیندهای باید فکر کرد که روحِ پریروزی و پسفردایی دارد. آیندهای با حضور در جهان ولی با روحیهای قدسی و هنوز ما اکثراً خود را در آن تاریخ حاضر نکردهایم و در چشمانداز خود آن آینده را نمیفهمیم تا مطابق حضور در آن، خود را مجهز کنیم. تدبّر در قرآن و روایات، میدان عمیقی برای حضور در آینده میتوانند باشند مشروط بر آنکه با چنین رویکردی به آنها رجوع شود.
در یکی از شمارههای مقدمه کتاب «آینده دینداری ما چگونه محقق میشود» که هنوز در دست تهیه است؛ اینطور عرض شد:
9- بحث ما مربوط به حضور در جهانی است که بتوان در آینده تاریخی خود، در آن دینداری کرد. جهانی که بر فراز جهان مدرن و روح سکولار آن است و البته حضور در چنین جهانی زبان خاص خود را میطلبد، زیرا همچنانکه فرمودهاند: «محدودههای زبانِ ما، محدودههای جهان ما است» زیرا زبان ابزار نیست تا ما افکار خود را به همدیگر منتقل کنیم، بلکه تجلی روح انسان است در قالب کلمات و روح انسانها در تاریخی که در آن حاضرند، میتواند مأوا گزیند و هستی خود را به «گفت» آورد. با توجه به این امر در این کتاب سعی شده با شما گفتوگویی به میان آید، تا زبانی گشوده شود برای حضور در آیندهی دینی و بودنی که مربوط به حضور در جهانی است بین دو جهان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. زیرا اجتماع را به عنوان محل منافع فردی میبیند، نه آنکه برای خود اجتماع ارزش قائل باشد، امری که علامهی طباطبایی در تفسیر آیهی ۲۰۰ سورهی آلعمران به آن میپردازند و برای اجتماع نیز مقام قائل هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن شعر، بیشتر قصد شاعر تذکر به پشتِ کاری بوده است که انسانها باید داشته باشند و البته شعر مذکور، مبتنی بر علوم گذشته است در نحوهی ایجاد بلور «لعل و یاقوت». ولی امروزه شرایط بلورشدنِ کانیها را امر دیگری میدانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با حاج قاسم باید در عالَم حاضر شد. عرایضی در تابلوی سایت لُبّ المیزان در این رابطه شده است. خوب است که به آنجا رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با کتاب «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» شروع بفرمایید همراه با شرح صوتی آنها. و سپس آرامارام وارد بحث معاد همراه با مباحث صوتی آن بشوید. البته بدون عجله و با یک برنامهی سه ساله ۲. به نظر بنده درک خوب و درستی است و موجب عاقبت به خیری میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی اینطور جواب داده شد:
29754- باسمه تعالی: سلام علیکم: ایراد ندارد ولی باید جهتدار باشد برای استفاده و عبرتگرفتنِ بقیهی انسانها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این بزرگان آنچه را که یافتهاند و یافتِ آنها حقیقت هم داشته؛ با آن علوم تطبیق میدادهاند وگرنه اصل قضیه چیز دیگری بوده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحث بسیار است. کانت اساساً به نتیجهی کار اخلاقی فکر نمیکند، بلکه به صرف کار اخلاقی نظر دارد و انجامدادن آن را لازم میداند حتی اگر موجب قتل بیگناهی شود. به همین جهت به گفتهی شهید مطهری، در کانت دروغِ مصلحتآمیز نداریم. متفکران، موضوع اخلاقی که کانت مطرح میکند را در راستای رعایت قانون جامعهی مدنی میدانند. شهید مطهری در کتاب «فلسفهی اخلاق» ضعفهای نگاه بحث اخلاقی کانت را مطرح فرمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه خود جنابعالی متوجه شدهاید در روایتی که از پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» در صفحهی ۲۵۰ آن کتاب آمده است؛ اصلاً بحث دندهی چپ نیست، بلکه اصطلاحی در میان است که میخواهد بگوید بعضی از شخصیتها چون دنده، نرم هستند و نباید برخوردی سخت و خشن با آنها داشت. و در این رابطه رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» در مورد زنان چنین توصیهای دارند و شرحِ ذیل حدیث نیز در این رابطه متذکر نکاتی شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی ادیانِ ابراهیمی خوبند و ملاک شدت کمالِ هر دینی به توحیدی است که در آن مطرح میشود. به همین جهت فرمودهاند توحیدِ دین اسلام، به عنوان آخرین دین را در ذکر «لا إله إلاّ اللّه» و سورهی «قل هو اللّه احد» باید جستجو کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: صرف حضوری بودن یک علم، آن علم را از تأثیر توهّمات مصون نمیدارد به همین جهت صاحبان شهود همواره شهود خود را با کشف انسانهای معصوم میسنجند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:ما در فرهنگ دینی خودمان بحمداللّه از همان ابتدا به راهنماییِ ائمه «علیهمالسلام» علومی مثل تعلیم و تربیت و اخلاق و تفسیر و فلسفهی اسلامی داشتهایم و این نوع علوم همیشه لازم است. ولی بحث علوم انسانی که این سالها به میان آمده و موضوع جامعهشناسی و یا روانشناسیِ دینی را به میان آورده، به نظر بنده سخنان آقای دکتر داوری مهم است که معتقدند این علوم، در بستر فرهنگ غربی برای رفع مشکلاتی است که آن فرهنگ درست کرده است و باید از این زاویه به آنها نگاه کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نظر استاد از آن جهت است که تعلقات دنیایی و نسبتهای آن در برزخ، برای انسان حضور ندارد ولی خودشان در کتاب ارزشمند «معاد»شان روشن میکنند که اهل برزخ، بیارتباط با دنیا نیستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تفکری که بالاتر از ذکر است، تفکر توحیدی است و در همین رابطه از حضرت صادق «علیهالسلام» داریم: «افضل العبادة، إدمان التّفکر فی اللّه و فی قدرته» که حضرت امام در حدیث ۱۲ در کتاب «چهل حدیث» نکات ظریفی در شرح آن فرمودهاند. ۲. تفکر، طریقهای نیست که بتوان به کسی آموزش داد. خودِ انسان باید با نظر به موضوعاتی که قابل تفکر است مثل سرنوشت ظالمین، به تفکر فرو رفت. ۳. سری به جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت است بزنید خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، افقی است که در مقابل مخاطب گشوده میشود. در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» عرض شده که چه نوع ارتباطی باید داشت تا رابطهی حضوری محفوظ بماند و انسانها در نسبت با همدیگر در بودنِ خود مستقر باشند و نه در محفوظات خود. در ضمن در جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست، نکاتی در این رابطه یافت میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است و اینها چون با حقیقت آشنا نیستند، اصالت را به ظاهر میدهند اعم از ظاهر عادات گذشته و ظاهرِ زندگی مدرن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته بیتأثیر نیست. ولی وقتی چارهای نداشته باشیم خداوند به لطف خودش به نحو دیگری جبران میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در پلورالیسمِ مشهور که مورد پذیرش ما نیست، نوعی نسبیگرایی نهفته است. ولی در گفتوگو در بستر اسلام و انقلاب و باقیبودن بر سنتهای الهی، بحث در بهتر رسیدن به حقیقت است. در این رابطه است که بنده نباید برداشت خودم از اسلام را مطلق کنم و خود کلانروایت بدانم. به همین جهت گفته میشود در بستری که طرفین نسبت به سنتی پایبند هستند، گفتگو معنا میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حال حاضر به یاد ندارم که هر دو لعن در حاشیه بود؟ و یا لعنِ دوم؟ اگر یادتان باشد حاجآقا مطهر به طور مفصل و بیش از اطلاعات بنده، مطلب را بر اساس اسناد موجود در آستان قدس نقل کردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم چند جلسهی اول کتاب «آشتی با خدا» بتواند کمک کند. کتاب بر روی سایت هست. در ضمن کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» برای شروع و سپس کتاب «چه نیازی به نبی» إنشاءاللّه میتواند مفید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اظهار نظر در این موارد در صورتی باید انجام بگیرد که سند سخنان را بتوان در سایت مقام معظم رهبری پیدا کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاصدرا در برهان صدیقین خود واسطهی ابطال دور و تسلسل را در نظر ندارد و این به کار صدیقین که بیواسطه با خدا مرتبطاند نزدیکتر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روش حضرت امام خمینی و علامهی طباطبایی«رحمتاللّهعلیهما» معرفت نفس است و در دل معارفی که از آن طریق حاصل میشود، دستورات دینی، نتایج عمیق خود را ظاهر میکند. به همین جهت رعایت واجبات و نوافل برای رسیدن به نتیجهی لازم کافی است. سیر مطالعاتی روی سایت انشاءاللّه در کسب معارف میتواند کمک کند. موفق باشید