بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31029

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: بنده از بعضی صحبت هاتون اینطور فهمیدم که انسان ها خودشون انتخاب کردن که چه زمانی به دنیا بیان و حتی انتخاب کردن که پدر و مادرشون چه کسانی باشند؛ پس اگر اینطوره چرا خیلی از انسان ها راضی نیستند از اینکه مثلاً در عصر غیبت کبری به دنیا آمدن و دوست داشتن که در زمان پیامبر اکرم (ص) به دنیا می آمدن و این نارضایتی نشان دهنده این است که خودشون این جور مسائل رو از قبل انتخاب نکردن چون اگر انتخاب می‌کردن دیگه نارضایتی معنی نداره و اثبات میشه که این مسائل از قبل براشون توسط خدا تعیین شده نه خودشون. در این زمینه توضیح بدید خواهش می‌کنم در همین جا کامل توضیح بدید و به کتاب ارجاع ندین و با الفاظ همه فهم. با تشکّر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ابن عربی در فصوص در فص شیثی این طور می فرمایند: قرآن می‌فرماید: «أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ‏» ( طه/۵۰) پس خداوند هر چیزی را آفرینشِ مخصوص به آن چیز را می‌دهد، آن ‌هم از طریق اسم عدل و اخوات اسم عدل مثل مُقسِط و حکیم. در این حالت است که عین خواهش هر چیزی به آن چیز داده می‌شود و بر این اساس فرمود: «فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ» (انعام/ ۱۴۹) برای خدا حجت بالغه‌ای هست که می‌تواند بگوید هر چه هستی، مربوط به خودت می‌باشد، و رسول خدا (ص) با نظر به اعیان ثابته افراد است که فرمودند: اسامی تمام افراد صالح تا قیامت در دست راست من و نام تمام افراد ناپاک تا قیامت در دست چپ من نوشته شده و حَکَم و عدل، حکم کرد و خدا عدالت به کار برد. موفق باشید

30939

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خدای متعال بر توفیقات شما بیفزاید. استاد اگر این جمعه حضرت ظهور کنند، جناب استاد چه کاری انجام می‌دهید؟ همیشه برایم سوال است اگر این جمعه ظهور باشد بنده چه باید انجام دهم؟ بنده چون یک زن هستم نمی‌توانم بروم عربستان، الان هم که با این وضعیت سیاسی و... نمیشه رفت مکه، چه باید کرد؟ استاد شما چه می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین کاری که هم‌اکنون زیر سایه نایب آن حضرت انجام می‌دهیم، انجام خواهیم داد، مگر آن‌که راهی بهتر پیش آید و امکان کار بهتری فراهم شود. راستی، اگر امروز می‌توان کار بهتری کرد، چرا آن کار را به فردا موکول کنیم؟! موفق باشید

30860
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: دانشجوی بیست ساله هستم، سوالی که تو ذهنم هست اینه که آدم وقتی میخواد عبور کنه از زندگی دنیوی تکراری و در باورش عبور هم می‌کنه به وسیله رشد معرفت و عقل معادش و متوجه حقیقت خودش و عالم و زمانه ای که زندگی می‌کنه (انقلاب اسلامی) میشه و تمام زندگی گذشته و حالی که داره رو بر اساس معیار های جدیدش به زیر سوال می‌بره مثلا که چی که من زیاد بخورم؟ چه دلیلی داره و چه کمکی به حقیقت و هدفی که در پیش دارم می‌کنه؟ یا همین طور عادت های دیگه و معارض با اندیشه جدیدش، اما نکته این جاست یک دفعه با بحرانی مواجهه میشه که از طرفی عادت و تعلق به گذشته داره اما باور به اندیشه جدید و در واقع وقتی به وسیله اندیشه جدیدش گذشته رو به چالش می‌کشه خود چون اول راه هست با یک چالش مواجهه میشه که برنامه چیه؟ چه کارهایی انجام باید بدم که مثل گذشته نباشم؟ اما مثل کسی که شرطی شده دائما چون برنامه ندارم و چه فعالیت باید صبح تا شب داشته، در عمل بر می‌گردم به گذشته و زندگی یکنواخته دنیوی، خلاصه کلام این است که من نمی‌دونم به چه روشی میشه در این وادی جدید که نظر به ابدیت و حقیقت انسان دارد و بزرگان در آن قدم گذاشتن، منم بگذارم و در عمل هم از گذشته و عادت محدود عبور کنم با چه کارهایی؟ چطوری؟ بنده حقیر متناسب با اون چهار چیز که شما فرمودید که ببنید ذائقه و علاقه، استعداد، نیاز مخاطب، نیاز جامعه چیه به بحث های طلبگی و کارهای فرهنگی و تربیتی رسیدم کلیت که با توجه به مبانی اصیل در جامعه انقلاب، کار تربیتی و فرهنگی کنم، تربیت نیرو برای جامعه، روشنگری نسبت به حقایق، دشمن شناسی و مقابله با افکار انحرافی و... انجام بدم و از همه مهم تر خود از این شهد ناب دین بچشم، به این عنوان هایی که عرض شد علاقه دارم و رسیدم و یک سری مسائل بیهودی هم رها کردم اما در عمل هنوز بیکارم نمی‌دونم چه باید رو غلتک افتاد، چه باید کرد؟ استاد چیز هایی می‌دونم به عمل تبدیل بشه و شروع کنیم به تلاش فقط حرف و رو کاغذ نباشه که حقیقتا دارم خسته میشم. ببخشید زیاد شد، و اگه لطف کنید هر آنچه می‌دانید رو بگید ممنون میشم که به راهنمایی شما نیاز دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط عجیبی است و گفتنی‌ها در این امر بسیار زیاد. به آینده‌ای باید فکر کرد که روحِ پریروزی و پس‌فردایی دارد. آینده‌ای با حضور در جهان ولی با روحیه‌ای قدسی و هنوز ما اکثراً خود را در آن تاریخ حاضر نکرده‌ایم و در چشم‌انداز خود آن آینده را نمی‌فهمیم تا مطابق حضور در آن، خود را مجهز کنیم. تدبّر در قرآن و روایات، میدان عمیقی برای حضور در آینده می‌توانند باشند مشروط بر آن‌که با چنین رویکردی به آن‌ها رجوع شود.

در یکی از شماره‌های مقدمه کتاب «آینده دینداری ما چگونه محقق می‌شود» که هنوز در دست تهیه است؛ این‌طور عرض شد:

 9- بحث ما مربوط به حضور در جهانی است که بتوان در آینده‌ تاریخی خود، در آن دین‌داری کرد. جهانی که بر فراز جهان مدرن و روح سکولار آن است و البته حضور در چنین جهانی زبان خاص خود را می‌طلبد، زیرا همچنان‌که فرموده‌اند: «محدوده‌های زبانِ ما، محدوده‌های جهان ما است» زیرا زبان ابزار نیست تا ما افکار خود را به همدیگر منتقل کنیم، بلکه تجلی روح انسان است در قالب کلمات و روح انسان‌ها در تاریخی که در آن حاضرند، می‌تواند مأوا گزیند و هستی خود را به «گفت» آورد. با توجه به این امر در این کتاب سعی شده با شما گفت‌وگویی به میان آید، تا زبانی گشوده شود برای حضور در آینده‌ی دینی و بودنی که مربوط به حضور در جهانی است بین دو جهان. موفق باشید

30698

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام: ۱. استاد بشر چطور با روحیه فرد گرایی به اجتماع اصالت می دهد این به ظاهر پارادوکس نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. زیرا اجتماع را به عنوان محل منافع فردی می‌بیند، نه آن‌که برای خود اجتماع ارزش قائل باشد، امری که علامه‌ی طباطبایی در تفسیر آیه‌ی ۲۰۰ سوره‌ی آل‌عمران به آن می‌پردازند و برای اجتماع نیز مقام قائل هستند. موفق باشید

30620

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: مکرر جناب جوادی این نظر قدما که درین شعر آمده است را بیان فرمودند: سالها باید که تا یک سنگ اصلی ز آفتاب لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن. البته درست است که بعضا مقصود اینست که مثلا در سایه تلاشهای مستمر افراد به جایی می رسند اما مثلا در یکی از سایت ها ایشان در تفسیر سوره غاشیه می فرمایند: lغالب رشته‌های علوم دانشگاهی همین‌ها است یا حیوان‌شناسی است یا آسمان‌شناسی است یا دریاشناسی است یا صحراشناسی است یا انسان‌شناسی است؛ اینها یک خط‌ هستند چگونه انسان سلسله جبال کوه را ببیند یک تکه خاک است سال‌ها این خاک به وسیله آفتاب باید بگردد تا «لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن» همین خاکی که در کوه‌های بدخشان افغان می‌شود لَعل، در کوه‌های سر به فلک کشیده یا متوسط یمن می‌شود عقیق. این خاک است یک قسمت می‌شود طلا یک قسمت می‌شود نقره. چه رشته‌های عمیق علمی در بر دارد تا آدم بفهمد چه طور یک تکه خاک می‌شود عقیق! یک تکه خاک می‌شود فیروزه! «لعل گردد در بدخشان افغان یا عقیق اندر یمن» می‌بینید که می‌فرمایند خاک توسط آفتاب یک جا لعل می‌شود و جایی دیگر عقیق حضرتعالی که زمین شناسید این نظر را تایید می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن شعر، بیشتر قصد شاعر تذکر به پشتِ کاری بوده است که انسان‌ها باید داشته باشند و البته شعر مذکور، مبتنی بر علوم گذشته است در نحوه‌ی ایجاد بلور «لعل و یاقوت». ولی امروزه شرایط بلورشدنِ کانی‌ها را امر دیگری می‌دانند. موفق باشید

29969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اگر حسرت حاج قاسم رو نخوریم و نسوزیم چه کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حاج قاسم باید در عالَم حاضر شد. عرایضی در تابلوی سایت لُبّ المیزان در این رابطه شده است. خوب است که به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

29946

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده وقتتون به خیر: استاد چند سوال داشتم ازتون خیلی ممنون میشم اگر وقت بزارید پاسخ بدید. من ۱۷ سالمه و دبیرستانی هستم و چند وقتی هست به مباحث اسلامی و قرآنی و مباحث مربوط به انقلاب علاقه مند شده ام و وظیفه ی اصلی خودم رو در راه پیشبرد انقلاب جهاد علمی می‌دانم. همانطور که رهبر هم به جهاد علمی تاکید داشته اند و بعد از شهادت آقای فخری زاده از این بابت مطمئن شدم که یکی از بیشترین کمک ها را کار جهاد علمی به انقلاب می‌کند که تروریست ها حاضر شدند چنین اقدامی را در ایران جلوی خانواده ی این شهید بزرگوار انجام دهند و من خودم را موظف می‌دانم که راه ایشان و شهدای علمی دیگر را ادامه دهم و میدونم که غرب هم از پیشرفت علمی ما می‌ترسد. از طرف دیگر میدونم که در این دوره و زمان که فتنه ها و شبهات در جهان و مخصوصا در کشور ما با کار رسانه ای بسیار قوی دشمنان روز به روز بیشتر می‌شود اگر کسی به خودسازی نپردازد و از سیم خاردار نفسش نگذرد نمی‌تواند کار جهادی انجام دهد و در شبهات غرق می‌شود. و از طرفی وظیفه ی خود می‌دانم که تا می‌توانم اصول اعتقادی خود را تقویت کنم و به خودساری بپردازم تا اولا شبهات و فتنه ها را بتوانم پشت سر بگذارم و ثانیا در حد توان بتوانم دست دیگران هم بگیرم و آنها را هم کمک کنم. اما نمی‌دانم از کجا شروع کنم از تفسیر قرآن؟ نهج البلاغه؟ مباحث مربوط به انقلاب؟ اعتقادی؟ تاریخی؟ شبهات؟ و ... شما در سایتتون سیر مطالعاتی که قرار داده اید متاسفانه ترتیب مطالعه را مشخص نکردید اگر ممکنه راهنمایی کنید از کجا شروع کنم؟ و سوال دوم هم اینکه آیا این وظیفه ای که من در رابطه خودم با انقلاب درک کرده ام وظیفه ی درستی است یا خیر؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با کتاب «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» شروع بفرمایید همراه با شرح صوتی آن‌ها. و سپس آرام‌ارام وارد بحث معاد همراه با مباحث صوتی آن بشوید. البته بدون عجله و با یک برنامه‌ی سه ساله ۲. به نظر بنده درک خوب و درستی است و موجب عاقبت به خیری می‌شود. موفق باشید

29866

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم حاج آقا: بنده یه سوالی کرده بودم با شماره پیگیری 29754 در مورد نوشتن خاطرات و خاطره نویسی، متاسفانه پاسخش نیست و یا اگر به ایمیل فرستادید به ایمیل قبلیم دسترسی ندارم. ممنون میشم پاسخ بدین. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی این‌طور جواب داده شد:

29754- باسمه تعالی: سلام علیکم: ایراد ندارد ولی باید جهت‌دار باشد برای استفاده و عبرت‌گرفتنِ بقیه‌ی انسان‌ها. موفق باشید

29246

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در کتب عرفانی مثلا گلشن راز شبستری که جناب لاهیجی شرح کردن مطالبی از زبان این دو شخص در باب نجوم وجود داره که با هیات بطلیموسی انطباق داره چطور میشه یه عارف که در همین کتاب بیان معراج خودشون میکنن و می‌فرمایند در عروجی عین آسمان اول شدم سپس عین آسمان دوم و تا آسمان هفتم و بعد فنای ذاتی اینطور غیر مطابق با واقع عرش رو فلک الافلاک میدونن و براش جسمیت قایلند و ترتیب عوالم رو مطابق اصول منسوخ نجوم قدیم می‌شمارند در حالی ک مدعی کشف اسرار آسمان و زمین و ... هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این بزرگان آنچه را که یافته‌اند و یافتِ آن‌ها حقیقت هم داشته؛ با آن علوم تطبیق می‌داده‌اند وگرنه اصل قضیه چیز دیگری بوده است. موفق باشید

28244
متن پرسش
سلام علیکم: فرق مبنایی اخلاق کانت با اخلاق توحیدی و اسلامی در چیست و تمایز اخلاق توحیدی با قواعد اخلاقی و معرفتی کانت در کدام نقطه بصورت ویژه متمرکز است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحث بسیار است. کانت اساساً به نتیجه‌ی کار اخلاقی فکر نمی‌کند، بلکه به صرف کار اخلاقی نظر دارد و انجام‌دادن آن را لازم می‌داند حتی اگر موجب قتل بی‌گناهی شود. به همین جهت به گفته‌ی شهید مطهری، در کانت دروغِ مصلحت‌آمیز نداریم. متفکران، موضوع اخلاقی که کانت مطرح می‌کند را در راستای رعایت قانون جامعه‌ی مدنی می‌دانند. شهید مطهری در کتاب «فلسفه‌ی اخلاق» ضعف‌های نگاه بحث اخلاقی کانت را مطرح فرموده‌اند. موفق باشید

27838

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: شما در کتاب زن آنگونه که باید باشد صفحه ۲۵۰ فرمودید زن از دنده ای خلق شده. آیا منظور شده همان حدیثی است که می گوید زن از دنده چپ مرد خلق شده؟ اگر اینگونه نیست که هیچ. اما اگر هست، شنیدید صوت شهید دیالمه که فرمودند ما چنین حدیثی نداریم. و این بسیار ضعیف هست سندش.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که خود جنابعالی متوجه شده‌اید در روایتی که از پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در صفحه‌ی ۲۵۰ آن کتاب آمده است؛ اصلاً بحث دنده‌ی چپ نیست، بلکه اصطلاحی در میان است که می‌خواهد بگوید بعضی از شخصیت‌ها چون دنده، نرم هستند و نباید برخوردی سخت و خشن با آن‌ها داشت. و در این رابطه رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در مورد زنان چنین توصیه‌ای دارند و شرحِ ذیل حدیث نیز در این رابطه متذکر نکاتی شده است. موفق باشید

27744

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: از آنجا که هر دینی ادعای برتری دارد من چگونه می توانم به برتری اسلام پی ببرم؟دنبال بهترین اثبات برای دین می‌گردم و از شما بهترین اثباتتان را می‌خواهم. لطفا اگر جوابی دارید بگویید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی ادیانِ ابراهیمی خوبند و ملاک شدت کمالِ هر دینی به توحیدی است که در آن مطرح می‌شود. به همین جهت فرموده‌اند توحیدِ دین اسلام، به عنوان آخرین دین را در ذکر «لا إله إلاّ اللّه» و سوره‌ی «قل هو اللّه احد» باید جستجو کرد. موفق باشید

27517
متن پرسش
سلام: گفته شده که ممکن است کشف و شهودها اشتباه باشند. مگر این کشف و شهود ها از جنس علم حضوری نیستند؟ چگونه ممکن است علم حضوری خطاپذیر باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صرف حضوری بودن یک علم، آن علم را از تأثیر توهّمات مصون نمی‌دارد به همین جهت صاحبان شهود همواره شهود خود را با کشف انسان‌های معصوم می‌سنجند. موفق باشید

27490
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی آیا بحث علم دینی رو قبول دارید و به تقسیم بندی علوم دینی و غیر دینی اعتقاد دارید و معتقدید علوم می تواند علومی در بستر تربیت و تهذیب انسان دینی و متناسب مختصات شریعت و اینکه عالم فعل خالق حکیم است، باشد ویژه علوم انسانی؟ این بحث رو تا چه میزان جدی می دانید ویژه اینکه تاکید حضرت آقا هم بر تولید منطق و مبانی متناسب با انسان سازی و نگرش حکیمانه به عالم است و در چهار سال قبل هم فرمودند که مبنای علوم انسانی و تعریف شان از انسان، غیر توحیدی و غیر الهی است و باید اندام و قواره جامعه و اندیشه اسلامی با جامعه غیر توحیدی و وحیانی متفاوت باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:ما در فرهنگ دینی خودمان بحمداللّه از همان ابتدا به راهنماییِ ائمه «علیهم‌السلام» علومی مثل تعلیم و تربیت و اخلاق و تفسیر و فلسفه‌ی اسلامی داشته‌ایم و این نوع علوم همیشه لازم است. ولی بحث علوم انسانی که این سال‌ها به میان آمده و موضوع جامعه‌شناسی و یا روان‌شناسیِ دینی را به میان آورده، به نظر بنده سخنان آقای دکتر داوری مهم است که معتقدند این علوم، در بستر فرهنگ غربی برای رفع مشکلاتی است که آن فرهنگ درست کرده است و باید از این زاویه به آن‌ها نگاه کرد. موفق باشید  

27247

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت شما استاد عزیز: استاد محمد شجاعی می گوید ما وقتی می میریم و در برزخ متولد می شویم از زندگی دنیا و خانواده خود چیزی به یاد نمی آوریم همانگونه که با تولد به دنیا چیزی از رشد خود در رحم به یاد نمی آوریم! (ذیل مباحث کینه) آیا این سخن مبنایی دارد؟ اگر بله پس چگونه است که اهل برزخ به سراغ او می آیند و احوال آشنایان خود را از او می گیرند؟ و اینکه مقایسه ایشان بین عالم دنیا و رحم آیا غلط نیست، آیا اینچنین نیست که ما در رحم رشد اختیاری نداریم ولی در دنیا رشد ما اختیاری است و از طرفی هر شخصی که مرده و دوباره زنده شده کاملا آگاه است کدام عذاب را به خاطر چه فعلی در دنیا می کشد. آیا بهتر نبود بگوید آن وابستگی بین افراد با مردن از دست می رود و دنیا ارزش کینه ورزی ندارد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نظر استاد از آن جهت است که تعلقات دنیایی و نسبت‌های آن در برزخ، برای انسان حضور ندارد ولی خودشان در کتاب ارزشمند «معاد»شان روشن می‌کنند که اهل برزخ، بی‌ارتباط با دنیا نیستند. موفق باشید

27065

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام خدمتتان استاد گرانقدر: جهت دلگرمیتان عرض کنم که این روسیاه بسیار از سوالات قبل که پرسیدم بهره ها بردم و متشکرم از شما. ۱. می خواهم خوب بدانم که فکر چیست که بالاتر از ذکر است و طبق فرمایش پیامبر به امیرالمومنین، سالکان فکری از سالکان ذکری بالاتر هستند؟ ۲. شرح حالات اولیا و دستوراتشان را زیاد خوانده ام. بسیار معدود دیده ام که استاد به شاگرد خود نوع فکر و طریق فکر را بیاموزد. البته می دانم که هست ولی ندیده ام و مانند همان خود فکر باطن است. راستش کمی گله دارم که چرا طریق تفکر را به اندازه ی طریق تذکر نیاموخته ام. ۳. ملتمسانه می خواهم بدانم که به چه اعمال یا دعایی متوسل شوم تا خدا استاد عنایت کند؟ فقط چونکه پیشرفت داشته ام می گویم که حالت مراقبه ام بد نیست؛ لطفا نگویید آب کم جو تشنگی آور بدست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تفکری که بالاتر از ذکر است، تفکر توحیدی است و در همین رابطه از حضرت صادق «علیه‌السلام» داریم: «افضل العبادة، إدمان التّفکر فی اللّه و فی قدرته» که حضرت امام در حدیث ۱۲ در کتاب «چهل حدیث» نکات ظریفی در شرح آن فرموده‌اند. ۲. تفکر، طریقه‌ای نیست که بتوان به کسی آموزش داد. خودِ انسان باید با نظر به موضوعاتی که قابل تفکر است مثل سرنوشت ظالمین، به تفکر فرو رفت. ۳. سری به جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت است بزنید خوب است. موفق باشید

26931

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و التماس دعا: در میان اساتید آواز مشهور است که بحث انتقال عالی زمانی صورت می گیرد که استاد و شاگرد سینه به سینه ارتباط داشته باشند به اصلاح آموزش حضوری باشد. لطفا این اصطلاح را توضیح کوتاهی دهید. و اینکه ما که به واسطه ی سایت و کانال با شما ارتباط برقرار می کنیم و مباحث را دنبال می کنیم آیا همان اثر نیز خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، افقی است که در مقابل مخاطب گشوده می‌شود. در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» عرض شده که چه نوع ارتباطی باید داشت تا رابطه‌ی حضوری محفوظ بماند و انسان‌ها در نسبت با همدیگر در بودنِ خود مستقر باشند و نه در محفوظات خود. در ضمن در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست، نکاتی در این رابطه یافت می‌شود. موفق باشید

26532
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان اینگونه گفت که تحجر و ارتجاع عصر حاضر هم به نوعی تاثیر پذیرفته از مدرنیته و غرب است و ما با تحجر مدرن و متحجرین غرب باور روبرو هستیم؟ جریاناتی نظیر حجتیه یا خود آل سعود یا داعش و طالبان، خود جریاناتی اند که علیرغم سلفی گری و تحجر در دین مبین، مورد حمایت و تحت ظل تفکرات غربی و سکولاری اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است و این‌ها چون با حقیقت آشنا نیستند، اصالت را به ظاهر می‌دهند اعم از ظاهر عادات گذشته و ظاهرِ زندگی مدرن. موفق باشید       

26413

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: به نظر شما وضعیت آب و هوا بر روی حس تقرب انسان به خدا تاثیرگذاره؟ یا این موارد، تاثیری در حالات سالکین ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته بی‌تأثیر نیست. ولی وقتی چاره‌ای نداشته باشیم خداوند به لطف خودش به نحو دیگری جبران می‌کند. موفق باشید

26227
متن پرسش
سلام علیکم: به کرات از لسان شما شنیده ام که فرمودید دوران فرا روایت ها و کلان روایت ها همانگونه که فردی مثل لیوتار هم می گوید گذشته است و به اتمام رسیده و دوران جدیدی است. همچنین اخیرا فرمودید که دوران اینکه ما بگوییم و جوان عصر حاضر ما هم بگوید چشم، تمام شده و الان دوران گفتگو با اوست. این سوال همچنان من رو درگیر کرده که چگونه می توان در بستر آرمان های اصیل فطری اسلام و انقلاب، با افراد مختلف گفتگو کرد و کثرتی در عین رجوع به وحدت داشت ولی در پلورالیسم و سخنانی که سالهای سال ویژه در دهه هفتاد با شروع روند توسعه سیاسی غربی مطرح می شد و می گفتند اجازه دهید هر کس با درک و آن نوع فکری که می خواهد دیندار باشد و خب راه های اتصال به خدا و حقیقت بی شمارست و اجازه تکثر باید داده شود، چیست و چگونه با پلورالیسم دینی مرز گذاری می نمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در پلورالیسمِ مشهور که مورد پذیرش ما نیست، نوعی نسبی‌گرایی نهفته است. ولی در گفت‌وگو در بستر اسلام و انقلاب و باقی‌بودن بر سنت‌های الهی، بحث در بهتر رسیدن به حقیقت است. در این رابطه است که بنده نباید برداشت خودم از اسلام را مطلق کنم و خود کلان‌روایت بدانم. به همین جهت گفته می‌شود در بستری که طرفین نسبت به سنتی پایبند هستند، گفتگو معنا می‌دهد. موفق باشید

25867

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی استاد طاهرزاده سلام علیکم: احتراما بعرض می رساند در پیاده روی اربعین طی مصاحبه ای شما فرمودید که لعن زیارت عاشورا تا قرن هفتم تو حاشیه ی زیارت بوده و مرحوم مجلسی (ره) آورده جزو متن زیارت، حالا سوال بنده اینست که منظور شما لعن اول یعنی «اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد....» است یا لعن دوم «اللهم خص انت اول ظالم باللعن منی....» و سوال دوم اینکه این موضوع را از چه کتابی نقل فرمودید؟ قبلا از بذل عنایت شما تشکر و قدردانی می نمایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حال حاضر به یاد ندارم که هر دو لعن در حاشیه بود؟ و یا لعنِ دوم؟ اگر یادتان باشد حاج‌آقا مطهر به طور مفصل و بیش از اطلاعات بنده، مطلب را بر اساس اسناد موجود در آستان قدس نقل کردند. موفق باشید

25547

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ارادت خدمت استاد طاهرزاده: دانش آموزان یک مدرسه سؤالات اساسی راجع به اصل دین یا خدای سبحان دارند و شبهات القا می کنند اما معاون مدرسه از پاسخ به آنها عاجز است، اولا من (معاون) چگونه با آنها وارد بحث شوم؟ ثانیا چه کتابی را مطالعه کنم و با توجه به سن و معلومات دانش آموزان چه کتابی به آنها بدهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم چند جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» بتواند کمک کند. کتاب بر روی سایت هست. در ضمن کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» برای شروع و سپس کتاب «چه نیازی به نبی» إن‌شاءاللّه می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

25505

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چندی پیش فتوایی منتسب به رهبر انقلاب درباره استحباب تعدد زوجات در شرایط فعلی جامعه در فضای مجازی منتشر شده بود. اخیرا جمعی که به دیدار معظم‌له رفته بودند از ایشان در این باره سوال کردند که آیت‌الله خامنه‌ای با شنیدن آن برافروخته شده‌ و متعجب گفتند: اصلا بنده همچین فتوایی ندارم و اصلا همچین چیزی را قبول ندارم؛ چه کسی این را گفته؟ آقایان حتی به شوخی هم نباید درباره تعدد زوجات حرف بزنند، که باعث دلسردی خانم‌ها می‌شود. جالب آن‌که رهبری در محل‌ کارشان هم هشدار داده‌اند که افراد شاغل در بیت اگر همسر دوم اختیار کنند، اخراج می‌شوند. ‌آیا این متن می تواند صحیح باشد در حالی که فقهای متقدم و متأخر قائل به این مسئله بوده و هستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اظهار نظر در این موارد در صورتی باید انجام بگیرد که سند سخنان را بتوان در سایت مقام معظم رهبری پیدا کرد. موفق باشید

24938
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: می خواستم ببینم فرق بین برهان صدیقین ابن سینا و خواجه نصیر الدین چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاصدرا در برهان صدیقین خود واسطه‌ی ابطال دور و تسلسل را در نظر ندارد و این به کار صدیقین که بی‌واسطه با خدا مرتبط‌اند نزدیک‌تر است. موفق باشید

24832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: استاد بزرگوار فرمودند شرح كتاب ده نكته معرفت نفس را گوش بدهم و گوش دادم يك خواهش دارم شما را به خدا قسم به من برنامه عملي بدهيد خيلي نيازمند برنامه راه هستم خواهش مي كنم رهایم نكنيد. محتاج استادم. محتاج برنامه راه هستم. خدا خيرتون بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش حضرت امام خمینی و علامه‌ی طباطبایی«رحمت‌اللّه‌علیهما» معرفت نفس است و در دل معارفی که از آن طریق حاصل می‌شود، دستورات دینی، نتایج عمیق خود را ظاهر می‌کند. به همین جهت رعایت واجبات و نوافل برای رسیدن به نتیجه‌ی لازم کافی است. سیر مطالعاتی روی سایت ان‌شاءاللّه در کسب معارف می‌تواند کمک کند. موفق باشید

نمایش چاپی