باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چیزی در این مورد ندیدهام، آنچه میدانم نامهی محمدبنابابکر است به معاویه و سخن معاویه به او، که این ربطی به حادثهی کربلا ندارد! 2- همینطور است و به همین جهت یا باید گفت ابنسینا گرایش شیعی دارد و یا شیعهای است که تقیه کرده است. در جایی میفرماید: مَثَلِ علی در بین اصحاب پیامبر، مَثَلِ معقول در بین محسوس است. و این تمام تفکر یک شیعه میباشد و به همین جهت آل بویه که حکومت شیعی است، سعی در جذب او دارد. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه میفرمایید بدون قصد لذت هم نگاه به نامحرم حرام است، غیر از آن است که شما به استاد و تختهی سیاه نگاه کنید و در جلوی چشم شما دانشجویان بدحجاب قرار داشته باشند! اینجا موضوع بهچشمخوردن است، نه نگاهکردن. و در مورد اینکه رهبری عزیز فرمودند منکر را بشناسید خواستند ما منکر را تنها در بیحجابی زنان نبینیم. آیا زیباجلوهدادن استکبار منکر محسوب نمیشود؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که شبهای احیاء یعنی شبهایی که زمینهی ارتباط انسان با خداوند نسبت به شبهای دیگر بیشتر فراهم است و لذا سعی میکنیم در چنین شرایطی بهترین شکل ارتباط با خدا را فراهم کنیم به این شکل که ابتدا قرآن را در جلوی خود میگشاییم و از خداوند با نظر به حقیقت قرآن و به حقیقت آنچه در قرآن هست و به حقیقت اسماء اکبر و اسماء حسنای او و آنچه موجب امید و خوف میشود، قسم میدهید که شما را از آزادشدگان از آتش قرار دهد. در چنین فضایی که نسبت خود را از آتش دوری از خداوند به نسبت رحمت نزدیکی به خداوند تبدیل کردهاید هر حاجتی که داشتید از خدا طلب میکنید و سپس در مرحلهی دوم قرآن را بر سر میگذارید تا زیر سایهی قرآن و با نظر به حقیقت قرآن و حقیقت انبیاء و مؤمنینی که در قرآن مدح شدهاند و با نظر به حقی که خداوند بر آنها دارد، قسمهای مشهور را شروع میکنید. عنایت داشته باشید که رویکرد شما در این قسمها باید با نظر به نوری باشد که از طریق خداوند و اهلالبیت به صحنه آمده است و شما با نظر به آن نور میخواهید به خداوند رجوع کنید و در آخر تقاضاهای خود را اظهار دارید. لذا ده مرتبه اظهار میدارید: «بک یا اللّه»، یعنی پروردگارا! به حقیقت خودت که جامع همهی کمالات هستی و به حقیقت محمّد«صلواتاللّهعلیهوآله» – با ده مرتبهگفتن «بِمحمّدٍ»- نظر را به نوری میاندازید که خداوند به محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» داد و همچنان به انواری که از طرف حضرت حق به سایر ذوات مقدس اهل البیت«علیهمالسلام» متجلی شده، نظر میکنید و از اینجا به بعد است که کار شروع میشود و شما باید تقاضاهای خود را در زیر سایهی همان انواری که بر اهل البیت متجلی شده از حضرت حق تقاضا کنید. این بود راز قرآن بازکردن و قرآن برسرگذاشتن و نظر به حقیقتی که بر هریک از اولیاء متجلی شده است. التماس دعا. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی هم خوب است که هرکس خودش اهل فکر باشد، ولی مواظب باشید در ارائهی نظر خود همهی جوانب را بنگرید و اگر از جهاتی مثل بقیه فکر نمیکنید لااقل متوجه باشید مبنای نظر بقیه چیست. مثلاً در این مورد خاص، آیا آنچه توسط دانشجویان به گفتهی شما گزینشی ارائه میشود، روح اصلی دانشگاه نیست؟ آیا باید عدهای که مقیّد به هیچ قیدی نیستند و حالت آنارشیستگری دارند هم در چنین جلساتی به میدان بیایند؟ مگر روح انقلاب که مردم انجام دادند از آنِ معاندان نظام است؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده؛ ابراهیم حاتمیکیا را مظهر شعورِ تاریخیِ انقلاب اسلامی میدانم که میداند باید ما را از زیر سیطرهی فرهنگ مدرنیته در زیر سایهی انقلاب اسلامی بیاورد؛ ولی بدون مقدسبازیهای معمول و بدون احساسات ژورنالیستی و افراطی. موفق باشید
با نام حضرت حق با سلام خدمت استاد طاهرزاده: جناب استاد موضوعی به شدت رنجم می دهد و آن شبهه شرک است، وقتی زیارت میروم و توسل پیدا می کنم در ته قلبم این است که مبادا شرک باشد و من مشمول آن آیات شدید قرآن شوم که می گویند کسانی که غیر خدا را می خوانید الی آخر... استاد از شما نمی خواهم پاسخ دهید که اینها شرک نیست همه را می دانم کتابهای مختلفی خوانده ام از مباحث فلسفی و عرفانی صادر اول و این مسایل تا حدی آگاهم، اشعار مولوی، سخنان محی الدین، پاسخهای کلامی متکلمین آیات قرآنی که بزرگان در این حوزه آورده اند را می دانم، با کتابهای شما در این حوزه مثل مبانی نظری و عملی حب اهل البیت (ع) آشنا هستم و عقلم هم کاملا تصدیق می کند ولی وقتی زیارت می خوانم و توسل پیدا می کنم و اهل البیت (ع) را صدا می زنم و از این قیبل ته قلبم می لرزد و می گوید نکند شرک باشد؟ نکند پاسخهایی که بزرگان داده اند جائیش اشتباه باشد و این تصورات ته قلب حس مناجات و توسل را از من می گیرد. مثلا در اوج گریه در زیارت عاشورا این وسوسه ها دیگر توان ادامه را از من می گیرد، ولی وقتی دعاهایی که مستقیما با خدا صحبت و مناجات می کند را می خوانم کاملا راحت هستم و حال و گریه دارم از طرفی با توجه به مباحث واسطه فیض نگرانم نکند این تشکیک ها ارتباط مستقیم من را با خدا بی ارزش کرده است و من نمی فهمم؟ خلاصه در یک دو گانگی نکند شرک باشد از یک طرف و نکند این شک مرا در پیش خدا ساقط کرده از طرف دیگر غمی سنگین را بر دلم مستولی کرده است و حال از شما استاد عزیز که می دانم نقش اهل البیت (ع) و حضور و وجود نوری آنان همه وجودتان را پر کرده است راه حل می خواهم و البته این زمان طولانی است سراغم آمده است درست از زمانی که با شبهات و هابیت آشنا شدم با کمال تشکر از استاد عزیز.
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه آمادهاید تا یک قدم جلوتر بیایید و به اصطلاح به تلوین بعد از تمکین برسید. در تمکین انسان میرسد به اینکه فقط خدا در صحنه است، ولی در قدم بعدیِ توحید مییابید همهی مخلوقات بالحق در صحنهاند و مظاهر کامل اسماء حسنای الهی یعنی اهل البیت«علیهمالسلام» را از یک طرف بالحق مییابید و از طرف دیگر حق را در آن مظاهر جستجو میکنید و به توحید حقیقی که همان وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت است میرسید. یعنی کثرتها را نیز در حق و بالحق یافتهاید. إنشاءاللّه سه جلسهی بحثی که در اعتکاف ماه رجب امسال عرض شد، کمک میکند. موفق باشید