بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13518
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: چندی پیش حضرت آقا در دیداری تاکید بر سه مورد خاص داشتند که یکی از آنها تقویت روحیه انقلابی بود خصوصا در جوانان. سوال بنده از محضر حضرتعالی در این مورد خاص است که در بستر حساس تاریخی حاضر قدم گذاشتن در مسیر تقویت انقلاب چگونه باید باشد هم از نظر فردی و اجتماعی و آیا اینکه تقویت روحیه انقلابی فقط اختصاص به قشر خاصی دارد و یا شامل همه آحاد ملت است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سیر به سوی حق نفی شیطان مستکبر و تقابله با او لازم است و امروز این مسیر با تقابل با مظهر استکبار یعنی شیطان بزرگ عملی است و هرکس بخواهد در مسیر إلی اللّه قرار گیرد، راهی جز این راه ندارد. وگرنه همچون صوفی گوشه‌نشین با خیالات خود خوش است. موفق باشید

13517
متن پرسش
سلام علیکم استاد: 1. اصلا چه شد که نسبت بشر با وجود تغییر کرد؟ 2. فلسفه جهان مدرن چگونه شکل گرفت و اینکه چگونه وارد فرهنگ اسلامی شد و چرا ما دیرتر مدرن یا بهتر است بگویم شبه مدرن شدیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبیعی است وقتی شوق نظر به حقیقت فرو نشیند بشر بیشتر با مفاهیم قابل اشاره به آن حقیقت، مشغول می‌شود و از آن‌جایی که در شیعه از طریق نظر به امام، اُنس با حقیقت بیشتر است، ما به‌راحتی گرفتار مدرنیته نمی‌شویم مگر آن‌وقتی که از رجوع به اهل‌البیت غفلت کنیم و بدین لحاظ است که بعضی از مردم و سیاسیون یک نوع هم‌سخنی با غرب را در خود می‌بینند. راه‌کار رفع مشکل، برگشت به اُنس قدسی است که در شیعه از طریق نظر به امامان و حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» عملی است. موفق باشید

13516
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: کسانی امروز چه دختر و چه پسر در جامعه ما فراری هستند و از هر لحاظی دچار مشکل شده اند از جمله اعتیاد، روابط نامشروع، خانواده ناسالم و... من به عنوان یه دختر بیست و پنج ساله چه مسئولیتی در قبال این افراد دارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسلّم هراندازه ما از دین فاصله بگیریم، به چنین مشکلاتی خواهیم افتاد و وقتی ظلمات شیطانی، چهره‌های جدیدی از خود به صحنه آورد، اسلام نیز باید با جلوه‌های عمیق‌تری خود را به صحنه آورد و حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این رابطه احساس مسئولیت کردند و مباحث عرفانی و موضوع ولایت فقیه را بروز دادند. 2- خداوند می‌فرماید: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ (9)/حجر) ما خود، قرآن را نازل کردیم و خود، آن را حفظ می‌کنیم. حال در هر شرایط تاریخی مناسب آن شرایط، موقعیتی را و افرادی را می‌پروراند تا حافظ قرآن باشد. و مسلّم در شرایطی که استکبار رسانه‌ها را از یک طرف و حاکمان را از طرف دیگر در قبضه‌ی خود درآورده است، باید کشوری و نظامی به صحنه آید که توان مقابله با نظام پیچیده‌ی استکباری را داشته باشد و نگذارد فضای رسانه‌ای آن‌ها قرآن را بدنام کنند. موفق باشید

13515
متن پرسش
سلام استاد: کمکم کنید. یک شبهه کسی انداخت کمی متزلزل کرد مرا. گرچه ساده است. گفت اگر ولایت مطلقه است. اگر آقا به شما بگوید قرآن را پاره کنید آنوقت ما باید عمل کنیم یا دیگر او ولی نیست؟ استاد لطفا توضیح دهید. بنده بحث ولایت فقیه شما رو گوش دادم ولی جواب این رو پیدا نکردم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت مطلقه به این معنا است که چون ولیّ فقیه حکم خدا را اظهار می‌دارد و نه حکم خود را، و از آن جهت که در مقابل حکم خدا نباید چون و چرا کرد، ولایت فقیه مطلقه است، نه این‌که اگر حکمی خلاف حکم خدا داد باز آن حکم بدون چون و چرا قابل پذیرش باشد! بلکه برعکس، اگر حکمی خلاف حکم خدا داد به خودی خود معزول است و نظام سیاسی جمهوری اسلامی این را از طریق مجلس خبرگان پیش‌بینی کرده است. موفق باشید

13514
متن پرسش
سلام علیکم: فکر کنم سرنوشت ما بعد از دفاع مقدس مصداق آیه ۲۶ سوره مائده باشد که بنی اسرائيل در بیابان ۴۰ سال گرفتار شدند. نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از جهاتی این‌طور باشد ولی از جهات دیگر بحمداللّه مردم و رهبری، راه‌های نفیِ فرعون زمانه گشوده‌اند و جلو می‌روند. موفق باشید

13513
متن پرسش
به نام خداوند منان، با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: رسالت انقلاب اسلامی ایران و بالاخص ما جوانان در حوزه ملی و فرا ملی در جهت تحقق ظهور حضرت ولی عصر (عج) چیست؟ و بایستی چه اهدافی را دنبال نمایم؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی زمینه‌ی امیدواری حضرت ولی‌عصر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» برای ظهور آن حضرت است و به همان اندازه که ما در مسیر اهداف ولیّ فقیه قدم برداریم، مسلّم زمینه‌ی ظهور آن حضرت را فراهم نموده‌ایم. موفق باشید

13512
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: یکی از مواردی که متاسفانه حتی در بین افراد متدین هم متداول گشته با قیاس عملکرد های رهبر انقلاب با طرز رفتار امیرالمومنین (علیه السلام) سعی در نامشروع نشان دادن حکومت ولی فقیه در دوره کنونی (رهبری) دارند. چند مورد از بیانهای متداول را من باب نمونه ذکر می کنم: 1. سعد ابن ابی وقاص مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، نه خانه را بر سرش خراب کرد و نه در خانه حبسش کرد و نه علیه او سخن گفت؟ 2. طلحه و زبیر پیش او آمدند و از او پست و مقام خواستند، نپذیرفت. چند روز بعد مدینه را به قصد مکه و تدارک نمودن جنگ جمل (بر علیه علی (ع)) ترک کردند. علی به آنها گفت کجا می روید؟ دروغ گفتند. علی گفت می دانم برای جنگ با من می روید با این وجود آنها را زندانی نکرد. زندانی سیاسی برای علی (ع) معنا نداشت. 3. کسانی که با او جنگیدند را محارب و منافق و فتنه گر نخواند، گفت: برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند. لذا از حضور محترم شما استاد گرامی خواهشمند است راهنمایی بفرمایید جواب این گونه شبهات را چگونه بیابیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به ضعف‌هایی که در نظام اجرایی کشور هست ولی نمی‌دانم در مورد موضع‌گیری‌های ولیّ فقیه، کدام مورد است که تفاوتی بین موضع‌گیری رهبری با سیره‌ی امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» می‌باشد؟ مگر در زمان امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» که کلیّت نظام، مقابل معاویه و امثال معاویه بود در درون نظام خنّاس‌هایی نبودند که چهره‌ی نظام را آلوده می‌کردند؟ ولی با آن موضع‌گیری کلّی که حضرت داشتند، مسیر، مسیر درستی بود. موفق باشید

13511
متن پرسش
مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با سپاهیان فرمودند: «همان‌طور که در مباهله همه‌ی ایمان در مقابل کفر قرار گرفت، امروز، همه‌ی ایمان در نظام جمهوری اسلامی در مقابل کفر قرار گرفته است؛ و همان‌طور که معنویّت و صفا و اقتدار معنوی پیغمبر اکرم و خانواده‌اش توانست دشمن را از میدان خارج کند، به فضل الهی و به حول ‌و قوّه‌ی الهی ملّت ایران با اقتدار خود و با معنویّت خود دشمن را از میدان خارج خواهد کرد.» معنای این جمله چیست که ایشان جمهوری اسلامی با این همه نقطه ضعف را تمام اسلام قلمداد نموده و آن را در مقابل تمام کفر قرار می دهند؟ آیا جمهوری اسلامی همه ایمان و اسلام است؟ مسلم است که اینگونه نیست چه اینکه ایشان بارها بارها از نقاط ضعف نظام هم صحبت کرده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که کلیّت نظام اسلامی از آن جهت که در مقابله با استکبار جهانی ایستاده است، همان مقابله‌ی تمام ایمان با تمام کفر است هرچند که در درون نظام اجرایی مشکلاتی هست، ولی همین‌ها نیز به جهت حضور فرهنگ ظلمانی استکبار است. موفق باشید

13508
متن پرسش
با سلام: بنده علاقمند به ورود به حوزه هستم اما با مخالفت پدرم روبرو هستم. به مباحث فلسفی علاقه دارم آیا رشته (فلسفه اسلامی) در مقطع ارشد می تواند پاسخگوی عطش روحی من نسبت به حقایق باشد؟ مباحثی مثل معرفت نفس و... که از طریق سایت شما با آنها آشنا شدم در این رشته ی دانشگاهی وجود دارد؟ یا اینکه صبر کنم تا ازدواج کنم که از ولایت پدرم خارج شوم و بتوانم در حوزه مشغول باشم. من به شدت دچار سردرگمی هستم که چه باید بکنم چه رشته ای بخوانم اگر می شود راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رشته‌ی خوبی است ولی به شرط آن‌که زمینه باشد تا خودتان تلاش کنید. زیرا در هر صورت دانشگاه آن‌طور نیست که بتواند مباحث معرفتی را عمیقاً در اختیار جنابعالی قرار دهد. فرصتی است که اگر کسی خواست خودش تلاش علمی کند، زمینه فراهم باشد. موفق باشید

13506
متن پرسش
با سلام: در بحث کتاب معاد، نفخه صور اول گفته شده است که «خداوند با اسم قابض در مظهر اسرافیلی ظهور می کند و وجود دنیایی را از موجودات می ستاند»، در حالی که قبلا گفته شده بود که مظهر اسم قبض الهی حضرت عزرائیل است. آیا قبض در موارد مختلف ظهورات مختلف دارد یا مسئله دیگری وجود دارد؟ آیا نباید جامع مظهر اسم قبض حضرت عزرائیل باشد؟ لطفا روشن بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نور قبض عزرائیلی باید مربوط به انسان و قبض اسرافیلی، مربوط به دنیا. موفق باشید

13505
متن پرسش
با سلام: جناب آقای دکتر صادق خرازی در مصاحبه با آقای رشیدپور فرموده اند که امام موسی صدر و شهید بهشتی با زنان اجنبی دست می دادند. می خواستم بدانم آیا واقعا منع شرعی دارد دست دادن به زن اجنبی و اگر ندارد به چه علت الان عده ای مخالفت می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً هیچ‌یک از مراجع مخالف امر فوق نیستند. می‌ماند که شرایط خاص آن را روشن می‌کنند. در این مورد می‌توانید به فتاوای آیت اللّه بروجردی مراجعه فرمایید. موفق باشید

13503
متن پرسش
محیی الدین ابن عربی در کتاب فتوحات مکیه ـ خود را مستغنی از شناخت امام زمان می داند ـ و خدا را عین همه اشیا معرفی می کند ـ و ولایت ظاهر و باطنی برای افرادی چون معاویه و متوکل قائل است ـ و به خود اجازه می دهد از انبیاء امتحان توحید بگیرد و همه را مردود بداند ـ و در عالم کشف شهود شیعه را به صورت خنزیر ببیند و غیر اینها از مزخرفات. حال سوالم اين است كه شما چطور مي گوئيد كه بايد عرفان يك چنين شخصيتي را وارد مراكز آموزشي خود كنيم؟ و امام خميني چرا بايد مروج مكتب اين شخص باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان عرفان، زبان خاصی است. امثال امام خمینی و علامه طباطبایی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیهما» چون زبان عرفان و عرفا را متوجه‌اند و می‌دانند به کجا اشاره دارند، این‌طور که شما می‌فرمایید از سخنان محی‌الدین برداشت نمی‌کنند! و برعکس، معتقدند معارفی که محی‌الدین مطرح می‌کند بسیار به آموزه های شیعه نزدیک است. موفق باشید

13502
متن پرسش
با سلام و خدمت استاد: استاد من چند ماه است ازدواج کرده ام گمان می کردم از جهت معنوی بهتر شوم با انجام دستور الهی ولی خیلی توفیقات از من گرفته شده است همسرم هم دختر خوب و متدینی است. لطفا راهنمایی ام کنید که چه کنم؟ استاد پر حرفی هم خیلی می کنم و می دانم در حرف هایم لغو زیاد می گویم خیلی تصمیم گرفتم جلوی خودم را بگیرم ولی در جمع دوستان و همسرم خیلی حرف می زنم و شوخی می کنم برای این مورد چه دستوری می دهید تا از این افت رهایی پیدا کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در قسمت «ازدواج؛ تولدی دیگر» شده. آرام‌آرام شرایط مناسب معنوی پیش خواهد آمد. احترام به اطرافیان بگذارید، ولی قصد خودنمایی نداشته باشید. در آن صورت تأثیر بیشتری خواهید گذاشت. موفق باشید

13501
متن پرسش
سلام علیکم: شروع بحران های فرهنگی بعد از پایان دفاع مقدس را فقط باید به گردن دولت سازندگی انداخت یا اینکه باید در رجوع مردم به چیزی غیر از راه امام خمینی جستجو کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل از هر دو جانب بود. دولت سازندگی وظیفه‌ی خود را انجام نداد و یک‌نوع شیفتگی به غرب را دامن زد و مردم هم فراموش کردند انقلاب را باید ادامه داد و نه آن‌که صرفاً مشغول زندگی شد. موفق باشید

13500
متن پرسش
به نام خدای محمد با سلام: استاد محترم، همچنان که واقف هستید طبق روایات معصومین سلام الله علیها ظهور حضرت ولی عصر (عج) منوط به یک شرایطی وخیم جهانی است به گونه ای که ملت ها، دچار یک حالت مضطر شدن خواهند رسید. حال سوال حقیر این است که با عنایت به فرمایش حضرت امام مبنی بر ایجاد حکومت اسلامی در جهان و گوشزد آن به جوانان، آیا برای تحقق بخشیدن به چنین هدف بزرگی و یا حل معظلات فرهنگی و اقتصادی کشور و جهان و با توجه به روایات معصومین سلام الله علیها مبنی بر ظهور امام زمان (عج) در یک شرایط سخت و اضطرار آیا این موارد با هم منافاتی دارند؟ سوال مهم: با توجه به مطالب فوق ذکر اکنون ما جوانان مذهبی چه هدفی را که منتج به ظهور ولی عصر (عج) شود را ان شاءالله تعالی دنبال کنیم؟ چرا که حقیر دچار یک سردرگمی شده ام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تقابل با استکبار است که تازه روشن می‌شود جهان چه مشکلات طاقت فرسایی روبه‌روی خود دارد. لذا با حضور در صحنه‌ی مقابل با کفر و با تأکید بر ایمان قدسی است که ضرورت ظهور انسان کامل برای بشر بیشتر می‌شود و می‌فهمد چرا نیاز به امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» دارد. موفق باشید

13499
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: اگر لطف بفرمایید راجع به چشم زخم توضیحاتی رو بفرمایید ممنون میشم. در جلساتتون بارها فرمودید که آبرو یا چیزهایی شبیه آن به دست خداست و کسی نمی تواند اگر خدا نخواهد آبروی شما را ببرد. اما از اشخاص گوناگون شنیدم پیامبر (ص) به چشم زخم اعتقاد داشتند. آیا این حرف، حرف اشتباهیست یا خیر؟ و اگر پیامبر اعتقاد داشتند، آیا این اعتقاد منافاتی با آن عقیده دارد؟ بسیار سپاسگزارم یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادگر» شده است. آری! آبرو در دست خداوند است و خدا مدافع مؤمنین است، ولی مؤمنین نیز نباید امکانات مادی خود را به صورت افراطی مدّ نظر قرار دهند تا تنگ‌نظران، چشمشان بزنند. موفق باشید

13498
متن پرسش
اگر ما به شیوه حضرت امام بعد از دوران دفاع مقدس به زندگی توحیدی رجوع می کردیم آیا شهید آوینی ضرورتی برای نوشتن کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب می دید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غرب چیزی نیست که به این سادگی‌ها از فکر و ذکر بشر امروز پاک شود. صدها کتاب از جنس کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» به شکل‌های مختلف باید نوشته شود. غرب در خانه‌ی دلِ ما لانه کرده است، اگر از نظر فکری هم از غرب عبور کنیم، عادت‌ها و سبک‌ها به این زودی از صحنه‌ی زندگی ما خارج نمی‌شود. موفق باشید

13497
متن پرسش
به نام خدا سلام خدمت استاد عزیز: ان شاءالله سلامت باشید اگر این نکته که هر عملی بهره ای خاص برای نفس دارد (هر عمل یا فعلی، قوه ای خاص را در نفس به فعلیت تبدیل می نماید) درست باشد، خواستم بدانم وجه تناسب هر عمل با نتیجه آن عمل در چیست؟ چرا مثلا بخشیدن مال تاثیر «الف» را برای نفس دارد و کمک به همسر تاثیر «ب» را؟ وجه تناسب برای فعلیت یافتن صفات کمالی و یا ضد کمالی در نفس (با هر عمل) چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صورت عمل با هویت غیر مادی آن در نفس ما ثبت می‌شود. حال اگر آن صورت مطابق فطرت ما باشد، برای ما مطلوب است، وگرنه آزاردهنده است و نحوه‌ای از عذاب را در قیامت با خود دارد. موفق باشید

13496
متن پرسش
با سلام: در خصوص سوال 13441: اینکه حضرتعالی می فرمایید که بعد از اینکه دنیا به اتمام رسید مدتی طول می کشد تا با نفخه ی دوم قیامت ظهور کند، با توجه به اینکه دیگر بحث زمان مطرح نیست جگونه می توان این مدتی طول می کشد که در دل خود بحث زمان را دارد توجیه کرد؟ آیا می توان اینطور تصور کرد که برزخ جایی است که شرایط ورود به مراحل بعدی برای شخص فراهم می شود و مرحله ای است که پیش نیاز مرحله ی بالاتر است؟ اگر اینطور بتوان برزخ را تعریف کرد می توان گفت که شرایط دنیا در زمان حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف و دوران رجعت به نوعی برزخ عالم ماده است برای قیامتی شد و این اشکالی ایجاد نمی کند؟ شما می فرمایید در رجعت همه ی انبیا و اولیا رجعت می فرمایند ولی بعضی روایات می فرمایند همه ی معصومین رجعت نمی کنند به نظر شما این دو با هم تناقضی ندارند و اینکه همه ی حضرات معصومین علیهم السلام رجعت کنند را عقل بیشتر تایید می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز تأکید می‌کنم چون در برزخ باید نسبتی که ما با دنیا و عالم ماده و ابزارهای عالم ماده داشته‌ایم، تغییر کند بعد از رجعت و حضور حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» برزخی باید در میان باشد. زیرا در رجعت هنوز ما در دنیا هستیم هرچند که شدت مادی‌بودن آن کم شده است 2- در این‌که چه کسانی خودشان رجعت می‌کنند و چه کسانی سیرشان به تاریخ برمی‌گردد و به یک معنا رجعت می‌کنند؛ بحث است و نمی‌توان به یک نظر قاطع رسید. موفق باشید

13495
متن پرسش
سلام استاد: من وقتی وارد جامعه میشم می بینم به روحانیون مردم فحش میدن. به نظام بی احترامی میکنن. اعصابم خورد میشه. تا چند روز. این بخاطر چیه؟ بخاطر اینه که من مهذب نیستم؟ یا بخاطر چیز دیگس؟ مردم چرا اینجور شده اند؟ همه مسائل رو با هم قاطی میکنن. دلالت در فکرشون آسیب دیده. هر چیزی رو دلالتش رو قاطی می کنند. من نگرانم این انقلاب به مقصد نرسد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید ما گرفتار یک‌نوع بی‌فکری و به تعبیر جنابعالی گرفتار یک‌نوع بی‌دلیلی شده‌ایم. شما تنها با برخورد حکیمانه می‌توانید در فرصت مناسب متذکر غفلت مخاطب‌تان بشوید. ولی در هرحال مردم پس از مدتی به این نحوه ورود و خروج‌ها تجدید نظر می‌کنند. موفق باشید

13494
متن پرسش
سلام: شما گفتید بدون استاد میشه راه عرفان رفت. اگه میشه پس چرا خود آقای بهجت شاگرد داشتن؟ دیگه اینکه چرا بقیه عرفا این عقیده رو ندارن؟ لطفا در سایت بگذارید جواب را. ایمیلم خراب شده است. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه بهجت به آن معنایی که آیت اللّه قاضی شاگرد داشتند، عمل نمی‌کردند. بلکه روح و روحیه‌ای از عرفان و اخلاق را به مخاطبانشان متذکر می‌گشتند. عرایضی در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» شده است. موفق باشید

13493
متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب سوال 13477 فرمودید: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید بنده کتاب مورد نظر را خوانده ام چیزی که در کتاب و جان کلام کتاب از نظر بنده بود داشتن برنامه مخصوصا برنامه مطالعاتی و سیر مطالعاتی معرفتی دینی به خصوص در زمینه معرفت النفس است که با این کار به قوای نفس مخصوصا وهم جهت می دهیم و قوای نفس را در جهت معرفت الهی به کار می گیریم یا به قولی به جای اینکه وهم ما را به خود مشغول کند ما وهم را در سمت و سوی کسب معرفت النفس مشغول می کنیم و خود برنامه شویم. به نظر بنده این راه پیشنهادی در کتاب وقتی موثر است که فرد دارای ذهنی آرام باشد در این صورت این فرد که تشنه معارف هم هست با یک برنامه منظم و پیوسته با سیر مطالعاتی جنابعالی به جاهای خوبی خواهد رسید، اما وقتی فردی دچار افکار مزاحم و سمج و آزار دهنده باشد پس ذهنی نا آرام و نامنظم دارد که همان مشکل ذهنی به او اجازه برنامه ریزی و حرکت مستمر بر طبق برنامه را نمی دهد. لطفا ابتدا روش جدا شدن ذهن از این افکار مزاحم و حذف این افکار را که اجازه نمی دهد برنامه داشته باشیم و بر طبق برنامه پیش برویم بفرمایید تا ذهن آرام شود و بتوانیم در مرحله بعد برویم به سراغ برنامه ریزی و سیر مطالعاتی منظم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب کتاب را به‌خوبی متوجه‌اید. با اصرار بر این‌که نگذاریم خطورات ذهنی به ما برنامه دهند، کار آرام‌آرام درست می‌شود و افکار ما هراندازه هم سمج باشد از فعالیت می‌افتد. این تنها راه عبور از افکار مزاحم است. به یک پشتکار و حوصله نیاز دارد. موفق باشید

13492
متن پرسش
سلام: همه در جامعه ما وجود بحران را کم و بیش قبول دارند. شما ریشه این بحران را کجا می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حداقل از بیست‌سال پیش بنده پیش‌بینی این نوع بحران‌های فرهنگی و اقتصادی را می‌کردم آن وقتی که دولت سازندگی به جای ورود هرچه بیشتر به بستر توحید و آموزه‌های دینی، امید خود را به روش‌های غربی بست. و مطمئن باشید هیچ راهی جز برگشت به آموزه‌های دینی به قرائت حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این تاریخ به همان روشی که مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» تأکید می‌کنند و نهیب می‌زنند از تحریف شخصیت امام، راه دیگری نیست. موفق باشید

13490
متن پرسش
سلام استاد: 1. در مباحث شما به این نکته پی بردیم که اهل بیت (ع) به صورت بالفعل همه ی اسما الهی را دارا هستند. اگر مثل همه انسان های دیگر اسماء الهی را بصورت بالقوه داشتند، عصمت آنها زیر سوال می رفت. برای همین به محض تولد، همه ی مقامات را بصورت بالفعل داشتند. سوال من این است که با اینکه پیامبر (ص) بصورت بالفعل دارای مقامات و اسماء الهی بود چرا بعد از 40 سال عبادت معراج برایشان پیش آمد؟ این قسمت از مباحث صوتی کربلا از شماست جدا کردم: «در روایت داریم که پیامبر (ص) فرمود: «أول ما خلق الله نوری» اولین چیزی که خدا خلق کرد، نور محمدی بود. پس این محمد (ص) به عنوان فرزند عبدالله کیه؟ این محمد فرزند عبدلله اینقدر روحش را وسعت داده که به مقام تجلی اون حقیقت محمدی رسیده است. وقتی پیامبر بعد از 40 روز خلوت نشینی و اعتکاف، به معراج رفتند، اونجا سُلب پیامبر (ص) را شایسته دیدند که حقیقت فاطمه (س) که «منصوره» نام داشت را در سُلب پیامبر بگذارند. حضرت فاطمه زهرا (س) ظهور آن حقیقت است.» استاد سوال من این است که اگر پیامبر (ص) بصورت بالفعل، روحشان وسعت داشته است پس چرا در این فایل صوتی گفتید که پیامبر روحش را آنقدر وسعت داد که مظهر آن حقیقت شد؟ آیا این امکان هست که بگوییم چون خداوند علم داشت به اینکه پیامبر روزی با عبادت و بندگی به این مقام می رسد، آن مقام را از قبل به ایشان داده بود؟ در این صورت بالفعل بودن اسماء الهی در ایشان چه می شود؟ 2. در جزوه «نگرشی به کربلا با چشم عقل و عاطفه» در صفحه 27 در مورد سوال حضرت سجاد (ع) در مورد نشسته نماز شب خواندن از حضرت زینب (س)، تاریخ چیزی در مورد جواب حضرت زینب (س) ثبت نکرده است. ولی در جزوه «کربلا سریان عشق الهی» در صفحه 23 آورده اید که حضرت زینب (س) پاسخ می دهد که چون سه شب است بسیار گرسنه بوده و ضعف و سستی مرا فرا گرفته است. می شود در این مورد توضیحی بدهید؟ 3. به غیر از کتاب «فروغ شهادت» از مرحوم سعادت پرور و «جلوه های عرفانی در نهضت عاشورا» از محمد امین ارزگانی، کتاب دیگری سراغ دارید که از لحاظ عرفانی به کربلا پرداخته باشد؟ ممنون یاعلی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرض شده است که ما انسان‌ها دارای دو بُعد جسم و نفس ناطقه هستیم که تلاش می‌کنیم در این دنیا با به‌کاربردن جسم خود نفس ناطقه‌ی خود را به فعلیت لازم برسانیم. ولی پیامبر و امامان«علیهم‌السلام» دارای سه بُعد جسم و نفس ناطقه و نور عظمت هستند. در بُعد جسمانی مثل ما غذا می‌خورند و می‌خوابند و بیدار می‌شوند و در بعد نفس ناطقه، عبادت می‌کنند و اشک و ناله دارند تا خود را همچنان با حقیقت نوری‌شان متحد نگه دارند. و در این رابطه هست که حضرت که باید با جسم خود با همسرشان همبستر شوند و از طریق نفس ناطقه‌شان امورات تولد فرزند را شکل دهند، در خلوت‌نشینیِ خاصی قرار می‌گیرند تا با اتحاد کامل با نور عظمت، تولد زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» محقق شود 2- علت نشسته نمازخواندن حضرت زینب«سلام‌اللّه‌علیها» در پشت دروازه‌ی شام، همان‌طور که خودتان متوجه‌اید، صراحتاً معلوم نیست. باید به ظواهر موضوع حکم کرد. حتی بعضی گفته‌اند بار سنگین رساندن پیام کربلا برای حضرت آن‌چنان سنگین بود 3- کتاب «گنجینة الأسرار» عمان سامانی نکات عرفانی ظریفی در مورد کربلا دارد. کتاب «عنصر شجاعت» آیت اللّه کمره‌ای نیز به ظرایف خوبی اشاره کرده است. موفق باشید

13489
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده حفظه الله سلام علیکم: در برخی دروس آیت الله سید کمال حیدری شنیدم که به مرحوم علامه طباطبائی رأیی را در باب واقعه ظهور نسبت می دادند مبنی بر این که ظرف تحقق حوادث آخر الزمان و ظهور امام عصر سلام الله علیه نشئه دنیا نیست بلکه وقایع ظهور در عالمی که برزخ طبیعت و مثال است رخ می دهد و اضافه کردند که مرحوم علامه این نکته را سربسته مطرح کرده و در قول به این رأی هم منحصر هستند و صرفا برخی مشابهت ها با این قول در آراء شیخیه قابل رهگیری است. در پرسش و پاسخی درباب رجعت هم مشابه همین برداشت را به مرحوم علامه انتساب داده اند. عبارت پاسخ چنین است: «علامه طباطبایی(ره) معتقد است که رجعت برزخی میان عالم دنیا و عالم برزخ است و جزو عالم دنیا نیست. یعنی رجعت مرتبط به عالم تجرد مثالی است، نه عالم تدرج و زمان. روز رجعت خود یکى از مراتب روز قیامت است، هر چند که از نظر ظهور به روز قیامت نمى‏‌رسد، چون در روز رجعت، باز شر و فساد تا اندازه‏‌اى امکان دارد، به خلاف روز قیامت که دیگر اثرى از شر و فساد نمى‏‌ماند. (ترجمه المیزان جلد دوم صفحه 159)» - ایشان در ادامه افزوده اند که با این تبیین، ادامه حیات حضرت سلام الله علیه در حال حاضر در آن نشئه قابل تبیین است. آیا آنچه از آیت الله جوادی آملی بعضا می شنویم که به هنگام ظهور، دنیا بر لبه قیامت کبری است می تواند مؤید همین مدعا باشد؟ بنده از قدیم چنین تعبیری را از ایشان به اشارت و اجمال شنیده بودم اما نمی دانم آیا موضعی هست که بتوان تفصیل این معنا را هم یافت یا خیر؟ لطفا درباره این تبیین از احوال آخر الزمان و انتساب آن به مرحوم علامه طباطبائی راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» شده است مبنی بر همین موضوع. به عنوان مثال در روايت داريم؛ زمين زير پاي ياران حضرت مهدي«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» مي‌پيچد و حاکميت بُعد در آن شرايط ضعيف مي‌شود. حضرت صادق«علیه‌السلام» در توصيف آن شرايط مي‌فرمايند: «جَبْرَئِيلُ عَنْ يَدِهِ الْيُمْنَى يُنَادِي الْبَيْعَةَ لِلَّهِ فَتَصِيرُ إِلَيْهِ شِيعَتُهُ مِنْ أَطْرَافِ الْأَرْضِ تُطْوَى لَهُمْ طَيّاً حَتَّى يُبَايِعُوهُ فَيَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا»[1] جبرئيل در سمت راست او فرياد مي‌زند: «بيعت براى خدا! پس شيعيانِ آن حضرت از اطراف زمين به سويش رهسپار شوند، و زمين زير پايشان به سرعت پيچيده‏ شود تا خدمتش رفته با او بيعت كنند و خدا به وسيله او زمين را از عدل و داد پر كند چنانچه از جور و ستم پر شده باشد.» در شرايطي که فعلاً ما قرار داريم، يک کيلومتر، يک کيلومتر است. حال اگر از اين‌که هست کوتاه‌تر شود به اين معني است که از حالت بُعد امروزي‌اش در مي‌آيد. در حال حاضر که در بُعد گرفتاريد وقتي اين‌جا هستيد، آن‌جا نيستيد. حالت بقاء؛ ضدِ اين شرايط است، يعني هم اين‌جاييد و هم آن‌جا. وقتي در حال حاضر روي زمين راه مي‌رويد اين‌جا که هستيد آن‌جا نيستيد، در حالي‌که مَنِ شما در تن شما اين طور نيست، «من» در عين اين‌که در يک عضو حاضر است در عضو ديگر نيز حاضر است. نظام بقية‌اللّهي به حالتي که «مَن» در بدن دارد نزديک مي‌شود. شرايطي است که نه‌تنها بُعد مکاني و زماني تا حدّي جمع مي‌شود، بلکه تمام تاريخ جمع مي‌شود. اين بحث را در کتاب «معني عالم بقيةاللّهي» دنبال بفرماييد. موفق باشید

 


[1] - ارشاد شيخ مفيد، ص 379.

نمایش چاپی