باسمه تعالی: سلام علیکم:
در هر دورانی انسان باید مطابق آن دوران که خداوند اهداف بشر را بر قلباش اشراق میکند تکلیف دینی خود را بیابد و بنا به قول امام صاد (ع): «وَ الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس» کسی که به زمانهی خود عالم است مسائل مبهم به او حمله نمیکند که نداند چه کار کند. زنان نیز باید خود را در این دوران بازتعریف کنند و وظیفهی حضور تاریخی خود را در این دوران بیابند.
با ظهور سلسلهی صفویه و حضور شیعه به عنوان یک دولت، زنان شیعه نیز توانستند مطابق تاریخی که پیش آمده خود را در آن تاریخ معنا کنند، رسالتی را که باید به عهده میگرفتند، شناختند و به صحنه آمدند که حاصل آن تربیت نسلهای متمادی از متدینین بود با حضوری چهارصدساله تا اینکه رضاخان برای تحقق فرهنگ غرب پا به میدان گذاشت و همان نسل بهخوبی در مقابل تهاجم فرهنگی رضاخانی ایستادگی کردند و از آنجایی که کارگزاران رضاخانی هستهی مقاومت را در مادران آن نسل دیدند، به صورتی ناشیانه و احمقانه به جنگ چادر زنان رفتند تا به گمان خود با رفع آن بستر، امکان سریان فرهنگ مدرنیته را در کشور ایران فراهم کنند، هرچند آن کار ناشیانه و احمقانه بود ولی در هر حال با حضور فرهنگ مدرنیته در این منطقه از طریق آتاتورک و رضاخان، تاریخ جدیدی شروع شده بود که زنان این دوران باید مثل زنان دوران صفویه در این تاریخ جایگاه خود و رسالت تاریخی خود را بیابند زیرا زمانه محتاج به تأمل تاریخی جدیدی بود.
سراسر دوران قاجار و پهلوی دوران قبض و بسط زنان متدین است که نه هنوز آمادگی حضور در تاریخ جدید با هویت دینی را یافتهاند و نه امکان ادامهی هویتی بود که در دورهی صفویه برای خود تعریف کرده بودند و تاریخ جدید همچنان با شدت بیشتر شرایط باقیماندن در گذشته را تنگتر میکرد و همهچیز با نگاه فرهنگ غربی دیده میشد در آن حدّ که بعضی گمان کردند گویا یک راه بیشتر جلوی زنان ما نمانده و آن تندادن به هویتی است که فرهنگ غربی در جلو ما قرار داده، و متأسفانه بعضی زنان ما از این طریق قربانی چنین تحلیلی شدند در حالیکه ماوراء عقل غربی که به دنبال اهداف زندگی غربی است، باید به دنبال عقل دیگری بود که نه عین عقل زنِ دوران صفویه است و نه عین عقل زنِ فرهنگ مدرنیته؛ و این یعنی تولدی دیگر برای نظر به افقی که در جلو ما قرار گرفته.
زنان نباید مثل مردان بشوند - اشتباهی که غرب مرتکب شد- ولی نباید برای فرار از مردشدن مثل گذشتهای زندگی کرد که دیگر گذشته است و شرایطی پیش آمده که از حضور زن در جامعه گریزی نیست. شرایط جدید نشان داد زن برای ادامهی زندگی دینی گرفتار خللی شده که نه باید در مقابل فرهنگ غربی تسلیم شود و نه امکان ادامهی آن نوع زندگی که در دوران صفویه آغاز کرد، فراهم است. باید زنی متولد شود که بفهمد در این دوران چه تحولی در درون انسانها پدید آمده و اسلام در این فضا چه نوع زندگی را توصیه میکند.
اگر یک روز در جامعهی دینی با حذف عوامل فسادانگیز، مسیر دینداری جلو زنان و مردان جامعه قرار میگرفت و عملاً شرایط طوری جریان داشت که جز راه دینداری بقیهی راهها چندان هموار نبود و لذا زنان به راحتی عالَم عفاف خود را نگه میداشتند و به مسئولیتی که میشناختند مشغول بودند، امروز عوامل فسادانگیز در همهجا هست و از طرفی بنا به شرایط پیشآمده زنان نمیتوانند همواره در خانه بمانند و اینجا است که باید «عفت» با معنایی بسیار عمیقتر به کمک معارفی متعالی به صحنه آید تا زنان در چنین شرایطی بتوانند مثل همیشهی تاریخ، مظهر «عفاف» و «عفت» باشند و در متن آن عفت و عفاف به انجام مسئولیتی که میشناسند بپردازند.
اگر تا دیروز با حذف فساد در جامعه، زنان با شرایطی روبهرو نمیشدند که برای حفظ عفاف خود باید سخت محتاج معارف عمیق و بلند باشند؛ ولی امروز تکتک زنان اگر به معارفی عمیق منوّر نباشند و با نور شهودی و حضوری، برهان و نورِ پروردگارشان را در نهی سوء نبینند امکان مقاومت در این شرایط بسیار کم خواهد بود.
زنان ما باید بدانند برای تحقق رسالت تاریخی خود، نیاز به معارفی دارند که در حفظ عفاف و حفظ حریم خانواده و تربیت فرزندان در این دوران به آنها مدد برساند و این اصلیترین انتخابی است که آنها باید در این تاریخ بدان دست یابند تا اصلیترین شخصیت خود را که «عفاف» است به صحنه آورند و در زیر سایهی «عفاف»، حضور آنها جهت تحقق سایر مسئولیتها در جامعه مفید خواهد بود و در عین اینکه لازم نیست منبع اقتصادی خانواده باشند ولی مثل زنان دوران صفویه میتوانند در امور اقتصادی هم مکمل اقتصاد خانواده باشند، نه آنکه حقوق آنها موجب برهمزدنِ اقتصاد جامعه گردد.
موظفیم از خود بپرسیم آن معارفی که ما را در این ظلمات به نور وارد میکند کداماند؟ خداوند در راستای نجات حضرت یوسف (ع) از فضایی که همسر عزیز مصر در آن صحنه ایجاد کرده بود، سخن از «نور و برهانی» به میان آورد که موجب شد از آن مهلکه رها شود. قرآن میفرماید: «لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّه»(یوسف/24) اگر یوسف نور پروردگارش را نمیدید گرفتار میشد. و سپس در ادامه میفرماید: «كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاء» اینگونه زشتی و فحشاء را از او برگرداندیم. و امروز نیز باید با رؤیت پروردگار خود از فضایی که شبیه فضایی است که حضرت یوسف (ع) با آن روبهرو شدند رهایی بیابیم و اینجا است که ضرورت نظر به معارف «وجودی» و «حضوری» به جای معارف «حصولی» به صحنه میآید تا ذیل تاریخی که به نور شخصیت اشراقی حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» تجلی کرده است، بهترین زیست نصیب ما شود و از این جهت جمع بین حضور در خانه و حضور در دانشگاه ممکن است. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزهی نگاه حرکت جوهری حوزهی نظر به جنبهی وجودی و جوهر عالم ماده است و نه نظر به اعراض آن، و لذا در حوزهی حرکت جوهری عالم ماده، تغییرات فیزیکی را باید ارزیابی کرد و نه در عرض حوزهی حرکت جوهری. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورم از آیهی 54 تا آخر آیهی 56 سورهی اعراف است. این آیات مشهور به آیات مسخّرات است و جهت دفع خطورات شیطانی توصیه شده 70 مرتبه خوانده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم به عالم جسمانی از بدیهیات انسان است از آن جهت که به حسّ خود اعتماد دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرد تنها در خروج همسرش از خانه حق دخالت دارد، در بقیهی امور باید با تفاهم کارها را جلو ببرند. اقتدار چه نیاز است؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید مقدماتی را طی کنید تا در نهایت پیامهای اصلی آیات و روایات را درک نمایید. سیر معرفت نفس سیر خوبی است و پیشنهاد بنده پس از ده نکته و برهان صدیقین با شرح صوتی آنها، کتاب «خویشتن پنهان» است تا آنکه با مباحث کتاب معاد و شرح صوتی آن بتوانید إنشاءاللّه به جمعبندی خوبی برسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسئول محترم سایت 2- سند آن روایت را نمیدانم ولی حرف درستی است زیرا ممکن است فرزند صالح ما دختر باشد و او منشاء خیر و برکات زیادی شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرق نمیکند نفس ناطقه بعضاً که آمادگی پرواز دارد هم عقل بهتر مطالب را درک میکند و هم قلب، اگر قلب در صحنه باشد قلب در بسط قرار میگیرد و اگر عقل در صحنه باشد و موضوع مورد نظر عقلی باشد، عقل در بسط قرار میگیرد. هراندازه خود را گرفتار آرزوهای دنیایی نکنیم و پرحرفی را کنار بگذاریم، عقل و قلب منوّر به بسط میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤالها را به طور مختصردر چند جواب تحت عنوان «شک» عرض کردهام، جواب خود را در جواب آن سؤالات دنبال کنید. با توجه به اینکه برای جواب به این نوع سؤالات باید کتابهای متعددی خوانده شود پیشنهاد میکنم مجلدات شرح مبسوط منظومه از شهید مطهری را دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «رسالت الولایه» از علامه طباطبایی«رحمهاللّهعلیه» در این مورد حرفهای خوبی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه شجاعی سه جلد کتاب تحت عنوان «مقالات» دارند، در این مورد بسیار مفید است، بنده نیز آن را شرح کردم. سیدی شرح صوتی آن را میتوانید از مسئول این کار در گروه فرهنگی المیزان یعنی جناب آقای مهندس نظری بگیرید. شمارهی ایشان 09136032342 میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نفس ناطقه همان حقیقت انسان است که حال یا ما آن حقیقت را گرفتار میلهای بد میکنیم در آن حال آن نفس، نفس أَمَّارَةٌ بِالسُّوء میشود و یا آن نفس را در ذیل اعتماد به خدا قرار میدهیم، که میشود نفس مطمئنه. و در فارسی عموماً وقتی میگویند «روح»، منظور همان نفس ناطقه است و این غیر از روح به معنای مقام فوق ملائکه و یا روح الأمین است. 2- ابتدا کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را با شرح صوتی آن دنبال کنید، سپس کتاب «خویشتن پنهان» را و در آخر کتاب «معرفتِ نفس و حشر» را. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامهی ناقصی است، خیلی قابل استفاده نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید در کنار کتاب «فروغ ابدیت»، مغازی واقدی هم خوب باشد. 2- بنده از ایشان اطلاع ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با توجه به قاعدهی اجمال و تفصیل، جواب هر دو سؤال را درست تحلیل میکنید. آری حتی آنگاه که رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» از جبرائیل سؤال میپرسند، در واقع در آینهی جبرائیل، حقیقت محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» از اجمال به تفصیل میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده در صورتی است که شرایط زندگیتان اجازهی حضور رسمی در حوزه را به شما نمیدهد. از طلبههای آشنا کمک بگیرید و ادبیات عرب را با نوارها یا از خود آنها استفاده کنید و بعد از سیر مطالعاتی موجود در روی سایت تا معاد و بعد مطالعهی «بدایه» و «نهایه» با شرح اساتید؛ و اسفار را از نوارهای آیتاللّه جوادی در شرح اسفار کمک بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که به زحمت نیفتید و البته این کار در زمستان و بهار راحت تر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید وقتی شرایط طوری باشد که نیاز نباشد خانمها در بین مردم نامحرم حاضر باشند چرا باید حاضر شوند؟ و آن روایت مربوط به آن شرایط است. ولی وقتی امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» میفرمایند: «ما مفتخريم كه بانوان ما و زنان پير و جوان و خرد و كلان، در صحنههاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند» پس معلوم است که ما در شرایط دیگری قرار داریم و بحث بر سر حضور زن متدیّن در این تاریخ است. آیا زنان متدیّن ما در این تاریخ میتوانند مثل تاریخ مادر بزرگهایشان زندگی کنند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتلای به فقر و در عین حال شکر کار بسیار بزرگی است. «رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِه». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده گفتن با حضور قلب است با رویکرد مناسب. در ذکر «لا إله إلاّ اللّه» رویکرد ما باید انصراف از هر جذبهغیرالهی باشد و در ذکر «لا حول و لا قوة إلاّ باللّه» رویکرد ما نظر به قدرت حضرت حق و بیمقداردانستن هر قدرتی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای اصفا می توانند راهنمائی کنند شماره ایشان 09138037964 می باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مسیر سیر إلی اللّه همواره باید بتوانیم رفع حجاب کنیم، همانطور که در دنیا از شبهات عبور کردهایم و به توحید الهی نزدیک شده باشیم و در این رابطه تا یومالحساب که بعد از حشر است به نحوی با سؤالات روبهرو میشویم مگر کسی که در همین دنیا به توحید ناب و وحدت شخصیهی وجود به صورت بالفعل رسیده باشد که او اکنون قیامتاش بر پا شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جهنم از درون انسان ظهور میکند ولی در نظام قیامت که ظرفیت ظهور بهشت را برای بهشتیان و جهنم را برای جهنمیان دارد. حال وقتی قیامت نظام و عالَمی است با آن ظرفیت، اگر همه بر ولایت علی«علیهالسلام» بودند در آن نظام، جهنم ظهور نمیکند. از این جهت میتوان گفت جهنم از عدم بهشت ظهور میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید وقتی جایگاه وجودی حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» مقام واسطهی فیض است، هر وقت اراده فرمودند برای خودشان بدن ایجاد میکنند 2- در آن کتاب عرض شده که قلب مبارک امامان معصوم«علیهمالسلام» عین حقیقت قرآن است و عملاً با نظر به آن عزیزان میتوان به طور حقیقی از قرآن استفاده کرد و انسان شد 3- حقیقت قرآن اصل همهی انوار الهی است و عظمت ائمه«علیهمالسلام» به جهت اُنس قلبی آنها است با حقیقت قرآن و یا همان کتاب مکنون که فوق صادرهی اول است و مقام اسماء حسنای الهی است. همانطور که حضرت صادق«علیهالسلام» فرمودند: «لَقَدْ تَجَلَّى اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنْ لَا يُبْصِرُون » خداوند در کلاماش برای خلقاش تجلی کرده ولکن آنها نمیبینند. ائمه«علیهمالسلام» در قرآن خدا را ملاقات میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که مولوی، شمس تبریزی را به عنوان یک نمادی از ولایت ولی اللّه میگیرد، به همین جهت کمالات ولیّ اللّه یعنی به قول خودش «امام منتظَر» را در امثال شمس میبیند ولی اوصاف امام منتظر را مدّ نظر دارد. در وصف حضرت دارد: «آن دلي آور که قلب عالم است / جانِ جانِ جانِ جانِ آدم است» «از براي آن دلِ پر نور و بَر/ هست آن سلطان دلها منتظَر» موفق باشید