باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! همیشه ما با بدن ِروح خودمان هستیم، و از آن جهت که بدنِ روحِ ما است، همیشه با بدنِ خود هستیم. منتها در هر نشئهای خاصیتِ خاص خود را دارد. در نشئهای که زمین سخن میگوید، دست و پای ما هم سخن میگوید. لازم نمیآید که حتماً مادی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا اگر معرفت، حضوری شد باید حضور حق مشاهده شود؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید همسری که خداوند وارد زندگی شما کرده است عطای الهی است و به گفتهی پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» هرچه در دیگر زنان سراغ دارید، در همسر خودتان هست. مواظب باشید با توهّماتِ بیجا نسبتِ خود را با عطای الهی به هم نزنید. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد: در بحث عقل تکنیک بنده چندین سوال دارم اما از آن جایی که جلسه آخر بحث به سینما کشیده شد و بنده چندان اهل سینما نیستم نمیدانستم چطور این سوالات را مطرح کنم که در جریان بحث باشد. در قالب یک پیام سوالهایم را مینویسم هرچند فکر میکنم بیان شفاهی آنها بهتر اصل سوال را منتقل کند. اگر سوالات را مناسب بحث یافتید بفرمایید تا در شرایطی مناسب به بحث گذاشته شود. ۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک میتوانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را میتوان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمیتوان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا میتوان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ... ۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟ ۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه میتوان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟ ۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه میتوانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم میشود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی میتوان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بجهت فهم بهتر سوال وجواب برای کاربران گرامی، متن جواب به همراه متن سوالات آورده میشود:
۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک میتوانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را میتوان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمیتوان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا میتوان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ...
جواب: در اینکه ما با به ظهورآوردن پدیده قنات برکات بهترین تعامل با طبیعت را نشان دادیم؛ بحثی نیست. ولی آن عقل بنا نداشت تکنیک بسازد و با طبیعت مطابق آن تکنیک تعامل کند. سعی کرد استعداد طبیعت را به سوی مزرعه جهت دهد. ولی در تاریخی که «وجود» به صورت عقل تکنیکی به میان آمده، بنا بر آن است که چیزی از دل طبیعت خلق شود و امری را از طبیعت متولد کند که آن امر در ضمن، نمایانگر حقیقت باشد که در پنهان طبیعت نهفته است و این یعنی انکشاف برای رویارویی با حقیقت که البته در حجاب گِشتل از بین رفت.
۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟
جواب: به نظر بنده این نوع فعالیتها در راستای عقل تکنیکی نیست. اینان به نحوی به طبیعت تجاوز میکنند زیرا حکمت جستجوی حقیقت که همان روبهروشدن با نفس ناطقه در تعامل با بدن باید پیش آید در این علوم حاکم نیست.
۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه میتوان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟
جواب: باید حساس بود که با وجهی و بُعدی به نام «خیال» که در انسان هست، با امور مواجه شد به همان معنایی که در روایت خود داریم قرآن علاوه بر عبارات کتاب خدا، همان کلمات به اموری بسی بالاتر اشاره دارد. نمونه آن را در عرایضی که اخیراً در بحث سوره «تین» شد میتوانید ملاحظه کنید.
۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه میتوانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم میشود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی میتوان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟
جواب: به نظر بنده با نظر به جواب اول و رویکرد شاعرانه به عالم و آدم، بشر امروز نیاز به این عقل که تقدیر او است، دارد. باید متذکر آن امر شد و احساس میشود شرایط گفتگو از آن در حال فراهمشدن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما وظیفهای از این جهت نسبت به آنها نداریم. آری! احترام آنها بر ما واجب است و اگر نیاز مادی داشته باشند و ما توان مالی داشته باشیم باید برآورده کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر اسلام و با توجه به معارف الهی، ذیل رهنمودهای نایب الإمام به تمام برکات منتظرین امام خواهید رسید إنشاءالله. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث تجلیِ ذات در وجود مقدس اولیای الهی در میان نیست، بحث در نظر به موقعیت انسانهایی است که به جهت رجوع کامل به حضرت حق در قبضه انوار الهی قرار گرفتهاند و خداوند آنها را شایسته دیده تا مردمان را از طریق آن شخصیتها متذکر بهترین رجوع به خداوند بگرداند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد ارتباط اموات با ملکاتی که در دنیا برای خود شکل دادهاند، بحث مهمی است و خوب است به کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی» که روی سایت است رجوع فرمایید. در آنجا روشن میشود که متوفی نسبت به کسی که بر سر مزارش میرود، نظری خاص میاندازد و اگر در شخصیت دنیاییاش اهل ایمان و توحید باشد، اذکار توحیدی زائر او، در هرچه زندهکردن ملکات متوفی مؤثر است و اثر آن نور توحیدی، ما بهالقوههای او را به فعلیت میآورد و یا از اجمال به تفصیل میکشاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر در جای خود لازم است ولی از درک قلبی و علم حضوری نیز نباید محروم بود. در آنجا بحث از احساس «هست» و «وجود» خودمان در میان است و تأکید علامه طباطبایی در کتاب «رسالة الولایه» در اینکه اگر بتوانیم درکی وجودی از خود پیدا کنیم که عملاً با نوعی سلوک همراه است، در آن حال درک اتصال به حضرت حق برایمان پیش میآید و عبودیت تکوینی خود را احساس میکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمیتوان نظر داد. ولی به هر حال از اُنس با مزار شهدا غفلت نفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته میتوان آن را پذیرفت ولی کلی نیست. مطالعهی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» میتواند در این مورد فکری را با شمادر میان بگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از همین طریق سؤال سایت، چنانچه سؤالی باشد میتوانم در خدمتتان باشم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطفاً سؤالتان را مجدداً ارسال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینهمه، امّ القرایی که حقیقتاً مأوایی برای شما میتواند باشد، در خدمت انقلاب اسلامیبودن است در هرکجای دنیا که میخواهید باشید. کارگری در این کشور ولی زیر سایهی ولیّ فقیه بودن، بر ریاست جمهوری در کشورهای دنیای سرمایهداری، شرافت دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. میفرمایند زندگی خود را در مسیر راهی که صادقین برای خود شکل دادهاند، شکل دهید. ۲. مسلّم مصداق کامل صادقین، ائمه«علیهمالسلام» هستند. ۳. به نظر بنده همین است که میفرمایید. ۴. عرض شد بنده هم همینطور فکر میکنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی دانم از خود آن بنده ی خدا باید پرسید. آری! در آخر الزمان با عمق توحیدی بیشتر باید به صحنه آمد تا خداوند ماورای حجابهای ظلمانی آخرالزمان دعاها را مستجاب فرماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت در این است که در مورد دوم مبتنی بر یک قاعده ی عقلی سخن گفته شده است. قاعده ای که می گوید: «مدرِک، غیر از مدرَک است». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به «بودن»ِ خود در مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و پس از آن شرح کتاب «رسالة الولایة» إنشاءاللّه راهی جهت جواب به سؤالتان گشوده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابهای مذکور را نخواندهام. ولی به هر حال آقای سرشار از سابقون و کارگُشتههای این امر هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تعلق به مسائل سیاسی که مربوط به انقلاب اسلامی است، عین سلوک است و این به شرطی است که متوجهی تقدیر الهی و حضور تاریخی خداوند در این صحنهها باشیم و ببینیم چگونه خداوند در عین انواع موانع که برای حرکت توحیدیِ انقلاب اسلامی پیش میآورد اعم از موانع داخلی توسط بعضی از مسئولانِ غیر توحیدی و دشمنان خارجی، کار جلو میرود. در این نگاه نه با اطرافیان درگیر میشوید و نه از سیاست خسته میگردید. این است آنچه که به ما فرمودهاند: «سیاست ما عین دیانت ما است». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان آن اجمال که در فطرت ما نهفته است، به لطف الهی به تفصیل میآید و برای ما جهانی میشود جهت زندگی در آن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح صوتی بحث «حرکت جوهری» عرض شد که وقتی صفتی را به جوهر یا ذات نسبت میدهیم یعنی آن ذات و یا جوهر، عین آن صفت است مثل آنکه وقتی میگوییم آب ذاتاً و جوهراً تر است، یعنی فقط تری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. میتوان گفت در بستر شریعت الهی هرکس در مسیر خودش به سوی خدا میرود، ولی در بستر شریعت الهی. ۲. وقتی انسان تنها به خدا نظر داشت، به خدا میرسد. ۳. هرکس توانسته باشد با توکل به خدا نگران هیچ قدرتی در این عالم نباشد، به مقامِ نفس مطمئنه نایل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه کار اولیای الهی چنین است که میدانند در هر حرکتی در نظام احسن الهی برای مؤمنین، مصیبتی نهفته است و لذا در بلا هم الطاف او را میچشند، حتی به نظر میآید در جریان کروناویروس در نسبت با ایران، چنین مصلحتِ نهفتهای در میان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعات خوب، حرفهای مفیدی برای گفتن پیدا میکنید و حضورتان در جمع برای خودتان و بقیه مفید خواهد بود. موفق باشید